Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/barayeardabil/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
برای اردبیل@barayeardabil P.2861
BARAYEARDABIL Telegram 2861
🔹همیشه در دسترس

حمید رستمی

🔸سپهر سیاسی ایران آکنده از آدم‌های ابن الوقت اپورتونیست سیاست زده خود بزرگ‌پنداری است که هر چهار سال یک بار به مردم فلک زده ای که هیچ چاره ای جز باور کردن شعارهای پوپولیستی و امکان ناپذیر این عده، برای رهایی حداقلی از تنگناهای متعدد اقتصادی و اجتماعی ندارند رجوع می کنند و بعد از در آغوش کشیدن شاهد پیروزی از همان فردای روز جمعه موعود تلفن ها را خاموش کرده و و حال اساسی به جیب و اعوان و انصار نزدیک داده و به ریش خلق الله می خندند تا چهار سال دگر که گذر پوست کلفتشان به دباغ خانه ضعفا بیفتد و باز با ترفندی دل و دین شان دزدیده و سبز نشینی خویش را تمدید کنند.

🔸در این میان گاه آدم‌های شریفی هم پیدا می شوند که هیچ نسبتی با این قواعد بازی ندارند و سعی دارند که نان ذات پاک و دل بی غل و غش خویش خورند و آن خلق و خوی سنتی را حفظ کرده و قبل و بعد و حین وکالت برای شان تفاوت چندانی با هم ندارد و تلاش می کنند ارتباطشان با قشر زحمت کش و آسیب پذیر بی صدا در جامعه حفظ شده و دست کم گوش شنوایی برای دردها و آلام ریز و درشت و چشم بینایی برای درک صحیح معضلات جامعه و زبان گویایی برای فریاد زدن ناملایمات و نگاه نامتوازن داشته باشند که ماهیت وجودی و مشروعیت اخلاقی سیاسی اشان را از موجودیت این قشر وام گرفته اند.

🔸مهندس رضا کریمی یکی از آن معدودترینهاست که هنوز می خواهد اثبات کند که زمانه مرام و مردانگی و مردمداری برنیفتاده و می شود در این اتاق تنگ و تاریک جایی و شب تیره جایی پیدا کرد و قبای ژنده دردمندی ملتی را آویزان کرد.

🔸اویی که ۱۲ سال پیش با یک رای غافلگیر کننده متکی به شخصیت خود و اطرافیانش بدون وام گرفتن از هیچ گروه سیاسی و ایدئولوژیک هرچند به صندلی وکالت نرسید ولی برای دور بعد اسم خود را در بین مدعیان یادداشت کرد تا ۴ سال بعد راه چندان سختی برای رفتن به بهارستان نداشته باشد.

🔸در روزی از روزهای وکالت که سرش حسابی شلوغ بود برای نخستین بار در دفترش مهمان یک استکان چای شده بودم. اشاره کردم که این اولین دیدار چهره به چهره ماست اما خیلی زود تصحیح کرد و یادآور شد که چند سال پیش با عارف شیرزاد (پیشکسوت مطبوعاتی) در استانداری هم همراه چند نفر به اتاقم آمده بودید. از این حجم از قوت حافظه انگشت حیرت به دندان عقل گزیدم که چگونه دیداری که بیشتر گفتگوی حاج عارف با او بود و من در گوشه ای نشسته و منتظر اتمام گفتگو و رفتن پی بخت خود بودم و اصلاً یادم رفته بود آن روز را، با چنان دقتی به خاطر داشته باشد و در حالی که آن روز شاید ۱۰ کلمه هم حرفی با هم رد و بدل نکردیم .

🔸چند روز بعد به بهانه بازدید از یک پروژه احداث پست برق برای یک صبح زمستانی سخت دعوتش کردم و با آغوش باز پذیرفت. نه قراول داشت و نه یساول! با دوستانه ترین حالت ممکن ساعت ۶ صبح یخبندان اردبیل با ماشین خود به دنبالش رفتم. با بزرگواری و سر ساعت و بدون هیچ تکبری آمد و مثل دو تا دوست قدیمی بگو و بخند، ۳۰ کیلومتر تا خارج از شهر رفتیم و کار به سامان رسید.

🔸او همان رضا کریمی قبل از نمایندگی بود با صفا و صمیمیت و پاکدستی و مواظبت از اعتبار بیشتر که این اعتبار و خوشنامی در این زمانه به راحتی به دست نمی آید بخصوص بدون باج دادن به کسی و قولهای الکی دادن و آسمان به ریسمان بافتن و تقسیم پستهای مدیریتی چون گوشت قربانی بین در و همسایه!

🔸چند روز پیش پرواز اردبیل تهران مقدور نشد و با منصور (پسر دایی ام) تصادفا از جلوی ستادش عبور کردیم. یک ندای غریب و درونی گفت که سری به دوستت بزن! با کمترین امید داخل شدیم و سرگرداندیم. همه آدم‌های نا آشنای پای کار بودند. در غربت ستاد از کسی پرسیدم مهندس رضا کریمی اینجا نیست؟ گفت آنجاست مگر نمی بینی؟

🔸از آن حجم از بی آلایشی و خلوص تعجب کردم در حالی که همگنانش در ماشینهای ضد گلوله با شیشه دودی از این روستا به آن روستا می روند و پشت سر قطاری از ماشینهای اجاره ای را روان کرده اند و گرد و خاک ماشینهایشان ۳ ساعت بعد هم فرو نمی نشیند او روی صندلی انتظار سالن ستادش با نزدیکان نشسته و گپ می زند.

🔸این همان رضا کریمی تغییر ناپذیر ماست که در ۱۲ سال اخیر نه در منش و خوی و خصلت و نه در رفتارهای سیاسی کمترین تغییری نکرد و پایمردانه سر مواضعش ایستاده و از مرد  میهن آبادی میگوید کسی که همیشه یک گوشی در دسترس دارد که میتوان آزادانه ارتباط گرفته و درد دل کنید و او هم در هر لباسی همیشه مثل یک دوست خوب برای تک تک آدمهایی که به در بسته خورده اند و کارشان گیر است زمان میگذارد و در بعد کلان هم از عقلانیتی میگوید که سالهاست از قوه تقنینی کشور رخت بربسته.

🔸به قول یکی از دوستان، فقط مهندس رضا کریمی می‌تواند در پاکدستی و صداقت جا پای جای مرحوم دکتر نایبی شهردار و نماینده قدیم اردبیل بگذارد و بس!

@barayeardabil



tgoop.com/barayeardabil/2861
Create:
Last Update:

🔹همیشه در دسترس

حمید رستمی

🔸سپهر سیاسی ایران آکنده از آدم‌های ابن الوقت اپورتونیست سیاست زده خود بزرگ‌پنداری است که هر چهار سال یک بار به مردم فلک زده ای که هیچ چاره ای جز باور کردن شعارهای پوپولیستی و امکان ناپذیر این عده، برای رهایی حداقلی از تنگناهای متعدد اقتصادی و اجتماعی ندارند رجوع می کنند و بعد از در آغوش کشیدن شاهد پیروزی از همان فردای روز جمعه موعود تلفن ها را خاموش کرده و و حال اساسی به جیب و اعوان و انصار نزدیک داده و به ریش خلق الله می خندند تا چهار سال دگر که گذر پوست کلفتشان به دباغ خانه ضعفا بیفتد و باز با ترفندی دل و دین شان دزدیده و سبز نشینی خویش را تمدید کنند.

🔸در این میان گاه آدم‌های شریفی هم پیدا می شوند که هیچ نسبتی با این قواعد بازی ندارند و سعی دارند که نان ذات پاک و دل بی غل و غش خویش خورند و آن خلق و خوی سنتی را حفظ کرده و قبل و بعد و حین وکالت برای شان تفاوت چندانی با هم ندارد و تلاش می کنند ارتباطشان با قشر زحمت کش و آسیب پذیر بی صدا در جامعه حفظ شده و دست کم گوش شنوایی برای دردها و آلام ریز و درشت و چشم بینایی برای درک صحیح معضلات جامعه و زبان گویایی برای فریاد زدن ناملایمات و نگاه نامتوازن داشته باشند که ماهیت وجودی و مشروعیت اخلاقی سیاسی اشان را از موجودیت این قشر وام گرفته اند.

🔸مهندس رضا کریمی یکی از آن معدودترینهاست که هنوز می خواهد اثبات کند که زمانه مرام و مردانگی و مردمداری برنیفتاده و می شود در این اتاق تنگ و تاریک جایی و شب تیره جایی پیدا کرد و قبای ژنده دردمندی ملتی را آویزان کرد.

🔸اویی که ۱۲ سال پیش با یک رای غافلگیر کننده متکی به شخصیت خود و اطرافیانش بدون وام گرفتن از هیچ گروه سیاسی و ایدئولوژیک هرچند به صندلی وکالت نرسید ولی برای دور بعد اسم خود را در بین مدعیان یادداشت کرد تا ۴ سال بعد راه چندان سختی برای رفتن به بهارستان نداشته باشد.

🔸در روزی از روزهای وکالت که سرش حسابی شلوغ بود برای نخستین بار در دفترش مهمان یک استکان چای شده بودم. اشاره کردم که این اولین دیدار چهره به چهره ماست اما خیلی زود تصحیح کرد و یادآور شد که چند سال پیش با عارف شیرزاد (پیشکسوت مطبوعاتی) در استانداری هم همراه چند نفر به اتاقم آمده بودید. از این حجم از قوت حافظه انگشت حیرت به دندان عقل گزیدم که چگونه دیداری که بیشتر گفتگوی حاج عارف با او بود و من در گوشه ای نشسته و منتظر اتمام گفتگو و رفتن پی بخت خود بودم و اصلاً یادم رفته بود آن روز را، با چنان دقتی به خاطر داشته باشد و در حالی که آن روز شاید ۱۰ کلمه هم حرفی با هم رد و بدل نکردیم .

🔸چند روز بعد به بهانه بازدید از یک پروژه احداث پست برق برای یک صبح زمستانی سخت دعوتش کردم و با آغوش باز پذیرفت. نه قراول داشت و نه یساول! با دوستانه ترین حالت ممکن ساعت ۶ صبح یخبندان اردبیل با ماشین خود به دنبالش رفتم. با بزرگواری و سر ساعت و بدون هیچ تکبری آمد و مثل دو تا دوست قدیمی بگو و بخند، ۳۰ کیلومتر تا خارج از شهر رفتیم و کار به سامان رسید.

🔸او همان رضا کریمی قبل از نمایندگی بود با صفا و صمیمیت و پاکدستی و مواظبت از اعتبار بیشتر که این اعتبار و خوشنامی در این زمانه به راحتی به دست نمی آید بخصوص بدون باج دادن به کسی و قولهای الکی دادن و آسمان به ریسمان بافتن و تقسیم پستهای مدیریتی چون گوشت قربانی بین در و همسایه!

🔸چند روز پیش پرواز اردبیل تهران مقدور نشد و با منصور (پسر دایی ام) تصادفا از جلوی ستادش عبور کردیم. یک ندای غریب و درونی گفت که سری به دوستت بزن! با کمترین امید داخل شدیم و سرگرداندیم. همه آدم‌های نا آشنای پای کار بودند. در غربت ستاد از کسی پرسیدم مهندس رضا کریمی اینجا نیست؟ گفت آنجاست مگر نمی بینی؟

🔸از آن حجم از بی آلایشی و خلوص تعجب کردم در حالی که همگنانش در ماشینهای ضد گلوله با شیشه دودی از این روستا به آن روستا می روند و پشت سر قطاری از ماشینهای اجاره ای را روان کرده اند و گرد و خاک ماشینهایشان ۳ ساعت بعد هم فرو نمی نشیند او روی صندلی انتظار سالن ستادش با نزدیکان نشسته و گپ می زند.

🔸این همان رضا کریمی تغییر ناپذیر ماست که در ۱۲ سال اخیر نه در منش و خوی و خصلت و نه در رفتارهای سیاسی کمترین تغییری نکرد و پایمردانه سر مواضعش ایستاده و از مرد  میهن آبادی میگوید کسی که همیشه یک گوشی در دسترس دارد که میتوان آزادانه ارتباط گرفته و درد دل کنید و او هم در هر لباسی همیشه مثل یک دوست خوب برای تک تک آدمهایی که به در بسته خورده اند و کارشان گیر است زمان میگذارد و در بعد کلان هم از عقلانیتی میگوید که سالهاست از قوه تقنینی کشور رخت بربسته.

🔸به قول یکی از دوستان، فقط مهندس رضا کریمی می‌تواند در پاکدستی و صداقت جا پای جای مرحوم دکتر نایبی شهردار و نماینده قدیم اردبیل بگذارد و بس!

@barayeardabil

BY برای اردبیل


Share with your friend now:
tgoop.com/barayeardabil/2861

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Write your hashtags in the language of your target audience. Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said. Today, we will address Telegram channels and how to use them for maximum benefit. Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel.
from us


Telegram برای اردبیل
FROM American