"سرمایه‌داری نه به تبلیغات نیاز دارد و نه به مبلغان. دستاوردهایش خود گویای همه‌چیز هستند. سرمایه‌داری کالاها را تحویل می‌دهد."

— لودویگ فون میزس




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

"ما اغلب تمدن را چیزی جامد و بیرونی تصور می‌کنیم، اما در اصل، تمدن یک رؤیای جمعی است... و جوهر این رؤیا، اسطوره است، تفسیری خیالی از هستی انسانی، ادراک [نه حل] راز زندگی انسان."

- مایکل اوکشات




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

"من از ته دل از سیاست بیزارم... حتی در کشور خودم، به سیاست علاقه‌ای ندارم زیرا متقاعد شده‌ام که 99٪ سیاست‌ها صرفاً علائم هستند و به هیچ وجه درمانی برای معضلات اجتماعی نیستند. حدود 50٪ سیاست‌ها قطعاً ناخوشایند هستند، زیرا ذهن کاملاً ناتوان توده‌ها را مسموم می‌کنند."


- کارل یونگ




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

"در اعماق وجود، زیر سطح وجدان مرد متوسط، صدایی زمزمه می‌کند: 'چیزی درست نیست'، مهم نیست که درستی او چقدر توسط افکار عمومی یا قوانین اخلاقی پشتیبانی شود."

- کارل یونگ




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

«داشتن شهامت پذیرش کیفیتی که در خود نمی‌پسندیم و سال‌ها آن را سرکوب کرده‌ایم، اقدامی بس شجاعانه است. اما اگر آن کیفیت را نپذیریم، پشت پرده عمل می‌کند.»

ماری-لوئیز فون فرانتس



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

«اگر مرگ را بپذیرم، درختم سبز می‌شود، زیرا مردن زندگی را افزایش می‌دهد. اگر در مرگی که جهان را در بر گرفته است غوطه‌ور شوم، جوانه‌هایم شکوفا می‌شوند. زندگی ما چقدر به مرگ نیاز دارد!»

کارل یونگ
کتاب سرخ



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

«مسیر درست رسیدن به تمامیت، از پیچ‌وخم‌های سرنوشت‌ساز و اشتباهات اجتناب‌ناپذیر تشکیل شده است.»

― کارل یونگ



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

«اندیشمند ژرف‌نگر به ناهمسازِ جهان بدل شده است، این اتفاقی نیست. برای حفظ نظم و کنترل، باید روشنفکر، فرزانه، فیلسوف و دانشمند را قبل از آنکه ایده‌هایشان مردم را بیدار کند، منزوی کرد.»

― کارل یونگ



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

"هر چیز خوبی هزینه‌بر است، و رشد شخصیت یکی از پرهزینه‌ترین چیزهاست. این کار معصومیت، توهمات و قطعیت شما را از شما خواهد گرفت."

— کارل یونگ



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

📖ما در جهانی آکنده از صداها زیست می‌کنیم؛ همواره در معرض بمبارانی از صداها قرار داریم. باید راه خود را در این جنگل انبوه از صداها بیابیم و برای گم نشدن، از انواع چاقو‌ها و قطب‌نما بهره بگیریم. صداهای دیگران، نغمه‌های موسیقی، هیاهوی رسانه‌ها و صدای خودمان که در این میان گم‌شده است. این صداها گاه فریاد می‌زنند، گاه زمزمه می‌کنند، گریه می‌کنند، نوازش می‌کنند، تهدید می‌کنند، التماس می‌کنند، اغوا می‌کنند، دستور می‌دهند، دعا می‌کنند، هیپنوتیزم می‌کنند، اعتراف می‌کنند، وحشت می‌آفرینند و اعلام می‌کنند... در همین نقطه است که به دشواری هر بحثی درباره‌ی صدا پی می‌بریم: ناتوانی واژگان در توصیف آن. شاید کلمات بتوانند ظرایف معنا را بیان کنند؛ اما در مواجهه با سایه‌های بی‌نهایت صدا، که فراتر از معنا می‌روند، به زانو درمی‌آیند. مشکل، کمبود واژگان نیست: در رویارویی با صدا، کلمات ذاتاً شکست می‌خورند.


#برشی_از_کتاب

صدا و دیگر هیچ
ملادن دولار
محمد کهربی
کتابستان برخط

لینک کتاب


📚برخط‌بوک (کتابستان برخط)👇
🆔 @Barkhatbook

صدا، گویی آشناترینِ ناشناخته‌هاست....

برشی از کتاب

صدا و دیگر هیچ
ملادن دولار
محمد کهربی
کتابستان برخط

لینک کتاب


📚برخط‌بوک (کتابستان برخط)👇
🆔 @Barkhatbook

«یونگ نمی‌گوید که سفرِ معنوی باید شغلِ اصلیِ زندگی باشد و جهان باید کنار گذاشته شود. او می‌گوید که نباید زندگیِ معنوی را به خاطرِ هم‌رنگ شدن با استانداردهای جامعه به خطر انداخت. طبیعتاً انسان باید در جهان باشد، اما لزوماً از آنِ جهان نباشد. اجازه ندهید که جهان ارزش‌های خود را به شما دیکته کند، زیرا احتمالاً ارزش‌های آن نادرست هستند. او می‌گوید که برای داشتنِ روح و در عینِ حال در جهان بودن، انسان باید کمی دیوانه باشد.

او می‌گوید که این راز "به دستهٔ ایده‌های دیوانه‌وار تعلق دارد"، زیرا مفهومِ یک خودِ درونی برای جهانی که فقط به دنبالِ امنیتِ مادی و سازگاریِ اجتماعی است، "دیوانه‌وار" است. عنصری از دیوانگی یا غیرعادی بودن ما را سالم نگه می‌دارد و ما را قادر می‌سازد تا تمامیتِ شخصیت را حفظ کنیم. بیشترِ روانپزشکی طرفدارِ سازگاریِ اجتماعی به هر قیمتی است، و یونگ یک ضدِ روانپزشک بود که با شرطی‌سازی که منجر به خیانت به روح می‌شود، مخالف بود. او توصیه کرد که ارزش‌های جامعه باید موردِ نقد قرار گیرند تا اینکه تقلید شوند، و اینکه ما فضایی مخفی را پرورش دهیم تا روح بتواند شکوفا شود.»

دیوید تیسی

🔻 @be_a_generalist

«اگر مردم بتوانند آموزش ببینند تا جنبه‌های پستِ طبیعتِ خود را ببینند، می‌توان امیدوار بود که یاد بگیرند هم‌نوعانِ خود را بهتر درک و دوست بدارند. کمی ریاکاریِ کمتر و کمی تحملِ بیشتر نسبت به خود، فقط می‌تواند نتایجِ خوبی در احترام به همسایهٔ ما داشته باشد؛ زیرا ما بیش از حد مستعدِ انتقالِ بی‌عدالتی و خشونتی هستیم که بر طبیعتِ خود وارد می‌کنیم، به هم‌نوعانمان.»

کارل یونگ




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

🔻داشتم فکر می‌کردم یکی از اهداف ما از ساختن «انستیتو لیبرتی» این بوده که یک اجتماع (Community) معنادار داشته باشیم. و خب اجتماع یعنی گروهی از افراد که علایق مذهب نژاد و... یکسان دارند. بعد تصمیم گرفتم از هوش مصنوعی بپرسم که چرا ما باید اجتماع معنادار بسازیم؟

ایجاد اجتماع‌های معنادار می‌تونه تأثیر مثبتی هم بر افراد و هم بر جامعه به عنوان یک کل داشته باشه. اجتماع‌های معنادار باعث میشن حس «تعلق»، «حمایت» و «پیوند» نسبت به دیگرانی که با ما علایق ارزشها یا تجربه‌های مشابه دارن، شکل بگیره. این اجتماع‌ها می‌تونن «رشد شخصی» «یادگیری» و «توسعه» رو از راه تجربه‌ها و دانش مشترکی که ایجاد می‌کنن ارتقا بدن.

علاوه بر اینها اجتماع‌های معنادار این امکان رو دارم که با گرد هم آوردن مردم برای کار کردن در راستای یک هدف مشترک، به «تغییرات اجتماعی» و  «کنشگری» منجر بشن. به طور کلی شکل دادن یک اجتماع معنادار می‌تونه باعث بالا رفتن سطح «سلامت روان» و «بهزیستی اجتماعی» بشه و یک جامعه به هم پیوسته تر و منسجم تر بسازه.

پس اگر این جا هستید به خودتون یادآوری کنید که وجود شما بسیار مهم، اثر گذار و منحصر به فرده قراره که کنار «هم»، برای ساختن روزهای روشن‌تر تلاش، و تمرین عشق و دوستی کنیم.


‍ ‍ 🔴 قوانین و شرایط دوره شرکت در باشگاه کتابخوانی سرو🔴

🔺در گروه‌های کتابخوانی چه اتفاقی می‌افتد؟
معمولا در گروه‌های کتابخوانی، یک کتاب جمع‌‌خوانی یا نقد می‌شود و مورد آن بحث شکل می‌گیرد؛ اما در باشگاه کتابخوانی سرو اهمیت گفتگو و جمع شدن بیشتر از کتاب است. اینجا پر است از آدم‌های متفاوت با نظرات گوناگون. ما به بهانه‌ی کتاب همدیگر را می‌شنویم و با یکدیگر گفتگو می‌کنیم.

🔺تسهلیگر چه کسی‌ست؟
مهم‌ترین وظیفه‌ی یک تسهیلگر همانطور که از اسمش پیداست، آسان کردن کتابخوانی برای افراد گروه است. تسهیلگر جلسات را طوری مدیریت می‌کند که همه‌ی اعضا فرصت گفتگو، اظهار نظر و سوال پرسیدن در مورد کتاب خوانده‌شده را داشته باشند.

🔺حضور در کلاس‌های باشگاه کتابخوانی سرو رایگان است؟
اولین جلسه‌ی حضور شما به عنوان مهمان رایگان است. بعد از آن با پرداخت شهریه‌ی ماهانه می‌توانید در ادامه‌ی مسیر با گروه همراه شوید.

🔴 ثبت‌نام‌ها تو باشگاه کتابخوانی سرو ماهانه‌ست. آخر هر ماه یه لینک تو گروه تلگرامتون ارسال میشه که از اون طریق می‌تونید ثبت‌نام کنید. مهلت ثبت‌نام تا شروع جلسه اول گروهه (اگه خواستید ثبت‌نامتون رو کنسل کنید قبل جلسه اول بهمون خبر بدید. اگر بعد از جلسه اول اطلاع بدید نصف مبلغ رو خواهید داشت.)

🔺 باشگاه کتابخوانی سرو شبیه خونه ماست...
پس لطفا با وسایلش شبیه وسایل خونه خودتون رفتار کنید

🔺ایده‌های خلاقانه...
ما از برنامه‌های خارج از ریتم معمول گروه استقبال می‌کنیم منتهی قبل انجام این برنامه‌ها لطفا به مسئول کلاس اطلاع بدین تا ما شرایطش رو مهیا کنیم.

🔺گفتگو داریم تا گفتگو!
گفتگو، اصل و ماهیت باشگاه کتابخوانی سرو است و برای همین ما تو باشگاه کتابخوانی سرو برای حرف زدن نوبت می‌گیریم، توی حرف بقیه نمی‌پریم، گفتگوها رو ۲ نفره نمی‌کنیم و به هیچ وجه نزدیک به تحقیر یا تمسخر دیگران نمی‌شیم.

🔺مسیر یادگیری همیشه از خواندن کتاب‎ها تو کنج تنهایی نمی‌گذره!
گاهی هم باید فرصتی فراهم بشه تا آدمها به بهونه مطالعه یک کتاب دورهم جمع بشن، ایده‎ها و برداشت‎های خودشون رو به اشتراک بذارن و در جریان زندگی، پایه‎های یادگیری گروهی رو شکل بدن. ب باشگاه کتابخوانی سرو فرصتیه برای تجربه کمی بیشتر گفتن و شنیدن

🔺دموکراسی محدود
ما برای انتخاب کتاب بین اعضا نظرسنجی می‌کنیم؛ اما نظر نهایی با تسهیلگره.

🔺می‌خوای دوستت رو مهمون باشگاه کتابخوانی سرو کنی؟
ما مهمون خیلی دوست داریم، قدم‌تون سر چشم. فقط برای اینکه بتوانیم آماده باشیم، لطفا به تیم باشگاه کتابخوانی سرو یه‌خبر بدین و بدونید مهمون شدن در لیبرتی به شرط چاقوعه!


🔺ترک کردن خیلی سخته منتهی...
اگه به این نتیجه رسیدین که دیگه نمی‌خواین تو گروه کتابخونی باشین، لطفا گروه تلگرامی‌ش رو هم ترک کنین.




اطلاع رسانی گروه کتاب خوانی سرو جهت ثبت نام بعد از تعطیلات نوروز انجام خواهد شد.




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

با سلام دوستان همراه، مجموعه ای اولیه پیشنهادی که در فصل اول قصد داریم در گروه کتاب خوانی سرو مورد مطالعه بررسی و تسهیلگری قرار بگیرد. این لیست به جهت تهیه یک جا کتاب ها کمک می کند. ترتیب انتخاب کتاب ها در مسیر با گروه مشخص خواهد شد.

1. فلسفه آزادی / لارس اسوندسن

- آزادی و خیانت به آزادی / آیزایا برلین
- آزادی / سباستین یونگر
- منشور آزادی / فردریش فون هایک
- اختیار آزادی / هانا آرنت
- سرمایه داری و آزادی / میلتون فریدمن
- آزادی و سرکوب / سیمون وی
- تحقیر آزادی / مایکل پولانی
- اخلاق آزادی / مورای ان روتبارد
- انتخاب آزادی / کارن استور
- رساله درباره آزادی / جان استیوارت میل
- آزادی انتخاب / میلتون فریدکن
- گفتار در بندگیِ خودخواسته / اتیین دو لابوئسی
- راه بردگی / فون هایک
- به سوی فروغ آزادی / ای سی گریلینگ
- سلامتی حق بشر است / تیموتی اسنایدر
- درباره آزادی / تیموتی اسنایدر






🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

یکی از دلایلی که دولت این‌همه پول می‌بلعد و قدرت‌هایِ فزاینده‌ای کسب می‌کند، آن است که مأمنِ افرادِ بسیاری است که باورهایشان تابِ آزمون‌هایِ سخت‌گیرانه‌یِ علم، بازار یا [حتی] یک صفحه‌یِ امتیازات را ندارد. آنچه ما مالیات‌پردازان نهایتاً هزینه‌اش را می‌پردازیم، عایق‌بندیِ آنان در برابرِ واقعیت است، در حالی که ایشان در پیِ لذت‌هایِ سرمست‌کننده‌یِ قدرت‌اند.

— توماس سووِل




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

«تمامیت‌خواهی (توتالیتاریسم) واژه‌ی جدیدی است که برای توصیفِ نمودهایِ غیرمنتظره اما در عین حال جدایی‌ناپذیرِ آنچه در نظر، سوسیالیسم می‌خوانیم، برگزیده‌ایم.»

— فریدریش هایک




🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

چنانچه به‌دقت توجه کنید، درخواهید یافت که مردانه‌ترین مرد دارای روانی زنانه است، و زنانه‌ترین زن دارای روانی مردانه.

کارل یونگ



🔺 - یک جنرالیست
🔻 @be_a_generalist



| Twitter | Instagram | Telegram |

‍ یونگ: «مسئلهٔ بنیادین در روان‌شناسی، یکپارچه‌سازی اضداد است. این امر را همه‌جا و در هر سطحی می‌توان مشاهده کرد. در کتاب *روان‌شناسی و کیمیاگری* (جلد ۱۲ مجموعه آثار) فرصتی یافتم تا به یکپارچه‌سازی شیطان علاقه‌مند شوم. زیرا، تا زمانی که شیطان یکپارچه نشود، جهان شفا نمی‌یابد و انسان نجات پیدا نمی‌کند. اما شیطان نمایندهٔ شر است، و چگونه می‌توان شر را یکپارچه ساخت؟ تنها یک امکان وجود دارد: جذب کردن آن، یعنی ارتقای آن به سطح آگاهی. این مهم از طریق یک فرایند نمادینِ بسیار پیچیده صورت می‌پذیرد که کمابیش با فرایند روان‌شناختیِ تفرد (individuation) یکسان است. در کیمیاگری این را مقارنهٔ (conjunction) دو اصل می‌نامند. در واقع، کیمیاگری عملاً کار مسیحیت را پی می‌گیرد و به پیش می‌برد. از دیدگاه کیمیاگری، مسیحیتْ انسان را نجات داده اما طبیعت را نه. رؤیای کیمیاگر، نجات جهان در کلیتِ آن بود: سنگ فلاسفه به‌مثابه فرزند جهان اکبر (filius macrocosmi) تصور می‌شد که جهان را نجات می‌بخشد، حال آنکه مسیحْ پسر عالم صغیر (filius microcosmi)، یعنی تنها منجیِ انسان بود. هدف غاییِ شاهکار کیمیاگری (opus magnum)، نجات کیهانی یا اپوکاتاستاسیس (apokatastasis) است.

من به مدت پانزده سال کیمیاگری را مطالعه کردم، اما هرگز با کسی در این باره سخن نگفتم؛ نمی‌خواستم با تلقین بر بیماران یا همکارانم تأثیر بگذارم. اما پس از پانزده سال تحقیق و مشاهده، ناچار به پذیرش نتایجی گریزناپذیر شدم. عملیات کیمیاگری واقعی بودند، تنها با این تفاوت که این واقعیتْ فیزیکی نبود، بلکه روان‌شناختی بود. کیمیاگری نمایانگرِ فرافکنیِ یک درامِ توأمان کیهانی و معنوی در قالبِ اصطلاحاتِ آزمایشگاهی است. شاهکار سترگ (opus magnum) دو هدف داشت: نجاتِ روانِ انسان و رستگاریِ کیهان. آنچه کیمیاگران «ماده» می‌نامیدند، در واقعیت، خویشتنِ ناخودآگاه بود. «روانِ جهان» یا انیما موندی (anima mundi) که با روحِ جیوه یا اسپیریتوس مرکوریوس (spiritus mercurius) یکی دانسته می‌شد، در ماده محبوس بود. به همین دلیل است که کیمیاگران به حقیقتِ «ماده» باور داشتند، زیرا «ماده» در واقع همان حیاتِ روانیِ خودشان بود. اما مسئله عبارت بود از آزادسازیِ این «ماده»، نجاتِ آن — در یک کلام، یافتنِ سنگ فلاسفه، یعنی کالبدِ نورانی یا جسم تمجیدیافته (corpus glorificationis).

این کارْ دشوار و مملو از موانع است؛ شاهکار کیمیاگری خطرناک است. درست در آغاز با «اژدها»، روحِ کِتونیایی (chthonic spirit)، «ابلیس» یا، آن‌گونه که کیمیاگران می‌گفتند، «سیاهی» یا نیگرِدو (nigredo)، روبرو می‌شوید و این رویارویی رنج به بار می‌آورد. «ماده» تا زمانِ ناپدید شدنِ نهاییِ سیاهی رنج می‌کشد؛ به بیان روان‌شناختی، روانْ خویشتن را در چنگالِ مالیخولیا (melancholy) گرفتار می‌یابد، درگیرِ نبردی با «سایه» (shadow). رازِ مقارنه یا کُنیونکتیو (coniunctio)، رازِ محوریِ کیمیاگری، دقیقاً معطوف به سنتزِ (synthesis) اضداد، جذبِ سیاهی، و یکپارچه‌سازیِ ابلیس است. برای مسیحیِ «بیدار»، این یک تجربهٔ روانیِ بسیار خطیر است، زیرا رویارویی با «سایهٔ» خویشتن است، با آن سیاهی، آن نیگرِدو، که جدا می‌ماند و هرگز نمی‌تواند به‌طور کامل در شخصیت انسانی یکپارچه شود.