🍃🌺🍃
سوره ق آیه 3 :
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ۖ ذَٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ
ترجمه :
آیا هنگامی که مُردیم و خاک شدیم (دوباره به زندگی بازمیگردیم)؟! این بازگشتی بعید است!»
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
سوره ق آیه 3 :
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ۖ ذَٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ
ترجمه :
آیا هنگامی که مُردیم و خاک شدیم (دوباره به زندگی بازمیگردیم)؟! این بازگشتی بعید است!»
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
نیک و بد
مننمی توانم از خوبی هایی که در شما هست صحبت کنم ، ولی از بدی های تان هرگز!
زیرا بدی چیست؟ بدی همان خوبی ست که از گرسنگی و تشنگی در رنج بوده است؟
در حقیقت وقتی که خوبی گرسنه میشود ، حتی در غارهای بسیار تاریک نیز به جستجوی خوراک می رود.و زمانیکه که تشنه می گردد حتی از آبهای لجن نیز می نوشد
#پیامبر
#جبران_خلیل_جبران
@book_tips 🐞
نیک و بد
مننمی توانم از خوبی هایی که در شما هست صحبت کنم ، ولی از بدی های تان هرگز!
زیرا بدی چیست؟ بدی همان خوبی ست که از گرسنگی و تشنگی در رنج بوده است؟
در حقیقت وقتی که خوبی گرسنه میشود ، حتی در غارهای بسیار تاریک نیز به جستجوی خوراک می رود.و زمانیکه که تشنه می گردد حتی از آبهای لجن نیز می نوشد
#پیامبر
#جبران_خلیل_جبران
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۶
✨ عقل در دستِ نفْس چنان گرفتار است که مردِ عاجز با زنِ گُربُز. رایِ بیقوّت مکر و فسون است و قوّتِ بیرای، جهل و جنون.
🔸تميز بايد و تدبير و عقل آنگه مُلک
🔹که مُلک و دولتِ نادان سلاحِ جنگِ خداست
@book_tips 🐞
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۶
✨ عقل در دستِ نفْس چنان گرفتار است که مردِ عاجز با زنِ گُربُز. رایِ بیقوّت مکر و فسون است و قوّتِ بیرای، جهل و جنون.
🔸تميز بايد و تدبير و عقل آنگه مُلک
🔹که مُلک و دولتِ نادان سلاحِ جنگِ خداست
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#داستان_کوتاه
#فلک قسمت چهاردهم
فهمیدم که تمام راهها به روی من بسته است. چارهای برایم نمانده بود جز به انتظار نشستن. بالاخره حکم دادگاه صادر شد و همانی بود که حدس میزدم. معامله من و خانم اعتباری باطل شد و قاضی حکم به اخراج من از اون خونه داد. خونه خراب شدم. شاید قانون درست میگفت، ولی چرا برای من و امثال من که از این جور حکم کردن دادگاه بیچاره و آواره میشدیم راهحلی نبود؟ چرا من بی اونکه گناهی کرده باشم مجازات میشدم؟ تقصیر من چی بود؟ آیا در این کتابهای قانون که رو میز قاضی روی هم چیده شده بود، فقط حکم دادن به باطل کردن معامله مردم و بیرون کردن اونا از آشیونشون نوشته شده؟ آيا این حکم عادلانه بود؟
میدونستم که این حکم تایید میشه ولی آیا باید مثل گوسفندی که به تماشای تیز شدن کارد قصاب نشسته به انتظار کشیده شدن چاقوی سرد بر گلوی گرم و خوندارم مینشستم؟ به رأی اعتراض کردم. تو لایحهای که نوشتم فقط عجز و لابه کردم؛ خودم از اینکه اینقدر به خواری افتاده بودم ناراحت بودم.
پرونده رفت دادگاه تجدیدنظر تا دو قاضی دیگه اون را بررسی کنند. بچههام با من دعوا میکردند که چرا مثل تسلیم شدهها رفتار میکنم. اونها معتقد بودند که رفتار من باید مثل جنگجوها باشد، نه پیرزنای عاجز.
چند بار بین من و بچههام دعوا شد. داد میزدم که: "پدر من، اینکه وکیل ببینیم و پول یامُفت بدیم، چه فایدهای داره وقتی من ملک کس دیگری را خریداری کردم".
یک بار که خیلی عصبانی شده بودم پسر بزرگم رو از خونه بیرون کردم: "حالا که زبون آدمیزاد حالیت نیست یالله برو بیرون. مثل آینه دق روبهروم میشینی که چی؟ اگه همه وکیلای مملکت هم جمع بشند کاری نمیتونند بکنند چون کار من خرابتر از این حرفاس. من تو خونه غصبی نشستم، میفهمی این رو؟ خدایا راه به جایی ندارم، هیچکس ندونه تو میدونی که یک قرون مال کسی رو نخوردم، پس خودت به دادم برس. چیکار کنم؟ بشم کولی دربهدر؟ خدایا دیگه مرگم رو برسون که اینقدر خفت نبینم".
روزگار بدی رو طی میکردم. من که نازکتر از گل به زنم نگفته بودم و تو فامیل نمونه یک شوهر خوب بیآزار بودم، گاهی سرش داد و هوار راه میانداختم و اون فقط به من نیگاه میکرد. ای کاش فحش و ناسزا بهم میگفت. ای کاش یک جفت سیلی محکم زیر دو تا گوشم میزد ولی اون نیگاه کردنش من رو آتیش میزد، میسوزوند. دلش رو میشکستم، خون به جیگرش میکردم، گناه میکردم. خدایا خودت پاکم کن، خاکم کن..."
ادامه دارد...
#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
@book_tips 🐞
#داستان_کوتاه
#فلک قسمت چهاردهم
فهمیدم که تمام راهها به روی من بسته است. چارهای برایم نمانده بود جز به انتظار نشستن. بالاخره حکم دادگاه صادر شد و همانی بود که حدس میزدم. معامله من و خانم اعتباری باطل شد و قاضی حکم به اخراج من از اون خونه داد. خونه خراب شدم. شاید قانون درست میگفت، ولی چرا برای من و امثال من که از این جور حکم کردن دادگاه بیچاره و آواره میشدیم راهحلی نبود؟ چرا من بی اونکه گناهی کرده باشم مجازات میشدم؟ تقصیر من چی بود؟ آیا در این کتابهای قانون که رو میز قاضی روی هم چیده شده بود، فقط حکم دادن به باطل کردن معامله مردم و بیرون کردن اونا از آشیونشون نوشته شده؟ آيا این حکم عادلانه بود؟
میدونستم که این حکم تایید میشه ولی آیا باید مثل گوسفندی که به تماشای تیز شدن کارد قصاب نشسته به انتظار کشیده شدن چاقوی سرد بر گلوی گرم و خوندارم مینشستم؟ به رأی اعتراض کردم. تو لایحهای که نوشتم فقط عجز و لابه کردم؛ خودم از اینکه اینقدر به خواری افتاده بودم ناراحت بودم.
پرونده رفت دادگاه تجدیدنظر تا دو قاضی دیگه اون را بررسی کنند. بچههام با من دعوا میکردند که چرا مثل تسلیم شدهها رفتار میکنم. اونها معتقد بودند که رفتار من باید مثل جنگجوها باشد، نه پیرزنای عاجز.
چند بار بین من و بچههام دعوا شد. داد میزدم که: "پدر من، اینکه وکیل ببینیم و پول یامُفت بدیم، چه فایدهای داره وقتی من ملک کس دیگری را خریداری کردم".
یک بار که خیلی عصبانی شده بودم پسر بزرگم رو از خونه بیرون کردم: "حالا که زبون آدمیزاد حالیت نیست یالله برو بیرون. مثل آینه دق روبهروم میشینی که چی؟ اگه همه وکیلای مملکت هم جمع بشند کاری نمیتونند بکنند چون کار من خرابتر از این حرفاس. من تو خونه غصبی نشستم، میفهمی این رو؟ خدایا راه به جایی ندارم، هیچکس ندونه تو میدونی که یک قرون مال کسی رو نخوردم، پس خودت به دادم برس. چیکار کنم؟ بشم کولی دربهدر؟ خدایا دیگه مرگم رو برسون که اینقدر خفت نبینم".
روزگار بدی رو طی میکردم. من که نازکتر از گل به زنم نگفته بودم و تو فامیل نمونه یک شوهر خوب بیآزار بودم، گاهی سرش داد و هوار راه میانداختم و اون فقط به من نیگاه میکرد. ای کاش فحش و ناسزا بهم میگفت. ای کاش یک جفت سیلی محکم زیر دو تا گوشم میزد ولی اون نیگاه کردنش من رو آتیش میزد، میسوزوند. دلش رو میشکستم، خون به جیگرش میکردم، گناه میکردم. خدایا خودت پاکم کن، خاکم کن..."
ادامه دارد...
#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
سوره الاسراء آیه 26 :
وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا
ترجمه :
و حقّ نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
سوره الاسراء آیه 26 :
وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا
ترجمه :
و حقّ نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۷
✨ جوانمرد که بِخورد و بدهد بهْ از عابد که روزه دارد و بنهد. هر که ترکِ شهوات از بهرِ خلق داده است از شهوتی حلال در شهوتی حرام افتاده است.
🔸عابد که نه از بهرِ خدا گوشه نشيند
🔹بيچاره در آيينهی تاريک چه بيند
@book_tips 🐞
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۷
✨ جوانمرد که بِخورد و بدهد بهْ از عابد که روزه دارد و بنهد. هر که ترکِ شهوات از بهرِ خلق داده است از شهوتی حلال در شهوتی حرام افتاده است.
🔸عابد که نه از بهرِ خدا گوشه نشيند
🔹بيچاره در آيينهی تاريک چه بيند
@book_tips 🐞
🌿🦋🌿🕊📚🕊🌿🦋🌿
📌#یادآوری_مطالعه_گروهی
✅ اولین روز مطالعه
📕 #مردی_که_می_خندد
✍ #ویکتور_هوگو
🔁 #جواد_محیی
#تعداد_صفحات_کتاب : ۶۴۶
#تعداد_صفحات_فایل: ۵۱۳
سهم مطالعه هر روز کتاب: ۱۵صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۱۲ صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
🗓 امروز بیست و ششم دی ماه
🗒 صفحات کتاب : ۷ تا ۲۲
📁صفحات فایل الکترونیکی ۷ تا ۱۹
#شروع_مطالعه
دانلود فایل pdf
🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup
@book_tips 🐞📚
🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊
📌#یادآوری_مطالعه_گروهی
✅ اولین روز مطالعه
📕 #مردی_که_می_خندد
✍ #ویکتور_هوگو
🔁 #جواد_محیی
#تعداد_صفحات_کتاب : ۶۴۶
#تعداد_صفحات_فایل: ۵۱۳
سهم مطالعه هر روز کتاب: ۱۵صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۱۲ صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
🗓 امروز بیست و ششم دی ماه
🗒 صفحات کتاب : ۷ تا ۲۲
📁صفحات فایل الکترونیکی ۷ تا ۱۹
#شروع_مطالعه
دانلود فایل pdf
🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup
@book_tips 🐞📚
🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊
Telegram
کتابخانه ی کوچک ما 📚
Admin: @zarnegar503
گروه ورق به ورق
(گفتگو وتبادل نظر )
گروه ورق به ورق
(گفتگو وتبادل نظر )
Forwarded from کتابخانه ی کوچک ما 📚
🍃🌺🍃🌺🍃
ویکتور هوگو و شاهکار تلخ: مردی که میخندد
ویکتور هوگو، غول ادبیات فرانسه، با آثاری چون "بینوایان" و "گوژپشت نتردام" شهرتی جهانی دارد. اما یکی از آثار کمتر شناخته شده اما عمیق و تاثیرگذار او، رمان "مردی که میخندد" است. این رمان که در سال ۱۸۶۹ منتشر شد، داستانی تکاندهنده از عشق، نفرت، انتقام و ظلم اجتماعی را روایت میکند.
داستان مردی که میخندد
داستان "مردی که میخندد" در قرن هجدهم انگلستان رخ میدهد. گوستاو، پسر یک شاهزاده، در کودکی ربوده شده و توسط گروهی جنایتکار به نام "کمپانی خندانها" به طرز وحشیانهای مورد عمل جراحی قرار میگیرد. در این عمل، لبهای او به گونهای برش داده میشود که همیشه به شکل خندهای وحشتناک به نظر برسد. این عمل نه تنها چهره او را برای همیشه تغییر میدهد، بلکه او را به یک موجود منزوی و طرد شده تبدیل میکند.
گوستاو که حالا به "گینور" معروف شده است، در سیرکها و نمایشهای خیابانی به عنوان یک موجود عجیب و غریب نمایش داده میشود. اما در پس این چهره خندان، روحی رنجکشیده و قلبی شکسته نهفته است. او در طول داستان، با چالشهای بسیاری مواجه میشود و در نهایت به یک مبارز برای عدالت تبدیل میشود.
@book_tips 🐞
ویکتور هوگو و شاهکار تلخ: مردی که میخندد
ویکتور هوگو، غول ادبیات فرانسه، با آثاری چون "بینوایان" و "گوژپشت نتردام" شهرتی جهانی دارد. اما یکی از آثار کمتر شناخته شده اما عمیق و تاثیرگذار او، رمان "مردی که میخندد" است. این رمان که در سال ۱۸۶۹ منتشر شد، داستانی تکاندهنده از عشق، نفرت، انتقام و ظلم اجتماعی را روایت میکند.
داستان مردی که میخندد
داستان "مردی که میخندد" در قرن هجدهم انگلستان رخ میدهد. گوستاو، پسر یک شاهزاده، در کودکی ربوده شده و توسط گروهی جنایتکار به نام "کمپانی خندانها" به طرز وحشیانهای مورد عمل جراحی قرار میگیرد. در این عمل، لبهای او به گونهای برش داده میشود که همیشه به شکل خندهای وحشتناک به نظر برسد. این عمل نه تنها چهره او را برای همیشه تغییر میدهد، بلکه او را به یک موجود منزوی و طرد شده تبدیل میکند.
گوستاو که حالا به "گینور" معروف شده است، در سیرکها و نمایشهای خیابانی به عنوان یک موجود عجیب و غریب نمایش داده میشود. اما در پس این چهره خندان، روحی رنجکشیده و قلبی شکسته نهفته است. او در طول داستان، با چالشهای بسیاری مواجه میشود و در نهایت به یک مبارز برای عدالت تبدیل میشود.
@book_tips 🐞
Forwarded from کتابخانه ی کوچک ما 📚
🪻📚🪻📚🪻📚
سلام دوستان گروه کتابخوانی ما به خانهی جدیدی با همین نام "ورق به ورق کتاب" نقل مکان کرد. در این گروه کتابهامون رو به صورت تاپیکهای جداگانه دسته بندی کردیم تا بتونی راحت هر کتابی رو که دوست داری پیدا کنی. فایلها و گزیدهها هم آنجا هست. به ما بپیوندید تا با هم دنیای کتاب رو بهتر از همیشه ورق بزنیم.🥰❤️
https://www.tgoop.com/httpymFwLUyCrDIyNDY0
سلام دوستان گروه کتابخوانی ما به خانهی جدیدی با همین نام "ورق به ورق کتاب" نقل مکان کرد. در این گروه کتابهامون رو به صورت تاپیکهای جداگانه دسته بندی کردیم تا بتونی راحت هر کتابی رو که دوست داری پیدا کنی. فایلها و گزیدهها هم آنجا هست. به ما بپیوندید تا با هم دنیای کتاب رو بهتر از همیشه ورق بزنیم.🥰❤️
https://www.tgoop.com/httpymFwLUyCrDIyNDY0
🍃🌺🍃
سوره ص آیه 82 :
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
ترجمه :
شیطان گفت: "به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد"
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
سوره ص آیه 82 :
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
ترجمه :
شیطان گفت: "به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد"
#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
اپیکوروس اعتقاد داشت که لذتهای زودگذر بیثمر است، باید به دنبال خوشیهای بزرگتر، پایدارتر، و عمیقتر، در درازمدت رفت. (مثلاً شاید یکسال تمام شکلات نخری و پولهای توجیبیات را پسانداز کنی و با آن دوچرخهای نو بخری یا به یک سفر خارج کشور بروی.) ما برخلاف حیوانات قادریم زندگیمان را برنامهریزی کنیم. میتوانیم حساب خوشیهایمان را بکنیم. شکلات خوب است. ولی دوچرخهی نو یا دیداری از انگلستان بهتر است.
#دنیای_سوفی
#یوستین_گردر
@book_tips 🐞
اپیکوروس اعتقاد داشت که لذتهای زودگذر بیثمر است، باید به دنبال خوشیهای بزرگتر، پایدارتر، و عمیقتر، در درازمدت رفت. (مثلاً شاید یکسال تمام شکلات نخری و پولهای توجیبیات را پسانداز کنی و با آن دوچرخهای نو بخری یا به یک سفر خارج کشور بروی.) ما برخلاف حیوانات قادریم زندگیمان را برنامهریزی کنیم. میتوانیم حساب خوشیهایمان را بکنیم. شکلات خوب است. ولی دوچرخهی نو یا دیداری از انگلستان بهتر است.
#دنیای_سوفی
#یوستین_گردر
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۸
✨اندک اندک خيلی شود و قطره قطره سيلی گردد. يعنی آنان که دستِ قوّت ندارند سنگ خورده نگه دارند تا به وقتِ فرصت دمار از دِماغِ ظالم برآرند.
🔸و قَطرٌ عَلیٰ قَطْرٍ اِذَا اتَّفَقَتْ نَهْرٌ
🔹و نَهْرٌ عَلیٰ نَهْرٍ اِذَا اجْتَمَعَتْ بَحْرٌ
🔸اندک اندک بههم شود بسیار
🔹دانه دانه است غله در انبار
@book_tips 🐞
#نغمه_های_سعدی
#باب_هشتم (در آداب صحبت)
🍃آداب ۵۸
✨اندک اندک خيلی شود و قطره قطره سيلی گردد. يعنی آنان که دستِ قوّت ندارند سنگ خورده نگه دارند تا به وقتِ فرصت دمار از دِماغِ ظالم برآرند.
🔸و قَطرٌ عَلیٰ قَطْرٍ اِذَا اتَّفَقَتْ نَهْرٌ
🔹و نَهْرٌ عَلیٰ نَهْرٍ اِذَا اجْتَمَعَتْ بَحْرٌ
🔸اندک اندک بههم شود بسیار
🔹دانه دانه است غله در انبار
@book_tips 🐞
🌿🦋🌿🕊📚🕊🌿🦋🌿
📌#یادآوری_مطالعه_گروهی
✅ دومین روز مطالعه
📕 #مردی_که_می_خندد
✍ #ویکتور_هوگو
🔁 #جواد_محیی
#تعداد_صفحات_کتاب : ۶۴۶
#تعداد_صفحات_فایل: ۵۱۳
سهم مطالعه هر روز کتاب: ۱۵صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۱۲ صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
🗓 امروز بیست و هفتم دی ماه
🗒 صفحات کتاب : ۲۳ تا ۳۸
📁صفحات فایل الکترونیکی : ۲۰ تا ۳۲
دانلود فایل pdf
🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup
@book_tips 🐞📚
🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊
📌#یادآوری_مطالعه_گروهی
✅ دومین روز مطالعه
📕 #مردی_که_می_خندد
✍ #ویکتور_هوگو
🔁 #جواد_محیی
#تعداد_صفحات_کتاب : ۶۴۶
#تعداد_صفحات_فایل: ۵۱۳
سهم مطالعه هر روز کتاب: ۱۵صفحه
مطالعه فایل هر روز: ۱۲ صفحه
شروع: ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
پایان: ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
🗓 امروز بیست و هفتم دی ماه
🗒 صفحات کتاب : ۲۳ تا ۳۸
📁صفحات فایل الکترونیکی : ۲۰ تا ۳۲
دانلود فایل pdf
🔻🔻🔻
https://www.tgoop.com/booktipsgroup
@book_tips 🐞📚
🕊🌿🦋🌿📚🌿🦋🌿🕊
Telegram
کتابخانه ی کوچک ما 📚
Admin: @zarnegar503
گروه ورق به ورق
(گفتگو وتبادل نظر )
گروه ورق به ورق
(گفتگو وتبادل نظر )