راه کج بود نشد تا به ديارم برسم
فال من خوب نيامد که به يارم برسم
بيقراریِ رسيدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
شهرياری پر از اندوه ثریا هستم
شايد آخر سر پيری به نگارم برسم
استخوان سوز سياهی زمستان شدهام
بلکه نوروز بیاید به بهارم برسم
عشق هرروز دلم را به کناری می برد
عشق نگذاشت سرانجام به کارم برسم
مرگ، دلبستگی آخرِ دنيای من است
می روم شايد روزی به مزارم برسم
- شهریار
فال من خوب نيامد که به يارم برسم
بيقراریِ رسيدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
شهرياری پر از اندوه ثریا هستم
شايد آخر سر پيری به نگارم برسم
استخوان سوز سياهی زمستان شدهام
بلکه نوروز بیاید به بهارم برسم
عشق هرروز دلم را به کناری می برد
عشق نگذاشت سرانجام به کارم برسم
مرگ، دلبستگی آخرِ دنيای من است
می روم شايد روزی به مزارم برسم
- شهریار
قصه ی تقسیم عشق اینگونه تعبیر می شود
یا جنون قسمت شود یاسهم مجنون می شوی
- سعید طالقانی
یا جنون قسمت شود یاسهم مجنون می شوی
- سعید طالقانی
شعر تک خطی واسه بیو:
-شب هلاکم میکند اندیشهٔ غم های روز
-در نگاهم اگر نيستی در خيالم سرشاری
-شبی از میان اینهمه دَرد ، اُمید میروید
-بگذر زِ آفریده،بنگر در آفریدن
-از همان جا که رسد درد همانجاست دوا
-میخَندید وَ دَر نِگاهَش غَمی میرَقصید
-شب هلاکم میکند اندیشهٔ غم های روز
-در نگاهم اگر نيستی در خيالم سرشاری
-شبی از میان اینهمه دَرد ، اُمید میروید
-بگذر زِ آفریده،بنگر در آفریدن
-از همان جا که رسد درد همانجاست دوا
-میخَندید وَ دَر نِگاهَش غَمی میرَقصید
کوشش بیهوده کردم تا فراموشش کنم
کارِ غم در خاطرِ دیوانگان یادآوریست
- هادی محمدحسنی
کارِ غم در خاطرِ دیوانگان یادآوریست
- هادی محمدحسنی
خوشم به دولت خواری و مُلکِ تنهایی
که التفاتِ کسی را به روزگارم نیست
- اميرخسرو دهلوى
که التفاتِ کسی را به روزگارم نیست
- اميرخسرو دهلوى
عشق حراج می کنی ، قلب اجاره می دهی
نرخ خریدنت مرا خانه به دوش می کند
- عمید صادقی نسب
نرخ خریدنت مرا خانه به دوش می کند
- عمید صادقی نسب
درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده از خود کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش ، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
- فروغ فرخزاد
رفتن و بیهوده از خود کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش ، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن
- فروغ فرخزاد
ای مرا با شور شعر آمیخته
اینهمه آتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی
- فروغ فرخزاد
اینهمه آتش به شعرم ریخته
چون تب عشقم چنین افروختی
لاجرم شعرم به آتش سوختی
- فروغ فرخزاد