چه کنم با غم خویش؟
گه گاهی بغض دلم میترکد
دل تنگم زعطش میسوزد
شانه ای میخواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست
- هوشنگ ابتهاج
گه گاهی بغض دلم میترکد
دل تنگم زعطش میسوزد
شانه ای میخواهم
که گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست
- هوشنگ ابتهاج
« من کجا بیشتر از حقِ خودم خواستهام؟
مرگ حق است، به من حق مرا برگردان! »
-فاضلنظری
مرگ حق است، به من حق مرا برگردان! »
-فاضلنظری
مُؤمنم کردی به عشق و جا زدی، تکلیف چیست؟
بر مسلمانی که کافر میشود پیغمبرش
- جواد منفرد
بر مسلمانی که کافر میشود پیغمبرش
- جواد منفرد
تو که از وسعت دیوانگیهایم خبر داری
بگو کِی بیتو چشم خستهام را خواب میگیرد؟
- امید صباغ نو
بگو کِی بیتو چشم خستهام را خواب میگیرد؟
- امید صباغ نو
من تماشایِ تو میکردم و غافل بودم
کز تماشایِ تو خلقی به تماشای منند...
- هوشنگ ابتهاج
کز تماشایِ تو خلقی به تماشای منند...
- هوشنگ ابتهاج
اگرچه عاشقان در عشق از من ایده می گیرند
ولی چشمانِ تو راحت مرا نادیده می گیرند...
- سید تقی سیدی
ولی چشمانِ تو راحت مرا نادیده می گیرند...
- سید تقی سیدی
نگو که شب شده، راحت بخواب...راحت نیست
که بیتو این دلِ تنگ و خراب راحت نیست...
- امید صباغ نو
که بیتو این دلِ تنگ و خراب راحت نیست...
- امید صباغ نو
وقتی باهات قهره و حرف نمیزنه بهش بگو:
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج.
- فخرالدین عراقی
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج.
- فخرالدین عراقی
آن درد ندارم که طبیبان دانند
دردیست محبت که حبیبان دانند
ما را غم روی آشنایی کشتست
این حال نباید که غریبان دانند
- سعدی
دردیست محبت که حبیبان دانند
ما را غم روی آشنایی کشتست
این حال نباید که غریبان دانند
- سعدی
میخواهی برو، میخواهی بمان
رفتنِ تو دل انگیزتر از آمدنِ دیگریست!
- محمدابراهیم جعفری
رفتنِ تو دل انگیزتر از آمدنِ دیگریست!
- محمدابراهیم جعفری
مغرور،ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم،تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی» ، «بی مهری و آزار»
ای عشق،ببین من چه کشیدم تو چه کردی
- فاضل نظری
رسوا شدم و طعنه شنیدم،تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی» ، «بی مهری و آزار»
ای عشق،ببین من چه کشیدم تو چه کردی
- فاضل نظری
من آن ابرم که میخواهد ببارد
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمیداند کجا سر میگذارد!
- هوشنگ ابتهاج
دل تنگم هوای گریه دارد
دل تنگم غریب این در و دشت
نمیداند کجا سر میگذارد!
- هوشنگ ابتهاج
ديوانه و دلبسته اقبال خودت باش،
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
يک لحظه نخور حسرت آن را که نداری،
راضی به همين چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد،
اين گونه اگر نيست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت،
منت نکش از غير و پر و بال خودت باش!
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی،
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
- اقبال لاهوری
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
يک لحظه نخور حسرت آن را که نداری،
راضی به همين چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد،
اين گونه اگر نيست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت،
منت نکش از غير و پر و بال خودت باش!
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی،
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
- اقبال لاهوری
اونجا که علیرضا بدیع میگه:
تا زنده باشم چون کبوتر دانه میخواهم
امروز محتاج توام؛ فردا نمیخواهم!
آشفتهام...زیباییات باشد برای بعد
من درد دارم، شانهای مردانه میخواهم
از گوشهی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه میخواهم
میخندم و آیینه میگرید به حال من
دیوانهام، همصحبتی دیوانه میخواهم
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه میخواهم
تا زنده باشم چون کبوتر دانه میخواهم
امروز محتاج توام؛ فردا نمیخواهم!
آشفتهام...زیباییات باشد برای بعد
من درد دارم، شانهای مردانه میخواهم
از گوشهی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه میخواهم
میخندم و آیینه میگرید به حال من
دیوانهام، همصحبتی دیوانه میخواهم
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه میخواهم