CSS_GOVIR Telegram 2947
⭕️ وفاق در کشاکش ایده‌آلیسم و رئالیسم

سخنان دکتر میلاد دخانچی، فعال رسانه‌ای و سیاسی عدالت‌خواه، در پنل «جریان‌های سیاسی و وفاق ملی» در همایش «گفتگوی ملی دربارهٔ وفاق ملی»:

🔴 فقط جریان‌های سیاسی نیستند که باید با هم وفاق کنند، حکومت و مردم نیز؛ اما وفاق یک سطح دیگر نیز دارد و آن وفاق الهیاتی است. اگر وفاق سیاسی را رسیدن به یک اشتراک عملیاتی در سطح رئالیسم قدرت بدانیم آن وقت آنچه اینجا مد نظر است وفاق در سطح ایده آلیسم است.

🔻 به رسمیت شناختن از دو الگوی آلترناتیو پیروی می‌کند: الگوی جنگ و الگوی دوستی. در الگوی جنگ یکی بر دیگری پیروز می‌شود و آنکه پیروز شده، می‌شود ارباب و بازنده می‌شود برده و حالا این میل ارباب است که باید توسط برده بازشناسی و اطاعت شود. در این الگو برده اراده‌ای ندارد. اما در الگوی دوستی، به رسمیت شناختن اراده نه عمودی، بلکه افقی است، هر دو بازیگر جایگاه و اراده همدیگر را به‌رسمیت می‌شناسند. ظاهراً وفاق به الگوی دوم بازشناسی نظر دارد، اما نکته این جاست که الگوی دوستی همواره الگوی جنگ را «رفع» شده فرض می‌کند. این یعنی لازمه صلح، جنگ است و مادامی که جنگ اجتماعی که در الگوی رقابت، در سه سطح اقتصاد و سیاست و فرهنگ برون‌ریزی می‌شود محقق نشود اساسا وفاق غیر ممکن است.

🔻الهیات معرفتی مسلط ما، الهیات انحصار است. دوگانه وجود و ماهیت را که تمام دغدغه‌های فلسفی جهان اسلام را از ابن سینا تا ملاصدرا اشغال کرده، به سلطه یکی بر دیگری و نه رابطه دو طرفه این دو اشاره می‌کند و این صراحتا یعنی مادامی که انحصار قرار است نظم اجتماعی را به طور خاص در دو حوزه فرهنگ و سیاست سامان‌دهی کند، نه رقابت ممکن می‌شود و نه وفاق. پس وفاق بر اساس الگوی الهیات فعلا غیر ممکن است.

🔻و اما خود الهیات: آنچه دولت مرکزی را در ایران ممکن می‌کند، وفاق سه ضلع یک مثلث است، مثلث: شریعت، عرف، قانون؛ عرفان، نقل و فلسفه و البته ایران، اسلام و غرب.

انقلاب مشروطه رخ داد چون نظم حاکمیتی نتوانسته بود با غرب به وفاق برسد، انقلاب اسلامی رخ داد، چون همین نظم نتوانسته بود با اسلام به وفاق برسد و حکمرانی کنونی با چالش مواجه است چون با مفهوم ایران، عرف و فلسفه (بخوانید علوم انسانی) هنوز نتوانسته جایابی مشخصی داشته باشد. و این دغدغه ما را به موضوع جانشینی نیز پیوند می‌زند: چگونه آینده سیاسی ایران می‌تواند و باید بین سه عنصر عرف، شریعت و قانون به وفاق برسد؟ این کلیدی‌ترین پرسش پیش روی ما در موضوع وفاق است.

🔻گفتمان اسلام سیاسی در فاصله دهه ۳۰ تا ۶۰ توانست بین اضلاع مختلف این مثلث وفاق نسبی ایجاد کرده، گفتمانی را برساخت کند که تحت عنوان اسلامیسم شناخته می‌شود که نماد آن را می‌توان شریعتی دانست. در سیمای اندیشه شریعتی، هم اسلام را می‌توان دید، هم غرب را و هم ایران را.‌ و این یعنی تنها گفتمانی که امکان وفاق در بین اضلاع مختلف مثلث‌ ذکر شده بالا را دارد، همچنان اسلامیسم (نه گفتمان حکومت‌گرایان مسلمان) است که با آموختن از تجربه اسلام سیاسی در قدرت و نقد وجوه جهان شمول اسلامیسم باید بار دیگر در قامت پسااسلامیسم به ظهور برسد و پسااسلامیسم تنها راه حفظ دولت مرکزی در ایران است و این البته پارادوکس دارد.

🔻امروز عدالت‌خواهان ایرانی که نتیجه سنتز تجربه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی هستند تنها جریانی هستند که در عین عنایت به مقوله همراه شدن با سیاست در سطح ماتریال قدرت، مسأله فقدان ایده را پررنگ می‌کنند. آنان عملگرایانی هستند در جستجوی ایده‌.

🔻این جاست که وفاق بر علی شریعتی بلکه یک ضرورت تلقی می‌شود، علی شریعتی که پایگاه معرفتی کلاسیک او نه ابن سینا و ملاصدرا بلکه عین القضات همدانی است، متفکر اهل همدان که توانست درباره مهمترین دیگری هستی انسانی، یعنی ابلیس به صورت‌بندی تئوریک دست یابد.
@css_govir



tgoop.com/css_govir/2947
Create:
Last Update:

⭕️ وفاق در کشاکش ایده‌آلیسم و رئالیسم

سخنان دکتر میلاد دخانچی، فعال رسانه‌ای و سیاسی عدالت‌خواه، در پنل «جریان‌های سیاسی و وفاق ملی» در همایش «گفتگوی ملی دربارهٔ وفاق ملی»:

🔴 فقط جریان‌های سیاسی نیستند که باید با هم وفاق کنند، حکومت و مردم نیز؛ اما وفاق یک سطح دیگر نیز دارد و آن وفاق الهیاتی است. اگر وفاق سیاسی را رسیدن به یک اشتراک عملیاتی در سطح رئالیسم قدرت بدانیم آن وقت آنچه اینجا مد نظر است وفاق در سطح ایده آلیسم است.

🔻 به رسمیت شناختن از دو الگوی آلترناتیو پیروی می‌کند: الگوی جنگ و الگوی دوستی. در الگوی جنگ یکی بر دیگری پیروز می‌شود و آنکه پیروز شده، می‌شود ارباب و بازنده می‌شود برده و حالا این میل ارباب است که باید توسط برده بازشناسی و اطاعت شود. در این الگو برده اراده‌ای ندارد. اما در الگوی دوستی، به رسمیت شناختن اراده نه عمودی، بلکه افقی است، هر دو بازیگر جایگاه و اراده همدیگر را به‌رسمیت می‌شناسند. ظاهراً وفاق به الگوی دوم بازشناسی نظر دارد، اما نکته این جاست که الگوی دوستی همواره الگوی جنگ را «رفع» شده فرض می‌کند. این یعنی لازمه صلح، جنگ است و مادامی که جنگ اجتماعی که در الگوی رقابت، در سه سطح اقتصاد و سیاست و فرهنگ برون‌ریزی می‌شود محقق نشود اساسا وفاق غیر ممکن است.

🔻الهیات معرفتی مسلط ما، الهیات انحصار است. دوگانه وجود و ماهیت را که تمام دغدغه‌های فلسفی جهان اسلام را از ابن سینا تا ملاصدرا اشغال کرده، به سلطه یکی بر دیگری و نه رابطه دو طرفه این دو اشاره می‌کند و این صراحتا یعنی مادامی که انحصار قرار است نظم اجتماعی را به طور خاص در دو حوزه فرهنگ و سیاست سامان‌دهی کند، نه رقابت ممکن می‌شود و نه وفاق. پس وفاق بر اساس الگوی الهیات فعلا غیر ممکن است.

🔻و اما خود الهیات: آنچه دولت مرکزی را در ایران ممکن می‌کند، وفاق سه ضلع یک مثلث است، مثلث: شریعت، عرف، قانون؛ عرفان، نقل و فلسفه و البته ایران، اسلام و غرب.

انقلاب مشروطه رخ داد چون نظم حاکمیتی نتوانسته بود با غرب به وفاق برسد، انقلاب اسلامی رخ داد، چون همین نظم نتوانسته بود با اسلام به وفاق برسد و حکمرانی کنونی با چالش مواجه است چون با مفهوم ایران، عرف و فلسفه (بخوانید علوم انسانی) هنوز نتوانسته جایابی مشخصی داشته باشد. و این دغدغه ما را به موضوع جانشینی نیز پیوند می‌زند: چگونه آینده سیاسی ایران می‌تواند و باید بین سه عنصر عرف، شریعت و قانون به وفاق برسد؟ این کلیدی‌ترین پرسش پیش روی ما در موضوع وفاق است.

🔻گفتمان اسلام سیاسی در فاصله دهه ۳۰ تا ۶۰ توانست بین اضلاع مختلف این مثلث وفاق نسبی ایجاد کرده، گفتمانی را برساخت کند که تحت عنوان اسلامیسم شناخته می‌شود که نماد آن را می‌توان شریعتی دانست. در سیمای اندیشه شریعتی، هم اسلام را می‌توان دید، هم غرب را و هم ایران را.‌ و این یعنی تنها گفتمانی که امکان وفاق در بین اضلاع مختلف مثلث‌ ذکر شده بالا را دارد، همچنان اسلامیسم (نه گفتمان حکومت‌گرایان مسلمان) است که با آموختن از تجربه اسلام سیاسی در قدرت و نقد وجوه جهان شمول اسلامیسم باید بار دیگر در قامت پسااسلامیسم به ظهور برسد و پسااسلامیسم تنها راه حفظ دولت مرکزی در ایران است و این البته پارادوکس دارد.

🔻امروز عدالت‌خواهان ایرانی که نتیجه سنتز تجربه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی هستند تنها جریانی هستند که در عین عنایت به مقوله همراه شدن با سیاست در سطح ماتریال قدرت، مسأله فقدان ایده را پررنگ می‌کنند. آنان عملگرایانی هستند در جستجوی ایده‌.

🔻این جاست که وفاق بر علی شریعتی بلکه یک ضرورت تلقی می‌شود، علی شریعتی که پایگاه معرفتی کلاسیک او نه ابن سینا و ملاصدرا بلکه عین القضات همدانی است، متفکر اهل همدان که توانست درباره مهمترین دیگری هستی انسانی، یعنی ابلیس به صورت‌بندی تئوریک دست یابد.
@css_govir

BY معاونت راهبردی ریاست جمهوری


Share with your friend now:
tgoop.com/css_govir/2947

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. 1What is Telegram Channels? Healing through screaming therapy Polls But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered."
from us


Telegram معاونت راهبردی ریاست جمهوری
FROM American