DANDANNEGAAR Telegram 2357
♦️دندان شكسته

نوشته ای از سروش صحت

نصف دندان نيش بالايم شكسته است. سال‌های سال است كه شكسته و درستش نكرده‌ام.

دبيرستان می رفتيم كه نويد كه صميمی ترين دوستم بود به شوخی هلم داد، من خوردم زمين و دندانم شكست. دائم با نويد بودم و نويد هميشه سر اين دندان شكسته ناراحت بود و مدام اصرار می كرد كه برو و اين دندان را درست كن و من مدام پشت گوش می انداختم و انداختم و انداختم و انداختم... سال‌ها گذشت نويد دانشگاه تهران قبول شد و من برای سربازی رفتم كرمان و از هم جدا شديم، بعدش هم كه كار و گرفتاری و شلوغی و خلاصه از هم دور افتاديم و همديگر را گم كرديم... نويد برای ازدواجش دعوتم كرد رفتم و بعد از آن باز بی خبری...

عقب تاكسی نشسته بودم كه ديدم پيرمردی همراه زنش كه جوان بود ولی انگار شادی را گم كرده بود سوار تاكسی شدند. زن دست مرد پير را گرفته بود، مرد هوش و حواس چندانی نداشت و نگاهش بی هدف و خيره به روبه‌رو دوخته شده بود. وقتی كه مرد پهلويم نشست ديدم كه خيلی هم پير نيست فقط صورتش تكيده شده و ته ريش سفيد دو سه روزه پيرتر از آنچه بود نشانش می داد. مرد پير نويد بود. باورم نمی شد، گفتم «سلام نويد» نويد نه جواب داد، نه نگاهم كرد. زنی كه دست نويد را گرفته بود زنش بود، سلام و عليك كرديم. پرسيدم: «نويد چه‌اش شده؟» زن نويد گفت: «چيزی يادش نمی ياد... هيچی... بعد از سكته ديگه خودش رو هم نمی شناسه» دوباره نويد را صدا كردم «نويد... نويد جون» باز نه جواب داد و نه نگاهم كرد. گفتم: «نويد... مگه می شه همه چی يادت رفته باشه؟... يادته من عاشق شده بودم گريه می كردم تو بهم می خنديدی؟»

جواب نداد. در گوش‌اش گفتم: «شهرزاد يادته؟» نويد نه نگاه كرد نه جواب داد. گفتم: «مگه می شه؟ اگه تو يادت نباشه انگار اينا هيچ كدوم اصلا نبوده...» باز جواب نداد و نگاهم نكرد. گفتم: «نويد دندونم رو يادته؟» نويد سرش را برگرداند و اين بار نگاهم كرد. دهن‌ام را باز كردم نويد به دندان شكسته‌ام نگاه كرد و پرسيد «من شيكستم؟» گفتم: «آره» نويد گفت: «ببخشيد»‌
‌‌
بعد گونه‌ام را بوسيد و گفت: «اينو درستش كن كه تموم شه بره» و باز به روبه‌رو خيره شد.

دندان شكسته‌ام را درست می كنم تا همه چيز تمام شود و برود...

@DandanNegaar



tgoop.com/dandanNegaar/2357
Create:
Last Update:

♦️دندان شكسته

نوشته ای از سروش صحت

نصف دندان نيش بالايم شكسته است. سال‌های سال است كه شكسته و درستش نكرده‌ام.

دبيرستان می رفتيم كه نويد كه صميمی ترين دوستم بود به شوخی هلم داد، من خوردم زمين و دندانم شكست. دائم با نويد بودم و نويد هميشه سر اين دندان شكسته ناراحت بود و مدام اصرار می كرد كه برو و اين دندان را درست كن و من مدام پشت گوش می انداختم و انداختم و انداختم و انداختم... سال‌ها گذشت نويد دانشگاه تهران قبول شد و من برای سربازی رفتم كرمان و از هم جدا شديم، بعدش هم كه كار و گرفتاری و شلوغی و خلاصه از هم دور افتاديم و همديگر را گم كرديم... نويد برای ازدواجش دعوتم كرد رفتم و بعد از آن باز بی خبری...

عقب تاكسی نشسته بودم كه ديدم پيرمردی همراه زنش كه جوان بود ولی انگار شادی را گم كرده بود سوار تاكسی شدند. زن دست مرد پير را گرفته بود، مرد هوش و حواس چندانی نداشت و نگاهش بی هدف و خيره به روبه‌رو دوخته شده بود. وقتی كه مرد پهلويم نشست ديدم كه خيلی هم پير نيست فقط صورتش تكيده شده و ته ريش سفيد دو سه روزه پيرتر از آنچه بود نشانش می داد. مرد پير نويد بود. باورم نمی شد، گفتم «سلام نويد» نويد نه جواب داد، نه نگاهم كرد. زنی كه دست نويد را گرفته بود زنش بود، سلام و عليك كرديم. پرسيدم: «نويد چه‌اش شده؟» زن نويد گفت: «چيزی يادش نمی ياد... هيچی... بعد از سكته ديگه خودش رو هم نمی شناسه» دوباره نويد را صدا كردم «نويد... نويد جون» باز نه جواب داد و نه نگاهم كرد. گفتم: «نويد... مگه می شه همه چی يادت رفته باشه؟... يادته من عاشق شده بودم گريه می كردم تو بهم می خنديدی؟»

جواب نداد. در گوش‌اش گفتم: «شهرزاد يادته؟» نويد نه نگاه كرد نه جواب داد. گفتم: «مگه می شه؟ اگه تو يادت نباشه انگار اينا هيچ كدوم اصلا نبوده...» باز جواب نداد و نگاهم نكرد. گفتم: «نويد دندونم رو يادته؟» نويد سرش را برگرداند و اين بار نگاهم كرد. دهن‌ام را باز كردم نويد به دندان شكسته‌ام نگاه كرد و پرسيد «من شيكستم؟» گفتم: «آره» نويد گفت: «ببخشيد»‌
‌‌
بعد گونه‌ام را بوسيد و گفت: «اينو درستش كن كه تموم شه بره» و باز به روبه‌رو خيره شد.

دندان شكسته‌ام را درست می كنم تا همه چيز تمام شود و برود...

@DandanNegaar

BY دندان نگار


Share with your friend now:
tgoop.com/dandanNegaar/2357

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you: So far, more than a dozen different members have contributed to the group, posting voice notes of themselves screaming, yelling, groaning, and wailing in various pitches and rhythms. Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police.
from us


Telegram دندان نگار
FROM American