💠ما پیروز قطعی انتخابات شدیم
📍نتایج شمارش آراء تقریبا روشن است و ما پیروز قطعی انتخابات شدیم. ما که به همتی رای دادیم. شما که رای ندادید و آنان که به دیگران رای دادند. ما، یعنی همه مردم ایران، پیروز انتخابات هستیم.
📍ما در این چند روز دسته دسته شدیم. هرکداممان هرچه در توان داشت، در متقاعد کردن دیگری انجام داد. هر گروه از ما، دیگری را، عامل شکست می دانست. تحریمی ها، اصرار کردند که تو را به خدا رای ندهید، همتی ها خواهش کردند که تو را به خدا رای دهید، دیگران هم گرچه اظهار نظر نمی کردند و نامزد خود را انتخاب کرده بودند، اما با چشمانی نگران و سرگردان بحثها را نظاره می کردند.
📍با همه تفاوت ها و با این که در نهایت نیز نتوانستیم یک دست شویم، گرچه خار در چشم و استخوان گلو داشتیم، به صورت هم پنجه نکشیدیم، در خیابان با هم دعوا نکردیم، قشون و قبیله به پا نکردیم. ما آرام و متین، فقط با هم حرف زدیم، فکر کردیم و از استدلال و احساس برای قانع کردن یکدیگر استفاده کردیم.
📍ما مردمانی بودیم که در روزهای سرنوشت ساز، با تمام اختلاف نظرها، از خشونت پرهیز نمودیم. ما در این روزها از یکدیگر آموختیم و بر آگاهی های خود افزودیم، هرچند به یک نقطه مشترک نرسیدیم.
📍نتیجه انتخابات هرچه باشد، این یک پیروزی بزرگ است. ما ایرانیان بلوغ فکری و سیاسی خود را نمایان نمودیم.
📍همه ما بغض در گلو داریم، چه آنان که به همتی رای دادند، چه آنان که رای ندادند و حتی آن مردمان منصف که دلشان می خواست به دیگران، در وضعیتی عادلانه رای دهند، اما دست آخر با شرم و خجالت از برخی صحنه آرایی ها، به کاندیدای خود، با دلی پر خون رای دادند.
📍نتایج هر چه باشد، ما یکدیگر را شماتت نمی کنیم. چه آنها که رای دادیم، حالا به هر کس که رای دادیم، چه آنها که رای ندادیم. ما تکثر را پذیرفته ایم، و پذیرفته ایم که حتی در سرنوشت ساز ترین اتفاقات، اختلافات محترم اند و همه حق داریم نظر داشته باشیم حتی اگر اشتباه باشد.
📍اکثر ما غمگین و افسرده ایم. قطعا فقط بخش کوچکی ما به مراد دلشان در این انتخابات رسیدند و انتخاباتی که می توانست، شادی بخش باشد، با خطاهای بزرگ برخی، غم بار شد. اما با همه اینها، بیاید خوشحال باشیم، چرا که ما در سخت ترین روزها، از کوره در نرفتیم و ظرفیت های مدنی خود را از دست ندادیم و تکانه ها و رفتارهای خشن و عصبی از خود بروز ندادیم. ملتی که چنین ظرفیتی دارد، قطعا آینده ای روشن دارد.
📍نتیجه انتخابات هرچه باشد، مشارکت هر مقدار که باشد، دنیا تمام نشده است. از فردای انتخابات، ما بازهم مثل گذشته، با همه سختی ها، زندگی خواهیم کرد. دوباره بر سر سفره های یکدیگر می نشینیم، با هم می گوییم و می خندیم، کوه می رویم، به دیدار پدران و مادرانمان می رویم، شادی می کنیم و لبخند می زنیم.
📍روزهای سخت می گذرند، دنیا از این روزها به خود بسیار دیده است. مهم این است که ما سربلند هستیم و رفتاری در تراز متمدن ترین مردمان جهان از خود نشان دادیم. حق هم همین بود، ایران عزیز، صاحب کهن ترین تمدن هاست. ما ریشه در خاک داریم.
📍ما هستیم، ایران هست. زندگی هست، بازیگران می روند... .
مهدی نساجی
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
📍نتایج شمارش آراء تقریبا روشن است و ما پیروز قطعی انتخابات شدیم. ما که به همتی رای دادیم. شما که رای ندادید و آنان که به دیگران رای دادند. ما، یعنی همه مردم ایران، پیروز انتخابات هستیم.
📍ما در این چند روز دسته دسته شدیم. هرکداممان هرچه در توان داشت، در متقاعد کردن دیگری انجام داد. هر گروه از ما، دیگری را، عامل شکست می دانست. تحریمی ها، اصرار کردند که تو را به خدا رای ندهید، همتی ها خواهش کردند که تو را به خدا رای دهید، دیگران هم گرچه اظهار نظر نمی کردند و نامزد خود را انتخاب کرده بودند، اما با چشمانی نگران و سرگردان بحثها را نظاره می کردند.
📍با همه تفاوت ها و با این که در نهایت نیز نتوانستیم یک دست شویم، گرچه خار در چشم و استخوان گلو داشتیم، به صورت هم پنجه نکشیدیم، در خیابان با هم دعوا نکردیم، قشون و قبیله به پا نکردیم. ما آرام و متین، فقط با هم حرف زدیم، فکر کردیم و از استدلال و احساس برای قانع کردن یکدیگر استفاده کردیم.
📍ما مردمانی بودیم که در روزهای سرنوشت ساز، با تمام اختلاف نظرها، از خشونت پرهیز نمودیم. ما در این روزها از یکدیگر آموختیم و بر آگاهی های خود افزودیم، هرچند به یک نقطه مشترک نرسیدیم.
📍نتیجه انتخابات هرچه باشد، این یک پیروزی بزرگ است. ما ایرانیان بلوغ فکری و سیاسی خود را نمایان نمودیم.
📍همه ما بغض در گلو داریم، چه آنان که به همتی رای دادند، چه آنان که رای ندادند و حتی آن مردمان منصف که دلشان می خواست به دیگران، در وضعیتی عادلانه رای دهند، اما دست آخر با شرم و خجالت از برخی صحنه آرایی ها، به کاندیدای خود، با دلی پر خون رای دادند.
📍نتایج هر چه باشد، ما یکدیگر را شماتت نمی کنیم. چه آنها که رای دادیم، حالا به هر کس که رای دادیم، چه آنها که رای ندادیم. ما تکثر را پذیرفته ایم، و پذیرفته ایم که حتی در سرنوشت ساز ترین اتفاقات، اختلافات محترم اند و همه حق داریم نظر داشته باشیم حتی اگر اشتباه باشد.
📍اکثر ما غمگین و افسرده ایم. قطعا فقط بخش کوچکی ما به مراد دلشان در این انتخابات رسیدند و انتخاباتی که می توانست، شادی بخش باشد، با خطاهای بزرگ برخی، غم بار شد. اما با همه اینها، بیاید خوشحال باشیم، چرا که ما در سخت ترین روزها، از کوره در نرفتیم و ظرفیت های مدنی خود را از دست ندادیم و تکانه ها و رفتارهای خشن و عصبی از خود بروز ندادیم. ملتی که چنین ظرفیتی دارد، قطعا آینده ای روشن دارد.
📍نتیجه انتخابات هرچه باشد، مشارکت هر مقدار که باشد، دنیا تمام نشده است. از فردای انتخابات، ما بازهم مثل گذشته، با همه سختی ها، زندگی خواهیم کرد. دوباره بر سر سفره های یکدیگر می نشینیم، با هم می گوییم و می خندیم، کوه می رویم، به دیدار پدران و مادرانمان می رویم، شادی می کنیم و لبخند می زنیم.
📍روزهای سخت می گذرند، دنیا از این روزها به خود بسیار دیده است. مهم این است که ما سربلند هستیم و رفتاری در تراز متمدن ترین مردمان جهان از خود نشان دادیم. حق هم همین بود، ایران عزیز، صاحب کهن ترین تمدن هاست. ما ریشه در خاک داریم.
📍ما هستیم، ایران هست. زندگی هست، بازیگران می روند... .
مهدی نساجی
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
Forwarded from پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری
#وبینار
مرکز علم والهیات پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی برگزار می کند:
سلسله سخنراني های علم و الهیات با موضوع:
علم، دین و پرسشهای بزرگ در مدرسه
سخنران:دکتر مهدی نساجی(پژوهشگر علم و دین در دانشگاه کانتربری انگلستان )
🗓تاریخ برگزاری:دوشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۰
🕰زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
لینک ورود به وبینار:
http://www.skyroom.online/ch/newandishan/kargah
مرکز علم والهیات پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی برگزار می کند:
سلسله سخنراني های علم و الهیات با موضوع:
علم، دین و پرسشهای بزرگ در مدرسه
سخنران:دکتر مهدی نساجی(پژوهشگر علم و دین در دانشگاه کانتربری انگلستان )
🗓تاریخ برگزاری:دوشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۰
🕰زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰
لینک ورود به وبینار:
http://www.skyroom.online/ch/newandishan/kargah
Forwarded from پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری
4_5782987822692567837.mp4
243.4 MB
🎥فایل ویدیویی
وبینار علم،دین و پرسشهای بزرگ در مدرسه
برگزارکننده:مرکز علم و الهیات پژوهشکده مطالعات بنيادين علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی
🎙سخنران:دکتر مهدی نساجی(پژوهشگر علم ودین در دانشگاه کانتربری انگلستان)
#دانشگاه_شهید_بهشتی
#پژوهشکده_مطالعات_بنیادین_علم_و_فناوری
#مرکز_علم_و_الهیات
#وبینار
وبینار علم،دین و پرسشهای بزرگ در مدرسه
برگزارکننده:مرکز علم و الهیات پژوهشکده مطالعات بنيادين علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی
🎙سخنران:دکتر مهدی نساجی(پژوهشگر علم ودین در دانشگاه کانتربری انگلستان)
#دانشگاه_شهید_بهشتی
#پژوهشکده_مطالعات_بنیادین_علم_و_فناوری
#مرکز_علم_و_الهیات
#وبینار
◼️کرونا و عزاداری محرم
▪️دوستی پرسید: اگر کمی شراب بخوریم، با این که مست نمی شویم و هیچ اتفاقی نمی افتد، آیا بازهم حرام است؟ پاسخ دادم، بلی. به نظر می رسد در حکم حرمت شراب، مسایل اجتماعی هم مطرح بوده است. به قول معروف، اگر باب خوردن آن باز شود، دیگر کنترلی بر آن نیست ، لذا برای جلوگیری از آفات مستی و حواشی مخرب آن، نوشیدن شراب از اساس ممنوع و دارای حرمت شرعی است. شما از یک قطره اجتناب کنید تا دیگران یک پاتیل ننوشند.
▪️در مورد کرونا و اجتماعات مردمی نیز، به نظر می رسد تا جایی که می توان باید از تجمعاتی که کنترلی نمی توان بر آن داشت پرهیز نمود. مثلا در مسابقات المپیک به دلیل فضای هیجانی ورزشی و نیز حواشی رفت و آمدها، گرچه برگزار کنندگان می توانستند بگویند مسابقات با حضور تماشاچیان و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شود، چون به درستی دریافته بودند که اگر باب ورود تماشاچیان به مسابقات باز شود، دیگر کنترلی بر آن نیست و کرونا گسترش می یابد، این بود که از اساس حضور تماشاچیان ممنوع شد.
▪️در مورد هیات های مذهبی نیز، گرچه می توان گفت با رعایت پروتکل های بهداشتی، اجتماعات عزاداری برگزار شوند، ولی به نظر می رسد با توجه به فضای حاکم بر عزاداری امام حسین (ع)، خصوصا در روزهای منتهی به عاشورا که پر از شور و احساس است (علی الخصوص در تجمعاتی که توسط مداحان سرشناس برگزار می شود)، همچنین دیدار های پس از مراسم و ازدحام ناشی از پخش نذورات، عملا کنترلی بر تجمعات نیست و کرونای منحوس، فرصت بیشتری برای جولان و گرفتن جان مردمان پیدا خواهد کرد.
▪️بنابراین، ای کاش دست اندرکاران کشوری و نیز عالمان دین، با درک موقعیت، اجتماعات عزاداری را به طور کلی ممنوع می کردند.
▪️عشق و علاقه و محبت به امام حسین، در میان ایرانیان ریشه دار تر از آن است که با یکی دو سال نبود تجمعات عزاداری، از میان مردم برود.
▪️ضمن این که راههای مطمئن دیگری همچون فضای مجازی بستر مناسبی است که بتوان به طور موقت و در شرایط اضطراری در آن به تعظیم شعائر سید و سالار شهیدان پرداخت.
▪️مرحوم میرزاى شیرازی، به خاطر مصالح سیاسی و حفظ منافع اقتصادی جامعه، در یک جمله کوتاه، تکلیف همه را روشن کرد و «بای نحو کان» (به هر شکل و صورت) استعمال تنباکو را حرام اعلام کرد، او نگفت، تنباکوی کمپانی خارجی حرام و داخلی آزاد است. او می دانست که باید فتوایی صریح و محکم بدهد و همه راهها را ببندد تا مساله ریشه کن شود.
▪️به نظر می رسد، اگر می توان برای حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ملت، چنین احکامی صادر کرد، جایی که مساله کشتار و جان مردم در شرایط کرونایی مطرح است، برای عالمان دین این ظرفیت وجود دارد که به اقتضای مصلحت جان مردم، تجمعات را «بای نحو کان»، ممنوع و در صورت صلاحدید حرام شرعی اعلام کنند.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
▪️دوستی پرسید: اگر کمی شراب بخوریم، با این که مست نمی شویم و هیچ اتفاقی نمی افتد، آیا بازهم حرام است؟ پاسخ دادم، بلی. به نظر می رسد در حکم حرمت شراب، مسایل اجتماعی هم مطرح بوده است. به قول معروف، اگر باب خوردن آن باز شود، دیگر کنترلی بر آن نیست ، لذا برای جلوگیری از آفات مستی و حواشی مخرب آن، نوشیدن شراب از اساس ممنوع و دارای حرمت شرعی است. شما از یک قطره اجتناب کنید تا دیگران یک پاتیل ننوشند.
▪️در مورد کرونا و اجتماعات مردمی نیز، به نظر می رسد تا جایی که می توان باید از تجمعاتی که کنترلی نمی توان بر آن داشت پرهیز نمود. مثلا در مسابقات المپیک به دلیل فضای هیجانی ورزشی و نیز حواشی رفت و آمدها، گرچه برگزار کنندگان می توانستند بگویند مسابقات با حضور تماشاچیان و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شود، چون به درستی دریافته بودند که اگر باب ورود تماشاچیان به مسابقات باز شود، دیگر کنترلی بر آن نیست و کرونا گسترش می یابد، این بود که از اساس حضور تماشاچیان ممنوع شد.
▪️در مورد هیات های مذهبی نیز، گرچه می توان گفت با رعایت پروتکل های بهداشتی، اجتماعات عزاداری برگزار شوند، ولی به نظر می رسد با توجه به فضای حاکم بر عزاداری امام حسین (ع)، خصوصا در روزهای منتهی به عاشورا که پر از شور و احساس است (علی الخصوص در تجمعاتی که توسط مداحان سرشناس برگزار می شود)، همچنین دیدار های پس از مراسم و ازدحام ناشی از پخش نذورات، عملا کنترلی بر تجمعات نیست و کرونای منحوس، فرصت بیشتری برای جولان و گرفتن جان مردمان پیدا خواهد کرد.
▪️بنابراین، ای کاش دست اندرکاران کشوری و نیز عالمان دین، با درک موقعیت، اجتماعات عزاداری را به طور کلی ممنوع می کردند.
▪️عشق و علاقه و محبت به امام حسین، در میان ایرانیان ریشه دار تر از آن است که با یکی دو سال نبود تجمعات عزاداری، از میان مردم برود.
▪️ضمن این که راههای مطمئن دیگری همچون فضای مجازی بستر مناسبی است که بتوان به طور موقت و در شرایط اضطراری در آن به تعظیم شعائر سید و سالار شهیدان پرداخت.
▪️مرحوم میرزاى شیرازی، به خاطر مصالح سیاسی و حفظ منافع اقتصادی جامعه، در یک جمله کوتاه، تکلیف همه را روشن کرد و «بای نحو کان» (به هر شکل و صورت) استعمال تنباکو را حرام اعلام کرد، او نگفت، تنباکوی کمپانی خارجی حرام و داخلی آزاد است. او می دانست که باید فتوایی صریح و محکم بدهد و همه راهها را ببندد تا مساله ریشه کن شود.
▪️به نظر می رسد، اگر می توان برای حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ملت، چنین احکامی صادر کرد، جایی که مساله کشتار و جان مردم در شرایط کرونایی مطرح است، برای عالمان دین این ظرفیت وجود دارد که به اقتضای مصلحت جان مردم، تجمعات را «بای نحو کان»، ممنوع و در صورت صلاحدید حرام شرعی اعلام کنند.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
🔷 در درستی رفتار اشرف غنى
🔹اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، هیچ مقاومتی در برابر طالبان نکرد و فرار را بر قرار ترجیح داد. به نظر من اشرف غنی کار درستی کرد.
🔹هرچه بود، در لحظه ای که اشرف غنی تصمیم به خروج از کشور گرفت، طالبان به دلایل متعدد داخلی و خارجی، دارای قدرت بودند و پیش آمده بودند (یادمان باشد که از سالها قبل طالبان کنترل بخشهای زیادی از کشور را در دست داشتند و عملا دولت افغانستان فقط بر بخشی از کشور حاکم بود). مردم هم به دلایل مختلف، از جمله خستگی از جنگ و ناامنی و نیز نارضایتی از دولت مستقر، در مقابل طالبان مقاومتی نکردند. آیا در این وضعیت معقول بود که اشرف غنی بایستد وبجنگد؟ از این جنگ چه حاصل می شد؟ جز کشتار بیشتر مردم و ادامه جنگ داخلی؟
🔹اساسا به فرض که طالبان ظالمان زمان باشند که هستند، و با زور و غلبه کشور را گرفته باشند، که گرفتند، در مقابل هر ظلمی نباید ایستاد. این حرف که ما در مقابل ظلم حتی یک قدم عقب نمی نشینیم، همیشه درست نیست. شرایط بیرونی بسیار تعیین کننده هستند. در موقعیت افغانستان، قطعا در این مرحله، مقاومت بی معنا بود. ضمن این که ماندن اشرف غنی در افغانستان، وضعیت را بحرانی تر می کرد و ممکن بود، حضور او را طالبان خطر بالقوه تلقی کنند و فشار را بر اقشار مختلف، خصوصا نخبگان بیشتر کنند.
🔹در طول تاریخ هم نمونه ها فراوان اند. مثلا تقریبا تمام امامان شیعه، در مقابل ظالمان زمان، مقاومت سخت ننمودند (جز امام حسین آن هم در شرایطی کاملا خاص). نمونه بارزش رفتار امام صادق (ع) است که حتی در دوران خلاء قدرت میان بنی امیه و بنی عباس هم، حاضر به هیچ اقدام مسلحانه ای نشد. چرا؟ احتمالا چون می دانست، هرگونه اقدامی منجر به خونریزی مردمان کوچه و بازار می شود.
🔹البته من از نیات اشرف غنی با خبر نیستم. احتمالا همانطور که از واکنشهای طبقه متوسط افغان ها بر می آید، اشرف غنی متهم به ترسو بودن و بی عرضگی و یا غافلگیری است. شاید هم این گونه باشد. با اینحال، به هر نیتی که اشرف غنی، از افغانستان گریخت، چنین عملی، در شرایط کنونی به نفع مردم بود و این «رفتار» درست بود.
🔹طالبان بد است، ولی جنگ با طالبان بدتراست. گاهی چاره ای نیست و باید تسلیم شد و به فکر راههای دیگر بود.
🔹البته تلاشهای مدنی بیست ساله گذشته مردم افغان، که دولت های بیست ساله گذشته افغانستان هم زمینه آن را فراهم کرده اند، قطعا در آینده افغانستان موثر است و امیدهايى وجود دارد که طالبان نیز، به تدریج تحت تاثیر همین آگاهی های ایجاد شده و فشار افکار عمومی، به خواسته های مدنی مردم افغانستان تن بدهد. ضمن این که طالبان اگر به یک دولت رسمی تبدیل شود، مجبور است که ملازمات جهانی را تا حد زیادی بپذیرد و این احتمالا فرصتی به فعالان مدنی افغانستان می دهد که هر چند سخت و پرهزینه، در بالیدن افغانستان عزیز بکوشند.
🔹امید بذر هویت ماست و ما نیز برای همسایگان افغان خود، آرزوی روزهای بهتر داریم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
🔹اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، هیچ مقاومتی در برابر طالبان نکرد و فرار را بر قرار ترجیح داد. به نظر من اشرف غنی کار درستی کرد.
🔹هرچه بود، در لحظه ای که اشرف غنی تصمیم به خروج از کشور گرفت، طالبان به دلایل متعدد داخلی و خارجی، دارای قدرت بودند و پیش آمده بودند (یادمان باشد که از سالها قبل طالبان کنترل بخشهای زیادی از کشور را در دست داشتند و عملا دولت افغانستان فقط بر بخشی از کشور حاکم بود). مردم هم به دلایل مختلف، از جمله خستگی از جنگ و ناامنی و نیز نارضایتی از دولت مستقر، در مقابل طالبان مقاومتی نکردند. آیا در این وضعیت معقول بود که اشرف غنی بایستد وبجنگد؟ از این جنگ چه حاصل می شد؟ جز کشتار بیشتر مردم و ادامه جنگ داخلی؟
🔹اساسا به فرض که طالبان ظالمان زمان باشند که هستند، و با زور و غلبه کشور را گرفته باشند، که گرفتند، در مقابل هر ظلمی نباید ایستاد. این حرف که ما در مقابل ظلم حتی یک قدم عقب نمی نشینیم، همیشه درست نیست. شرایط بیرونی بسیار تعیین کننده هستند. در موقعیت افغانستان، قطعا در این مرحله، مقاومت بی معنا بود. ضمن این که ماندن اشرف غنی در افغانستان، وضعیت را بحرانی تر می کرد و ممکن بود، حضور او را طالبان خطر بالقوه تلقی کنند و فشار را بر اقشار مختلف، خصوصا نخبگان بیشتر کنند.
🔹در طول تاریخ هم نمونه ها فراوان اند. مثلا تقریبا تمام امامان شیعه، در مقابل ظالمان زمان، مقاومت سخت ننمودند (جز امام حسین آن هم در شرایطی کاملا خاص). نمونه بارزش رفتار امام صادق (ع) است که حتی در دوران خلاء قدرت میان بنی امیه و بنی عباس هم، حاضر به هیچ اقدام مسلحانه ای نشد. چرا؟ احتمالا چون می دانست، هرگونه اقدامی منجر به خونریزی مردمان کوچه و بازار می شود.
🔹البته من از نیات اشرف غنی با خبر نیستم. احتمالا همانطور که از واکنشهای طبقه متوسط افغان ها بر می آید، اشرف غنی متهم به ترسو بودن و بی عرضگی و یا غافلگیری است. شاید هم این گونه باشد. با اینحال، به هر نیتی که اشرف غنی، از افغانستان گریخت، چنین عملی، در شرایط کنونی به نفع مردم بود و این «رفتار» درست بود.
🔹طالبان بد است، ولی جنگ با طالبان بدتراست. گاهی چاره ای نیست و باید تسلیم شد و به فکر راههای دیگر بود.
🔹البته تلاشهای مدنی بیست ساله گذشته مردم افغان، که دولت های بیست ساله گذشته افغانستان هم زمینه آن را فراهم کرده اند، قطعا در آینده افغانستان موثر است و امیدهايى وجود دارد که طالبان نیز، به تدریج تحت تاثیر همین آگاهی های ایجاد شده و فشار افکار عمومی، به خواسته های مدنی مردم افغانستان تن بدهد. ضمن این که طالبان اگر به یک دولت رسمی تبدیل شود، مجبور است که ملازمات جهانی را تا حد زیادی بپذیرد و این احتمالا فرصتی به فعالان مدنی افغانستان می دهد که هر چند سخت و پرهزینه، در بالیدن افغانستان عزیز بکوشند.
🔹امید بذر هویت ماست و ما نیز برای همسایگان افغان خود، آرزوی روزهای بهتر داریم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
دکتر عبدالکریمی را از نزدیک می شناسم. انسانی شریف،دلسوز، متدین، ساده زیست و اهل مدارا و گفت و گو که حتی در میان دانشجویان بسیجی نیز محبوب است. اخراج ایشان از دانشگاه، اگر صحت داشته باشد، عجیب و بسیار مایه ی تاسف است. واقعا به کدام دلیل شرعی و اخلاقی هم جامعه را از چنین استادی محروم می کنند و هم منبع معاش یک انسان شریف را از او می گیرند؟
مهدی نساجی- پژوهشگر علم و دین
مهدی نساجی- پژوهشگر علم و دین
🔻 درباره مقاومت پنجشیر
📍به نظر می رسد نوعی فضای هیجانی بر آنچه در پنجشیر می گذرد حاکم است. ضمنا عده ای به صرف این که دولت ایران، سکوت کرده است و یا اینگونه برداشت می شود که دولت تمایلاتی به طالبان دارد، از مقاومت پنجشیر حمایت می کنند، تا مخالفت خود را با رویه های غلط در حاکمیت ایران نشان دهند. این دو باعث می شود که ما در طبل جنگی خونین بکوبیم، بدون آن که هیچ تصویر روشنی از نتایج آن داشته باشیم.
📍صرف نظر از موضع گیری دولت ایران (که به نظر من در این مورد غلط نیست، هر چند به بدترین شکل تبیین می شود) و نیز آنچه تاکنون بر افغانستان رفته است و همچنین موضع گیری های سودجویانه بین المللی، مقاومت احمد مسعود و یارانش بهترین راه حل برای وضعیت در حال حاضر افغانستان نیست. این که احمد مسعود می گوید «ما در جغرافیای پنجشیر از کل افغانستان دفاع می کنیم»، یک عبارت زیبا ولی یک استراتژی مبهم و بدون اهداف روشن است.
📍به نظر می رسد، در وضعیت کنونی که طالبان، تقریبا کل کشور را غصب کرده است، بهترین استراتژی پرهیز از جنگ و خونریزی به هر طریق ممکن، حتی در صورت پذیرش حاکمیت طالبان باشد.
📍شاید بهتر بود احمد مسعود در همان ابتدا، با طالبان به نوعی مصالحه می کرد، حتی اگر این مصالحه غیر عادلانه و به قول معروف ده بر یک باشد. حداقلش این بود که جان و مال و خانه پنجشیریان حفظ می شد و پس از برقراری ثبات و امنیت نسبی، تا حد ممکن مقاومت از طریق تلاشهای مدنی و فرهنگی ادامه پیدا می کرد.
📍امروز در ایران، مصلحان و دلسوزان، برای استیفای مطالبات به حق مردمی، به هیچ وجه تجمعات خیابانی را که ممکن است به آشوب و خشونت منجر شود و مردم آسیب ببینند توصیه نمی کنند، حتی اگر ظلمی صورت گرفته باشد. همه تلاشها بر این است که راه اصلاح از طریق مدنی، حتی اگر گوش شنوایی نباشد صورت گیرد. مشی اصلاح طلبانه، راهی سخت و کم بازده و دیربازده است ولی همه ما در ایران به این نتیجه رسیده ایم که چاره ای جز این نداریم.
📍آیا بهتر نبود که بچه شیر پنجشیر نیز، استراتژی پرهیز از خشونت و جنگ را به هر قیمت پیش می گرفت و پس از برقراری امنیت نسبی، حتی امنیت ظالمانه، دست به اقدامات و تلاشهای مدنی، ولو کم بازده و دیربازده می زد؟
📍در زمان حمله مغولان، خواجه نصیرالدین طوسی، عالم سرشناس شیعی، به نوعی با سلاطین مغول مصالحه کرد و در برابر ظلم و یورش آنها مقاومت سخت نکرد. با اینحال پس از برقراری حاکمیت مغول، او دست از کار نکشید و به تلاش برای تغییر از درون، به روشهای فرهنگی و مدنی پرداخت و اتفاقا در این زمینه موفقیت های بزرگی به دست آورد که به نوعی منجر به رنسانس فرهنگی در میان مغولان شد.
📍این که گفته می شود، در مقابل ظلم یک قدم عقب نمی نشینیم و یا در استیفای حقوق ملت، یک گام هم عقب نمی رویم، معنایش این نیست که باید سلاح گرفت و تا آخرین قطره خون جنگید. بلکه به این معناست که حتی به اندازه یک قدم هم به ظلم رسمیت نمی دهیم. و این منافاتی ندارد با این که در جایی که افقی برای پیروزی وجود ندارد، ضمن افشای ظلم، تن به مصالحه های نابرابر، برای حفاظت بهینه از آنچه موجود است بدهیم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
📍به نظر می رسد نوعی فضای هیجانی بر آنچه در پنجشیر می گذرد حاکم است. ضمنا عده ای به صرف این که دولت ایران، سکوت کرده است و یا اینگونه برداشت می شود که دولت تمایلاتی به طالبان دارد، از مقاومت پنجشیر حمایت می کنند، تا مخالفت خود را با رویه های غلط در حاکمیت ایران نشان دهند. این دو باعث می شود که ما در طبل جنگی خونین بکوبیم، بدون آن که هیچ تصویر روشنی از نتایج آن داشته باشیم.
📍صرف نظر از موضع گیری دولت ایران (که به نظر من در این مورد غلط نیست، هر چند به بدترین شکل تبیین می شود) و نیز آنچه تاکنون بر افغانستان رفته است و همچنین موضع گیری های سودجویانه بین المللی، مقاومت احمد مسعود و یارانش بهترین راه حل برای وضعیت در حال حاضر افغانستان نیست. این که احمد مسعود می گوید «ما در جغرافیای پنجشیر از کل افغانستان دفاع می کنیم»، یک عبارت زیبا ولی یک استراتژی مبهم و بدون اهداف روشن است.
📍به نظر می رسد، در وضعیت کنونی که طالبان، تقریبا کل کشور را غصب کرده است، بهترین استراتژی پرهیز از جنگ و خونریزی به هر طریق ممکن، حتی در صورت پذیرش حاکمیت طالبان باشد.
📍شاید بهتر بود احمد مسعود در همان ابتدا، با طالبان به نوعی مصالحه می کرد، حتی اگر این مصالحه غیر عادلانه و به قول معروف ده بر یک باشد. حداقلش این بود که جان و مال و خانه پنجشیریان حفظ می شد و پس از برقراری ثبات و امنیت نسبی، تا حد ممکن مقاومت از طریق تلاشهای مدنی و فرهنگی ادامه پیدا می کرد.
📍امروز در ایران، مصلحان و دلسوزان، برای استیفای مطالبات به حق مردمی، به هیچ وجه تجمعات خیابانی را که ممکن است به آشوب و خشونت منجر شود و مردم آسیب ببینند توصیه نمی کنند، حتی اگر ظلمی صورت گرفته باشد. همه تلاشها بر این است که راه اصلاح از طریق مدنی، حتی اگر گوش شنوایی نباشد صورت گیرد. مشی اصلاح طلبانه، راهی سخت و کم بازده و دیربازده است ولی همه ما در ایران به این نتیجه رسیده ایم که چاره ای جز این نداریم.
📍آیا بهتر نبود که بچه شیر پنجشیر نیز، استراتژی پرهیز از خشونت و جنگ را به هر قیمت پیش می گرفت و پس از برقراری امنیت نسبی، حتی امنیت ظالمانه، دست به اقدامات و تلاشهای مدنی، ولو کم بازده و دیربازده می زد؟
📍در زمان حمله مغولان، خواجه نصیرالدین طوسی، عالم سرشناس شیعی، به نوعی با سلاطین مغول مصالحه کرد و در برابر ظلم و یورش آنها مقاومت سخت نکرد. با اینحال پس از برقراری حاکمیت مغول، او دست از کار نکشید و به تلاش برای تغییر از درون، به روشهای فرهنگی و مدنی پرداخت و اتفاقا در این زمینه موفقیت های بزرگی به دست آورد که به نوعی منجر به رنسانس فرهنگی در میان مغولان شد.
📍این که گفته می شود، در مقابل ظلم یک قدم عقب نمی نشینیم و یا در استیفای حقوق ملت، یک گام هم عقب نمی رویم، معنایش این نیست که باید سلاح گرفت و تا آخرین قطره خون جنگید. بلکه به این معناست که حتی به اندازه یک قدم هم به ظلم رسمیت نمی دهیم. و این منافاتی ندارد با این که در جایی که افقی برای پیروزی وجود ندارد، ضمن افشای ظلم، تن به مصالحه های نابرابر، برای حفاظت بهینه از آنچه موجود است بدهیم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
پنجشیر و عاشورا
🔹در نوشته پیشین، این دیدگاه را مطرح کردم که شاید بهتر بود احمد مسعود، به نوعی، هر چند نابرابر و ظالمانه، با طالبان غاصب، به مصالحه می رسید و پنجشیر را درگیر جنگ نابرابر نمی کرد تا جان و مال مردم پنجشیر به خطر نیفتد. دوستانی این پرسش را مطرح کردند که پس مبارزه با ظلم تا آخرین نفس چه شد؟ مگر درس عاشورا این نبود که در مقابل ظلم، تا آخرین قطره خون ایستادگی کنیم؟
🔹ان شاء الله در چند نوشته کوتاه، به عاشورا خواهم پرداخت و توضیح خواهم داد که ماجرای عاشورا، گرچه درسهای مهمی دارد، ولی پیام عاشورا این نیست که در مقابل ظلم حتی یک قدم عقب ننشینیم. گاهی ممکن است با حفظ مرزبندی میان حق و باطل، در مقابل ظالمان، نه یک قدم که دهها قدم عقب بنشینیم تا از منافع جامعه تا حد امکان محافظت کنیم.
🔹حسین بن علی (ع)، اساسا به دنبال مبارزه مسلحانه با ظلم نبود و به نظر می رسد ایشان اصلا نمی خواست با یزید درگیر شود و حتی حاضر بود پس از انصراف اهل کوفه از پذیرش امام، راه خویش بگیرد و از معرکه بیرون رود. امام حسین (ع) فقط یک خط قرمز داشت و آن هم عدم بیعت با یزید بود.
🔹اما چرا امام نمی خواست با یزید بیعت کند؟ چون اگر امام با یزید بیعت می نمود، از آن به بعد، اسلام بنی امیه رسمیت می یافت و تصور همگان این بود که اسلام یعنی آنچه یزید و حاکمان بعد از او می گویند، تا جایی که شاید ما نیز بعد از 1400 سال تصور می کردیم که اسلام یعنی همان که بنی امیه در ادامه رسول خدا به جامعه عرضه کرده است. امام حسین با شهادت خود، در حقیقت دست به افشاگری زد و مسیر حق و باطل را روشن کرد و مشعلی برای پاسداشت حقیقت برافروخت.
🔹وقتی چنین مشعلی برافروخته شد، و حق از باطل در مسیر اسلام روشن شد، امامان بعدی، دیگر نیازی نمی دیدند که با حاکمان زمان خود درگیر جنگ مسلحانه شوند و حتی با آنان بیعت هم می نمودند . به عبارت دیگر تمامی امامان بعدی، مشعلی در کنار خود داشتند که آن مشعل را حسین بن علی برافروخته بود و مرزبندی ها مشخص شده بود و به همین دلیل امامان بعدی ضمن تمکین مدنی از حاکمان جور، راههای فرهنگی را برای گسترش حق و ابطال باطل برگزیدند و البته در چنین راهی، هزینه های شخصی بسیار از جمله زندان و شهادت هم می دادند.
🔹به نظر میرسد، خود امام حسین (ع) هم اگر راه دیگری غیر از ریخته شدن خون خود برای افشای باطل داشت، آن راه را انتخاب می نمود، ولی شرایط خاص اجتماعی و تاریخی امام، چاره ای جز شهادت برای ایشان نگذاشت.
🔹بنابراین، وقتی مرز میان حق و باطل روشن شد، دیگر لازم نیست تا آخرین قطره خون با حاکمان جور مبارزه مسلحانه نمود، بلکه در بسیاری موارد، مصلحت جان و مال مردم بی پناه اینگونه ایجاب می کند که با حفظ خطوط و مرزبندی ها، در عمل از حاکمان جور تمکین کرد و یا به نوعی با آنان مصالحه نمود و راههای دیگری را برای مبارزه، از جمله تلاشهای فرهنگی، پیش گرفت.
🔹در زمینه و زمانه ما، بر هیچ انسان فرهیخته ای، انحراف طالبان از مسیر انسانیت و دین پوشیده نیست و به مدد تکنولوژی ارتباطات، راههای بسیاری برای افشای ظلم وجود دارد و لازم نیست که مثلا یک شهر را درگیر جنگ خونین کنیم، تا به جهانیان ظلم ظالمان را نشان دهیم.
🔹بنابراین، منافاتی ندارد که ما از حسین بن علی (ع)، درس آزادگی بیاموزیم، ولی برای حفظ حداقل های مردم، از جنگ و خون ریزی پرهیز نماییم و با حاکمان جور وارد نوعی مصالحه، ولو به ناچار نابرابر شویم و راههای دیگری برای مبارزه بیابیم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
🔹در نوشته پیشین، این دیدگاه را مطرح کردم که شاید بهتر بود احمد مسعود، به نوعی، هر چند نابرابر و ظالمانه، با طالبان غاصب، به مصالحه می رسید و پنجشیر را درگیر جنگ نابرابر نمی کرد تا جان و مال مردم پنجشیر به خطر نیفتد. دوستانی این پرسش را مطرح کردند که پس مبارزه با ظلم تا آخرین نفس چه شد؟ مگر درس عاشورا این نبود که در مقابل ظلم، تا آخرین قطره خون ایستادگی کنیم؟
🔹ان شاء الله در چند نوشته کوتاه، به عاشورا خواهم پرداخت و توضیح خواهم داد که ماجرای عاشورا، گرچه درسهای مهمی دارد، ولی پیام عاشورا این نیست که در مقابل ظلم حتی یک قدم عقب ننشینیم. گاهی ممکن است با حفظ مرزبندی میان حق و باطل، در مقابل ظالمان، نه یک قدم که دهها قدم عقب بنشینیم تا از منافع جامعه تا حد امکان محافظت کنیم.
🔹حسین بن علی (ع)، اساسا به دنبال مبارزه مسلحانه با ظلم نبود و به نظر می رسد ایشان اصلا نمی خواست با یزید درگیر شود و حتی حاضر بود پس از انصراف اهل کوفه از پذیرش امام، راه خویش بگیرد و از معرکه بیرون رود. امام حسین (ع) فقط یک خط قرمز داشت و آن هم عدم بیعت با یزید بود.
🔹اما چرا امام نمی خواست با یزید بیعت کند؟ چون اگر امام با یزید بیعت می نمود، از آن به بعد، اسلام بنی امیه رسمیت می یافت و تصور همگان این بود که اسلام یعنی آنچه یزید و حاکمان بعد از او می گویند، تا جایی که شاید ما نیز بعد از 1400 سال تصور می کردیم که اسلام یعنی همان که بنی امیه در ادامه رسول خدا به جامعه عرضه کرده است. امام حسین با شهادت خود، در حقیقت دست به افشاگری زد و مسیر حق و باطل را روشن کرد و مشعلی برای پاسداشت حقیقت برافروخت.
🔹وقتی چنین مشعلی برافروخته شد، و حق از باطل در مسیر اسلام روشن شد، امامان بعدی، دیگر نیازی نمی دیدند که با حاکمان زمان خود درگیر جنگ مسلحانه شوند و حتی با آنان بیعت هم می نمودند . به عبارت دیگر تمامی امامان بعدی، مشعلی در کنار خود داشتند که آن مشعل را حسین بن علی برافروخته بود و مرزبندی ها مشخص شده بود و به همین دلیل امامان بعدی ضمن تمکین مدنی از حاکمان جور، راههای فرهنگی را برای گسترش حق و ابطال باطل برگزیدند و البته در چنین راهی، هزینه های شخصی بسیار از جمله زندان و شهادت هم می دادند.
🔹به نظر میرسد، خود امام حسین (ع) هم اگر راه دیگری غیر از ریخته شدن خون خود برای افشای باطل داشت، آن راه را انتخاب می نمود، ولی شرایط خاص اجتماعی و تاریخی امام، چاره ای جز شهادت برای ایشان نگذاشت.
🔹بنابراین، وقتی مرز میان حق و باطل روشن شد، دیگر لازم نیست تا آخرین قطره خون با حاکمان جور مبارزه مسلحانه نمود، بلکه در بسیاری موارد، مصلحت جان و مال مردم بی پناه اینگونه ایجاب می کند که با حفظ خطوط و مرزبندی ها، در عمل از حاکمان جور تمکین کرد و یا به نوعی با آنان مصالحه نمود و راههای دیگری را برای مبارزه، از جمله تلاشهای فرهنگی، پیش گرفت.
🔹در زمینه و زمانه ما، بر هیچ انسان فرهیخته ای، انحراف طالبان از مسیر انسانیت و دین پوشیده نیست و به مدد تکنولوژی ارتباطات، راههای بسیاری برای افشای ظلم وجود دارد و لازم نیست که مثلا یک شهر را درگیر جنگ خونین کنیم، تا به جهانیان ظلم ظالمان را نشان دهیم.
🔹بنابراین، منافاتی ندارد که ما از حسین بن علی (ع)، درس آزادگی بیاموزیم، ولی برای حفظ حداقل های مردم، از جنگ و خون ریزی پرهیز نماییم و با حاکمان جور وارد نوعی مصالحه، ولو به ناچار نابرابر شویم و راههای دیگری برای مبارزه بیابیم.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
🍉 یلدا نمادی برای «زیستن»
📍دیشب به همراه خانواده، شب طولانی را در یکی از رستوران های میدان تجریش گذراندیم. به مناسبت یلدا، موزیک پخش می شد و خواننده ای می خواند. اکثر کارمندان و کارگران رستوران جوانانی بودند که لباسهای شیک و ساده ای پوشیده بودند. همگی مودب و کار بلد بودند و انبوه میهمانان رستوران را پذیرایی می کردند. آشپزخانه رستوران نیمه باز بود و جوانانی که در آشپزخانه کار می کردند دیده می شدند. یکی دوبار نگاهی به آشپزخانه کردم و دیدم آنها هم همراه انبو ه میهمانان، شادی می کردند و چند تایی از آنها حین کار، پایکوپی می کردند و شعر می خواندند. کارمندان داخل سالن هم همین گونه بودند. با لبخند و شادی و تشویق میهمانان به «دست! دست!»، فضا را شاد نگه می داشتند.
📍این کارگران و کارمندان رستوران، از سر بی کاری و بی عاری، شب یلدا را دور از خانواده نمی گذراندند. حتما نیاز داشتند که آمده اند شب یلدا ظرف بشویند و میز پاک کنند و غذا برای دیگران سرو کنند و بعد ساعتها کار شبانه، نیمه های شب، احتمالا راه یکی از خانه های حاشیه شهر را پیش بگیرند و کمی بخوابند و دوباره بازگردند. اینها همان جوانانی هستند که احیانا آینده ای برای خود نمی بینند و با حقوق اندکی که از همین کار سخت شبانه دریافت می کنند، حتی نمی توانند یک نصفه اتاق اجاره کنند و زندگی مستقلی برای خود تشکیل دهند.
📍با اینحال آنچه ارزشمند است، روحیه تلاش و در عین حال نشاط و «خود را نباختن» است. جوانانی که شاید حتی نتوانند یک بار در سال هم اعضای خانواده خود را به رستورانی که هر روز و هر شب در آن کار می کنند بیاورند. با اینحال با لب خندان و دست افشان و پایکوبان، از میهمانان پذیرایی می کنند. این جوانان آفرین و صدها و هزاران آفرین دارند و ایران عزیزمان، میلیونها جوان این گونه دارد که هر یک به گونه ای در گوشه و کنار کشور زندگی را در سخت ترین شرایط زندگی می کنند و خود را وا نداده اند.
📍من گمان می کنم، اینکه مردم ایران ما، با همه سختی ها و گرفتاری هایی که دارند، از تحریم و بی آبی و دود و بی هوایی و بی پولی گرفته تا نامهربانی ها و ناعدالتی ها و نامردمی های برخی صاحب منصبان، در عین حال بازهم تلاش می کنند سرزنده بمانند و از بحران های کوچک و بزرگ عبور کنند و در یک کلام این که ایرانیان «زندگی را دوست دارند»، بخاطر عناصر تمدنی این کشور است که به شکل تاریخی قرنها، نسل به نسل، خودآگاه و ناخودآگاه، دست به دست شده است.
📍مردم ایران، یعنی همین مردم کوچه و بازار و رستوران، معمار و میزبان تمدن اند و باقی خواهند ماند، دیگران می روند.
شادی هایتان بیش باد!
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
📍دیشب به همراه خانواده، شب طولانی را در یکی از رستوران های میدان تجریش گذراندیم. به مناسبت یلدا، موزیک پخش می شد و خواننده ای می خواند. اکثر کارمندان و کارگران رستوران جوانانی بودند که لباسهای شیک و ساده ای پوشیده بودند. همگی مودب و کار بلد بودند و انبوه میهمانان رستوران را پذیرایی می کردند. آشپزخانه رستوران نیمه باز بود و جوانانی که در آشپزخانه کار می کردند دیده می شدند. یکی دوبار نگاهی به آشپزخانه کردم و دیدم آنها هم همراه انبو ه میهمانان، شادی می کردند و چند تایی از آنها حین کار، پایکوپی می کردند و شعر می خواندند. کارمندان داخل سالن هم همین گونه بودند. با لبخند و شادی و تشویق میهمانان به «دست! دست!»، فضا را شاد نگه می داشتند.
📍این کارگران و کارمندان رستوران، از سر بی کاری و بی عاری، شب یلدا را دور از خانواده نمی گذراندند. حتما نیاز داشتند که آمده اند شب یلدا ظرف بشویند و میز پاک کنند و غذا برای دیگران سرو کنند و بعد ساعتها کار شبانه، نیمه های شب، احتمالا راه یکی از خانه های حاشیه شهر را پیش بگیرند و کمی بخوابند و دوباره بازگردند. اینها همان جوانانی هستند که احیانا آینده ای برای خود نمی بینند و با حقوق اندکی که از همین کار سخت شبانه دریافت می کنند، حتی نمی توانند یک نصفه اتاق اجاره کنند و زندگی مستقلی برای خود تشکیل دهند.
📍با اینحال آنچه ارزشمند است، روحیه تلاش و در عین حال نشاط و «خود را نباختن» است. جوانانی که شاید حتی نتوانند یک بار در سال هم اعضای خانواده خود را به رستورانی که هر روز و هر شب در آن کار می کنند بیاورند. با اینحال با لب خندان و دست افشان و پایکوبان، از میهمانان پذیرایی می کنند. این جوانان آفرین و صدها و هزاران آفرین دارند و ایران عزیزمان، میلیونها جوان این گونه دارد که هر یک به گونه ای در گوشه و کنار کشور زندگی را در سخت ترین شرایط زندگی می کنند و خود را وا نداده اند.
📍من گمان می کنم، اینکه مردم ایران ما، با همه سختی ها و گرفتاری هایی که دارند، از تحریم و بی آبی و دود و بی هوایی و بی پولی گرفته تا نامهربانی ها و ناعدالتی ها و نامردمی های برخی صاحب منصبان، در عین حال بازهم تلاش می کنند سرزنده بمانند و از بحران های کوچک و بزرگ عبور کنند و در یک کلام این که ایرانیان «زندگی را دوست دارند»، بخاطر عناصر تمدنی این کشور است که به شکل تاریخی قرنها، نسل به نسل، خودآگاه و ناخودآگاه، دست به دست شده است.
📍مردم ایران، یعنی همین مردم کوچه و بازار و رستوران، معمار و میزبان تمدن اند و باقی خواهند ماند، دیگران می روند.
شادی هایتان بیش باد!
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
دوره مربیگری کودک
📍دوره «مربیگری کودک» به همت پارک علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی و با حضور قریب به 20 تن از اساتید و همکاران دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود.
📍دوره به صورت آنلاین و روزهای یکشنبه و سه شنبه بعد از ظهر است که ارایه کنندگان از طریق تله تلویزیون، کارگاهها را برگزار می نمایند. جزییات بیشتر و نحوه ثبت نام در این لینک موجود است:
www.resana.tv
📍من هم در یک بعد از ظهر و به مدت سه ساعت ارایه ای خواهم داشت و درباره تربیت معنوی کودک سخن خواهم گفت. در این جلسه چگونگی پیدایش خداباوری، آخرت باوری و روح باوری را در کودکان خردسال از منظر روانشناسی تکاملی توضیح خواهم داد.
📍 روانشناسی تکاملی داروینی، که امروزه جریان غالب در روانشناسی است، خداباوری و سایر امور معنوی در کودکان را امری طبیعی (Natural) می داند. طبیعی بودن خداباوری به این معناست که این باور بر اساس نیازهای زیستی بشر بوجود آمده است که موجب بقای بشر می شود. به عبارتی، دینداری و معنویت، نوعی مزیت انتخابی به انسان داده است و این که دینداری امری همگانی است و حتی کودکان نیز خداباور می شوند، به دلیل نیازهای ناخودآگاه زیستی آنان است؛ درست شبیه زبان آموزی که امری طبیعی است. این یافته روانشناسان تکاملی معرکه آراء میان ملحدان و مومنان شده است. خداناباوران معتقدند طبیعی بودن دین، یعنی این که خداباوری امری آسمانی نیست، بلکه زمینی و طبیعی است و بهترین نمونه اش خداباوری کودکان است که قطعا عقلانیت و یا شهودی عرفانی در پس آن نیست.
📍در مقابل، برخی دینداران در دنیای غرب از نظریه طبیعی بودن دین در کودکان نهراسیده اند و اتفاقا آن را زمینه ای برای شکل گیری دینداری عقلانی در بزرگسالی می دانند، حتی به نوعی تعریف جدیدی از فطری بودن دین ارایه کرده اند.
📍در سه ساعتی که در خدمت دوستان خواهم بود، اولا توضیح مفصلی خواهم داد که طبیعی بودن دین به چه معناست، سپس پیامدهای الحادی و الهیاتی چنین رویکردی را تبیین خواهم نمود و به ارزیابی این نکته خواهم پرداخت که آیا طبیعی بودن دین در کودکان، از آسمانی بودن خداباوری می کاهد یا خیر. در نهایت نیز برخی پیامدهای تربیتی این دیدگاه را توضیح خواهم داد.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
📍دوره «مربیگری کودک» به همت پارک علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی و با حضور قریب به 20 تن از اساتید و همکاران دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود.
📍دوره به صورت آنلاین و روزهای یکشنبه و سه شنبه بعد از ظهر است که ارایه کنندگان از طریق تله تلویزیون، کارگاهها را برگزار می نمایند. جزییات بیشتر و نحوه ثبت نام در این لینک موجود است:
www.resana.tv
📍من هم در یک بعد از ظهر و به مدت سه ساعت ارایه ای خواهم داشت و درباره تربیت معنوی کودک سخن خواهم گفت. در این جلسه چگونگی پیدایش خداباوری، آخرت باوری و روح باوری را در کودکان خردسال از منظر روانشناسی تکاملی توضیح خواهم داد.
📍 روانشناسی تکاملی داروینی، که امروزه جریان غالب در روانشناسی است، خداباوری و سایر امور معنوی در کودکان را امری طبیعی (Natural) می داند. طبیعی بودن خداباوری به این معناست که این باور بر اساس نیازهای زیستی بشر بوجود آمده است که موجب بقای بشر می شود. به عبارتی، دینداری و معنویت، نوعی مزیت انتخابی به انسان داده است و این که دینداری امری همگانی است و حتی کودکان نیز خداباور می شوند، به دلیل نیازهای ناخودآگاه زیستی آنان است؛ درست شبیه زبان آموزی که امری طبیعی است. این یافته روانشناسان تکاملی معرکه آراء میان ملحدان و مومنان شده است. خداناباوران معتقدند طبیعی بودن دین، یعنی این که خداباوری امری آسمانی نیست، بلکه زمینی و طبیعی است و بهترین نمونه اش خداباوری کودکان است که قطعا عقلانیت و یا شهودی عرفانی در پس آن نیست.
📍در مقابل، برخی دینداران در دنیای غرب از نظریه طبیعی بودن دین در کودکان نهراسیده اند و اتفاقا آن را زمینه ای برای شکل گیری دینداری عقلانی در بزرگسالی می دانند، حتی به نوعی تعریف جدیدی از فطری بودن دین ارایه کرده اند.
📍در سه ساعتی که در خدمت دوستان خواهم بود، اولا توضیح مفصلی خواهم داد که طبیعی بودن دین به چه معناست، سپس پیامدهای الحادی و الهیاتی چنین رویکردی را تبیین خواهم نمود و به ارزیابی این نکته خواهم پرداخت که آیا طبیعی بودن دین در کودکان، از آسمانی بودن خداباوری می کاهد یا خیر. در نهایت نیز برخی پیامدهای تربیتی این دیدگاه را توضیح خواهم داد.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
▪️ طرح صیانت: اشتباهی تاریخی
اشتباهات و تصمیمات زیانبار در طول تاریخ 44 ساله جمهوری اسلامی کم نبوده اند، که البته تا حدی طبیعی است و باید از آنها درس گرفت. اما به گمان من، زیانبارترین آنها همین طرح صیانت است که تبعات سنگین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد داشت. این طرح، پتانسیل آن را دارد که کشور را به طور کلی از ریل پیشرفت خارج کند و به پرتکاه بیندازد. تبعات مخرب این طرح، حتی می تواند از آثار جنگ تحمیلی 8 ساله و تحریمهای ظالمانه غرب بیشتر باشد.
طرح صیانت، تنها به ضرر مردم نیست و ملت و دولت، هر دو آسیب های جدی و جبران ناپذیر خواهند دید. کمترین آسیبی که دولت ها از این طرح خواهند دید این است که با محدود کردن و احیانا به کلی مسدود کردن سازوکارهای مستقل فضای مجازی، خود را از نعمت نظارت مردمی محروم می کنند. ضمن این که سرخوردگی و از دست رفتن سرمایه اجتماعی، شکاف میان دولت و ملت را افزایش خواهد داد و در این میان، بازنده، هم ملت است و هم دولت و نهادهای حاکمیتی. بگذریم از تبعات سنگین اقتصادی و بازداری از رشد و پیشرفت علمی کشور که با اجرای این طرح، اجتناب ناپذیر است.
ضمنا به خاطر داشته باشیم که اجرای این طرح به زیرساختهای فناوری اطلاعات کشور آسیب جدی خواهد زد و حتی اگر تصمیم به بازگشت از راه رفته گرفته شود، سالها طول می کشد تا به نقطه اول برسیم، و قطعا در رقابت جهانی عصر اطلاعات، جا خواهیم ماند.
اميدواريم، مجلسى ها در این تصمیم غلط و به باور من زیانبارترین تصمیم در کل تاریخ جمهوری اسلامی، تجدید نظر کنند و مسیر پیشرفت و تعالی کشور را مسدود نسازند.
اشتباهات و تصمیمات زیانبار در طول تاریخ 44 ساله جمهوری اسلامی کم نبوده اند، که البته تا حدی طبیعی است و باید از آنها درس گرفت. اما به گمان من، زیانبارترین آنها همین طرح صیانت است که تبعات سنگین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد داشت. این طرح، پتانسیل آن را دارد که کشور را به طور کلی از ریل پیشرفت خارج کند و به پرتکاه بیندازد. تبعات مخرب این طرح، حتی می تواند از آثار جنگ تحمیلی 8 ساله و تحریمهای ظالمانه غرب بیشتر باشد.
طرح صیانت، تنها به ضرر مردم نیست و ملت و دولت، هر دو آسیب های جدی و جبران ناپذیر خواهند دید. کمترین آسیبی که دولت ها از این طرح خواهند دید این است که با محدود کردن و احیانا به کلی مسدود کردن سازوکارهای مستقل فضای مجازی، خود را از نعمت نظارت مردمی محروم می کنند. ضمن این که سرخوردگی و از دست رفتن سرمایه اجتماعی، شکاف میان دولت و ملت را افزایش خواهد داد و در این میان، بازنده، هم ملت است و هم دولت و نهادهای حاکمیتی. بگذریم از تبعات سنگین اقتصادی و بازداری از رشد و پیشرفت علمی کشور که با اجرای این طرح، اجتناب ناپذیر است.
ضمنا به خاطر داشته باشیم که اجرای این طرح به زیرساختهای فناوری اطلاعات کشور آسیب جدی خواهد زد و حتی اگر تصمیم به بازگشت از راه رفته گرفته شود، سالها طول می کشد تا به نقطه اول برسیم، و قطعا در رقابت جهانی عصر اطلاعات، جا خواهیم ماند.
اميدواريم، مجلسى ها در این تصمیم غلط و به باور من زیانبارترین تصمیم در کل تاریخ جمهوری اسلامی، تجدید نظر کنند و مسیر پیشرفت و تعالی کشور را مسدود نسازند.
◼️من اگر اوکراینی بودم، مقاومت نمی کردم...
🔻من اگر به عنوان یک شهروند عادی اوکراینی بودم و شاهد حمله جاه طلبانه پوتین به کشورم بودم، علی رغم آن که این حرکت را تجاوز یک «دولت» به «دولت» دیگر می دانستم، در این کارزار، دست به سلاح و دفاع نمی بردم و صرفا تلاش می کردم از جان و مال خود و هر شخص دیگری که می توانم به او کمک کنم محافظت کنم.
🔻آنچه اتفاق افتاده است، نبرد میان حق و باطل نیست و تقریبا در تمامی جنگهای بین کشورها هم همین گونه است. دعوا صرفا بر سر جاه طلبی های قدرت هاست و مردم نباید دراین میان جان و مال و آسایش خود را از دست دهند. چه فرقی می کند که حاکم اوکراین این ولادیمیر (پوتین) یا آن ولادیمیر (زلونسکی، رییس جمهوری کنونی اوکراین) باشد؟
🔻مردم روسیه و اوکراین، دارای قرابت فرهنگی هستند و تاریخ و ارزشهایشان و زبانشان تا حد زیادی مشترک است. مرز میان روسیه و اوکراین، و اساسا مرزبندی بین کشورها، حاصل نزاع میان قدرتهاست وگرنه چه فرقی میان آن انسان معمولی است که آن طرف مرز است و انسان معمولی دیگری که چند صد متر یا چند صد کیلومتر این طرف مرز است؟
🔻چرا مردم این طرف مرز و آن طرف مرز باید به جان هم بیفتند و یکدیگر را بکشند که مبادا این خط مرزی که حاصل نزاع قدرتهاست جابجا شود؟
کدام یک بهتر است؟ مردم اوکراین جانانه مقاومت کنند و پیروز شوند و ولادیمیر پوتین را عقب بزنند و آن یکی ولادیمیر بر مسند قدرت باقی بماند، اما کشته و خرابی های بسیار بدهند و دست آخر از کشور جز ویرانه ای نماند؟ یا در خانه بمانند و مقاومت نکنند و جان و مال خود را به خطر نیاندازند و خرابی به بار نیاورند ولی ولادیمیر پوتین رییس کشورشان باشد؟
🔻البته در غلط بودن رفتار و متجاوز بودن پوتین، هیچ تردیدی نیست و مجامع بین المللی باید موضعی سخت و تنبیهی علیه پوتین متجاوز اتخاذ کنند، اما این وسط مردم نباید قربانی شوند و تشویق مردم اوکراین به سلاح به دست گرفتن و جنگیدن و کشته دادن و نابودی خانه و کاشانه و زیست گاه شان، کار غلطی است.
🔻احتمالا، هم اکنون در اوکراین شعرهای حماسی خوانده می شود و شعارهای وطن پرستانه داده می شود و مردم را برای جنگ و مقاومت تشویق می کنند. من اگر جای یک شهروند اوکراینی بودم، به هیچ یک از آنها گوش نمی دادم و صرفا برای جلوگیری از کشته شدن مردم و ممانعت از خرابی ها تلاش می کردم حتی به قیمت رفتن این ودلایمیر و آمدن آن ولادیمیر.
🔻ما مردم نقاط دیگر جهان نیز وظیفه داریم، رفتار پوتین را تقبیح کنیم و کارزارهای توقف جنگ به راه اندازیم و با فشار افکار عمومی و به هر شکل ممکن دیگر در خاموش کردن این آتش تلاش کنیم و مبادا به عنوان دفاع از مردم اوکراین و یا طرفداری از وطن پرستی و ... در آتش این جنگ بدمیم!
🔻به گمانم این راهبرد، در هر جنگ دیگری از این دست نیز، تنها راهبرد اخلاقی و انسانی است.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
🔻من اگر به عنوان یک شهروند عادی اوکراینی بودم و شاهد حمله جاه طلبانه پوتین به کشورم بودم، علی رغم آن که این حرکت را تجاوز یک «دولت» به «دولت» دیگر می دانستم، در این کارزار، دست به سلاح و دفاع نمی بردم و صرفا تلاش می کردم از جان و مال خود و هر شخص دیگری که می توانم به او کمک کنم محافظت کنم.
🔻آنچه اتفاق افتاده است، نبرد میان حق و باطل نیست و تقریبا در تمامی جنگهای بین کشورها هم همین گونه است. دعوا صرفا بر سر جاه طلبی های قدرت هاست و مردم نباید دراین میان جان و مال و آسایش خود را از دست دهند. چه فرقی می کند که حاکم اوکراین این ولادیمیر (پوتین) یا آن ولادیمیر (زلونسکی، رییس جمهوری کنونی اوکراین) باشد؟
🔻مردم روسیه و اوکراین، دارای قرابت فرهنگی هستند و تاریخ و ارزشهایشان و زبانشان تا حد زیادی مشترک است. مرز میان روسیه و اوکراین، و اساسا مرزبندی بین کشورها، حاصل نزاع میان قدرتهاست وگرنه چه فرقی میان آن انسان معمولی است که آن طرف مرز است و انسان معمولی دیگری که چند صد متر یا چند صد کیلومتر این طرف مرز است؟
🔻چرا مردم این طرف مرز و آن طرف مرز باید به جان هم بیفتند و یکدیگر را بکشند که مبادا این خط مرزی که حاصل نزاع قدرتهاست جابجا شود؟
کدام یک بهتر است؟ مردم اوکراین جانانه مقاومت کنند و پیروز شوند و ولادیمیر پوتین را عقب بزنند و آن یکی ولادیمیر بر مسند قدرت باقی بماند، اما کشته و خرابی های بسیار بدهند و دست آخر از کشور جز ویرانه ای نماند؟ یا در خانه بمانند و مقاومت نکنند و جان و مال خود را به خطر نیاندازند و خرابی به بار نیاورند ولی ولادیمیر پوتین رییس کشورشان باشد؟
🔻البته در غلط بودن رفتار و متجاوز بودن پوتین، هیچ تردیدی نیست و مجامع بین المللی باید موضعی سخت و تنبیهی علیه پوتین متجاوز اتخاذ کنند، اما این وسط مردم نباید قربانی شوند و تشویق مردم اوکراین به سلاح به دست گرفتن و جنگیدن و کشته دادن و نابودی خانه و کاشانه و زیست گاه شان، کار غلطی است.
🔻احتمالا، هم اکنون در اوکراین شعرهای حماسی خوانده می شود و شعارهای وطن پرستانه داده می شود و مردم را برای جنگ و مقاومت تشویق می کنند. من اگر جای یک شهروند اوکراینی بودم، به هیچ یک از آنها گوش نمی دادم و صرفا برای جلوگیری از کشته شدن مردم و ممانعت از خرابی ها تلاش می کردم حتی به قیمت رفتن این ودلایمیر و آمدن آن ولادیمیر.
🔻ما مردم نقاط دیگر جهان نیز وظیفه داریم، رفتار پوتین را تقبیح کنیم و کارزارهای توقف جنگ به راه اندازیم و با فشار افکار عمومی و به هر شکل ممکن دیگر در خاموش کردن این آتش تلاش کنیم و مبادا به عنوان دفاع از مردم اوکراین و یا طرفداری از وطن پرستی و ... در آتش این جنگ بدمیم!
🔻به گمانم این راهبرد، در هر جنگ دیگری از این دست نیز، تنها راهبرد اخلاقی و انسانی است.
https://www.tgoop.com/delshodeyevelshode
Telegram
دلشدهی ولشده (م.نساجی)
مدرس روانشناسی، دانشگاه شهيد بهشتى
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
ارتباط با نویسنده: @Delshodevelshode
Forwarded from شجاعت اندیشیدن (علی صادقی)
📕 دو چیزِ متضاد در من بوده است:
《بلندپروازی》 و 《قناعت》. این ترکیبِ خوبی شد.
نسبت به چیزهایی بلندپرواز بودم و حتا کمالطلب. همیشه میخواستم فراتر از آنچه در دسترسم بود، بروم.
برعکس، در مواردی قانع. آنچه به آنها بیاعتنا بودم عبارت بود از 《خواستنیهای رایجِ زندگی همچون پول و تعیّن و برو-و-بیایِ اجتماعی》. گِردِ اینها نگشتم. همواره بر زندگی مماس بودهام. گمان میکنم که این بهترین نوعش باشد. اگر افزون بر احتیاج باشد، خلاقیتِ روح را میگیرد. کمترِ آنهم فاسدکننده است.
📕 اعتراف میکنم که از 《ثروتمندشدن》 میترسیدهام، هرچند که استعداد آنرا هم نداشتم. فکر میکردم که ثروت چیزی را 《میدهد》 و چیزی را 《میگیرد》، که آنچه را که 《میگیرد》 گرانبهاتر است.
📕 بر هیچ 《مقام و موقعیتی》 حسرت نخوردهام، هیچ میزی بلندتر از میزی که در خانهام پشت آن مینشینم، نشناختهام.
📕 هرگز آرزو نکردهام که از کشور دیگری جز 《ایران》 میبودم، و خوشبختیِ بزرگی برای خود میدانستم که زبانم فارسی است.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن ۱۴۰۰ - ۱۳۰۳
@shojaat_e_andishidan
《بلندپروازی》 و 《قناعت》. این ترکیبِ خوبی شد.
نسبت به چیزهایی بلندپرواز بودم و حتا کمالطلب. همیشه میخواستم فراتر از آنچه در دسترسم بود، بروم.
برعکس، در مواردی قانع. آنچه به آنها بیاعتنا بودم عبارت بود از 《خواستنیهای رایجِ زندگی همچون پول و تعیّن و برو-و-بیایِ اجتماعی》. گِردِ اینها نگشتم. همواره بر زندگی مماس بودهام. گمان میکنم که این بهترین نوعش باشد. اگر افزون بر احتیاج باشد، خلاقیتِ روح را میگیرد. کمترِ آنهم فاسدکننده است.
📕 اعتراف میکنم که از 《ثروتمندشدن》 میترسیدهام، هرچند که استعداد آنرا هم نداشتم. فکر میکردم که ثروت چیزی را 《میدهد》 و چیزی را 《میگیرد》، که آنچه را که 《میگیرد》 گرانبهاتر است.
📕 بر هیچ 《مقام و موقعیتی》 حسرت نخوردهام، هیچ میزی بلندتر از میزی که در خانهام پشت آن مینشینم، نشناختهام.
📕 هرگز آرزو نکردهام که از کشور دیگری جز 《ایران》 میبودم، و خوشبختیِ بزرگی برای خود میدانستم که زبانم فارسی است.
#محمدعلی_اسلامی_ندوشن ۱۴۰۰ - ۱۳۰۳
@shojaat_e_andishidan
Forwarded from Mehdi Nassaji
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Noroozi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پادکست معرفی کتاب🎬
📚گذر از خدای رخنه پوش🪟
نویسنده🖋️دکتر مهدی نساجی
💠 آنچه سینا را مشتاق و بلکه محتاج چنین مکاتبات مفصلی کرد، نیاز عمیق وی به رفع تعارض میان باورهای دینی و یافتههای علمی او خصوصاً در حوزه پزشکی بود.
به عنوان مثال❓ اولین پرسشی که برای سینا مطرح شده بود، این است که چگونه میتوان میان یافتههای علمی نظریه تکامل داروین که پایه زیست شناسی و مبنای پزشکی مدرن است، با خالقیت خداوند جمع نمود؟ و آیا اساساً میتوان به هر دو اعتقاد داشت یا خیر؟
....
🎙️ امیر مهدی سیدی
✍🏻محمد کرمی نیا
🎬 مصطفی جهانشاهی
🖼️سامان سرکوهی
🔅کاری از گروه معرفی کتاب رادیو دگزا و کتابیار
😍خوشحال میشیم اگر کتابو خوندید نظرتونو برامون بنویسید و با بقیه هم به اشتراک بذارید...🌹
❇️رادیو دگزارو در کست باکس دنبال کنید 👇🏻
https://castbox.fm/vb/501392816
@dexa_methazone
📚گذر از خدای رخنه پوش🪟
نویسنده🖋️دکتر مهدی نساجی
💠 آنچه سینا را مشتاق و بلکه محتاج چنین مکاتبات مفصلی کرد، نیاز عمیق وی به رفع تعارض میان باورهای دینی و یافتههای علمی او خصوصاً در حوزه پزشکی بود.
به عنوان مثال❓ اولین پرسشی که برای سینا مطرح شده بود، این است که چگونه میتوان میان یافتههای علمی نظریه تکامل داروین که پایه زیست شناسی و مبنای پزشکی مدرن است، با خالقیت خداوند جمع نمود؟ و آیا اساساً میتوان به هر دو اعتقاد داشت یا خیر؟
....
🎙️ امیر مهدی سیدی
✍🏻محمد کرمی نیا
🎬 مصطفی جهانشاهی
🖼️سامان سرکوهی
🔅کاری از گروه معرفی کتاب رادیو دگزا و کتابیار
😍خوشحال میشیم اگر کتابو خوندید نظرتونو برامون بنویسید و با بقیه هم به اشتراک بذارید...🌹
❇️رادیو دگزارو در کست باکس دنبال کنید 👇🏻
https://castbox.fm/vb/501392816
@dexa_methazone
Forwarded from DinOnline دینآنلاین
🔹دیدگاه
🔻گفتوگو با مهدی نساجی
✔️روانشناسی تکاملی دین و پیامدهای الهیاتی آن
به میزبانی نورا نوریصفت
🕘زمان برگزاری: چهارشنبه پنجم مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱
صفحه دینآنلاین در اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dinonline
🆔 @dinonline
🔻گفتوگو با مهدی نساجی
✔️روانشناسی تکاملی دین و پیامدهای الهیاتی آن
به میزبانی نورا نوریصفت
🕘زمان برگزاری: چهارشنبه پنجم مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱
صفحه دینآنلاین در اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dinonline
🆔 @dinonline
Forwarded from روانشناسیِ معاصر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روانشناسی تکاملی دین از دو منظر:
نگاهِ موضعِ رازآلود (ارائه شده توسط دکتر مکری در صفحه اینستاگرام ایشان)
و نگاهِ تئوری ذهن (ارائه شده توسط دکتر نساجی در دین آنلاین)
من بخشی از هر دو سخنرانی را انتخاب کرده ام.
آیا این دو نگاه در روانشناسی تکاملی دین، مکمل اند؟ متضاد اند؟ بی ارتباط اند؟
http://www.tgoop.com/Saeed_Garmaroudi
نگاهِ موضعِ رازآلود (ارائه شده توسط دکتر مکری در صفحه اینستاگرام ایشان)
و نگاهِ تئوری ذهن (ارائه شده توسط دکتر نساجی در دین آنلاین)
من بخشی از هر دو سخنرانی را انتخاب کرده ام.
آیا این دو نگاه در روانشناسی تکاملی دین، مکمل اند؟ متضاد اند؟ بی ارتباط اند؟
http://www.tgoop.com/Saeed_Garmaroudi