tgoop.com/denkenfurdenken/2662
Last Update:
♻️سرطان خون را نمیتوان با تزریق سلول سرطانی به خون درمان کرد.
✍ بهروز زواریان
💪 دولتگرایان همیشه به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنند در حالی که تا زمانی که در نظمی آزاد، رقابت وجود نداشته باشد، یعنی دولت بوروکراتیک اداری وجود داشته باشد، تفاوتی نمیکند چه کسی -اعم از یک سوسیالیست یا جمهوریخواه یا سلطنتطلب با نسخهپیچیدن - میخواهد قدرت را در دست بگیرد.
=====
💠 با توجه به نکته فوق، دستهای از همیشه ناراضیان وجود دارند که تصور میکنند در جایی که مشکلات اقتصادی بیداد میکنند با یک تغییر دفعی احتمالاً بخش اعظم مشکلات حل میشوند یا دستکم کاهش پیدا میکنند. در این راستا، در برابر همین جریان میخواهم مجددا به این گفته الکسی دوتوکویل ارجاع بدهم که میگفت«فقط آزادی است که میتواند تباهیهایی را که سرشت چنین جوامعی هستند از میان بردارد و فقط آزادی است که میتواند مردم را از انزوا و فردیت خارج نماید و وادار به مناسبات با یکدیگر کند.» بسیار خوب! آیا کسانی که میگویند تغییرات دفعی کارگشا هستند همین امروز حاضر هستند و آمادگی دارند کاری ساده را به سرانجام برسانند؟! یعنی به محض تغییر مدنظرشان، اساساً به عنوان تکلیفشان به حکم «واجب عینی» ساختار گمرک را حذف کنند تا من بتوانم به صورت کاملاً «آزاد» بین محصولات شرکتهایی که بهترین کالاها را با مناسبترین قیمت عرضه میکنند و برخی از کالاهای داخلی که اساساً فاقد کیفیت هستند، محصولات شرکتهایی را خریداری کنم که واجد بهترین کیفیت و مناسبترین قیمت هستند؟!
💠 یا باید فرض کنیم این جریان حاضر نیست تحمل کند که چرا من باید با سوق پیدا کردن به سمت محصولات با کیفیت، عامل ورشکستگی تولیدکننده داخلی باشم؟! لذا استدلال کنند که نمیتوان گمرک را حذف کرد. در این صورت با یک تغییر دفعی کدامین آزادی را برای من به ارمغان آوردهاند؟ یا مجدداً انحصار و مجدداً مجبورکردن من به این که بین یکسری از محصولات محدود بیکیفیت باید یکی را انتخاب کنم؟! یا شاید این جریان نمیتواند ببیند که زیر بار سنگین این گزاره خرد میشود که دقیقاً در همان مسیر مسدودی گرفتار شده است که با یک تغییر دفعی میخواست آن را بگشاید؟
❄️ اجازه دهید مثالی مطرح کنم: این اصلی ساده است که در صورت حذف کامل گمرک - که وجودش به نفع تولید منحط داخل باعث افزایش قیمت نجومی کالاهای وارداتی میشود - خودروهایی که کاملاً آزاد وارد میشوند نمیخواهند مسیر تولیدکننده داخلی را مسدود کنند بلکه «خریدار/مشتری» است که در «نظم آزاد مبتنی بر رقابت» انتخاب میکند بین خودرویی با کیفیت و قیمتمناسب و خودرویی که ورق بدنه آن با تصادفی ساده نابود میشود، کدام یک را انتخاب کند. در این شرایط فقدان کمرگ، کسانی که شعارشان اعطای آزادی بود ناگهان به سان آفتابپرست تغییر رنگ میدهند و در مسیر حمایت از تولیدکننده داخلی مجبور میشوند با سیلیخوردن از واقعیت به «الزامات عمل» تن بدهند و با ایجاد گمرک و انحصار، من و شما را برای جلوگیری از آشوب کارگرانی که به خاطر فعل ما در خرید کالاهای باکیفیت بیکار شدهاند، ناچار به خرید مثلاً خودرویی کنند که خودشان میخواهند. پس چرا تغییر؟! این مثال را به استثنای اندک تولیدات محدود با کیفیت مثل چرم تولید کفش و تولید فرش و کالاهایی از این دست، در مقایس وسیع در نظر بگیرید! اکنون کسانی که تصور میکردند یک تغییر دفعی چاره حل بحران اقتصاد است از واقعیت سیلی میخورند و خودشان وارد همان مسیر مسدودی میشوند که پیش از این مانند کودکی لوس و سادهلوح به نظم قبلی رحم نمیکردند و تصور میکردند برای گشودن انسداد باید دفعتا تغییر ایجاد کنند. مخلص کلام این است که باشد، اگر تصور میکنید تغییر دفعی چاره کار است، خواست کسانی که معنای آزادی را میفهمند این است که اگر شما پیشقدم شدهاید، در نخستین گام، گمرک را در مقیاس وسیع حذف کنید و در حالی که آزاد هستید تولید کنید تا بفروشید، شرایط به گونهای باشد تا من بتوانم به صورت کاملاً آزاد و «در فضایی مبتنی بر رقابت»، هر آنچه را که میخواهم با بهترین کیفیت و مناسبترین قیمت تهیه کنم - با این قید که عقل سلیم من میگوید باید پولم را برای کالایی خرج کنم که میدانم واقعاً باکیفیت و قیمت آن مناسب است.
💠 به عبارت دیگر، عقل سلیم من بین خودرویی که ورق بدنه آن در تصادف کمترین آسیب را متحمل میشود و ورق بدنه خودرویی که پس از تصادف باید با تیغ از سطح زمین جمع شود قطعاً اولی را انتخاب میکند!
💠 بسیار خوب! در صورتی که جریان خواهان تغییر دفعی - (با این ادعا که آزاد نیستیم پس باید با تغییر دفعی آزاد شویم [آزادی از چه چیزی؟]) - میخواهد مجددا با ایجاد گمرک و انحصار، آزادی من را سلب کند، میتواند از هر چیزی سخن بگوید و هر یاوه و حرف و توجیه مفتی را برای فرار از واقعیت سر هم کند، جز این که برای من آزادی به ارمغان آورده است.
BY 📚«عَهدِ جدید؛ تاریخ، فلسفه و سیاست»📚
Share with your friend now:
tgoop.com/denkenfurdenken/2662