DINEAQLANI Telegram 1032
🔶همسویی متدینان و غیرمتدینان در پیروی از علم مدرن
جعفر نکونام 26 آبان 1402
▫️ص 1 از 2

1️⃣ نظریۀ علم بودن اصل دین
🔸نظریه ای که از سوی خود دینداران مطرح می‌شود، این است که بشر از طرق غیر عادی مثل رؤیا یا وحی به حقایقی دست یافته است که اصل دین را تشکیل می‌دهد. منتها اصل دین به مثابۀ چشمۀ زلالی که از زمین می‌جوشد. آن، در ابتدا بسیار گوارا و سالم بوده؛ اما هرچه از سرچشمه فاصله گرفته، بیش از پیش، آلوده و ناسالم شده است؛ به همین رو، بنیادگرایان دینی از بازگشت به دین اصیل و اولیه سخن می‌گویند.
🔸منتها در این که دین اصیل و اولیه چیست، یک نظر اجماعی وجود ندارد:
▪️الف. تجربۀ روحی بودن اصل دین: برخی اصل و گوهر دین را عبارت از آن تجربه‌ای بر می‌شمارند که بنیانگذار دین از سرگذرانده است. به نظر آنان، بر چنان تجربه‌ای هیچ گرد عیب و نقص نمی‌نشیند.
▫️برخی بر این نظرند که این تجربه فقط برای خود بنیانگذار حاصل گردیده است و برای دیگران حاصل نمی گردد و به این وسیله دسترسی مردم عادی را به اصل دین که خالی از هرگونه عیب و نقص است، ناممکن می‌شمارند.
▫️اندکی از دینداران که به عرفا نامبردارند، تکرار چنین تجربه‌ای را از سوی دیگران هم ممکن می‌شمارند که پس از ریاضت‌های دشوار حاصل می‌گردد. البته آن چیزی که از آن سخن می‌گویند، مثل اصل تجربۀ بنیانگذار یک امر شخصی شمرده می‌شود؛ لذا هیچ کسی جز خود تجربه‌گر نمی‌تواند صحت و سقم مدعا را بیازماید.
▪️ب. کتاب آسمانی بودن اصل دین: نظر مشهور این است که اصل دین عبارت از کتاب آسمانی است. به نظر آنان، آن از هرگونه عیب و نقص مبراست؛ منتها آن را ظنی‌الدلاله می‌خوانند؛ یعنی مدعی‌اند که ما به طور قطع و یقین نمی‌توانیم به مقاصد کتاب آسمانی پی ببریم. چنین ادعایی دربارۀ بخش‌هایی از کتاب آسمانی مطرح می‌شود که با عقل و دانش بشری در تعارض قرار دارد. متدینان این بخش‌ها را متشابه و تأویل‌پذیر می‌خوانند؛ یعنی عقیده دارند که معنای ظاهری این بخش‌ها مراد نیست؛ بلکه معنایی مراد است که با قطعیات علمی و عقلی بشری سازگاری داشته باشد؛ چون پیش‌فرض آنان، این است که اصل دین که همین کتاب آسمانی باشد، خالی از عیب و نقص است.

2️⃣ نظریۀ جهل بودن اصل دین
🔸معمولاً غیرمتدینان که از بیرون به محتویات دینی می‌نگرند، اصل دین را جهل بشر می‌دانند. آنان بر این عقیده‌اند که بشر در گذشته دربارۀ برخی از مسائل کلی مثل آغاز و پایان آفرینش و حیات پس از مرگ و حوادثی چون خسوف و کسوف و رعد و برق و نزول باران و وقوع زلزله و بیماری آگاهی نداشته و از هیچ منبعی برای شناخت آنها جز خواب و خیال برخوردار نبوده؛ لذا تلاش کرده است با تکیه بر خواب و خیال به آن مسائل و حوادث پاسخ بدهد و این پاسخ‌های مبتنی بر خواب و خیال، دین را تشکیل داده و به صورت کتاب‌های مقدس شکل پیدا کرده؛ اما بعد که علم و عقل بشری پیشرفت کرده و بشر دریافته است که آن پاسخ‌ها نادرست و خلاف واقع است، قایل شده است که ما مراد جدی آنها را درک نمی‌کنیم.
🔸برای مثال، آنان قائل‌اند، بشر اولیه منشأ خسوف و کسوف و رعد و برق و نزول باران و وقوع زلزله و بیماری را نمی‌دانسته و خواب و خیالش او را به این انگاره سوق داده است که یک پادشاهی در آسمان بر تخت پادشاهی‌اش جلوس کرده و این حوادث را همو یا کارگزاران او پدید آورده است. نیز آسمان‌ها و زمین را همو آفریده است و روزی عمر آن پایان می‌گیرد؛ این چنین که آسمان شکافته خواهد شد و هشت فرشته تخت آن پادشاه را بر دوش خواهند گرفت و او به همراه فرشتگان در سایه‌های ابر از آسمان به زمین خواهد آمد و به حساب خلائق رسیدگی خواهد کرد. مؤمنان را به وارث سرزمین شهد و شیر خواهد کرد و کافران را به جهنم خواهد افکند.

3️⃣ فصل الخطاب بودن علم و عقل بشری
🔸در نظر هر دو گروه چه متدینان و چه غیرمتدینان فصل‌الخطاب یعنی آن که برای بشر تعیین تکلیف می‌کند که کدام حق و کدام باطل است، عبارت از علم و عقل بشری است.
🔸منتها متدینان می‌گویند، دین همان چیزی را می‌گوید که عقل و علم بشری به آن دست یافته است؛ لذا باید به همان چیزی متمسک شد که عقل و علم بشری به آن دست یافته است و غیرمتدینان می‌گویند، دین همان چیزی را نمی‌گوید که عقل و علم بشری به آن دست یافته است و لذا نباید به دین متمسک شد؛ بلکه باید به چیزی متمسک شد که عقل و علم بشری بدان دست یافته است.
🟡 ادامه در صفحۀ بعد



tgoop.com/dineaqlani/1032
Create:
Last Update:

🔶همسویی متدینان و غیرمتدینان در پیروی از علم مدرن
جعفر نکونام 26 آبان 1402
▫️ص 1 از 2

1️⃣ نظریۀ علم بودن اصل دین
🔸نظریه ای که از سوی خود دینداران مطرح می‌شود، این است که بشر از طرق غیر عادی مثل رؤیا یا وحی به حقایقی دست یافته است که اصل دین را تشکیل می‌دهد. منتها اصل دین به مثابۀ چشمۀ زلالی که از زمین می‌جوشد. آن، در ابتدا بسیار گوارا و سالم بوده؛ اما هرچه از سرچشمه فاصله گرفته، بیش از پیش، آلوده و ناسالم شده است؛ به همین رو، بنیادگرایان دینی از بازگشت به دین اصیل و اولیه سخن می‌گویند.
🔸منتها در این که دین اصیل و اولیه چیست، یک نظر اجماعی وجود ندارد:
▪️الف. تجربۀ روحی بودن اصل دین: برخی اصل و گوهر دین را عبارت از آن تجربه‌ای بر می‌شمارند که بنیانگذار دین از سرگذرانده است. به نظر آنان، بر چنان تجربه‌ای هیچ گرد عیب و نقص نمی‌نشیند.
▫️برخی بر این نظرند که این تجربه فقط برای خود بنیانگذار حاصل گردیده است و برای دیگران حاصل نمی گردد و به این وسیله دسترسی مردم عادی را به اصل دین که خالی از هرگونه عیب و نقص است، ناممکن می‌شمارند.
▫️اندکی از دینداران که به عرفا نامبردارند، تکرار چنین تجربه‌ای را از سوی دیگران هم ممکن می‌شمارند که پس از ریاضت‌های دشوار حاصل می‌گردد. البته آن چیزی که از آن سخن می‌گویند، مثل اصل تجربۀ بنیانگذار یک امر شخصی شمرده می‌شود؛ لذا هیچ کسی جز خود تجربه‌گر نمی‌تواند صحت و سقم مدعا را بیازماید.
▪️ب. کتاب آسمانی بودن اصل دین: نظر مشهور این است که اصل دین عبارت از کتاب آسمانی است. به نظر آنان، آن از هرگونه عیب و نقص مبراست؛ منتها آن را ظنی‌الدلاله می‌خوانند؛ یعنی مدعی‌اند که ما به طور قطع و یقین نمی‌توانیم به مقاصد کتاب آسمانی پی ببریم. چنین ادعایی دربارۀ بخش‌هایی از کتاب آسمانی مطرح می‌شود که با عقل و دانش بشری در تعارض قرار دارد. متدینان این بخش‌ها را متشابه و تأویل‌پذیر می‌خوانند؛ یعنی عقیده دارند که معنای ظاهری این بخش‌ها مراد نیست؛ بلکه معنایی مراد است که با قطعیات علمی و عقلی بشری سازگاری داشته باشد؛ چون پیش‌فرض آنان، این است که اصل دین که همین کتاب آسمانی باشد، خالی از عیب و نقص است.

2️⃣ نظریۀ جهل بودن اصل دین
🔸معمولاً غیرمتدینان که از بیرون به محتویات دینی می‌نگرند، اصل دین را جهل بشر می‌دانند. آنان بر این عقیده‌اند که بشر در گذشته دربارۀ برخی از مسائل کلی مثل آغاز و پایان آفرینش و حیات پس از مرگ و حوادثی چون خسوف و کسوف و رعد و برق و نزول باران و وقوع زلزله و بیماری آگاهی نداشته و از هیچ منبعی برای شناخت آنها جز خواب و خیال برخوردار نبوده؛ لذا تلاش کرده است با تکیه بر خواب و خیال به آن مسائل و حوادث پاسخ بدهد و این پاسخ‌های مبتنی بر خواب و خیال، دین را تشکیل داده و به صورت کتاب‌های مقدس شکل پیدا کرده؛ اما بعد که علم و عقل بشری پیشرفت کرده و بشر دریافته است که آن پاسخ‌ها نادرست و خلاف واقع است، قایل شده است که ما مراد جدی آنها را درک نمی‌کنیم.
🔸برای مثال، آنان قائل‌اند، بشر اولیه منشأ خسوف و کسوف و رعد و برق و نزول باران و وقوع زلزله و بیماری را نمی‌دانسته و خواب و خیالش او را به این انگاره سوق داده است که یک پادشاهی در آسمان بر تخت پادشاهی‌اش جلوس کرده و این حوادث را همو یا کارگزاران او پدید آورده است. نیز آسمان‌ها و زمین را همو آفریده است و روزی عمر آن پایان می‌گیرد؛ این چنین که آسمان شکافته خواهد شد و هشت فرشته تخت آن پادشاه را بر دوش خواهند گرفت و او به همراه فرشتگان در سایه‌های ابر از آسمان به زمین خواهد آمد و به حساب خلائق رسیدگی خواهد کرد. مؤمنان را به وارث سرزمین شهد و شیر خواهد کرد و کافران را به جهنم خواهد افکند.

3️⃣ فصل الخطاب بودن علم و عقل بشری
🔸در نظر هر دو گروه چه متدینان و چه غیرمتدینان فصل‌الخطاب یعنی آن که برای بشر تعیین تکلیف می‌کند که کدام حق و کدام باطل است، عبارت از علم و عقل بشری است.
🔸منتها متدینان می‌گویند، دین همان چیزی را می‌گوید که عقل و علم بشری به آن دست یافته است؛ لذا باید به همان چیزی متمسک شد که عقل و علم بشری به آن دست یافته است و غیرمتدینان می‌گویند، دین همان چیزی را نمی‌گوید که عقل و علم بشری به آن دست یافته است و لذا نباید به دین متمسک شد؛ بلکه باید به چیزی متمسک شد که عقل و علم بشری بدان دست یافته است.
🟡 ادامه در صفحۀ بعد

BY دین عقلانی | جعفر نکونام


Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/1032

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Add up to 50 administrators Step-by-step tutorial on desktop: Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Unlimited number of subscribers per channel The Channel name and bio must be no more than 255 characters long
from us


Telegram دین عقلانی | جعفر نکونام
FROM American