tgoop.com/dineaqlani/192
Last Update:
🔶 مرجعیت حل مسائل، علم یا دین
✅ جعفر نکونام 6 مهر 1401
1️⃣ مسائل پیشارو
ما امروزه با بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی رو به رو هستیم که راه حل میطلبد. برای مثال، دربارۀ همین مسئله مرگ مرحومه مهسا امینی، سؤالات چندی مطرح است که پاسخ میخواهد؛ نظیر این که آیا گشت ارشادی باید باشد یا نه و اگر باید باشد، باید با خشونت و تحکم با مردم رفتار کند؛ چنان که منجر به مرگ افراد بشود و عواطف و احساسات مردم را جریحهدار کند و اعتراضات عمومی را برانگیزد و هزینههای جانی و مالی بسیاری را در پی بیاورد؟ و آیا اساساً مسئولیت دولت دخالت در مسائل دینی و تحمیل ارزشهای دینی بر مردم است و آیا اقلیتی که بر اثر رویکرد اعتراضی مردم و شرکت نکردن اکثریت آنان در انتخابات بر کرسی قدرت تکیه زدند، مشروعیت دارند که منویات خود را بر جامعه تحمیل کنند و قوانینی تصویب کنند و یا بر خلاف خواست اکثریت مردم رفتار نمایند؟
2️⃣ دو نگاه در پاسخ به مسائل
راجع به پاسخ به این سؤالات هم باز این سؤال مطرح است که آیا دین صلاحیت دارد که مرجع و مستند واقع شود و با تکیه بر آن برای سؤالات مذکور پاسخ پیدا کرد یا علم؟
در پاسخ به این سؤال دو نگاه وجود دارد: یکی نگاه دینگرایان و دیگری نگاه علمگرایان.
🔸الف. نگاه دینگرایان: دینگرایان بر این نظرند که عقل انسانها از فهم مصالح واقعیاشان ناتوان است و این خدا و پیغمبر و امام است که با اتصال به منبع وحی و برخورداری از عصمت علمی و اخلاقی صلاحیت دارند، راجع به نحوۀ زیست و تعامل انسانها با همدیگر برنامه بدهند و دربارۀ مسائل فردی و اجتماعی آنان راه حل ارائه کنند؛ لذا باید به آیات و روایات دینی مراجعه کرد و راه حل مسائل را از آیات و روایات به دست آورد و این علمای دینی هستند که متخصص به دست آوردن راه حل مسائل از آیات و روایات دینیاند؛ لذا باید به ایشان مراجعه کرد و از ایشان راه حل طلبید.
🔸ب. نگاه علمگرایان: منتها علمگرایان با نظر دینگرایان مخالفاند. علمگرایان میگویند که:
🔹اولاً، اثبات این که خدای سخنگویی وجود دارد که در زندگی انسانها دخالت میکند و برای نحوۀ زیست و تعامل انسانها با همدیگر برنامه ارایه میکند، محل مناقشه است.
🔹ثانیاً، انتساب آنچه که به خدا نسبت داده میشود و کلام خدا قلمداد میگردد و یا انتساب آنچه که به پیامبر و امام منسوب میگردد، محل بحث است.
🔹ثالثاً، راجع به این که آیا آنچه کلام خدا یا پیامبر یا امام دانسته می شود، ارزش معرفتشناختی دارد و از عصمت علمی و اخلاقی برخوردار است، نیز اختلاف نظر است؛ به ویژه با عنایت به وجود گزارههای خلاف علم و اخلاق مدرنی که در آیات و روایات ادعا می شود.
🔹رابعا، دربارۀ دلالت آیات و روایات هم، نظر واحدی وجود ندارد؛ چون هر شخص و گروهی از علمای دینی یک چیزی را به عنوان حکم خدا معرفی میکند؛ طوری که برای مثال راجع به سؤالات پیشگفته پاسخهای متعارضی به دست داده میشود:
برخی از دینگرایان میگویند که اساساً بدون حضور امام معصوم، تشکیل حکومت مشروعیت ندارد و فقیه جز بر محجورین ولایت ندارد و برخی دیگر میگویند که هیچ آیه و روایتی وجود ندارد که بر حجاب اجباری دلالت داشته باشد و علاوه بر آن، امر به معروف و نهی از منکر گشت ارشاد منوط به احتمال تأثیر، مشروعیت دارد؛ اما وقتی که تأثیر معکوس داشته باشد، اساساً حرام شرعی است و کجا و چگونه و با کدام روش علمی ثابت شده است که گشت ارشاد تأثیر مثبتی دارد؟
در مقابل برخی دیگر از دینگرایان تشکیل حکومت بدون حضور امام معصوم را هم مشروع میشمارند و برای فقیه ولایت سیاسی و حتی ولایت مطلقۀ دینی قایل اند و یا مدعی میشوند که از آیات و روایاتی میتوان استفاده کرد که رواست، زنان را به حجاب اجبار کرد و وقتی که مراجع و علمای دینی تأکید دارند که دولت باید از بیحجابی و شلحجابی زنان ممانعت به عمل بیاورد و مانع آنان از حضور در ادارات و اماکن عمومی بشود، دولتی که به نظام جمهوری اسلامی متعلق است، باید به خواستۀ مراجع و علمای دینی جامۀ عمل بپوشاند.
این اختلاف نظرها باعث می گردد، دین اعتبار مرجعیت خودش را از دست بدهد؛ چون چیزی میتواند مرجعیت داشته باشد که خودش محل اختلاف و نزاع نباشد؛ از این رو، دین نمی تواند فصل الخطاب میان مسائل و منازعات باشد؛ بلکه حتی خود دین نیازمند این است که کسانی بیایند و مسائل و منازعات آن را حل کنند.
🟡 ادامه در یادداشت بعدی
ـ
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/192