tgoop.com/dineaqlani/259
Last Update:
🔶 مشکل شکاف فکری میان حاکمیت و مردم
✅ جعفر نکونام 29 آبان 1401
▫️ص 1 از 2
آن مسئلهای که مرا بر انگیخته است که اینک راجع به مشکل شکاف فکری بنویسم، ملاحظۀ این واقعیت است که حاکمیت و معترضان هر کدام چنان سخن میگویند که گویا در دو جهان متفاوت زندگی میکنند و آن چنان که آن بازجو گفته بود، نه حاکمیت سخنان معترضان را می فهمد و نه معترضان سخنان حاکمیت را.
1️⃣ شکاف فکری میان حاکمیت و معترضان در زمینۀ اعتراضات جاری
دربارۀ اعتراضات جاری، از یکسو، حاکمیت میگوید که ما هیچ عیب و نقصی نداریم و داریم به قلههای پیشرفت میرسیم. دشمن اغتشاشات را درست کرد تا مانع پیشرفت ما شود. معترضان هم یا فریبخوردهاند یا عامل دشمن. مردم مشکلات اقتصادی دارند که علتش عمل نکردن مسئولان قبل به توصیههای رهبری و کمی هم بر اثر تحریمهاست که عامل آن هم دشمن است. حاکمیت شمار معترضان را بسیار اندک میخواند و اکثریت مردم را حامی خود به شمار میآورد.
از دیگر سو، معترضان میگویند که حاکمیت عیب و نقص فراوان دارد و اگر با همین فرمان پیش برود، به فروپاشی نظام میانجامد. عامل اصلی اغتشاشات خود حاکمیت است که با انحصارطلبی و حذف رقبای سیاسی و یکدست کردن حکومت و محدود کردن فعالیتهای احزاب سیاسی و رسانههای مستقل و به حاشیه راندن رهبران سیاسی رقیب و تحمیل ارزشهای ایدئولوژیک مثل حجاب و تقابل با اسرائیل و آمریکا و ترویج شیعهگری و شعار صدور انقلاب و زمینهسازی حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) و به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام در اقصی نقاط جهان، مشکلات عدیدهای چون جنگ و تحریم و فقر و بیکاری و تورم و فرار مغزها را به وجود آورده است. البته کشور دشمنانی هم دارد؛ اما آنان موج سورانی بیش نیستند که بر موج نابسامانیهای داخلی ناشی از اشتباهکاریها و ظلمها و تبعیضها و اختلاسهای حاکمیتی سوار میشوند. بسیاری از صاحبنظران شمار معترضان را در اکثریت قرار میدهند و حاضران در کف خیابان را بسان قلههای کوه یخ میخوانند که دامنههای پهناورش زیر آب است.
2️⃣ چگونگی پیدایش شکاف فکری میان حاکمیت و معترضان
اینک این سؤال مطرح است که این شکاف عظیم فکری که بر اثر آن، هیچ یک از طرفین سخنان همدیگر را نمیفهمند، چگونه پدید آمده است.
منتقدان پاسخ این سؤال را چنین بیان میکنند: عدم گفتگوی آزاد و مستمر میان حاکمیت و مردم و تحمیل تکصدایی در جامعه و بازداشتن احزاب و گروههای سیاسی رقیب از فعالیتهای آزاد سیاسی نظیر تجمع و راهپیمایی و ممانعت از راهیابی نامزدهای انتخاباتی رقیب از طریق فیلتر شورای نگهبان و حبس کردن یا بایکوت کردن صاحبنظران مستقل یا مخالف حاکمیت و نظایر آنها.
خیلی طبیعی است که حتی اگر یک زن و شوهر هم مجال گفتگوی مسالمتآمیز و محترمانه و تفاهم و تعامل مثبت و مشارکت فعال با همدیگر در امور زندگی نداشته باشند، بسان دو بیگانهای خواهند شد که سخن همدیگر را نمیفهمند و امکان زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر و مشحون از محبت و رفاه و پیشرفت را نخواهند داشت و نهایتاً میانۀ آن دو به دشمنی و خشونت و طلاق خواهد انجامید.
در صحنۀ جامعه و جهان هم همین اصل حکومت میکند. همزیستی مسالمتآمیز میان گروههای یک کشور و نیز میان کشورهای مختلف نیز در گرو گفتگو و تفاهم و تعامل مثبت با همدیگر است. تقابل و خشونت و جنگ میان دو گروه یا دو کشور زمانی رخ میدهد که باب گفتگو و تعامل مثبت میان خود را مسدود سازند.
3️⃣ پیامدهای شکاف فکری میان حاکمیت و مردم
پیامدهای شکاف فکری میان حاکمیت و مردم بسیار آشکار است. وقتی که حاکمیت و مردم نخواهند با هم گفتگو کنند و به تفاهم و تعامل مثبت با یکدیگر بپردازند، هیچ نتیجهای جز عدم تفاهم و عدم تعاون و همکاری و بلکه تخاصم و تباهی سرمایههای انسانی و مادی کشور در پی نخواهد داشت. نیز از رهگذر آن، آرامش و امنیت و معنویت و اخلاق و رشد و توسعه و رفاه و آسایش از میان خواهد رفت. عدم گفتگو و برقرار نبودن تفاهم و تعامل مثبت و زیست مسالمتآمیز میان حاکمیت و مردم منجر به این خواهد شد که با کشورهای دیگر هم نتوانند گفتگو و تفاهم و تعامل مثبت و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند.
🟡 ادامه در صفحۀ بعد
ـ
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/259