tgoop.com/dineaqlani/484
Last Update:
🔶حقانیت دین در پرتو نظریۀ صدق توافقی
🔸در حاشیۀ نظریۀ جدید دکتر سروش با عنوان صدق توافقی
✅ جعفر نکونام 27 اسفند 1401
1️⃣ نظریۀ صدق توافقی
من در اینجا لزوماً نمیخواهم نظریۀ دکتر عبدالکریم سروش را بازگو کنم؛ بلکه میخواهم تقریر خودم را از نظریۀ صدق توافقی بیان کنم. در نظریۀ صدق توافقی، حقیقت عبارت از گزارهای است که مورد توافق عقلاء باشد. مراد از عقلاء گروه خاصی از افراد بشر نیست؛ بلکه شامل عموم افراد بشر میشود. این تعریف هم شامل گزارههای إخباری میشود و هم شامل گزارههای انشائی؛ نیز هم شامل گزارههای فلسفی میشود و هم گزارههای علمی و هم گزاره هایاخلاقی. برای مثال، عقلاء هم توافق دارند که اجتماع نقیضین محال است و هم توافق دارند که زمین یکی از کرات منظومۀ شمسی است و هم توافق دارند که عدالت حسن است.
آن را به گونه دیگر هم میتوان تعریف کرد و اظهار داشت که حقیقت عبارت است از: مطابقت گزاره با عقل، و مراد از عقل همان توافق عقلاء یا خرد جمعی انسانهاست.
نظریۀ صدق توافقی، بدیل نظریۀ صدق تطابقی است که در آن، حقیقت، عبارت از گزارهای است که مطابق با واقع باشد؛ اما نظر به این که این نظریه کاستیهایی دارد، آقای دکتر سروش به نظریۀ بدیل آن، یعنی صدق توافقی روی آورده است. از جمله کاستیهای صدق تطابقی این دانسته شده است که در مواردی واقعیتی وجود ندارد تا گزارۀ مطابق با آن معنادار باشد؛ مثل اجتماع نقیضین محال است یا عدالت حسن است و لذا این نظریه شامل چنین گزارههایی نمیشود؛ اما این کاستی در نظریۀ صدق توافقی وجود ندارد.
2️⃣ نسبت حقیقت با واقعیت و کارآیی و جمعیت
🔸الف. نسبت حقیقت با واقعیت: چنان مینماید که حقیقت در مواردی که ناظر به واقع است، مطابق با واقع هم هست و جنبۀ واقعنمایی هم دارد که اگر چنین نبود، هرگز کشف حقایق به رشد فنی و ارتقای تکنولوژی بشری منجر نمیشد.
البته همیشه چنین نیست که گزارههای ناظر به واقع، علیرغم این که با توافق عقلاء هم همراه است، مطابق با واقع هم باشد؛ چنان که روزگاری تمام عقلاء توافق داشتند که زمین مرکز عالم است؛ حال آن که هرگز این گزاره مطابق با واقع نبود.
🔸ب. نسبت حقیقت با کارآیی: چنان فهمیده میشود که حقیقت کارآیی هم دارد؛ اما لزوماً چنان نیست که هرگزارهای که کارآیی داشته باشد، واقعنما هم باشد؛ چنان که گزاره زمین مرکزی کارآیی داشت؛ اما واقعنمایی نداشت و مطابق واقع نبود. کارآیی آن به این بود که بر پایۀ آن، طلوع و غروب خورشید و خسوف و کسوف آن قابل پیشبینی بود.
🔸ج. نسبت حقیقت با جمعیت: به نظر میرسد، هر گزاره به هر اندازه که توافق عقلای بیشتری را به همراه داشته باشد، به همان اندازه جنبۀ واقعنمایی یا لااقل جنبۀ کارآیی آن افزونتر است. به همین جهت است که خرافهها بیشتر در فرقهها و قومیتها مشاهده میشود و کمتر خرافهای پیدا میشود که مورد قبول تمام فرقهها و اقوام بشری باشد.
3️⃣ گزارههای دینی در آینۀ نظریۀ صدق توافقی
🔸الف. نسبت گزارههای دینی با واقعیت: گزارههای دینی به صرف این که با توافق عقلا همراه است، دلیل بر این نیست که آنها واقعنما هم هستند؛ چنان که بسیاری از خداباوران به خدای متشخص انسانوار سخنگو قایلاند؛ اما هیچ دلیل بروندینی بر اثبات چنین خدایی وجود ندارد. پنهان نیست که هرچه یک گزارۀ دینی با توافق عقلای بیشتری همراه باشد، احتمال واقعنمایی آن افزونتر میشود.
🔸ب. نسبت گزارههای دینی با کارآیی: گزارههای دینی باز به صرف این که با توافق عقلا همراه است، دلیل بر این نیست که آنها کارآیی هم دارند؛ چنان که مسلمانان بر قطع ید سارق توافق دارند؛ اما هیچ دلیل بروندینی بر اثبات کارآیی آن وجود ندارد؛ یعنی چنان نیست که وقتی ید سارقی قطع شود، بازدارندگی داشته باشد و دیگر سرقتی رخ ندهد.
مخفی نیست که هرچه یک گزارۀ دینی با توافق عقلای بیشتری همراه باشد، حاکی از کارآیی بیشتری آن است.
🔸ج. نسبت گزارههای دینی با جمعیت: چنان که اشاره شد، به هر میزانی که گزارههای یک دینی با توافق عقلای بیشتری همراه باشد، به همان میزان واقعنماتر و کاراتر است.
پنهان نیست که چنانچه واقعنمایی یا کارایی یک گزارۀ دینی برای عقلای جهان ثابت شود، هرگز در محدودۀ پیروان آن دین باقی نمیماند و جهانی میگردد؛ کما این که مدیتیشن هرگز در محدودۀ ادیان هندو و بودایی باقی نمانده و در میان پیروان ادیان دیگر هم طرفدارانی پیدا کرده است.
متقابلاً چنانچه واقعنمایی یا کارآیی یک گزارۀ دینی برای عقلای یک دین قابل اثبات نباشد، به تدریج و با گذر زمان، آن گزاره در محدودۀ همان دین هم باقی نخواهد ماند و منسوخ خواهد شد؛ کما این که انگارۀ خدای جسمانی نشسته بر تخت پادشاهی در آسمان به جهت عدم واقعنمایی یا سنت بردهداری در دین اسلام به جهت عدم کارآیی و بلکه مفسدهداری منسوخ گردید.
🔹یادداشتهای مرتبط با ماهیت دین
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/484