tgoop.com/dineaqlani/492
Last Update:
🔶 اصلاحگری دین با نمادین کردن خرافات دینی
🔸در حاشیۀ خرافۀ هفت سین
✅ جعفر نکونام 1 فروردین 1402
1️⃣ مفهوم نمادین کردن خرافات دینی
نمادین کردن خرافات دینی به معنای خارج کردن آنها از معنای حقیقی و بدل کردن آنها به معنای مجازی است. برای مثال، خدای متشخص انسانوار سخنگوی مستقر در آسمان بالای سر و نشسته بر تخت پادشاهی خرافه است و نمادین سازی آن به این معناست که چنین تعبیری مجازی و تمثیلی و تشبیهی تلقی شود و آن به خدای نامتشخص ناانسانوار و غیرسخنگوی عین هستی تأویل برده شود. چنین کاری اگرچه تحریف خرافات دینی به شمار میآید، اما چنین تحریفی که از رهگذر آن خرافهها از محتوا تهی میگردند و در درون آنها محتوای صحیحی ریخته میشود، قابل دفاع دانسته میشود؛ چون آن نوعی اصلاحگری دین تلقی میگردد. این نوع از اصلاحگری زیرپوستی است و اگر هم متعصبان دینی به آن توجه پیدا کنند، به اصلاحگر چندان آسیبی نمیرسانند.
2️⃣ ضرورت نمادین کردن خرافات دینی
اصلاح دینی لزوماً از طریق مبارزۀ علنی با خرافات دینی نیست و اساساً مبارزۀ علنی با خرافات دینی در اغلب موارد چندان ممکن نیست؛ زیرا خرافات دینی نزد دینداران قداست دارد و مقاومت آنان را در پی میآورد. به همین رو، اصلاحگران دینی، اغلب به جای مبارزۀ علنی با خرافات به نمادین کردن آنها روی میآورند؛ یعنی باورها و سنتهای خرافی را از معنا تهی میکنند و معانی صحیحی را به آنها قالب میسازند. آنان اغلب به دینداران نمیگفتند که این باورها و سنتها خرافه است و آنها را دور بیافکنید؛ بلکه میگفتند، شما اینها را بد تفسیر میکنید و تفسیر صحیح آن چیز دیگری است. شما معنای ظاهری آنها را میگیرید. حال آن که معنای ظاهری آنها مراد نیست؛ بلکه خلاف ظاهر آنها مراد است.
البته معمولاً، تصور خود اصلاحگران هم همین بوده است که در ذات باورها و سنتهای دینی، هرگز معانی خرافی راه ندارد و معانی خرافی بر اثر تحریف معنوی آنها حاصل شده است.
3️⃣ نمادین کردن خرافۀ هفتسین
نقل است که خاستگاه تاریخی خرافۀ هفت سین به سومریها میرسد. آنان ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در جنوب بابل و منطقۀ بین النهرین تمدن نسبتاً پیشرفتهای داشتند و علم نجوم را آنان بنیان گذاشتند. آنان از فراز برجهای بابل به آسمان خیره میشدند و به شناسایی اجرام آسمانی میپرداختند و از رهگذر آن پی بردند، هفت جرم سماوی ذیل بر خلاف سایر اجرام سماوی سیارند؛ یعنی طلوع و غروب دارند که عبارت بودند از: ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری و زحل. سیار بودن آنها مردم بابل را به این تصور انداخته بود که آنها خداوندگارند و عامل رخدادهایی چون نزول باران و رعد و برق و خسوف و کسوف و زلزله و بیماریهای مسریاند؛ لذا برای هریک از آنها معبدی ساختند و برای هر کدام، یک روز را اختصاص دادند تا در آن روز به پرستش آنها بپردازند. نام هریک از آن اجرام هفتگانه بر یکی از روزها گذاشته شد و بدینسان هفته پدید آمد و عدد هفت قداست یافت.
اما بعد اصلاحگران دینی که نتوانستند، این خرافات را بپذیرند، به نمادین کردن آنها پرداختند.
🔹نمادینسازی ایام هفته
برای ایام هفته، نمادهای ذیل معرفی شده است:
🔸یکشنبه، روز خورشید (Sunday= مأخوذ از Sun: خورشید)، نماد مهربانی؛
🔸دوشنبه، روز ماه(Monday= مأخوذ از Moon: ماه)، نماد قدرت؛
🔸سهشنبه، روز مریخ(Tuesday= مأخوذ از Tiu: مریخ)، نماد جنگ؛
🔸چهارشنبه، روز عطارد(Wednesday= مأخوذ از Woden: عطارد)، نماد مرگ؛
🔸پنجشنبه، روز مشتری(Thursday= مأخوذ از Thor: مشتری)، نماد رعد و برق؛
🔸جمعه، روز زهره(Friday= مأخوذ از Fria: زهره)، نماد عشق؛
🔸شنبه، روز زحل (Saturday= مأخوذ از Saturn: زحل)، نماد زراعت.
مردم بابل، در اولین روز بهار، جشن هفتسین یا هفتچین را احتمالاً در پاسداشت همان هفت خداوندگار برگزار میکردند و ظاهراً آن هفتسین یا هفتچین، نماد آن خداوندگاران به شمار میرفته است و آنگاه سایر اقوام، این جشن را از مردم بابل اقتباس کردند.
منتها به تدریج، جنبههای خرافی این باورها و سنتها به فراموشی سپرده شد و معنای حقیقی آنها از دست رفت و آن نمادها در اشاره به پارهای از ارزشها به کار رفت که اینک به اختصار معرفی میشود:
🔹نمادینسازی هفتسین
به نظر میرسد، گذشت تاریخ و تطور فرهنگی باعث شده است، هم در تعیین مصداق هفتسین و هم در این که آنها نماد چه ارزشیاند، اختلاف نظر رخ دهد. به هر حال، برخی مصادیق و معانی نمادین ذیل را برای هفتسین معرفی کردند:
🔸یک. سیب، نماد زیبایی.
🔸دو. سبزه، نماد حیات.
🔸سه. سمنو سَمبل برکت.
🔸چهار. سرکه، نماد شکیبایی
🔸پنج. سیر، نماد تندرستی.
🔸شش. سماق، نماد شادی.
🔸هفت. سنجد، نماد فرزانگی.
🔹 یادداشتهای مرتبط
🔸 راز بقای خرافات دینی
🔸تفسیر آیات سبع سماوات و ستة ایام
🔸کارکرد دعای حاجتخواهانه در سه نگاه
BY دین عقلانی | جعفر نکونام

Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/492