tgoop.com/dineaqlani/515
Last Update:
🔶 انگاره پایین آمدن خدا و فرشتگان در سایههای ابر از آسمان به زمین- قسمت9
🔸 لوازم جواز تأویل آیۀ «فی ظلل من الغمام» با تکیه بر عقل
✅ جعفر نکونام 7 فروردین 1402
1️⃣ تصریح مفسران متکلم به تأویل آیات صفات با تکیه بر عقل
بررسیها نشان داد که:
🔸1. یگانه دلیلی که مفسران متکلم را بر آن داشته است که آیۀ پایین آمدن خدا به همراه فرشتگان از آسمان به زمین در سایههای ابر و نیز سایر آیات صفات را تأویل کنند، فقط مخالفت دلالت آن آیات با عقل بوده است. آنان ابتدا با دلیل عقلی برای خود ثابت کردند که خدا قدیم است و حادث نیست؛ لذا با تکیه بر آن اظهار داشتند که خدا نمیتواند جسم باشد؛ چون در آن حدوث است. (نک: ابوالفتوح رازی، ذیل آیۀ 22 فجر)؛ آنگاه بر خود واجب شمردند، آیاتی را که بر جسمانیت خدا دلالت دارند، تأویل کنند (نک: فخر رازی و خازن، ذیل ذیل آیۀ 22 فجر؛ ابن عاشور، ذیل آیه 210 بقره)
🔸2. شواهد نقلی که مفسران متکلم بر تأیید تأویلات خود ذکر کردند، همگی مجملاند و بر مدعایشان هیچ دلالتی ندارند؛ بلکه بر خلاف مدعایشان تصریح دارند؛ چرا که آن شواهد با قرائنی همراهاند که بر اتصاف خدا به صفات اجسام دلالت دارند؛ اما آنان آن قرائن را نادیده میگیرند.
🔸3. پیشفرض مفسران متکلم در تأویلاتشان آگاهانه یا ناآگاهانه این است که آیات و روایات ولو قطعی الصدور و حتی قطعیالدلاله باشند، مادامی حجیت و اعتبار دارند که با عقل در تعارض نباشند و گرنه باید آنها را به گونهای تأویل کرد که با عقل تعارض نداشته باشند.
2️⃣ لوازم تأویل آیات با تکیه بر عقل
این که مفسران متکلم آیۀ پایین آمدن خدا به همراه فرشتگان از آسمان به زمین در سایههای ابر را علیرغم قطعی الصدور و قطعیالدلاله بودن فقط به دلیل مخالفت آن با عقل تأویل میکنند، لوازم ویرانگری دارد که برخی از مهمترین آنها از این قرار است:
🔸1. تجویز تأویل آیۀ مذکور فقط به دلیل مخالفت با عقل به خصوص آن آیه منحصر نمیگردد؛ بلکه همان طور که معمول است، به تمام آیات صفات قابل تسری است.
🔸2. نیز تجویز تأویل آیات مخالف با عقل، حتی به آیات صفات هم منحصر نیست؛ بلکه به تمام آیاتی که مخالف عقل است، حتی آیات احکام، قابل تسری است؛ چنان که امروزه احکام جهاد ابتدایی و بردهداری را به دلیل مخالفت با عقل تأویل کردند.
🔸3. همچنین، تجویز تأویل آیات قرآن به دلیل مخالفت با عقل اساساً متضمن تقدم عقل بر نقل به طور مطلق است؛ چه آیات و روایاتی که با عقل مخالفت دارند و چه صدور احکامی که اساساً در نقل وجود ندارد؛ یعنی عقل صلاحیت دارد، بدواً هم به انشای احکام چه در باب عقاید و چه در باب احکام مبادرت کند؛ چنان که عملاً نیز همین اتفاق افتاده است و برای مثال، حکم کردهاند که از طریق آزمایش علمی هم میتوان تجاوز جنسی را کشف کرد و دیگر حاجتی به شهود عدول که میل را در میلدان مشاهده کرده باشند، نیست.
🔸4. جواز تقدم عقل بر نقل قابل تحدید به زمان حاضر هم نیست؛ بلکه قابل تسری به تمام زمانهاست؛ لذا این جواز تقدم، شامل زمان انبیا و ائمه هم میشود. هیچ دلیلی وجود ندارد که عقل بر نقل در زمان ایشان تقدم نداشته باشد؛ لذا جواز تقدم عقل بر نقل، ضرورت ارسال رسل و انزال کتب را هم باطل میسازد؛ چون وقتی عقل بر نقل تقدم داشته باشد، هیچ وجهی برای ضرورت ارسال رسل و انزال کتب باقی نمیماند.
🔸5. جواز تقدم عقل بر نقل به مسلمانان هم منحصر نمیشود؛ بلکه شامل عقل بشری به طور کلی، صرف نظر از دین و مذهب هم میگردد. اگر غیر مسلمانان هم دلیلی از عقل آورند که یک نقلی باطل است، بطلان آن ثابت میگردد.
🔸6. نظر به این که نقل بر وحی و عصمت مبتنی است، وقتی که عقل بر نقل تقدم داشته باشد، حجیت وحی و عصمت هم مطلق نخواهد بود؛ بلکه مشروط به عدم تعارض با عقل خواهد بود. حتی حجیت وحی و عصمت به طور مطلق زایل میگردد؛ چون عقل مستقل هیچ دلیل بروندینی معتبری بر اثبات حجیت وحی و عصمت ندارد.
🔸7. با کشف بیاعتباری نقل با عقل، اعتبار ایمان به نقل هم زایل میگردد؛ زیرا پیشفرض ایمان به نقل این است که ناقل به حقیقت دسترسی دارد؛ اما با کشف بطلان نقل حتی در یک مورد، این پیشفرض مخدوش میگردد.
🔸8. با متزلزل شدن ایمان به نقل، بشر ناگزیر خواهد بود، فقط به آموزههایی اعتماد کند که خود عقل، صحت یا وجاهت آنها را کشف کرده باشد.
🌕 ادامه در صفحۀ بعد
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/515