tgoop.com/dineaqlani/519
Last Update:
🔶از اسلام تاریخی تا اسلام عقلانی
🔸تقدم عقل بر نقل
🔸تقدم مدرنیته بر سنت
🔸در حاشیۀ سخنرانی آقای نیکویی دربارۀ «تأملی در باب زمانمند بودن احکام اسلامی در قرآن»
✅ جعفر نکونام 8 فروردین 1402
1️⃣ تقدم عقل بر نقل در عقاید
طی ده یادداشت در زمینۀ آیۀ «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ في ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکةُ وَ قُضِيَ اْلأَمْرُ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ اْلأُمُورُ» (بقره،210) مطالب مفصلی آمد، مبنی بر این که ظاهر این آیه بر اتصاف خدا به صفات اجسام دلالت دارد. بررسی این آیه از این جهت اهمیت داشت که متضمن دو اصل اعتقادی به نام مبدأ و معاد یا خدا و آخر الزمان است.
طی آن یادداشتها اظهار شد که معنای ظاهری و حقیقی این آیه این است که خدا به همراه فرشتگان در آخر الزمان در سایههای ابر از آسمان به زمین پایین میآید تا میان خلائق قضاوت کند و این معنای ظاهری و حقیقی، منقول در روایات نبوی و مورد قبول و اتفاق نظر صحابه و تابعان و محدثان بعدی در قرون اول بوده است و در نظر علمای دینی متقدم، ایمان بدان واجب بوده و کفر بدان باعث ارتداد میشده است.
اما علمای دینی متأخر از طائفه متکلمان چنین معنایی را در آیۀ مذکور بر نتافتند و در مقام تأویل آن به معنایی که با تصور خدای مجرد سازگاری داشته باشد، برآمدند. این علما بر عکس علمای دینی متقدم قایل شدند که واجب است، به خدای مجرد از صفات اجسام ایمان آورد و هرکه به خدای جسمانی ایمان داشته باشد، کافر است.
تنها عاملی که باعث چنین تطور اعتقادی شده، رشد عقلی است که علمای دینی متأخر بر اثر تجهیز به علم کلام از آن برخوردار شدند و از رهگذر آن، آگاهانه یا ناآگاهانه به تقدم عقل بر نقل گراییدند.
طی یکی از یادداشتها لوازم ویرانگر تقدم عقل بر نقل برشمرده شد. از آن جمله گفته شد که با تقدم عقل بر نقل، دیگر اعتباری برای نقل باقی نخواهد ماند و اعتبار نقل مشروط به عدم معارضت با عقل خواهد بود و حتی به عقل این صلاحیت را میدهد که جایگزین نقل هم بشود. در آن یادداشت افزوده شد که این تقدم عقل بر نقل به خصوص عقاید محدود نمیشود؛ بلکه به احکام هم تسری پیدا میکند.
2️⃣ تقدم عقل بر نقل در احکام
آنچه اینک میافزایم، این است که علمای دینی متأخر نه تنها به تقدم عقل بر نقل در عقاید گراییدند، بلکه به تقدم عقل بر نقل در احکام هم گرایش پیدا کردند. آنان با دوگانهسازیهای ایدئولوژیک، پارهای از احکام دینی را با عنوان قضایای خارجیه یا احکام تاریخی یا احکام متغیر یا احکام عارضی فقط به دلیل تعارض آنها با عقل کنار نهادند یا به گونه ای که با عقل تعارض نداشته باشد، تأویل کردند.
آقای حجت الله نیکویی، لوازم تقدم عقل بر نقل در زمینۀ احکام را با زبان دیگری با عنوان لوازم زمانمند دانستن احکام دینی بر شمرده است. سخنان ایشان ناظر به مدعیات روشنفکران دینی معاصر است؛ اما واقعیت این است که تقدم عقل بر نقل در زمینۀ احکام چیزی نبوده است که روشنفکران دینی معاصر برای اولین بار به آن روی آورده باشند؛ بلکه علمای دینی متأخر هم از قرون گذشته به آن روی آورده بودند.
به هر حال آنان از رهگذر تقدم عقل بر نقل به نسخ آن دسته از احکام اجتماعی روی آوردند که با عقل تعارض پیدا کرده بود. منتها هرگز تقدم عقل بر نقل به خصوص احکام اجتماعی منحصر نمیگردد و قابل تسری به سایر احکام هم خواهد بود.
نامبرده میگوید، اگر فرض بر این باشد که احکام اجتماعی متناسب با تغییر مقتضیات تاریخی تغییر پیدا کند، تغییر مقتضیات هرگز به امور اجتماعی محدود نمیگردد و به امور فردی هم که احکام عبادی بیشتر ناظر به آنهاست، قابل تسری است.
نیز او میگوید، اگر فرض بر این باشد که احکام دینی به اقتضای مقتضیات تاریخی قابل تغییر باشد، آن به خصوص احکام دینی منحصر نخواهد شد و به عقاید دینی هم قابل تسری است؛ چون عقاید دینی هم متأثر از مقتضیات تاریخی بوده است.
همچنین او میگوید، اگر عقل بر نقل تقدم داشته باشد، تعالیم دینی اعتبار خود را به کلی از دست خواهد داد؛ چرا که وقتی عقل این صلاحیت را داشته باشد که نقل را مادامی که با عقل تعارض داشته باشد، کنار بنهد، صلاحیت آن را هم خواهد داشت که مستقل از نقل، سعادت آدمی را تشخیص بدهد و بدان راهنمایی کند.
البته او با این استلزامات در مقام این است که نتیجه بگیرد، پس آدمی هیچ نیازی به دین ندارد؛ اما روشنفکران دینی از این استلزامات اینگونه نتیجه نمیگیرند؛ بلکه به این نتیجه میرسند که باید به عقاید و فرائض دینی تا جایی التزام داشت که با عقل تعارض نداشته باشد.
🔹یادداشتهای مرتبط
🔸 انگاره پایین آمدن خدا و فرشتگان در سایههای ابر از آسمان به زمین - قسمت1؛ قسمت2؛ قسمت3؛ قسمت4؛ قسمت5؛ قسمت6؛ قسمت7؛ قسمت8؛ قسمت9؛ قسمت10
🔸یادداشتهای مرتبط با تعارض سنت و مدرنیته
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/519