DINEAQLANI Telegram 523
🔶 لااقل، افتخار به نام مسلمانی
🔸در حاشیه اصرار بر حجاب اجباری
جعفر نکونام 11 فروردین 1402
▫️ص 1 از 2

این یادداشت بر محور این سخن است که نباید چنان بر حجاب اجباری متمرکز شد که مردم دیگر حتی به نام مسلمانی هم افتخار نکنند.

1️⃣ جایگاه حجاب در دین
مسلمان طبق تعریف سنتی کسی است که لااقل به خدا و آخرت و نبوت حضرت محمد(ص) ایمان دارد و فرایض دینی به خصوص نماز را بر پا می‌دارد. اما آیا متولیان حکومتی آمار دقیقی دارند که چند درصد مردم ایران یا مردم جهان به این معنا مسلمان هستند؟ برای مثال، آیا خبر دارند که چند درصد مردم ایران نماز را که ستون دین شمرده می‌شود، برپا می‌دارند؟ بعد حجاب در این میان چه جایگاهی دارد؟ آیا حجاب جزو اصول دین است یا فروع دین و یا این که اساساً جزو فروع دین هم نیست؟
مقام رهبری زمانی فرمودند که وقتی مسؤولان حکومت به جای اهتمام به امور اصلی به یک امر فرعی متمرکز شدند، این حاکی از آن است که مرکز فرماندهی دچار اختلال شده است و آنگاه ایشان فرمان آتش به اختیار را صادر کردند. اینک جای سؤال است که آیا حجاب یک امر اصلی دین است یا یک امر فرعی دین؟ نیز آیا حجاب یکی از مشکلات اصلی مردم و کشور است یا یک مشکلی است که فقط برای اقلیت متعصبان دینی پیش آمده است که نمی‌توانند با بی‌حجابی و شل‌حجابی زنان کنار بیایند؟
بدیهی است که نباید ظاهرگرا بود و از کلیت دین فقط به حجاب زنان چسبید؛ چون با این کار، به واقع دین به حجاب زنان تقلیل می‌یابد و چنان القا می‌شود که اگر زنان به حجاب پایبند نباشند، گویا که زنان و بلکه تمام مردم از دین خارج شدند.
چنان می‌نماید که در هر زمانی اقتضاء دارد، اسلام را چنان تعریف کرد که قریب به تمام کسانی که خود را مسلمان می‌نامند، در بر بگیرد. زمانی حضرت محمد(ص) فرمود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ فقط بگویید، خدایی جز خدای یگانه نیست تا رستگار شوید». حال اگر در روزگار حاضر اکثریت مردم حتی پایبند به نماز که ستون اسلام است، نباشند، باید تعریف اسلام را چندان توسعه داد که اگر کسی فقط گفت که من به خدای یگانه باور دارم، او را هم شامل گردد؛ نه چندان ضیق که اگر برخی از زنان به حجاب پایبند نبودند، چنان القا شود که گویا اسلام به کلی از دست رفته است.

2️⃣ نتیجه سخت‌گیری در حجاب
اگر آن طور که برخی آمارها نشان می‌دهد، هشتاد درصد جوانان حتی به نماز که ستون دین دانسته می‌شود، پایبند نباشند، سخت‌گیری‌های نسبت به حجاب و مانند آن که حتی جزو فروع دین هم نیستند، چه نتیجه‌ای دارد، جز این که مردم جری‌تر شوند؟
اساساً غرض متولیان حکومتی از حجاب اجباری و مانند آن چیست؟ آیا با این اجبارها می‌خواهند دین را حفظ کنند و مردم را به دین پایبند سازند؟ و آیا با اجبار و تهدید و تحقیر و جریمه و زندان و کور کردن چشمان و ضرب و جرح و اعدام می‌توان مردم را به دین پایبند ساخت؟ یا این که به عکس، مردم با این کارها از کلیت دین بیزار خواهند شد و از کلیت دین اعلان برائت خواهند کرد؟
آیا با استدلال به این که رعایت حجاب، قانون است و زنان باید به عنوان یک شهروند به قانون پایبند باشند، می‌توان آنان را به حجاب پایبند کرد؟
وقتی که زنان و حتی مردان هیچ توجیهی نداشته باشند که چرا زنان مسلمانان در سایر کشورها می‌توانند بی‌حجاب باشند، ولی زنان ایران باید با حجاب باشند، آیا با اهرم قانون و اجرای آن می‌توان آنان را به حجاب پایبند ساخت؟
وقتی که زنان در مجالس خانوادگی و جمع‌های محدود هرگز به حجاب پایبندی نداشته باشند و یا آنگاه که از کشور خارج می‌شوند، حجاب را کنار می‌گذارند، چگونه و تا کی می‌توان با زور حجاب بر سر زنان و دختران کرد؟
آیا حجاب اجباری قابل تداوم است؟ و آیا آن به همان سرنوشتی مبتلا نمی‌شود که دیش‌های ماهواره مبتلا شد؟ آیا نیروهای انتظامی با بالا رفتن از بام خانه‌ها و فرو ریختن دیش‌های ماهواره توانستند مردم را از تماشای ماهواره باز بدارند؟ وقتی که آنان در این کار موفق نشدند و سرانجام از آن عقب‌نشینی کردند، چه تضمینی هست که در حجاب اجباری توفیقی حاصل کنند؟
آیا تجربه مرگ مهسا امینی که باعث جری‌تر شدن زنان و کنار گذاشتن علنی حجاب آنان شد، مایۀ عبرت متولیان حکومتی نیست؟ آیا آنان موفق شدند با ضرب و جرح و زندانی کردن هزاران نفر آنان را به حجاب پایبند سازند؟ اما اگر موفق نشدند و سرانجام ناگزیر شدند، هزاران زندانی‌ را آزاد کنند، باز چرا همچنان بر حجاب اجباری اصرار می‌شود؟ بدیهی است که اگر فرض بر این باشد که تلاش متولیان حکومتی برای حفظ حجاب زنان به مثابه حرکت کردن بر خلاف جریان بنیان‌کن رنسانس ایرانی است، به طور قطع، این تلاش محکوم به شکست خواهد بود؛ چنان که متولیان کلیسا در غرب به چنین سرنوشتی مبتلا شدند و آنان سرانجام ناگزیر شدند، صحنۀ جامعه را ترک کنند و دین را به داخل کلیسا ببرند و آن را به یک امر خصوصی تبدیل کنند.
🌕 ادامه



tgoop.com/dineaqlani/523
Create:
Last Update:

🔶 لااقل، افتخار به نام مسلمانی
🔸در حاشیه اصرار بر حجاب اجباری
جعفر نکونام 11 فروردین 1402
▫️ص 1 از 2

این یادداشت بر محور این سخن است که نباید چنان بر حجاب اجباری متمرکز شد که مردم دیگر حتی به نام مسلمانی هم افتخار نکنند.

1️⃣ جایگاه حجاب در دین
مسلمان طبق تعریف سنتی کسی است که لااقل به خدا و آخرت و نبوت حضرت محمد(ص) ایمان دارد و فرایض دینی به خصوص نماز را بر پا می‌دارد. اما آیا متولیان حکومتی آمار دقیقی دارند که چند درصد مردم ایران یا مردم جهان به این معنا مسلمان هستند؟ برای مثال، آیا خبر دارند که چند درصد مردم ایران نماز را که ستون دین شمرده می‌شود، برپا می‌دارند؟ بعد حجاب در این میان چه جایگاهی دارد؟ آیا حجاب جزو اصول دین است یا فروع دین و یا این که اساساً جزو فروع دین هم نیست؟
مقام رهبری زمانی فرمودند که وقتی مسؤولان حکومت به جای اهتمام به امور اصلی به یک امر فرعی متمرکز شدند، این حاکی از آن است که مرکز فرماندهی دچار اختلال شده است و آنگاه ایشان فرمان آتش به اختیار را صادر کردند. اینک جای سؤال است که آیا حجاب یک امر اصلی دین است یا یک امر فرعی دین؟ نیز آیا حجاب یکی از مشکلات اصلی مردم و کشور است یا یک مشکلی است که فقط برای اقلیت متعصبان دینی پیش آمده است که نمی‌توانند با بی‌حجابی و شل‌حجابی زنان کنار بیایند؟
بدیهی است که نباید ظاهرگرا بود و از کلیت دین فقط به حجاب زنان چسبید؛ چون با این کار، به واقع دین به حجاب زنان تقلیل می‌یابد و چنان القا می‌شود که اگر زنان به حجاب پایبند نباشند، گویا که زنان و بلکه تمام مردم از دین خارج شدند.
چنان می‌نماید که در هر زمانی اقتضاء دارد، اسلام را چنان تعریف کرد که قریب به تمام کسانی که خود را مسلمان می‌نامند، در بر بگیرد. زمانی حضرت محمد(ص) فرمود: «قولوا لا اله الا الله تفلحوا؛ فقط بگویید، خدایی جز خدای یگانه نیست تا رستگار شوید». حال اگر در روزگار حاضر اکثریت مردم حتی پایبند به نماز که ستون اسلام است، نباشند، باید تعریف اسلام را چندان توسعه داد که اگر کسی فقط گفت که من به خدای یگانه باور دارم، او را هم شامل گردد؛ نه چندان ضیق که اگر برخی از زنان به حجاب پایبند نبودند، چنان القا شود که گویا اسلام به کلی از دست رفته است.

2️⃣ نتیجه سخت‌گیری در حجاب
اگر آن طور که برخی آمارها نشان می‌دهد، هشتاد درصد جوانان حتی به نماز که ستون دین دانسته می‌شود، پایبند نباشند، سخت‌گیری‌های نسبت به حجاب و مانند آن که حتی جزو فروع دین هم نیستند، چه نتیجه‌ای دارد، جز این که مردم جری‌تر شوند؟
اساساً غرض متولیان حکومتی از حجاب اجباری و مانند آن چیست؟ آیا با این اجبارها می‌خواهند دین را حفظ کنند و مردم را به دین پایبند سازند؟ و آیا با اجبار و تهدید و تحقیر و جریمه و زندان و کور کردن چشمان و ضرب و جرح و اعدام می‌توان مردم را به دین پایبند ساخت؟ یا این که به عکس، مردم با این کارها از کلیت دین بیزار خواهند شد و از کلیت دین اعلان برائت خواهند کرد؟
آیا با استدلال به این که رعایت حجاب، قانون است و زنان باید به عنوان یک شهروند به قانون پایبند باشند، می‌توان آنان را به حجاب پایبند کرد؟
وقتی که زنان و حتی مردان هیچ توجیهی نداشته باشند که چرا زنان مسلمانان در سایر کشورها می‌توانند بی‌حجاب باشند، ولی زنان ایران باید با حجاب باشند، آیا با اهرم قانون و اجرای آن می‌توان آنان را به حجاب پایبند ساخت؟
وقتی که زنان در مجالس خانوادگی و جمع‌های محدود هرگز به حجاب پایبندی نداشته باشند و یا آنگاه که از کشور خارج می‌شوند، حجاب را کنار می‌گذارند، چگونه و تا کی می‌توان با زور حجاب بر سر زنان و دختران کرد؟
آیا حجاب اجباری قابل تداوم است؟ و آیا آن به همان سرنوشتی مبتلا نمی‌شود که دیش‌های ماهواره مبتلا شد؟ آیا نیروهای انتظامی با بالا رفتن از بام خانه‌ها و فرو ریختن دیش‌های ماهواره توانستند مردم را از تماشای ماهواره باز بدارند؟ وقتی که آنان در این کار موفق نشدند و سرانجام از آن عقب‌نشینی کردند، چه تضمینی هست که در حجاب اجباری توفیقی حاصل کنند؟
آیا تجربه مرگ مهسا امینی که باعث جری‌تر شدن زنان و کنار گذاشتن علنی حجاب آنان شد، مایۀ عبرت متولیان حکومتی نیست؟ آیا آنان موفق شدند با ضرب و جرح و زندانی کردن هزاران نفر آنان را به حجاب پایبند سازند؟ اما اگر موفق نشدند و سرانجام ناگزیر شدند، هزاران زندانی‌ را آزاد کنند، باز چرا همچنان بر حجاب اجباری اصرار می‌شود؟ بدیهی است که اگر فرض بر این باشد که تلاش متولیان حکومتی برای حفظ حجاب زنان به مثابه حرکت کردن بر خلاف جریان بنیان‌کن رنسانس ایرانی است، به طور قطع، این تلاش محکوم به شکست خواهد بود؛ چنان که متولیان کلیسا در غرب به چنین سرنوشتی مبتلا شدند و آنان سرانجام ناگزیر شدند، صحنۀ جامعه را ترک کنند و دین را به داخل کلیسا ببرند و آن را به یک امر خصوصی تبدیل کنند.
🌕 ادامه

BY دین عقلانی | جعفر نکونام


Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/523

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place. Some Telegram Channels content management tips Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. 2How to set up a Telegram channel? (A step-by-step tutorial) ZDNET RECOMMENDS
from us


Telegram دین عقلانی | جعفر نکونام
FROM American