DINEAQLANI Telegram 67
🟡 ادامه یادداشت قبلی
🔹ثالثاً، حتی از نگاه درون دینی، مگر جز این است که خدا هرکس را طبق عقلش مجازات می کند و مگر جز این است که عقل آدمی در گذر تاریخ تغییر می کند و مگر جز این است که فهم و ارزیابی متون دینی هم مبتنی بر همین عقل آدمی است، پس چرا نباید گفت که دین چیزی جز عقل و فهم خود بشر نیست؟ اگر عقل و فهم گذشتگان دین بوده، عقل و فهم معاصران هم دین است ولو آن که تغییرات بسیاری در عقل و فهم بشر رخ داده باشد.
4️⃣ به موجب آنچه که آمد، باید از مسلمانی تعریف دیگری به دست داد و گفت که مسلمان عبارت از هرکسی است که خود را مسلمان می داند و مسلمان معرفی می کند و لو آن که آنچه را که امروزه جزو ضروریات دین شمرده می شود، انکار کند و به آنها پایبند نباشد.
شایان ذکر است که کافر در گفتمان درون دینی عبارت از کسی است که چیزی را حق تشخیص دهد؛ اما آن را انکار کند. تشخیص هم یک امر فردی است و لذا از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. برای مثال، بسا یک کسی تشخیص دهد که باور به خدای متشخص انسانوار حق است؛ اما دیگری تشخیص دهد که باور به چنین خدایی باطل است یا بسا یک کسی تشخیص دهد که برده داری عدل است؛ اما دیگری تشخیص دهد که برده داری ظلم است.
با فرض این که کفر عبارت از انکار ضروریات دین از روی جحد و لجاجت باشد، باید گفت که تقریباً هیچ کافری وجود ندارد؛ چون معمولاً هرکه هر باور یا سنت دینی را انکار می کند، بنا بر تشخیص عقلش است؛ نه حجد و لجاجتش. بر این اساس، حتی اگر فرض بر این باشد که قتل مرتد از دین جایز باشد، اثبات این که چه کسی باورها و سنت های دینی را از روی حجد و لجاجت انکار می کند، بسیار دشوار است.
5️⃣ نیز به موجب آنچه که آمد، اگر کسی عقل مدرن خود را مبنای پذیرش دین تاریخی قرار داد و هر آنچه را که به لحاظ ذاتی یا به لحاظ کارکردی فاقد توجیه عقلی دانست، کنار نهاد، نباید او را کافر به شمار آورد و مرتد خواند؛ لذا باید گفت که هم دین تعبدی و تاریخی دین است و هم دین تعقلی و مدرن.
منتها چنان می نماید که دین تاریخی و تعبدی برای نسل حاضر چندان جاذبه ای ندارد و لذا نمی پذیرند که از ما بهترانی در گذشته بودند که دین تاریخی و تعبدی را آوردند و عقل ما قاصر از آن است که حق داشته باشد، در ایمانیات و تعبدیات دین تاریخی چون و چرا کند؛ لذا آدمیان باید هر آنچه را که گذشتگان گفتند، بدون چون و چرا بپذیرند. نسل امروز تمام باورها و سنت های دینی را بر عقل و اخلاق مدرن عرضه می کنند و آنچه را که موافق آن است، می پذیرند. باورها و سنت های دینی هم بذاته فاقد دلیل عقلی اند؛ اما به لحاظ کارکردی می توانند توجیه عقلی داشته باشند، منوط به این که بتوان برای هریک از آنها کارکرد مثبت تعریفی کرد.
بنابر آنچه آمد، امروزه یک مسلمان می تواند بدون تکیه بر ایمان و تعبد و بلکه با تکیه بر عقل و اخلاق مدرن بر همان باورها و سنت های دین تاریخی با نظر به کارکردهای مثبت اشان همچنان باقی بماند. برای مثال یک مسلمان می تواند، ایمانش را به خدا و آخرت یا پایبندی اش را به نماز و دعا از این جهت حفظ کند که برای او کارکرد مثبت آرامش بخشی و پشتوانه اخلاقی دارد ولو آن که هیچ دلیلی برای اصل ایمانیات و تعبدیاتش نداشته باشد.
6️⃣ مطالعه تاریخی دین نشان می دهد که علمای دینی به طور پیوسته دست اندر کار اصلاح و تکمیل دین بوده اند ولو آن که از آن به اجتهاد یا تفسیر یا تأویل تعبیر کنند. رویکرد اصلاحی علمای دینی به دو گونه بوده است:
🔹درباره روایات که می توانستند حکم جعل درباره آنها صادر کنند، آن دسته از روایاتی را که تأویل پذیر نبود، به سبب مخالفت با عقلشان مجعول می شمردند.
🔹اما درباره آیات که نمی توانستند حکم جعل درباره آنها برانند، آن دسته از آیاتی را که مخالف عقلشان بود، تأویل کردند و بر معنایی که موافق عقلشان بود، برگردانیدند.
7️⃣ بنا بر آنچه آمد و دلایلی که در پی می آید، هیچ توجیهی وجود ندارد که کسی دین گریزی پیشه کند:
🔹اولاً، او می تواند هرچه را که مخالف عقل باشد، مجعول بشمرد و یا موافق عقل تأویل کند.
🔹ثانیاً، هیچ دینی که کامل و بی عیب باشد، وجود ندارد و لذا چنان نیست که اگر کسی از دین آباء و اجدادی اش گریزان شد، بدیل بهتری برایش باشد.
🔹ثالثاً، بالیدن در یک دین باعث می گردد، انس و الفتی نسبت به آن پیدا شود و فرهنگ دینی در تار و پود زندگی ریشه بدواند و لذا اعراض از دین، بسان این است که خانه ای را که در آن زندگی می کنیم، ویران سازیم و خود را بی خانه کنیم. چنین کاری باعث خلأ روانی می گردد.
🔹رابعاً، ما در یک جامعه دینی زندگی می کنیم و تعصبات حاکم بر جامعه باعث می شود، حقوق اجتماعی دین گریز تضییع گردد و کسی که تمایل دارد در وطن خود زندگی کند، با مشکل مواجه شود.
https://www.tgoop.com/dineaqlani



tgoop.com/dineaqlani/67
Create:
Last Update:

🟡 ادامه یادداشت قبلی
🔹ثالثاً، حتی از نگاه درون دینی، مگر جز این است که خدا هرکس را طبق عقلش مجازات می کند و مگر جز این است که عقل آدمی در گذر تاریخ تغییر می کند و مگر جز این است که فهم و ارزیابی متون دینی هم مبتنی بر همین عقل آدمی است، پس چرا نباید گفت که دین چیزی جز عقل و فهم خود بشر نیست؟ اگر عقل و فهم گذشتگان دین بوده، عقل و فهم معاصران هم دین است ولو آن که تغییرات بسیاری در عقل و فهم بشر رخ داده باشد.
4️⃣ به موجب آنچه که آمد، باید از مسلمانی تعریف دیگری به دست داد و گفت که مسلمان عبارت از هرکسی است که خود را مسلمان می داند و مسلمان معرفی می کند و لو آن که آنچه را که امروزه جزو ضروریات دین شمرده می شود، انکار کند و به آنها پایبند نباشد.
شایان ذکر است که کافر در گفتمان درون دینی عبارت از کسی است که چیزی را حق تشخیص دهد؛ اما آن را انکار کند. تشخیص هم یک امر فردی است و لذا از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. برای مثال، بسا یک کسی تشخیص دهد که باور به خدای متشخص انسانوار حق است؛ اما دیگری تشخیص دهد که باور به چنین خدایی باطل است یا بسا یک کسی تشخیص دهد که برده داری عدل است؛ اما دیگری تشخیص دهد که برده داری ظلم است.
با فرض این که کفر عبارت از انکار ضروریات دین از روی جحد و لجاجت باشد، باید گفت که تقریباً هیچ کافری وجود ندارد؛ چون معمولاً هرکه هر باور یا سنت دینی را انکار می کند، بنا بر تشخیص عقلش است؛ نه حجد و لجاجتش. بر این اساس، حتی اگر فرض بر این باشد که قتل مرتد از دین جایز باشد، اثبات این که چه کسی باورها و سنت های دینی را از روی حجد و لجاجت انکار می کند، بسیار دشوار است.
5️⃣ نیز به موجب آنچه که آمد، اگر کسی عقل مدرن خود را مبنای پذیرش دین تاریخی قرار داد و هر آنچه را که به لحاظ ذاتی یا به لحاظ کارکردی فاقد توجیه عقلی دانست، کنار نهاد، نباید او را کافر به شمار آورد و مرتد خواند؛ لذا باید گفت که هم دین تعبدی و تاریخی دین است و هم دین تعقلی و مدرن.
منتها چنان می نماید که دین تاریخی و تعبدی برای نسل حاضر چندان جاذبه ای ندارد و لذا نمی پذیرند که از ما بهترانی در گذشته بودند که دین تاریخی و تعبدی را آوردند و عقل ما قاصر از آن است که حق داشته باشد، در ایمانیات و تعبدیات دین تاریخی چون و چرا کند؛ لذا آدمیان باید هر آنچه را که گذشتگان گفتند، بدون چون و چرا بپذیرند. نسل امروز تمام باورها و سنت های دینی را بر عقل و اخلاق مدرن عرضه می کنند و آنچه را که موافق آن است، می پذیرند. باورها و سنت های دینی هم بذاته فاقد دلیل عقلی اند؛ اما به لحاظ کارکردی می توانند توجیه عقلی داشته باشند، منوط به این که بتوان برای هریک از آنها کارکرد مثبت تعریفی کرد.
بنابر آنچه آمد، امروزه یک مسلمان می تواند بدون تکیه بر ایمان و تعبد و بلکه با تکیه بر عقل و اخلاق مدرن بر همان باورها و سنت های دین تاریخی با نظر به کارکردهای مثبت اشان همچنان باقی بماند. برای مثال یک مسلمان می تواند، ایمانش را به خدا و آخرت یا پایبندی اش را به نماز و دعا از این جهت حفظ کند که برای او کارکرد مثبت آرامش بخشی و پشتوانه اخلاقی دارد ولو آن که هیچ دلیلی برای اصل ایمانیات و تعبدیاتش نداشته باشد.
6️⃣ مطالعه تاریخی دین نشان می دهد که علمای دینی به طور پیوسته دست اندر کار اصلاح و تکمیل دین بوده اند ولو آن که از آن به اجتهاد یا تفسیر یا تأویل تعبیر کنند. رویکرد اصلاحی علمای دینی به دو گونه بوده است:
🔹درباره روایات که می توانستند حکم جعل درباره آنها صادر کنند، آن دسته از روایاتی را که تأویل پذیر نبود، به سبب مخالفت با عقلشان مجعول می شمردند.
🔹اما درباره آیات که نمی توانستند حکم جعل درباره آنها برانند، آن دسته از آیاتی را که مخالف عقلشان بود، تأویل کردند و بر معنایی که موافق عقلشان بود، برگردانیدند.
7️⃣ بنا بر آنچه آمد و دلایلی که در پی می آید، هیچ توجیهی وجود ندارد که کسی دین گریزی پیشه کند:
🔹اولاً، او می تواند هرچه را که مخالف عقل باشد، مجعول بشمرد و یا موافق عقل تأویل کند.
🔹ثانیاً، هیچ دینی که کامل و بی عیب باشد، وجود ندارد و لذا چنان نیست که اگر کسی از دین آباء و اجدادی اش گریزان شد، بدیل بهتری برایش باشد.
🔹ثالثاً، بالیدن در یک دین باعث می گردد، انس و الفتی نسبت به آن پیدا شود و فرهنگ دینی در تار و پود زندگی ریشه بدواند و لذا اعراض از دین، بسان این است که خانه ای را که در آن زندگی می کنیم، ویران سازیم و خود را بی خانه کنیم. چنین کاری باعث خلأ روانی می گردد.
🔹رابعاً، ما در یک جامعه دینی زندگی می کنیم و تعصبات حاکم بر جامعه باعث می شود، حقوق اجتماعی دین گریز تضییع گردد و کسی که تمایل دارد در وطن خود زندگی کند، با مشکل مواجه شود.
https://www.tgoop.com/dineaqlani

BY دین عقلانی | جعفر نکونام


Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/67

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Write your hashtags in the language of your target audience. To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. To delete a channel with over 1,000 subscribers, you need to contact user support But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered."
from us


Telegram دین عقلانی | جعفر نکونام
FROM American