tgoop.com/dineaqlani/856
Last Update:
🔶 نقد دین، آری یا خیر؟
✅ جعفر نکونام 25 مرداد 1402
▫️ص 1 از 2
یادداشت حاضر در پاسخ به این سؤال محوری است که آیا نقد دین جایز است یا نه. البته در ذیل این سؤال، سؤالات دیگری هم مطرح شده است که اینک به آنها پرداخته میشود.
✳️ سؤال
🔸جالب این هست که در ادیان به کرات به اندیشه و تفکر و عقلانیت توصیه شده؛ اما آیا انسان اندیشمند مجاز هست، نتیجۀ تفکرات و اندیشههاش خلاف کتب و روایات دینی باشه و احیاناً در صحت اونها شک کنه یا اینکه تفکر و تعقل توصیه شده در کتب، همیشه باید نتیجهای در جهت تأیید و تصدیق احکام و آموزههای دینی داشته باشه؟ یعنی اینکه خود دین آیا اجازۀ نقد خودش رو به منتقدین میده یا اینکه در بطنش یک دیکتاتوری نرم ساری و جاری هست؟
🔸اینکه پیروان مکاتب الهی به اونها آسیب زدن در اون تردیدی نیست؛ اما آنچه سؤال بنده هست، اینه که اون اصل و سرچشمه رو وقتی با نگاه عقلانی و منطقی و از دید یک نفر خارج از دین و با دیدگاه بروندینی نگاه میکنیم، آیا نسخۀ قابل پذیرش و اتکایی هست؟
🔸آیا روشنفکران دینی حداقل بین خودشون به یک تفاهم و اجماعی در باب موضوعات شبههانگیز رسیدند؟
🔸اساساً آیا مطرح کردن شبهات و بحث و بررسی پیرامون اونها حاصلی داره یا فقط وقت تلف کردن و هدر رفت انرژی هست؟
🔸اینها سؤالاتی هست که پاسخ اونها متعاقباً سوالات دیگری رو ایجاد میکنه که میشه بهش پرداخت.
🔸گاهی فکر می کنم کاش هیچ پیامبری ارسال نمیشد و انسانها با فطرت الهیشون راه رو پیدا میکردن
یا اینکه به صورت خیلی محدود این اتقاق میافتاد و مثلاً یکی دو پیامبر اون حرف و رسالت اصلی رو به صورت موجز و خلاصه میرساندند و دیگه ادامه پیدا نمیکرد تا این همه جنگ و خونریزی هم در پی نمیداشت
یا اینکه اگر ۱۲۴۰۰۰ تا اومده، یکی هم برای عصر حاضر میاومد تا پیام خدا برای این زمان و مکان و ادمها هم ابلاغ میشد.
خانم وسمقی هم تئوری مسیر پیامبری شون پاره ای از سوالات رو پاسخ میده اما سوالات بی پاسخ بسیار زیادی ایجاد میکنه.
کلاً از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود، خداوند خودش آخر و عاقبتمون رو به خیر کنه انشالله
❇️ پاسخ
من پاسخ به این سؤالات را ذیل عناوینی که در پی میآید، به روش پدیدارشناسانه بیان میکنم:
1️⃣ صامت بودن متن دینی نسبت به نقد
▪️از امام علی(ع) نقل است که در داستان حَکَمَین فرمود: هذَا الْقُرْآنُ إِنَّما هُوَ خَطٌّ مَسْتُورٌ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ لَا يَنْطِقُ بِلِسانٍ وَ لَابُدَّ لَهُ مِنْ تَرْجُمانٍ، وَ إِنَّما يَنْطِقُ عَنْهُ الرِّجَالُ؛
▫️اين قرآن، خطوطى است كه در ميان دو جلد مستور و پنهان شده است با زبان سخن نمى گويد و نيازمند به ترجمان است و تنها انسانها مىتوانند از آن سخن بگويند. (نهج البلاغه، خ125)
▪️قريب به اين معنا در جای دیگر چنین آمده است: ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ، ولنْ ینْطِق، ولکِنْ أُخْبِرُکُمْ عنْهُ؛
▫️قرآن را به زبان در بیاورید و البته خودش هرگز به سخن در نمیآید ولی من به شما از آن خبر میدهم. (همان، خ158)
▪️من در اینجا میخواهم از این سخنان امام علی(ع) اینگونه استفاده بکنم که متن دینی صامت است و به ما نمیگوید که آیا آن نقد خودش را اجازه میدهد یا نه؛ بلکه این مفسران متن هستند که سخن در دهانش میگذارند.
▫️لذا یکی ممکن است، بگوید، دین هرگز چنین اجازهای را به هیچ بشری نمیدهد؛ چون دین هیچ عیبی ندارد که کسی بخواهد آن را نقد کند؛ از این رو، هرکه هم عیبی در دین میبیند، از نقصان عقلش است.
▫️اما یکی دیگر ممکن است، بگوید، چه ما قایل باشیم که دین اجازۀ نقد خودش را داده یا نداده، آنچه عملاٌ اتفاق افتاده، این است که هرگاه متن دینی با عقل بشری تعارض پیدا کرده است، خود علمای دینی متن دینی را به نفع عقل بشری تأویل کردند و این نوعی نقد زیرپوستی دین است که خود علمای دینی به آن دست زدهاند یا وقتی که علمای دینی حکم میکنند که فلان حدیث جعلی یا غیر موثق است، به واقع متن دین را نقد میکنند، اگرچه در ظاهر میگویند که آن به دین تعلق ندارد و به نام دین جعل شده است. به هر حال، آنان اسم نقد را بر زبان نمیآورند؛ اما رسم نقد را پیاده میکنند.
پس باید گفت که عملاً نقد دین اتفاق افتاده است ولو آن که علمای دینی در ظاهر از ممنوعیت آن سخن گفته باشند.
🟡 ادامه در صفحۀ بعد
BY دین عقلانی | جعفر نکونام
Share with your friend now:
tgoop.com/dineaqlani/856