tgoop.com/dinoeqtesad/4835
Last Update:
✅ آیا شرکتهای ایرانی میتوانند رشد کنند؟
👈 یکشنبه 18 آذر 1403 موسسه دین و اقتصاد میزبان آقای «عظیمیپور» از مدیران با سابقه کشور و نویسنده کتاب «برآیند صفر» بود تا از تجربه خود در مدیریت شرکتهای دولتی (عمومی) و ماجرای کتابش بگوید. وی در ارائه خود تلاش کرد تا حواشی مدیریت شرکتها در ایران را مورد توجه قرار داده و با نگاهی نهادگرایانه به موضوع بپردازد.
عظیمیپور در بازخوانی تجربه خود از مدیریت شرکت «کربن ایران» در سالهای 1384 تا 1387 گفت که طی آن شرکت را سودآور اداره کرده بود اما بدلیل تصمیمات سهامدار عمده از شرکت جدا شد و اینکه سالها بعد که صورتهای مالی شرکت را بررسی کرده است دیده که شرکت در طول سالهای بعد او با نوسان در اداره روبرو شده و درنهایت نسبت به دوره او سودآوریاش افت کرده است. او نوسانات را در شرکتهای دیگر هم تجربه کرده و وقتی تجربههای مشابه را کنار هم میگذارد به این نتیجه میرسد که کتاب «برآیند صفر» را روی همین نوساناتی که مانع از انباشت و پیشروی شرکتهای دولتی است بنویسد. شرکتهایی که بهجای رشد درحال درجا زدن هستند
عظیمیپور تاریخچه شکلگیری «کمپانی» را به خیلی قبلتر از تصویب حقوق آن نسبت داد. به روایت وی، «کمپانی» اولین بار در ایران در 1261 با نام «کمپانی امنیه» توسط حاج کاظم نامی تاسیس شد درحالی که قانون تجارت ایران در 1311 به تصویب رسید. تا اینجا میتوان روایتی بازارگرا از شکلگیری کمپانی ارائه داد که طی آن، نهادها (سازمانهای جدید) در پاسخ به تقاضای بازار شکل گرفتند.
کمی جلوتر اما وی بنوعی از حک شدگی بازار در جامعه بحث کرد. در روایت وی کمپانیها در ایران به دو شکل تشکیل شدند، یکی توسط خارجی که در راس آنها بانکها بودند و برای اعطای وام به دربار و سلطه بر کشور تشکیل شدند و در مقابل «اسلامیه»ها که وجوه ایدئولوژیک قوی داشتند و ابزاری برای حمایت از تولید ملی و تشویق خرید کالای ایرانی در مقابل کالاهای خارجی و روسی و انگلیسی بودند.
وی از کارگاههای قندریزی یزد نام برد که در مقابل قند انگلیسی تاسیس شدند و البته کم کیفیت بودند. در این دوره کارخانهای در کهریزک تاسیس شد و اشتباهاتی در مکانیابی و ... موجب شد تولید آن کیفیت خوبی نداشته باشد، با این وجود همین «اسلامیهها» که تبلیغات گستردهای برای مصرف این قند راه انداختند موجب شدند تا سهم بازار قند انگلیسی کاهش یابد و در نهایت انگلیسیها برای بازپسگیری سهم خود در بازار، شایعه کردند که هر کس این قند را بخورد میمیرد و حتی 4 نفر را هم در تابوت گذاشتند تا نمایششان کامل شود. بنابراین این کمپانیها وجه مهمی در حمایت از تولید ملی داشتند.
وی شکل دیگر حک شدگی و اهمیت نهادها را در قالب فرایند جدایی مالکیت و مدیریت در ایران توضیح داد. به بیان او، شرکتهای ما بصورت خانوادگی تاسیس شدند اما اقتضائات بازار و نیاز به مدیریت حرفهای موجب جدایی تدریجی مالکیت و مدیریت و استخدام مدیران حرفهای شد. با این وجود به موازات این مسئله بحث حکمرانی شرکتی مطرح شد که هنوز در ایران معضل است و یکی از جوانب آن نسبت نهادهای عمومی سهامدار شرکتهای دولتی و مدیران منتصب در شرکتها است. در ایران برای دفاع از حقوق سهامدار با سهام کمتر از یک سوم کل سهمها، هیچ قانون حفاظت از منافعی وجود ندارد. همچنین هیچ رویهای برای انتصاب مدیر حرفهای وجود ندارد.
همچنین شکل دیگر اثر نهادها بر عملکرد سازمانها را وی در قالب «هزینههای نمایندگی» در ایران توضیح داد. در ایران نهادهای مختلفی نظارت بر عملکرد شرکتهای دولتی را برعهده دارند. به تعبیر وی، بزرگشدن بخش نظارت در شرکتها موجب تحمیل هزینههای بسیاری است بدون اینکه مابه ازاء مشخصی در سود شرکتها داشته باشد. بطور مثال وی از تجربه خود در شستا گفت، در حالی که اواخر دهه 1370، تنها یک حراست مرکزی با یک کارمند در هر شرکت وجود داشت، الان بعضاً ساختمانی با چند پرسنل و تجهیزات و ... در هر شرکت مستقر هستند که هزینههای آنها تبدیل به هزینههای سربار شرکتها شده و نکته مهم اینکه تاثیری بر کاهش تخلفات نداشتهاند.
در مجموع عظیمیپور نتیجه محیط نهادی فعلی را بر عملکرد شرکتها، «برآیند صفر» میداند یعنی محیطی که مدیران لایق را منصوب نمیکند یا هزینههای اداره بنگاه را مدام افزایش میدهد و در نتیجه شرکتها در حالت خوشبینانه در جا میزنند. تجربه عظیمی پور را امروز که ما در حفظ تاسیسات زیربنایی خود در تامین آب، برق و گاز ناتوان هستیم، شاید بیش از هر زمان دیگر حس میکنیم. ناتوانی در سرمایهگذاری، حفظ سرمایههای زیربنایی و انطباق تولید و مصرف با یکدیگر در طول زمان موجب در جا زدن و حتی پسرفت در این حوزه شده است.
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
@dasneveshtha
BY موسسه مطالعات دین و اقتصاد
Share with your friend now:
tgoop.com/dinoeqtesad/4835