دیوارنوشت
Photo
از جناب عطیّه عوفی و إبن عباس و در نَقلی هم از ابن مسعود «که هر سه نفر از کسانی بودهاند که بسیاری از تفاسیر و شأن نزول آیات را از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیرالمومنین علیهالسلام مشافهتاً دریافت کردهاند» نقل شده است:
«وَالْفَجْرِ» هُوَ فَجْرُ أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ المُحرّم.
«مراد از -وَالْفَجْرِ- در آیه شریفه، فجر اولین روز از ماه محرم است. که خدای متعال به آن و ده شب دیگر، قسم خورده است.»
«وَ لَیالٍ عَشْرٍ» هِيَ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنَ الْمُحَرَّمِ، الَّتِي عَاشِرُهَا يَوْمُ عَاشُورَاءَ.
«مراد از این ده شب، ده شب اول از ماه ماهِ محرم است که روز دهم آن روز عاشوراست.»
#الجامعلأحکامالقرآن_قرطبی/ق۷، ج۲۰ص ۳۸
پ.ن: انشاءالله ماه محرمی پُر از اشک و معرفت داشته باشیم.
«وَالْفَجْرِ» هُوَ فَجْرُ أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ المُحرّم.
«مراد از -وَالْفَجْرِ- در آیه شریفه، فجر اولین روز از ماه محرم است. که خدای متعال به آن و ده شب دیگر، قسم خورده است.»
«وَ لَیالٍ عَشْرٍ» هِيَ الْعَشْرُ الْأُوَلُ مِنَ الْمُحَرَّمِ، الَّتِي عَاشِرُهَا يَوْمُ عَاشُورَاءَ.
«مراد از این ده شب، ده شب اول از ماه ماهِ محرم است که روز دهم آن روز عاشوراست.»
#الجامعلأحکامالقرآن_قرطبی/ق۷، ج۲۰ص ۳۸
پ.ن: انشاءالله ماه محرمی پُر از اشک و معرفت داشته باشیم.
باز در تأکیدی که از جانب امام صادق علیهالسلام بر قرائت سوره مبارکه «فجر» آمده است، لسان روایت همینگونه است:
إقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ
«سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید، زیرا آن سوره، سوره امام حسین علیهالسّلام است. به آن سوره "کمال اشتیاق" را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند!»
در ادامه امام صادق علیهالسّلام فرمودند:
...فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ.
«هر که بر خواندن سوره فجر مداومت کند، در بهشت با سیدالشهداء صلوات الله علیه در درجه همان حضرت خواهد بود.»
#کنز_الفوائد/ص۳۸۶
إقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ
«سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید، زیرا آن سوره، سوره امام حسین علیهالسّلام است. به آن سوره "کمال اشتیاق" را داشته باشید، خدا شما را رحمت کند!»
در ادامه امام صادق علیهالسّلام فرمودند:
...فَمَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرِ کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ.
«هر که بر خواندن سوره فجر مداومت کند، در بهشت با سیدالشهداء صلوات الله علیه در درجه همان حضرت خواهد بود.»
#کنز_الفوائد/ص۳۸۶
دیوارنوشت
+زینب حیاتِ روضههایِ کربلاست!
+یه زاویهای هست توی روضه، آسمون پیداست، دوست دارمش، مثل محل اتصاله! حبل المتین!
+گله؟ ما معتقد به، «او راست قامت است و همه خلق مایلش...سوی کدام بنده کند میل تا دلش. در ساحتی که عرض نیاز است نیستی، مقتول تو چرا که ننازد به قاتلش؟!» هستیم. پس خوشا :)
+لقد،كنت،اخيط،جراحك،في،صلاتي.
«من در نمازهايم زخمِ تو را دوختهام...»
«من در نمازهايم زخمِ تو را دوختهام...»
+وِ رَأيتُ فِي حُب الحُسَين نجاتي.
«و در عشقِ حسین رستگاری
خود را دیدم.»
«و در عشقِ حسین رستگاری
خود را دیدم.»
حاولت
أن تجعل مني
أمیرة في قصرك الثلجي
لكنني فضلت أن ابقى
صعلوكة في براري حريتي!
«تو خواستی
شَهبانویت باشم
در قصرِ یخیات
من اما،
ترجیح دادم،
ولگردی باشم
در بیابانهایِ آزادی* خویش.»
#غاده_السمان
@divar_neveshtha
أن تجعل مني
أمیرة في قصرك الثلجي
لكنني فضلت أن ابقى
صعلوكة في براري حريتي!
«تو خواستی
شَهبانویت باشم
در قصرِ یخیات
من اما،
ترجیح دادم،
ولگردی باشم
در بیابانهایِ آزادی* خویش.»
#غاده_السمان
@divar_neveshtha
وكُنتُ أُطعمهُ قمحَ فُؤادي براحتي،
عجبًا كيفَ باتَ يُرضيهِ فُتات الطريق؟
«من با دستانِ خود
دانهی دلم را نثارش میکردم،
شگفتا! چگونه ریزههایِ افتاده بر خاک،
او را خشنود میساخت؟»
#محمود_درويش
@divar_neveshtha
عجبًا كيفَ باتَ يُرضيهِ فُتات الطريق؟
«من با دستانِ خود
دانهی دلم را نثارش میکردم،
شگفتا! چگونه ریزههایِ افتاده بر خاک،
او را خشنود میساخت؟»
#محمود_درويش
@divar_neveshtha
دیوارنوشت
Photo
تُنسیٰ کَأنَّکَ لَمْ تَکُن
تُنسی کَمَصرعِ الطائرٍ
کَکَنیسَةٍ مَهجورةٍ
تُنسی کَحُبِّ عابرٍ
وكوردة في الريح
و کَوَردَةٍ فی الثَلج
تُنسی أنا لِلطَریق
هُناکَ مَن سَبَقَتْ خُطاهُ خُطاي
مَن أملیٰ رُؤاهُ عَلیٰ رُؤاي
هُناکَ من نَثَرَ الکَلامُ علیٰ سَجیَّتِه
لِیَعبرَ فی حکایة
أو یضيءَ
لِمَن سَیأتی بَعدَهُ
أثراً غنائیاً و جِرسا
تُنسیٰ کَأنَّک لَم تَکُن
شَخصاً و لا نَصّاً
و تُنسیٰ
أمشی عَلیٰ هَدْیِ البَصیرَة
رُبَّما أُعْطی الحکایةَ
سیرةً شخصیَّةً
فَالمُفرداتُ تَقودني و أقودَها
أنا شکلها
و هی التجلّیَ الحُرُّ
لٰکِن قیلَ ما سَأقول
یَسبِقُني غَدٌ ماضٍ
أنا مَلِکُ الصَدیٰ
لا عَرشَ لی
الّا اَلهَوامُش
فالطَریقُ هو الطَریقةُ
رُبّما نَسِيَ الأوائلُ
وَصفَ شیءٍ ما
لأوقَظَ فیهِ
عاطفة و حِسّا
تُنسی کَأنَّک لَم تَکُن
خَبراً و لا أثَراً
و تُنسی
أنا للطَریق
هناکَ مَن تَمشي
خُطاهُ عَلی خُطای
و مَن سَیَسبِقُنی الیٰ رؤیای
مَن سَیَقولُ شِعراً
فی مدیحِ حدائِقِ
مَنفیٰ أمامَ البَیت
حُرّاً مِن غَدی المَقسوم
مِن غَیبی و مِن دُنیاي
حُرّاً مِن عِبادة أمس
مِن فِردَوْسیَ الاَرضی
حُرّاً مِن کِنایاتی و مِن لُغَتی
فَأشهَدُ:
أنَّنی حُرٌّ و حَیٌ
حینَ أُنسی...
«فراموش میشوی،
گویی که هرگز نبودهای!
مانند مَرگِ یک پرنده
مانند یک کنیسهیِ متروکه
فراموش میشوی!
مثل عِشق یک رَهگذر
و مانند "گل" به دستِ باد
و مانند گل میانِ بَرف
فراموش میشوی
من برایِ "جاده" هستم،
آنجا که قدمهایِ دیگران "از من" پیشی گرفته
کسانی که رؤیاهایشان به رؤیاهایِ من دیکته میشود
جایی که کلام را به خُلقی خوش تزیین میکنند
تا به "حکایتها" وارد شود
یا روشنایییی باشد
برایِ آنها که دنبالش خواهند کرد
که اثری تغزلی خواهد شد
و "خیالی"
فراموش میشوی گویی
که هرگز نبودهای!
آدمیزاد باشی
یا "متن"
فراموش میشوی
فراموش میشوی
گویی که هرگز نبودهای
خبری بوده باشی و یا "رَدّی"
فراموش میشوی!
من برایِ جاده هستم
"آنجا که" رَدپای کسان بر رَدپای من وجود دارد
کسانی که رؤیایِ من را "دنبال" خواهند کرد
کسانی که شعری
در مدحِ "باغهایِ تبعید"
بر درگاه خانهها خواهند سرود
آزاد باش از فردایی که میخواهی
از دنیا و آخرت
آزاد باش از عبادتهایِ دیروز
از بهشتِ بَر رویِ زمین
آزاد باش از "استعارات" و واژگانِ من
تا شهادت دهم:
همچنان که "فراموش میکنم"
زنده هستم و آزادم.»
#محمود_درویش
@divar_neveshtha
تُنسی کَمَصرعِ الطائرٍ
کَکَنیسَةٍ مَهجورةٍ
تُنسی کَحُبِّ عابرٍ
وكوردة في الريح
و کَوَردَةٍ فی الثَلج
تُنسی أنا لِلطَریق
هُناکَ مَن سَبَقَتْ خُطاهُ خُطاي
مَن أملیٰ رُؤاهُ عَلیٰ رُؤاي
هُناکَ من نَثَرَ الکَلامُ علیٰ سَجیَّتِه
لِیَعبرَ فی حکایة
أو یضيءَ
لِمَن سَیأتی بَعدَهُ
أثراً غنائیاً و جِرسا
تُنسیٰ کَأنَّک لَم تَکُن
شَخصاً و لا نَصّاً
و تُنسیٰ
أمشی عَلیٰ هَدْیِ البَصیرَة
رُبَّما أُعْطی الحکایةَ
سیرةً شخصیَّةً
فَالمُفرداتُ تَقودني و أقودَها
أنا شکلها
و هی التجلّیَ الحُرُّ
لٰکِن قیلَ ما سَأقول
یَسبِقُني غَدٌ ماضٍ
أنا مَلِکُ الصَدیٰ
لا عَرشَ لی
الّا اَلهَوامُش
فالطَریقُ هو الطَریقةُ
رُبّما نَسِيَ الأوائلُ
وَصفَ شیءٍ ما
لأوقَظَ فیهِ
عاطفة و حِسّا
تُنسی کَأنَّک لَم تَکُن
خَبراً و لا أثَراً
و تُنسی
أنا للطَریق
هناکَ مَن تَمشي
خُطاهُ عَلی خُطای
و مَن سَیَسبِقُنی الیٰ رؤیای
مَن سَیَقولُ شِعراً
فی مدیحِ حدائِقِ
مَنفیٰ أمامَ البَیت
حُرّاً مِن غَدی المَقسوم
مِن غَیبی و مِن دُنیاي
حُرّاً مِن عِبادة أمس
مِن فِردَوْسیَ الاَرضی
حُرّاً مِن کِنایاتی و مِن لُغَتی
فَأشهَدُ:
أنَّنی حُرٌّ و حَیٌ
حینَ أُنسی...
«فراموش میشوی،
گویی که هرگز نبودهای!
مانند مَرگِ یک پرنده
مانند یک کنیسهیِ متروکه
فراموش میشوی!
مثل عِشق یک رَهگذر
و مانند "گل" به دستِ باد
و مانند گل میانِ بَرف
فراموش میشوی
من برایِ "جاده" هستم،
آنجا که قدمهایِ دیگران "از من" پیشی گرفته
کسانی که رؤیاهایشان به رؤیاهایِ من دیکته میشود
جایی که کلام را به خُلقی خوش تزیین میکنند
تا به "حکایتها" وارد شود
یا روشنایییی باشد
برایِ آنها که دنبالش خواهند کرد
که اثری تغزلی خواهد شد
و "خیالی"
فراموش میشوی گویی
که هرگز نبودهای!
آدمیزاد باشی
یا "متن"
فراموش میشوی
فراموش میشوی
گویی که هرگز نبودهای
خبری بوده باشی و یا "رَدّی"
فراموش میشوی!
من برایِ جاده هستم
"آنجا که" رَدپای کسان بر رَدپای من وجود دارد
کسانی که رؤیایِ من را "دنبال" خواهند کرد
کسانی که شعری
در مدحِ "باغهایِ تبعید"
بر درگاه خانهها خواهند سرود
آزاد باش از فردایی که میخواهی
از دنیا و آخرت
آزاد باش از عبادتهایِ دیروز
از بهشتِ بَر رویِ زمین
آزاد باش از "استعارات" و واژگانِ من
تا شهادت دهم:
همچنان که "فراموش میکنم"
زنده هستم و آزادم.»
#محمود_درویش
@divar_neveshtha
ما بدي تقرب ليي
وتسلم عادي عليي
كأني حدا عرفتو
وخلصت الخبرية.
«دیگه نمیخوام نزدیکم باشی
یا حتی یه سلام معمولی بهم بکنی
به عنوان کسی که یه روزی میشناختی
ختم داستان.»
#أغاني/الیسا
@divar_neveshtha
وتسلم عادي عليي
كأني حدا عرفتو
وخلصت الخبرية.
«دیگه نمیخوام نزدیکم باشی
یا حتی یه سلام معمولی بهم بکنی
به عنوان کسی که یه روزی میشناختی
ختم داستان.»
#أغاني/الیسا
@divar_neveshtha
تشبهينَ الهويّة حينَ أكونُ غريبًا.
«وقتی من غریبم
تو شبیه هویَت میشوی.»
#محمود_درویش
@divar_neveshtha
«وقتی من غریبم
تو شبیه هویَت میشوی.»
#محمود_درویش
@divar_neveshtha
ما نفعُ ركضِكَ
إذا كنتَ في الطَّريق الخطأ
يا عزيزي: الاتجاه أهمّ من السُّرعة!
«دویدنت به چه کار آید
وقتی در مسیر اشتباه هستی؟!
عزیزِ من: سمت وسو مهمتر از شتاب است!»
#عربیات
@divar_neveshtha
إذا كنتَ في الطَّريق الخطأ
يا عزيزي: الاتجاه أهمّ من السُّرعة!
«دویدنت به چه کار آید
وقتی در مسیر اشتباه هستی؟!
عزیزِ من: سمت وسو مهمتر از شتاب است!»
#عربیات
@divar_neveshtha
كلي جرحٌ مفتوح
وهذا العالم
قطعة ليمون.
«تمامِ من زخمی باز است
و این جهان
تکهای لیمو.»
#عربیات
@divar_neveshtha
وهذا العالم
قطعة ليمون.
«تمامِ من زخمی باز است
و این جهان
تکهای لیمو.»
#عربیات
@divar_neveshtha
+الحُسَين حكاية لا تنتهي...
«حسین تنها حکایتیست که پایان ندارد..!»
«حسین تنها حکایتیست که پایان ندارد..!»