Telegram Web
🔺
تبریز سَنین، یک سامانهٔ ساده ولی مهم برای افکارسنجی و نظرخواهیِ مستمر از شهروندان تبریزی‌ست. کارشناسان مرکز پژوهش‌های شورای شهر، برای اینکه خروجی این سامانه، قابل اعتماد باشد خیلی وقت گذاشته‌اند.
برای اینکه وارد شوید و ثبت‌نام کنید، خیلی وقتتان گرفته نمی‌شود. لطفاً ما را در تکمیل این ایده یاری کنید.
هر دو قالب موبایلی و تحت وب، قابل استفاده است.
از نشانی زیر، می‌توانید دریافت و نصب کنید:
👇
https://tabrizsanin.ir

#تبریز_سنین
#مرکز_پژوهشهای_شورای_شهر_تبریز
@ebteda_ir
🔺
بخشی از نتایج یک پژوهش در «مرکز پژوهش‌های شورای شهر تبریز» را با عنوان «ارزیابی آثار اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و کالبدی مسیرگشایی خیابان ایده‌لو» مشاهده می‌کنید.
مسیرگشایی این خیابان، اواسط دههٔ ۸۰ به پایان رسید.
ما از پژوهشگر خواسته بودیم شاخص‌های اساسی مربوط به بافتِ پیرامون این خیابان را قبل و بعد از مسیرگشایی ارزیابی و مقایسه کند. یافته‌ها نشان می‌دهد اغلب شاخص‌های اقتصادی، کالبدی، زیست‌محیطی و اجتماعی و فرهنگی با انجام مسیرگشایی، بهبود یافته‌اند.
تبریزی‌ها، محلهٔ #ایده‌لو را می‌شناسند. اینجا یکی از نمادهای محرومیت در تبریز بوده است. خیابان جدیدالاحداث، شبکهٔ معابر شهر را تکمیل کرد، اما مهم‌ترین تاثیرش را در بهبود کیفیت زندگی مردم در یک محدودهٔ بزرگ نشان داد. بخشی از بافت، بصورت مستقیم و بخشی غیرمستقیم، تحت تاثیر این پروژه قرار گرفتند؛ صدها واحد مسکونی جدید احداث شد. ارزش منطقه‌ای رشد پیدا کرد و جمع زیادی از محرومان، توانستند تحرک صعودی داشته باشند.
همین یک پژوهش نشان می‌دهد که در برخی مناطق، مدیریت شهری چگونه می‌تواند مداخلهٔ موثر و بهبوددهنده داشته باشد.
@ebteda_ir
🔺 کنش‌گر یا ماشین موضع‌گیری؟

فضای مصرف‌زدهٔ رسانه، آدمی را به #ماشین‌_موضع‌گیری تبدیل می‌کند، آن‌چنان‌که اگر احیانا‍ً نسبت به یک موضوعِ ولو کم‌اهمیت، واکنشی نشان ندهید، احساس گناه به شما دست می‌دهد.
ابتلا به تکرر موضع‌گیری، نظام ذهنی و عصبی را چنان متلاشی می‌کند که ناتوان از هر تحلیلی می‌شوید و اراده‌تان را در ورود تبیینی و عمیق به مسائل اساسی از دست می‌دهید.
فشار اخلاقی حلقه‌های رفاقتی و همچنین تلهٔ حیثیتیِ مخالفین، در تبدیل افراد به ماشین موضع‌گیری موثر است.
آنها دوست دارند در هر چیزی که آنها به صورت هیجانی یا بخشنامه‌ای، مامور به واکنش نسبت به آن شده‌اند، شما هم واکنش نشان دهید و اگر احیاناً حال و مجال واکنش مطلوبشان را نداشته باشید، محکومید به تحمل فشار اخلاقی و روانی و حیثیتی آنها.
حرف می‌گذارند در دهانتان و فشار می‌آورند که «زود باش موضع‌ بگیر...»!
تازگی هم دستاویزی یافته‌اند به نام #کنشگری و اسم موضع‌گیری‌های باسمه‌ای را گذاشته‌اند کنش‌گری!
کنش‌گری یک امر اجتماعی، مسئولانه و اندیشیده است و اعتیاد به موضع‌گیری، راهی برای فرار از مسئولیتِ اندیشیدن. ماشین‌های موضع‌گیری، با انبوه موضع‌گیری‌های خود، توهم تعهد اجتماعی می‌گیرند و ارضا می‌شوند.
در چنین شرایطی، صیانت از استقلال رای و فکر و موضع، کار دشواری‌ست اما اگر اتفاق بیفتد، موجب رشد آدمی‌ می‌شود.
@ebteda_ir

▫️سرگشاده با استاندار محترم آذربایجان‌شرقی
🔺حاشیهٔ تبریز، سرمایهٔ مغفول توسعهٔ شهر است

سلام علیکم
دولت‌های مختلف، برای غلبه بر نیازِ انباشت‌شدۀ مسکن، طرح‌های متعددی را دنبال کرده‌اند. وجه مشترک همۀ این طرح‌ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی و بکر در اطراف شهرها بوده است. این رویکرد، همچنان معتبر است، آنچنان‌که برنامۀ هفتم توسعه نیز وزارت راه و شهرسازی را مکلف کرده تا طی پنج سال، ۳۳۰ هزار هکتار زمین برای #تولید_مسکن، تامین نماید.
توسل به چنین ایده‌ای در برخی نقاط کشور، گریزناپذیر است و راهی جز بهره‌برداری از زمین‌های جدید در اطراف شهرها نیست، اما کلانشهر تبریز، وضعیت متمایزی از این حیث دارد. صدها هکتار بافت مستعد و آمادۀ داخل شهر (ناکارآمد و فرسوده) به عنوان ظرفیت تولید مسکن جدید وجود دارد که فعال‌سازی این ظرفیت بزرگ، با موانع عدیده و محدودیت‌های مختلف روبروست. این موانع و محدودیت‌ها، ضمن اینکه موجب تعمیق و بازتولید محرومیت و نابرابری در بافت وسیعی از شهر می‌شود، اتلاف یک سرمایۀ بزرگ شهری را نیز به دنبال دارد.
در حالی‌که دولت با تمام قوای خود، با تقبل هزینه‌های گزاف، در جستجوی اراضی قابل بارگذاری در اطراف شهرهاست، مناطق هویتمند شهر تبریز، به دلیل نگاه صلب و غیرتحولی در بخش‌های مختلف و وجود برچسب #سکونتگاه_غیررسمی بلااستفاده مانده است.
نگاهی به وضعیت بافت موسوم به حاشیۀ تبریز، عبرت‌آموز است. این منطقۀ وسیع، بر اساس برآوردهای خوشبینانه و بدبینانه، بین 2000 تا 3000 هکتار مساحت دارد. این بافت، اغلب زیرساخت‌های اصلی و حیاتی زندگی شهری (آب، برق، گاز، شبکۀ فاضلاب، مخابرات، معابر، کاربری‌های عمومی و...) را در خود دارد؛ از این رو می‌تواند با کمترین هزینه، به هستۀ اصلی توسعه و آبادانی شهر تبدیل شود و بار اصلی تامین مسکن و ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای این بخش را بر دوش کشد. اما بسیار اندوهبار است که بخش‌های قابل توجهی از این منطقهٔ بزرگ، با این دستاویز که در اراضی ملی شکل گرفته‌اند، سال‌هاست از چرخۀ توسعه خارج شده و نقش قابل اعتنایی در اقتصاد بخش مسکن شهر تبریز ندارند.
اتفاق جدیدی که در منطقۀ حاشیۀ شمالی تبریز رخ داده، احداث خیابان 45 متری شهید آل هاشم (انقلاب) است که بعد از رکودی طولانی، در دورۀ شورای ششم، فعال شد و با هزینه‌ای چشمگیر در آستانۀ اتمام است. کمترین انتظار از چنین طرح عمرانی بزرگی این است که موجب نوسازی و آبادانی و تحول در بافت پیرامون شود. این تحول، نوعاً در قالب نوسازی و بازسازی مساکن قابل تصور است. امری که قطعاً موجب رونق ساخت‌وساز قانونمند و باکیفیت می‌شود. به زبان ساده، در این فرآیند، چند هزار واحد مسکن جدید، با سرمایۀ مردمی و بدون کمترین هزینه برای دولت، احداث می‌شود. لیکن، برچسب سکونتگاه غیررسمی و اعمال مالکیت سفت‌وسختِ دولت برای املاک واقع در این بافت، مانع #صدور_پروانه از سوی شهرداری شده است. ناگفته پیداست که تداوم این وضعیت، چه پیامدهای مخربی به‌دنبال دارد.
برای گشایش در این امر مهم، تدبیر دولت به عنوان ذینفع اصلی اراضی مورد نظر، ضروری است و جنابعالی می‌توانید تسهیلگر این تدبیر باشید. رفع مانع صدور پروانه برای املاک واقع در بافت حاشیۀ شهر، تدبیری با چند کارکرد مهم و اساسی خواهد بود؛ از رونق ساخت‌وساز مسکن گرفته تا ارتقای کیفیت زندگی مردمان رنجدیدۀ این مناطق و در نهایت، بهبود شاخص‌های عدالت اجتماعی بخشی از این تاثیر محسوب می‌شود.
امیدواریم اهتمام و تمرکز جنابعالی و سایر بخش‌های حاکمیتی، این مانع، از پیش پای مردم برداشته شود.

روح‌الله رشیدی
عضو شورای اسلامی شهر تبریز
@ebteda_ir
🔺آیا تنش، ارزش دارد؟!
یک تصویر از شورای شهر تبریز

از آغاز شورای ششم، یک کشاکشِ پیوسته بر سر #تیمداری شهرداری تبریز وجود دارد. قانون، چنین مجوزی را به شهرداری‌ها نداده؛ شهرداری‌ها مکلفند لوازم و زیرساخت‌های #ورزش_همگانی را فراهم کنند تا عموم مردم، امکان ورزش داشته باشند.
همین یک موضوع، باعث #تنش و #درگیری در شورا شده. وقتی یک گروه، نمی‌خواهند به قانون و منطق تن دهند و مدام اصرار می‌کنند که شهرداری باید تیمداری کند، چه باید کرد؟
مانند بچه‌مثبت‌ها نشست و تماشا کرد و موضعی نگرفت تا مبادا مردم ویدیوهای درگیری در شورا را ببینند و بد شود؟!
یعنی مردم به اعضای شورا رای داده‌اند که آنجا دورهمی برگزار کنند و خوش باشند؟
یعنی هیچ چیز در این شهر ارزش درگیری و بگومگو در شورا ندارد؟! حتی اگر یقین داشته باشیم که بخاطر یک اصرار غیرقانونی، میلیاردها تومان از پول مردم به بهانهٔ تیمداری هدر خواهد رفت؟!
این چه طرز تلقی‌ است از جایگاه شورا؟
در شهری که هنوز بسیاری از محلاتش، یک سانتیمترمربع فضای ورزشی حتی در حد زمین خاکی ندارند چه کسی می‌تواند به اتلاف منابع نایاب این شهر به بهانهٔ تیمداری شهرداری رضایت دهد؟
ما می‌گوییم شهرداری برای استعدادیابی در محلات و آموزش و ورزش همگانی هزینه کند. ورودش به ورزش حرفه‌ای و تیمداری، موجب انحراف از وظیفهٔ اصلی شهرداری در تامین امکانات ورزش همگانی می‌شود. نیاز به سطح حرفه‌ای و تیمداری را باید بخش خصوصی پاسخ دهد. عده‌ای از اعضای شورا و شهردار، با این دیدگاه مخالفند و اصرار دارند که شهرداری خودش باید تیم داشته باشد و فعالیت حرفه‌ای کند!
خب؛ حالا اگر در برابر این اصرار عجیب‌وغریب بایستیم و مخالفت خودمان را ولو کمی با صدای بلند ابراز کنیم کار خیلی زشتی کرده‌ایم؟!
عجیب است واقعاً!

#شورای_شهر_تبریز
#شهرداری_تبریز
#تیمداری
@ebteda_ir
🔺تنش در شورا!
▪️این قسمت: شهرداری و حمایت‌های فرهنگی و هنری‌اش

در جلسهٔ اخیر شورا، برای لحظاتی صدایم بلند شد و نسبت به ذلیل‌انگاری شورا اعتراض کردم. ویدیوی این صحنه بلافاصله با تیترهایی مانند #تنش_در_شورا و... چرخید و خیلی‌ها دلیل این عصبانیت را جویا شدند. موضوع مهمی‌ست، لطفاً چند دقیقه وقت بگذارید و این متن مختصر را مطالعه بفرمایید. 👇

از چندی قبل #شیوه‌نامه_حمایت از توسعهٔ فرهنگ و هنر در شورای شهر تبریز بررسی می‌شود.
اما ماجرای این شیوه‌نامه چیست؟

۱. شهرداری، ارقام قابل توجهی در زمینهٔ فرهنگی، اجتماعی و هنری هزینه می‌کند؛ سال۱۴۰۳ حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان پیش‌بینی شده. تقریباً ۶۰۰ میلیارد برای زیرساخت فرهنگی و ۴۰۰ میلیارد برای برنامه و فعالیت فرهنگی.

۲. جامعهٔ فرهنگی‌وهنری شهرمان، توقع دارد که این هزینه‌کردها #عادلانه و #شفاف باشد. مجموعهٔ شورا و شهرداری، با مراجعات و مطالبات گستردهٔ اصحاب فرهنگ و هنر برای #حمایت و #مشارکت روبروست. پاسخ اصولی، شفاف و قاعده‌مند به درخواست‌ها، کمترین توقع آنها از مدیریت شهری‌ست.

۳. شورا و شهرداری چگونه به این درخواست‌ها پاسخ می‌دهند؟
به شیوه‌های متعارف: مبتنی بر #رایزنی، #چانه‌زنی، مکاتبه، #وساطت، #ارجاع، بررسی توسط مدیران و... .
آیا این شیوه‌ها پاسخگو بوده؟ شاید گاهی پاسخ داده باشد، اما همیشه اینطور نیست و همواره، پرسش‌هایی در این‌باره که «چرا شهرداری از فلان اثر و گروه حمایت کرد یا از بهمان اثر و گروه حمایت نکرد» وجود دارد.

۴. شورای شهر در مقام سیاست‌گذار، مکلف است زمینه‌های حمایت عادلانه و شفاف شهرداری از فعالیت‌های فرهنگی‌و‌هنری را فراهم کند.
کمیسیون فرهنگی-اجتماعی شورا، در فرآیندی طولانی، سازوکاری شفاف و نظام‌مند با #مشارکت و محوریت #ذینفعان_اصلی برای نحوهٔ حمایت شهرداری از هنرمندان و فعالیت‌ها و رویدادهای فرهنگی‌و‌هنری تدوین کرده و برای تصویب به شورا فرستاد. شهردار و گروهی از اعضای شورا با این شیوه‌نامه مخالفند؛ با استدلال‌هایی مانند:
+ وقتی شهرداری خودش می‌داند چه کند، چه نیازی به شیوه‌نامهٔ شوراست؟
+ نباید گذاشت در بودجهٔ شهرداری برای هنرمندان حق ایجاد شود!
+ خود شورا مورد به مورد برای هر درخواست حمایت از سوی هنرمندان تصمیم بگیرد!
و...

۵. سه هفته در صحن شورا بحث شد. با پیش کشیده شدن مباحث فرعی و عجیب‌وغریب، رئیس شورا برای رفع مناقشه، یک هفته فرصت داد تا شهرداری مجدداً نظرات اصلاحی خود را به کمیسیون فرهنگی ارائه کند تا لحاظ شود. چند هفته گذشت اما هیچ نکته‌ای از شهرداری نیامد. این هفته که بررسی ادامهٔ شیوه‌نامه در دستور جلسهٔ شورا قرار گرفت، مدیرعامل سازمان فرهنگی ادعا کرد که شورا چیزی از ما نخواسته! و باید فرصت بیشتری به ما بدهید. او در حالی‌که شیوه‌نامه را در دستانش لوله کرده بود، به‌طرز تحقیرآمیزی گفت: «این شیوه‌نامه را یک کارشناس کمیسیون فرهنگی نوشته!» که یعنی ارزش بررسی ندارد!
این موضع، فارغ از این‌که با هدف سنگ‌اندازی و مانع‌تراشی برای تصویب شیوه‌نامه صورت می‌گرفت، رسماً توهین به شورا بود. کاری که البته قبلاً هم از برخی افراد دیگر هم سر زده و متاسفانه پاسخ درخوری نگرفته‌اند!

۶. این قبیل موضوعات، محک خوبی برای مقایسهٔ دیدگاه‌ها در شورا و شهرداری‌ست.
دیدگاهی که برای شورا شأن #سیاستگذاری قائل نیست و مدام خود را به حاشیه می‌برد و فرعی می‌کند و ترجیح می‌دهد به‌جای سیاست‌گذاری و #نظارت، خود را با شهرداری هماهنگ کند.
و دیدگاهی که نمی‌خواهد شورا را تا سرحدِ #دستگاه_تایید و تصویب و #تجلیل پایین بیاورد و سیاست‌گذاری و نظارت را تعلیق کند و به نظارهٔ عملکرد شهرداری بسنده کند.
بگومگوها دقیقاً بر این اساس اتفاق می‌افتد؛ هرچند بیان‌ها و ادعاها و تبلیغات چیز دیگری بسازد.
@ebteda_ir
🔺
۱. رئیس کانون انجمن‌های صنفی کارگران استان آذربایجان شرقی گفته: جوانان با حقوق ۹ الی ۱۰ میلیون تومان تمایلی برای کار ندارند و ترجیح می‌دهند ۸ ساعت وقت خود را صرفِ کار در کارگاه‌ها و برای #کارفرما نکنند.
۲. یافته‌های مرکز پژوهش‌های شورای شهر تبریز نشان می‌دهد ۵۰ درصد از #دستفروشان تبریز، ماهانه درآمدی بین ۱۵ تا ۲۵ میلیون تومان دارند.
۳. در سال‌های اخیر، گروهی از کارفرمایان، مدام در رسانه‌ها عنوان می‌کنند که «کار هست ولی کارگر نیست» آنها نمی‌گویند دلیل اصلی عدم اقبال جویندگان کار به کار در برخی صنایع و شرکت‌ها، دستمزد ناکافی است.
۴. جویندگان کار، حاضرند مخاطرات، خطرات و دشواری‌های #دستفروشی را به جان بخرند اما درآمدی بیش از دستمزد متعارف قانون کار داشته باشند.
روشن است که اگر نمی‌خواهیم نیروی کار مستعد شهرها، با گرایش به مشاغلی مانند دستفروشی، موجب اختلال! در مدیریت شهرها شوند، باید جاذبهٔ درآمدی در بخش تولید را افزایش داد.
🔴باید از تراکم ۴۸ هکتاری حاشیه‌نشینی تبریز کاسته شود

روح الله رشیدی رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شهری شورای اسلامی کلان‌شهر تبریز در گفت‌و‌گو با خبرنگارSNN TV:

🔸مدیریت شهری با تأخیر به این فهم رسیده که باید پیگیر مسئله حاشیه‌نشینی باشد.

🔸ساکنان این مناطق مردمانی بدون تریبون بوده و برای اثبات حق زیست اولیه سال‌ها در صف بوده‌اند تا شناخته شوند.

🔸حاشیه‌نشینی بخشی از شهر است، اما مولود مجموعه سیاست‌گذاری‌های پیش از انقلاب بوده و مقصر شهروندان نیستند بلکه زمینه ساختاری بوده و اگر بنا بر توسعهٔ شهر باشد، باید باحضور همه نیرو‌های شهر توسعه یاید.

🔸شهر را نباید به دو قطب دارا و ندار تقسیم و قطب ندار را حذف کرد و قطب ندار را مصرف‌کنندگان منفعل خدمات شهری تصور کرد؛ بلکه ظرفیتی بزرگ در خدمت توسعهٔ شهر هستند.

👈🏻مشروح گفتگو را در متن بخوانید

#استانی

🆔 @snntv
آیین رونمایی از کتاب #عبای_گچی

خاطرات شفاهی حجةالاسلام #حسین_قدوسی
مربی و مبلّغ برجسته کشور

🗓️شنبه، ۲۰ بهمن ۱۴۰۳، ساعت ۱۶ الی ۱۸
📍تبریز، خیابان امام خمینی، سینما قدس

🔸محقق: حسین وحیدرضایـی‌نیا
🔸نویسنده: زینب علی‌اشرفی زکی

🔻
www.tgoop.com/tabrizjebhe
aparat.com/tabrizjebhe
@ebteda_ir
🔺دیوارِ دستمزد، کوتاه است!
اسفند است و فصل چانه‌زنی‌های فرساینده بر سر تعیین میزان دستمزد کارگران!
حالا و پس از چند دهه چانی‌زنیِ نفس‌گیر و مثقالی و فضاسازی بی‌حدوحصر برای این موضوع، این تصور ایجاد و تثبیت شده که مهم‌ترین و موثرترین مولفه در قیمت تمام‌شدهٔ کالا و خدمات، دستمزد کارگر است و افزایش متناسب با تورم در میزان دستمزد، موجب تورم و در نتیجه رکود تولید و تعطیلی کارخانه‌ها و‌..‌. می‌شود!
و عجیب اینکه صرفاً در باب دستمزد کارگر است که چنین وسواسی به‌خرج داده می‌شود، وگرنه کجا نشسته‌اند و با همین وسواس و یک‌دندگی، سهم سایر مولفه‌ها همچون هزینه‌های واسطه‌ای را در قیمت تمام‌شده کالا و خدمات بسنجند؟
در همهٔ سال‌های گذشته (مگر یکی دوسال)، با همین رویکرد، مانع افزایش دستمزد متناسب با تورم شده‌اند. و نتیجه‌اش نه رونق تولید، که اتفاقاً آشفتگی و بی‌ثباتی در بخش تولید کشور بوده است. اینکه گاهی برخی کارفرماها می‌گویند «کار هست، کارگر نیست» حرف درستی‌ست، اما آنها نمی‌خواهند بپذیرند که عامل این وضعیت، نه تنبلی و تن‌پروری کارگر، که ناکافی بودن دستمزد و عدم تأمین حداقل معیشت برای کارگران است.
دیواری کوتاه‌تر از دستمزد کارگر پیدا نمی‌کنند. سیاستگذاران حاضر نیستند مرارتِ مواجهه با سایر عوامل را به جان بخرند. سود همه (حتی دلالان) را از حاصل رنج نیروی کار تامین می‌کنند.
با این طرز نگاه به کارگر، تولید را به رکود می‌کشانند.
Forwarded from نامه جمهور
🖋فهرست شماره نهم فصلنامه «نامه‌جمهور» ویژه‌نامه کارگری :
خدا هم کارگر است
📌 تعداد صفحات: 344 صفحه

📎در این شماره می‌خوانیم:
📝سرمقاله: خدا هم کارگر است؛ مسئولیت حاکمیت اسلامی در زمینه حقوق کارگری | حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قنبریان
📝 دیباچه: عقب‌ماندگی در عدالت و آغاز جبران از مسئله کارگری | مجتبی نامخواه

1️⃣فصل اول: مزد

2️⃣فصل دوم: کنش

3️⃣فصل سوم: تشکل

4️⃣ فصل چهارم: مرگ

5️⃣ فصل پنجم: الهیات کار




برای تهیه نامه جمهور مبلغ200 هزارتومان با تخفيف پيش فروش به شماره کارت:
۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳
به‌ نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم
واریز کرده و رسید واریز را به همراه آدرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ يا به ايدي @Jomhour_admin ارسال نمایید

🆔 @nameh_jomhour | نامه جمهور
2025/07/09 05:14:09
Back to Top
HTML Embed Code: