tgoop.com/elahiatik/520
Last Update:
به پزشکیان رأی بدهیم یا نه؟ (۲)
⚠️این یادداشت با هدف جانبداری از نامزدی خاص نوشته نشده، بلکه یک تحلیل سیاسی و انتخاباتی است.
🔸دو پرسش: ۱. اگر به پزشکیان رأی بدهیم و او رئیسجمهور شود، چه سودی برای مردم خواهد داشت؟ ۲. اگر به او رأی ندهیم و رئیسجمهور نشود، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
🔸دربارهٔ پرسش اول، در یادداشت قبل توضیحاتی ارائه کردم و در اینجا بهسراغ پرسش دوم میروم. اگر پزشکیان رأی نیاورد چه میشود؟ طبیعتاً نامزد رقیب رأی میآورد. تفاوتش در این است که اگر نامزد رقیب در این دوره رأی لازم را کسب نکند، احتمالاً در دورههای بعدی رئیسجمهور میشود. مگر انتخابات سال ۱۳۹۶ را فراموش کردهایم؟ در آن زمان، مردم را چنان از آقای رئیسی ترساندند که اگر نیایند و به آقای روحانی رأی ندهند، یک فرد بسیار خطرناک رئیسجمهور خواهد شد. اما همین فردِ بسیار خطرناک چهار سال بعد رئیسجمهور شد. آیا تمام آن تلاشها صرفاً برای چهار سال به تعویق انداختن ریاستجمهوری آقای رئیسی بود؟
🔸پرسش دیگر اینکه دستاورد رأی به دولت آقای روحانی چه بود؟ اگر آن دوران را مثبت ارزیابی میکنید، حتماً به آقای پزشکیان نیز رأی دهید. اما اگر از سر ناچاری یا رأی نیاوردن رقیب میخواهید رأی بدهید، نظر من این است که کارتان حاصلی که فکر میکنید (حتی حداقلی) ندارد. توجه داشته باشید که هماکنون مجلس شورای اسلامی و بعضی نهادهای اساسی دیگر در اختیار رقبای آقای پزشکیان است. در چنین شرایطی، دائماً تنش و درگیری میان قوا پدید خواهد آمد. در همان انتخابات مجلس (۱۴۰۲)، حزب رقیب با مشارکت بسیار پایین به مجلس راه پیدا کرد. آیا بر روی زندگی مردم تأثیری گذاشت؟ پس چرا اکنون گمان میکنید اگر نامزدِ رقیب رأی بیاورد، اوضاع بدتر خواهد شد؟
🔸طرفداران اصلاحات، چه رأی بیاورند چه رأی نیاورند، شکست خواهند خورد و ناامید خواهند شد. اگر رأی بیاورند، در بهترین حالت، دورانی شبیه به دولت آقای روحانی تکرار خواهد شد. فارغ از ارزیابیهای جزئینگرانه، آیا دولت او توانست خواستههای معترضان را تا حد قابل قبولی (از نگاه خود معترضان) برآورده کند؟ و اگر نه، پس چرا دوباره تکرارش میکنند؟ و اگر اصلاحطلبان رأی نیاورند، سرخورده میشوند که چرا دوباره یا چندباره بازی خوردهاند و، در سناریویی تکراری و نخنما، از یک سوراخ بارها گزیده شدهاند.
🔸اما در اینجا سناریویی دیگر هم موجود است: فرض کنیم طرفداران آقای پزشکیان به پای صندوق نروند و درصد مشارکت پایین بیاید. در این صورت، دستکم سه پیام مهم ابلاغ خواهد شد:
۱. رساندن پیام اعتراض به حاکمیت؛
۲. رساندن پیام ناکارآمدی استفاده از اصلاحات به وقت ضرورت به حاکمیت؛
۳. رساندن پیام ناکارآمدی اصلاحات به خود اصلاحطلبان و پذیرش مرگ سیاسی آنان.
🔸خواهید گفت که عدم مشارکت در انتخابات پیامی برای حاکمیت نخواهد داشت. آقای ظریف و همفکرانش بارها این مسئله را القا کردهاند که شرکت نکردن در انتخابات پیامی را نخواهد رساند. در پاسخ عرض میکنم که حتماً پیامی را خواهد رساند. سیاستمداران بدون مردم قدرتی نخواهند داشت و نظام سیاسی بدون پشتوانهٔ مردمی مشروعیت خود را از دست میدهد. اگر مشارکت مردمی اهمیتی نداشت، از هر وسیلهای برای تحریک مردم و بالا بردن آرا استفاده نمیکردند. باید به این نکته بسیار زیاد توجه کنیم که برای حاکمیت، فارغ از اینکه چه کسی انتخاب شود، مشارکت بالای مردم از اهمیت درجهٔ یک و اولویت برخوردار است. در چنین وضعیتی، باید بیندیشیم که آیا رأی دادن به نامزد اصلاحطلب همچنان کنش مناسبتری است یا رأی ندادن؟
🔸شاید سخن من را بپذیرید و با آن همدلی کنید و بگویید گیریم که، با مشارکتِ مثلاً ۴۰ درصد یا کمتر، این سه پیام را به صاحبان آن رساندیم. پس از آن چه خواهد شد؟ در پاسخ عرض میکنم که در این صورت احتمال این امر بالا میرود که حاکمیت تصمیم جدید و متفاوتی برای مشارکت دادن مردم بگیرد، تصمیمی که دیگر در آن اصلاحطلبان، به احتمال قوی، نقش و جایگاه اساسی را نخواهند داشت و از چهرههای دیگری استفاده خواهد شد تا به نمایندگی از بخش معترض مردم به مذاکره و چانهزنی با حاکمیت بپردازند و بدون کمترین درگیری و اعمال خشونت حقوق خود را مطالبه کنند.
📎پینوشت: فرض این نوشته بر این است که اولاً اپوزیسیونهای خارجنشین یا برانداز، به اذعان خودشان، قدرت وفاق و اجماع خود را از دست دادهاند و برای همین هم همبستگیهایشان بعد از مدتی گسسته و منحل میشود. ثانیاً مطالبهٔ حقوق مردم بدون درگیری و خشونت و انقلاب هزینهٔ کمتری هم برای مردم و هم برای حاکمیت خواهد داشت.
@elahiatik
BY الهیاتیک | سجاد سرگلی
Share with your friend now:
tgoop.com/elahiatik/520