tgoop.com/erfanvatasavof/2684
Last Update:
کیوان سمیعی در شرح حال خودنوشت مینویسد:
🔹 «در جوانی چندی به تصوّف و عرفان گراییدم و در پی یافتن انسان کامل و ارباب سیر و سلوکی، به هر سو شتافتم.
🔸 میتوانم ادّعا کنم که تقریباً تمام رهبران و اقطاب سلاسلی را که در ایران وجود داشتند - اعمّ از شیعه و سنّی - دیدم و از نزديك با آنان آشنا شدم.
🔹 دیدار و صحبت برخی برایم مغتنم بود؛ امّا نتوانستم به هيچيك دست ارادت بدهم. زیرا من تصوّف را برای تهذیب نفس میخواستم و آقایان مشایخ و اقطاب برای امور دیگر.
🔸 در کار مریدان که دقّت کردم دیدم ذوق و احساس مشترك بوده است که بیشتر آنها را در یکجا به نام فرقه و سلسله گرد آورده است نه مشاهدهٔ خیر و برکت یا کرامت شیخ و قطب.
🔹 و همین است علّت عمدهٔ گرایش اکثر مردم به فرقههای مختلف و جماعتهای گوناگون که زاییدهٔ غریزهٔ اجتماعی بودن است».
📚 (راز دل، ص۱۹ - ۲۰)
پی نوشت: یکی از موضوعات مهم مقاله و تحقیق و حتی پایان نامه، گردآوری اسامی و سخنان همین مستبصرین و کسانی است که مدتی جذب تصوف شده و پس از چندی، از آن بازگشتند. بررسی علل گرایش آنها به تصوف و همچنین علل جدا شدن آنها از صوفیان، ما را در بحث آسیب شناسی عرفان و تصوف بسیار یاری خواهد کرد.
از کیوان قزوینی که تا مقام قطبیت پیش رفت تا مدرسی چهاردهی که در تمام شهرها به دنبال صوفیان بود گرفته تا کیوان سمیعی و یحیی یثربی و .... همه و همه گمان می کردند گمشده درونی خود را در تصوف پیدا می کنند اما وقتی مدتی با صوفیان زیستند و عمر شریف را در این راه سپری کردند تازه به این فرمایش منسوب به امام هادی علیه السلام رسیدند که راجع به صوفیه فرمودند:
" زهد ايشان براي راحتي بدن هايشان و تهجّد و شب زنده داريشان براي صيد کردن عوام است . عمري را در گرسنگي به سر برند تا عوامان و نادانان را مانند چهارپا پالان کنند و زين بر پشت آنان گذارند"
شیخ عباس قمی، سفينة البحار، ج5، ص: 198
@erfanvatasavof
BY عرفان و تصوف

Share with your friend now:
tgoop.com/erfanvatasavof/2684