tgoop.com/erfanvatasavof/2699
Last Update:
استشفا و توسل به نجاست #حلاج
🔰حتما فیلم هایی که از مرتاض های هندی بیرون می آید را دیده اید. در برخی از این فیلم ها، مردم ساده لوح به نجاست و ادرار مرتاض هندو توسل کرده و از آن طلب شفا می کنند. این قبیل اعمال فقط در هند دیده نمی شود و نمونه های وطنی آن حلاج و دیگر صوفیه هستند.
حلاج هم دقیقا مانند این مرتاض های هند بود. اصلا مدتی به هند سفر کرد تا در آنجا سحر و جادو و علوم غریبه آموزش ببیند.
روزبهان بقلی در شرح شطحیات ماجرای سفر به هند را آورده:
«شیخ ابو عبد الله بن خفیف گوید- قدس الله سره- که از بعضى از عمال معتضد خلیفه عباسی شنیدم که: مرا بفرستاد أمیر المؤمنین بجانب هند، تا بر امور آن ناحیت واقف شوم. با ما در کشتى مردى بود، او را بحسین منصور شناختندى. نیکوعشرت بود و خوش صحبت. چون برسیدیم، و از مرکب بیرون آمدیم، بساحل نشسته بودیم، پیرى را دیدیم که روى در ساحل داشت. حسین ازو پرسید که آنجا کس هست که سحر داند؟ آن پیر کُبّه ریسمان بیرون آورد، و از همدیگر باز کرد، و در هوا بینداخت. آن ریسمان را باد مى برد. طرف ریسمان بگرفت، و به ریسمان سوى هوا رفت. گفت: ازین چنین مى خواهى؟ گفت: آرى! »
شرح شطحیات روزبهان، ص ۴۲۶.
🔰 حلاج، دوره های آموزش سحر و روش های شیادی و حقه بازی را زیر نظر کارکشته ترین اساتید جهان گذراند و به دیار مسلمین برگشت تا بتواند عوام الناس تلکه کند. اساسا هند بهترین اساتید را در این رشته دارد و به خاطر همینه که بسیاری از مشایخ صوفیه سعی می کردند حداقل یک بار به هند بروند. اما از آنجایی که حلاج ذاتا فردی مکار بوده و در خباثت و رذالت صاحب سبک بود، خیلی زود پله های ترقی را طی کرد و توانست راهی که یک مرتاض بدبخت هندی بعد از پنجاه سال ریاضت کشیدن و نخوردن و نخوابیدن و نَ ... طی می کند را در عرض چند سال طی کرده و از تمام منافعش بهره مند شود.
خطیب بغدادی درباره استشفا به بول و ادرار حلاج از ابن زنجی نقل می کند:
در مجلس حامد سبدی خیار لطیف حاضر کردند که از منزل محمد بن علی قنائی گرفته بودند. حامد دستور داد تا سبد را باز کنند و دیدند که مقداری پشکل خشک و سبز و همین طور شیشه هایی که در آن چیزی رنگی مانند جیوه و تکه هایی از نان خشک بود. و سمری هم در آنجا حاضر بود و در کنار پدرم نشسته بود. پدرم از دیدن اینها متعجب شده بود، حامد از سمری در این خصوص پرسید؟ و سمری از جواب طفره رفته و خودداری نمود. حامد بر این امر اصرار ورزید و سمری پاسخ داد:
«این مدفوع حلاج است که از آن برای شفا استفاده می کرده است و آنچه در شیشه بوده نیز ادرار حلاج است. »
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج8، ص 132
مرحوم محدث نوری در خاتمه کتاب مستدرک آورده است:
... أبو مغيث الحسين بن منصور الحلاج الصوفي، كان جماعة يستشفون ببوله... .
حسین نوری، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج1، ص: 384
بله حقایق تاریخی حلاج را اینگونه معرفی کرده است و البته در افسانه ها و تخیلات صوفیه که یک عده مستشرق مسیحی مثل لوئی ماسینیون تکرار و ترویج کرده اند، حلاج به عنوان نماد استقامت و شهید عشق الهی به ملت ما قالب می شود که روضه این یکی بماند برای بعد.
🔰خلاصه اینکه، انسان های سطحی نگر، ساده لوح و نادان (قطاع به لسان اصولی ها) در تمام دنیا و با هر دین و مذهبی، یک شکل هستند. فرقی نمی کند بت شیوا را بپرستند یا الله را و تفاوتی نداره که نماز بخوانند یا یوگا کار کنند. سطحی نگری یک ملت، مصیبت عظمی و آفت بزرگی برای آنهاست. در ما نحن فیه سطحی نگری یعنی اینکه با رویت چهار عمل عجیب و غریب و خارق العاده، مرید و شیفته یک بنی بشری شویم و ندانیم که انجام این اعمال، باید سبب سوظن شود نه حسن ظن. ضمناً در 99 درصد مواقع، هنگامی یک انسان مرید انسان دیگر می شود و عقل و اختیارش را در او می بازد که یک عمل خارق العاده و عجیبی از او مشاهده کنند.
@erfanvatasavof
BY عرفان و تصوف
Share with your friend now:
tgoop.com/erfanvatasavof/2699