tgoop.com/essporos/230
Last Update:
#نوشتار
ممکن، مجاز و ممنوع؛ نقدی بر ازدواج
رابطه زن و مرد با یکدیگر میتواند چینشهای گوناگونی داشته باشد: همکاری، همکلاسی، رفاقت، پارتنر سکس، رابطه عاطفی، هماکیپ بودن، دوست مجازی، آشنایی، صمیمیت مطلق و... . اما هیچکدام ازین چینشها مرزی قطعی و دائمی با دیگری ندارند. هرکدام ممکن است به دیگری تبدیل شود یا اصلا ترکیب تکینی باشد که با هیچکدام اینهمان نیست. اینگونه هر چینشی از رابطه زن و مرد همواره بر بنیاد امکان دگرشد استوار است. یعنی هیچکدام از چینشها ابدی نیست و همچنین حکمی وجود ندارد که دو طرف را مجاز به برخی چینشها کند یا مانع برخی شود.
در اینجا باید تفاوت امکان از مجاز بودن و ممنوعیت را در نظر داشت.
امکان بر یک بستر ازپیشمشخص و محدود برای کنشها ، دلالت ندارد. بلکه بر احتمال دگرشد چینش کنشها تاکید میکند. این چینش را همیشه وضعیت اکنونی رابطه معین کرده است.
برای مثال وقتی دو نفر رفیق همدیگرند، کنشهای آنها است که چینش خاصی در وضعیت اکنونی میسازد و رفاقت دانسته میشود. اما این چینش بنیاد رابطه آنها نیست. بنیاد رابطه آنها امکان دگرشدن چینش اکنونی است. یعنی ممکن است به چینش اکنونی، مثلا همکاری یا سکس نیز افزوده شود یا تبدیل به چینشی شود که دیگر رفاقت نیست.
مجاز بودن و ممنوعیت اما به حیطه مالکیت و قرارداد و قوانین برمیگردد. مجاز بودن یعنی بستری وجود دارد که پیشاپیش برخی کنشها را چیده است. این چینش در وضعیت اکنونی شکل نمیگیرد بلکه همیشه دمدست است. همیشه میتوان به چینش مجاز برگشت و آن را خواستار شد، مگر اینکه دیگر مجاز نباشد.
ممنوعیت اما یعنی مجاز نبودن برخی چینشها که نشان میدهد رابطه نه بر امکان دگرشد چینشها بلکه بر چینشهای محدود استوار است.
در اینجا علاوه بر اینکه امر مجاز و ممنوع همبسته هستند و بدون هم طرح نمیشوند، سنخ جدیدی از ممنوعیت هم در کار است: ممنوعیت امکان تغییر آنچه مجاز است.
برای روشنایی بیشتر این سنخ جدید ممنوعیت، به عقد ازدواج در ایران میپردازم.
وقتی عقد ازدواج در رابطه زن و مرد محوریت مییابد، با تفکیک و مرزبندی قاطع و دوگانه مواجه هستیم. در یک طرف حتی نباید زن و شوهر با جنس مخالف تماس بدنی داشته باشند (ممنوعیت برخی کنشها). اما در طرف دیگر رابطه جنسی و هرگونه تماس بدنی بین زن و شوهر مجاز است(مجاز بودن برخی چینشها).
بعد از عقد، وضعیت اکنونی رابطه، چینش کنشها را معین نمیکند بلکه برخی چینشها پیشاپیش بر اساس قرارداد بر وضعیت اکنونی مسلط است. یعنی نمیگذارد آنچه در اکنون جریان دارد، اصل قرار گیرد. این سنخ جدید ممنوعیت است. چینش مجاز همیشه سرشت جوهری خود را حفظ میکند و چینشهای ممکن دیگر را فرعی و حاشیهای میسازد. در واقع تسلط تنها در ممنوع کردن برخی چینشها نیست، بلکه در مجاز کردن برخی چینشها و دمدست قرار دادن آنها نیز، تسلط و اقتدار و ممنوعیت جدید درکار است.
اینگونه بدن دیگری به حیطه تحت تسلط تبدیل میشود. بدنی که حتی وقتی میلی به سکس با همسر خود ندارد، مورد درخواست قرار میگیرد، تحریک میگردد، رضایتش به دست میآید یا حتی با عدم رضایت، به سکس واداشته میشود.
احساس و میل زن و مرد نسبت به هم در هیچ رابطهای به حیطه مجاز و ممنوع در نمیآید مگر در ازدواج. با ازدواج، انسان حتی در شخصیترین ساحت یعنی میل و احساس، متعهد و مکلف میشود، و امکان دگرشد چینش رابطه ازبین میرود مگر اینکه طلاق رسمی یا عاطفی برقرار شود.
این الگوی حتی در رابطههای عاطفی متعارف هم پذیرفته شده است و دختر و پسر پس از مدتی، در انجام رابطه جنسی و هرگونه تماس بدنی مجاز میشوند.
✍ سروش شعبانی
@essporos
BY اسپروس | بذرهای فلسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/essporos/230