tgoop.com/essporos/254
Last Update:
#جستار
پرسش از حقیقت؟
طبق انگارهای رایج، پرسش از هر نوعش ره به جایی دارد و آغازی است بر کاوش درباره چیزی.
در نظر فوکو اما پرسش از چیزی حقی است که به آن داده میشود تا خطا بودنش رد گردد.
همینکه درباره چیزی میپرسیم، یعنی پذیرفتیم به عنوان یک مفهوم آن را بشناسیم.
اگر به پاسخ نرسیدیم، مفهوم مبهم میماند و اگر پاسخ اشتباه از آب در آمد، صرفا یک خطا را از مفهوم دور کردهایم.
اینگونه خود مفهوم همواره از نقادی جان سالم به در میبرد.
بنابراین در خور اهل فلسفه نیست که به دنبال پاسخ هر پرسشی بروند. فلسفهورزی از آنجا که با صورتبندی مجدد از واقعیت یا مسئله، آغاز میشود، مستلزم روشنسازی نحوه کاربرد مفاهیم در پرسش یا همان امکانات پرسش است.
به عنوان مثال به جای پرسش: "حقیقت چیست؟" که حقیقت را تا میزند و میپوشاند، باید ابتدا کارکرد حقیقت را به عنوان مفهوم در بافت فلسفی روشن کرد. اینگونه حقیقت در پیوند با سایر مفاهیم، معنایی جدید مییابد.
کار فلسفه یافتن حقیقت نیست. فیلسوف مدتهاست نقش کارگاه را به دانشمندان سپرده تا با یافتن چیزی ، کمتوانی اندیشهشان را بپوشانند.
کار فیلسوف این است که از دادهها و اسناد، با اندیشه مسئلهای خلق کند تا دوباره ملزم به اندیشیدن شود. زیرا فقط سپردن همه چیز به اندیشه، توان آن را آشکار میسازد. توانش برای چینشی که هیچگاه در میان نبوده است.
✍ سروش شعبانی
@essporos
BY اسپروس | بذرهای فلسفه
Share with your friend now:
tgoop.com/essporos/254