tgoop.com/euroatlantic/4085
Last Update:
سرمقاله اکونومیست
به لطف پوتین آلمان بیدار شده است
جنگ در اوکراین لزوما به نفع پوتین نیست.هیروهیتو در هنگام جنگ جهانی دوم به بهانه رهایی از غرب به کشورگشایی در شرق آسیا پرداخت ولی بعد ازشکست آلمان مجبور به عقبنشینی شد و کشورش هدف حمله هسته ای قرار گرفت.
اقدام پوتین برای مقابله با ناتو جواب عکس داد و باعث شد فنلاند و سوئد هم به عضویت ناتو درآیند.
این اتفاق باعث تقویت ناسیونالیسم(ملیگرایی) در اوکراین شده ، دموکراسی را در مقابل استبدادی که پوتین ارائه می دهد تقویت کرده است و مشتریان انرژی روسیه را به سمت جاهای دیگر سوق داده است. همچنین غول خواب آلوده آلمان به عنوان بهترین شریک و بدترین دشمن روسیه را بیدار کرد.
جنگ افروزی پوتین میتواند به عنوان کاتالیزوری عمل کند که آلمان را به کابوس روسیه تبدیل کند: یک رهبرقوی تر، جسورتر و مصمم تر برای اروپای متحدتر. آلمان از خود راضی و راحت طلب شدیدا به این تلنگر نیاز داشت تا با وجودی که دیر شده بفهمد که جهان با چه سرعتی در پیرامون او در حال تغییر است. به هرحال یک فرصت قابل توجهی به چنگ آمده است تا آلمان ها یک رویداد نادر در دموکراسی را تجربه کنند و به توافق جمعی مور نیاز برای تغییر چشم انداز اقتصادی و امنیتی دست پیدا کنند.
آلمانی ها به عنوان قوی ترین اقتصاد اروپا و با ثبات ترین سیستم سیاسی به خود می بالند و دوست دارند فکر کنند که مسؤلیت پذیرترین شهروند اروپا هستند که دارای سابقه غبطه برانگیزی هستند. وابستگی آلمان به نفت روسیه با جنگ اوکراین آشکارشده و در این مورد آلمان ها در برابر باج گیری انرژی کرملین آسیب پذیر هستند و از این طریق از تهاجم پوتین حمایت مالی می کنند.
این موقعیت اسفبار محصول یکی دیگر از ناکامی های آلمان است: اکراه از پاسخ به سوالاتی که درباره ریشه خوشبختی های اخیر است. تصورات دلداری دهنده با بهانه آنکه تجارت با روسیه جنگ طلبی او را مهار میکند موضوع مورد علاقه آنگلا مرکل صدر اعظم با سابقه آلمان بود که باعث شد برای مدت طولانی آلمان در مقابل درخواست متحدانش برای سرمایه گذاری در زمینه دفاعی آلمان و اروپا کر باشد.
آلمان از ورود به چالش های دیگری نیز دوری کرده است. اقتصاد این کشور بیش از حد متکی به صادرات تولیدات مهندسی است که فضای کمی هم برای رشد دارد و همچنین بیش از اندازه به چین به عنوان بازاری برای کالاهای خود اتکا کرده است.
به دلیل قوانین سخت گیرانه در مورد هزینه های عمومی، آلمان در زیرساخت ها کمتر سرمایه گذاری کرده است اغلب قطار های آلمان سر وقت حرکت نمی کنند. بخش های دولتی و خصوصی به دلیل کندی دیجیتالی شدن و کمبود کارگر ماهر عقب مانده اند، کمبود نیروی کار ماهر یک هشدار خطر جمعیتی است زیرا در دهه آینده تعداد افرادی آلمانی که بازنشسته خواهند شد بیشتر از ورودی نیروی کار خواهد بود.
اکنون آلمان جدیدی در حال تولد است. سه روز پس از حمله روسیه به اوکراین، اولاف شولز صدر اعظم جدید آلمان که در آن زمان رهبری یک ائتلاف موقت را بر عهده داشت سخنرانی تحسین برانگیزی را در بوندستاگ (مجلس فدرال آلمان) ایراد کرد که نشان دهنده گسست گرایش این کشور از صلح طلبی پس از وقوع جنگ بود. او دستور کار سال های پیش رو را تعیین کرده است.
علیرغم وجود دغدغه های مختلف، خبر خوب برای آلمان آن است که چالش های کشور قابل مدیریت هستند. زمانی که پوتین به اوکراین حمله کرد، آلمان برای ۵۵ درصد از گاز مصرفی خود به روسیه متکی بود پیش بینی میشد که قیامت بر پا می شود و عرضه گاز قطع خواهد شد، کارخانه های آلمانی به تعطیلی کشیده می شوند و خانواده ها در آشپزخانه های خود می لرزند. ولی در حال حاضر سهم روسیه از بازار گاز آلمان نصف شده است و ذخایر گاز زمستانی با سرعت عادی در حال تهیه هستند. بخش صنعت این کشور مدعی است که مصرف را می تواند بیشتر از حد انتظار کاهش دهد. در قیمت های بالاتر خانواده ها نیز همین کار را خواهند کرد، در این شرایط آلمان در حال راه اندازی مجدد نیروگاه های زغالسنگ نیز هست.
ادامه⬇️
BY 🇪🇺 EuroAtlantic |یوروآتلانتیک 🇺🇸
Share with your friend now:
tgoop.com/euroatlantic/4085