tgoop.com/faezehakramiofficial/588
Last Update:
✍#تشویش
پر از گَردم شده احساس من آلوده ی تشویش
شبیه آن کسی که تارَک دنیا شد و درویش
نشسته روی فکرم تخت سرگردان جولان ها
نمی دانم جوابش چیست این افکار بیش از پیش؟
چرا این زندگی بی دغدغه می میرد از ماندن؟
و شیطان قدرتی دارد که ما را بَرکند از کیش
چرا می سوزد آن بختی که سرخ است از تبِ سیلی؟
چرا آخَر نمی گیرد کسی دست کسی از پیش؟
شنیدم یک صدایی از درون حرف مرا فهمید
و گفتا خیز از جا و بشو دانا و دور اندیش
بدان زیبا نباشد حور بی آن دیو اهریمن
نباشد سایبان لازم بدون نور پیشاپیش
اگر آدم نباشد رفت و آمد در خیابان نیست
بدان هر علتی دارد عمل در انتهای خویش
و من یک لحظه از خود وا شدم مثل گلی نورس
و دانستم نمی دانم و دیگر حل شد این تشویش
۱۴۰۱/۱۲/۲۷این شعر نوشته شد که در کتاب #نشدتوراسفرکنم قرار دارد .
#غزل
#فائزه_اکرمی(نوشا)
https://www.instagram.com/p/DGQbg6QORfF/?igsh=dnJ5emJsangycHdq
@faezehakramiofficial
BY فائزه اکرمی(نوشا)
Share with your friend now:
tgoop.com/faezehakramiofficial/588