Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/far_nevesht/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
فَرنِوِشت@far_nevesht P.3584
FAR_NEVESHT Telegram 3584
Forwarded from کاریز
از فرزین شطرنج قدیم...

استاد شفیعی کدکنی در توضیح خود ذیل «تا کی چو فرزین کژ روی، فرزانه شو، فرزانه شو» آورده‌اند که «فرزین کژ و راست می‌رود» و از توضیح دیگرشان در باب بیدق هم برمی‌آید که قواعد امروزی را مقصود داشته‌اند. استاد زمانی هم ذیل یکی از ابیات مثنوی آورده بودند که «مهرهٔ وزیر در شطرنج دارای همه نوع حرکت است... هم مانند فیل مورّب حرکت می‌کند و هم مانند رخ مستقیم از چهار طرف» و همین شاید نوشتن این یادداشت را توجیه کند در توضیح این که قواعد شطرنج قدیم در خصوص برخی مهره‌ها همچون امروز نبوده است.

حرکت فرزین، در شطرنج قدیم، همواره مورّب بوده است و نه راست. این مهم است تا برخی ظرایف اشعار دیده شود. همین شاهدی که استاد آورده‌اند و بسیاری دیگر، تنها به این کژروی اشاره دارد، در مقابل حرکت راست رخ. این کژروی هم، همه عرصه شطرنج را شامل نمی‌شده. به واقع وزیر در هر حرکت فقط یک خانه می‌رفته و از این رو، بر خلاف تصوّر امروزی، مهره ضعیفی بوده است. پس حرکتش مثل فیل نبوده، اما ناگفته نگذاریم که حرکت فیل هم مثل حرکت امروزی آن نبوده! فیل کج می‌رفته امّا یکی در میان می‌پریده است.

امّا شواهد کج‌روی فرزین بسیار است.
در دیوان می‌خوانیم که:
هین خمش کن کژ مرو، فرزین نه‌ای / کی چو فرزین کژ رود فرزانه‌ای؟
و
راست رود سوی شه، جان و دلم همچو رخ / گر چه کند کژروی طبع چو فرزین من
و
همچو فرزین کژرو است و رُخ‌سیه بر نطعِ شاه...

یا در مثنوی، همان بیتی که توضیح استاد زمانی به آن بازمی‌گردد:
مست را بین ز آن شرابِ پُر شگفت / همچو فرزین مست کژ رفتن گرفت‌

از شاعران دیگر هم، خاقانی می‌گوید:
فرزین مشو ای حکیم تا کژ نشوی / آن به که پیاده باشی و راست روی
و سنایی در صفت نورسیدگان جاه‌جوی دین‌فروش گوید:
همه خونخوار و آزْور چو مگس / همه فرزین به کج‌روی و فرس!
و عتاب می‌کند که از چه «همچو فرزین کج‌روی در راهِ نافرزانه‌ای؟»

و خارج از شواهد ابیات، به قول راوندی در راحة الصدور ختم کنیم که قوانین را شرح داده و آورده که: «و فرزین بر زوایا رود و از هر چهار جانب کژ ضرب کند.»

شاید بعد اگر فرصتی بود ثبت یک بازی کهن با قواعد قدیم را بیاورم که خیلی جالب است و همچنین توضیحی در خصوص «فرزین‌بند» که تعریفش در فرهنگ‌‌ها بسیار مبهم است. به هر شکل در خصوص قواعد شطرنج هم، به قول فردوسی، باید گفت «رَوِشْنِ زمانه به یکسان مدان».

شطرنج علاقه قدیم ما بود به عهد نوجوانی. دبیرستان بودم، یا پیش از آن، که مجله «دانشمند» یک ویژه‌نامه شطرنج منتشر کرد و خیلی کار خوبی بود. از قدیم‌ترین بازی‌های ثبت شده تا بازی نوابغ همچون آلخین و دیگران. بعد کتاب‌ها بیرون آمد از بازی بزرگان، پطروسیان، باتوینیک، اسپاسکی و خصوصا کتاب‌های ویژه بابی فیشر که اعجوبه‌ای بود گرچه فقط با توضیحات می‌شد فهمید که آن نبوغ کجا ظاهر شده است و به مثال در جایی که تیم تحلیل‌گرِ حریف همه احتمالات را سنجیده، چطور ناگهان فیشر در میانه بازی راهی دیگر گشوده. کتاب هفته شاملو هم، که در کتابخانه‌ها می‌یافتیم، صفحه شطرنج داشت. این‌ها بیشتر تاریخ بود ولی اخبار روز به کاسپاروف بازمی‌گشت و کم کم از همین جا هم دیگر شطرنج، برای ما، از درخشش و تب و تاب افتاد. فیشر به مثال شش-هیچ حریف صاحب عنوان قهرمانی جهان را می‌برد ولی بازی‌های کارپف کاسپارف بیش از پانزده بار مساوی می‌شد و همه، خودشان و برگزارکنندگان و علاقمندان، خسته می‌شدند. مسابقات چندین ماه بعد تکرار می‌شد و باز همین... بعد هم اختلافی پیش آمد و امتناع از رویارویی به دلیل شرایط مسابقات یا غیر آن - که بابی فیشر با آن شخصیت ناسازش باب کرده بود - منجر به دو عنوان جهانی شد و دیگر معلوم نبود که چه کسی قهرمان جهان است. عنوان کلّی قهرمانی که رفت، بالطبع دفاع از عنوان و بازی انتقامی و جذابیت‌های دیگر هم در پی آن و من دیگر تعقیب نکردم. کمی بعد هم که کامپیوتر‌های پیشرفته آمدند که دیگر از اساتید بزرگ کم نداشتند و حتی دو مسابقه هم بین کاسپارف و یکی از این کامپیوترها برگزار شد که آن را کاسپاروف برد ولی امروزه دیگر هیچ کس نباید همچو خطری کند. من که گاه از سر هوس با برنامه‌های ساده کامپیوتری بازی می‌کنم - کسی هم مانده مگر؟ - تنظیم آن را در پایین‌ترین سطح می‌گذارم که امیدی برای بردن باشد و آن هم دست نمی‌دهد.

ای کاش شطرنج، جدای ذوق و لطف خود بازی، سابقه آن هوش‌های درخشان جهانی که به خود جذب کرد، خاطره شب‌های دراز هم‌نشینی با دوستان به عهد نوجوانی، به ما آموخته بود که پیش رفتن به غوغا نیست، به خانه به خانه پیش رفتن است و پیش از مهره راندن، اندیشیدن به حرکت‌های بعدی.

کمی خاطره گفتیم و همچو فرزین کژروی کردیم. بازگرد ای خواجه راه تو کجاست...



tgoop.com/far_nevesht/3584
Create:
Last Update:

از فرزین شطرنج قدیم...

استاد شفیعی کدکنی در توضیح خود ذیل «تا کی چو فرزین کژ روی، فرزانه شو، فرزانه شو» آورده‌اند که «فرزین کژ و راست می‌رود» و از توضیح دیگرشان در باب بیدق هم برمی‌آید که قواعد امروزی را مقصود داشته‌اند. استاد زمانی هم ذیل یکی از ابیات مثنوی آورده بودند که «مهرهٔ وزیر در شطرنج دارای همه نوع حرکت است... هم مانند فیل مورّب حرکت می‌کند و هم مانند رخ مستقیم از چهار طرف» و همین شاید نوشتن این یادداشت را توجیه کند در توضیح این که قواعد شطرنج قدیم در خصوص برخی مهره‌ها همچون امروز نبوده است.

حرکت فرزین، در شطرنج قدیم، همواره مورّب بوده است و نه راست. این مهم است تا برخی ظرایف اشعار دیده شود. همین شاهدی که استاد آورده‌اند و بسیاری دیگر، تنها به این کژروی اشاره دارد، در مقابل حرکت راست رخ. این کژروی هم، همه عرصه شطرنج را شامل نمی‌شده. به واقع وزیر در هر حرکت فقط یک خانه می‌رفته و از این رو، بر خلاف تصوّر امروزی، مهره ضعیفی بوده است. پس حرکتش مثل فیل نبوده، اما ناگفته نگذاریم که حرکت فیل هم مثل حرکت امروزی آن نبوده! فیل کج می‌رفته امّا یکی در میان می‌پریده است.

امّا شواهد کج‌روی فرزین بسیار است.
در دیوان می‌خوانیم که:
هین خمش کن کژ مرو، فرزین نه‌ای / کی چو فرزین کژ رود فرزانه‌ای؟
و
راست رود سوی شه، جان و دلم همچو رخ / گر چه کند کژروی طبع چو فرزین من
و
همچو فرزین کژرو است و رُخ‌سیه بر نطعِ شاه...

یا در مثنوی، همان بیتی که توضیح استاد زمانی به آن بازمی‌گردد:
مست را بین ز آن شرابِ پُر شگفت / همچو فرزین مست کژ رفتن گرفت‌

از شاعران دیگر هم، خاقانی می‌گوید:
فرزین مشو ای حکیم تا کژ نشوی / آن به که پیاده باشی و راست روی
و سنایی در صفت نورسیدگان جاه‌جوی دین‌فروش گوید:
همه خونخوار و آزْور چو مگس / همه فرزین به کج‌روی و فرس!
و عتاب می‌کند که از چه «همچو فرزین کج‌روی در راهِ نافرزانه‌ای؟»

و خارج از شواهد ابیات، به قول راوندی در راحة الصدور ختم کنیم که قوانین را شرح داده و آورده که: «و فرزین بر زوایا رود و از هر چهار جانب کژ ضرب کند.»

شاید بعد اگر فرصتی بود ثبت یک بازی کهن با قواعد قدیم را بیاورم که خیلی جالب است و همچنین توضیحی در خصوص «فرزین‌بند» که تعریفش در فرهنگ‌‌ها بسیار مبهم است. به هر شکل در خصوص قواعد شطرنج هم، به قول فردوسی، باید گفت «رَوِشْنِ زمانه به یکسان مدان».

شطرنج علاقه قدیم ما بود به عهد نوجوانی. دبیرستان بودم، یا پیش از آن، که مجله «دانشمند» یک ویژه‌نامه شطرنج منتشر کرد و خیلی کار خوبی بود. از قدیم‌ترین بازی‌های ثبت شده تا بازی نوابغ همچون آلخین و دیگران. بعد کتاب‌ها بیرون آمد از بازی بزرگان، پطروسیان، باتوینیک، اسپاسکی و خصوصا کتاب‌های ویژه بابی فیشر که اعجوبه‌ای بود گرچه فقط با توضیحات می‌شد فهمید که آن نبوغ کجا ظاهر شده است و به مثال در جایی که تیم تحلیل‌گرِ حریف همه احتمالات را سنجیده، چطور ناگهان فیشر در میانه بازی راهی دیگر گشوده. کتاب هفته شاملو هم، که در کتابخانه‌ها می‌یافتیم، صفحه شطرنج داشت. این‌ها بیشتر تاریخ بود ولی اخبار روز به کاسپاروف بازمی‌گشت و کم کم از همین جا هم دیگر شطرنج، برای ما، از درخشش و تب و تاب افتاد. فیشر به مثال شش-هیچ حریف صاحب عنوان قهرمانی جهان را می‌برد ولی بازی‌های کارپف کاسپارف بیش از پانزده بار مساوی می‌شد و همه، خودشان و برگزارکنندگان و علاقمندان، خسته می‌شدند. مسابقات چندین ماه بعد تکرار می‌شد و باز همین... بعد هم اختلافی پیش آمد و امتناع از رویارویی به دلیل شرایط مسابقات یا غیر آن - که بابی فیشر با آن شخصیت ناسازش باب کرده بود - منجر به دو عنوان جهانی شد و دیگر معلوم نبود که چه کسی قهرمان جهان است. عنوان کلّی قهرمانی که رفت، بالطبع دفاع از عنوان و بازی انتقامی و جذابیت‌های دیگر هم در پی آن و من دیگر تعقیب نکردم. کمی بعد هم که کامپیوتر‌های پیشرفته آمدند که دیگر از اساتید بزرگ کم نداشتند و حتی دو مسابقه هم بین کاسپارف و یکی از این کامپیوترها برگزار شد که آن را کاسپاروف برد ولی امروزه دیگر هیچ کس نباید همچو خطری کند. من که گاه از سر هوس با برنامه‌های ساده کامپیوتری بازی می‌کنم - کسی هم مانده مگر؟ - تنظیم آن را در پایین‌ترین سطح می‌گذارم که امیدی برای بردن باشد و آن هم دست نمی‌دهد.

ای کاش شطرنج، جدای ذوق و لطف خود بازی، سابقه آن هوش‌های درخشان جهانی که به خود جذب کرد، خاطره شب‌های دراز هم‌نشینی با دوستان به عهد نوجوانی، به ما آموخته بود که پیش رفتن به غوغا نیست، به خانه به خانه پیش رفتن است و پیش از مهره راندن، اندیشیدن به حرکت‌های بعدی.

کمی خاطره گفتیم و همچو فرزین کژروی کردیم. بازگرد ای خواجه راه تو کجاست...

BY فَرنِوِشت




Share with your friend now:
tgoop.com/far_nevesht/3584

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said. In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. Write your hashtags in the language of your target audience.
from us


Telegram فَرنِوِشت
FROM American