قطار جک لندن داستانی است که مانند دیگر رمان های بزرگسال فرهاد حسن زاده در جنوب اتفاق می افتد . درباره ی خانواده ای پرجمعیت و مردسالار که البته مرد خانواده به دلیل اینکه دوره ای را در انگلستان بسر برده سعی می کند امروزی تر در نظر جلوه کند . سام ، که او را به نام جک لندن میشناسند در پالایشگاه کار میکند.عیالوار است و در خانه اش آزادی تفکر سیاسی برقرار است. هرکدام طرفدار فرقه ای اند ، اما همسرش ماهی کمی به تفکر گذشته تمایل دارد ، این را از اعتقاد به فالگیری و بساط جادو که در خانه دایر می کند می توان فهمید . خانواده سام شبیه جامعه ای است که پیش از جنگ را تجربه می کند . مرد خانواده از دیگر همسالان و همسایگان خود فهمیده تر است اما برای خانواده اش مبهم است . می خواهند کشفش کنند اما نمی توانند . زمزمه های جنگ است اما برای مردمانش هنوز باور پذیر نیست آنهم در روزگاری که مردم به آینده شان امید دارند ، این را از قسمتی که قرار است فرزندی متولد شود می توان فهمید. نسل آینده درگیر جنگ می شود آسیب می بیند . یکی سقط می شود ، کودکی پای حرکتش قطع می شود، دختری در فراق مادرش می ماند و دیگری از پدر دور می شود . دختربچه ای هم سعی می کند از جنس شکنندگی خود فاصله بگیرد ( هستی ) و همراه پسران فوتبال بازی می کند.
کتاب معرف نسلی است که زندگی می کند ، نسل گذشته آغاز جنگ را باور نمی کند ، نسل جوان می جنگد ، خنثی می کند ، فیلمبرداری می کند ، و نسل آینده که جرات دارد و البته آسیب پذیر است .
برای خانواده ای که انگار در خود درگیر جنگ داخلی اند کودکی غریبه امیدشان می شود ، هر چند که این کودک نسبت خونی مخفی با آنان دارد اما حضورش گویا جای خالی خوشی نداشته شان را پر می کند ، اما این تمام ناجرا نیست . ملکه اتصالی بین دو خانواده است خانواده ای که قرار بود یکی شوند اما این یکی شدن نیاز به زمان دارد .
قطار جک لندن داستان خانواده ای است که باید برود ، نمی ماند تا در جنگ هلاک نشود ، می رود اما قسمتی از خودش را برای جنگ می گذارد. قسمتی می ماند . می جنگد و قسمتی مهاجرت می کند در این داستان مانند مهمان مهتاب جنگ رزمندگان را نمی بینیم به آسیب های جنگ هم مانند حیاط خلوت نپرداخته ، در این داستان تمرکز نویسنده بیشتر روی جداییهای حاصل از جنگ است . کسانیکه به واسطه جنگ از هم دور مانده اند.جنگ راهشان را از هم جدا کرده و نسل آینده نقطه ی مشترکی است که تلاش می کند پیوندشان دهد.
#قطار_جک_لندن
@farhadhas🔅دیوار فرهاد حسنزاده
کتاب معرف نسلی است که زندگی می کند ، نسل گذشته آغاز جنگ را باور نمی کند ، نسل جوان می جنگد ، خنثی می کند ، فیلمبرداری می کند ، و نسل آینده که جرات دارد و البته آسیب پذیر است .
برای خانواده ای که انگار در خود درگیر جنگ داخلی اند کودکی غریبه امیدشان می شود ، هر چند که این کودک نسبت خونی مخفی با آنان دارد اما حضورش گویا جای خالی خوشی نداشته شان را پر می کند ، اما این تمام ناجرا نیست . ملکه اتصالی بین دو خانواده است خانواده ای که قرار بود یکی شوند اما این یکی شدن نیاز به زمان دارد .
قطار جک لندن داستان خانواده ای است که باید برود ، نمی ماند تا در جنگ هلاک نشود ، می رود اما قسمتی از خودش را برای جنگ می گذارد. قسمتی می ماند . می جنگد و قسمتی مهاجرت می کند در این داستان مانند مهمان مهتاب جنگ رزمندگان را نمی بینیم به آسیب های جنگ هم مانند حیاط خلوت نپرداخته ، در این داستان تمرکز نویسنده بیشتر روی جداییهای حاصل از جنگ است . کسانیکه به واسطه جنگ از هم دور مانده اند.جنگ راهشان را از هم جدا کرده و نسل آینده نقطه ی مشترکی است که تلاش می کند پیوندشان دهد.
#قطار_جک_لندن
@farhadhas🔅دیوار فرهاد حسنزاده
بگذار پرنده پرنده بماند
در هوای آزادی
بگذار بوسههای بیهوس
رها شوند از میلههای قفس
بگذار اشک زمستان
ببارد بر گونههای گُر گرفتهی آدم برفی
باور کن این ریشهها
به درخت قد نمیدهند آنطور که فکر میکنی
و هیچ شعری زمستان را گرم نمیکند
مگر قارقار کلاغانی که خونچکان میکند
قلب پرتقالهای خونی.
#فرهاد_حسن_زاده
در هوای آزادی
بگذار بوسههای بیهوس
رها شوند از میلههای قفس
بگذار اشک زمستان
ببارد بر گونههای گُر گرفتهی آدم برفی
باور کن این ریشهها
به درخت قد نمیدهند آنطور که فکر میکنی
و هیچ شعری زمستان را گرم نمیکند
مگر قارقار کلاغانی که خونچکان میکند
قلب پرتقالهای خونی.
#فرهاد_حسن_زاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تولدی دیگر برای زیبا
تولدی دیگر برای زیبا. از رمان به سینما.
از صندلی کتابخانه تا صندلی سینما. باید دیدنی باشد کار آقای صدرعاملی نازنین.
در جدیدترین ساخته رسول صدرعاملی ژولیت رضاعی، به عنوان یک بازیگر تازه وارد در یک روایت پدر و دختری مقابل دوربین رفته است.
تهیهکنندگی فیلم «زیبا صدایم کن» را سید مازیار هاشمی به عهده داشته است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «خسرو که در آسایشگاه روانی به اجبار بستریست، تمام این سالها را در فکر دخترش زیبا سپری کرده. امروز، روزِ تولد ۱۶ سالگی زیبا است و خسرو نمیخواهد از این روز ساده بگذرد ... .»
فیلمنامه «زیبا صدایم کن» را آرش صادق بیگی، میلاد صدرعاملی، محمدرضا صدرعاملی بر اساس رمانی به همین نام نوشته فرهاد حسن زاده نوشتهاند.
#فرهاد_حسن_زاده #رمان #اقتباس_سینمایی #زیبا_صدایم_کن #رسول_صدرعاملی #جشنواره_فیلم_فجر
از صندلی کتابخانه تا صندلی سینما. باید دیدنی باشد کار آقای صدرعاملی نازنین.
در جدیدترین ساخته رسول صدرعاملی ژولیت رضاعی، به عنوان یک بازیگر تازه وارد در یک روایت پدر و دختری مقابل دوربین رفته است.
تهیهکنندگی فیلم «زیبا صدایم کن» را سید مازیار هاشمی به عهده داشته است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «خسرو که در آسایشگاه روانی به اجبار بستریست، تمام این سالها را در فکر دخترش زیبا سپری کرده. امروز، روزِ تولد ۱۶ سالگی زیبا است و خسرو نمیخواهد از این روز ساده بگذرد ... .»
فیلمنامه «زیبا صدایم کن» را آرش صادق بیگی، میلاد صدرعاملی، محمدرضا صدرعاملی بر اساس رمانی به همین نام نوشته فرهاد حسن زاده نوشتهاند.
#فرهاد_حسن_زاده #رمان #اقتباس_سینمایی #زیبا_صدایم_کن #رسول_صدرعاملی #جشنواره_فیلم_فجر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیبای بابا... بابای زیبا.
امین حیایی در صحنه ای از فیلم #زیبا_صدایم_کن
امین حیایی در صحنه ای از فیلم #زیبا_صدایم_کن
چه حرفها که مانده زیر برفها.
در ایامی که ناخواسته افتاده بودم تو دام پیگیری خبرهای جشنواره فیلم فجر و جستجوی اینکه منتقدان و مخاطبان درباره فیلم «زیبا صدایم کن» چه نقد و نظری دارند، یک دکتر قلب هم رفتم و او قرصی داد که بیخیال دنیا و قیل و قالش شوم.
خیلی حرفها داشتم که بزنم ولی بیخیال حرفها شدم. تلفنم را روی دنیا بسته بودم و به خبرنگارها میگفتم حرفی ندارم برای گفتن. هر دوستی هم که پستی و نظری و تبریکی میگفت برایش مینوشتم: درود و سپاس.
حالا جشنواره فیلم فجر تمام شده. زیبا صدایم کن به عنوان بهترین فیلم سیمرغ بلورین گرفته. تهیه کننده خوشنود است. کارگردان هم همینطور و تیمی که این اثر را به ثمر رساندهاند هم خوشحالند. دمشان گرم، عشقشان به کارشان و هنرشان افزونتر باد. ولی من سرشارم از غمی که نمیدانم از کجا نشات میگیرد. از احساسی دوگانه بین شادی و اندوه که توصیفش به همنشینی برف و آفتاب میماند. باور کن، به جان همین آدمبرفی قسم که وقتی با همسایهها ساختیمش، کنار گوشم گفت: «چه خوب که مرا ساختی و چه بهتر که عمرم کوتاه است.»
با سکوت حالم خوشتر است.
چه حرفها که مانده زیر برفها.
در ایامی که ناخواسته افتاده بودم تو دام پیگیری خبرهای جشنواره فیلم فجر و جستجوی اینکه منتقدان و مخاطبان درباره فیلم «زیبا صدایم کن» چه نقد و نظری دارند، یک دکتر قلب هم رفتم و او قرصی داد که بیخیال دنیا و قیل و قالش شوم.
خیلی حرفها داشتم که بزنم ولی بیخیال حرفها شدم. تلفنم را روی دنیا بسته بودم و به خبرنگارها میگفتم حرفی ندارم برای گفتن. هر دوستی هم که پستی و نظری و تبریکی میگفت برایش مینوشتم: درود و سپاس.
حالا جشنواره فیلم فجر تمام شده. زیبا صدایم کن به عنوان بهترین فیلم سیمرغ بلورین گرفته. تهیه کننده خوشنود است. کارگردان هم همینطور و تیمی که این اثر را به ثمر رساندهاند هم خوشحالند. دمشان گرم، عشقشان به کارشان و هنرشان افزونتر باد. ولی من سرشارم از غمی که نمیدانم از کجا نشات میگیرد. از احساسی دوگانه بین شادی و اندوه که توصیفش به همنشینی برف و آفتاب میماند. باور کن، به جان همین آدمبرفی قسم که وقتی با همسایهها ساختیمش، کنار گوشم گفت: «چه خوب که مرا ساختی و چه بهتر که عمرم کوتاه است.»
با سکوت حالم خوشتر است.
چه حرفها که مانده زیر برفها.
نوشتن معرفی برای کتابی که چندینبار تجدید چاپ شده، تلاشی دیرهنگام است. چنین کتابهایی بینیاز از معرفیاند؛ مثل مجموعه چهارجلدی «گروه ۱+۵» که بهتازگی به چاپ ششم رسیده است؛ اما با توجه به گروه سنی مخاطب، یعنی کودکان هفت تا ۱۲ ساله و همچنین، فاصله زمانی بین چاپ اول تا چاپ ششم یعنی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۳، میتوان گفت چاپ ششم مخاطبانی کاملاً جدید خواهد داشت. خوانندگان چاپ ششم، به هنگام چاپ نخست، هنوز به دنیا نیامده بودند و خوانندگان چاپ نخست، اکنون از دوره کودکی گذر کرده و به نوجوانی و حتی جوانی رسیدهاند. از اینرو بازگشت «گروه ۱+۵»، بازگشتی بههنگام است و معرفی این مجموعه برای مخاطبان جدید، انگیزهای است که بر ایراد دیرهنگامی معرفی میچربد.
مجموعه «گروه ۱+۵» که کتابهای فندق (واحد کودک نشر افق) منتشر کرده، روایتی است از گروهی از کودکان کموبیش همسنوسال که ساکن یک مجتمع مسکونیاند و در خلال زندگی روزمره، با موقعیتهای عجیبوغریب و در عین حال معماگونهای مواجه میشوند. نام کتابهای این مجموعه عبارتاند از: «جشن تولد پردردسر»، «مردی که خودش را پیدا کرد»، «جنازه … با اجازه»، و «بیز … بیز … بیزینس».
مجموعه «گروه ۱+۵» را میتوان با چند ویژگی معرفی کرد:
۱- طنز از ویژگیهای بارز این مجموعه است. فرهاد حسنزاده قلمی طناز دارد. این ویژگی حتی در کتابهایی از او نیز که طنز نیستند، قابل تشخیص است؛ اما این طنازی در مجموعه «گروه ۱ + ۵» به اوج خود میرسد؛ چندانکه این مجموعه طنز کلامی و طنز موقعیت را باهم دارد.
۲- فرهاد حسنزاده دست به چینش رخدادهای داستانی در بستری از زندگی روزمره اما در پیوند بازی زده است. چنین چینشی در طرح داستانی هوشمندانه است؛ چراکه «در زندگی بازی کردن» و «با بازی زندگی کردن» سبک زیست کودکانه است. درآمیختگی بازی و زندگی در این اثر نیز به گونهای است که نمیتوان این دو را بهراحتی از هم تفکیک کرد. در نتیجه این اثر بازنمودی موفق از زیست کودکانه است.
۳- جهان داستانی در این اثر به تمامی متعلق به مخاطب کودک است. ورود گهگاه نویسنده به این جهان داستانی نیز شگرد و ابزاری است برای تأکید بر همین استقلال، البته به زبان طنز. شخصیتهای اصلی داستان یعنی اعضا گروه ۶نفره همگی خلاقیت دارند. آنها سوژههاییاند که عاملیت دارند و گرههای داستانی به دست خود آنها گشوده میشود. آنها نه تسلیم وقایع هستند و نه دنبالهرو چشموگوش بسته بزرگسالان داستان. گرههای داستانی یکبهیک با چارهاندیشی و کنشهای عملی و ذهنی آنها گشوده میشوند.
۴- داستانها شامل مجموعه رخدادهایی است که در پیرامون گروهی از کودکان کموبیش همسنوسال رخ میدهد. گروه همسالان نقش مهمی در رشد شناختی کودکان دارند و عضویت در چنین گروههایی برای کودکان لذتبخش است. وجود این گروه همسالان با دو موضوع دیگر نیز مرتبط است: نخست، با مخاطبهای اثر یعنی کودکان هفت تا ۱۲ ساله و دوم، با کنش شخصیتهای اصلی داستان یا همان گروه ۶نفره. این کنشها را میتوان بهصورت طیفی در نظر گرفت که در یک سر طیف کنشهای حسیحرکتی قرار دارند و در سر دیگر طیف، کنشهای ذهنی. کنشهای حسیحرکتی با پیرنگ توأم با بازی اثر مناسباند و کنشهای ذهنی با کارکردهای شناختی اثر مرتبط هستند.
۵- یکی از کارکردهای «گروه ۱+۵» تقویت شناخت اجتماعی است. این ویژگی را میتوان با رویکرد تئوری ذهن ( Theory of mind) که در ذیل بحث شناخت اجتماعی میگنجد، تحلیل کرد. دانش و شناخت کودک از دنیای اجتماعی پیرامون، وابسته به درک او از خود و «دیگری» در بافتهای اجتماعی است. داستانهای این مجموعه مملو از موقعیتهایی است که اعضای ۶نفره گروه، ناگزیر از درک احساسات و علائق و نیتهای خود و دیگریاند. آنها مدام در حال ذهنخوانیاند و با خوانش ذهن دیگری از «خودمحوری» فاصله میگیرند و به «میان واگرایی» میرسند. آنها در این گذر، با ابزار حدس و گمان به قبض و بسط باورهای خود دست میزنند و وارد مرحله «دیدگاهگیری» میشوند و مسائل را از پرسپکتیو دیگری و دیگران مینگرند. صحنه و لوکیشنهایی چون خانواده، مجتمع مسکونی، کوچه و خیابان در این مجموعه چهارجلدی، بافتهای اجتماعی مناسبی برای تمرین شناخت اجتماعیاند.🔻🔻
مجموعه «گروه ۱+۵» که کتابهای فندق (واحد کودک نشر افق) منتشر کرده، روایتی است از گروهی از کودکان کموبیش همسنوسال که ساکن یک مجتمع مسکونیاند و در خلال زندگی روزمره، با موقعیتهای عجیبوغریب و در عین حال معماگونهای مواجه میشوند. نام کتابهای این مجموعه عبارتاند از: «جشن تولد پردردسر»، «مردی که خودش را پیدا کرد»، «جنازه … با اجازه»، و «بیز … بیز … بیزینس».
مجموعه «گروه ۱+۵» را میتوان با چند ویژگی معرفی کرد:
۱- طنز از ویژگیهای بارز این مجموعه است. فرهاد حسنزاده قلمی طناز دارد. این ویژگی حتی در کتابهایی از او نیز که طنز نیستند، قابل تشخیص است؛ اما این طنازی در مجموعه «گروه ۱ + ۵» به اوج خود میرسد؛ چندانکه این مجموعه طنز کلامی و طنز موقعیت را باهم دارد.
۲- فرهاد حسنزاده دست به چینش رخدادهای داستانی در بستری از زندگی روزمره اما در پیوند بازی زده است. چنین چینشی در طرح داستانی هوشمندانه است؛ چراکه «در زندگی بازی کردن» و «با بازی زندگی کردن» سبک زیست کودکانه است. درآمیختگی بازی و زندگی در این اثر نیز به گونهای است که نمیتوان این دو را بهراحتی از هم تفکیک کرد. در نتیجه این اثر بازنمودی موفق از زیست کودکانه است.
۳- جهان داستانی در این اثر به تمامی متعلق به مخاطب کودک است. ورود گهگاه نویسنده به این جهان داستانی نیز شگرد و ابزاری است برای تأکید بر همین استقلال، البته به زبان طنز. شخصیتهای اصلی داستان یعنی اعضا گروه ۶نفره همگی خلاقیت دارند. آنها سوژههاییاند که عاملیت دارند و گرههای داستانی به دست خود آنها گشوده میشود. آنها نه تسلیم وقایع هستند و نه دنبالهرو چشموگوش بسته بزرگسالان داستان. گرههای داستانی یکبهیک با چارهاندیشی و کنشهای عملی و ذهنی آنها گشوده میشوند.
۴- داستانها شامل مجموعه رخدادهایی است که در پیرامون گروهی از کودکان کموبیش همسنوسال رخ میدهد. گروه همسالان نقش مهمی در رشد شناختی کودکان دارند و عضویت در چنین گروههایی برای کودکان لذتبخش است. وجود این گروه همسالان با دو موضوع دیگر نیز مرتبط است: نخست، با مخاطبهای اثر یعنی کودکان هفت تا ۱۲ ساله و دوم، با کنش شخصیتهای اصلی داستان یا همان گروه ۶نفره. این کنشها را میتوان بهصورت طیفی در نظر گرفت که در یک سر طیف کنشهای حسیحرکتی قرار دارند و در سر دیگر طیف، کنشهای ذهنی. کنشهای حسیحرکتی با پیرنگ توأم با بازی اثر مناسباند و کنشهای ذهنی با کارکردهای شناختی اثر مرتبط هستند.
۵- یکی از کارکردهای «گروه ۱+۵» تقویت شناخت اجتماعی است. این ویژگی را میتوان با رویکرد تئوری ذهن ( Theory of mind) که در ذیل بحث شناخت اجتماعی میگنجد، تحلیل کرد. دانش و شناخت کودک از دنیای اجتماعی پیرامون، وابسته به درک او از خود و «دیگری» در بافتهای اجتماعی است. داستانهای این مجموعه مملو از موقعیتهایی است که اعضای ۶نفره گروه، ناگزیر از درک احساسات و علائق و نیتهای خود و دیگریاند. آنها مدام در حال ذهنخوانیاند و با خوانش ذهن دیگری از «خودمحوری» فاصله میگیرند و به «میان واگرایی» میرسند. آنها در این گذر، با ابزار حدس و گمان به قبض و بسط باورهای خود دست میزنند و وارد مرحله «دیدگاهگیری» میشوند و مسائل را از پرسپکتیو دیگری و دیگران مینگرند. صحنه و لوکیشنهایی چون خانواده، مجتمع مسکونی، کوچه و خیابان در این مجموعه چهارجلدی، بافتهای اجتماعی مناسبی برای تمرین شناخت اجتماعیاند.🔻🔻
۶- اعضای «گروه ۱+۵» در خلال رخدادهای داستانی مدام در موقعیتهایی قرار میگیرند که ناچار از «تصمیمگیری» و «انتخاب کردن» و «حل مسئله» هستند. این موارد در زمره مهارتهاییاند که در ذیل مفهوم «کارکردهای اجرایی مغز» ( Executive functions) تعریف میشوند. رشد و تقویت تدریجی کارکردهای اجرایی مغز با رشد تدریجی بخشهایی از مغز مثل «قشر پیشانی و پیش پیشانی مغز» که به «فرماندهی اجرایی مغز» معروفاند، همسو است. این رشد شناختیمغزی وابسته به تجربهاند. رشد کارکردهای اجرایی مغز بهتدریج از سالهای نخست کودکی آغاز میشود و در ۱۲ سالگی میتواند کامل شود؛ چندانکه به اندازه یک فرد بزرگسال، آنها را به کار ببندد. مخاطب در مجموعه «گروه ۱+۵» با تجربه شخصیتهای داستان در تصمیمگیریها و انتخابها و گرهگشاییها شریک میشود. تقویت کارکردهایی اجرایی مغز حاصل این مشارکت است.
مجموعه چهارجلدی «گروه ۱+۵» نوشته فرهاد حسنزاده با تصویرگری زینب حسینی را کتابهای فندق (واحد کودک نشر افق) منتشر کرده است.
مجموعه چهارجلدی «گروه ۱+۵» نوشته فرهاد حسنزاده با تصویرگری زینب حسینی را کتابهای فندق (واحد کودک نشر افق) منتشر کرده است.
Forwarded from نویسک
💠 اولین همایش ملی حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی
🔹 معاونت پژوهشی و هنری فرهنگستان هنر برگزار میکند: اولین همایش ملی حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی با چهار نشست تخصصی شامل: «حقوق کودک و نوجوان در کتابهای تصویری»، «حق بر آموزش و هنر کودکان و نوجوانان در باورهای هنجارساز و هنجارهای باورساز»، «حقوق کودک و نوجوان در آثار ادبی» و «زبان، رسانه، نشر و حقوق کودک»
🔸 زمان: دوشنبه ۲۹ بهمن ساعت ۹ تا ۱۸
🔹 مکان: خیابان ولیعصر، خیابان طالقانی، پلاک ۱۵۵۲، فرهنگستان هنر، تالار گلستان هنر
🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
@nevisak
🔹 معاونت پژوهشی و هنری فرهنگستان هنر برگزار میکند: اولین همایش ملی حقوق کودک و نوجوان در آثار هنری و ادبی با چهار نشست تخصصی شامل: «حقوق کودک و نوجوان در کتابهای تصویری»، «حق بر آموزش و هنر کودکان و نوجوانان در باورهای هنجارساز و هنجارهای باورساز»، «حقوق کودک و نوجوان در آثار ادبی» و «زبان، رسانه، نشر و حقوق کودک»
🔸 زمان: دوشنبه ۲۹ بهمن ساعت ۹ تا ۱۸
🔹 مکان: خیابان ولیعصر، خیابان طالقانی، پلاک ۱۵۵۲، فرهنگستان هنر، تالار گلستان هنر
🔰 کانال انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
@nevisak
🔺🔺🔺کتاب «دل بده، دل بده!» اثر فرهاد حسنزاده، داستانی درباره عشقی نامتعارف است؛ قفسی که عاشق پرنده خود شده و پس از پرواز پرنده، خود نیز راه آسمان را در پیش میگیرد. قفس که از پرنده پرواز را آموخته، از این شاخه به آن شاخه میرود و در جستوجوی پرنده، با نگاهی متفاوت به جهان پیرامون خود مینگرد؛ اما دیگران، از درختان گرفته تا رودخانه، عشق او را باور نمیکنند و با حیرت به او مینگرند.
داستان با زبانی شاعرانه و جملاتی کوتاه روایت میشود. استفاده از کلمات تکرارشونده و ترکیبهای آوایی، زبان متن را آهنگین کرده و فضایی احساسی ایجاد میکند. این سبک نگارش در کنار تصویرسازیهای سارا میاری، فضایی روایی را میسازد که احساسات قفس را به تصویر میکشد.
یکی از نکات کلیدی داستان، ساختارشکنی در روایت عشق است؛ قفس که نمادی از محدودیت و اسارت است خود را عاشق پرنده میداند و ادعا میکند که نهتنها پرنده از او آواز آموخته بلکه خود نیز از پرنده پرواز یاد گرفته است؛ اما پرنده او را ترک کرده، چراکه آزادی را میخواهد و بهدنبال جفت خود است. این نکته، کتاب را به اثری درباره عشق، مراقبت، آزادی و درک نیازهای دیگری تبدیل میکند.
در طول داستان، قفس با چالشهای مختلفی روبهرو میشود؛ از ناباوری دیگران گرفته تا درک این واقعیت که عشق یکطرفهاش، مانعی برای آزادی پرنده بوده است. در نهایت، او مسیر جدیدی را انتخاب میکند و راهی رودخانه میشود، جایی که شاید بتواند معنای دیگری از عشق را بیابد.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم:
ما فکر می کنیم فقط پرندهها دل دارند و برای همین میزنند زیر آواز. اما، قفسها هم دل دارند و گاهی عاشق پرندهها میشوند.
عاشق پرندهای که لابهلای میلهها زندانی کردهاند. و داستان «دل بده، دل بده!» روایت دل و دلدادگی است، از زبانی دیگر و با بیانی دیگر. اگر میخواهی همراه قصه شوی تو هم باید دل بدهی:
دل بده… دل بده… دل بده….
اطلاعات بیشتر:
انتشارات میچکا، کتاب «دل بده، دل بده!» نوشته فرهاد حسنزاده با تصویرگری سارا میاری را در ۲۴ صفحه مصور و بهای ۶۰ هزار تومان برای مخاطبان بالای ۹ سال منتشر کرده است. این اثر به فهرست چهلوهشتم لاکپشت پرنده راه یافته و نشان «۳ لاکپشت پرنده زمستان ۱۴۰۱» را دریافت کرده است.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
داستان با زبانی شاعرانه و جملاتی کوتاه روایت میشود. استفاده از کلمات تکرارشونده و ترکیبهای آوایی، زبان متن را آهنگین کرده و فضایی احساسی ایجاد میکند. این سبک نگارش در کنار تصویرسازیهای سارا میاری، فضایی روایی را میسازد که احساسات قفس را به تصویر میکشد.
یکی از نکات کلیدی داستان، ساختارشکنی در روایت عشق است؛ قفس که نمادی از محدودیت و اسارت است خود را عاشق پرنده میداند و ادعا میکند که نهتنها پرنده از او آواز آموخته بلکه خود نیز از پرنده پرواز یاد گرفته است؛ اما پرنده او را ترک کرده، چراکه آزادی را میخواهد و بهدنبال جفت خود است. این نکته، کتاب را به اثری درباره عشق، مراقبت، آزادی و درک نیازهای دیگری تبدیل میکند.
در طول داستان، قفس با چالشهای مختلفی روبهرو میشود؛ از ناباوری دیگران گرفته تا درک این واقعیت که عشق یکطرفهاش، مانعی برای آزادی پرنده بوده است. در نهایت، او مسیر جدیدی را انتخاب میکند و راهی رودخانه میشود، جایی که شاید بتواند معنای دیگری از عشق را بیابد.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم:
ما فکر می کنیم فقط پرندهها دل دارند و برای همین میزنند زیر آواز. اما، قفسها هم دل دارند و گاهی عاشق پرندهها میشوند.
عاشق پرندهای که لابهلای میلهها زندانی کردهاند. و داستان «دل بده، دل بده!» روایت دل و دلدادگی است، از زبانی دیگر و با بیانی دیگر. اگر میخواهی همراه قصه شوی تو هم باید دل بدهی:
دل بده… دل بده… دل بده….
اطلاعات بیشتر:
انتشارات میچکا، کتاب «دل بده، دل بده!» نوشته فرهاد حسنزاده با تصویرگری سارا میاری را در ۲۴ صفحه مصور و بهای ۶۰ هزار تومان برای مخاطبان بالای ۹ سال منتشر کرده است. این اثر به فهرست چهلوهشتم لاکپشت پرنده راه یافته و نشان «۳ لاکپشت پرنده زمستان ۱۴۰۱» را دریافت کرده است.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
Forwarded from جشنوارە ادبیات کودک شوناس (Jabar Shafeizada)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هنوز زمستان است و در دوردستهای برف خیز آدمبرفیها حرفی برای گفتن دارند.
این معرفی شیرین از کتاب «دوستت دارم» بر دلم نشست.
تصویرگر: حسن موسوی
ناشر: پیدایش
ویدئو برگرفته از صفحه اینستاگرام دهکده کتاب بازی است. 🔻🔻
https://www.instagram.com/reel/DGGVXQAt4HH/?utm_source=ig_web_copy_link&igsh=MzRlODBiNWFlZA==
این معرفی شیرین از کتاب «دوستت دارم» بر دلم نشست.
تصویرگر: حسن موسوی
ناشر: پیدایش
ویدئو برگرفته از صفحه اینستاگرام دهکده کتاب بازی است. 🔻🔻
https://www.instagram.com/reel/DGGVXQAt4HH/?utm_source=ig_web_copy_link&igsh=MzRlODBiNWFlZA==
🔅توصیه های نویسندگی
🔹 نباید برای خلاق بودن خودتان را تحت فشار قرار دهید، چون با این کار هیچوقت کار خوبتان را تولید نمیکنید.
🔹 اگر نشستهاید و با خودتان فکر میکنید: «چرا نمیتوانم بنویسم؟» خب، نمیتوانید بنویسید چون اجارهتان پرداخت نشده، یا سه فرزند دارید، یا تنها هستید.
🔹 در این حالت من میگویم اگر تا دو ماه آینده هم هیچچیز ننویسید، آخر دنیا نخواهد بود
🔹 چیزهای زیادی هست که نه با نوشتن، بلکه با فکر کردن به دست میآید. تامل کردن در کارهایی که در گذشته انجام دادهاید و جواب نداده است.
🔹 از خودتان بپرسید مشکلش چیست؟ آیا میتوانم دربارهاش با کسی صحبت کنم؟ یکی از تمرینهایی که در دوره نویسندگی خلاق انجام دادم تقلید از یک نویسنده دیگر بود. یعنی وقتی هیچچیزی برای گفتن ندارید یا نمیدانید از کجا شروع کنید، در ۵۰۰ کلمه اتاق نشیمن خود را طوری توصیف کنید که اگر ارنست همینگوی یا جین آستن بود توصیف میکرد.
🔹 مطمئن باشید نوشتهتان هیچجا نمیرود، هیچکس قرار نیست آن را بخواند اما باعث میشود به کار کردن ادامه دهید.
✏️ کیت ده وال
دیوار فرهاد حسنزاده 🌀 @farhadhas
🔹 نباید برای خلاق بودن خودتان را تحت فشار قرار دهید، چون با این کار هیچوقت کار خوبتان را تولید نمیکنید.
🔹 اگر نشستهاید و با خودتان فکر میکنید: «چرا نمیتوانم بنویسم؟» خب، نمیتوانید بنویسید چون اجارهتان پرداخت نشده، یا سه فرزند دارید، یا تنها هستید.
🔹 در این حالت من میگویم اگر تا دو ماه آینده هم هیچچیز ننویسید، آخر دنیا نخواهد بود
🔹 چیزهای زیادی هست که نه با نوشتن، بلکه با فکر کردن به دست میآید. تامل کردن در کارهایی که در گذشته انجام دادهاید و جواب نداده است.
🔹 از خودتان بپرسید مشکلش چیست؟ آیا میتوانم دربارهاش با کسی صحبت کنم؟ یکی از تمرینهایی که در دوره نویسندگی خلاق انجام دادم تقلید از یک نویسنده دیگر بود. یعنی وقتی هیچچیزی برای گفتن ندارید یا نمیدانید از کجا شروع کنید، در ۵۰۰ کلمه اتاق نشیمن خود را طوری توصیف کنید که اگر ارنست همینگوی یا جین آستن بود توصیف میکرد.
🔹 مطمئن باشید نوشتهتان هیچجا نمیرود، هیچکس قرار نیست آن را بخواند اما باعث میشود به کار کردن ادامه دهید.
✏️ کیت ده وال
دیوار فرهاد حسنزاده 🌀 @farhadhas