FARHANGI_E_KIAN Telegram 27866
Forwarded from عکس نگار
منتظری؛ گشودن باب حق در شریعت

آیت الله حسینعلی منتظری را به آزاداندیشی، گشودگی، مداراجویی، عدالت‌طلبی و شجاعت می‌شناسیم. اما آنچه که منتظری کرد، و آنچه که میراثِ راستین او در سیاست و دیانت است، در واقع گشودن بابِ نو در شریعت بود، یعنی: بابِ حقّ و حقوقِ انسانی چون حقوقِ جهان‌شمول و همگانی. ارزش این امر را وقتی درمی‌یابیم که در نظر بگیریم منتظری مردِ فقاهت و دیانت بود، با آیات و روایات انس گرفته بود، عمری درسِ فقه خوانده و درسِ شرع داده بود، در فقهیات تدریس و تألیف کرده بود؛ منتظری، در درجهٔ نخست، یک فقیهِ خبره بود که از سنّتِ فقاهت می‌آمد. نه دانش‌آموختهٔ فلسفهٔ غرب بود و نه یک روشن‌فکرِ فرنگ‌رفته؛ نه زیستِ آمریکایی-اروپایی داشت و نه علقه‌های غربی داشت. یک فقیه بود.

آیت الله منتظری دریافت که در شریعت، شریعتِ رایج و متعارف که در جمهورِ مسلمین برای قرن‌ها و سده‌ها جاری و روان بود، جایی برای حقّ بشر نیست و حقوق در فقهیات راه نیافته است. منتظری، با تشخیص این خطا و نقص در فقهِ فقیهان، دست به اجتهاد برد؛ اجتهادی حقّ‌مدار و حقّ‌خواه. وی می‌توانست همچو جمهورِ فقیهان، به همان شریعتِ بی‌حقوق فتوا دهد و راضی باشد به اعلام حرام و حلال. یا در نهایت، بعضی احکامِ خشن را از فقه بزداید و تأویلی دیگر از آن‌ها کند. اما منتظری از آن‌جا که بهره از «حسّ عدالت» برده بود و اصولِ عام عدالت را می‌شناخت، از آن‌جا که انسان‌گرا و مردم‌دار بود و انسانیت و جمهوریت را ارزش می‌داد، از آن‌جا که از جبّاریت و ستمگری بیزار بود و عدل و داد را دوست می‌داشت، ضرورتِ حقّ و حقوق را با تمام عقل و احساس‌اش دریافت؛ این بود که فتوا به حقّ انسان داد و بابِ حقوق را در شریعت باز کرد و شریعتی بر مدار حقّ عرضه کرد.

آیت الله منتظری، از دلِ سنّتِ شریعت، راه به برداشتِ «لیبرال» از حقّ بشر برد؛ یعنی آن برداشت که اولاً، حق را امر ذاتی و اصیل و ثابت می‌شناسد و نه عرضی و عاریتی و نسبی؛ ثانیاً، قائل به حقّ انسان، تنها به جهت انسان بودن است. این، به سادگی یک برداشتِ لیبرال است که در سنّت لیبرال تکوین و تأیید شد. منتظری، از برداشتِ فقهی به برداشتِ لیبرال از حقوق راه یافت و این برداشت را در «رسالهٔ حقوق»(۱۳۸۳) به میان گذاشت. «رسالهٔ حقوق»، اثر آیت الله منتظری، رساله‌ای است ممتاز، جامع و کم‌یاب در فقه و شریعتِ که در پاس‌داشتِ حقّ بشر نوشته و ثبت شده است؛ رساله‌ای که در منشأ حقوق، توجیه حقوق، و انوع و اصنافِ حقوق انسانی تقریر شده است.

رسالهٔ حقوق، حقوقِ بنیادین و اساسیِ بنی‌آدم را چون «حقّ‌های فطری و ذاتی» شناخت که «فی‌نفسه ثابت و غیرقابل سلب» هستند و تابع «ضرورت‌ها و مقتضیاتِ خاص اجتماعی» نیستند؛ ریشهٔ این حقوق را در «فطرتِ انسان» دید و نه «قانون‌گذاری و ارادهٔ حکومت». رسالهٔ حقوق، در توجیه حقوق بشر، دلیلِ حقانیتِ حقّ بشر را در «انسان بودن انسان» و «کرامتِ انسانی» آورد؛ یعنی دو دلیل، در توجیهِ حقوق بشر است: انسان بودن انسان، کرامتِ ذاتی انسان. انسان‌ها، بخاطر انسان بودن و بخاطر کرامت انسانی، از حقوق بشر برخوردارند(رساله، ص ۱۵). رسالهٔ حقوق، زیربنای حقوق بشر را بر «حقّ کرامت انسانی» چون حقّ همگانی و عام استوار می‌کند. منتظری، در رسالهٔ حقوق، حقّ کرامت را «ارزش‌دادن و ترجیحِ انسان از جهتِ انسانیت» تعبیر و تأویل می‌کند که برای همگان، حقوق اساسی و ذاتی قائل است؛ بر اساس حقّ کرامت ذاتی:«همهٔ انسان‌ها صرف‌نظر از دین و عقیده و مذهب و اعمال و رفتار، دارای کرامتِ ذاتی هستند»(رساله، ص ۳۷). حقّ‌های اساسی و بنیادینِ بشر در رسالهٔ حقوق، حقّ حیات، حقّ آزادی، حقّ معیشت سالم، حقّ امنیت و حقّ تعیین سرنوشت تعریف می‌شوند؛ از این حقوقِ بنیادین، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتخاب دین و تغییر دین، آزادی کنش سیاسی و چون این بیرون آمد. رساله، برخلاف فقه رایج، حقّ بازگشت از دین(ارتداد) را نیز به رسمیت می‌شناسد و آن را ذیل آزادی اندیشه و عقیده معنا می‌کند. رسالهٔ منتظری، از حقوق ملل هم سخن به میان می‌آورد و حتی از حقوق حیوانات هم ذکر می‌کند. از این جهت است که رساله، اثری جامع است. رضا زمان



tgoop.com/farhangi_e_kian/27866
Create:
Last Update:

منتظری؛ گشودن باب حق در شریعت

آیت الله حسینعلی منتظری را به آزاداندیشی، گشودگی، مداراجویی، عدالت‌طلبی و شجاعت می‌شناسیم. اما آنچه که منتظری کرد، و آنچه که میراثِ راستین او در سیاست و دیانت است، در واقع گشودن بابِ نو در شریعت بود، یعنی: بابِ حقّ و حقوقِ انسانی چون حقوقِ جهان‌شمول و همگانی. ارزش این امر را وقتی درمی‌یابیم که در نظر بگیریم منتظری مردِ فقاهت و دیانت بود، با آیات و روایات انس گرفته بود، عمری درسِ فقه خوانده و درسِ شرع داده بود، در فقهیات تدریس و تألیف کرده بود؛ منتظری، در درجهٔ نخست، یک فقیهِ خبره بود که از سنّتِ فقاهت می‌آمد. نه دانش‌آموختهٔ فلسفهٔ غرب بود و نه یک روشن‌فکرِ فرنگ‌رفته؛ نه زیستِ آمریکایی-اروپایی داشت و نه علقه‌های غربی داشت. یک فقیه بود.

آیت الله منتظری دریافت که در شریعت، شریعتِ رایج و متعارف که در جمهورِ مسلمین برای قرن‌ها و سده‌ها جاری و روان بود، جایی برای حقّ بشر نیست و حقوق در فقهیات راه نیافته است. منتظری، با تشخیص این خطا و نقص در فقهِ فقیهان، دست به اجتهاد برد؛ اجتهادی حقّ‌مدار و حقّ‌خواه. وی می‌توانست همچو جمهورِ فقیهان، به همان شریعتِ بی‌حقوق فتوا دهد و راضی باشد به اعلام حرام و حلال. یا در نهایت، بعضی احکامِ خشن را از فقه بزداید و تأویلی دیگر از آن‌ها کند. اما منتظری از آن‌جا که بهره از «حسّ عدالت» برده بود و اصولِ عام عدالت را می‌شناخت، از آن‌جا که انسان‌گرا و مردم‌دار بود و انسانیت و جمهوریت را ارزش می‌داد، از آن‌جا که از جبّاریت و ستمگری بیزار بود و عدل و داد را دوست می‌داشت، ضرورتِ حقّ و حقوق را با تمام عقل و احساس‌اش دریافت؛ این بود که فتوا به حقّ انسان داد و بابِ حقوق را در شریعت باز کرد و شریعتی بر مدار حقّ عرضه کرد.

آیت الله منتظری، از دلِ سنّتِ شریعت، راه به برداشتِ «لیبرال» از حقّ بشر برد؛ یعنی آن برداشت که اولاً، حق را امر ذاتی و اصیل و ثابت می‌شناسد و نه عرضی و عاریتی و نسبی؛ ثانیاً، قائل به حقّ انسان، تنها به جهت انسان بودن است. این، به سادگی یک برداشتِ لیبرال است که در سنّت لیبرال تکوین و تأیید شد. منتظری، از برداشتِ فقهی به برداشتِ لیبرال از حقوق راه یافت و این برداشت را در «رسالهٔ حقوق»(۱۳۸۳) به میان گذاشت. «رسالهٔ حقوق»، اثر آیت الله منتظری، رساله‌ای است ممتاز، جامع و کم‌یاب در فقه و شریعتِ که در پاس‌داشتِ حقّ بشر نوشته و ثبت شده است؛ رساله‌ای که در منشأ حقوق، توجیه حقوق، و انوع و اصنافِ حقوق انسانی تقریر شده است.

رسالهٔ حقوق، حقوقِ بنیادین و اساسیِ بنی‌آدم را چون «حقّ‌های فطری و ذاتی» شناخت که «فی‌نفسه ثابت و غیرقابل سلب» هستند و تابع «ضرورت‌ها و مقتضیاتِ خاص اجتماعی» نیستند؛ ریشهٔ این حقوق را در «فطرتِ انسان» دید و نه «قانون‌گذاری و ارادهٔ حکومت». رسالهٔ حقوق، در توجیه حقوق بشر، دلیلِ حقانیتِ حقّ بشر را در «انسان بودن انسان» و «کرامتِ انسانی» آورد؛ یعنی دو دلیل، در توجیهِ حقوق بشر است: انسان بودن انسان، کرامتِ ذاتی انسان. انسان‌ها، بخاطر انسان بودن و بخاطر کرامت انسانی، از حقوق بشر برخوردارند(رساله، ص ۱۵). رسالهٔ حقوق، زیربنای حقوق بشر را بر «حقّ کرامت انسانی» چون حقّ همگانی و عام استوار می‌کند. منتظری، در رسالهٔ حقوق، حقّ کرامت را «ارزش‌دادن و ترجیحِ انسان از جهتِ انسانیت» تعبیر و تأویل می‌کند که برای همگان، حقوق اساسی و ذاتی قائل است؛ بر اساس حقّ کرامت ذاتی:«همهٔ انسان‌ها صرف‌نظر از دین و عقیده و مذهب و اعمال و رفتار، دارای کرامتِ ذاتی هستند»(رساله، ص ۳۷). حقّ‌های اساسی و بنیادینِ بشر در رسالهٔ حقوق، حقّ حیات، حقّ آزادی، حقّ معیشت سالم، حقّ امنیت و حقّ تعیین سرنوشت تعریف می‌شوند؛ از این حقوقِ بنیادین، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتخاب دین و تغییر دین، آزادی کنش سیاسی و چون این بیرون آمد. رساله، برخلاف فقه رایج، حقّ بازگشت از دین(ارتداد) را نیز به رسمیت می‌شناسد و آن را ذیل آزادی اندیشه و عقیده معنا می‌کند. رسالهٔ منتظری، از حقوق ملل هم سخن به میان می‌آورد و حتی از حقوق حیوانات هم ذکر می‌کند. از این جهت است که رساله، اثری جامع است. رضا زمان

BY کانال نو اندیشی دینی کیان




Share with your friend now:
tgoop.com/farhangi_e_kian/27866

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Telegram Channels requirements & features Write your hashtags in the language of your target audience. Invite up to 200 users from your contacts to join your channel
from us


Telegram کانال نو اندیشی دینی کیان
FROM American