Forwarded from سیاستگذاری اجتماعی
⭕️ همچنان انتظار داریم که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از خاکستر غمبار حادثه تلخ طبس، ابزاری برای ایمنی و محافظت از کارگران و بهویژه کارگران معدن در آینده بسازد.
باید صبور بود و در آینده قضاوت کرد!
⭕️ مهمترین کنشگرانی که در این شرایط نیز جانانه کوشیدند تا نگذارند گرد فراموشی یا بیتفاوتی بر جانهای ازدسترفته بنشیند، اهالی رسانه و به طور خاص روزنامهنگاران بودند.
⭕️ در این مدت، گزارشها و تحلیلهای بسیاری از سوی روزنامهها و خبرگزاریها منتشر شد.
👈لینک چند مورد از این یادداشتها را برای مطالعه بیشتر در اینجا قرار دادهایم:
🔺ابرها هم برای قربانیان میگریند- اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/222840/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF
🔺فاجعه طبس و خواست اجتماعی- شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943845
🔺حق ایمنی زیر آوار- شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943663
🔺روایت گورهای سیاه
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943784
🔺ضرورت درسآموزی از طبس
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943767
🔺جانها بر سر راه
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943771
🔺مرثیه طبس- فرهیختگان
https://farhikhtegandaily.com/page/257137/
🔺متان، معدن و باز هم مرگ- تسنیم
https://tn.ai/3164860
کانال سیاستگذاری اجتماعی
@SocialPolicy
باید صبور بود و در آینده قضاوت کرد!
⭕️ مهمترین کنشگرانی که در این شرایط نیز جانانه کوشیدند تا نگذارند گرد فراموشی یا بیتفاوتی بر جانهای ازدسترفته بنشیند، اهالی رسانه و به طور خاص روزنامهنگاران بودند.
⭕️ در این مدت، گزارشها و تحلیلهای بسیاری از سوی روزنامهها و خبرگزاریها منتشر شد.
👈لینک چند مورد از این یادداشتها را برای مطالعه بیشتر در اینجا قرار دادهایم:
🔺ابرها هم برای قربانیان میگریند- اعتماد
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/222840/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF
🔺فاجعه طبس و خواست اجتماعی- شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943845
🔺حق ایمنی زیر آوار- شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943663
🔺روایت گورهای سیاه
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943784
🔺ضرورت درسآموزی از طبس
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943767
🔺جانها بر سر راه
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-943771
🔺مرثیه طبس- فرهیختگان
https://farhikhtegandaily.com/page/257137/
🔺متان، معدن و باز هم مرگ- تسنیم
https://tn.ai/3164860
کانال سیاستگذاری اجتماعی
@SocialPolicy
روزنامه اعتماد
ابرها هم براي قربانيان معدن گريستند
بنفشه سامگيس
.
دوره جدید جامعهشناسی برای همه از ۱۴ مهر شروع میشود. گوش دادن ۱۱ قسمت منتشرشده از پادکست #جور_دیگر مقدمه خوبی برای دوره جدید است. ارائه محتوای جدید و مکمل آنچه منتشر شده است را ممکن میکند.
پادکست جور دیگر در تلگرام
https://www.tgoop.com/joure_digar
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@fazeli_mohammad
دوره جدید جامعهشناسی برای همه از ۱۴ مهر شروع میشود. گوش دادن ۱۱ قسمت منتشرشده از پادکست #جور_دیگر مقدمه خوبی برای دوره جدید است. ارائه محتوای جدید و مکمل آنچه منتشر شده است را ممکن میکند.
پادکست جور دیگر در تلگرام
https://www.tgoop.com/joure_digar
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@fazeli_mohammad
Forwarded from مشق نو
📝📝📝اندوهِ لبنان
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊خبر شهادت سیدحسن نصرالله مرا عمیقاً متأثر کرد و به فکر فرو برد. همیشه برای سید احترام قائل بودم. دقیق سخن میگفت، شجاع و در عین حال واقعبین بود، بهخوبی انسجام حزبالله را حفظ کرد و در شرایط سخت به پیش برد، دشمن اصلیاش حکومتی اشغالگر و مبتنی بر آپارتاید بود، میتوانست همزمان از قدرت نظامی و گفتوگو و اقناع بهره بگیرد و… . سید، خودش را برای شهادت آماده کرده بود، حزبالله هم میدانست که همیشه امکان شهادت او هست. بنابراین، اگر حساسیتی در برخورد با این شهادت هست بهدلیل ضرورت بازنگری است که این شهادت ما را به آن فرامیخواند و نه فقط افسوس از دست رفتن شخصیتی بزرگ و تأثیرگذار. آنچه را که بهنظرم باید مورد بازنگری قرار گیرد، فهرست میکنم. شاید شهادت او به این بازنگری کمک کند.
1️⃣ منتقدان حکومت در ایران، اغلب در برخورد با حزبالله دچار یک اشتباه بزرگ میشوند. زمانی، یکی از شخصیتهای مؤثر حزبالله گفته بود که منتقدان حکومت در ایران فراموش میکنند که ما «حزبالله» هستیم، و نه «انصار حزبالله». گروهی از منتقدان بدون توجه به نقش حزبالله در منطقه و در مقابل حکومت اشغالگر اسرائیل، گمان میکردند حزبالله هم تشکلی است شبیه به انصار حزبالله خودمان؛ یعنی گروهی خودسر که با استفاده از امکانات عمومی و برای اختلال در فعالیتهای دیگران سازمان یافته است. حال آنکه حزبالله، اعتماد بهنفس را به لبنان بازگرداند تا جاییکه این کشور دیگر حیاط خلوت اسرائیل محسوب نمیشد و حزبالله هم بهعنوان نیرویی مؤثر در تصمیمهای منطقه بهحساب میآمد. سید را باید در این چارچوب دید.
2️⃣ مدتهاست که بسیاری از ما وجود نظام سلطه را در جهان فراموش کردهایم. از یادمان رفته است که پشت چهره آرایش شدهی نظام سلطه، خشونتی مرگبار و متکی بر تبعیض و معیارهای دوگانه پنهان شده است. باید نسلکشی در غزه و قتل عام در لبنان اتفاق میافتاد تا همه ما نظام مبتنی بر سلطه را بهیاد آوریم. اسرائیل، با خیال راحت میکُشد و مهمات و حمایت بینالمللیاش بهطور مستمر تأمین میشود. گفتوگو با جهان، تنشزدایی از روابط بینالمللی و همکاری برای تأمین منافع ملی نباید ما را از واقعیت زشت حاکم بر روابط بینالملل غافل کند. ظاهراً، پشت این تمدن بزرگ، «نظام جنگل» پنهان شده است.
3️⃣ اگر میخواهیم در عرصه بینالمللی تحقیر نشویم و کرامت و عزتمان حفظ شود، باید شعاری را طرح کرده و هدفی را دنبال کنیم که ابزار و امکانات تحقق و رسیدن به آن را داریم. طرح شعارهایی که تحقق بخشیدن به آنها در محدوده توان و قدرت ما نیست، پیامدی غیر از تحقیر و سرشکستگی ندارد. سیاستهای ما در منطقه و جهان تناسبی با توان و جایگاه ما در جهان ندارد. آرزو را باید به اندازه خواست. ادامه این روند نتیجهای غیر از تضعیف ما و متحدانمان ندارد. بقاء برای ما محور است و نباید به آن بیتوجهی کرد.
4️⃣ سیاست خارجی نباید توسط نیروهای نظامی و امنیتی طراحی شود. نیروهای نظامی و امنیتی ابزار پیشبرد سیاست خارجیاند و تضمین تحقق آن، نه بیشتر. طراحی و اجرای سیاست خارجی باید بر عهده نهادی قرار بگیرد که در مقابل نمایندگان مردم پاسخگو باشد و بدون خیالپردازی به آینده بنگرد.
5️⃣ از تجربه جنگ تحمیلی باید بیاموزیم. پس از جنگ امکان بحث انتقادی در مورد آن فراهم نشد. هیچگاه نپرسیدیم که تا چه حد میشد جلوی وقوع آن رویداد گرفته شود؟ هیچگاه نپرسیدیم که چه زمانی برای پایاندادن جنگ مناسب بود؟ هیچگاه نپرسیدیم که چرا در طول جنگ سیاست خارجی ما روز به روز به انزوای راهبردی ما کمک کرد؟ این سؤالات مطرح میشد، اما همیشه سرکوب میشد. نتیجه چه شد؟ آیا در سیاستهای منطقهای هم در حال تکرار همان خطاهای جنگ هستیم؟
🖊جنگ واقعیت دنیای ماست؛ واقعیتی کاملاً نامطلوب. باید از این واقعیت تا حد امکان گریخت. قوی بودن و توانایی بازدارندگی شرط لازم است اما شرط کافی نیست. اگر با توجه به تجربه حنگ سیاست خارجی خود را بازسازی نکنیم، مجبور به پذیرش وضعیتی خواهیم شد که برای ما بسیار نامقبول و حتی، تحقیرکننده خواهد بود. یک فرمانده ملی میتواند برای زیر بار ذلت نرفتن، تصمیم به شهادت آگاهانه بگیرد. اما نمیتواند برای شهادت همه همراهاناش تصمیمگیری کند. باید برای ماندن و ادامه راه تصمیمگیری کنیم./پایان
#علیرضا_علوی_تبار #ایران #لبنان
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
🖊خبر شهادت سیدحسن نصرالله مرا عمیقاً متأثر کرد و به فکر فرو برد. همیشه برای سید احترام قائل بودم. دقیق سخن میگفت، شجاع و در عین حال واقعبین بود، بهخوبی انسجام حزبالله را حفظ کرد و در شرایط سخت به پیش برد، دشمن اصلیاش حکومتی اشغالگر و مبتنی بر آپارتاید بود، میتوانست همزمان از قدرت نظامی و گفتوگو و اقناع بهره بگیرد و… . سید، خودش را برای شهادت آماده کرده بود، حزبالله هم میدانست که همیشه امکان شهادت او هست. بنابراین، اگر حساسیتی در برخورد با این شهادت هست بهدلیل ضرورت بازنگری است که این شهادت ما را به آن فرامیخواند و نه فقط افسوس از دست رفتن شخصیتی بزرگ و تأثیرگذار. آنچه را که بهنظرم باید مورد بازنگری قرار گیرد، فهرست میکنم. شاید شهادت او به این بازنگری کمک کند.
1️⃣ منتقدان حکومت در ایران، اغلب در برخورد با حزبالله دچار یک اشتباه بزرگ میشوند. زمانی، یکی از شخصیتهای مؤثر حزبالله گفته بود که منتقدان حکومت در ایران فراموش میکنند که ما «حزبالله» هستیم، و نه «انصار حزبالله». گروهی از منتقدان بدون توجه به نقش حزبالله در منطقه و در مقابل حکومت اشغالگر اسرائیل، گمان میکردند حزبالله هم تشکلی است شبیه به انصار حزبالله خودمان؛ یعنی گروهی خودسر که با استفاده از امکانات عمومی و برای اختلال در فعالیتهای دیگران سازمان یافته است. حال آنکه حزبالله، اعتماد بهنفس را به لبنان بازگرداند تا جاییکه این کشور دیگر حیاط خلوت اسرائیل محسوب نمیشد و حزبالله هم بهعنوان نیرویی مؤثر در تصمیمهای منطقه بهحساب میآمد. سید را باید در این چارچوب دید.
2️⃣ مدتهاست که بسیاری از ما وجود نظام سلطه را در جهان فراموش کردهایم. از یادمان رفته است که پشت چهره آرایش شدهی نظام سلطه، خشونتی مرگبار و متکی بر تبعیض و معیارهای دوگانه پنهان شده است. باید نسلکشی در غزه و قتل عام در لبنان اتفاق میافتاد تا همه ما نظام مبتنی بر سلطه را بهیاد آوریم. اسرائیل، با خیال راحت میکُشد و مهمات و حمایت بینالمللیاش بهطور مستمر تأمین میشود. گفتوگو با جهان، تنشزدایی از روابط بینالمللی و همکاری برای تأمین منافع ملی نباید ما را از واقعیت زشت حاکم بر روابط بینالملل غافل کند. ظاهراً، پشت این تمدن بزرگ، «نظام جنگل» پنهان شده است.
3️⃣ اگر میخواهیم در عرصه بینالمللی تحقیر نشویم و کرامت و عزتمان حفظ شود، باید شعاری را طرح کرده و هدفی را دنبال کنیم که ابزار و امکانات تحقق و رسیدن به آن را داریم. طرح شعارهایی که تحقق بخشیدن به آنها در محدوده توان و قدرت ما نیست، پیامدی غیر از تحقیر و سرشکستگی ندارد. سیاستهای ما در منطقه و جهان تناسبی با توان و جایگاه ما در جهان ندارد. آرزو را باید به اندازه خواست. ادامه این روند نتیجهای غیر از تضعیف ما و متحدانمان ندارد. بقاء برای ما محور است و نباید به آن بیتوجهی کرد.
4️⃣ سیاست خارجی نباید توسط نیروهای نظامی و امنیتی طراحی شود. نیروهای نظامی و امنیتی ابزار پیشبرد سیاست خارجیاند و تضمین تحقق آن، نه بیشتر. طراحی و اجرای سیاست خارجی باید بر عهده نهادی قرار بگیرد که در مقابل نمایندگان مردم پاسخگو باشد و بدون خیالپردازی به آینده بنگرد.
5️⃣ از تجربه جنگ تحمیلی باید بیاموزیم. پس از جنگ امکان بحث انتقادی در مورد آن فراهم نشد. هیچگاه نپرسیدیم که تا چه حد میشد جلوی وقوع آن رویداد گرفته شود؟ هیچگاه نپرسیدیم که چه زمانی برای پایاندادن جنگ مناسب بود؟ هیچگاه نپرسیدیم که چرا در طول جنگ سیاست خارجی ما روز به روز به انزوای راهبردی ما کمک کرد؟ این سؤالات مطرح میشد، اما همیشه سرکوب میشد. نتیجه چه شد؟ آیا در سیاستهای منطقهای هم در حال تکرار همان خطاهای جنگ هستیم؟
🖊جنگ واقعیت دنیای ماست؛ واقعیتی کاملاً نامطلوب. باید از این واقعیت تا حد امکان گریخت. قوی بودن و توانایی بازدارندگی شرط لازم است اما شرط کافی نیست. اگر با توجه به تجربه حنگ سیاست خارجی خود را بازسازی نکنیم، مجبور به پذیرش وضعیتی خواهیم شد که برای ما بسیار نامقبول و حتی، تحقیرکننده خواهد بود. یک فرمانده ملی میتواند برای زیر بار ذلت نرفتن، تصمیم به شهادت آگاهانه بگیرد. اما نمیتواند برای شهادت همه همراهاناش تصمیمگیری کند. باید برای ماندن و ادامه راه تصمیمگیری کنیم./پایان
#علیرضا_علوی_تبار #ایران #لبنان
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
Telegram
مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را دنبال کند.
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧[email protected]
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧[email protected]
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
اما بعد....!
بعد از فرونشستن خشمها و سوگها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیشبینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریحترین و عریانترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیمگیران میآورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیمشان هشیار میکند و یا در صورت نادیده گرفته هشدارها به پای میز پاسخگویی میکشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسشناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویهای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی میشود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عدهای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود میدانند و حتی برای رئیسجمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمیبینند! همینها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همهجانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج میشوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور میشوند.
آنچه در لبنان علیه حزبالله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کماهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتایناهو برداشته است، ابعاد گستردهای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش میبرد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بعد از فرونشستن خشمها و سوگها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟
آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیشبینی آن شد؟
به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریحترین و عریانترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیمگیران میآورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیمشان هشیار میکند و یا در صورت نادیده گرفته هشدارها به پای میز پاسخگویی میکشاند.
در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسشناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویهای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی میشود!
در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عدهای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود میدانند و حتی برای رئیسجمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمیبینند! همینها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همهجانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج میشوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور میشوند.
آنچه در لبنان علیه حزبالله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کماهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتایناهو برداشته است، ابعاد گستردهای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش میبرد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب میکند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در ستایش رنگی دیدن جهان
محمد فاضلی
میخواهم چیزی بنویسم که بسیاری را میآزارد و خوشایند بسیاری نیست، و این بسیاری، از همه جناحها و تفکرات سیاسی هستند، در داخل و خارج، از راست و چپ، ارزشی و سکولار؛ اما خب باید نوشت.
سالهاست دنبال آدمها و نگاههایی میگردم که قادر باشند موضوعات مهم و متفاوتی را تحلیل کنند بدون آنکه در یکدیگر مخلوط کنند، و گاه بیدلیل به هم ربط دهند. بگذارید خیلی ساده و با مثال روشن بهروز بگویم چنین نگاهی، روی زمین واقعیت به چه معناست.
میشود منتقد نظام جمهوری اسلامی (ج.ا) بود، و اقداماتش در نقض حقوق زنان، تخریب محیطزیست، توسعه نامتوازن منطقهای، اعمال تبعیض در گزینش نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه، و داشتن زندانی سیاسی را نقد کرد؛ و همزمان با ایده جمهوری اسلامی درباره «سلطهگر بودن و خوی استعماری داشتن نظام بینالمللی غربمحور» موافق بود؛ و در همان حال با برخی شیوههای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام سلطهگر استعماری مخالف بود و آنها را نقد کرد.
میشود اشغالگر بودن اسرائیل در فلسطین، لبنان و سوریه را تأیید کرد، منتقد آن بود، و نقد آنرا به مواضع ج.ا هم ربط نداد (این اشغالگری قبل از پیدایش ج.ا رخ داده است)، حق ملتهای اشغالشده در تلاش برای احقاق حقوقشان را به رسمیت شناخت، و همزمان راهبردهای ج.ا در این زمینه را نقد کرد؛ و با بخشهایی از راهبردها که تأمینکننده منافع ملی ایران است، همراهی کرد.
میشود از درک کلیشهای از شخصیتی نظیر سیدحسن نصراله بیرون آمد و او را بهمثابه یک لبنانی که پس از تهاجم سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل، به حزبالله پیوسته و با مبارزه به ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان داده، احترام قائل شد؛ و همزمان منتقد برخی سیاستهای راهبردی ج.ا یا حزبالله لبنان در عرصه خاورمیانه بود.
میشود از جنگ متنفر بود، سیاستهای منجر به توسعهنیافتگی و فقر را نقد کرد، خواهان عقلانیت بیشتر بود، تجاوز را به رسمیت نشناخت و حقوق ملتها برای دفاع از خودشان در برابر تجاوز را هم پذیرفت.
میشود منتقد برخی یا حتی همه سیاستهای ج.ا در مواجهه با اسرائیل بود، اما مسأله اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر کل سالهای تأسیس ج.ا عمر دارد، صرفاً در رابطه ایران و اسرائیل خلاصه نکرد. مسأله فلسطین و اعراب-اسرائیل، قبل از تأسیس ج.ا هم وجود داشته و انقلاب ایران ابعادی به آن افزوده است. اما مسأله فراتر از نسبت ج.ا با اسرائیل است.
میشود منتقد جدی ماجرای ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل بود و درباره اینکه دستآورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمیفهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما همزمان میشود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به ۷ اکتبر بود و خشونت و وحشیگری را تطهیر نکرد.
میشود منتقد سیاست داخلی و سیاست خارجی ج.ا بود، و آنرا مسبب بسیاری از مسائل و مشکلات کشور دانست که سبب گرفتاری و فقر مردم شده است؛ و میشود همزمان تأیید کرد که در دنیایی زندگی میکنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را له میکنند؛ و باز میتوان همزمان منتقد ج.ا بود که چرا به اندازه کافی از سایر ابزارهای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا جایابی در زنجیرههای ارزش جهانی – استفاده نکرده است.
چرا برخی فکر میکنند دنیای پیچیده اطراف ما، سیاه یا سفید، صفر یا یک، بدون وضعیتهای بینابینی و ترکیبی از درستی و نادرستی است؟ دنیای ما ترکیبی است، تحلیل فازی بیشتر به درد آن میخورد تا تحلیلهای سفید سیاه؛ نگاه رنگی را باید ستایش کرد.
یاد روحالله رمضانی محقق بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران میافتم که معتقد بود اگر در جنگ جهانی اول، نفرت شدید مشروطهخواهان از روسیه و انگلیس نبود، و هر کسی که صحبت از همکاری با این دو قدرت برای تأمین منافع ایران میکرد، برچسب خیانت و وطنفروشی نمیخورد، ایران با اشغال ویران نمیشد و تخریب ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم هم به شیوه دیگری تکرار شد. کاش ایرانیان، جهان آن روزگار را هم جهان رنگی میدیدند.
اگر جهان را سفید و سیاه ببینیم و درگیر دیدگاههای دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و خسران بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهانبینی سفید و سیاه، ما را میفرساید.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
میخواهم چیزی بنویسم که بسیاری را میآزارد و خوشایند بسیاری نیست، و این بسیاری، از همه جناحها و تفکرات سیاسی هستند، در داخل و خارج، از راست و چپ، ارزشی و سکولار؛ اما خب باید نوشت.
سالهاست دنبال آدمها و نگاههایی میگردم که قادر باشند موضوعات مهم و متفاوتی را تحلیل کنند بدون آنکه در یکدیگر مخلوط کنند، و گاه بیدلیل به هم ربط دهند. بگذارید خیلی ساده و با مثال روشن بهروز بگویم چنین نگاهی، روی زمین واقعیت به چه معناست.
میشود منتقد نظام جمهوری اسلامی (ج.ا) بود، و اقداماتش در نقض حقوق زنان، تخریب محیطزیست، توسعه نامتوازن منطقهای، اعمال تبعیض در گزینش نیروی انسانی، نقض استقلال دانشگاه، و داشتن زندانی سیاسی را نقد کرد؛ و همزمان با ایده جمهوری اسلامی درباره «سلطهگر بودن و خوی استعماری داشتن نظام بینالمللی غربمحور» موافق بود؛ و در همان حال با برخی شیوههای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این نظام سلطهگر استعماری مخالف بود و آنها را نقد کرد.
میشود اشغالگر بودن اسرائیل در فلسطین، لبنان و سوریه را تأیید کرد، منتقد آن بود، و نقد آنرا به مواضع ج.ا هم ربط نداد (این اشغالگری قبل از پیدایش ج.ا رخ داده است)، حق ملتهای اشغالشده در تلاش برای احقاق حقوقشان را به رسمیت شناخت، و همزمان راهبردهای ج.ا در این زمینه را نقد کرد؛ و با بخشهایی از راهبردها که تأمینکننده منافع ملی ایران است، همراهی کرد.
میشود از درک کلیشهای از شخصیتی نظیر سیدحسن نصراله بیرون آمد و او را بهمثابه یک لبنانی که پس از تهاجم سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و اشغال بخشی از کشورش توسط اسرائیل، به حزبالله پیوسته و با مبارزه به ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل پایان داده، احترام قائل شد؛ و همزمان منتقد برخی سیاستهای راهبردی ج.ا یا حزبالله لبنان در عرصه خاورمیانه بود.
میشود از جنگ متنفر بود، سیاستهای منجر به توسعهنیافتگی و فقر را نقد کرد، خواهان عقلانیت بیشتر بود، تجاوز را به رسمیت نشناخت و حقوق ملتها برای دفاع از خودشان در برابر تجاوز را هم پذیرفت.
میشود منتقد برخی یا حتی همه سیاستهای ج.ا در مواجهه با اسرائیل بود، اما مسأله اسرائیل و خاورمیانه را که حداقل دو برابر کل سالهای تأسیس ج.ا عمر دارد، صرفاً در رابطه ایران و اسرائیل خلاصه نکرد. مسأله فلسطین و اعراب-اسرائیل، قبل از تأسیس ج.ا هم وجود داشته و انقلاب ایران ابعادی به آن افزوده است. اما مسأله فراتر از نسبت ج.ا با اسرائیل است.
میشود منتقد جدی ماجرای ۷ اکتبر و حمله حماس به اسرائیل بود و درباره اینکه دستآورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمیفهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما همزمان میشود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به ۷ اکتبر بود و خشونت و وحشیگری را تطهیر نکرد.
میشود منتقد سیاست داخلی و سیاست خارجی ج.ا بود، و آنرا مسبب بسیاری از مسائل و مشکلات کشور دانست که سبب گرفتاری و فقر مردم شده است؛ و میشود همزمان تأیید کرد که در دنیایی زندگی میکنیم که بدون قدرت نظامی و امنیتی، قدرتمندان کشورهای ضعیف را له میکنند؛ و باز میتوان همزمان منتقد ج.ا بود که چرا به اندازه کافی از سایر ابزارهای تأمین منافع ملی – از دیپلماسی گرفته تا جایابی در زنجیرههای ارزش جهانی – استفاده نکرده است.
چرا برخی فکر میکنند دنیای پیچیده اطراف ما، سیاه یا سفید، صفر یا یک، بدون وضعیتهای بینابینی و ترکیبی از درستی و نادرستی است؟ دنیای ما ترکیبی است، تحلیل فازی بیشتر به درد آن میخورد تا تحلیلهای سفید سیاه؛ نگاه رنگی را باید ستایش کرد.
یاد روحالله رمضانی محقق بزرگ تاریخ سیاست خارجی ایران میافتم که معتقد بود اگر در جنگ جهانی اول، نفرت شدید مشروطهخواهان از روسیه و انگلیس نبود، و هر کسی که صحبت از همکاری با این دو قدرت برای تأمین منافع ایران میکرد، برچسب خیانت و وطنفروشی نمیخورد، ایران با اشغال ویران نمیشد و تخریب ناشی از جنگ بسیار کمتر بود. همین وضعیت در جنگ جهانی دوم هم به شیوه دیگری تکرار شد. کاش ایرانیان، جهان آن روزگار را هم جهان رنگی میدیدند.
اگر جهان را سفید و سیاه ببینیم و درگیر دیدگاههای دوقطبی شویم، واقعیت جهان را نخواهیم دید و خسران بیشتری را تجربه خواهیم کرد. جهانبینی سفید و سیاه، ما را میفرساید.
@fazeli_mohammad
Forwarded from انجمن علوم سیاسی ایران
کمیته جامعه شناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار میکند:
«نقد و بررسی کتاب ایران بر لبه تیغ»
سخنرانان:
دکتر محمد فاضلی
دکتر مقصود فراستخواه
مدیر نشست: دکتر سلمان صادقی زاده
زمان : شنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان : بلوار کشاورز، خیابان نادری، پلاک ۶، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
«نقد و بررسی کتاب ایران بر لبه تیغ»
سخنرانان:
دکتر محمد فاضلی
دکتر مقصود فراستخواه
مدیر نشست: دکتر سلمان صادقی زاده
زمان : شنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۳ - ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان : بلوار کشاورز، خیابان نادری، پلاک ۶، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
.
ایراندوستی و حب وطن، لقمهای نیست که نصیب هر تنگنظر کوتهبینی شود.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@fazeli_mohammad
ایراندوستی و حب وطن، لقمهای نیست که نصیب هر تنگنظر کوتهبینی شود.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@fazeli_mohammad
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺درباره پیام نتانیاهو!
در بحبوحه یک جنگ ویرانگر در غزه و لبنان، حملاتی دیگر در سوریه و یمن و احتمال آغاز حمله زمینی به لبنان در ساعات و روزهای آتی، بنیامین نتانیاهو امروز طی کلیپی به زبان انگلیسی مردم ایران را خطاب قرار داد که سه محور داشت؛ تحریک ملت ایران علیه حاکمیت؛ القای این نگاه به مردم که اسرائیل میان آنها و نظام حاکم تفکیک قائل است و این که اسرائیل را "همراه" و"حامی" ایرانیان معرفی کند.
اما مهمتر از محتوای کلام نتانیاهو که اگر هم بیان نمیکرد، واضح و روشن بود، کنکاش هدف او از این اقدام در این شرایط است. صرفا انجام عملیاتی روانی در تتمه تهدیدهای اخیر خود علیه ایران یا وانمود این که تهدیدها در سازمان ملل علیه مردم ایران نبوده و حکومت مقصود او بوده است یا مقدمهسازی برای برنامهای که در سر دارند؟
در این شرایط جنگی هیچ سناریویی را به ویژه بدبینانهترین آنها را نباید از نظر دور داشت. فقط چند روز دیگر تا سالگرد حادثه هفتم اکتبر یا طوفانالاقصی مانده است و نتانیاهو در این سالگرد به جای مراسم ماتم و عزا میخواهد احساس جشن و شادی را به جامعه اسرائیل تزریق کند و جنگ لبنان، ترورها و تسریع در حمله زمینی نیز بیارتباط با آن نیست.
اما بسیار بعید است که اسرائیل اگر هم بخواهد، قبل از رساندن جنگ لبنان به نقطهای اطمینانبخش و رضایتبخش اقدامی علیه ایران بکند. تقریبا میتوان گفت هر گونه تحرک اسرائیل در منطقه در آینده بستگی به سرنوشت جنگ لبنان دارد.
بعد از آن هم راهاندازی جنگی علیه ایران بدون آمریکا بسیار بعید است و آمریکا نیز به ویژه در این شرایط انتخاباتی و قبل از رساندن جنگ اوکراین به نقطه شکست روسیه محتمل نیست که بخواهد جنگی گسترده در خاورمیانه (منبع انرژی جهان) راه بیندازد.
سیاست آمریکا پس از جنگ غزه در کنار گستراندن چتر حمایتی برای اسرائیل و دادن نوعی آزادی عمل به آن، به انحای مختلف در حال مدیریت و کنترل شرایط و مهار کنش طرف مقابل برای جلوگیری از وقوع چنین جنگی است و البته ایران هم تا امروز نشان داده است که به هیچ وجه تمایلی برای حرکت در این مسیر ندارد.
کلا جنگ علیه ایران در این شرایط بسیار بعید است، فعلا آمریکا به دنبال این است دو جنگ کنونی را به نفع اسرائیل به سرانجامی برساند و معطوف به آن، اسرائیل را محور نظم امنیتی جدیدی در منطقه قرار دهد و با تکمیل پروژه عادیسازی حلقه محاصره ژئوپلیتیک را تکمیل کند.
اما حملات موردی اسرائیل علیه ایران دور از انتظار نیست، و آن هم دو نوع حمله؛ نخست این که اگر اسرائیل بنا به اطلاعاتی به این جمعبندی نهائی برسد که تهران تصمیم به پاسخ گرفته است، بعید نیست که قبل از آن دست به حملاتی پیشدستانه به نقاط مبدا حملات ایران بزند؛ مانند اتفاقی که در لبنان لحظاتی قبل از عملیات اربعین افتاد.
اما نوع دوم حملات احتمالی اسرائیل میتواند علیه تاسیسات هستهای ایران باشد که آن هم بعید است که قبل از روشن شدن سرنوشت جنگ لبنان اتفاق بیفتد. کما این که بعد از آن هم چنین حملهای تا حدودی میتواند بستگی به برآورد نهایی اسرائیل درباره میزان توانایی خود و آمریکا برای مهار پدافندی پاسخ موشکی و پهپادی گسترده ایران دارد.
از این رو، احتمالا اسرائیل برآورد خود از نتایج مقابله با حملات موشکی و پهبادی قبلی ایران در عملیات «وعده صادق» را به عنوان یک سنجه مهم در نظر بگیرد. اما به نظر نگارنده اگر ایران قصد پاسخ به ترورهای اسرائیل را به زودی داشته باشد و اسرائیل و متحدانش بتوانند با پدافند چند لایه خود این حملات را دفع و یا آسیب ناشی از آن را به حداقل ممکن برسانند، یا خود اسرائیل حملات پیشدستانه «موفقی» برای خنثی کردن پاسخ ایران انجام دهد، میتوان گفت که اسرائیل برای اقدام علیه تاسیسات هستهای و نظامی ایران جریتر خواهد شد و احتمال آن به شکل چشمگیری در آینده افزایش مییابد.
بنابراین اگر قرار بر پاسخ است، تنها در صورتی میتواند مانع اقدام متقابل "جدی" اسرائیل شود که علیه اهداف نظامی آن بسیار موثر باشد؛ به گونهای که تغییر شکل گرفته در ادراک آن را تعدیل کند. در غیر این صورت میتواند مشوق اسرائیل برای اقداماتی آفندی شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
در بحبوحه یک جنگ ویرانگر در غزه و لبنان، حملاتی دیگر در سوریه و یمن و احتمال آغاز حمله زمینی به لبنان در ساعات و روزهای آتی، بنیامین نتانیاهو امروز طی کلیپی به زبان انگلیسی مردم ایران را خطاب قرار داد که سه محور داشت؛ تحریک ملت ایران علیه حاکمیت؛ القای این نگاه به مردم که اسرائیل میان آنها و نظام حاکم تفکیک قائل است و این که اسرائیل را "همراه" و"حامی" ایرانیان معرفی کند.
اما مهمتر از محتوای کلام نتانیاهو که اگر هم بیان نمیکرد، واضح و روشن بود، کنکاش هدف او از این اقدام در این شرایط است. صرفا انجام عملیاتی روانی در تتمه تهدیدهای اخیر خود علیه ایران یا وانمود این که تهدیدها در سازمان ملل علیه مردم ایران نبوده و حکومت مقصود او بوده است یا مقدمهسازی برای برنامهای که در سر دارند؟
در این شرایط جنگی هیچ سناریویی را به ویژه بدبینانهترین آنها را نباید از نظر دور داشت. فقط چند روز دیگر تا سالگرد حادثه هفتم اکتبر یا طوفانالاقصی مانده است و نتانیاهو در این سالگرد به جای مراسم ماتم و عزا میخواهد احساس جشن و شادی را به جامعه اسرائیل تزریق کند و جنگ لبنان، ترورها و تسریع در حمله زمینی نیز بیارتباط با آن نیست.
اما بسیار بعید است که اسرائیل اگر هم بخواهد، قبل از رساندن جنگ لبنان به نقطهای اطمینانبخش و رضایتبخش اقدامی علیه ایران بکند. تقریبا میتوان گفت هر گونه تحرک اسرائیل در منطقه در آینده بستگی به سرنوشت جنگ لبنان دارد.
بعد از آن هم راهاندازی جنگی علیه ایران بدون آمریکا بسیار بعید است و آمریکا نیز به ویژه در این شرایط انتخاباتی و قبل از رساندن جنگ اوکراین به نقطه شکست روسیه محتمل نیست که بخواهد جنگی گسترده در خاورمیانه (منبع انرژی جهان) راه بیندازد.
سیاست آمریکا پس از جنگ غزه در کنار گستراندن چتر حمایتی برای اسرائیل و دادن نوعی آزادی عمل به آن، به انحای مختلف در حال مدیریت و کنترل شرایط و مهار کنش طرف مقابل برای جلوگیری از وقوع چنین جنگی است و البته ایران هم تا امروز نشان داده است که به هیچ وجه تمایلی برای حرکت در این مسیر ندارد.
کلا جنگ علیه ایران در این شرایط بسیار بعید است، فعلا آمریکا به دنبال این است دو جنگ کنونی را به نفع اسرائیل به سرانجامی برساند و معطوف به آن، اسرائیل را محور نظم امنیتی جدیدی در منطقه قرار دهد و با تکمیل پروژه عادیسازی حلقه محاصره ژئوپلیتیک را تکمیل کند.
اما حملات موردی اسرائیل علیه ایران دور از انتظار نیست، و آن هم دو نوع حمله؛ نخست این که اگر اسرائیل بنا به اطلاعاتی به این جمعبندی نهائی برسد که تهران تصمیم به پاسخ گرفته است، بعید نیست که قبل از آن دست به حملاتی پیشدستانه به نقاط مبدا حملات ایران بزند؛ مانند اتفاقی که در لبنان لحظاتی قبل از عملیات اربعین افتاد.
اما نوع دوم حملات احتمالی اسرائیل میتواند علیه تاسیسات هستهای ایران باشد که آن هم بعید است که قبل از روشن شدن سرنوشت جنگ لبنان اتفاق بیفتد. کما این که بعد از آن هم چنین حملهای تا حدودی میتواند بستگی به برآورد نهایی اسرائیل درباره میزان توانایی خود و آمریکا برای مهار پدافندی پاسخ موشکی و پهپادی گسترده ایران دارد.
از این رو، احتمالا اسرائیل برآورد خود از نتایج مقابله با حملات موشکی و پهبادی قبلی ایران در عملیات «وعده صادق» را به عنوان یک سنجه مهم در نظر بگیرد. اما به نظر نگارنده اگر ایران قصد پاسخ به ترورهای اسرائیل را به زودی داشته باشد و اسرائیل و متحدانش بتوانند با پدافند چند لایه خود این حملات را دفع و یا آسیب ناشی از آن را به حداقل ممکن برسانند، یا خود اسرائیل حملات پیشدستانه «موفقی» برای خنثی کردن پاسخ ایران انجام دهد، میتوان گفت که اسرائیل برای اقدام علیه تاسیسات هستهای و نظامی ایران جریتر خواهد شد و احتمال آن به شکل چشمگیری در آینده افزایش مییابد.
بنابراین اگر قرار بر پاسخ است، تنها در صورتی میتواند مانع اقدام متقابل "جدی" اسرائیل شود که علیه اهداف نظامی آن بسیار موثر باشد؛ به گونهای که تغییر شکل گرفته در ادراک آن را تعدیل کند. در غیر این صورت میتواند مشوق اسرائیل برای اقداماتی آفندی شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
از ریاست محترم قوه قضائیه میخواهیم در حکم #یوسف_فرهادی_بابادی بازنگری شود. زندان فرستادن فعالان محیطزیست مشکلی را حل نمیکند.
https://www.karzar.net/161495
https://www.karzar.net/161495
www.karzar.net
امضا کنید: کارزار درخواست تجدیدنظر در حکمِ فعال محیطزیستی یوسف فرهادیبابادی
ما فعالان محیطزیست و دغدغهمندان ایران، از رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و مقام ریاستجمهوری میخواهیم در حکم ایشان تجدید نظر کرده و امکان پویایی فرایندهای مطالبهگری قانونمند را با حمایت از کنشگران این عرصه فراهم آورید.
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
محمد فاضلی
کانال #آکادمی_علوم_اجتماعی_سپنتا برای علاقمندان به علوم اجتماعی، جامعهشناسی و محتواهای آموزشی در این حوزه، مطالب بسیاری دارد.
حاوی اطلاعرسانی درباره رویدادهای این حوزه نیز هست. 👇👇
https://www.tgoop.com/sepantasocialscience
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
کانال #آکادمی_علوم_اجتماعی_سپنتا برای علاقمندان به علوم اجتماعی، جامعهشناسی و محتواهای آموزشی در این حوزه، مطالب بسیاری دارد.
حاوی اطلاعرسانی درباره رویدادهای این حوزه نیز هست. 👇👇
https://www.tgoop.com/sepantasocialscience
@fazeli_mohammad
Telegram
آکادمی علوم اجتماعی سپنتا
این کانال جهت توسعه علوم اجتماعی در ایران در قالب کلاس،کارگاه،حلقههای کتابخوانی و تورهای علمی فعالیت میکند.
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
اینستاگرام سپنتا
https://www.instagram.com/sepantaacademy?igsh=dzN4ZGV5YTc0N2I1
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
به چه قصدی؟
وقتی از برخی کارها در "شرایط حساس کنونی" پرهیز میشود، قاعدتاً در "شرایط خطیر و خطرناک کنونی" باید از آن کارها بیش از پیش پرهیز شود.
وسط کشیدن پای اجرای لایحۀ تحریکآمیز "عفاف و حجاب" در این وانفسایی که نفس در سینۀ عموم مردم خاورمیانه حبس شده است، از طرف کدام نهاد یا نیرو یا جریان و دقیقاً به چه قصد و هدفی صورت می گیرد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
وقتی از برخی کارها در "شرایط حساس کنونی" پرهیز میشود، قاعدتاً در "شرایط خطیر و خطرناک کنونی" باید از آن کارها بیش از پیش پرهیز شود.
وسط کشیدن پای اجرای لایحۀ تحریکآمیز "عفاف و حجاب" در این وانفسایی که نفس در سینۀ عموم مردم خاورمیانه حبس شده است، از طرف کدام نهاد یا نیرو یا جریان و دقیقاً به چه قصد و هدفی صورت می گیرد؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴معنای شکست پزشکیان
🔺اعتماد ۱۵ مهر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘یک ماه پس از انتخاب پزشکیان در ۱۳ مرداد و حتی پیش از رأی اعتماد به کابینه او یادداشتی نوشتم با عنوان: «صندوق با درب باز». آخرین پاراگراف آن این بود که: ▪️«انتخابات هر روز ادامه دارد. زیرا هر لحظه صندوقهای رای با درهای باز در میدانهای همه شهرها و روستاهای کشور وجود دارد، هر کسی که رای داده میتواند بیاید و رای خود را بردارد و کسانی هم که رای ندادهاند میتوانند بیابند و رای خود را در صندوق بریزند. رای معادل یک برگه کاغذی نیست، بلکه اراده تک تک مردم است. این سیاستهای رسمی است که مردم را به یکی از این دو کار تشویق میکند.»▪️
🔘تقریباً از همان زمان روشن بود که برخی از رأیدهندگان به پزشکیان که با سختی به پای صندوق آمده بودند، در باره فهم از پزشکیان یا سرعت برآورده شدن انتظارات متفاوت از دیگران فکر میکنند. کسانی هم که رأی ندادند، شاید بدشان نمیآمد یا نمیآید که بگویند یا تصور کنند که پزشکیان شکست خورده است و چه بهتر که ما رأی ندادیم! و پیشبینی ما محقق شد!
🔘آن یادداشت میخواست بگوید که خیلی نگران رأی دادن و رأی ندادن نباشید. رأی فقط یک برگه کاغذ است. مثل یک برگه چک است که ارزش آن به حساب پُری برمیگردد که صاحب چک صادر کرده است. اعتبار برگه کاغذ هم به حمایت و همراهی یا مخالفت صاحب رای است. پس میتوان تصور کرد که صندوقهای رأی در هر کوی و برزنی و در هر لحظه وجود دارد و ما میتوانیم رأیی جدید در آن بیندازیم یا رأی داده شده خود را برداریم. ولی این همه عجله و عدم توجه به شعار و رویکرد دولت قدری عجیب است.
🔘هدف و شعار اصلی آقای پزشکیان چه بود؟ رویکرد کلی او در مواجهه با مسایل روشن بود ولی این رویکرد کلی یک شعار محوری داشت و آن هم وفاق بود. روشن است که وفاق برای مردم شعاری مقدماتی است و مطلوبیت نهایی ندارد. آن هم در جامعهای چون ایران که متاسفانه، تنش و نقار بیش از وفاق مطلوبیت دارد. خواست مردم در درجه اول بهبودهای اقتصادی، کاهش تورم، دسترسی به کالاها و خدمات مورد نیاز، رفع فیلترینگ، حل مسأیل زنان، رفع تحریم و... است.
https://telegra.ph/معنای-شکست-پزشکیان-10-05
🔺اعتماد ۱۵ مهر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘یک ماه پس از انتخاب پزشکیان در ۱۳ مرداد و حتی پیش از رأی اعتماد به کابینه او یادداشتی نوشتم با عنوان: «صندوق با درب باز». آخرین پاراگراف آن این بود که: ▪️«انتخابات هر روز ادامه دارد. زیرا هر لحظه صندوقهای رای با درهای باز در میدانهای همه شهرها و روستاهای کشور وجود دارد، هر کسی که رای داده میتواند بیاید و رای خود را بردارد و کسانی هم که رای ندادهاند میتوانند بیابند و رای خود را در صندوق بریزند. رای معادل یک برگه کاغذی نیست، بلکه اراده تک تک مردم است. این سیاستهای رسمی است که مردم را به یکی از این دو کار تشویق میکند.»▪️
🔘تقریباً از همان زمان روشن بود که برخی از رأیدهندگان به پزشکیان که با سختی به پای صندوق آمده بودند، در باره فهم از پزشکیان یا سرعت برآورده شدن انتظارات متفاوت از دیگران فکر میکنند. کسانی هم که رأی ندادند، شاید بدشان نمیآمد یا نمیآید که بگویند یا تصور کنند که پزشکیان شکست خورده است و چه بهتر که ما رأی ندادیم! و پیشبینی ما محقق شد!
🔘آن یادداشت میخواست بگوید که خیلی نگران رأی دادن و رأی ندادن نباشید. رأی فقط یک برگه کاغذ است. مثل یک برگه چک است که ارزش آن به حساب پُری برمیگردد که صاحب چک صادر کرده است. اعتبار برگه کاغذ هم به حمایت و همراهی یا مخالفت صاحب رای است. پس میتوان تصور کرد که صندوقهای رأی در هر کوی و برزنی و در هر لحظه وجود دارد و ما میتوانیم رأیی جدید در آن بیندازیم یا رأی داده شده خود را برداریم. ولی این همه عجله و عدم توجه به شعار و رویکرد دولت قدری عجیب است.
🔘هدف و شعار اصلی آقای پزشکیان چه بود؟ رویکرد کلی او در مواجهه با مسایل روشن بود ولی این رویکرد کلی یک شعار محوری داشت و آن هم وفاق بود. روشن است که وفاق برای مردم شعاری مقدماتی است و مطلوبیت نهایی ندارد. آن هم در جامعهای چون ایران که متاسفانه، تنش و نقار بیش از وفاق مطلوبیت دارد. خواست مردم در درجه اول بهبودهای اقتصادی، کاهش تورم، دسترسی به کالاها و خدمات مورد نیاز، رفع فیلترینگ، حل مسأیل زنان، رفع تحریم و... است.
https://telegra.ph/معنای-شکست-پزشکیان-10-05
Telegraph
معنای شکست پزشکیان
🔺اعتماد ۱۵ مهر ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘یک ماه پس از انتخاب پزشکیان در ۱۳ مرداد و حتی پیش از رأی اعتماد به کابینه او یادداشتی نوشتم با عنوان: «صندوق با درب باز». آخرین پاراگراف آن این بود که: ▪️«انتخابات هر روز ادامه دارد. زیرا هر لحظه صندوقهای رای با درهای باز…
به درد بخور یا به درد نخور
محمد فاضلی
تکاپویی برای تعریف (و الیته مصادره کردن) معنای #وفاق در جریان است. میتوان مجموعهای از مباحث جامعهشناختی و سیاسی درباره معنای این کلمه ارائه کرد، اما تصور میکنم همه این مباحث در نهایت به یک چیز قابل تقلیل هستند: مسألهها و حل مسألهها. وفاق در این معنا، چهار بخش دارد:
یک. وفاق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار: یعنی چه مسألههایی در نظر مردم و حکمرانی، اولویت هستند و هر دو توأمان قصد دارند آنها را حل کنند. البته سهم هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان در حل مسألهها یکسان نیست. توافق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار اولین پایه وفاق است.
دو. وفاق بر سر ملزومات حل مسألههای اولویتدار: حل کردن هر کدام از مسألهها به منابع، ابزارها، روشها، جهتگیریها، سیاستها، برنامهها و اقداماتی نیاز دارد که ملزومات حل مسأله را شکل میدهند. توافق بر سر ملزومات حل مسألهها دومین پایه وفاق است.
سه. وفاق بر سر تقسیم هزینهها و منافع مسألههای اولویتدار: حل کردن هر مسألهای هزینه دارد و حل شدن آن نیز منافعی دارد. شیوه تقسیم کردن هزینهها و منافع، و سهم هر کدام از دو گروه مردم و حکمرانان، و سهم هر یک از اقشار مردم در هزینهها و منافع، برای شکلگیری وفاق ضروری است. توافق بر سر تقسیم هزینهها و منافع حل مسألهها سومین پایه وفاق است.
چهار. وفاق بر سر شیوه استفاده از منافع حل مسألههای اولویتدار: وقتی مسألهها حل شوند، هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان میخواهند از منافع حاصلشده برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی استفاده کنند. چهارمین پایه وفاق، توافق بر سر شیوه استفاده از منافع مسائل حلشده است.
خلاصه چهار عبارت فوق این است:
توافق بر سر آدمهایی که در دولت و حکمرانی بهکار گرفته میشوند، با هم دعوا نکنیم، و خیلی امور دیگر که وفاق خوانده میشوند، تا وقتی به حل مسألههای اولویتدار منجر نشوند، سبب توافق، ثبات اجتماعی و کاهش سطح نارضایتی نمیشوند. «حکومت-جامعه»ای که مسأله حل نمیکند، رنگ و روی وفاق را نخواهد دید.
زمان هم عنصر تعیینکنندهای در فرایند حل مسأله است. هر قدر زمان میگذرد، اغلب مسألهها پیچ و تابشان بیشتر میشود و حلشان سختتر؛ و حل شدن مسألهها در زمانی دیگرهنگام، دیگر هیچ اثری ندارد، نه سرمایه اجتماعی میافزاید و نه رضایتی خلق میکند.
مسأله حل میکنید و به درد میخورید؛ یا مسأله حل نمیکنید و به درد نمیخورید. وفاق ابزار است، حل مسأله (فیلترینگ، تورم، توسعه نامتوازن منطقهای، آب، فرسایش خاک، تحریم و ...) هدف است. ساختن چشمانداز حل مسائل هم اهمیت دارند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
تکاپویی برای تعریف (و الیته مصادره کردن) معنای #وفاق در جریان است. میتوان مجموعهای از مباحث جامعهشناختی و سیاسی درباره معنای این کلمه ارائه کرد، اما تصور میکنم همه این مباحث در نهایت به یک چیز قابل تقلیل هستند: مسألهها و حل مسألهها. وفاق در این معنا، چهار بخش دارد:
یک. وفاق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار: یعنی چه مسألههایی در نظر مردم و حکمرانی، اولویت هستند و هر دو توأمان قصد دارند آنها را حل کنند. البته سهم هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان در حل مسألهها یکسان نیست. توافق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار اولین پایه وفاق است.
دو. وفاق بر سر ملزومات حل مسألههای اولویتدار: حل کردن هر کدام از مسألهها به منابع، ابزارها، روشها، جهتگیریها، سیاستها، برنامهها و اقداماتی نیاز دارد که ملزومات حل مسأله را شکل میدهند. توافق بر سر ملزومات حل مسألهها دومین پایه وفاق است.
سه. وفاق بر سر تقسیم هزینهها و منافع مسألههای اولویتدار: حل کردن هر مسألهای هزینه دارد و حل شدن آن نیز منافعی دارد. شیوه تقسیم کردن هزینهها و منافع، و سهم هر کدام از دو گروه مردم و حکمرانان، و سهم هر یک از اقشار مردم در هزینهها و منافع، برای شکلگیری وفاق ضروری است. توافق بر سر تقسیم هزینهها و منافع حل مسألهها سومین پایه وفاق است.
چهار. وفاق بر سر شیوه استفاده از منافع حل مسألههای اولویتدار: وقتی مسألهها حل شوند، هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان میخواهند از منافع حاصلشده برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی استفاده کنند. چهارمین پایه وفاق، توافق بر سر شیوه استفاده از منافع مسائل حلشده است.
خلاصه چهار عبارت فوق این است:
توافق بر سر آدمهایی که در دولت و حکمرانی بهکار گرفته میشوند، با هم دعوا نکنیم، و خیلی امور دیگر که وفاق خوانده میشوند، تا وقتی به حل مسألههای اولویتدار منجر نشوند، سبب توافق، ثبات اجتماعی و کاهش سطح نارضایتی نمیشوند. «حکومت-جامعه»ای که مسأله حل نمیکند، رنگ و روی وفاق را نخواهد دید.
زمان هم عنصر تعیینکنندهای در فرایند حل مسأله است. هر قدر زمان میگذرد، اغلب مسألهها پیچ و تابشان بیشتر میشود و حلشان سختتر؛ و حل شدن مسألهها در زمانی دیگرهنگام، دیگر هیچ اثری ندارد، نه سرمایه اجتماعی میافزاید و نه رضایتی خلق میکند.
مسأله حل میکنید و به درد میخورید؛ یا مسأله حل نمیکنید و به درد نمیخورید. وفاق ابزار است، حل مسأله (فیلترینگ، تورم، توسعه نامتوازن منطقهای، آب، فرسایش خاک، تحریم و ...) هدف است. ساختن چشمانداز حل مسائل هم اهمیت دارند.
@fazeli_mohammad
Forwarded from javad kashi
چقدر جای تو خالی است
---
وفات محمد رضا شجریان پنجرهای را در عرصه سیاسی ایران بست. سیاسی بود نه به خاطر چند گفتگو یا آواز و تصانیف محدود که وجه سیاسی داشت. با شخصیت، زندگی و هنرش یک مصداق ناشناخته برای زیست فضیلتمندانه سیاسی بود.
سیاست قلمرو تنازع منافع و نیروهاست. هر کجا مناسبات میان آدمها تنازعآمیز است، سیاست چهره نشان داده است. تنازعات قومی، نژادی، طبقاتی با صدها و هزاران شکل و لباس وجود دارند و وجود پیدا میکنند. در چنین شرایطی بازیگران سیاسی اغلب از سنخ پارتیزان هستند. پارتیزان کسی است که در لباس یاریرسان به یکی از دو سوی جبهه عمل میکند. این اصل را پذیرفته که جز با حذف و طرد تام دیگری مساله حل و فصل نخواهد شد.
پارتیزان قبل از آنکه شمشیر نبرد به دست گیرد، زبان برانگیزانندهای دارد. برای تشدید شکافهای سیاسی، همه مفاهیم را به مثابه ابزار به کار میگیرد. به یکی صفت حق میدهد به سوی دیگر صفت باطل. تا خدایی نکرده به چشم نقاد به جبهه خودی نظر نکنی یا صفت مثبتی در جبهه مقابل نبینی. یکی در سرشت تماماً ظالم است و دیگری مظهر تام و تمام مظلوم. یکی سر تا پا مظهر تجلی اراده خداوند است و دیگری شیطان مجسم شده. با این دستاویزها، خشم یک سو را علیه سوی دیگر بیشینه میکند. از حریف جانور خطرناک و وحشی میسازد. این خیال را برمیانگیزد که جز با نابودی او نمیتوان زندگی کرد. پارتیزان در ایجاد امید حداکثری هم موفق است. در مخیله عموم، سودای شیرین زندگی در این عالم بدون وجود دیگری را در دسترس جلوه میدهد.
نابرابری و تبعیض واقعی است. تنازع بر سر حل آنها هم طبیعی است. باید برای تقلیل بار آنها کاری کرد. پارتیزانها این تصور را ایجاد کردهاند که جز با نبرد و طرد تام دیگری مساله حل نمیشود.
در کنار هیاهوی ناتمام پارتیزانها کسانی هم بودهاند که پنجرهای دیگر گشودهاند. از منظر آنها تنازع یک چهره اجتناب ناپذیر زندگی هست. اما زندگی چهرههای دیگری هم دارد. هزاران هزار رشته شناخته شده و ناشناخته میان آنها پیوند برقرار کرده است. میل به بقاء، همزیستی، زمین، هوا، آلام عمیق انسانی، نام خدا، تجربههای تلخ و شیرین تاریخی، لذت از تنوع الگوهای زندگی و صدها و هزاران حلقه و بند دیگر. پارتیزانها همه این بندهای تعلق طبیعی را میگسلند تا جبهه نبرد را تیزتر و تیزتر کنند. آنکه بازیگر فضیلتمند است، به طرفین منازعه یادآور میشود که از تعمیق سطح منازعه بپرهیزند. سویه تعلقات عام خود را فراموش نکنند. قرار نیست تکلیف نهایی بشریت در میدان جنگ تعیین شود. قرار است منازعات به نحوی کجدار و مریز حل و فصل شود و آنچه تکلیف نهایی بشریت است تشدید و تعمیق همان قلمرو تعلقات عمیق انسانی است.
در میدان زد و خورد پارتیزانها طی نیم قرن اخیر، شجریان با شخصیت و هنرش این پنجره متفاوت را گشوده بود. از مرزهای تفاوتگذار عبور کرده بود. در غیاب ایدئولوژیها تنها کلام زنده برای جان خسته مردم بود. تجربه هنرش، فرد را از این و آن رها میکرد و طعم شیرین فضیلت و معنویت سیاسی را به کام مردم میچشانید. مردم در کرشمههای آواز او احساس چشماندازی دگر برای برای زندگی سیاسی مییافتند.
@javadkashi
---
وفات محمد رضا شجریان پنجرهای را در عرصه سیاسی ایران بست. سیاسی بود نه به خاطر چند گفتگو یا آواز و تصانیف محدود که وجه سیاسی داشت. با شخصیت، زندگی و هنرش یک مصداق ناشناخته برای زیست فضیلتمندانه سیاسی بود.
سیاست قلمرو تنازع منافع و نیروهاست. هر کجا مناسبات میان آدمها تنازعآمیز است، سیاست چهره نشان داده است. تنازعات قومی، نژادی، طبقاتی با صدها و هزاران شکل و لباس وجود دارند و وجود پیدا میکنند. در چنین شرایطی بازیگران سیاسی اغلب از سنخ پارتیزان هستند. پارتیزان کسی است که در لباس یاریرسان به یکی از دو سوی جبهه عمل میکند. این اصل را پذیرفته که جز با حذف و طرد تام دیگری مساله حل و فصل نخواهد شد.
پارتیزان قبل از آنکه شمشیر نبرد به دست گیرد، زبان برانگیزانندهای دارد. برای تشدید شکافهای سیاسی، همه مفاهیم را به مثابه ابزار به کار میگیرد. به یکی صفت حق میدهد به سوی دیگر صفت باطل. تا خدایی نکرده به چشم نقاد به جبهه خودی نظر نکنی یا صفت مثبتی در جبهه مقابل نبینی. یکی در سرشت تماماً ظالم است و دیگری مظهر تام و تمام مظلوم. یکی سر تا پا مظهر تجلی اراده خداوند است و دیگری شیطان مجسم شده. با این دستاویزها، خشم یک سو را علیه سوی دیگر بیشینه میکند. از حریف جانور خطرناک و وحشی میسازد. این خیال را برمیانگیزد که جز با نابودی او نمیتوان زندگی کرد. پارتیزان در ایجاد امید حداکثری هم موفق است. در مخیله عموم، سودای شیرین زندگی در این عالم بدون وجود دیگری را در دسترس جلوه میدهد.
نابرابری و تبعیض واقعی است. تنازع بر سر حل آنها هم طبیعی است. باید برای تقلیل بار آنها کاری کرد. پارتیزانها این تصور را ایجاد کردهاند که جز با نبرد و طرد تام دیگری مساله حل نمیشود.
در کنار هیاهوی ناتمام پارتیزانها کسانی هم بودهاند که پنجرهای دیگر گشودهاند. از منظر آنها تنازع یک چهره اجتناب ناپذیر زندگی هست. اما زندگی چهرههای دیگری هم دارد. هزاران هزار رشته شناخته شده و ناشناخته میان آنها پیوند برقرار کرده است. میل به بقاء، همزیستی، زمین، هوا، آلام عمیق انسانی، نام خدا، تجربههای تلخ و شیرین تاریخی، لذت از تنوع الگوهای زندگی و صدها و هزاران حلقه و بند دیگر. پارتیزانها همه این بندهای تعلق طبیعی را میگسلند تا جبهه نبرد را تیزتر و تیزتر کنند. آنکه بازیگر فضیلتمند است، به طرفین منازعه یادآور میشود که از تعمیق سطح منازعه بپرهیزند. سویه تعلقات عام خود را فراموش نکنند. قرار نیست تکلیف نهایی بشریت در میدان جنگ تعیین شود. قرار است منازعات به نحوی کجدار و مریز حل و فصل شود و آنچه تکلیف نهایی بشریت است تشدید و تعمیق همان قلمرو تعلقات عمیق انسانی است.
در میدان زد و خورد پارتیزانها طی نیم قرن اخیر، شجریان با شخصیت و هنرش این پنجره متفاوت را گشوده بود. از مرزهای تفاوتگذار عبور کرده بود. در غیاب ایدئولوژیها تنها کلام زنده برای جان خسته مردم بود. تجربه هنرش، فرد را از این و آن رها میکرد و طعم شیرین فضیلت و معنویت سیاسی را به کام مردم میچشانید. مردم در کرشمههای آواز او احساس چشماندازی دگر برای برای زندگی سیاسی مییافتند.
@javadkashi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تفسیری جامعهشناختی از موسیقی حسین علیزاده
محمد فاضلی
«حسین علیزاده و عمومی کردن فرهنگ فاخر»، عنوان صحبت من در آیین رونمایی از «دستگاههای موسیقی ایران» بود. تلاش کردم تفسیری جامعهشناسی از ۵۰ سال خلاقیت موسیقایی #حسین_علیزاده ارائه کنم. من معتقدم:
یک: استاد حسین علیزاده کنشگری مرزی است که در حد فاصل «ذخیرهی غنی موسیقی کلاسیک ایران» و «زندگی اجتماعی مردم» رفتوبرگشت میکند و خلق آثارش از این حرکت الهام میگیرد.
دو: حسین علیزاده موفقیت کمنظیری در عمومی کردن فرهنگ فاخر موسیقی ایران داشته است. «نینوا» بارزترین نمود عمومی کردن و همراه ساختن میلیونها انسان در ایران و جهان برای شنیدن نوایی از نی، بر مبنای ردیف موسیقی کلاسیک ایران است.
سه: او موسیقیدانی رزمی-موسیقایی است که به رغم دشواریها، سرسخت در پیش رفتن است و زیستن بهرغم نخواستنها، و خلق زیبایی در میانهی زشتیها را در مدت پنجاه سال محقق و مصَوَّر کرده است.
دستگاههای موسیقی ایرانی
خدایش به عزت، سلامت و عافیت دارد.
#موسیقی_ایرانی
#انتشارات_کارمان
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
«حسین علیزاده و عمومی کردن فرهنگ فاخر»، عنوان صحبت من در آیین رونمایی از «دستگاههای موسیقی ایران» بود. تلاش کردم تفسیری جامعهشناسی از ۵۰ سال خلاقیت موسیقایی #حسین_علیزاده ارائه کنم. من معتقدم:
یک: استاد حسین علیزاده کنشگری مرزی است که در حد فاصل «ذخیرهی غنی موسیقی کلاسیک ایران» و «زندگی اجتماعی مردم» رفتوبرگشت میکند و خلق آثارش از این حرکت الهام میگیرد.
دو: حسین علیزاده موفقیت کمنظیری در عمومی کردن فرهنگ فاخر موسیقی ایران داشته است. «نینوا» بارزترین نمود عمومی کردن و همراه ساختن میلیونها انسان در ایران و جهان برای شنیدن نوایی از نی، بر مبنای ردیف موسیقی کلاسیک ایران است.
سه: او موسیقیدانی رزمی-موسیقایی است که به رغم دشواریها، سرسخت در پیش رفتن است و زیستن بهرغم نخواستنها، و خلق زیبایی در میانهی زشتیها را در مدت پنجاه سال محقق و مصَوَّر کرده است.
دستگاههای موسیقی ایرانی
خدایش به عزت، سلامت و عافیت دارد.
#موسیقی_ایرانی
#انتشارات_کارمان
@fazeli_mohammad
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صد و بیستم پادکست دغدغه ایران
سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش دوم)
رضاشاه منازعات با بریتانیا، و سیاست همسایه خوب با عراق، ترکیه و افغانستان را اجرا کرد که در همه آنها صورتی از واقعگرایی سیاسی مشاهده میشود، اما روحاله رمضانی معتقد است مهمترین آزمون سیاست خارجی رضاشاه، مواجهه با جنگ جهانی دوم بود که دوباره الگوهای ناواقعگرایی سیاسی سنتی ایران در آن بروز کرد.
🎧شنیدن قسمت صدوبیست 🎧
حامی مالی: ویپاد؛ ترابانک پاسارگاد
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
۰۹۹۶۵۶۹۱۱۹۴
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
مهرماه هزاروچهارصدوسه
@dirancast_official
سیاست خارجی ایران: عصر رضاشاه (بخش دوم)
رضاشاه منازعات با بریتانیا، و سیاست همسایه خوب با عراق، ترکیه و افغانستان را اجرا کرد که در همه آنها صورتی از واقعگرایی سیاسی مشاهده میشود، اما روحاله رمضانی معتقد است مهمترین آزمون سیاست خارجی رضاشاه، مواجهه با جنگ جهانی دوم بود که دوباره الگوهای ناواقعگرایی سیاسی سنتی ایران در آن بروز کرد.
🎧شنیدن قسمت صدوبیست 🎧
حامی مالی: ویپاد؛ ترابانک پاسارگاد
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
۰۹۹۶۵۶۹۱۱۹۴
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
مهرماه هزاروچهارصدوسه
@dirancast_official
Hamibash
دغدغه ایران
ما رسانه گستراندن اندیشه توسعه هستیم و برای کمک به شناخت مسائل توسعه ایران عزیز محتوا تولید میکنیم.
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
پادکست دغدغه ایران در یوتیوب
محمد فاضلی
یوتیوب رسانه جذابی بالاخص برای نسلهای نو شده است. تصویری ساختن محتوای #پادکست_دغدغه_ایران هم دشوار و حتما هزینهبر است. با این حال، شکل سادهای از پادکست را در یوتیوب منتشر کردهایم.
پادکست دغدغه ایران در یوتیوب
امیدواریم در آینده شکل باکیفیتتر تولید محتوای تصویری مناسب فضای یوتیوب را منتشر کنیم.
@dirancast_official
محمد فاضلی
یوتیوب رسانه جذابی بالاخص برای نسلهای نو شده است. تصویری ساختن محتوای #پادکست_دغدغه_ایران هم دشوار و حتما هزینهبر است. با این حال، شکل سادهای از پادکست را در یوتیوب منتشر کردهایم.
پادکست دغدغه ایران در یوتیوب
امیدواریم در آینده شکل باکیفیتتر تولید محتوای تصویری مناسب فضای یوتیوب را منتشر کنیم.
@dirancast_official
YouTube
دغدغه ایران
دغدغه ایران، پادکست معرفی کتاب، تحلیل اجتماعی و روایت صوتی نوشتارهای محمد فاضلی است. محمد فاضلی جامعهشناس و نویسنده کانال دغدغه ایران در تلگرام است. این پاد...