روایت، قصه و وفاق
🔻تحولات توسعهای کشورها در بستر:
🔗یک. ترکیبی از ساختارها و میراث بازمانده از گذشته؛
🔗دو. اقتضائات تاریخی که لحظه به لحظه در محیط درونی و پیرامونی رخ میدهند؛ و
🔗سه. کنشگریهای آدمهایی که در لحظات تاریخی مشخصی قصد داشتهاند کشور را در مسیری خاص هدایت کنند؛
شکل میگیرد.
🔸کره جنوبی میراثی از بازمانده گذشته استعماری ژاپن در این کشور داشت؛ اقتضائات تاریخی ناشی از همسایهای کمونیست و مهاجم در شمال، و در میانه تقابل آمریکا و شوروی؛ و در میانه اقتضائات امنیتی و اقتصادی رقابتها در شرق و شمال شرق آسیا بر این کشور تحمیل میشد؛ و شاهد کنشگری ترکیبی از نظامیان و بوروکراتهایی بود که فرایند توسعه را صورتبندی و اجرا کردند.
میراث گذشته و اقتضائات تاریخی، تا اندازه بسیار زیادی در اختیار توسعهخواهان نیستند؛ اما داشتن روایتی از میراث گذشته، و اقتضائات تاریخی که بر سر آن بین نخبگان فرادست، و اکثریت فرودستان اجماع نسبی باشد، ضروری است تا بتوان بر مبنای آن کنشگری برای صورتبندی سیاست و برنامههای توسعه را سامان داد.
🔸وفاق تابع منطق قدرت هم هست؛ تابع ساختار توزیع منافع هم هست؛ توافق بر سر حل مسأله و بسط دادن ظرفیت حل مسأله هم هست؛ اما وفاق، رسیدن به روایتی اجماعی از میراث گذشته، اقتضائات تاریخی، وضع موجود، بایستههای وضع مطلوب، و ابزارهای دست یافتن به آن هم هست. این روایتی است که کنشگران به دنبال افزایش ظرفیت حل مسأله، یا شکل دادن به توافقات مولد سازماندهی تولید بزرگمقیاس، یا بازار شومپیتری میسازند.
🔻گام اول وفاق، داشتن روایتی اجماعی است که:
🔗چشماندازهای مشترک ایجاد کند. نمیشود جامعهای خود را در حضیض ببیند و حاکمان همان جامعه را بر فراز بدانند.
🔗مشوق همبستگی اجتماعی باشد. جامعهای میتواند بستر وفاق باشد که روایتی انسجامبخش و مولد همبستگی اجتماعی از خود داشته باشد.
🔗سیاستها را مشروعیت ببخشد. سیاستهای فاقد مشروعیت که جامعه از آنها پشتیبانی نکند، باعث توسعه نمیشوند. سیاستها در بستر جامعهای انباشته از ناکارآمد و نابرابری، حتماً هزینه دارند و بدون روایتی اجماعی، اجرای آنها ممکن نیست.
🔗جامعه بینالمللی را متأثر سازد. توسعه بر بستر همکاری بینالمللی امکانپذیر است و روایت هر کشور از خودش باید ادراک دیگر کشورها را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
🔸ایران امروز بیتردید فاقد چنین روایتی است. فاصله روایت اکثریت مردم و صاحبان قدرت مؤثر از ایران و وضعیتش، زمین تا آسمان است. همین فاصله، ظرفیت خلق همبستگی اجتماعی را کاهش داده و سرمایه اجتماعی لازم برای اجرای هر گونه سیاست دارای هزینه را تضعیف یا نابود میکند.
ذهن، برنامه، عمل و واکنشهای سیاستگذاران همچون قایقی بر دریایی طوفانی در تلاطم است که از هر سوی آن باد روایتی میوزد.
ایران امروز، سیاستهای سیاستمدارانش، و زندگی مردمانش، بر عرشه کشتیای حاضرند که باد هیچ روایت و قصه انسجامبخش و قانعکنندهای در بادبان آن نمیوزد.
🔸وفاق از جنس اقتصاد سیاسی است، از جنس نوع سازماندهی است، از جنس خطمشی است، از جنس توافق بر سر بهکارگماری آدمهاست؛ اما رسیدن به همه وفاقهایی از این جنس، مستلزم داشتن قصه و روایتی است که فرادستان و فرودستان، باور کنند و بر سر آن اجماع نمایند.
وفاق، نهادی است؛ حتی میتواند سختافزاری هم باشد، اما بر فراز همه اینها قصهای است که ذهنها را قانع میکند، سیاستها را مشروعیت میبخشد، همبستگی اجتماعی را قوام میدهد و همراستایی در مسیر خیر جمعی را محقق میکند.
وظیفه کنشگران توسعهخواه، ساختن این روایت و قصه است.
@fazeli_mohammad
این متن در همایش وفاق ملی روز ۲۰ دی ۱۴۰۳ ارائه شده است.
🔻تحولات توسعهای کشورها در بستر:
🔗یک. ترکیبی از ساختارها و میراث بازمانده از گذشته؛
🔗دو. اقتضائات تاریخی که لحظه به لحظه در محیط درونی و پیرامونی رخ میدهند؛ و
🔗سه. کنشگریهای آدمهایی که در لحظات تاریخی مشخصی قصد داشتهاند کشور را در مسیری خاص هدایت کنند؛
شکل میگیرد.
🔸کره جنوبی میراثی از بازمانده گذشته استعماری ژاپن در این کشور داشت؛ اقتضائات تاریخی ناشی از همسایهای کمونیست و مهاجم در شمال، و در میانه تقابل آمریکا و شوروی؛ و در میانه اقتضائات امنیتی و اقتصادی رقابتها در شرق و شمال شرق آسیا بر این کشور تحمیل میشد؛ و شاهد کنشگری ترکیبی از نظامیان و بوروکراتهایی بود که فرایند توسعه را صورتبندی و اجرا کردند.
میراث گذشته و اقتضائات تاریخی، تا اندازه بسیار زیادی در اختیار توسعهخواهان نیستند؛ اما داشتن روایتی از میراث گذشته، و اقتضائات تاریخی که بر سر آن بین نخبگان فرادست، و اکثریت فرودستان اجماع نسبی باشد، ضروری است تا بتوان بر مبنای آن کنشگری برای صورتبندی سیاست و برنامههای توسعه را سامان داد.
🔸وفاق تابع منطق قدرت هم هست؛ تابع ساختار توزیع منافع هم هست؛ توافق بر سر حل مسأله و بسط دادن ظرفیت حل مسأله هم هست؛ اما وفاق، رسیدن به روایتی اجماعی از میراث گذشته، اقتضائات تاریخی، وضع موجود، بایستههای وضع مطلوب، و ابزارهای دست یافتن به آن هم هست. این روایتی است که کنشگران به دنبال افزایش ظرفیت حل مسأله، یا شکل دادن به توافقات مولد سازماندهی تولید بزرگمقیاس، یا بازار شومپیتری میسازند.
🔻گام اول وفاق، داشتن روایتی اجماعی است که:
🔗چشماندازهای مشترک ایجاد کند. نمیشود جامعهای خود را در حضیض ببیند و حاکمان همان جامعه را بر فراز بدانند.
🔗مشوق همبستگی اجتماعی باشد. جامعهای میتواند بستر وفاق باشد که روایتی انسجامبخش و مولد همبستگی اجتماعی از خود داشته باشد.
🔗سیاستها را مشروعیت ببخشد. سیاستهای فاقد مشروعیت که جامعه از آنها پشتیبانی نکند، باعث توسعه نمیشوند. سیاستها در بستر جامعهای انباشته از ناکارآمد و نابرابری، حتماً هزینه دارند و بدون روایتی اجماعی، اجرای آنها ممکن نیست.
🔗جامعه بینالمللی را متأثر سازد. توسعه بر بستر همکاری بینالمللی امکانپذیر است و روایت هر کشور از خودش باید ادراک دیگر کشورها را تحت تأثیر مثبت قرار دهد.
🔸ایران امروز بیتردید فاقد چنین روایتی است. فاصله روایت اکثریت مردم و صاحبان قدرت مؤثر از ایران و وضعیتش، زمین تا آسمان است. همین فاصله، ظرفیت خلق همبستگی اجتماعی را کاهش داده و سرمایه اجتماعی لازم برای اجرای هر گونه سیاست دارای هزینه را تضعیف یا نابود میکند.
ذهن، برنامه، عمل و واکنشهای سیاستگذاران همچون قایقی بر دریایی طوفانی در تلاطم است که از هر سوی آن باد روایتی میوزد.
ایران امروز، سیاستهای سیاستمدارانش، و زندگی مردمانش، بر عرشه کشتیای حاضرند که باد هیچ روایت و قصه انسجامبخش و قانعکنندهای در بادبان آن نمیوزد.
🔸وفاق از جنس اقتصاد سیاسی است، از جنس نوع سازماندهی است، از جنس خطمشی است، از جنس توافق بر سر بهکارگماری آدمهاست؛ اما رسیدن به همه وفاقهایی از این جنس، مستلزم داشتن قصه و روایتی است که فرادستان و فرودستان، باور کنند و بر سر آن اجماع نمایند.
وفاق، نهادی است؛ حتی میتواند سختافزاری هم باشد، اما بر فراز همه اینها قصهای است که ذهنها را قانع میکند، سیاستها را مشروعیت میبخشد، همبستگی اجتماعی را قوام میدهد و همراستایی در مسیر خیر جمعی را محقق میکند.
وظیفه کنشگران توسعهخواه، ساختن این روایت و قصه است.
@fazeli_mohammad
این متن در همایش وفاق ملی روز ۲۰ دی ۱۴۰۳ ارائه شده است.
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران
چین: حکومت بوروکراتیک
محققان اتفاق نظر دارند که چین بوروکراتیکترین جامعه تاریخ است. دیوانسالاری چینی با نظم، دقت، پیچیدگی و سلسلهمراتب بسیار محکم از حدود دوهزاروپانصد سال پیش توسعه یافته و یکی از پایههای حفظ وحدت این کشور در بازه دو هزار سال بعد از میلاد مسیح بوده است. قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران، ویژگیهای این دیوانسالاری و علل پیدایش آنرا تشریح میکند. شناخت بوروکراسی چینی برای درک تاریخ چین ضرورت دارد.
شنیدن از
یوتیوب || اسپانیفای || اپل پادکست
حامی مالی
ایسیم724
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsousudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
چین: حکومت بوروکراتیک
محققان اتفاق نظر دارند که چین بوروکراتیکترین جامعه تاریخ است. دیوانسالاری چینی با نظم، دقت، پیچیدگی و سلسلهمراتب بسیار محکم از حدود دوهزاروپانصد سال پیش توسعه یافته و یکی از پایههای حفظ وحدت این کشور در بازه دو هزار سال بعد از میلاد مسیح بوده است. قسمت صدوبیستوهفت پادکست دغدغه ایران، ویژگیهای این دیوانسالاری و علل پیدایش آنرا تشریح میکند. شناخت بوروکراسی چینی برای درک تاریخ چین ضرورت دارد.
شنیدن از
یوتیوب || اسپانیفای || اپل پادکست
حامی مالی
ایسیم724
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsousudio)
تاریخ انتشار
دی هزار و چهارصدوسه
@dirancast_official
Forwarded from فرهیختگان
📝 بیانیه جمعی از استادان در حمایت از دکتر محسن رنانی
✅ جناب آقای پزشکیان
ریاست محترم جمهوری
🔻آزادی و جمهوری دو آرمان اساسی در وعدههای نظام حاضر از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. دولتمردان در این چهار دهه همواره بر تحقق و صیانت از آزادی تأکید کردهاند. بهویژه پس از آنچه در چهار سال اخیر بر ایران گذشت، جنابعالی نیز در ترغیب مردم به آشتی با انتخابات و اعتماد به شما، بار دیگر بر تضمین آزادی بیان تأکید کردید.
🔻اما متأسفانه در چند روز اخیر شاهد تضییع حق آزادیِ بیان جناب دکتر محسن رنانی بودهایم که یکی از برجستهترین اقتصاددانان و در عین حال سرمایههای اجتماعی ایران هستند و همواره دغدغۀ مانایی و آبادانی این مرز و بوم را داشتهاند.
🔻حتماً میدانید اقدام قضایی علیه ایشان به استناد نوشتههایی که در سالهای پیش منتشر کردهاند و دستور قضایی برای حذف مقالات ایشان از سایت، که سپس منجر به تعلیق سایت و کانال ایشان شده است، خلاف وعدههای شما و نیز نفی صریح حق آزادی بیان است.
🔻در این نامه از جنابعالی در مقام مسئول اجرای قانون اساسی و مفاد مصرح آن در تضمین آزادی بیان و حقوق اساسی ملت، خواستار موضعگیری روشن شما دربارۀ این تعلیق و دیگر اتهامهای ناروایی هستیم که به کار فکری دکتر محسن رنانی زده شده است.
🔻همچنین عطف به سوگند ریاستجمهوریتان، تعریف سازوکارهایی برای توقف این رویه را - بدون فوت وقت - خواستاریم، به امید اینکه ایشان، سایر اندیشمندان و نیز تمامی شهروندان این مرز و بوم، زینپس بدون ترس از بازداشت و توبیخ، طعم شیرین «آزادی پس از بیان» را عمیقاً تجربه کنند.
🔻با احترام؛ جمعی از دانشگاهیان و مردمان این سرزمین.
🔹امضاکنندگان:
ناصر فکوهی، پرویز پیران، بایزید مردوخی، نعمت الله فاضلی، محمد فاضلی، علی سعدوندی، احسان شریعتی، یاسر عرب، محمد درویش، ابوالفضل دلاوری، احمد خرم، یعقوب اندایش، علی چشمی، محمد طاهری، مسیحا رضاقلی (والا)، مقصود فراستخواه، نادر مهرگان، محمد بحرینیان، هادی خانیکی، سید محمد بهشتی، تقی ابراهیمی سالاری، محمدرضا اسلامی، احمد صفار، مانی کلانی، مرتضی درخشان، عباد تیموری، الهام فخرایی، امیرمسعود شهرام نیا، علی برجیان، نریمان محمدی، انوش اردوان، امیرحسین پوره، مهنوش مانی، وجیهه جلائیان، مهری شاهزیدی، داود نجفی، رضا مجیدزاده، زهره رضاپور، محمود اولاد، سیروس امیدوار، سهراب دلانگیزان، زهرا منتظری، اصلان قودجانی، نسرین قنواتی، علی صحرائیان، لیلا صادقیتبار، فرحناز عطاریان، مینا اعتضادی، فرزاد کلاته، سید نوید کلهرودی، معصومه اشتیاقی، محدثه جزائی، رسول رییس جعفری، میثم موحدفرد، علی اصلان شهلا، امین عسکری، حسن پورعلی، حمیدرضا قاسمی، مسعود کسرائینژاد، اسماعیل صفرزاده، حسین طالقانی، رضا کاشف، علیرضا طاهریون، رضا میرزاابراهیمی، میکائیل عظیمی، محمد اسمعیل مطلق، کیانوش جهانمردی، زينب مرتضوي فر، محمدرضا لطفعلی پور، محمدطاهر احمدی شادمهری، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، سیدحسین اطهری، سید مصطفی حسینی، غلامرضا باقری، فاطمه عباسی سیر، جواد امام، مریم صالحی، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، حمید محمدی، رضا محمدی، عاطفه محمدی، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، الهه بیابانی، فاطمه طاهری، هایده شهسواری، علیرضا هاشم پور کوهبنانی، مریم منصوری، آرش صادقی علیایی، هادی باقری، فردین قریشی، سعید معیدفر، حبیب عشایری، سید محمد رضا خاتمی، سیدیعقوب سادات موسوی، رضیه موسوی فر، بهروز صادقی عمروآبادی، مصطفی دینمحمدی، حامد رمضانعلی، گل چهره محمدمحمدی، اعظم جلائی، علی اکبری، محمدرضا خطیبی نژاد، مجید واشقانی فراهانی، بابک بنکدارپور، حسین اکبرزاده، پارسـا پـورغفار مغفزتی، محمدرضا اسلامی، محمدرضا کدیور، محمدهاشم زارعی، منصور وفا، سویل ماکویی، حبیب رضازاده، مهران صولتی، مسعود انصاری نو، مصطفی قیصری، عبدالرحیم مرادی ، غزاله ترابی، علی مرادی، محمدحسین یارمحمدیان، عباس شادلو، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، زهرا ابراهیمی، زهرا امیری اسفرجانی، هادی وحید، امیرحسین کوشا، وحید کمالی، سیدحسین سراجزاده، حسن یعقوبی بازرگانی، عطااله مرادی، باقر رمضان زاده، احد حاجی امیری، مجید مرادی، عباس آزاده، فاطمه میرفتاحی و ...
https://www.tgoop.com/renanisupport
✅ جناب آقای پزشکیان
ریاست محترم جمهوری
🔻آزادی و جمهوری دو آرمان اساسی در وعدههای نظام حاضر از سال ۱۳۵۷ تاکنون بوده است. دولتمردان در این چهار دهه همواره بر تحقق و صیانت از آزادی تأکید کردهاند. بهویژه پس از آنچه در چهار سال اخیر بر ایران گذشت، جنابعالی نیز در ترغیب مردم به آشتی با انتخابات و اعتماد به شما، بار دیگر بر تضمین آزادی بیان تأکید کردید.
🔻اما متأسفانه در چند روز اخیر شاهد تضییع حق آزادیِ بیان جناب دکتر محسن رنانی بودهایم که یکی از برجستهترین اقتصاددانان و در عین حال سرمایههای اجتماعی ایران هستند و همواره دغدغۀ مانایی و آبادانی این مرز و بوم را داشتهاند.
🔻حتماً میدانید اقدام قضایی علیه ایشان به استناد نوشتههایی که در سالهای پیش منتشر کردهاند و دستور قضایی برای حذف مقالات ایشان از سایت، که سپس منجر به تعلیق سایت و کانال ایشان شده است، خلاف وعدههای شما و نیز نفی صریح حق آزادی بیان است.
🔻در این نامه از جنابعالی در مقام مسئول اجرای قانون اساسی و مفاد مصرح آن در تضمین آزادی بیان و حقوق اساسی ملت، خواستار موضعگیری روشن شما دربارۀ این تعلیق و دیگر اتهامهای ناروایی هستیم که به کار فکری دکتر محسن رنانی زده شده است.
🔻همچنین عطف به سوگند ریاستجمهوریتان، تعریف سازوکارهایی برای توقف این رویه را - بدون فوت وقت - خواستاریم، به امید اینکه ایشان، سایر اندیشمندان و نیز تمامی شهروندان این مرز و بوم، زینپس بدون ترس از بازداشت و توبیخ، طعم شیرین «آزادی پس از بیان» را عمیقاً تجربه کنند.
🔻با احترام؛ جمعی از دانشگاهیان و مردمان این سرزمین.
🔹امضاکنندگان:
ناصر فکوهی، پرویز پیران، بایزید مردوخی، نعمت الله فاضلی، محمد فاضلی، علی سعدوندی، احسان شریعتی، یاسر عرب، محمد درویش، ابوالفضل دلاوری، احمد خرم، یعقوب اندایش، علی چشمی، محمد طاهری، مسیحا رضاقلی (والا)، مقصود فراستخواه، نادر مهرگان، محمد بحرینیان، هادی خانیکی، سید محمد بهشتی، تقی ابراهیمی سالاری، محمدرضا اسلامی، احمد صفار، مانی کلانی، مرتضی درخشان، عباد تیموری، الهام فخرایی، امیرمسعود شهرام نیا، علی برجیان، نریمان محمدی، انوش اردوان، امیرحسین پوره، مهنوش مانی، وجیهه جلائیان، مهری شاهزیدی، داود نجفی، رضا مجیدزاده، زهره رضاپور، محمود اولاد، سیروس امیدوار، سهراب دلانگیزان، زهرا منتظری، اصلان قودجانی، نسرین قنواتی، علی صحرائیان، لیلا صادقیتبار، فرحناز عطاریان، مینا اعتضادی، فرزاد کلاته، سید نوید کلهرودی، معصومه اشتیاقی، محدثه جزائی، رسول رییس جعفری، میثم موحدفرد، علی اصلان شهلا، امین عسکری، حسن پورعلی، حمیدرضا قاسمی، مسعود کسرائینژاد، اسماعیل صفرزاده، حسین طالقانی، رضا کاشف، علیرضا طاهریون، رضا میرزاابراهیمی، میکائیل عظیمی، محمد اسمعیل مطلق، کیانوش جهانمردی، زينب مرتضوي فر، محمدرضا لطفعلی پور، محمدطاهر احمدی شادمهری، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، سیدحسین اطهری، سید مصطفی حسینی، غلامرضا باقری، فاطمه عباسی سیر، جواد امام، مریم صالحی، حسین حاجی باقری، بهزاد بهرامی، حمید محمدی، رضا محمدی، عاطفه محمدی، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، الهه بیابانی، فاطمه طاهری، هایده شهسواری، علیرضا هاشم پور کوهبنانی، مریم منصوری، آرش صادقی علیایی، هادی باقری، فردین قریشی، سعید معیدفر، حبیب عشایری، سید محمد رضا خاتمی، سیدیعقوب سادات موسوی، رضیه موسوی فر، بهروز صادقی عمروآبادی، مصطفی دینمحمدی، حامد رمضانعلی، گل چهره محمدمحمدی، اعظم جلائی، علی اکبری، محمدرضا خطیبی نژاد، مجید واشقانی فراهانی، بابک بنکدارپور، حسین اکبرزاده، پارسـا پـورغفار مغفزتی، محمدرضا اسلامی، محمدرضا کدیور، محمدهاشم زارعی، منصور وفا، سویل ماکویی، حبیب رضازاده، مهران صولتی، مسعود انصاری نو، مصطفی قیصری، عبدالرحیم مرادی ، غزاله ترابی، علی مرادی، محمدحسین یارمحمدیان، عباس شادلو، سعیده ایزدی، محمد هادی شرف زاده، زهرا ابراهیمی، زهرا امیری اسفرجانی، هادی وحید، امیرحسین کوشا، وحید کمالی، سیدحسین سراجزاده، حسن یعقوبی بازرگانی، عطااله مرادی، باقر رمضان زاده، احد حاجی امیری، مجید مرادی، عباس آزاده، فاطمه میرفتاحی و ...
https://www.tgoop.com/renanisupport
Telegram
حرمت قلم رنانی
این کانال صرفاً جهت مطالبه از ریاست جمهور محترم، آقای پزشکیان، برای پیگیری حق آزادی بیان استاد گرانقدر دکتر محسن رنانی راه اندازی شده است.
برای اضافه شدن اسم شما به لیست حامیان به آیدی های زیر پیام بدید:
@renanisupport1
برای اضافه شدن اسم شما به لیست حامیان به آیدی های زیر پیام بدید:
@renanisupport1
Forwarded from یدالله کریمی پور
ترامپ و گرینلند
دهه هاست به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکتری گوشزد کرده ام، آینده امنیت جهان به قطب شمال و گرینلند بسته است. از جمله به دلیل همین گزاره دهشتناک است که دستکم از 168 سال پیش، آمریکایی ها در پی ضمیمه کردن این پهناورترین جزیره به کشورشان برآمده اند. چرا؟! مگر گرینلند حاوی چه امتیازی است؟ چرا ابالات متحده دست از سر دانمارکی ها برای ضمیمه سازی این جزیره بر نمی دارد؟!!
ترامپ 2019 پیشنهاد خرید این جزیره را داد، ولی همزمان کپنهاک و نوک(پایتخت گرینلند) چنین پاسخ دادند:
گرینلند فروشی نیست.
با این همه ترامپ بر اهمیت استراتژیک کانال پاناما و گرینلند تاکید کرده و حتی دستیازی به اقدام نظامی برای اشغال آنها را رد نکرده است.
گریلند 303 سال است که تحت اداره پادشاهی دانمارک است. در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا تصرف شد. ولی از 1956 دوباره بخشی از پادشاهی دانمارک و فارو تبدیل شد.
البته در همه پرسی 1979، گرینلند به خودمختاری گسترده ای دست یافت و جز امورخارجی و امنیت، همه مسئولیت ها به دولت محلی سپرده شد. تقریبا 88% جمعیت را اسکیموها(انونیت ها) تشکیل می دهند.
آمریکا بارها و بارها خواهان مالکیت و کنترل گرینلند شده است. از جمله در 1867، 1946 و 2019. چرا گرینلند تا این حد برای آمریکا پر اهمیت است؟ این جزیرا دارای چندین رکورد جهانی است. از جمله:
1- پهناورترین جزیره جهان است. بزرگتر از مکزیک و عربستان؛
2- دارای گرانبهاترین و گوناگون ترین منابع معدنی جهان است. از 34 ماده معدنی که کمیسیون اروپا آنها را حیاتی شمرده، 25 ماده در گرینلند، آن هم در مقیاس کلان و تجاری وجود دارد. موادی مانند گرافیت و لیتیوم و نیز عناصر کمیاب با کاربری در وسایل نقلیه الکتریکی و ژنراتورهای بادی. گرینلند مملو از طلا، پلاتین، لیتیوم، تیتانیوم،ذغال سنگ،الماس، یاقوت، نفت و گاز است. برخی آن را امید آتی اروپا محسوب کرده اند؛
3- گرینلند با تنها 57000 جمعیت و بیش از 2/7 میلیون کیلومترمربع وسعت، با تنها 0/028 تن در کیلومترمربع، کم تراکم ترین و خلوت ترین منطقه سیاسی جهان محسوب می شود؛
4- تنها واحد سیاسی جهان است که 97% آن یخزده و منجمد است؛
5- گرینلند تنها واحد سیاسی جهان است که 92٪ صادراتش وابسته به صنعت صید میگو و دیگر آبزیان دریایی است. این رکوردی دست نیافتنی است؛
6- با وجود بیشترین و متنوعترین معادن جهان در گریلند، میزان بیکاری در این جزیره بسیار بالا است. از این منظر وابسته ترین واحد سیاسی به دولت مادر است. به گونه ای که حدود نیمی از بودجه دولت را کپنهاک بر عهده دارد. در مجموع به گمانم تا دهه آینده این جزیره بهشت زمین نام خواهد گرفت.
با این همه از دیدگاه ایالات متحده هیچکدام از این برتریها منبع اصلی گرایش واشنگتن برای گرایش به انضمام گرینلند نبوده است. از دیدگاه این ابرقدرت، نقش ژئواستراتژیک گریلند برای دفاع از آمریکای شمالی غیر قابل جایگزین است.
مارک جاکوسن دانشیار کالج دفاعی پادشاهی دانمارک در این زمینه باورمند است:
"اگر فدراتیو روسیه بخواهد به سمت آمریکا شلیک کند، کوتاه ترین مسیر برای عبور تسلیحات هسته ای از فضای قطب شمال و ایضا گرینلند خواهد بود".به همین دلیل است که پایگاه پیتوفیک گرینلند در دفاع از آمریکا نقش حیاتی دارد.
ولی شاید به موازات آن عبور زیردریایی های هسته ای روسیه از تنگه های فارو و گرینلند در جهت تهدید مستقیم ۲۲ ایالت شرقی آمریکا است. از دیدگاه نئوماهانیست ها که برای کنترل زیر سطحی بیش از سطح دریا اهمیت قائلند، گرینلند حیاتی ترین جزیره جهانی پنداشته می شود.
به هر روی با این توضیحات کوتاه چند نتیجه زیر بیش از بقیه احتمالات امکانپذیر می نماید:
1- احتمال انضمام گرینلند به آمریکا با توجه به دلبستگی های فرهنگی، زبانی و علائق 300 ساله اینچنین ها به پادشاهی دانمارک و نیز تبادلات تجاری با کپنهاک و نروژ، بس اندک خواهد بود؛
2- به گمانم گرینلند در نهایت به عنوان واحد سیاسی مستقل از پادشاهی دانمارک جدا خواهد شد. ولی مناسباتش با دانمارک بی شباهت به مناسبات استرالیا، نیوزلند و کانادا با بریتانیا نخواهد بود؛
3- آمریکا همچنان پایگاه پیتوفیک را در اختیار داشته و نفوذ دفاعی خود را در این جزیره در دو بعد هوایی و زیر سطحی (اقیانوس) گسترده تر خواهد کرد.
کوتاه آن که امکان تحقق هدف پرزیدنت ترامپ مبنی بر خرید و انضمام گرینلند، بس ناچیز است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دهه هاست به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکتری گوشزد کرده ام، آینده امنیت جهان به قطب شمال و گرینلند بسته است. از جمله به دلیل همین گزاره دهشتناک است که دستکم از 168 سال پیش، آمریکایی ها در پی ضمیمه کردن این پهناورترین جزیره به کشورشان برآمده اند. چرا؟! مگر گرینلند حاوی چه امتیازی است؟ چرا ابالات متحده دست از سر دانمارکی ها برای ضمیمه سازی این جزیره بر نمی دارد؟!!
ترامپ 2019 پیشنهاد خرید این جزیره را داد، ولی همزمان کپنهاک و نوک(پایتخت گرینلند) چنین پاسخ دادند:
گرینلند فروشی نیست.
با این همه ترامپ بر اهمیت استراتژیک کانال پاناما و گرینلند تاکید کرده و حتی دستیازی به اقدام نظامی برای اشغال آنها را رد نکرده است.
گریلند 303 سال است که تحت اداره پادشاهی دانمارک است. در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا تصرف شد. ولی از 1956 دوباره بخشی از پادشاهی دانمارک و فارو تبدیل شد.
البته در همه پرسی 1979، گرینلند به خودمختاری گسترده ای دست یافت و جز امورخارجی و امنیت، همه مسئولیت ها به دولت محلی سپرده شد. تقریبا 88% جمعیت را اسکیموها(انونیت ها) تشکیل می دهند.
آمریکا بارها و بارها خواهان مالکیت و کنترل گرینلند شده است. از جمله در 1867، 1946 و 2019. چرا گرینلند تا این حد برای آمریکا پر اهمیت است؟ این جزیرا دارای چندین رکورد جهانی است. از جمله:
1- پهناورترین جزیره جهان است. بزرگتر از مکزیک و عربستان؛
2- دارای گرانبهاترین و گوناگون ترین منابع معدنی جهان است. از 34 ماده معدنی که کمیسیون اروپا آنها را حیاتی شمرده، 25 ماده در گرینلند، آن هم در مقیاس کلان و تجاری وجود دارد. موادی مانند گرافیت و لیتیوم و نیز عناصر کمیاب با کاربری در وسایل نقلیه الکتریکی و ژنراتورهای بادی. گرینلند مملو از طلا، پلاتین، لیتیوم، تیتانیوم،ذغال سنگ،الماس، یاقوت، نفت و گاز است. برخی آن را امید آتی اروپا محسوب کرده اند؛
3- گرینلند با تنها 57000 جمعیت و بیش از 2/7 میلیون کیلومترمربع وسعت، با تنها 0/028 تن در کیلومترمربع، کم تراکم ترین و خلوت ترین منطقه سیاسی جهان محسوب می شود؛
4- تنها واحد سیاسی جهان است که 97% آن یخزده و منجمد است؛
5- گرینلند تنها واحد سیاسی جهان است که 92٪ صادراتش وابسته به صنعت صید میگو و دیگر آبزیان دریایی است. این رکوردی دست نیافتنی است؛
6- با وجود بیشترین و متنوعترین معادن جهان در گریلند، میزان بیکاری در این جزیره بسیار بالا است. از این منظر وابسته ترین واحد سیاسی به دولت مادر است. به گونه ای که حدود نیمی از بودجه دولت را کپنهاک بر عهده دارد. در مجموع به گمانم تا دهه آینده این جزیره بهشت زمین نام خواهد گرفت.
با این همه از دیدگاه ایالات متحده هیچکدام از این برتریها منبع اصلی گرایش واشنگتن برای گرایش به انضمام گرینلند نبوده است. از دیدگاه این ابرقدرت، نقش ژئواستراتژیک گریلند برای دفاع از آمریکای شمالی غیر قابل جایگزین است.
مارک جاکوسن دانشیار کالج دفاعی پادشاهی دانمارک در این زمینه باورمند است:
"اگر فدراتیو روسیه بخواهد به سمت آمریکا شلیک کند، کوتاه ترین مسیر برای عبور تسلیحات هسته ای از فضای قطب شمال و ایضا گرینلند خواهد بود".به همین دلیل است که پایگاه پیتوفیک گرینلند در دفاع از آمریکا نقش حیاتی دارد.
ولی شاید به موازات آن عبور زیردریایی های هسته ای روسیه از تنگه های فارو و گرینلند در جهت تهدید مستقیم ۲۲ ایالت شرقی آمریکا است. از دیدگاه نئوماهانیست ها که برای کنترل زیر سطحی بیش از سطح دریا اهمیت قائلند، گرینلند حیاتی ترین جزیره جهانی پنداشته می شود.
به هر روی با این توضیحات کوتاه چند نتیجه زیر بیش از بقیه احتمالات امکانپذیر می نماید:
1- احتمال انضمام گرینلند به آمریکا با توجه به دلبستگی های فرهنگی، زبانی و علائق 300 ساله اینچنین ها به پادشاهی دانمارک و نیز تبادلات تجاری با کپنهاک و نروژ، بس اندک خواهد بود؛
2- به گمانم گرینلند در نهایت به عنوان واحد سیاسی مستقل از پادشاهی دانمارک جدا خواهد شد. ولی مناسباتش با دانمارک بی شباهت به مناسبات استرالیا، نیوزلند و کانادا با بریتانیا نخواهد بود؛
3- آمریکا همچنان پایگاه پیتوفیک را در اختیار داشته و نفوذ دفاعی خود را در این جزیره در دو بعد هوایی و زیر سطحی (اقیانوس) گسترده تر خواهد کرد.
کوتاه آن که امکان تحقق هدف پرزیدنت ترامپ مبنی بر خرید و انضمام گرینلند، بس ناچیز است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
به یاد شادروان ابراهیم نبوی؛
شادیآفرین ناشاد
کسی که با قلم و بیان خود در جهت شادی مردمان میکوشد، چه بسا در درون خود ناشادترین آدمیان باشد.
زندهیاد ابراهیم نبوی که در بین دوستانش به داور معروف بود، در زمرهٔ اینگونه کسان به حساب میآید.
نگاه داور به روابط آدمها بخصوص در دنیای سیاست سخت نافذ و عینی و زیرکانه بود، نگاهی که در بیان نوشتاری و گفتاری، جز به صورت طنزی لطیف و دلنشین قابل بازتاب نبود.
با یک نگاه، به ژرفای آدمها نفوذ میکرد و با یک جمله، انگیزه و استعداد دیگران بر او مکشوف میشد. همین استعداد خدادادی بود که طنز او را شیرین و طبیعی و بدون تصنع میکرد.
روشن است که در مواضع سیاسی خود نوسان داشت و گاه به سختی دستخوش هیجان میشد، اما همان نگاه نافذ او را از فرو افتادن در ورطهٔ خودفریبی و اوهام باز میداشت.
در منش داور، نوعی لوتیگری و آزادگی دیده میشد. از این رو، نه فقط مرزهای انسانیت را پاس میداشت، بلکه در دفاع از ستمدیدگان و زمینخوردگان معمولاً پیشگام بود. گرچه خالی از لجاج نبود، اما زمینافتاده را، از هر قماش که بود لگد نمیزد و جانب بزرگواری را رها نمیکرد.
او استعدادی بسیار درخشان در طنزنویسی و صاحب سبک و ابتکار فراوان در این زمینه بود. یک تنه کل جامعهٔ سیاسی ایران را در فصل زودگذر "بهار مطبوعات" خنداند و شاد کرد. روحش شاد که شادیآفرین بود و خود ناشاد زیست.
خبر فوت او آن هم به انتخاب خویش، به راستی که تکاندهنده و بینهایت غمانگیز است. نشانهٔ زخمی کشنده بر پیکر اجتماع ایرانی است که راه درمانش را بستهاند.
مهاجرت کسانی چون او در حقیقت ستم است و در تلهٔ غربت گرفتار شدن و امکان سفر به وطن نداشتن تا لحظهٔ مرگ، بدون تردید از جنس جنایت است و خداوند عاملان و مسببان آن را نخواهد بخشید.
باری من تجربههای زیستهٔ خود با ابراهیم نبوی را در جلد چهارم خاطراتم با عنوان "بندیخانهٔ رنج و رهایی" آوردهام. آثار بسیار او خود گواه استعداد و سختکوشی و دلسوزی او برای جامعه و کشوری است که دوری از آن را تاب نیاورد و به تدریج پژمرده و افسرده شد تا آنجا که صبر و تحملش از دست رفت و به حیات خود پایان داد.
مرگ تراژیک او را به خانواده و دوستان و مخاطبان و تمام جامعهٔ فرهنگی و هنری و سیاسی ایران تسلیت میگویم و از خداوند برایش آرامش و آسایش ابدی مسئلت دارم.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شادیآفرین ناشاد
کسی که با قلم و بیان خود در جهت شادی مردمان میکوشد، چه بسا در درون خود ناشادترین آدمیان باشد.
زندهیاد ابراهیم نبوی که در بین دوستانش به داور معروف بود، در زمرهٔ اینگونه کسان به حساب میآید.
نگاه داور به روابط آدمها بخصوص در دنیای سیاست سخت نافذ و عینی و زیرکانه بود، نگاهی که در بیان نوشتاری و گفتاری، جز به صورت طنزی لطیف و دلنشین قابل بازتاب نبود.
با یک نگاه، به ژرفای آدمها نفوذ میکرد و با یک جمله، انگیزه و استعداد دیگران بر او مکشوف میشد. همین استعداد خدادادی بود که طنز او را شیرین و طبیعی و بدون تصنع میکرد.
روشن است که در مواضع سیاسی خود نوسان داشت و گاه به سختی دستخوش هیجان میشد، اما همان نگاه نافذ او را از فرو افتادن در ورطهٔ خودفریبی و اوهام باز میداشت.
در منش داور، نوعی لوتیگری و آزادگی دیده میشد. از این رو، نه فقط مرزهای انسانیت را پاس میداشت، بلکه در دفاع از ستمدیدگان و زمینخوردگان معمولاً پیشگام بود. گرچه خالی از لجاج نبود، اما زمینافتاده را، از هر قماش که بود لگد نمیزد و جانب بزرگواری را رها نمیکرد.
او استعدادی بسیار درخشان در طنزنویسی و صاحب سبک و ابتکار فراوان در این زمینه بود. یک تنه کل جامعهٔ سیاسی ایران را در فصل زودگذر "بهار مطبوعات" خنداند و شاد کرد. روحش شاد که شادیآفرین بود و خود ناشاد زیست.
خبر فوت او آن هم به انتخاب خویش، به راستی که تکاندهنده و بینهایت غمانگیز است. نشانهٔ زخمی کشنده بر پیکر اجتماع ایرانی است که راه درمانش را بستهاند.
مهاجرت کسانی چون او در حقیقت ستم است و در تلهٔ غربت گرفتار شدن و امکان سفر به وطن نداشتن تا لحظهٔ مرگ، بدون تردید از جنس جنایت است و خداوند عاملان و مسببان آن را نخواهد بخشید.
باری من تجربههای زیستهٔ خود با ابراهیم نبوی را در جلد چهارم خاطراتم با عنوان "بندیخانهٔ رنج و رهایی" آوردهام. آثار بسیار او خود گواه استعداد و سختکوشی و دلسوزی او برای جامعه و کشوری است که دوری از آن را تاب نیاورد و به تدریج پژمرده و افسرده شد تا آنجا که صبر و تحملش از دست رفت و به حیات خود پایان داد.
مرگ تراژیک او را به خانواده و دوستان و مخاطبان و تمام جامعهٔ فرهنگی و هنری و سیاسی ایران تسلیت میگویم و از خداوند برایش آرامش و آسایش ابدی مسئلت دارم.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from دگراندیش (برزین جعفرتاش)
🔶 ما و تحریم
🔷 همانطور که در نمودار مشاهده میکنید روند صعودی اقتصادی ایران با تحریمهای سال ۲۰۱۰ دولت اوباما متوقف شد.
🆔 @stolid_ir
🔷 همانطور که در نمودار مشاهده میکنید روند صعودی اقتصادی ایران با تحریمهای سال ۲۰۱۰ دولت اوباما متوقف شد.
🆔 @stolid_ir
Forwarded from پادکست جور دیگر
جور دیگر دیدن جهان اجتماعی
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
محمد فاضلی
یک سال از انتشار پادکست جور دیگر میگذرد و در این مدت پانزده قسمت از آن منتشر شده است. تلاش کردم در این درسگفتارهای «جامعهشناسی برای همه» در حد توان خودم آنچه را که بینش جامعهشناختی خوانده میشود به مخاطب منتقل کنم. بینش جامعهشناختی موضوع این پادکست است و تلاش میکنم جور دیگر دیدن جهان اجتماعی را ترویج کنم.
🔴 پادکست جور دیگر 🔴
⭕ اپیزود یک
بینش جامعهشناختی: آغاز مسیر
⭕ اپیزود دوم
جامعهشناسی: نه فقط برای دانستن
⭕ اپیزود سوم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش اول)
⭕ اپیزود چهارم
جامعهشناسی: مفاهیم بنیادین (بخش دوم)
⭕ اپیزود پنجم
تحلیل جامعهشناختی اعتماد و سرمایه اجتماعی
⭕ اپیزود ششم
تحلیل جامعهشناختی قدرت و سیاست
⭕ اپیزود هفتم
تحلیل جامعهشناختی محیطزیست
⭕ اپیزود هشتم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش اول)
⭕ اپیزود نهم
تحلیل جامعهشناختی دموکراسی (بخش دوم)
⭕ اپیزود دهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش اول)
⭕ اپیزود یازدهم
تحلیل جامعهشناختی توسعه (بخش دوم)
⭕ اپیزود دوازدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش اول)
⭕ اپیزود سیزدهم
تحلیل جامعهشناختی سلامت (بخش دوم)
⭕ اپیزود چهاردهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش اول)
⭕ اپیزود پانزدهم
جامعهشناسی سیاست عمومی (بخش دوم)
جور دیگر فعلا هر دو هفته یک بار منتشر میشود.
#پادکست_جور_دیگر #جور_دیگر
@joure_digar
Castbox
Joure-digar | پادکست جور دیگر
پادکست جور دیگر، که در آن جامعهشناسی برای همه ارائه میشود، رسانهای برای عمومی کردن علم جامعهشناسی است.درسگفتارهای جامعهشناسی، یافتههای مقالات جام...
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺همه زندگی مرگ پنداشتند!
جنجال برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق به خارج از مرزهای ایران هم کشیده شد و برخی رسانههای خارجی از جمله شبکه العربیه هم به عنوان عجیبترین هدیه به انتقاد از آن پرداختهاند.
ظاهرا گمان بردهاند که همه در ناز و نعمت و در سرزمین خودساخته ژوزه ساراماگو زندگی میکنند که مرگ در آن توقف کرده و سراغ کسی نمیآید. بنابراین صلاح دیده است که در ستایش مرگ مهمان و بیننده را زهره ترک کند که مبادا کسی مرگ را فراموش کرده باشد.
در واقع چاپ آگهی ترحیم و «هدیه»!کفن به شخصی مثل این است که علیه او شعار مرگ سر دهی و با کشیدن اسلحه به مرگ تهدیدش و به او و خانوادهاش شوک مرگ وارد کنی!
تفکر جزیرهای دقیقا همین است؛ بریده از واقعیت و به قول فردوسی همه زندگی مرگ پنداشتند. همین نگاه جزیرهای است که یک رسانه را چنان فاقد پایگاه اجتماعی میکند که این سوتی با پخش و پخش مجدد 50 قسمت برنامه دیده نمیشود، اما وقتی در بازپخش ششم یکی از مهمانان به قول عملنشده معترض میشود، تازه جامعه میبیند که چنین برنامهای پخش شده که به میهمانان خود کفن هدیه داده است.
این در حالی است که رسانه در دنیای مدرن یکی از مولفههای بنیادین قدرت یک کشور است که برای برخی کشورها تا حدودی خلا نبود مولفههای سنتی قدرت چون جمعیت، وسعت سرزمینی و قدرت نظامی را پر کرده است. همین امر در حوزه خلیج فارس در جنوب ایران مشهود است. در منطقه کشور کوچکی مثل قطر یک امپراتوری رسانهای در سطح جهانی است که ضریب نفوذ قابل توجهی برای این کشور در افکار عمومی منطقه و حتی در غرب (الجزیره انگلیسی و ....) خلق کرده است. در واقع هیچ کشوری در جهان نیست که رسانهاش صدها برابر جمعیت آن کشور در خارج مخاطب داشته است.
تعداد کارکنان الجزیره حدود 4 هزار نفر است و تعداد کل کارکنان صدا و سیمای ایران حدود 40 هزار نفر؛ اما عملکرد صدا و سیما قابل مقایسه با الجزیره نیست. مجموعه شبكههای متعدد الجزیره در 450 میلیون خانه در 150 کشور در دسترس است. همین الجزیره عربی جدا از خود قطر، روزانه بیش از دهها میلیون ببینده در جهان دارد و ضریب نفوذ آن به حدی است که برخی انقلابهای عربی در 15 سال گذشته را محصول آن میدانند.
امروز در کنار این شبکههای تلویزیونی، رسانههای دیجیتال الجزیره نیز بسیار فعال و پربیننده هستند. یوتیوب الجزیره در گروه اخبار و سیاست بر اساس شاخص تیوبلار لابس در اکتبر گذشته با حدود 902 میلیون بازدید در جایگاه نخست جهانی ایستاد و پلتفرمهای دیجیتالی آن در تنها سه ماهه اول جنگ غزه هم بیش از 19 میلیارد بازدید داشته است.
تنها خود شبکه خبری الجزیره عربی با دریافت بیش از 83 جایزه در زمینههای مختلف از نهادهای بینالمللی در جهان شانه به شانه رسانههای معتبر و حرفهای جهان پیش میرود و الجزیره انگلیسی در حال گسترش چشمگیری در دنیای غرب است و در سال 2023 برای هفتمین سال متوالی، بهعنوان بهترین پخشکننده سال از سوی جشنواره فیلم و تلویزیون نیویورک انتخاب شد.
در واقع اگر عملکرد یک رسانه حرفهای نباشد، نمیتواند بعد از سه دهه همچنان بماند و جایگاه و موقعیت آن روز به روز فربهتر از قبل شود.
ترکیه در همسایگی ایران نیز همچنان در اندیشه ارتقای جایگاه خود در صادرات فیلم و سریال است و بنا به روزنامه اکونومیست انگلیس جایگاه سوم درامای جهان را پس از آمریکا و انگلیس کسب کرده و توانسته است سالیانه 600 میلیون دلار از این صادرات درآمد کسب کند. همچنین سریالهای ترک سالیانه در 170 کشور به نمایش در میآیند.
صنعت فیلمسازی ترکیه خود نه فقط محملی برای نفوذ در ناخودآگاه جوامع دیگر و ترویج فرهنگ و معرفی تاریخ این کشور است، بلکه مدخلی مهم نیز برای تبلیغ گردشگری آن به عنوان رکن اقتصادش است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
جنجال برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق به خارج از مرزهای ایران هم کشیده شد و برخی رسانههای خارجی از جمله شبکه العربیه هم به عنوان عجیبترین هدیه به انتقاد از آن پرداختهاند.
ظاهرا گمان بردهاند که همه در ناز و نعمت و در سرزمین خودساخته ژوزه ساراماگو زندگی میکنند که مرگ در آن توقف کرده و سراغ کسی نمیآید. بنابراین صلاح دیده است که در ستایش مرگ مهمان و بیننده را زهره ترک کند که مبادا کسی مرگ را فراموش کرده باشد.
در واقع چاپ آگهی ترحیم و «هدیه»!کفن به شخصی مثل این است که علیه او شعار مرگ سر دهی و با کشیدن اسلحه به مرگ تهدیدش و به او و خانوادهاش شوک مرگ وارد کنی!
تفکر جزیرهای دقیقا همین است؛ بریده از واقعیت و به قول فردوسی همه زندگی مرگ پنداشتند. همین نگاه جزیرهای است که یک رسانه را چنان فاقد پایگاه اجتماعی میکند که این سوتی با پخش و پخش مجدد 50 قسمت برنامه دیده نمیشود، اما وقتی در بازپخش ششم یکی از مهمانان به قول عملنشده معترض میشود، تازه جامعه میبیند که چنین برنامهای پخش شده که به میهمانان خود کفن هدیه داده است.
این در حالی است که رسانه در دنیای مدرن یکی از مولفههای بنیادین قدرت یک کشور است که برای برخی کشورها تا حدودی خلا نبود مولفههای سنتی قدرت چون جمعیت، وسعت سرزمینی و قدرت نظامی را پر کرده است. همین امر در حوزه خلیج فارس در جنوب ایران مشهود است. در منطقه کشور کوچکی مثل قطر یک امپراتوری رسانهای در سطح جهانی است که ضریب نفوذ قابل توجهی برای این کشور در افکار عمومی منطقه و حتی در غرب (الجزیره انگلیسی و ....) خلق کرده است. در واقع هیچ کشوری در جهان نیست که رسانهاش صدها برابر جمعیت آن کشور در خارج مخاطب داشته است.
تعداد کارکنان الجزیره حدود 4 هزار نفر است و تعداد کل کارکنان صدا و سیمای ایران حدود 40 هزار نفر؛ اما عملکرد صدا و سیما قابل مقایسه با الجزیره نیست. مجموعه شبكههای متعدد الجزیره در 450 میلیون خانه در 150 کشور در دسترس است. همین الجزیره عربی جدا از خود قطر، روزانه بیش از دهها میلیون ببینده در جهان دارد و ضریب نفوذ آن به حدی است که برخی انقلابهای عربی در 15 سال گذشته را محصول آن میدانند.
امروز در کنار این شبکههای تلویزیونی، رسانههای دیجیتال الجزیره نیز بسیار فعال و پربیننده هستند. یوتیوب الجزیره در گروه اخبار و سیاست بر اساس شاخص تیوبلار لابس در اکتبر گذشته با حدود 902 میلیون بازدید در جایگاه نخست جهانی ایستاد و پلتفرمهای دیجیتالی آن در تنها سه ماهه اول جنگ غزه هم بیش از 19 میلیارد بازدید داشته است.
تنها خود شبکه خبری الجزیره عربی با دریافت بیش از 83 جایزه در زمینههای مختلف از نهادهای بینالمللی در جهان شانه به شانه رسانههای معتبر و حرفهای جهان پیش میرود و الجزیره انگلیسی در حال گسترش چشمگیری در دنیای غرب است و در سال 2023 برای هفتمین سال متوالی، بهعنوان بهترین پخشکننده سال از سوی جشنواره فیلم و تلویزیون نیویورک انتخاب شد.
در واقع اگر عملکرد یک رسانه حرفهای نباشد، نمیتواند بعد از سه دهه همچنان بماند و جایگاه و موقعیت آن روز به روز فربهتر از قبل شود.
ترکیه در همسایگی ایران نیز همچنان در اندیشه ارتقای جایگاه خود در صادرات فیلم و سریال است و بنا به روزنامه اکونومیست انگلیس جایگاه سوم درامای جهان را پس از آمریکا و انگلیس کسب کرده و توانسته است سالیانه 600 میلیون دلار از این صادرات درآمد کسب کند. همچنین سریالهای ترک سالیانه در 170 کشور به نمایش در میآیند.
صنعت فیلمسازی ترکیه خود نه فقط محملی برای نفوذ در ناخودآگاه جوامع دیگر و ترویج فرهنگ و معرفی تاریخ این کشور است، بلکه مدخلی مهم نیز برای تبلیغ گردشگری آن به عنوان رکن اقتصادش است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
Forwarded from پادکست جور دیگر
اپیزود شانزدهم پادکست جور دیگر
تحلیل جامعهشناختی تغییر اجتماعی (بخش اول)
همه جوامع در حالی که ثبات و نظم دارند، در حال تغییر هم هستند. جامعهشناسی نیز علم بررسی توأمان نظم و تغییر اجتماعی است. قسمت شانزدهم پادکست جور ضمن ارائه تعریف و تحلیلی از نظم اجتماعی، دو دیدگاه اصلی درباره نظم اجتماعی، و علل بروز تنش در نظم اجتماعی را بررسی میکند. همچنین روابط میان تغییرات اجتماعی خُرد و کلان هم در این قسمت بررسی شده است.
شنیدن مستقیم در تلگرام
شنیدن در
یوتیوب || اسپاتیفای
اپل پادکست
🔴 حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
شناسه پیپال
[email protected]
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
@joure_digar
تحلیل جامعهشناختی تغییر اجتماعی (بخش اول)
همه جوامع در حالی که ثبات و نظم دارند، در حال تغییر هم هستند. جامعهشناسی نیز علم بررسی توأمان نظم و تغییر اجتماعی است. قسمت شانزدهم پادکست جور ضمن ارائه تعریف و تحلیلی از نظم اجتماعی، دو دیدگاه اصلی درباره نظم اجتماعی، و علل بروز تنش در نظم اجتماعی را بررسی میکند. همچنین روابط میان تغییرات اجتماعی خُرد و کلان هم در این قسمت بررسی شده است.
شنیدن مستقیم در تلگرام
شنیدن در
یوتیوب || اسپاتیفای
اپل پادکست
🔴 حمایت از پادکست
شماره کارت حمایت از پادکست
6274121208138933
شناسه پیپال
[email protected]
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: آنسو استودیو
موسیقی
موسیقیهای این پادکست ساخته مهدی آقایی، سازنده پادکست آهنگساز است.
تاریخ انتشار
دیماه هزاروچهارصدوسه
@joure_digar
Forwarded from هممیهن
پروندههای باز
سرمقاله هممیهن
02 بهمن 1403
🔹حتماً توجه کردهاید کمتر پرونده مهمی وجود دارد که در جامعه باز شود و مدتی بعد مختومه اعلام شود و به عبارت دیگر، حقیقت آن بهطور نسبی روشن شود و بیگناه و گناهکار آن شناخته شوند. اغلب پروندههای مهم و ملی همیشه باز و مفتوح میمانند و مردم نیز درباره آنها به وحدتنظر نمیرسند و هر کس مطابق میل یا تصور خود آن را داوری میکند.
🔹در چنین جامعهای بصیرت و آگاهی جمعی شکل نمیگیرد و اغلب مردم در حال بازبینی دوباره و چندباره پروندههای باز از گذشته دور و نزدیک هستند. در این جامعه چیزی به نام گذشته که واقعاً گذشته باشد، وجود ندارد. بیشتر پروندههای مهم تاریخی و گذشته، همچنان روی میز و جلوی مردم برای داوری کردن است و منتظرند که کسی در پشت میز رسیدگی قرار گرفته و حکم عادلانه صادر کند.
🔹ولی نهتنها این اتفاق نمیافتد، بلکه هر روز پرونده جدیدی روی این میز شلوغ گذاشته میشود و مردم همچنان سرگردان و حیران هستند. رسیدگی قطعی به پروندههای ملی حداقل دو مرجع مشخص دارد؛ اول و مهمتر از همه نهاد رسمی قضایی است. دوم رسانهها و یا گروههای مدنی حقیقتیاب هستند.
🔹یکی از نمونههای مهم آن که این روزها دوباره خبرساز شد، پرونده کرسنت است. ۲۸سال پیش مذاکراتی برای فروش گاز ترش میدان نفتی سلمان (مخزن مشترک نفتی ایران و ابوظبی) با شرکت کرسنت انجام شد و ۵سال بعد به توافق رسیدند که روزانه ۵۰۰میلیون فوتمکعب تحویل این شرکت شود تا در امارات آن را پالایش و استفاده کنند.
🔹در این میان، دوره دولت آقای خاتمی پایان یافت و احمدینژاد آمد و برای اثبات اینکه قبلیها خوب نبودند و ما خوبیم خواستند تغییراتی در قرارداد بدهند، خلاصه قرارداد اجرا نشد و کرسنت علیه ایران شکایت کرد و تاکنون در یک حکم ۶۷۰میلیون دلار ادعای خسارت کرده و حکم گرفته و اکنون نیز در این روزها برای دو ساختمان شرکت ملی نفت ایران در اروپا حکم مصادره گرفته است.
🔹همزمان پرونده این موضوع در ایران باز شد. در انتخابات تابستان گذشته به یکی از موضوعات جنجالی سیاسی تبدیل شد و به جدال آقای زنگنه و آقای جلیلی انجامید که جلیلی حاضر به مناظره مستقیم نشد.
🔹پرسش اساسی این است که چرا در این مدت هنوز حکم قطعی و روشنی صادر نشده است؟ چرا دادگاه علنی برگزار نکردند و نمیکنند تا مردم بدانند واقعیت ماجرا چیست و چه کسانی گنهکار و چه کسانی بیگناه هستند؟
🔹آیا کسی حق دارد بپرسد که چرا پروندههای مشهور به امنیتی بهسرعت رسیدگی و اجرایی میشد و میشود؛ ولی اینگونه پروندهها معمولاً یا متوقف مانده یا کسی از آن اطلاعی ندارد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
02 بهمن 1403
🔹حتماً توجه کردهاید کمتر پرونده مهمی وجود دارد که در جامعه باز شود و مدتی بعد مختومه اعلام شود و به عبارت دیگر، حقیقت آن بهطور نسبی روشن شود و بیگناه و گناهکار آن شناخته شوند. اغلب پروندههای مهم و ملی همیشه باز و مفتوح میمانند و مردم نیز درباره آنها به وحدتنظر نمیرسند و هر کس مطابق میل یا تصور خود آن را داوری میکند.
🔹در چنین جامعهای بصیرت و آگاهی جمعی شکل نمیگیرد و اغلب مردم در حال بازبینی دوباره و چندباره پروندههای باز از گذشته دور و نزدیک هستند. در این جامعه چیزی به نام گذشته که واقعاً گذشته باشد، وجود ندارد. بیشتر پروندههای مهم تاریخی و گذشته، همچنان روی میز و جلوی مردم برای داوری کردن است و منتظرند که کسی در پشت میز رسیدگی قرار گرفته و حکم عادلانه صادر کند.
🔹ولی نهتنها این اتفاق نمیافتد، بلکه هر روز پرونده جدیدی روی این میز شلوغ گذاشته میشود و مردم همچنان سرگردان و حیران هستند. رسیدگی قطعی به پروندههای ملی حداقل دو مرجع مشخص دارد؛ اول و مهمتر از همه نهاد رسمی قضایی است. دوم رسانهها و یا گروههای مدنی حقیقتیاب هستند.
🔹یکی از نمونههای مهم آن که این روزها دوباره خبرساز شد، پرونده کرسنت است. ۲۸سال پیش مذاکراتی برای فروش گاز ترش میدان نفتی سلمان (مخزن مشترک نفتی ایران و ابوظبی) با شرکت کرسنت انجام شد و ۵سال بعد به توافق رسیدند که روزانه ۵۰۰میلیون فوتمکعب تحویل این شرکت شود تا در امارات آن را پالایش و استفاده کنند.
🔹در این میان، دوره دولت آقای خاتمی پایان یافت و احمدینژاد آمد و برای اثبات اینکه قبلیها خوب نبودند و ما خوبیم خواستند تغییراتی در قرارداد بدهند، خلاصه قرارداد اجرا نشد و کرسنت علیه ایران شکایت کرد و تاکنون در یک حکم ۶۷۰میلیون دلار ادعای خسارت کرده و حکم گرفته و اکنون نیز در این روزها برای دو ساختمان شرکت ملی نفت ایران در اروپا حکم مصادره گرفته است.
🔹همزمان پرونده این موضوع در ایران باز شد. در انتخابات تابستان گذشته به یکی از موضوعات جنجالی سیاسی تبدیل شد و به جدال آقای زنگنه و آقای جلیلی انجامید که جلیلی حاضر به مناظره مستقیم نشد.
🔹پرسش اساسی این است که چرا در این مدت هنوز حکم قطعی و روشنی صادر نشده است؟ چرا دادگاه علنی برگزار نکردند و نمیکنند تا مردم بدانند واقعیت ماجرا چیست و چه کسانی گنهکار و چه کسانی بیگناه هستند؟
🔹آیا کسی حق دارد بپرسد که چرا پروندههای مشهور به امنیتی بهسرعت رسیدگی و اجرایی میشد و میشود؛ ولی اینگونه پروندهها معمولاً یا متوقف مانده یا کسی از آن اطلاعی ندارد.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرفهای آقای حاجی کریم درباره منابع و مصارف آب و شدت بحرانی که کشور درگیر آن است، بسیار مهم و قابل توجه است. هیچ کسی نمیتواند این حرفها را نادیده گرفته و انکار کند.
@fazeli_mohammad
@fazeli_mohammad
Audio
پیشنهاد میکنم این فایل سخنرانی آقای محمدرضا یوسفی درباره ایران به مثابه نظم دسترسی محدود را بشنوید. بسیار روشنگر است.
عنوان سخنرانی
«تطبیق نظریه دسترسی محدود با واقعیت ایران»
ارائهکننده: دکتر محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه و اقتصاددان
@yousefimohamadreza
جمعه ۵ بهمن ماه ساعت ۲۰ الی ۲۲
برگزار کننده : گروه تلگرامی «اندیشکده اقتصاد و توسعه»
@fazeli_mohammad
پینوشت
شرح کتاب خشونت و نظمهای اجتماعی حاوی نظریه نظمهای دسترسی محدود و باز که آقای یوسفی در این سخنرانی به آن ارجاع میدهند در لینک زیر هست.
https://www.tgoop.com/dirancast_official/309
عنوان سخنرانی
«تطبیق نظریه دسترسی محدود با واقعیت ایران»
ارائهکننده: دکتر محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه و اقتصاددان
@yousefimohamadreza
جمعه ۵ بهمن ماه ساعت ۲۰ الی ۲۲
برگزار کننده : گروه تلگرامی «اندیشکده اقتصاد و توسعه»
@fazeli_mohammad
پینوشت
شرح کتاب خشونت و نظمهای اجتماعی حاوی نظریه نظمهای دسترسی محدود و باز که آقای یوسفی در این سخنرانی به آن ارجاع میدهند در لینک زیر هست.
https://www.tgoop.com/dirancast_official/309
.
اینکه هیچ پاسخگویی و شفافیتی در پرونده #کرسنت وجود ندارد و همه چیز به دعوای سیاسی و فردی تقلیل پیدا کرده، و هیچ راهی برای پاسخگو کردن مقصرین وجود ندارد؛ خسارت بزرگتری است تا مبلغ خسارت تعیین شده! آن خسارت میلیارد دلاری، محصول همان سازوکار حکمرانی فاقد شفافیت و پاسخگویی است.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #کرسنت #پرونده_کرسنت #خسارت_کرسنت
@fazeli_mohammad
اینکه هیچ پاسخگویی و شفافیتی در پرونده #کرسنت وجود ندارد و همه چیز به دعوای سیاسی و فردی تقلیل پیدا کرده، و هیچ راهی برای پاسخگو کردن مقصرین وجود ندارد؛ خسارت بزرگتری است تا مبلغ خسارت تعیین شده! آن خسارت میلیارد دلاری، محصول همان سازوکار حکمرانی فاقد شفافیت و پاسخگویی است.
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #کرسنت #پرونده_کرسنت #خسارت_کرسنت
@fazeli_mohammad
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
از تو به حق رسیدهام....
محمد که درود خدا بر او باد، خود را بشری چون ما معرفی کرد: "أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ" تا مردمان او را در هیچ سطحی، مقام الوهیت و قدسیت ندهند و معبودشان فقط خدا باشد: "أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ"، "وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا."
او گفت؛ جز آنچه به او وحی میشود، از غیب نمیداند. از غیب آسمانها و زمین فقط خدا آگاه است و او تنها بشارت دهنده و بیم دهنده است: "قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ"،"قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ."
چون میپرسیدند چرا بر او معجزهای نازل نمیشود؛ جوابش این بود که: "إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ." او پیروانش را پی در پی به تعقل و تفکر و تدبر در بارۀ خویشتن و جامعه و طبیعت فرا میخواند: "أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟" (13 بار و فراخوان به تعقل 49 بار) " "أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ" ( امر به تفکر و اهمیت فکر 479 بار) "أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ؟" (44 بار اشاره به تدبر و مشتقات آن)
محمد مفهومی از وحدانیت خداوند و برابری ابناء بشر در برابر او مطرح کرد که بعثتی دیگر بی معنا شد، زیرا آخرین پیام آسمان، پیام توحید بود و به قول متفکر بزرگ زندهیاد محمد اقبال لاهوری، از آن پس، باقی قضایا به عقل بشر واگذار شد تا روی پای خود بایستد و به بلوغ رسد و معنی خاتمیت پیامبری با محمد نیز همین است.
باری بشر نابالغ به الوهیتسازی از پیامبران و پرستش چیزهای ملموس و تکیه بر خرافات و خرق عادات و غیبگوییها و خدای متجسدی که بتوان او را دید و لمس کرد، سخت وابسته است و قادر به کشف وحدانیت از طریق تعقل و تفکر و تدبر در خلقت انسان و زمین و آسمان و مجموعۀ هستی نیست. از این رو، در گذر تاریخ، دوره به دوره نظامهای کهن و منسوخ را در ذهنیت خود بازسازی و به دیگران تحمیل میکند.
باری این بحثی درازدامن است که در حوصلۀ این یادداشت نمی گنجد. این دیباچۀ کوتاه فقط به مناسبت بعثت محمد آمد که جا دارد از زبان مولانا به او بگوییم: "از تو به حق رسیدهام ای حق و حقگزار من!"
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
محمد که درود خدا بر او باد، خود را بشری چون ما معرفی کرد: "أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ" تا مردمان او را در هیچ سطحی، مقام الوهیت و قدسیت ندهند و معبودشان فقط خدا باشد: "أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ"، "وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا."
او گفت؛ جز آنچه به او وحی میشود، از غیب نمیداند. از غیب آسمانها و زمین فقط خدا آگاه است و او تنها بشارت دهنده و بیم دهنده است: "قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ"،"قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ."
چون میپرسیدند چرا بر او معجزهای نازل نمیشود؛ جوابش این بود که: "إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ." او پیروانش را پی در پی به تعقل و تفکر و تدبر در بارۀ خویشتن و جامعه و طبیعت فرا میخواند: "أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟" (13 بار و فراخوان به تعقل 49 بار) " "أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ" ( امر به تفکر و اهمیت فکر 479 بار) "أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ؟" (44 بار اشاره به تدبر و مشتقات آن)
محمد مفهومی از وحدانیت خداوند و برابری ابناء بشر در برابر او مطرح کرد که بعثتی دیگر بی معنا شد، زیرا آخرین پیام آسمان، پیام توحید بود و به قول متفکر بزرگ زندهیاد محمد اقبال لاهوری، از آن پس، باقی قضایا به عقل بشر واگذار شد تا روی پای خود بایستد و به بلوغ رسد و معنی خاتمیت پیامبری با محمد نیز همین است.
باری بشر نابالغ به الوهیتسازی از پیامبران و پرستش چیزهای ملموس و تکیه بر خرافات و خرق عادات و غیبگوییها و خدای متجسدی که بتوان او را دید و لمس کرد، سخت وابسته است و قادر به کشف وحدانیت از طریق تعقل و تفکر و تدبر در خلقت انسان و زمین و آسمان و مجموعۀ هستی نیست. از این رو، در گذر تاریخ، دوره به دوره نظامهای کهن و منسوخ را در ذهنیت خود بازسازی و به دیگران تحمیل میکند.
باری این بحثی درازدامن است که در حوصلۀ این یادداشت نمی گنجد. این دیباچۀ کوتاه فقط به مناسبت بعثت محمد آمد که جا دارد از زبان مولانا به او بگوییم: "از تو به حق رسیدهام ای حق و حقگزار من!"
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
برخی امور، معیار ارزیابی و اندازهگیری صداقت و شجاعت آدمها میشوند. یکی از آنها نوع مواجهه با پرونده #کرسنت است.
@fazeli_mohammad
@fazeli_mohammad
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
قسمت صدوبیستوهشت پادکست دغدغه ایران
چین: فیلسوفان و فلسفهها (بخش ۱)
تاریخ چین شاهد پیدایش فیلسوفان و فلسفههایی بوده است که بر میلیاردها انسان در همه جهان، و بهویژه در شرق آسیا، اثر گذاشتهاند. سه مکتب فلسفی کنفوسیوسگرایی، دائوئیسم و قانونباوری، اصلیترین مکاتب فلسفه چینی هستند. این قسمت، بخش اول از بررسی فیلسوفان و فلسفههای چینی است که کنفوسیوسگرایی و سه فیلسوف این مکتب یعنی کنفوسیوس، مو دزو و منسیوس را بررسی میکند.
شنیدن از
کستباکس | اسپاتیفای | اپل پادکست
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
اینستاگرام والکس || تلگرام والکس
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
بهمن هزار و چهارصدوسه
#تاریخ_چین #کنفوسیوس #پادکست_دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@dirancast_official
چین: فیلسوفان و فلسفهها (بخش ۱)
تاریخ چین شاهد پیدایش فیلسوفان و فلسفههایی بوده است که بر میلیاردها انسان در همه جهان، و بهویژه در شرق آسیا، اثر گذاشتهاند. سه مکتب فلسفی کنفوسیوسگرایی، دائوئیسم و قانونباوری، اصلیترین مکاتب فلسفه چینی هستند. این قسمت، بخش اول از بررسی فیلسوفان و فلسفههای چینی است که کنفوسیوسگرایی و سه فیلسوف این مکتب یعنی کنفوسیوس، مو دزو و منسیوس را بررسی میکند.
شنیدن از
کستباکس | اسپاتیفای | اپل پادکست
حامی مالی
صرافی ارز دیجیتال والکس
اینستاگرام والکس || تلگرام والکس
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شماره تماس برای حمایت مالی
09965691194
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
بهمن هزار و چهارصدوسه
#تاریخ_چین #کنفوسیوس #پادکست_دغدغه_ایران #محمد_فاضلی
@dirancast_official
Forwarded from هممیهن
موضع دقیق
سرمقاله هممیهن
10 بهمن 1403
🔹این روزها بازار مخالفت یا موافقت با گفتوگو با ایالات متحده و غرب داغ است و برخلاف موافقان که بهرغم اکثریت قاطع داشتن، امکانی برای ابراز عقیده خود در سطح شهر و بهصورت تجمعی ندارند، مخالفان تندرو که اقلیت بسیار محدودی هستند و «بود» آنها بسیار بسیار کمتر از «نمودشان» است؛ هر روز با شعار مرگ بر این و آن یا درخواست برکناری و محاکمه بهصورت گروههای چنددهنفره در سطح تهران و مشهد نمایش حضور میدهند.
🔹در این میان، مقامرهبری در دیدار عید مبعث خود مواضع روشنی اتخاذ کردند که باید مورد توجه هر دو گروه فوق قرار گیرد. در واقع، باید حول این موضع و نگاه توافق کرد و وفاق داشت. از نظر ایشان، در فعالیت دیپلماسی و مذاکره یک اصل مهم وجود دارد و نباید آن را فراموش کرد.
🔹این گزاره به این صورت اظهار شد که: «نمونههایی از باطن خبیث و دشمنیها و کینههای آنها است که پشت لبخندهای دیپلماسی پنهان است و باید در مقابل این حقایق، چشمان خود را باز کنیم و به تعبیر قرآن، به دنبال دوستی پنهانی با آنها نباشیم.»
🔹ایشان در ادامه بر ضرورت هوشیاری در مواجهات جهانی، تاکید کردند: «باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله میکنیم و حرف میزنیم.»
🔹اینها سخنانی دقیق و برای تفاهم همگانی مناسب است. برخلاف شعارهای پوچی که اصل گفتوگو و دیپلماسی را نفی میکند؛ شعارهایی که هدف آن نه مبارزه با آمریکا که علیه مقامات داخلی است. بیش از هر چیز باید بر رعایت ملاحظات واقعی مردم و کشور تاکید کرد و تمرکز داشت.
🔹باید راهی برای حل مسائل خارجی از طریق تعامل و گفتوگو پیدا کرد. ولی آیا این به منزله حسنظن داشتن به طرف مقابل است؟ قطعاً خیر. همه کشورها دنبال منافع خود هستند.
🔹مسئله امروز ما گفتوگو کردن یا پرهیز از گفتوگو نیست. مسئله اصلی تعیین و توافق روی منافع ملی، سپس افزایش قدرت کشور است تا از این منافع پاسداری کند. طبیعی است که تحقق چنین هدفی با حداقل هزینه جز از طریق گفتوگوی دیپلماتیک ممکن نیست. گفتوگویی که نباید در آن مرتکب این اشتباه شد که به طرف مقابل اعتماد کرد.
🔹هر توافقی باید ضمانتهای اجرایی کافی داشته باشد. با این ملاحظات و اصول، راه برای تامین منافع ملی هموار است. نباید چندان در بند مخالفتهای تندروها بود.
🔹شاید مخالفت آنان از جهاتی مفید هم باشد. اول از حیث فقدان منطق آنان در نفی اصل گفتوگو است. چنین موضعی با هیچ معیار عقلی سازگاری ندارد و همین امر آنان را در موضع ضعف قرار میدهد. دوم از این جهت که مذاکرهکنندگان احتمالی نیز متوجه وجود چنین مخالفانی باشند و از آن بهعنوان برگی برای خود در مذاکرات استفاده کنند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
10 بهمن 1403
🔹این روزها بازار مخالفت یا موافقت با گفتوگو با ایالات متحده و غرب داغ است و برخلاف موافقان که بهرغم اکثریت قاطع داشتن، امکانی برای ابراز عقیده خود در سطح شهر و بهصورت تجمعی ندارند، مخالفان تندرو که اقلیت بسیار محدودی هستند و «بود» آنها بسیار بسیار کمتر از «نمودشان» است؛ هر روز با شعار مرگ بر این و آن یا درخواست برکناری و محاکمه بهصورت گروههای چنددهنفره در سطح تهران و مشهد نمایش حضور میدهند.
🔹در این میان، مقامرهبری در دیدار عید مبعث خود مواضع روشنی اتخاذ کردند که باید مورد توجه هر دو گروه فوق قرار گیرد. در واقع، باید حول این موضع و نگاه توافق کرد و وفاق داشت. از نظر ایشان، در فعالیت دیپلماسی و مذاکره یک اصل مهم وجود دارد و نباید آن را فراموش کرد.
🔹این گزاره به این صورت اظهار شد که: «نمونههایی از باطن خبیث و دشمنیها و کینههای آنها است که پشت لبخندهای دیپلماسی پنهان است و باید در مقابل این حقایق، چشمان خود را باز کنیم و به تعبیر قرآن، به دنبال دوستی پنهانی با آنها نباشیم.»
🔹ایشان در ادامه بر ضرورت هوشیاری در مواجهات جهانی، تاکید کردند: «باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله میکنیم و حرف میزنیم.»
🔹اینها سخنانی دقیق و برای تفاهم همگانی مناسب است. برخلاف شعارهای پوچی که اصل گفتوگو و دیپلماسی را نفی میکند؛ شعارهایی که هدف آن نه مبارزه با آمریکا که علیه مقامات داخلی است. بیش از هر چیز باید بر رعایت ملاحظات واقعی مردم و کشور تاکید کرد و تمرکز داشت.
🔹باید راهی برای حل مسائل خارجی از طریق تعامل و گفتوگو پیدا کرد. ولی آیا این به منزله حسنظن داشتن به طرف مقابل است؟ قطعاً خیر. همه کشورها دنبال منافع خود هستند.
🔹مسئله امروز ما گفتوگو کردن یا پرهیز از گفتوگو نیست. مسئله اصلی تعیین و توافق روی منافع ملی، سپس افزایش قدرت کشور است تا از این منافع پاسداری کند. طبیعی است که تحقق چنین هدفی با حداقل هزینه جز از طریق گفتوگوی دیپلماتیک ممکن نیست. گفتوگویی که نباید در آن مرتکب این اشتباه شد که به طرف مقابل اعتماد کرد.
🔹هر توافقی باید ضمانتهای اجرایی کافی داشته باشد. با این ملاحظات و اصول، راه برای تامین منافع ملی هموار است. نباید چندان در بند مخالفتهای تندروها بود.
🔹شاید مخالفت آنان از جهاتی مفید هم باشد. اول از حیث فقدان منطق آنان در نفی اصل گفتوگو است. چنین موضعی با هیچ معیار عقلی سازگاری ندارد و همین امر آنان را در موضع ضعف قرار میدهد. دوم از این جهت که مذاکرهکنندگان احتمالی نیز متوجه وجود چنین مخالفانی باشند و از آن بهعنوان برگی برای خود در مذاکرات استفاده کنند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir