در حالی که رهبری نظام گفتهاند «کیفیت فهماندن قدرت و اراده ملت ایران به رژیم صهیونیستی را باید مسئولان تشخیص دهند و آنچه را که صلاح این ملت و کشور است انجام گیرد.» برخی افراد و گروهها، خلاف نظر ایشان، نظامیان و سیاسیون را برای حمله و پاسخ نظامی تحت فشار گذاشتهاند و همین افراد و گروهها بعد از تشدید تنشها و خسارات، قصد و توان پاسخگویی هم نخواهند داشت.
@fazeli_mohammad
@fazeli_mohammad
ایران، اسرائیل و سؤالات سرنوشتساز
محمد فاضلی
به نظرم تنشها و حملات نظامی چند ماه گذشته ایران و اسرائیل به یکدیگر را میتوان از زاویه گزارههای زیر دید و بر اساس آنها نتیجهگیری کرد. مهمتر، دو سؤالی است که در انتهای این متن طرح میکنم.
یک. ایران و اسرائیل داشتن اراده و توانایی حمله به یکدگر و ضربه زدن را نشان دادهاند. هر دو طرف میدانند که توانایی ضربه زدن دارند، و هم ضربهپذیر هستند.
دو. ایران به دنبال بازدارندگی است، و با ترکیبی از قدرت نظامی و دیپلماسی فعال (از جمله سفرهای متعدد عباس عراقچی) به دنبال ایجاد بازدارندگی بوده است.
سه. ایران، علیرغم آنکه با حمله محدود اسرائیل مواجه شده اما چند دستآورد مهم و ارزشمند داشته است:
۱. خاک اسرائیل را هدف قرار داده بدون آنکه با حمله متقابل و مستقیم آمریکا، مهمترین حامی اسرائیل، مواجه شود. دور نگه داشتن آمریکا از درگیری مستقیم، دستآورد مهمی است.
۲.با دیپلماسی فعال، یکی از بزرگترین حمایتهای دیپلماتیک بینالمللی از ایران (در قالب محکوم کردن حمله اسرائیل توسط کشورهای مختلف) را رقم زده است.
۳. انسجام اجتماعی کشور تقویت شده است. ترکیب قدرت نظامی و راهبرد دیپلماتیک در مسیر دور نگه داشتن ایران از جنگ ویرانگر، سطح اعتماد به عقلانیت را افزایش داده است.
چهار. ایران گزینه پاسخ نظامی را از مجموعه ابزارهای خود حذف نکرده و تهدید به کاربرد آن را حفظ کرده است. اراده داشتن برای استفاده از آنرا هم قبلاً نشان داده است. قدرت نظامیای که بدون استفاده از آن، مانع و بازدارندگی ایجاد کند، کارآمدتر است.
پنج. ایران، با ترکیب قدرت نظامی و دیپلماسی، امنیت خط قرمزهای خود (تأسیسات هستهای، زیرساختهای نفت و انرژی و اقتصادی، و جان مقامات و شهروندان غیرنظامی) را حفظ کرده است. این در خاورمیانه بیثبات دستآورد بزرگی است.
شش. هیچ گزینهای روی میز نیست که با گذشت زمان، استفاده از آن ناممکن باشد. همه گزینهها از جمله کاربرد توان موشکی برای حمله، در آینده و در صورت تشدید تنش یا اقدام اسرائیل فراتر از آنچه تاکنون انجام داده، در دسترس هستند.
هفت. ایران، اهمیت داشتن قدرت نظامی را در فضای اجتماعی و سیاسی داخلی، نشان داده و تثبیت کرده است.
🔴جمعبندی
صرفنظر از مسیر طیشده در سیاست ایران در چهار دهه گذشته، و وضعیت خاورمیانه در هشت دهه گذشته؛ ایران در یک سال گذشته (بعد از ۷ اکتبر) با منطقی ژئوپلتیک، بر اساس منفعتِ ملیِ دور نگه داشتن کشور از جنگی ویرانگر عمل کرده است.
ترکیب
۱. «دور ماندن از جنگ ویرانگر»
۲. «نشان دادن اراده به کاربست قدرت نظامی در صورت ضرورت»
۳. «استفاده مؤثر از دیپلماسی»
۴. «نشان دادن چهره بازیگری معقول و دلمشغول امنیت خود»
دستآورد مهمی است.
رهبران سیاسی، نظامیان و دیپلماتهای ایرانی در این مسیر، موفق عمل کردهاند. هیچ ضرورتی برای تضعیف این دستآوردها از طریق تشدید تنش وجود ندارد. بهتر است به این بیندیشیم که چگونه میتوان این وضعیت جدید را به سکویی برای تأمین #امنیتوتوسعه تبدیل کرد. چگونه میتوان این وضعیت را به راهبرد، سیاست و اقدام مؤثر بر بهبود زندگی ایرانیان تبدیل کرد؟
همه چیز در نهایت باید دستآوردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایرانیان داشته باشد. رهبران، نظامیان و دیپلماتها چگونه میتوانند با اولویت دادن به مردم، مطابق با مصالح و منافع ملی، این وضعیت تنشآلود را به ثبات توسعهزا و حل مسأله تبدیل کنند؟
🔴و دست آخر، دو سؤال مهم:
یک. پیام حکومت ایران، رو به مردمش، درباره این وضعیت، مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
دو. پیام ایران درباره خودش، رو به جهان، درباره مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
سرنوشت ایران را نه تعجیل در کاربست قدرت نظامی، یا حتی دیپلماسی، بلکه نوع و کیفیت پاسخ این دو سؤال میسازد.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
به نظرم تنشها و حملات نظامی چند ماه گذشته ایران و اسرائیل به یکدیگر را میتوان از زاویه گزارههای زیر دید و بر اساس آنها نتیجهگیری کرد. مهمتر، دو سؤالی است که در انتهای این متن طرح میکنم.
یک. ایران و اسرائیل داشتن اراده و توانایی حمله به یکدگر و ضربه زدن را نشان دادهاند. هر دو طرف میدانند که توانایی ضربه زدن دارند، و هم ضربهپذیر هستند.
دو. ایران به دنبال بازدارندگی است، و با ترکیبی از قدرت نظامی و دیپلماسی فعال (از جمله سفرهای متعدد عباس عراقچی) به دنبال ایجاد بازدارندگی بوده است.
سه. ایران، علیرغم آنکه با حمله محدود اسرائیل مواجه شده اما چند دستآورد مهم و ارزشمند داشته است:
۱. خاک اسرائیل را هدف قرار داده بدون آنکه با حمله متقابل و مستقیم آمریکا، مهمترین حامی اسرائیل، مواجه شود. دور نگه داشتن آمریکا از درگیری مستقیم، دستآورد مهمی است.
۲.با دیپلماسی فعال، یکی از بزرگترین حمایتهای دیپلماتیک بینالمللی از ایران (در قالب محکوم کردن حمله اسرائیل توسط کشورهای مختلف) را رقم زده است.
۳. انسجام اجتماعی کشور تقویت شده است. ترکیب قدرت نظامی و راهبرد دیپلماتیک در مسیر دور نگه داشتن ایران از جنگ ویرانگر، سطح اعتماد به عقلانیت را افزایش داده است.
چهار. ایران گزینه پاسخ نظامی را از مجموعه ابزارهای خود حذف نکرده و تهدید به کاربرد آن را حفظ کرده است. اراده داشتن برای استفاده از آنرا هم قبلاً نشان داده است. قدرت نظامیای که بدون استفاده از آن، مانع و بازدارندگی ایجاد کند، کارآمدتر است.
پنج. ایران، با ترکیب قدرت نظامی و دیپلماسی، امنیت خط قرمزهای خود (تأسیسات هستهای، زیرساختهای نفت و انرژی و اقتصادی، و جان مقامات و شهروندان غیرنظامی) را حفظ کرده است. این در خاورمیانه بیثبات دستآورد بزرگی است.
شش. هیچ گزینهای روی میز نیست که با گذشت زمان، استفاده از آن ناممکن باشد. همه گزینهها از جمله کاربرد توان موشکی برای حمله، در آینده و در صورت تشدید تنش یا اقدام اسرائیل فراتر از آنچه تاکنون انجام داده، در دسترس هستند.
هفت. ایران، اهمیت داشتن قدرت نظامی را در فضای اجتماعی و سیاسی داخلی، نشان داده و تثبیت کرده است.
🔴جمعبندی
صرفنظر از مسیر طیشده در سیاست ایران در چهار دهه گذشته، و وضعیت خاورمیانه در هشت دهه گذشته؛ ایران در یک سال گذشته (بعد از ۷ اکتبر) با منطقی ژئوپلتیک، بر اساس منفعتِ ملیِ دور نگه داشتن کشور از جنگی ویرانگر عمل کرده است.
ترکیب
۱. «دور ماندن از جنگ ویرانگر»
۲. «نشان دادن اراده به کاربست قدرت نظامی در صورت ضرورت»
۳. «استفاده مؤثر از دیپلماسی»
۴. «نشان دادن چهره بازیگری معقول و دلمشغول امنیت خود»
دستآورد مهمی است.
رهبران سیاسی، نظامیان و دیپلماتهای ایرانی در این مسیر، موفق عمل کردهاند. هیچ ضرورتی برای تضعیف این دستآوردها از طریق تشدید تنش وجود ندارد. بهتر است به این بیندیشیم که چگونه میتوان این وضعیت جدید را به سکویی برای تأمین #امنیتوتوسعه تبدیل کرد. چگونه میتوان این وضعیت را به راهبرد، سیاست و اقدام مؤثر بر بهبود زندگی ایرانیان تبدیل کرد؟
همه چیز در نهایت باید دستآوردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایرانیان داشته باشد. رهبران، نظامیان و دیپلماتها چگونه میتوانند با اولویت دادن به مردم، مطابق با مصالح و منافع ملی، این وضعیت تنشآلود را به ثبات توسعهزا و حل مسأله تبدیل کنند؟
🔴و دست آخر، دو سؤال مهم:
یک. پیام حکومت ایران، رو به مردمش، درباره این وضعیت، مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
دو. پیام ایران درباره خودش، رو به جهان، درباره مسیر تاریخی طیشده تا این وضعیت، و از این وضعیت رو به آینده، چیست؟
سرنوشت ایران را نه تعجیل در کاربست قدرت نظامی، یا حتی دیپلماسی، بلکه نوع و کیفیت پاسخ این دو سؤال میسازد.
@fazeli_mohammad
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴پروتکل تبعیض
🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘همان گونه که نوشتم نقش پروتکلهای ذهنی و بغایت نادرست که در چند دهه اخیر و به مرور شکل گرفته است، در رسیدن به وضعیت کنونی جامعه ایران بسیار پررنگ است و برای تغییر روند امور، نقض آنها از هر چیز دیگری واجبتر است. یکی از موارد آن که خیلی هم مهم است در قیمتگذاری غیر منطقی حاملهای انرژی است، که گویی به یک پروتکل غیر قابل نقض تبدیل شده است و هزینه سنگینی را بر کشور وارد نموده است که در یادداشت قبلی به آن پرداخته شد.
🔘پروتکل ذهنی دیگر جا افتادن تبعیض در اموری است که خلاف منطق و عقلانیت است و کمکم برای خیلیها عادی شده و به آن تن دادهاند، و اکنون به جایی رسیده که صدای همه را در آورده است و در عین حال کسی توان و یارای نقض آن را در حکومت ندارد، گویی که این نیز ناموس مدیریتی و انقلاب شده است که باید به عدهای امتیازاتی غیرعادلانه بدهند، و اگر ندهند، گویی بیاحترامی به ارزشها و شعارهای انقلابی است. در حالی که اتفاقاً همین امتیازات است که منشاء بدبینی مردم و جوانان به این ارزشها شده و عامل بیگانگی و نفرت آنان گردیده است.
🔘به طور کلی یکی از پروتکلهایی که از چند دهه پیش کمکم شکل گرفت و گسترش یافت، امتیاز دادن به برخی از افراد تحت عناوین دفاع از ارزشها و انقلاب بود. به طور طبیعی برخی از امتیازات معقول و متعارف است و حتی مبنای علمی و یا عدالتجویانه دارد. برای نمونه در برخی از استخدامها تأکید میکنند که تعدادی از معلولان حتماً به کار گرفته و استخدام شوند. البته به شرطی که توان انجام آن کار را داشته باشد. هدف آن نیز جذب و ادغام گروه معلولان در جامعه است تا از تواناییهای آنان استفاده شود و احساس بد نکنند. طبیعی است که چنین امتیازی را باید برای معلولان جنگی بیشتر قائل شد.
🔘یا در کنکور درصدی امتیاز به داوطلبان مناطق کمتر برخوردار میدهند تا در رقابت با دانشآموزان مناطق برخوردار از امتیازی نسبی برخوردار شوند. این کار مبنای علمی دارد، چون ثابت شده که آنان پس از فارغالتحصیلی فاصله مذکور را جبران میکنند. برخی از انواع امتیازات دیگر هم هست که کاملاً قابل دفاع است. برای مثال برای فرزندان رزمندگان شهید یا جانبازان امکاناتی را فراهم میکنند که در مدارس بهتر درس بخوانند چون آنان پدرانی را برای دفاع از مام میهن از دست دادهاند که میتوانستند حامی آنان باشند و حالا نیستند، پس باید این نقص را برای آنان جبران کرد.
https://telegra.ph/پروتکل-تبعیض-10-29
🔺اعتماد ۹ مهر ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘همان گونه که نوشتم نقش پروتکلهای ذهنی و بغایت نادرست که در چند دهه اخیر و به مرور شکل گرفته است، در رسیدن به وضعیت کنونی جامعه ایران بسیار پررنگ است و برای تغییر روند امور، نقض آنها از هر چیز دیگری واجبتر است. یکی از موارد آن که خیلی هم مهم است در قیمتگذاری غیر منطقی حاملهای انرژی است، که گویی به یک پروتکل غیر قابل نقض تبدیل شده است و هزینه سنگینی را بر کشور وارد نموده است که در یادداشت قبلی به آن پرداخته شد.
🔘پروتکل ذهنی دیگر جا افتادن تبعیض در اموری است که خلاف منطق و عقلانیت است و کمکم برای خیلیها عادی شده و به آن تن دادهاند، و اکنون به جایی رسیده که صدای همه را در آورده است و در عین حال کسی توان و یارای نقض آن را در حکومت ندارد، گویی که این نیز ناموس مدیریتی و انقلاب شده است که باید به عدهای امتیازاتی غیرعادلانه بدهند، و اگر ندهند، گویی بیاحترامی به ارزشها و شعارهای انقلابی است. در حالی که اتفاقاً همین امتیازات است که منشاء بدبینی مردم و جوانان به این ارزشها شده و عامل بیگانگی و نفرت آنان گردیده است.
🔘به طور کلی یکی از پروتکلهایی که از چند دهه پیش کمکم شکل گرفت و گسترش یافت، امتیاز دادن به برخی از افراد تحت عناوین دفاع از ارزشها و انقلاب بود. به طور طبیعی برخی از امتیازات معقول و متعارف است و حتی مبنای علمی و یا عدالتجویانه دارد. برای نمونه در برخی از استخدامها تأکید میکنند که تعدادی از معلولان حتماً به کار گرفته و استخدام شوند. البته به شرطی که توان انجام آن کار را داشته باشد. هدف آن نیز جذب و ادغام گروه معلولان در جامعه است تا از تواناییهای آنان استفاده شود و احساس بد نکنند. طبیعی است که چنین امتیازی را باید برای معلولان جنگی بیشتر قائل شد.
🔘یا در کنکور درصدی امتیاز به داوطلبان مناطق کمتر برخوردار میدهند تا در رقابت با دانشآموزان مناطق برخوردار از امتیازی نسبی برخوردار شوند. این کار مبنای علمی دارد، چون ثابت شده که آنان پس از فارغالتحصیلی فاصله مذکور را جبران میکنند. برخی از انواع امتیازات دیگر هم هست که کاملاً قابل دفاع است. برای مثال برای فرزندان رزمندگان شهید یا جانبازان امکاناتی را فراهم میکنند که در مدارس بهتر درس بخوانند چون آنان پدرانی را برای دفاع از مام میهن از دست دادهاند که میتوانستند حامی آنان باشند و حالا نیستند، پس باید این نقص را برای آنان جبران کرد.
https://telegra.ph/پروتکل-تبعیض-10-29
Telegraph
پروتکل تبعیض
🔺اعتماد ۸ مهر ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘همان گونه که نوشتم نقش پروتکلهای ذهنی و بغایت نادرست که در چند دهه اخیر و به مرور شکل گرفته است، در رسیدن به وضعیت کنونی جامعه ایران بسیار پررنگ است و برای تغییر روند امور، نقض آنها از هر چیز دیگری واجبتر است. یکی از موارد…
Forwarded from انتشارات روزنه
📚 پیشنهاد کتاب: قدرت آموزش در نبرد با نابرابری
آموزش به عنوان یکی از مهمترین سازوکارهای مبارزه با نابرابری و فقر شناخته میشود ولی متأسفانه در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران، تبدیل به عاملِ تشدیدکنندۀ نابرابری شده است. کتاب حاضر ترجمۀ گزارش ۲۰۱۹ مؤسسۀ آکسفام (مؤسسهای متشکل از ۲۱ نهاد خیریۀ مستقل با محوریت دانشگاه آکسفورد) است که با نگاهی به جامعۀ ایران مسئلۀ نابرابری در آموزش را مورد واکاوی قرار میدهد.
نام کتاب: قدرت آموزش در نبرد با نابرابری
مترجم: سارا آهنگر
قطع: رقعی
چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۱۴۶
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
☎️ 02188721514
آموزش به عنوان یکی از مهمترین سازوکارهای مبارزه با نابرابری و فقر شناخته میشود ولی متأسفانه در اکثر کشورهای جهان از جمله ایران، تبدیل به عاملِ تشدیدکنندۀ نابرابری شده است. کتاب حاضر ترجمۀ گزارش ۲۰۱۹ مؤسسۀ آکسفام (مؤسسهای متشکل از ۲۱ نهاد خیریۀ مستقل با محوریت دانشگاه آکسفورد) است که با نگاهی به جامعۀ ایران مسئلۀ نابرابری در آموزش را مورد واکاوی قرار میدهد.
نام کتاب: قدرت آموزش در نبرد با نابرابری
مترجم: سارا آهنگر
قطع: رقعی
چاپ: نخست
تعداد صفحات: ۱۴۶
#انتشارات_روزنه
🛒خرید اینترنتی کتاب با تخفیف
📖مطالعۀ ۲۰ صفحۀ نخست کتاب
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام روزنه
☎️ 02188721514
Forwarded from اندیشکده حکمرانی شریف
#نشست
#حکمرانی_در_عمل_127
📢 اندیشکده حکمرانی شریف برگزار میکند
🔰 نشست "دولت چهاردهم و چالشهای حکمرانی"
🔸️ همراه با نقد و برسی بسته سیاستی "چهارده سیاست برای دولت چهاردهم"
با حضور:
👤 مصطفی زمانیان
استاد دانشگاه تهران و رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
👤 رضا اردکانیان
استاد دانشگاه صنعتی شریف و وزیر اسبق نیرو
👤 علی سرزعیم
اقتصاددان و معاون اسبق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
👤 محمدرضا جلایی پور
نماینده معاونت راهبردی ریاست جمهوری
🕓 زمان: یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۳ الی ۱۵
📍 مکان برگزاری:
خ آزادی، جنب غربی دانشگاه شریف، خ صادقی، پلاک ۲، اندیشکده حکمرانی شریف
💠اندیشکده حکمرانی شریف
|سایت| |کانال تلگرام| |کانال بله| |اینستاگرام|
#حکمرانی_در_عمل_127
📢 اندیشکده حکمرانی شریف برگزار میکند
🔰 نشست "دولت چهاردهم و چالشهای حکمرانی"
🔸️ همراه با نقد و برسی بسته سیاستی "چهارده سیاست برای دولت چهاردهم"
با حضور:
👤 مصطفی زمانیان
استاد دانشگاه تهران و رئیس سابق مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری
👤 رضا اردکانیان
استاد دانشگاه صنعتی شریف و وزیر اسبق نیرو
👤 علی سرزعیم
اقتصاددان و معاون اسبق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
👤 محمدرضا جلایی پور
نماینده معاونت راهبردی ریاست جمهوری
🕓 زمان: یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۳ الی ۱۵
📍 مکان برگزاری:
خ آزادی، جنب غربی دانشگاه شریف، خ صادقی، پلاک ۲، اندیشکده حکمرانی شریف
💠اندیشکده حکمرانی شریف
|سایت| |کانال تلگرام| |کانال بله| |اینستاگرام|
Forwarded from سیاستگذاری اجتماعی
Plan.pdf
230.9 KB
این فایل، متن طرح ۱۰مادهای است با عنوان «طرح تقویت نظام آموزشوپرورش» که اخیراً در مرکز پژوهشهای مجلس طراحی و از سوی برخی نمایندگان به مجلس ارائه شده است.
هستۀ اصلی این طرح که گویا وزیر آموزشوپرورش نیز بر تصویب و اجرای هرچه سریعتر آن تأکید دارد، این است که دولت نمیتواند [و نباید] منابع بیشتری صرف آموزش عمومی کند، پس وزارتخانه باید بهدنبال تنوعبخشی به منابع خود باشد. لذا باید یک «معاونت اقتصادی» در وزارتخانه تأسیس شود و سازمانها و مراکز زیرمجموعۀ وزارتخانه از جمله مدارس بهعنوان واحدهای اقتصادی در نظر گرفته شوند و «درآمدآفرین» باشند؛ یعنی وزارت آموزشوپرورش بهطور رسمی و جدیتر وارد بنگاهداری شود. همزمان باید مدارس براساس مجموعهای از شاخصها؛ از جمله میزان درآمدآفرینی آنها، رتبهبندی شوند و منابع عمومی هم به نفع مدارس با رتبۀ بالاتر توزیع شود. این رویکرد، رسمیتدادن و تشدید مسیر ضداجتماعی، مخرّب، و پرفسادی است که از اواسط دهۀ ۸۰ در آموزش عمومی شروع شد و در دهۀ ۹۰ ادامه یافت.
@omidi_reza
هستۀ اصلی این طرح که گویا وزیر آموزشوپرورش نیز بر تصویب و اجرای هرچه سریعتر آن تأکید دارد، این است که دولت نمیتواند [و نباید] منابع بیشتری صرف آموزش عمومی کند، پس وزارتخانه باید بهدنبال تنوعبخشی به منابع خود باشد. لذا باید یک «معاونت اقتصادی» در وزارتخانه تأسیس شود و سازمانها و مراکز زیرمجموعۀ وزارتخانه از جمله مدارس بهعنوان واحدهای اقتصادی در نظر گرفته شوند و «درآمدآفرین» باشند؛ یعنی وزارت آموزشوپرورش بهطور رسمی و جدیتر وارد بنگاهداری شود. همزمان باید مدارس براساس مجموعهای از شاخصها؛ از جمله میزان درآمدآفرینی آنها، رتبهبندی شوند و منابع عمومی هم به نفع مدارس با رتبۀ بالاتر توزیع شود. این رویکرد، رسمیتدادن و تشدید مسیر ضداجتماعی، مخرّب، و پرفسادی است که از اواسط دهۀ ۸۰ در آموزش عمومی شروع شد و در دهۀ ۹۰ ادامه یافت.
@omidi_reza
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴فراتر از فساد
🔺اعتماد ۱۲ آبان ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘فرض کنید یک نفر مصاحبه کند و بگوید که مدتی پیش در فلان جای تهران چند نفر را پس از شکنجه کشتند و اموالشان را هم به غارت بردند. بعد هم هیچکس پیگیری نکند که این ادعا درست است یا نادرست. خوب! این وضعیت چیزی جز ناامنی و بیمسئولیتی را نشان نخواهد داد. هنگامی که چنین خبری گفته شود، بلافاصله پلیس یا دادستان باید گوینده خبر را احضار کنند و اطلاعات او را برای راستی آزمایی دریافت کنند.
🔘اگر واقعیت نداشت، گوینده را محاکمه نمایند که چرا خبر رعبآور دروغی را منتشر کرده است؟ اگر واقعیت داشت، پلیس و دادستانی باید پاسخ دهند که چرا تا کنون مطلع نبودند و چرا هیچ اقدامی نکردهاند؟ در هر حال مسکوت گذاشتن ماجرا بیانگر فضای ناامن و خطرناک در جامعه است.
🔘بنده سیاست آقای پزشکیان و دولت او را در خصوص نپرداختن به دولت پیش کاملآ تایید میکنم و با آن همراه هستم. برخلاف همان دولت که هر چه جلوتر میآمد، حملاتش به دولت روحانی بیشتر میشد و ناکارآمدیهای مفرط خودش را به عهده دولت روحانی میانداخت. اتفاقاً این شیوه توجیهگری آن دولت را دچار مشکلات بیشتری هم میکرد و به دلیل همین رفتارشان مردم متوجه شدند که هیچ امیدی به آنان نباید داشت. بنابراین بهتر است دولت پزشکیان به کلی دولت رییسی را فراموش کند. ارزیابی عملکرد منفی آن را به عهده کارشناسان مستقل و آیندگان بگذارد. اصولاً مردم هم انتظار ندارند که چنین مقایسهای صورت گیرد. زیرا به همین دلیل به او رأی دادند.
🔘با این حال یک مورد استثنا در بازگشت به گذشته وجود دارد، و آن فساد و تضییع حقوق ملت است. فساد نه تنها شامل دزدی و رشوه میشود بلکه شامل تصمیمات نادرست و نابخردانهای هم هست که هزینههای کلانی را بر دوش ملت بار میکنند و این سیاستها و تصمیمات نادرست فراتر از معنای متعارف فساد اداری هستند. از این نظر باید به اقدامات گذشته پرداخته شود، چون نپرداختن به آنها موجب تکرار میشود.
🔘با این مقدمه، به اظهارات سرپرست جدید مرکز تحول دیجیتال و فنآوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه میپردازیم که در گفتگوی خود اعلام کرد: ▪️«۲۵ همت یا همان ۲۵ هزار میلیارد تومان بابت سامانه نان هزینه شده که هیچ حاصلی نداشته است.»▪️ به گفته او سامانه املاک و اسکان هم هیچ حاصلی نداشت!. البته وی هنگام شرح ماجرا و با خنده اقدامات آنان را به تمسخر گرفت.
🔘گفتن رقم ۲۵ همت برای یک سامانه خیلی ساده است، زیرا مردم درکی از ابعاد این رقم بویژه در سالهای گذشته ندارند. چگونه ممکن است یک ساختار وزارتی یا حکومتی به جای حل مسأله نان که در هر کشور دیگری از جمله در همین ایران نیز کاری متعارف بوده، بتواند طرحی را با این رقم وحشتناک اجرا کند که مدیر بعدی آن را مضحکه بداند و متأسفانه با خنده و تمسخر از آن یاد کند؟ در حالی که اجرای طرحی که چینن هزینه سنگینی داشته و موجب تمسخر است، قطعاً خندهدار نیست و باید گریست. ظاهراً سامانه مسکن هم مطابق همین نقل قول سرنوشت مشابهی داشته است.
🔘اکنون برعهده آقای رییس سازمان برنامه و وزرای محترم اقتصاد و صمت است که توضیحی در باره این طرح دهند که مراحل طی شده برای آن چگونه طی شده است؟ نکند مثل فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش که برای دهها نفر کیفرخواست صادر شده ولی هنوز هیچ کس نمیداند که این فساد طی چه سازوکاری رخ داده است؟ من از همان زمان و مکرر نوشتم که این فساد در این ابعاد نمیتواند منحصر به فرد باشد، اگر این فساد آگاهانه نظاممند نباشد حتما ناشی از یک شلختگی ساختاری و مدیریتی است و به طور قطع با وجود این شلختگی، باید موارد دیگری هم وجود داشته باشد. اکنون گفته شده که چنین رقم وحشتناکی صرف یک سامانه بیهوده و فسادزا شده است؛ پس باید نتیجه گرفت که آن احتمال بنده بیمورد نبوده است.
🔘کسی که جانشین مدیر قبلی شده و این خبر را منتشر کرده است موظف به انتشار جزییات آن از آغاز فرآیند طراحی این ایده تا پایان شکست ماجرا است. بار نمودن چینن هزینههای سنگینی به کشوری که با محدودیت شدید درآمدهای بودجهای مواجه است، یک فساد بزرگ محسوب میشود. امیدواریم که مسئولین جدید سیاههای از طرحهای مشابه و این طرح را به افکار عمومی عرضه کنند تا مردم ارزش رأیی را که در ۱۵ تیر دادند بیشتر بدانند.
🔺اعتماد ۱۲ آبان ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘فرض کنید یک نفر مصاحبه کند و بگوید که مدتی پیش در فلان جای تهران چند نفر را پس از شکنجه کشتند و اموالشان را هم به غارت بردند. بعد هم هیچکس پیگیری نکند که این ادعا درست است یا نادرست. خوب! این وضعیت چیزی جز ناامنی و بیمسئولیتی را نشان نخواهد داد. هنگامی که چنین خبری گفته شود، بلافاصله پلیس یا دادستان باید گوینده خبر را احضار کنند و اطلاعات او را برای راستی آزمایی دریافت کنند.
🔘اگر واقعیت نداشت، گوینده را محاکمه نمایند که چرا خبر رعبآور دروغی را منتشر کرده است؟ اگر واقعیت داشت، پلیس و دادستانی باید پاسخ دهند که چرا تا کنون مطلع نبودند و چرا هیچ اقدامی نکردهاند؟ در هر حال مسکوت گذاشتن ماجرا بیانگر فضای ناامن و خطرناک در جامعه است.
🔘بنده سیاست آقای پزشکیان و دولت او را در خصوص نپرداختن به دولت پیش کاملآ تایید میکنم و با آن همراه هستم. برخلاف همان دولت که هر چه جلوتر میآمد، حملاتش به دولت روحانی بیشتر میشد و ناکارآمدیهای مفرط خودش را به عهده دولت روحانی میانداخت. اتفاقاً این شیوه توجیهگری آن دولت را دچار مشکلات بیشتری هم میکرد و به دلیل همین رفتارشان مردم متوجه شدند که هیچ امیدی به آنان نباید داشت. بنابراین بهتر است دولت پزشکیان به کلی دولت رییسی را فراموش کند. ارزیابی عملکرد منفی آن را به عهده کارشناسان مستقل و آیندگان بگذارد. اصولاً مردم هم انتظار ندارند که چنین مقایسهای صورت گیرد. زیرا به همین دلیل به او رأی دادند.
🔘با این حال یک مورد استثنا در بازگشت به گذشته وجود دارد، و آن فساد و تضییع حقوق ملت است. فساد نه تنها شامل دزدی و رشوه میشود بلکه شامل تصمیمات نادرست و نابخردانهای هم هست که هزینههای کلانی را بر دوش ملت بار میکنند و این سیاستها و تصمیمات نادرست فراتر از معنای متعارف فساد اداری هستند. از این نظر باید به اقدامات گذشته پرداخته شود، چون نپرداختن به آنها موجب تکرار میشود.
🔘با این مقدمه، به اظهارات سرپرست جدید مرکز تحول دیجیتال و فنآوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه میپردازیم که در گفتگوی خود اعلام کرد: ▪️«۲۵ همت یا همان ۲۵ هزار میلیارد تومان بابت سامانه نان هزینه شده که هیچ حاصلی نداشته است.»▪️ به گفته او سامانه املاک و اسکان هم هیچ حاصلی نداشت!. البته وی هنگام شرح ماجرا و با خنده اقدامات آنان را به تمسخر گرفت.
🔘گفتن رقم ۲۵ همت برای یک سامانه خیلی ساده است، زیرا مردم درکی از ابعاد این رقم بویژه در سالهای گذشته ندارند. چگونه ممکن است یک ساختار وزارتی یا حکومتی به جای حل مسأله نان که در هر کشور دیگری از جمله در همین ایران نیز کاری متعارف بوده، بتواند طرحی را با این رقم وحشتناک اجرا کند که مدیر بعدی آن را مضحکه بداند و متأسفانه با خنده و تمسخر از آن یاد کند؟ در حالی که اجرای طرحی که چینن هزینه سنگینی داشته و موجب تمسخر است، قطعاً خندهدار نیست و باید گریست. ظاهراً سامانه مسکن هم مطابق همین نقل قول سرنوشت مشابهی داشته است.
🔘اکنون برعهده آقای رییس سازمان برنامه و وزرای محترم اقتصاد و صمت است که توضیحی در باره این طرح دهند که مراحل طی شده برای آن چگونه طی شده است؟ نکند مثل فساد ۳٫۷ میلیارد دلاری چای دبش که برای دهها نفر کیفرخواست صادر شده ولی هنوز هیچ کس نمیداند که این فساد طی چه سازوکاری رخ داده است؟ من از همان زمان و مکرر نوشتم که این فساد در این ابعاد نمیتواند منحصر به فرد باشد، اگر این فساد آگاهانه نظاممند نباشد حتما ناشی از یک شلختگی ساختاری و مدیریتی است و به طور قطع با وجود این شلختگی، باید موارد دیگری هم وجود داشته باشد. اکنون گفته شده که چنین رقم وحشتناکی صرف یک سامانه بیهوده و فسادزا شده است؛ پس باید نتیجه گرفت که آن احتمال بنده بیمورد نبوده است.
🔘کسی که جانشین مدیر قبلی شده و این خبر را منتشر کرده است موظف به انتشار جزییات آن از آغاز فرآیند طراحی این ایده تا پایان شکست ماجرا است. بار نمودن چینن هزینههای سنگینی به کشوری که با محدودیت شدید درآمدهای بودجهای مواجه است، یک فساد بزرگ محسوب میشود. امیدواریم که مسئولین جدید سیاههای از طرحهای مشابه و این طرح را به افکار عمومی عرضه کنند تا مردم ارزش رأیی را که در ۱۵ تیر دادند بیشتر بدانند.
Forwarded from آزاد | Azad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حمله اسرائیل و پاسخ ایران
🔶گزیدهای از گفتگوی رحمان قهرمانپور و مهدی خراتیان
🔻رحمان قهرمانپور:
گروهی فکر میکنند اگر ما جواب ندهیم، قدرت ما زیر سوال میرود و محور مقاومت از ما ناامید میشود. ولی باید پرسید اگر ما جواب بدهیم نردبان بحران به همینجا ختم میشود؟ به نظر میآید که خیر. آیا کشوری هست که از ما حمایت اطلاعاتی بکند؟ آیا روسیه و چین حاضرند اطلاعات جابجایی نیروهای اسرائیلی را به ما بدهند؟ در حالیکه اروپا و آمریکا حمایت کامل از اسرائیل میکنند.
🔻مهدی خراتیان:
قدرت یک کشور از چند مولفه اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی تشکیل شده است. نمیتوان فقط با چند موشک شرایط را به نفع خود تغییر دهیم. توسعه هم بدون امنیت شدنی نیست. میبایست قبل از ۷ اکتبر با کمک چین پروژههایی در شرق کشور تعریف میکردیم که توسعه آنجا مانع اقدامات تروریستی شود. اکنون نیز بدون حمایت یک ابرقدرت نمیتوانیم جنگ در منطقه را به سود خود خاتمه بدهیم. همانطور که بدون کمک مسکو نمیتوانستیم داعش را در سوریه شکست دهیم.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ynb5qEdQlbM
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
🔶گزیدهای از گفتگوی رحمان قهرمانپور و مهدی خراتیان
🔻رحمان قهرمانپور:
گروهی فکر میکنند اگر ما جواب ندهیم، قدرت ما زیر سوال میرود و محور مقاومت از ما ناامید میشود. ولی باید پرسید اگر ما جواب بدهیم نردبان بحران به همینجا ختم میشود؟ به نظر میآید که خیر. آیا کشوری هست که از ما حمایت اطلاعاتی بکند؟ آیا روسیه و چین حاضرند اطلاعات جابجایی نیروهای اسرائیلی را به ما بدهند؟ در حالیکه اروپا و آمریکا حمایت کامل از اسرائیل میکنند.
🔻مهدی خراتیان:
قدرت یک کشور از چند مولفه اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی تشکیل شده است. نمیتوان فقط با چند موشک شرایط را به نفع خود تغییر دهیم. توسعه هم بدون امنیت شدنی نیست. میبایست قبل از ۷ اکتبر با کمک چین پروژههایی در شرق کشور تعریف میکردیم که توسعه آنجا مانع اقدامات تروریستی شود. اکنون نیز بدون حمایت یک ابرقدرت نمیتوانیم جنگ در منطقه را به سود خود خاتمه بدهیم. همانطور که بدون کمک مسکو نمیتوانستیم داعش را در سوریه شکست دهیم.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/ynb5qEdQlbM
✅ حمایت «ارزی» و «ریالی» از آزاد
🆔@AzadSocial
Forwarded from پادکست دغدغه ایران - کانال رسمی
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴اسید روی زخم
🔺اعتماد ۱۴ آبان ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای جانکاه انفجار معدن طبس برای افکار عمومی و دولت با مرگ ۵۰ معدنکار و پرداخت حق و حقوق و تحویل کلید خانه و رسیدگیهای بعدی شاید خاتمه یافته تلقی شود. در حالی که برای بازماندگان و همسران و فرزندان آنان چنین نیست و شاید در میانه و حتی آغاز ماجرا باشد. این آغازی است از دردهای جدید برای زنان و کودکان این جامعه که در پیچ و خم قوانین و مقرراتی که موجود است و تناسبی با وضعیت جامعه ندارد، و اغلب مسئولین هم زحمت فکر کردن آن را به خود نمیدهد و در بند این مشکل هم نیستند.
🔘برای توضیح بیشتر باید به گزارش خوب خانم مرزوقی همکار روزنامهنگار در فرهیختگان از مسأله حضانت فرزندان بجا مانده از کارگرانی بپردازیم که در معدن طبس جان به جان آفرین تسلیم کردند. مسألهای که برای بازماندگان، بدتر از ریختن اسید روی زخم ایجاد شده از مرگ پدران و همسرانشان است. از قول یکی از زنانی که همسرش را از دست داده نوشته است که: ▪️«پدربزرگهایی که اصلا نمیدانستند ما با چه سختی این بچهها را بزرگ کردیم، حالا بهخاطر پرداختیها، کمکهزینهها و دیه و مستمری میخواهند بچههایمان را بگیرند» یکی از همسران این معدنکاران میگفت که پدربزرگ پدری، فرزندان یک معدنکار، نوهها را از عروسش گرفته است. پدر همسر مرحوم خودش هم در تلاش است تا پسر ۱۴ سالهاش را بگیرد و عموها هم جداگانه در تلاشند تا سرپرستی را از او بگیرند. یکی دیگر میگفت که مسئولان استانی چیزی دستشان نیست. شما صدایمان را به مسئولانی برسانید که میتوانند مشکل حضانت فرزندانمان را حل کنند. «پدربزرگهایی که اصلا نمیدانستند ما با چه سختی این بچهها را بزرگ کردیم، حالا بهخاطر پرداختیها، کمکهزینهها و دیه و مستمری میخواهند بچههایمان را بگیرند. به رفتوآمدم گیر میدهند. مگر آنها پسرم را بیشتر از خودم دوست دارند؟»▪️
https://telegra.ph/اسید-روی-زخم-11-03
🔺اعتماد ۱۴ آبان ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای جانکاه انفجار معدن طبس برای افکار عمومی و دولت با مرگ ۵۰ معدنکار و پرداخت حق و حقوق و تحویل کلید خانه و رسیدگیهای بعدی شاید خاتمه یافته تلقی شود. در حالی که برای بازماندگان و همسران و فرزندان آنان چنین نیست و شاید در میانه و حتی آغاز ماجرا باشد. این آغازی است از دردهای جدید برای زنان و کودکان این جامعه که در پیچ و خم قوانین و مقرراتی که موجود است و تناسبی با وضعیت جامعه ندارد، و اغلب مسئولین هم زحمت فکر کردن آن را به خود نمیدهد و در بند این مشکل هم نیستند.
🔘برای توضیح بیشتر باید به گزارش خوب خانم مرزوقی همکار روزنامهنگار در فرهیختگان از مسأله حضانت فرزندان بجا مانده از کارگرانی بپردازیم که در معدن طبس جان به جان آفرین تسلیم کردند. مسألهای که برای بازماندگان، بدتر از ریختن اسید روی زخم ایجاد شده از مرگ پدران و همسرانشان است. از قول یکی از زنانی که همسرش را از دست داده نوشته است که: ▪️«پدربزرگهایی که اصلا نمیدانستند ما با چه سختی این بچهها را بزرگ کردیم، حالا بهخاطر پرداختیها، کمکهزینهها و دیه و مستمری میخواهند بچههایمان را بگیرند» یکی از همسران این معدنکاران میگفت که پدربزرگ پدری، فرزندان یک معدنکار، نوهها را از عروسش گرفته است. پدر همسر مرحوم خودش هم در تلاش است تا پسر ۱۴ سالهاش را بگیرد و عموها هم جداگانه در تلاشند تا سرپرستی را از او بگیرند. یکی دیگر میگفت که مسئولان استانی چیزی دستشان نیست. شما صدایمان را به مسئولانی برسانید که میتوانند مشکل حضانت فرزندانمان را حل کنند. «پدربزرگهایی که اصلا نمیدانستند ما با چه سختی این بچهها را بزرگ کردیم، حالا بهخاطر پرداختیها، کمکهزینهها و دیه و مستمری میخواهند بچههایمان را بگیرند. به رفتوآمدم گیر میدهند. مگر آنها پسرم را بیشتر از خودم دوست دارند؟»▪️
https://telegra.ph/اسید-روی-زخم-11-03
Telegraph
اسید روی زخم
🔺اعتماد ۱۴ آبان ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘ماجرای جانکاه انفجار معدن طبس برای افکار عمومی و دولت با مرگ ۵۰ معدنکار و پرداخت حق و حقوق و تحویل کلید خانه و رسیدگیهای بعدی شاید خاتمه یافته تلقی شود. در حالی که برای بازماندگان و همسران و فرزندان آنان چنین نیست و شاید…
ظاهراً ترامپ برنده انتخابات آمریکا شده است. اما مسأله مهمتر ابهام در تهران است. تهران #ترامپ_اول را تجربه کرده است، #نرامپ_دوم هم از راه رسیده است. استراتژی؟ تغییر؟ پیام؟ و ... برآمده از تجربه حاصل از اولی و برآمدن دومی چیست؟
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #ترامپ_دوم
@fazeli_mohammad
#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #ترامپ_دوم
@fazeli_mohammad
سخت است کسی باور کند، اما این میتواند نقطه آغازی برای رویه متفاوتی در حل مسأله نسبت به گذشته باشد.
درباره آن بیشتر خواهم نوشت.
@fazeli_mohammad
درباره آن بیشتر خواهم نوشت.
@fazeli_mohammad
از راه درست
محمد فاضلی
خبر این است که دولت #سوزاندن_مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است. استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعهبار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که میتواند در آینده، موجی از بیماریهای مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند.
من فعلاً گذشته سیاستگذاری و حکمرانی که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است را کنار میگذارم و میپذیرم که یک دو راهی وجود دارد:
اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.
دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.
دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاهها پایبند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است.
یک. بلندمدتنگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاهمدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیونها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانوادهها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانهای نیست. درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد میکند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدتنگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقهدار نیست.
دو. دولت، همزمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشیهای محدود بر خانوارها و سایر مصرفکنندگان برق قرار میدهد. مصرفکننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت میشود. این فشار و همزمان پایبند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله #از_راه_درست را پیش میکشد.
سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان میسازد و ضرورت پرداختن ریشهای و #از_راه_درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح میکند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیمتر بیماری و ناسلامتی به میلیونها ایرانی است.
چهار. دولت برای آنکه هم سلامتی را به خط نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفتوگوی بیپرده با مردم بر سر مجموعهای از مسألههای بنیادین و حیاتی نظیر محیطزیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راهحلهای ممکن و ... است.
پنج. دولت با این رویکرد، به جای اینکه مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت میسوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله میشود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راهحل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسألههای بزرگتر (نظیر سونامی بیماریهای خطرناک) در آینده، شروع میشود.
دولت میتواند به شکلی غیرشعاری، واقعبینانه و معطوف به مجموعهای از مسألههای واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیطزیست، سلامت و ...) این رویکرد را به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسألهها تبدیل کند.
زمین #ممنوعیت_مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدتنگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولتها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشتهاند، چه رسد به اینکه جدی تمرین کرده باشند.
این زمینی است که در آن #از_راه_درست مسأله را تعریف و حل میکنند؛ و البته سختی و هزینهاش را هم میدانند و میپردازند. صداقت و عقلانیت سرمایههای ضروری برای ورود به این زمین هستند.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
خبر این است که دولت #سوزاندن_مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است. استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعهبار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که میتواند در آینده، موجی از بیماریهای مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند.
من فعلاً گذشته سیاستگذاری و حکمرانی که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است را کنار میگذارم و میپذیرم که یک دو راهی وجود دارد:
اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.
دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.
دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاهها پایبند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است.
یک. بلندمدتنگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاهمدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیونها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانوادهها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانهای نیست. درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد میکند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدتنگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقهدار نیست.
دو. دولت، همزمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشیهای محدود بر خانوارها و سایر مصرفکنندگان برق قرار میدهد. مصرفکننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت میشود. این فشار و همزمان پایبند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله #از_راه_درست را پیش میکشد.
سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان میسازد و ضرورت پرداختن ریشهای و #از_راه_درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح میکند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیمتر بیماری و ناسلامتی به میلیونها ایرانی است.
چهار. دولت برای آنکه هم سلامتی را به خط نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفتوگوی بیپرده با مردم بر سر مجموعهای از مسألههای بنیادین و حیاتی نظیر محیطزیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راهحلهای ممکن و ... است.
پنج. دولت با این رویکرد، به جای اینکه مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت میسوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله میشود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راهحل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسألههای بزرگتر (نظیر سونامی بیماریهای خطرناک) در آینده، شروع میشود.
دولت میتواند به شکلی غیرشعاری، واقعبینانه و معطوف به مجموعهای از مسألههای واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیطزیست، سلامت و ...) این رویکرد را به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسألهها تبدیل کند.
زمین #ممنوعیت_مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدتنگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولتها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشتهاند، چه رسد به اینکه جدی تمرین کرده باشند.
این زمینی است که در آن #از_راه_درست مسأله را تعریف و حل میکنند؛ و البته سختی و هزینهاش را هم میدانند و میپردازند. صداقت و عقلانیت سرمایههای ضروری برای ورود به این زمین هستند.
@fazeli_mohammad
لعنت به کسی که اینجا آشغال بریزد
محمد فاضلی
شما هم احتمالاً زمینهای خالی در شهرها را دیدهاید که به فضای بیدفاع تبدیل شدهاند و برخی آشغالهایشان را آنجا میریزند. همسایههای این زمین خالی که از گند و کثافت آشغالها به عذاب افتادهاند، روی دیوارهای اطراف این زمین مینویسند «لعنت به کسی که اینجا آشغال بریزد» و وقتی عصبانیتر هستند و انتظار کارآمدی بیشتری دارند، پدر و مادر کسی را که آشغال بریزد لعنت میکنند.
این صحنه تکراری که احتمالاً همه دیدهاند به چه کار تحلیل ایران گذشته و امروز میآید؟ توضیح میدهم.
کارکرد آن زمین خالی بیصاحب یا بیدفاع که در آن آشغال میریزند چیست؟ کارکردش، کم کردن هزینه و زحمت کسی است که آشغال میریزد. فرض کنید باید نخالههای ساختمانیاش را با زحمت و هزینه کرایه کامیون به جایی مناسب بیرون شهر منتقل کند، اما خیلی کمهزینه آنها را در همان زمین تخلیه میکند.
همسایههای زمینی که در آن آشغال میریزند، هزینه ناکارآمدی، کمکاری، تنبلی، فرصتطلبی و برخی دیگر از رذائل آشغالریزها را میپردازند.
من به تجربه دریافتهام که در دنیای سیاست عمومی و حکمرانی ایرانی، چند زمین خالی هست که مقامات، دستگاهها و سیاستهای ناکارآمد در آنها آشغال میریزند. یعنی چه؟ یعنی مقامات غلط، منفعتطلبانه، جاهلانه و از سر تنبلی در حل مسأله تصمیماتی میگیرند؛ دستگاهها کارهای غلط، منفعتطلبانه، بزدلانه و بیرون آمده از جلسات جلّاسان گردگو را انجام میدهند؛ و سیاستهای نادرست و مخرب اجرا میشوند؛ و همه اینها حجم عظیمی ناکارآمدی، عواقب بد، و خروجیهای آشغال تولید میکند. همه این ناکارآمدیها، عواقب بد و خروجیهای آشغال، در چند زمین بیدفاع و بیصاحب تخلیه میشود.
محیطزیست یکی از همین زمینهای خالی است. خروجی ناکارآمدی، فقدان برنامهریزی، سیاست خارجی نادرست، بوروکراتهای ترسو، جلّاسان گردگو و همه رذائل حکمرانی بیکیفیت، میشود آشغالهایی که اگر آنها را #آشغال_سیاستی یا #آشغال_بوروکراتیک یا #آشغال_حکمرانی بنامیم بیراه نگفتهایم. همه این آشغالها را در زمین محیطزیست تخلیه میکنند. بگذارید چند مورد را مشاهده کنیم.
#سولفورزدایی (گوگردزدایی) از مازوت که تکلیف قانونی است انجام نمیشود؛ سوزاندن گاز در فلرها سالها درمان نمیشود؛ مسأله نشت گاز در تأسیسات اصلاح نمیشود؛ سالها کاری برای کاستن از میزان مصرف سوخت منازل، بنگاهها و خودروها صورت نمیگیرد؛ مقررات ملی ساختمان به درستی اجرا نمیشود؛ اصلاح، بازسازی و نوسازی نیروگاهها به درستی انجام نمیشود؛ و مدیریت مصرف انرژی هیچ وقت به صورت جدی در دستورکار قرار نمیگیرد.
همه این ناکارآمدیها، بیتوجهیها، بیبرنامه بودن و ... آشغالهایی هستند و آشغالهایی تولید میکنند که در زمین محیطزیست تخلیه میشوند. محیطزیست است که مصرف بیرویه منابع طبیعی (از جمله منابع انرژی)، تخلیه آلودگی گازهای ناشی از مصرف سوخت؛ و گوگرد موجود در مازوت و سایر سوختهای دارای استاندارد کیفیت پایین را در خود پذیرا میشود. محیطزیست همان زمین خالی است که در آن آشغال میریزند.
محیطزیست هم در نهایت این آشغالها را به #ما_مردم برمیگرداند. صدها کشته ناشی از سوزاندن #مازوت، هزاران کشته آلودگی هوا، نابودی آبخوانها، فرونشست زمین، فرسایش خاک و ... همان بوی گندی است که از آن زمین خالی برخاسته، همان زمینی که آن لعنتشدهها در آن آشغال میریزند.
آن لعنتیها که در این زمین آشغال میریزند، تا وقتی صاحب و مدافع برای این زمین وجود نداشته باشد، به آشغال ریختنشان ادامه میدهند. نوشتن «لعنت به کسی که در این مکان آشغال بریزد» هیچ دردی دوا نمیکند. لعنتیها پرروتر و دریدهتر و گاه مستأصلتر از آن هستند که با این ناسزاها به خودشان زحمت بدهند و آشغال تولید نکنند یا زحمت بکشند آشغالهایشان را جای دیگری تخلیه کنند.
باید همه زمینهای خالی را سروسامان داد تا هر کسی – از جمله بوروکراتها، صاحبان بنگاهها، سیاستمداران – و بقیه آنها که آشغال سیاستی یا آشغال بوروکراتیک تولید میکنند، حساب کار دستشان بیاید. همه باید بدانند آشغال تولید کردن هزینه دارد و اگر به ناچار آشغالی تولید میشود باید هزینه دفع درست آنرا بپردازد.
مهم این است که مردم، اصلاحجویان و آدمهایی که ایران را دوست دارند و نمیخواهند ایران مجموعهای از عرصهها و زمینهای خالی باشد که لعنتیها در آن آشغال میریزند، به سروسامان دادن زمینهای خالی و بیدفاع – از جمله محیطزیست – فکر و برای آن اقدام کنند.
البته میتوان به شکلی نمادین روی دیوارهای سیاست، بوروکراسی، محیطزیست، دانشگاه، صنعت، گردشگری، سیاست خارجی، بانک، اقتصاد و ... نوشت «لعنت به کسی که در اینجا آشغال بریزد» تا #لعنتیهای_آشغالریز حداقل عذاب وجدان بگیرند و جامعه زمینهای خالی را فراموش نکند
محمد فاضلی
شما هم احتمالاً زمینهای خالی در شهرها را دیدهاید که به فضای بیدفاع تبدیل شدهاند و برخی آشغالهایشان را آنجا میریزند. همسایههای این زمین خالی که از گند و کثافت آشغالها به عذاب افتادهاند، روی دیوارهای اطراف این زمین مینویسند «لعنت به کسی که اینجا آشغال بریزد» و وقتی عصبانیتر هستند و انتظار کارآمدی بیشتری دارند، پدر و مادر کسی را که آشغال بریزد لعنت میکنند.
این صحنه تکراری که احتمالاً همه دیدهاند به چه کار تحلیل ایران گذشته و امروز میآید؟ توضیح میدهم.
کارکرد آن زمین خالی بیصاحب یا بیدفاع که در آن آشغال میریزند چیست؟ کارکردش، کم کردن هزینه و زحمت کسی است که آشغال میریزد. فرض کنید باید نخالههای ساختمانیاش را با زحمت و هزینه کرایه کامیون به جایی مناسب بیرون شهر منتقل کند، اما خیلی کمهزینه آنها را در همان زمین تخلیه میکند.
همسایههای زمینی که در آن آشغال میریزند، هزینه ناکارآمدی، کمکاری، تنبلی، فرصتطلبی و برخی دیگر از رذائل آشغالریزها را میپردازند.
من به تجربه دریافتهام که در دنیای سیاست عمومی و حکمرانی ایرانی، چند زمین خالی هست که مقامات، دستگاهها و سیاستهای ناکارآمد در آنها آشغال میریزند. یعنی چه؟ یعنی مقامات غلط، منفعتطلبانه، جاهلانه و از سر تنبلی در حل مسأله تصمیماتی میگیرند؛ دستگاهها کارهای غلط، منفعتطلبانه، بزدلانه و بیرون آمده از جلسات جلّاسان گردگو را انجام میدهند؛ و سیاستهای نادرست و مخرب اجرا میشوند؛ و همه اینها حجم عظیمی ناکارآمدی، عواقب بد، و خروجیهای آشغال تولید میکند. همه این ناکارآمدیها، عواقب بد و خروجیهای آشغال، در چند زمین بیدفاع و بیصاحب تخلیه میشود.
محیطزیست یکی از همین زمینهای خالی است. خروجی ناکارآمدی، فقدان برنامهریزی، سیاست خارجی نادرست، بوروکراتهای ترسو، جلّاسان گردگو و همه رذائل حکمرانی بیکیفیت، میشود آشغالهایی که اگر آنها را #آشغال_سیاستی یا #آشغال_بوروکراتیک یا #آشغال_حکمرانی بنامیم بیراه نگفتهایم. همه این آشغالها را در زمین محیطزیست تخلیه میکنند. بگذارید چند مورد را مشاهده کنیم.
#سولفورزدایی (گوگردزدایی) از مازوت که تکلیف قانونی است انجام نمیشود؛ سوزاندن گاز در فلرها سالها درمان نمیشود؛ مسأله نشت گاز در تأسیسات اصلاح نمیشود؛ سالها کاری برای کاستن از میزان مصرف سوخت منازل، بنگاهها و خودروها صورت نمیگیرد؛ مقررات ملی ساختمان به درستی اجرا نمیشود؛ اصلاح، بازسازی و نوسازی نیروگاهها به درستی انجام نمیشود؛ و مدیریت مصرف انرژی هیچ وقت به صورت جدی در دستورکار قرار نمیگیرد.
همه این ناکارآمدیها، بیتوجهیها، بیبرنامه بودن و ... آشغالهایی هستند و آشغالهایی تولید میکنند که در زمین محیطزیست تخلیه میشوند. محیطزیست است که مصرف بیرویه منابع طبیعی (از جمله منابع انرژی)، تخلیه آلودگی گازهای ناشی از مصرف سوخت؛ و گوگرد موجود در مازوت و سایر سوختهای دارای استاندارد کیفیت پایین را در خود پذیرا میشود. محیطزیست همان زمین خالی است که در آن آشغال میریزند.
محیطزیست هم در نهایت این آشغالها را به #ما_مردم برمیگرداند. صدها کشته ناشی از سوزاندن #مازوت، هزاران کشته آلودگی هوا، نابودی آبخوانها، فرونشست زمین، فرسایش خاک و ... همان بوی گندی است که از آن زمین خالی برخاسته، همان زمینی که آن لعنتشدهها در آن آشغال میریزند.
آن لعنتیها که در این زمین آشغال میریزند، تا وقتی صاحب و مدافع برای این زمین وجود نداشته باشد، به آشغال ریختنشان ادامه میدهند. نوشتن «لعنت به کسی که در این مکان آشغال بریزد» هیچ دردی دوا نمیکند. لعنتیها پرروتر و دریدهتر و گاه مستأصلتر از آن هستند که با این ناسزاها به خودشان زحمت بدهند و آشغال تولید نکنند یا زحمت بکشند آشغالهایشان را جای دیگری تخلیه کنند.
باید همه زمینهای خالی را سروسامان داد تا هر کسی – از جمله بوروکراتها، صاحبان بنگاهها، سیاستمداران – و بقیه آنها که آشغال سیاستی یا آشغال بوروکراتیک تولید میکنند، حساب کار دستشان بیاید. همه باید بدانند آشغال تولید کردن هزینه دارد و اگر به ناچار آشغالی تولید میشود باید هزینه دفع درست آنرا بپردازد.
مهم این است که مردم، اصلاحجویان و آدمهایی که ایران را دوست دارند و نمیخواهند ایران مجموعهای از عرصهها و زمینهای خالی باشد که لعنتیها در آن آشغال میریزند، به سروسامان دادن زمینهای خالی و بیدفاع – از جمله محیطزیست – فکر و برای آن اقدام کنند.
البته میتوان به شکلی نمادین روی دیوارهای سیاست، بوروکراسی، محیطزیست، دانشگاه، صنعت، گردشگری، سیاست خارجی، بانک، اقتصاد و ... نوشت «لعنت به کسی که در اینجا آشغال بریزد» تا #لعنتیهای_آشغالریز حداقل عذاب وجدان بگیرند و جامعه زمینهای خالی را فراموش نکند
اولین قسمت از فصل هفتم #پادکست_دغدغه_ایران که درباره تاریخ چین باستان تا به امروز و تحولات توسعه آن در دنیای امروز است، منتشر شد. از طریق لینک زیر میتوانید این قسمت را بشنوید.
https://www.tgoop.com/dirancast_official/507
این بخش اول از شناخت جغرافیا و تاریخ باستانی چین است.
@fazeli_mohammad
https://www.tgoop.com/dirancast_official/507
این بخش اول از شناخت جغرافیا و تاریخ باستانی چین است.
@fazeli_mohammad
Audio
قسمت صدوبیستودوم پادکست دغدغه ایران (نسخه کم حجم)
چین: جغرافیا و تاریخ باستانی (بخش اول)
این قسمت ویژگیهای جغرافیای چین و تعامل آن با فرهنگ این کشور را بررسی میکند. همچنین تاریخ اسطورهای چین و سلسلههای واقعی این کشور از ۲۱۰۰ تا ۲۲۱ قبل از میلاد را معرفی میکند و بهطور مختصر به دو دوره «بهار و پاییز» و «دولتهای در جنگ» در تاریخ چین میپردازد.
حامی مالی: ویپاد؛ ترابانک پاسارگاد
نقشه سیاسی چین
نقشه طبیعی چین
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
آبان هزار و چهارصد و سه
@dirancast_official
چین: جغرافیا و تاریخ باستانی (بخش اول)
این قسمت ویژگیهای جغرافیای چین و تعامل آن با فرهنگ این کشور را بررسی میکند. همچنین تاریخ اسطورهای چین و سلسلههای واقعی این کشور از ۲۱۰۰ تا ۲۲۱ قبل از میلاد را معرفی میکند و بهطور مختصر به دو دوره «بهار و پاییز» و «دولتهای در جنگ» در تاریخ چین میپردازد.
حامی مالی: ویپاد؛ ترابانک پاسارگاد
نقشه سیاسی چین
نقشه طبیعی چین
حمایت از پادکست دغدغه ایران
شناسه پیپال
[email protected]
موسیقی آغازین
قطعه سلام، اثر استاد حسن کسائی
Email: [email protected]
گوینده: محمد فاضلی
امور فنی و صوت: مرتضی مشیریخواه
گرافیک: استودیو آنسو (@onsoustudio)
تاریخ انتشار
آبان هزار و چهارصد و سه
@dirancast_official
برنامه وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت صمت و ... برای اصلاح چیست؟
#دغدغه_ایران #مازوت_سوزی
@fazeli_mohammad
#دغدغه_ایران #مازوت_سوزی
@fazeli_mohammad
Forwarded from تحلیل زمانه
📄 داستان فاو
✍️آرش رئیسینژاد
🔹سرانجام اسکله بزرگ بندر فاو در جنوبیترین نقطه استان بصره در عراق بدست شرکت کرهای دوو تحویل و نصب شد. بدین ترتیب، بزرگترین موجشکن جهان بر پایه گینس به طول تقریبا ۱۶ km در کوچکترین ساحل خلیج فارس یعنی ساحل عراق به درازای ۸۲ km راهاندازی شد.
🔹اینجا بندر فاو، در جنوبیترین نقطه عراق در ساحل کوتاه ۸۲ km این کشور است. طراح این پروژه بیش از ۶ میلیارد دلاری شرکت ایتالیایی Impregilo با نام جدید Webuild در میلان است. پیمانکار این پروژه نیز که از ۲۰۱۰ کلید خورده شرکت کرهای دوو است. اما این همه داستان نیست!
🔹عراق از سرمایهگذاری کلان برای توسعه جنوب که بیش از ۹۰٪ در تولید ناخالص داخلی این کشور سهم دارد استقبال کرده چرا که میخواهد فاو را به قطبی اقتصادی-ترانزیتی در خاورمیانه تبدیل کند. با تکمیل این پروژه، بندر جدید فاو بزرگترین بندر خاورمیانه حتی بزرگتر از بندر جبلعلی دبی خواهدشد.
بندر فاو با راهآهن جنوبی-شمالی
🔹 ۱۲۰۰ km با قطارهای سریعالسیر با سرعت ۳۰۰ km/hr برای ترانزیت کالا و مسافر به فیشخابور، در استان دهوک در اقلیم کردستان، و سپس به شبکه ریلی ترکیه وصل و از آنجا به اروپا میرسد. شرکت ایتالیایی PEG این مسیر را طراحی و شرکت فرانسوی Alstom مجری است.
🔹عراق سودای راهاندازی کانال خشک نیز دارد. گذشته از راهآهن جنوبی-شمالی، شبکهای پیچیده از بزرگراه و خطوط لوله نفت و گاز شکلدهنده این پروژه است که بندر فاو را به بندر مرسین ترکیه متصل میکند. این پروژه دستکم ١٠ استان عراق را دربرخواهد داشت و خلیجفارس را به مدیترانه متصل میکند.
🔹بازسازی بندر فاو، راهآهن عراق-ترکیه و کانال خشک بخشی از از اَبَرپروژه ۱۷ میلیارد دلاری راه توسعه است؛ پروژهای که سالانه ۴ میلیارد دلار و بیش از ۱۰۰ هزار شغل تولید خواهد کرد. عراق این پروژه را رکن اساسی اقتصاد آینده خود برای تبدیل به مرکز ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا میبیند.
🔹راه توسعه که با توافق اولیه میان امارات و ترکیه برای دور زدن ایران در حال تکمیل است، میتواند عراق را شریک زمینی-دریایی چین در BRI کند. عراقی که در سال اخیر ماهیانه دستکم ۹.۸ میلیارد دلار درآمد داشته، هم اکنون در جستجوی راهی برای کاهش نیاز به کانال سوئز و البته تنگه هرمز است.
🔹در تهران اما ۱۳ سال است که دولتمردان از همکاری با بغداد برای راهاندازی مسیر شلمچه بصره گفتهاند ولی تاکنون عملی نشده؛ مسیری ۳۲ km (کوتاهتر از تهران-کرج) که تنها به ۲۵۰ $ میلیون نیاز دارد. غافل از آنکه عراق تمایلی بدین کار ندارد. چرا؟ چون این مسیر از ارزش استراتژیک فاو میکاهد.
🔹چرا عراق بندری را که این همه در آن سرمایهگذاری کرده خود بیارزش سازد؟ عراق حتی از پذیرش کامیونهای ایرانی در خاک خود طفره رفته، بار تحویلی در مرز تخلیه شده و با کامیونهای عراقی حمل میشوند. جای شگفتی نیست که عراق زیر بار اتصال راهآهن خود به شبکه ریلی ایران نرود.
🔹درعوضِ شلمچه بصره، ایران میتوانست راه آهن کرمانشاه بغداد را از مسیر قصرشیرین خانقین راه اندازد چرا که دسترسی به پایتخت در کشوری ازهمگسیخته امریست خردمندانه. همچنین، ایران میتوانست با توسعه خط سنندج سلیمانیه از مرز باشماق، دسترسی زمینی ایمن به بازار كردستان عراق داشتهباشد.
🔹پیش از این نیز بارها گوشزد کردم که منطقه در آستانه جنگ کریدوری و رقابت زیرساختی است. اکنون نیز خطابم به دولتمردان است: «کشورها نه بر پایه پیشینه که بر پایه چشمانداز است که با شما کار میکنند.»
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
✍️آرش رئیسینژاد
🔹سرانجام اسکله بزرگ بندر فاو در جنوبیترین نقطه استان بصره در عراق بدست شرکت کرهای دوو تحویل و نصب شد. بدین ترتیب، بزرگترین موجشکن جهان بر پایه گینس به طول تقریبا ۱۶ km در کوچکترین ساحل خلیج فارس یعنی ساحل عراق به درازای ۸۲ km راهاندازی شد.
🔹اینجا بندر فاو، در جنوبیترین نقطه عراق در ساحل کوتاه ۸۲ km این کشور است. طراح این پروژه بیش از ۶ میلیارد دلاری شرکت ایتالیایی Impregilo با نام جدید Webuild در میلان است. پیمانکار این پروژه نیز که از ۲۰۱۰ کلید خورده شرکت کرهای دوو است. اما این همه داستان نیست!
🔹عراق از سرمایهگذاری کلان برای توسعه جنوب که بیش از ۹۰٪ در تولید ناخالص داخلی این کشور سهم دارد استقبال کرده چرا که میخواهد فاو را به قطبی اقتصادی-ترانزیتی در خاورمیانه تبدیل کند. با تکمیل این پروژه، بندر جدید فاو بزرگترین بندر خاورمیانه حتی بزرگتر از بندر جبلعلی دبی خواهدشد.
بندر فاو با راهآهن جنوبی-شمالی
🔹 ۱۲۰۰ km با قطارهای سریعالسیر با سرعت ۳۰۰ km/hr برای ترانزیت کالا و مسافر به فیشخابور، در استان دهوک در اقلیم کردستان، و سپس به شبکه ریلی ترکیه وصل و از آنجا به اروپا میرسد. شرکت ایتالیایی PEG این مسیر را طراحی و شرکت فرانسوی Alstom مجری است.
🔹عراق سودای راهاندازی کانال خشک نیز دارد. گذشته از راهآهن جنوبی-شمالی، شبکهای پیچیده از بزرگراه و خطوط لوله نفت و گاز شکلدهنده این پروژه است که بندر فاو را به بندر مرسین ترکیه متصل میکند. این پروژه دستکم ١٠ استان عراق را دربرخواهد داشت و خلیجفارس را به مدیترانه متصل میکند.
🔹بازسازی بندر فاو، راهآهن عراق-ترکیه و کانال خشک بخشی از از اَبَرپروژه ۱۷ میلیارد دلاری راه توسعه است؛ پروژهای که سالانه ۴ میلیارد دلار و بیش از ۱۰۰ هزار شغل تولید خواهد کرد. عراق این پروژه را رکن اساسی اقتصاد آینده خود برای تبدیل به مرکز ترانزیت کالا میان آسیا و اروپا میبیند.
🔹راه توسعه که با توافق اولیه میان امارات و ترکیه برای دور زدن ایران در حال تکمیل است، میتواند عراق را شریک زمینی-دریایی چین در BRI کند. عراقی که در سال اخیر ماهیانه دستکم ۹.۸ میلیارد دلار درآمد داشته، هم اکنون در جستجوی راهی برای کاهش نیاز به کانال سوئز و البته تنگه هرمز است.
🔹در تهران اما ۱۳ سال است که دولتمردان از همکاری با بغداد برای راهاندازی مسیر شلمچه بصره گفتهاند ولی تاکنون عملی نشده؛ مسیری ۳۲ km (کوتاهتر از تهران-کرج) که تنها به ۲۵۰ $ میلیون نیاز دارد. غافل از آنکه عراق تمایلی بدین کار ندارد. چرا؟ چون این مسیر از ارزش استراتژیک فاو میکاهد.
🔹چرا عراق بندری را که این همه در آن سرمایهگذاری کرده خود بیارزش سازد؟ عراق حتی از پذیرش کامیونهای ایرانی در خاک خود طفره رفته، بار تحویلی در مرز تخلیه شده و با کامیونهای عراقی حمل میشوند. جای شگفتی نیست که عراق زیر بار اتصال راهآهن خود به شبکه ریلی ایران نرود.
🔹درعوضِ شلمچه بصره، ایران میتوانست راه آهن کرمانشاه بغداد را از مسیر قصرشیرین خانقین راه اندازد چرا که دسترسی به پایتخت در کشوری ازهمگسیخته امریست خردمندانه. همچنین، ایران میتوانست با توسعه خط سنندج سلیمانیه از مرز باشماق، دسترسی زمینی ایمن به بازار كردستان عراق داشتهباشد.
🔹پیش از این نیز بارها گوشزد کردم که منطقه در آستانه جنگ کریدوری و رقابت زیرساختی است. اکنون نیز خطابم به دولتمردان است: «کشورها نه بر پایه پیشینه که بر پایه چشمانداز است که با شما کار میکنند.»
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane