قلبم درد می کند
درونم خیلی غمیگن است
با من کاری نداشته باشید
من فقط تلاش می کنم که ازهم نپاشم
#محمــدبشیـرے
درونم خیلی غمیگن است
با من کاری نداشته باشید
من فقط تلاش می کنم که ازهم نپاشم
#محمــدبشیـرے
تو رفته ای و تمام جهانم زیر و رو شد
بماند که دگر عشق ، برایم آرزو شد
تو رفته ای و تمام شهر در نظرم رنگ باخت
بماند که خاطرات تو ، به خیال تبدیل شد
تو رفته ای و ماه از آسمان دلم پرکشید
بماند که آفتاب هم برای نگاهم آرزو شد
تو رفته ای و قیامتِ من زود از راه رسید
نه سوالی نه جوابی دلم راهی جهنم شد
تو رفته ای و دگر آینه هم مرا نشناخت
بماند که نگاهم ، برای نگاهم معما شد
#محمــدبشیـرے
بماند که دگر عشق ، برایم آرزو شد
تو رفته ای و تمام شهر در نظرم رنگ باخت
بماند که خاطرات تو ، به خیال تبدیل شد
تو رفته ای و ماه از آسمان دلم پرکشید
بماند که آفتاب هم برای نگاهم آرزو شد
تو رفته ای و قیامتِ من زود از راه رسید
نه سوالی نه جوابی دلم راهی جهنم شد
تو رفته ای و دگر آینه هم مرا نشناخت
بماند که نگاهم ، برای نگاهم معما شد
#محمــدبشیـرے
گوش هایم
به چه کارم می آیند
وقتی صدایت را نمی شنوم
چشم هایم
به چه دردم می خورند
وقتی نمی توانم #تـــو را ببینم
اصلا قلبم برای چه می تپد
وقتی که برای تو نمی تواند بتپد
#محمــدبشیـرے
به چه کارم می آیند
وقتی صدایت را نمی شنوم
چشم هایم
به چه دردم می خورند
وقتی نمی توانم #تـــو را ببینم
اصلا قلبم برای چه می تپد
وقتی که برای تو نمی تواند بتپد
#محمــدبشیـرے
امشب می خواهم
تکلیفم را
با تو روشن کنم
مگر می شود
تمام عمر
من حرف بزنم و
#تـــو فقط تماشایم کنی....
#محمـد_بشیرے
تکلیفم را
با تو روشن کنم
مگر می شود
تمام عمر
من حرف بزنم و
#تـــو فقط تماشایم کنی....
#محمـد_بشیرے
آفتاب طلوع می کرد
و نم نمک زخم هایم بیدار می شدند
همان هایی که دیشب ،
با هزاران وعده ی سرخرمن
خوابانده بودمشان...
#محمـد_بشیرے
و نم نمک زخم هایم بیدار می شدند
همان هایی که دیشب ،
با هزاران وعده ی سرخرمن
خوابانده بودمشان...
#محمـد_بشیرے
فرق خیال و واقعیت را نمی دانسته ام
تا اینکه یک روز
#تـــو را دیده ام
#یادش_بخیر ،
چقدر حالم خوب بود...
#محمـد_بشیرے
تا اینکه یک روز
#تـــو را دیده ام
#یادش_بخیر ،
چقدر حالم خوب بود...
#محمـد_بشیرے
پشت این عشق
جز یک هیچ بزرگ ،
فقط ، مشتی درد است
پشت این عشق
که رنگارنگ است
فقط
یک صفحه ی تاریکِ پر از رنج است
#محمـد_بشیرے
جز یک هیچ بزرگ ،
فقط ، مشتی درد است
پشت این عشق
که رنگارنگ است
فقط
یک صفحه ی تاریکِ پر از رنج است
#محمـد_بشیرے
تو در میان
نانوشته های من موج می زنی
گاهی هم از
چشم های من سرازیر می شوی
تو در میان
بغض قدم های عاشقانه می شوی
گاهی هم میان
کلافگی ام مشت به شیشه می شوی
#محمـد_بشیرے
نانوشته های من موج می زنی
گاهی هم از
چشم های من سرازیر می شوی
تو در میان
بغض قدم های عاشقانه می شوی
گاهی هم میان
کلافگی ام مشت به شیشه می شوی
#محمـد_بشیرے
دلتنگی هایم را نقاشی کردم
زل زدم و
تماشایش کردم
جایت خالی ،
جای جای نقاشی پر از #تـــو بود
#محمــدبشیـرے
زل زدم و
تماشایش کردم
جایت خالی ،
جای جای نقاشی پر از #تـــو بود
#محمــدبشیـرے
تنهایی آنجا بود
کمی آنطرف تر از من
کم حرف ، بی تفاوت ، شکسته ،
اما با همه ی خستگی هایش
سعی می کرد از من دوری کند
اما نمی دانست
من مدت هاست در او غرق شده ام...
#محمـد_بشیرے
کمی آنطرف تر از من
کم حرف ، بی تفاوت ، شکسته ،
اما با همه ی خستگی هایش
سعی می کرد از من دوری کند
اما نمی دانست
من مدت هاست در او غرق شده ام...
#محمـد_بشیرے
بالاخره یک شب می فهمم
چگونه
اسیرش شده ام
اما #تـــو را
نخواهم فهمید
چون به وقت نبودنت هم
دچارت هستم...!
#محمـد_بشیرے
چگونه
اسیرش شده ام
اما #تـــو را
نخواهم فهمید
چون به وقت نبودنت هم
دچارت هستم...!
#محمـد_بشیرے
چه بی بهانه عاشقم
چه دلبرانه نیستی
عجیب نیست عشق آدمی
که نیستنت دلبرانه می شود
و عاشقانه های من بی بهانه می شوند
#محمـد_بشیرے
چه دلبرانه نیستی
عجیب نیست عشق آدمی
که نیستنت دلبرانه می شود
و عاشقانه های من بی بهانه می شوند
#محمـد_بشیرے
💚
دلم بدون تو غمگین و
با تو افسرده است !
چه کردهای
که ز بود و نبودت آزرده است
به عکسهای خودم خیرهام،
کدام منم؟
زمانه،
خاطرههای مرا کجا برده است ....
#فاضل_نظرى
دلم بدون تو غمگین و
با تو افسرده است !
چه کردهای
که ز بود و نبودت آزرده است
به عکسهای خودم خیرهام،
کدام منم؟
زمانه،
خاطرههای مرا کجا برده است ....
#فاضل_نظرى