GANUNEJAZB_RAZ Telegram 30615
#داستان_شب 💫

يكى، در پيش بزرگى از فقر خود شكايت مى‏كرد و سخت مى‏ناليد . گفت: خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟

گفت: البته كه نه . دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمى‏كنم.

گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى‏كنى؟

گفت: نه .
گفت: گوش ودست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز .

گفت: پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است . باز شكايت دارى و گله مى‏كنى؟!

بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش‏تر و خوش بخت‏تر از بسيارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏بينى .

پس آنچه تو را داده‏اند، بسى بيش‏تر از آن است كه ديگران را داده‏اند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيش‏ترى هستى!
#داستان_شب 💫

آنچه از سر گذشت، شد سرگذشت

🔹مردی در حال مرگ بود. وقتی متوجه مرگش شد خدا را با جعبه‌ای در دست دید. مکالمه‌اش با خدا زیباست.

▫️خدا: وقت رفتن است.
▪️مرد: به این زودی؟ من نقشه‌های زیادی داشتم.
▫️خدا: متاسفم، ولی وقت رفتن است.

▪️مرد: در جعبه‌ات چه داری؟
▫️خدا: متعلقات تو را.

▪️مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباس‌هایم، پول‌هایم و...
▫️خدا: آن‌ها دیگر مال تو نیستند، آن‌ها متعلق به زمین هستند.

▪️مرد: خاطراتم؟
▫️خدا: آن‌ها متعلق به زمان هستند.

▪️مرد: خانواده و دوستانم؟
▫️خدا: نه، آن‌ها موقتی بودند.

▪️مرد: زن و فرزندانم؟
▫️خدا: آن‌ها متعلق به قلبت بودند.

▪️مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم است؟
▫️خدا: نه، آن متعلق به گردوغبار است.

▪️مرد: پس مطمئنا روحم است؟
▫️خدا: اشتباه می‌کنی، روح تو متعلق به من است.

🔸مرد با اشک در چشم‌هایش و با ترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و باز کرد؛ دید خالی‌ست!

▪️مرد دل‌شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
▫️خدا: درست است، تو مالک هیچ‌چیز نبودی!

▪️مرد: پس من چه داشتم؟
▫️خدا: لحظات زندگی مال تو بود. هر لحظه که زندگی کردی مال تو بود.

زندگی همین لحظه‌هاست. قدر لحظه‌ها را بدان و لحظه‌ها را دوست داشته باش.


🌹
🔘 داستان کوتاه

زیباست, بخونید

در روزگاران پیشین، شغلی بنام خوشه‌چینی وجود داشت...

آنها که دست‌شان تنگ بود و خرمن و مزرعه‌ای نداشتند، پشت سر دِروگرها راه می‌رفتند و خوشه‌های جامانده را از زمین بر می‌داشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور می‌داد که شلخته درو کنند تا چیزی هم‌گیر خوشه‌چین‌ها بیاید.

حافظ نيز در شعرى چنين می‌فرماید:
ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی 👌

""دست‌فروشان «خوشه‌چین»‌های روزگار ما هستند.""

آنهايى که در این روزگار چشم دارند به اینکه از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم...

گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم...

─┅─═इई ❄️❄️ईइ═─┅─


@ganunejazb
instagram.com/ebusiness.ir



tgoop.com/ganunejazb_raz/30615
Create:
Last Update:

#داستان_شب 💫

يكى، در پيش بزرگى از فقر خود شكايت مى‏كرد و سخت مى‏ناليد . گفت: خواهى كه ده هزار درهم داشته باشى و چشم نداشته باشى؟

گفت: البته كه نه . دو چشم خود را با همه دنيا عوض نمى‏كنم.

گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه مى‏كنى؟

گفت: نه .
گفت: گوش ودست و پاى خود را چطور؟
گفت: هرگز .

گفت: پس هم اكنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است . باز شكايت دارى و گله مى‏كنى؟!

بلكه تو حاضر نخواهى بود كه حال خويش را با حال بسيارى از مردمان عوض كنى و خود را خوش‏تر و خوش بخت‏تر از بسيارى از انسان‏هاى اطراف خود مى‏بينى .

پس آنچه تو را داده‏اند، بسى بيش‏تر از آن است كه ديگران را داده‏اند و تو هنوز شكر اين همه را به جاى نياورده، خواهان نعمت بيش‏ترى هستى!
#داستان_شب 💫

آنچه از سر گذشت، شد سرگذشت

🔹مردی در حال مرگ بود. وقتی متوجه مرگش شد خدا را با جعبه‌ای در دست دید. مکالمه‌اش با خدا زیباست.

▫️خدا: وقت رفتن است.
▪️مرد: به این زودی؟ من نقشه‌های زیادی داشتم.
▫️خدا: متاسفم، ولی وقت رفتن است.

▪️مرد: در جعبه‌ات چه داری؟
▫️خدا: متعلقات تو را.

▪️مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباس‌هایم، پول‌هایم و...
▫️خدا: آن‌ها دیگر مال تو نیستند، آن‌ها متعلق به زمین هستند.

▪️مرد: خاطراتم؟
▫️خدا: آن‌ها متعلق به زمان هستند.

▪️مرد: خانواده و دوستانم؟
▫️خدا: نه، آن‌ها موقتی بودند.

▪️مرد: زن و فرزندانم؟
▫️خدا: آن‌ها متعلق به قلبت بودند.

▪️مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم است؟
▫️خدا: نه، آن متعلق به گردوغبار است.

▪️مرد: پس مطمئنا روحم است؟
▫️خدا: اشتباه می‌کنی، روح تو متعلق به من است.

🔸مرد با اشک در چشم‌هایش و با ترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و باز کرد؛ دید خالی‌ست!

▪️مرد دل‌شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
▫️خدا: درست است، تو مالک هیچ‌چیز نبودی!

▪️مرد: پس من چه داشتم؟
▫️خدا: لحظات زندگی مال تو بود. هر لحظه که زندگی کردی مال تو بود.

زندگی همین لحظه‌هاست. قدر لحظه‌ها را بدان و لحظه‌ها را دوست داشته باش.


🌹
🔘 داستان کوتاه

زیباست, بخونید

در روزگاران پیشین، شغلی بنام خوشه‌چینی وجود داشت...

آنها که دست‌شان تنگ بود و خرمن و مزرعه‌ای نداشتند، پشت سر دِروگرها راه می‌رفتند و خوشه‌های جامانده را از زمین بر می‌داشتند و گاها صاحب مزرعه به دروگران دستور می‌داد که شلخته درو کنند تا چیزی هم‌گیر خوشه‌چین‌ها بیاید.

حافظ نيز در شعرى چنين می‌فرماید:
ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی 👌

""دست‌فروشان «خوشه‌چین»‌های روزگار ما هستند.""

آنهايى که در این روزگار چشم دارند به اینکه از جیب ما «اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم...

گاهی لازم است شلخته درو کنیم و شلخته خرج کنیم...

─┅─═इई ❄️❄️ईइ═─┅─


@ganunejazb
instagram.com/ebusiness.ir

BY کانال ابر گروه آموزشی قانون جذب


Share with your friend now:
tgoop.com/ganunejazb_raz/30615

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. Administrators The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. Channel login must contain 5-32 characters To delete a channel with over 1,000 subscribers, you need to contact user support
from us


Telegram کانال ابر گروه آموزشی قانون جذب
FROM American