Forwarded from ماهروز
میدان شهرداری رشت
✍ دوسه شب پیش جوانانهسر - همراه خانواده - به گشتوگذاری در میدان شهرداری رشت رفتم. میدان مشهوری که ساختمان تاریخی روسیساز شهرداری، اداره پست و بناهای مهم و قدیمی دیگر در اطراف و یا خیابانها و کوچههای منتهی به آن قرار دارد و مهمترین منطقه تاریخی رشت است.
شهرداری رشت از چندسال پیش، این میدان و نیز بخشی از خیابانهای منتهی به آن را سنگفرش کرده است. در آن فضاهایی خوب ایجاد کرده و مجسمههایی زیبا کار گذاشته است. اینجا روزها و بویژه شبها تفریحگاه مردم و مسافران است و دور نیست که به هویتی ویژه خود دست یابد.
راستش را بگویم، آن وقت شب، تعداد کسانی به سنوسال من در میدان شهرداری بسیار انگشتشمار بود. میدان پر بود از پسرها و دخترها و نیز خانوادههای جوان. مردمی که به آنجا آمده بودند، خریدوفروش میکردند، قدم میزدند، غذا میخوردند، بعضی هنرنمایی میکردند و دستخوشی میگرفتند. یک جا جوانی رپ میخواند؛ صدایش عالی بود. جایی دیگر یک پسرجوان با دوسه توپ مهارت خود را نشان میداد. بسیاری روی نیمکتها نشسته بودند؛ استراحت میکردند. باهم حرف میزدند. پای دکههای چای خیلی شلوغ بود. پای بساط کبابیها گروهی کباب میخوردند. بوی کباب گوشت در هوا پیچیده بود. بازار فستفود هم برپا بود.
از خیابان سعدی وارد میدان شهرداری شدم. از آنجا تا سبزهمیدان رفتم و برگشتم. حال همه خوب بود. رفتارها بقاعده بود. اگر از موضوع حجاب اجباری و اختیاری بگذریم، برای نمونه حتی یک رفتار یا سخن ناشایست از کسی ندیدم و نشنیدم. از پلیس هم خبری نبود. خوشا به حال اجتماعاتی که به پلیس نیازی ندارند!
از فرهنگ خوب مردم لذت بردم. حالم خیلی خوب شد. میدان شهرداری رشت میتواند یک الگوی مناسب برای تفریح سالم در همه شهرهای ما باشد. اگر به رشت رفتید، گردش شبانه در میدان شهرداری را فراموش نکنید.
| عبدالرّحیم قنوات |
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
✍ دوسه شب پیش جوانانهسر - همراه خانواده - به گشتوگذاری در میدان شهرداری رشت رفتم. میدان مشهوری که ساختمان تاریخی روسیساز شهرداری، اداره پست و بناهای مهم و قدیمی دیگر در اطراف و یا خیابانها و کوچههای منتهی به آن قرار دارد و مهمترین منطقه تاریخی رشت است.
شهرداری رشت از چندسال پیش، این میدان و نیز بخشی از خیابانهای منتهی به آن را سنگفرش کرده است. در آن فضاهایی خوب ایجاد کرده و مجسمههایی زیبا کار گذاشته است. اینجا روزها و بویژه شبها تفریحگاه مردم و مسافران است و دور نیست که به هویتی ویژه خود دست یابد.
راستش را بگویم، آن وقت شب، تعداد کسانی به سنوسال من در میدان شهرداری بسیار انگشتشمار بود. میدان پر بود از پسرها و دخترها و نیز خانوادههای جوان. مردمی که به آنجا آمده بودند، خریدوفروش میکردند، قدم میزدند، غذا میخوردند، بعضی هنرنمایی میکردند و دستخوشی میگرفتند. یک جا جوانی رپ میخواند؛ صدایش عالی بود. جایی دیگر یک پسرجوان با دوسه توپ مهارت خود را نشان میداد. بسیاری روی نیمکتها نشسته بودند؛ استراحت میکردند. باهم حرف میزدند. پای دکههای چای خیلی شلوغ بود. پای بساط کبابیها گروهی کباب میخوردند. بوی کباب گوشت در هوا پیچیده بود. بازار فستفود هم برپا بود.
از خیابان سعدی وارد میدان شهرداری شدم. از آنجا تا سبزهمیدان رفتم و برگشتم. حال همه خوب بود. رفتارها بقاعده بود. اگر از موضوع حجاب اجباری و اختیاری بگذریم، برای نمونه حتی یک رفتار یا سخن ناشایست از کسی ندیدم و نشنیدم. از پلیس هم خبری نبود. خوشا به حال اجتماعاتی که به پلیس نیازی ندارند!
از فرهنگ خوب مردم لذت بردم. حالم خیلی خوب شد. میدان شهرداری رشت میتواند یک الگوی مناسب برای تفریح سالم در همه شهرهای ما باشد. اگر به رشت رفتید، گردش شبانه در میدان شهرداری را فراموش نکنید.
| عبدالرّحیم قنوات |
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۴ شهریور ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
Forwarded from هممیهن
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایشان آقایِ منوچهر محمدی تهیه کننده فیلم مارمولک است، و در این کلیپ نکات جالب توجهی را تبیین میکند.
ارزش دیدن وشنیدن را دارد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
ارزش دیدن وشنیدن را دارد.
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from جامعه نو
#الف
🏷 کمی عوامانه در اقتصاد!
🖊 شورای سردبیری:
جناب دکتر مسعود نیلی اخیرا جملهای دربارهی رابطه حکمران و مردم ادا کردهاند که تیتر خوبی برای روزنامه است ولی جای اما و اگر دارد و دربارهی میزان درستیاش میشود تردید کرد:
حکمرانان به یک فرمولی در ارتباط با مردم رسیدهاند که در آن میگویند رانت سیاسی مال من و رانت منابع طبیعی مال شما!
احتمالا منظور ایشان از رانت طبیعی، ارزانی منابع طبیعی، از جمله بنزین، برای مردم است. باز داستان افزایش قیمت بنزین روی میز است و اقتصاددانان با موضعی مثبت درحال چیدن زمینههایشاند. سخن دکترنیلی با مضمون اعطای رانت به مردم هم در همین چارچوب است. اما بهنظرمیرسد در کاربرد کلمهی رانت مسامحهای صورتگرفتهاست.
رانت طبیعی در مفهومی که آن بندهخدا صدوهشتادسالپیش بهکاربرد، امتیازی بود که نصیب همه نمیشد و فقط صاحبان زمین مرغوبِ نزدیک به بازارِ مصرف از آن برخوردار میشدند. قیمت ارزان بنزین در ایران یک امتیاز عمومی برای فقیر و غنی است. هرچه است، رانت نیست. مفهوم ارزانی آن نیز از مقایسهی اقتصادی ایران با کشورهای دیگر حاصل نشده؛ از مبنای ارزش دلار در ایران درآمدهاست!
براساس برابری قدرتخرید درآمد حداقلی جوامع، قیمت بنزین در ایران ارزان نیست. با همان فرض هر دلار 60هزارتومان و دستمزد حداقلی (در ایران روزی حدود 260هزار تومان و در ایالاتمتحد ساعتیی ۷/۲۵دلارمعادل روزانه حدود ۳/۴۵میلیونتومان) نسبت دستمزدی در ایالاتمتحد و ایران سیزدهبهیک است. قیمت یک گالن بنزین در ایالاتمتحد حدود ۳/۷دلار است که تقریبا میشود هرلیتر یک دلار. بنابراین قیمت بنزین در آمریکا ظاهرا بیست برابر ایران است.
اما این محاسبه گمراهکننده است. با دستمزد حداقلی در ایران میتوان هر روز 86لیتر بنزین خرید و در ایالاتمتحد حدود 58لیتر. یعنی براساس برابری قدرتخرید (درآمد)، قیمت بنزین در ایالاتمتحد حدود 48درصد از ایران گرانتر است؛ یعنی یکونیم برابر است و نه بیستبرابر. آن عدد بیست از تقسیم ساده یکدلار 60هزار تومانی و بنزین هرلیتر 3هزارتومانی بهدستمیآید. عوامانه و غلطانداز است و به درد شیرهمالیدن و گرانکردن بنزین توسط دولتهای ناکارای اسلامی میآید.
بهعبارتدیگر هرجومرج در قیمت ارز و توزیع نامتعادل درآمد و غارتیبودن درآمد پولدارهای دور-دور-زن و قاچاق بنزین به کشورهای همسایه، تصور عوامانهی ارزانی بنزین را در ایران از اعماق جامعه به محاسبات اقتصادخواندهها کشاندهاست. اقتصاددان نمیباید فکر کند «ایوای! اگر این بنزین سههزارتومانی را در آمریکا میفروختم 60هزارتومان از آن درمیآمد!».
در ماههای اخیر این حرف غیرعلمی اولینبار از دهان دکترعبده درآمد که بنزین را 50هزارتومان میخریم و 3هزارتومان میفروشیم. اقتصاددانها تصویری مخدوش به مسعود پزشکیان دادند. آنها از برابری قدرتخرید (ppp) برای سرویسدادن به دولتهای ناکارا و انتقال فشار این ناکارایی به دوش مردم استفاده میکنند! آنها به حکومت «رانت علمی» میدهند تا بتواند تحتعنوان اعطای «رانت طبیعی» به مردم، صدمهی ناکارایی را به دوش ملت منتقل کند. این نامردی علمی است که قیمت بنزین را به دلار حساب کنید و دستمزدها را به ریال! عوام هم این را فهمیدهاند که شعار میدهند: «حقوق ما ریالیه؛ هزینهها دلاریه!»
از سوی دیگر واقعیت این است که این مردمند که درحالدادن رانت به حکومتاند: محمد مصدق و شاه و آقایخمینی در این همداستان بودند که نفت مال ملت است. بهقاعده میباید درآمد آن بین ملت تقسیم میشد و دولت درصدی را مالیات میگرفت. در مکانیسم فعلی حکومت کل درآمد نفت را بهنیابت از ملت در جیب میگذارد و حداقل بخشی از آن را در قمارخانه خاورمیانه میبازد که ملت ابدا راضی نیست. شرح داستانش بماند به وقت دیگر که خیلی طولانی است.
دربارهی عبارت نامفهوم «رانت سیاسی» جنابدکترنیلی هم چیز زیادی نمیگوییم، مگر این تفسیر که حکومت میگوید «بنزین ارزان میدهم به شرط آنکه صدایتان درنیاید و در کار من فضولی نکنید». احتمالا منظور ایشان همین است و به رابطهی نادرست قدرت بین حکومت و مردم اشاره دارند.
ما البته در اقتصاد عوامیم و جسارتی که شد بر این اساس است که بگوییم اکنون زمان زمینهچینی افزایش قیمت بنزین نیست. به پزشکیان پیشنهاد کردهایم یک سال بهدلایل سیاسی صبر کند. به زعم ما تا زمانی که تکلیف اصلاحات اجتماعی روشننشده و حکومت از سختگیریهای غیرمنطقی دربارهی ارتباطات اینترنتی، مزاحمت برای زنان بهخاطر پوشش سر، سهلگیری بر فسادهای درون حکومتی و سانسور و زندانکردنهای سیاسی، بهوضوح و آشکارا دست نکشیدهاست، دنبال تعدیلهای اقتصادی نمیباید بود. شرط تحمل مردم برای جراحی اقتصادی دردناک، اصلاحات اجتماعی است!
🆔@jameeno
🏷 کمی عوامانه در اقتصاد!
🖊 شورای سردبیری:
جناب دکتر مسعود نیلی اخیرا جملهای دربارهی رابطه حکمران و مردم ادا کردهاند که تیتر خوبی برای روزنامه است ولی جای اما و اگر دارد و دربارهی میزان درستیاش میشود تردید کرد:
حکمرانان به یک فرمولی در ارتباط با مردم رسیدهاند که در آن میگویند رانت سیاسی مال من و رانت منابع طبیعی مال شما!
احتمالا منظور ایشان از رانت طبیعی، ارزانی منابع طبیعی، از جمله بنزین، برای مردم است. باز داستان افزایش قیمت بنزین روی میز است و اقتصاددانان با موضعی مثبت درحال چیدن زمینههایشاند. سخن دکترنیلی با مضمون اعطای رانت به مردم هم در همین چارچوب است. اما بهنظرمیرسد در کاربرد کلمهی رانت مسامحهای صورتگرفتهاست.
رانت طبیعی در مفهومی که آن بندهخدا صدوهشتادسالپیش بهکاربرد، امتیازی بود که نصیب همه نمیشد و فقط صاحبان زمین مرغوبِ نزدیک به بازارِ مصرف از آن برخوردار میشدند. قیمت ارزان بنزین در ایران یک امتیاز عمومی برای فقیر و غنی است. هرچه است، رانت نیست. مفهوم ارزانی آن نیز از مقایسهی اقتصادی ایران با کشورهای دیگر حاصل نشده؛ از مبنای ارزش دلار در ایران درآمدهاست!
براساس برابری قدرتخرید درآمد حداقلی جوامع، قیمت بنزین در ایران ارزان نیست. با همان فرض هر دلار 60هزارتومان و دستمزد حداقلی (در ایران روزی حدود 260هزار تومان و در ایالاتمتحد ساعتیی ۷/۲۵دلارمعادل روزانه حدود ۳/۴۵میلیونتومان) نسبت دستمزدی در ایالاتمتحد و ایران سیزدهبهیک است. قیمت یک گالن بنزین در ایالاتمتحد حدود ۳/۷دلار است که تقریبا میشود هرلیتر یک دلار. بنابراین قیمت بنزین در آمریکا ظاهرا بیست برابر ایران است.
اما این محاسبه گمراهکننده است. با دستمزد حداقلی در ایران میتوان هر روز 86لیتر بنزین خرید و در ایالاتمتحد حدود 58لیتر. یعنی براساس برابری قدرتخرید (درآمد)، قیمت بنزین در ایالاتمتحد حدود 48درصد از ایران گرانتر است؛ یعنی یکونیم برابر است و نه بیستبرابر. آن عدد بیست از تقسیم ساده یکدلار 60هزار تومانی و بنزین هرلیتر 3هزارتومانی بهدستمیآید. عوامانه و غلطانداز است و به درد شیرهمالیدن و گرانکردن بنزین توسط دولتهای ناکارای اسلامی میآید.
بهعبارتدیگر هرجومرج در قیمت ارز و توزیع نامتعادل درآمد و غارتیبودن درآمد پولدارهای دور-دور-زن و قاچاق بنزین به کشورهای همسایه، تصور عوامانهی ارزانی بنزین را در ایران از اعماق جامعه به محاسبات اقتصادخواندهها کشاندهاست. اقتصاددان نمیباید فکر کند «ایوای! اگر این بنزین سههزارتومانی را در آمریکا میفروختم 60هزارتومان از آن درمیآمد!».
در ماههای اخیر این حرف غیرعلمی اولینبار از دهان دکترعبده درآمد که بنزین را 50هزارتومان میخریم و 3هزارتومان میفروشیم. اقتصاددانها تصویری مخدوش به مسعود پزشکیان دادند. آنها از برابری قدرتخرید (ppp) برای سرویسدادن به دولتهای ناکارا و انتقال فشار این ناکارایی به دوش مردم استفاده میکنند! آنها به حکومت «رانت علمی» میدهند تا بتواند تحتعنوان اعطای «رانت طبیعی» به مردم، صدمهی ناکارایی را به دوش ملت منتقل کند. این نامردی علمی است که قیمت بنزین را به دلار حساب کنید و دستمزدها را به ریال! عوام هم این را فهمیدهاند که شعار میدهند: «حقوق ما ریالیه؛ هزینهها دلاریه!»
از سوی دیگر واقعیت این است که این مردمند که درحالدادن رانت به حکومتاند: محمد مصدق و شاه و آقایخمینی در این همداستان بودند که نفت مال ملت است. بهقاعده میباید درآمد آن بین ملت تقسیم میشد و دولت درصدی را مالیات میگرفت. در مکانیسم فعلی حکومت کل درآمد نفت را بهنیابت از ملت در جیب میگذارد و حداقل بخشی از آن را در قمارخانه خاورمیانه میبازد که ملت ابدا راضی نیست. شرح داستانش بماند به وقت دیگر که خیلی طولانی است.
دربارهی عبارت نامفهوم «رانت سیاسی» جنابدکترنیلی هم چیز زیادی نمیگوییم، مگر این تفسیر که حکومت میگوید «بنزین ارزان میدهم به شرط آنکه صدایتان درنیاید و در کار من فضولی نکنید». احتمالا منظور ایشان همین است و به رابطهی نادرست قدرت بین حکومت و مردم اشاره دارند.
ما البته در اقتصاد عوامیم و جسارتی که شد بر این اساس است که بگوییم اکنون زمان زمینهچینی افزایش قیمت بنزین نیست. به پزشکیان پیشنهاد کردهایم یک سال بهدلایل سیاسی صبر کند. به زعم ما تا زمانی که تکلیف اصلاحات اجتماعی روشننشده و حکومت از سختگیریهای غیرمنطقی دربارهی ارتباطات اینترنتی، مزاحمت برای زنان بهخاطر پوشش سر، سهلگیری بر فسادهای درون حکومتی و سانسور و زندانکردنهای سیاسی، بهوضوح و آشکارا دست نکشیدهاست، دنبال تعدیلهای اقتصادی نمیباید بود. شرط تحمل مردم برای جراحی اقتصادی دردناک، اصلاحات اجتماعی است!
🆔@jameeno
Forwarded from ماهروز
برای احترام به کارگران معدن طبس
"این است پهلوان"
او پهلوان نبود
هرگز به عمر خویش
میدان پهلوانی مردان ندیده بود
بر سینهاش نبود
هرگز مدالهای طلایی افتخار
اما
او پهلوان زندگی سخت خویش بود
هر روز با امید
با کار، نان را ز کوره خورشید میربود
شبها که تن به روزن کاشانه میکشید
فریاد شادمانی فرزند و همسرش
پرمیکشید بار دگر سوی آسمان؛
آورد قرص نان
این است پهلوان
" تیمور گرگین "
|عبدّالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱ مهرماه ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
"این است پهلوان"
او پهلوان نبود
هرگز به عمر خویش
میدان پهلوانی مردان ندیده بود
بر سینهاش نبود
هرگز مدالهای طلایی افتخار
اما
او پهلوان زندگی سخت خویش بود
هر روز با امید
با کار، نان را ز کوره خورشید میربود
شبها که تن به روزن کاشانه میکشید
فریاد شادمانی فرزند و همسرش
پرمیکشید بار دگر سوی آسمان؛
آورد قرص نان
این است پهلوان
" تیمور گرگین "
|عبدّالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱ مهرماه ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
Forwarded from javad kashi
خانه عنکبوت
---
حماس نابود نشد. حزبالله هم به رغم آتش سنگین حملات اسرائیل نابود نخواهد شد. جنگ پایان خواهد یافت و اسرائیل با ننگ ناشی از کشتار دهها هزار زن و کودک بیگناه، به زندگی در ترس و مخاطره ادامه خواهد داد. با این همه تجربه یکسال گذشته نشان داد اسرائیل در حال حاضر از حمایتهای گستردهای برخوردار است و آنچنانکه حسن نصرالله تکرار میکرد «بیت عنکبوت» نیست.
با این همه عبارت «بیت عنکبوت» بسیار راهگشاست. به شرطی که همگان بپذیرند در خانه عنکبوت زندگی میکنند. اگر اسرائیل خانه عنکبوت است، حزبالله و حماس و سایر قدرتهای دیگر این عالم نیز کم و بیش خانه عنکبوتاند. آنکه میداند در خانه عنکبوت زندگی میکند، به جای طرد دیگری، خود را نیازمند دیگری مییابد. آنگاه بستری برای همزیستی مسالمتآمیز وجود پیدا میکند. همزیستی خانههای عنکبوت سرشت سیاستورزی و خرد سیاسی است. تنها کسی میتواند پایدارتر از دیگری زندگی کند که سرشت زندگی سیاسی را پیش چشم داشته باشد.
شرارت آدمیان به ناگزیر در عرصه سیاسی بمب و موشک و ابزارآلات جنگی را ضروری میکند. اما آنها توانایی حل دراز مدت هیچ مسالهای را ندارند. قدرت تخریبگرشان اغواگرند. قبل از همه صاحبانشان را فریب میدهند. وقتی به زرادخانههای مملو از بمب و موشک نظر میکنند، با خود میگویند چه کسی توانایی نافرمانی خواهد داشت؟ آنکه مسلح به انبارهای سلاح و بمب است، خود را بینیاز از به حساب آوردن دیگری، تفکر و شنیدن مییابد. اسرائیل بدون تردید یکی از مصادیق آن است.
اما همین انبارهاست که صاحبانشان را به تله میاندازند. مهارت افزون کردن انبارهای سلاح را جانشین مهارت حل مساله میکنند. زبانهای دیگر را فراموش میکنند و زبانشان جز به زور و خشونت و تحقیر دیگری نمیچرخد. آنها به تدریج تبدیل به همان سلاحهایی میشوند که صبح تا شام به آنها افتخار میکردند. به اشیاء خطرناک تبدیل میشوند.
جنگ اسرائیل با حماس و حزبالله، برای خونین نشان دادن قرن بیست و یکم کفایت میکند. اما این فاجعه بزرگ انسانی میتواند سرآغاز فصل تازهای در این قرن باشد. به شرطی که همه خانههای قدرت باور کنند خانههای عنکبوتاند و برای بقاء به دیگری نیازمندند. به جای آنکه پشت سر زرادخانههاشان به راه بیافتند و خرد سیاسی را زائل کنند، زرادخانههاشان را مملو از خرد سیاسی کنند و سلاحهاشان را برای روزی بگذارند که هر روز از آن میگریزند.
@javadkashi
---
حماس نابود نشد. حزبالله هم به رغم آتش سنگین حملات اسرائیل نابود نخواهد شد. جنگ پایان خواهد یافت و اسرائیل با ننگ ناشی از کشتار دهها هزار زن و کودک بیگناه، به زندگی در ترس و مخاطره ادامه خواهد داد. با این همه تجربه یکسال گذشته نشان داد اسرائیل در حال حاضر از حمایتهای گستردهای برخوردار است و آنچنانکه حسن نصرالله تکرار میکرد «بیت عنکبوت» نیست.
با این همه عبارت «بیت عنکبوت» بسیار راهگشاست. به شرطی که همگان بپذیرند در خانه عنکبوت زندگی میکنند. اگر اسرائیل خانه عنکبوت است، حزبالله و حماس و سایر قدرتهای دیگر این عالم نیز کم و بیش خانه عنکبوتاند. آنکه میداند در خانه عنکبوت زندگی میکند، به جای طرد دیگری، خود را نیازمند دیگری مییابد. آنگاه بستری برای همزیستی مسالمتآمیز وجود پیدا میکند. همزیستی خانههای عنکبوت سرشت سیاستورزی و خرد سیاسی است. تنها کسی میتواند پایدارتر از دیگری زندگی کند که سرشت زندگی سیاسی را پیش چشم داشته باشد.
شرارت آدمیان به ناگزیر در عرصه سیاسی بمب و موشک و ابزارآلات جنگی را ضروری میکند. اما آنها توانایی حل دراز مدت هیچ مسالهای را ندارند. قدرت تخریبگرشان اغواگرند. قبل از همه صاحبانشان را فریب میدهند. وقتی به زرادخانههای مملو از بمب و موشک نظر میکنند، با خود میگویند چه کسی توانایی نافرمانی خواهد داشت؟ آنکه مسلح به انبارهای سلاح و بمب است، خود را بینیاز از به حساب آوردن دیگری، تفکر و شنیدن مییابد. اسرائیل بدون تردید یکی از مصادیق آن است.
اما همین انبارهاست که صاحبانشان را به تله میاندازند. مهارت افزون کردن انبارهای سلاح را جانشین مهارت حل مساله میکنند. زبانهای دیگر را فراموش میکنند و زبانشان جز به زور و خشونت و تحقیر دیگری نمیچرخد. آنها به تدریج تبدیل به همان سلاحهایی میشوند که صبح تا شام به آنها افتخار میکردند. به اشیاء خطرناک تبدیل میشوند.
جنگ اسرائیل با حماس و حزبالله، برای خونین نشان دادن قرن بیست و یکم کفایت میکند. اما این فاجعه بزرگ انسانی میتواند سرآغاز فصل تازهای در این قرن باشد. به شرطی که همه خانههای قدرت باور کنند خانههای عنکبوتاند و برای بقاء به دیگری نیازمندند. به جای آنکه پشت سر زرادخانههاشان به راه بیافتند و خرد سیاسی را زائل کنند، زرادخانههاشان را مملو از خرد سیاسی کنند و سلاحهاشان را برای روزی بگذارند که هر روز از آن میگریزند.
@javadkashi
Forwarded from نواندیش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مثل صحنههای یک فیلم سینمایی.
ظاهراً خانوادهای در حال نقل مکان به این آپارتمان هست. مشغول نظافت و مرتب کردن. دختر کوچولوی خانواده جارویی به دست گرفته و به بزرگترها کمک میکنه. دوربین از صورت زیبای دخترک میره روی انفجار بیروت و وحشت خانواده و بچهها و...
کاش فیلم بود ولی واقعیه.
امید حسینی
@Noandishnews
ظاهراً خانوادهای در حال نقل مکان به این آپارتمان هست. مشغول نظافت و مرتب کردن. دختر کوچولوی خانواده جارویی به دست گرفته و به بزرگترها کمک میکنه. دوربین از صورت زیبای دخترک میره روی انفجار بیروت و وحشت خانواده و بچهها و...
کاش فیلم بود ولی واقعیه.
امید حسینی
@Noandishnews
Forwarded from نشانه
دژهود
سوار اسنپ شدم، راننده مال یکی از شهرهای .... کشور بود.
قاطی حرفاش با افتخار گفت: خوبی ولایت ما اینه که اصلا طلاق نداریم. یعنی حتی یه زوج ندیدم تو فامیل ما که طلاق گرفته باشن.
گفتم: ولی شنیدم خودسوزی تو زنهای اون منطقه خیلی زیاده.
گفت: آره، خودسوزی زیاد هست!
بعد گفت: هیچی به اندازه ناموس برای ما مهم نیست.
گفتم: قتل ناموسی هم اتفاق میافته؟ مثلا یه دختری دوستپسر داشته باشه.
خیلی صادقانه گفت: اون رو که میکُشن.
خیلی پدیده عجیبی بود. میگفت ما زنهامون رو تخم چشممون میذاریم. خود من سال ۷۸ برای زنم ۶۹۰ گرم طلا خریدم ولی خب رسممون اینطوره که زن نباید تنها جایی بره!
سوار اسنپ شدم، راننده مال یکی از شهرهای .... کشور بود.
قاطی حرفاش با افتخار گفت: خوبی ولایت ما اینه که اصلا طلاق نداریم. یعنی حتی یه زوج ندیدم تو فامیل ما که طلاق گرفته باشن.
گفتم: ولی شنیدم خودسوزی تو زنهای اون منطقه خیلی زیاده.
گفت: آره، خودسوزی زیاد هست!
بعد گفت: هیچی به اندازه ناموس برای ما مهم نیست.
گفتم: قتل ناموسی هم اتفاق میافته؟ مثلا یه دختری دوستپسر داشته باشه.
خیلی صادقانه گفت: اون رو که میکُشن.
خیلی پدیده عجیبی بود. میگفت ما زنهامون رو تخم چشممون میذاریم. خود من سال ۷۸ برای زنم ۶۹۰ گرم طلا خریدم ولی خب رسممون اینطوره که زن نباید تنها جایی بره!
Forwarded from بلومبرگ فارسی
روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» در گزارشی تازه، جزئیاتی از نفوذ اسرائیل در ساختار حزبالله و چگونگی استفاده از این اطلاعات برای هدف قرار دادن رهبران این گروه را ارائه کرده است.
بر اساس این گزارش، شکست غافلگیرکنندهٔ ارتش بسیار قدرتمندتر اسرائیل در وارد کردن ضربهای مرگبار علیه گروه شبهنظامی حزبالله در جنگ سال ۲۰۰۶ و عدم موفقیت در حذف رهبران ارشد آن، از جمله حسن نصرالله، منجر به تغییر جهتی گسترده در تلاشهای اطلاعاتی اسرائیل در ارتباط با حزبالله شد.
برای دو دهه پس از آن، یگان اطلاعاتی ۸۲۰۰ و سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل موسوم به «آمان»، حجم وسیعی از دادهها را برای ترسیم شبهنظامیان در حال رشد در ناحیهٔ شمال اسرائیل استخراج کردند.
فایننشال تایمز نوشته است که با افزایش قدرت حزبالله، از جمله در سال ۲۰۱۲ و کمک این گروه به بشار اسد در مقابله با خیزش مسلحانه علیه حکومت سوریه، این فرصت برای اسرائیل بوجود آمد تا تصویر اطلاعاتی پر و پیمانی بهدست آورد که نشان میداد چه کسی مسئول عملیاتهای حزبالله است، چه کسی ارتقاء یافته و چه کسی فاسد است.
جنگ در سوریه همچنین سرچشمهٔ دادههایی شد که جاسوسان اسرائیلی و الگوریتمهای آنان، آنها را تجزیه و تحلیل میکردند.
به گزارش این روزنامهٔ بریتانیایی، یکی از این دادههای باز، اگهیهای ترحیم کشتهشدگانی بود که حزبالله مرتب از آنها برای اعلام سربازان کشته شدهاش استفاده میکرد.
این پوسترها اگرچه دارای اطلاعات اندکی بود، اما نشان میداد که آن جنگجو اهل کدام شهر بود، کجا کشته شده بود و حلقهٔ دوستانش که آن پوستر را در شبکههای اجتماعی بازنشر میکردند را عیان میکرد.
مراسمهای تشییع جنازه حتی از این هم آشکارکنندهتر بود و گاهی اوقات رهبران ارشد را، حتی برای اندک زمانی، از سایه بیرون میکشید.
یک سیاستمدار بلندپایه سابق در لبنان به فایننشال تایمز گفته است که نفوذ اطلاعاتی اسرائیل یا آمریکا در حزبالله «بهای حمایت آنها از اسد» بود.
فایننشال تایمز همچنین نوشته است که تمرکز گستردهٔ اسرائیل بر حزبالله در منطقه با یک مزیت فنی رو به رشد و در نهایت غیرقابل مهار نیز همراه بود و آن، ماهوارههای جاسوسی، پهپادهای پیشرفته و قابلیتهای هک تلفنهای همراه بودند که آنها را تبدیل به دستگاههای شنود میکردند.
این تسلط اطلاعاتی در ماههای اخیر به آنجا رسیده بود که اسرائیل، حداقل گاه به گاه، توانست مکانهای اختفای نصرالله را که بیشتر وقتها در شبکهای از تونلها و پناهگاههای زیرزمینی زندگی میکرد، شناسایی کند.
فایننشال تایمز همچنین نوشته است که در روزهای پس از هفتم اکتبر، جنگندههای اسرائیلی با دستورالعمل بمباران مکانی که نصرالله در آن شناسایی شده بود به پرواز درآمده بودند، اما به گفتهٔ یک مقام اسرائیلی، این حمله پس از آن که کاخ سفید از نتانیاهو خواست این کار را انجام ندهد لغو شد.
☑️ @persiannbloomberg
بلومبرگ فارسی✔️
بر اساس این گزارش، شکست غافلگیرکنندهٔ ارتش بسیار قدرتمندتر اسرائیل در وارد کردن ضربهای مرگبار علیه گروه شبهنظامی حزبالله در جنگ سال ۲۰۰۶ و عدم موفقیت در حذف رهبران ارشد آن، از جمله حسن نصرالله، منجر به تغییر جهتی گسترده در تلاشهای اطلاعاتی اسرائیل در ارتباط با حزبالله شد.
برای دو دهه پس از آن، یگان اطلاعاتی ۸۲۰۰ و سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل موسوم به «آمان»، حجم وسیعی از دادهها را برای ترسیم شبهنظامیان در حال رشد در ناحیهٔ شمال اسرائیل استخراج کردند.
فایننشال تایمز نوشته است که با افزایش قدرت حزبالله، از جمله در سال ۲۰۱۲ و کمک این گروه به بشار اسد در مقابله با خیزش مسلحانه علیه حکومت سوریه، این فرصت برای اسرائیل بوجود آمد تا تصویر اطلاعاتی پر و پیمانی بهدست آورد که نشان میداد چه کسی مسئول عملیاتهای حزبالله است، چه کسی ارتقاء یافته و چه کسی فاسد است.
جنگ در سوریه همچنین سرچشمهٔ دادههایی شد که جاسوسان اسرائیلی و الگوریتمهای آنان، آنها را تجزیه و تحلیل میکردند.
به گزارش این روزنامهٔ بریتانیایی، یکی از این دادههای باز، اگهیهای ترحیم کشتهشدگانی بود که حزبالله مرتب از آنها برای اعلام سربازان کشته شدهاش استفاده میکرد.
این پوسترها اگرچه دارای اطلاعات اندکی بود، اما نشان میداد که آن جنگجو اهل کدام شهر بود، کجا کشته شده بود و حلقهٔ دوستانش که آن پوستر را در شبکههای اجتماعی بازنشر میکردند را عیان میکرد.
مراسمهای تشییع جنازه حتی از این هم آشکارکنندهتر بود و گاهی اوقات رهبران ارشد را، حتی برای اندک زمانی، از سایه بیرون میکشید.
یک سیاستمدار بلندپایه سابق در لبنان به فایننشال تایمز گفته است که نفوذ اطلاعاتی اسرائیل یا آمریکا در حزبالله «بهای حمایت آنها از اسد» بود.
فایننشال تایمز همچنین نوشته است که تمرکز گستردهٔ اسرائیل بر حزبالله در منطقه با یک مزیت فنی رو به رشد و در نهایت غیرقابل مهار نیز همراه بود و آن، ماهوارههای جاسوسی، پهپادهای پیشرفته و قابلیتهای هک تلفنهای همراه بودند که آنها را تبدیل به دستگاههای شنود میکردند.
این تسلط اطلاعاتی در ماههای اخیر به آنجا رسیده بود که اسرائیل، حداقل گاه به گاه، توانست مکانهای اختفای نصرالله را که بیشتر وقتها در شبکهای از تونلها و پناهگاههای زیرزمینی زندگی میکرد، شناسایی کند.
فایننشال تایمز همچنین نوشته است که در روزهای پس از هفتم اکتبر، جنگندههای اسرائیلی با دستورالعمل بمباران مکانی که نصرالله در آن شناسایی شده بود به پرواز درآمده بودند، اما به گفتهٔ یک مقام اسرائیلی، این حمله پس از آن که کاخ سفید از نتانیاهو خواست این کار را انجام ندهد لغو شد.
☑️ @persiannbloomberg
بلومبرگ فارسی✔️
Forwarded from نشر کرگدن
خودشیفتهای که میشناسی
دفاع از خود در برابر خودشیفتههای حاد
جوزف بارگو/ کورش کامیاب
ویراستهٔ هومن پناهنده
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر: بابک عباسی
۲۷۲ صفحه/ ۲۸۰۰۰۰ تومان
بازدید و خرید از سایت نشر:
www.kargadanpub.com
🔸 در این کتاب از خلال آشنایی با نمونههایی از زندگی واقعی آدمها و بهواسطۀ ساعتها گفتوگوی نویسنده با مراجعانش، خواهید آموخت چگونه خودشیفتههای حاد را میان دوستان، اعضای خانواده و همکارانتان شناسایی کنید؛ پی خواهید برد محرک آنان چیست؛ برخی روشهای سودمند برای طرف شدن با خودشیفتههای حادی که میشناسید کدام است؛ وقتی رفتارهای خودشیفتهوار را در دیگران تشخیص دادید، چگونه میتوانید از برانگیختن آنها پرهیز کنید؛ و چگونه میتوانید شیوههایی کارآمد برای واکنش نشان دادن به خودشیفتههای حاد در پیش گیرید.
🔸 البته در این روند چیزهایی هم دربارۀ خودتان میآموزید: چگونه واکنشهای تدافعیتان شما را هرازگاهی به آدمی خودشیفته تبدیل میکند؛ چطور گرایشهای خودشیفتهواری را که تمامی ما آدمها گاهوبیگاه بروز میدهیم در خودتان تشخیص دهید؛ و چگونه آسیبها به زندگی خصوصی و روابطتان را به حداقل برسانید.
#نشر_کرگدن، #تجدید_چاپ، #خودشیفتهای_که_میشناسی، #مجموعه_خوب_زیستن، #جوزف_بارگو، #کورش_کامیاب، #بابک_عباسی، #کتاب_روانشناسی
دفاع از خود در برابر خودشیفتههای حاد
جوزف بارگو/ کورش کامیاب
ویراستهٔ هومن پناهنده
مجموعۀ «خوب زیستن»/ دبیر: بابک عباسی
۲۷۲ صفحه/ ۲۸۰۰۰۰ تومان
بازدید و خرید از سایت نشر:
www.kargadanpub.com
🔸 در این کتاب از خلال آشنایی با نمونههایی از زندگی واقعی آدمها و بهواسطۀ ساعتها گفتوگوی نویسنده با مراجعانش، خواهید آموخت چگونه خودشیفتههای حاد را میان دوستان، اعضای خانواده و همکارانتان شناسایی کنید؛ پی خواهید برد محرک آنان چیست؛ برخی روشهای سودمند برای طرف شدن با خودشیفتههای حادی که میشناسید کدام است؛ وقتی رفتارهای خودشیفتهوار را در دیگران تشخیص دادید، چگونه میتوانید از برانگیختن آنها پرهیز کنید؛ و چگونه میتوانید شیوههایی کارآمد برای واکنش نشان دادن به خودشیفتههای حاد در پیش گیرید.
🔸 البته در این روند چیزهایی هم دربارۀ خودتان میآموزید: چگونه واکنشهای تدافعیتان شما را هرازگاهی به آدمی خودشیفته تبدیل میکند؛ چطور گرایشهای خودشیفتهواری را که تمامی ما آدمها گاهوبیگاه بروز میدهیم در خودتان تشخیص دهید؛ و چگونه آسیبها به زندگی خصوصی و روابطتان را به حداقل برسانید.
#نشر_کرگدن، #تجدید_چاپ، #خودشیفتهای_که_میشناسی، #مجموعه_خوب_زیستن، #جوزف_بارگو، #کورش_کامیاب، #بابک_عباسی، #کتاب_روانشناسی
Forwarded from خرد منتقد
🅾 "ورود به جنگ چه زمانی موجه است؟"
تخاصم، تضاد و گاهی جدال مستقیم و جنگ به انحای مختلف، یکی از واقعیتهای حذفناشدنی تاریخ بشر بوده و هست. به تعبیر "رابرت ازرا پارک" (جامعهشناس)، چهار فراگرد اصلی حیات اجتماعی جوامع که دایما تکرار میشود، عبارت است از "کشمکش، رقابت، توافق، همرنگی".
کشمکش و جنگ، یکی از عناصر اصلی در هر واحد اجتماعی و نیز میان جوامع و دولتها محسوب میشود. حذف این عنصر بنیادین، ممکن نیست، اما آدمیان در طول تاریخ تمام تلاششان را نمودهاند تا آن را مهار کنند و تحت انضباط اخلاقی درآورند. از این رو بحث از "جنگ عادلانه" و یا ورود موجه به جنگ، طرحی نظری برای ایجاد مانع در برابر این رخداد هولناک است.
✅ "نانسی شرمن" (استاد فلسفه اخلاق)، طی مقالهای با عنوان: "جنگ عادلانه، مقدمهای بر مسایل اخلاقی"،** پرسشهایی مطرح میکند، منجمله میپرسد: "چه زمانی ورود به جنگ، عادلانه است؟"
بر پرسش "شرمن" از اخلاقی بودن ورود به جنگ، میتوان و باید این پرسش را افزود که چه زمانی ورود به جنگ، عاقلانه است؟ بنابراین ورود به جنگ و یا ادامه دادن آن، همواره با دو چالش اخلاق و عقل محاسبهگر روبرو است. بدون در نظر گرفتن معیار اخلاقی و معیار عقلانی، آنچه رخ میدهد جز ویرانی، پریشانی و نابودی، چیزی نخواهد بود.
🔻 "نانسی شرمن"، با بهرهگیری از نظریهپردازیهای جنگ عادلانه، در نهایت هفت شرط را برای ورود اخلاقا مجاز به جنگ را فهرست میکند:
❗️۱. علت جنگ باید عادلانه باشد.
"دفاع از خود"، میتواند علت عادلانه برای ورود به جنگ باشد. اما این که چه وقت و چه چیزی "دفاع از خود" محسوب، محل بحث است.
❗️۲. "باید نیت درستی داشته باشیم"
"نیت درست"، شامل دو عنصر است:
الف) "دفاع از خود"
ب) "برقراری نظام سیاسی عادلانه"
❗️۳. اعلام عمومی به وسیلهی یک مرجع قانونی"
این شرط بدان جهت است که از ورود بخشهای مختلف کشور برای تصمیمگیری و عمل خودسرانه جلوگیری شود.
❗️۴. "آخرین چاره"
جنگ، کشتن و کشته شدن است، وحشت و ویرانی است از این رو، جنگ باید آخرین چاره باشد. به سخن دیگر، همهی راههای حل مشکل بسته شده و راهی برای برون رفت از بنبست وجود نداشته باشد، آنگاه گزینهی جنگ، موجه میشود
❗️۵. "احتمال پیروزی"
به تعبیر "شرمن"، جنگ، شر بزرگی است که اگر احتمال دستیابی به خیرِ مهم منوط به آن نباشد، نباید به آن تن داد.
❗️۶. "اصل تناسب"
"باید بین منافع احتمالی جنگ و مقدار رنج، آسیب و مرگی که جنگ به دنبال دارد، تناسب برقرار باشد. یک جنگ پرهزینه برای منفعتی اندک این شرط را محقق نمیکند."
❗️۷. و در نهایت، "رضایت اتباع کشور".
از آنجا که وقتی جنگی درمیگیرد، تمامی اتباع کشور، بدون استثنا، مستقیم و غیرمستقیم، صدمه میخورند و پیامدهای دردناک جنگ بر آنان تحمیل میشود، خانهها خراب، شهرها ویران و برخی شهروندان کشته میشوند، تاسیسات اجتماعی از کار میافتد و پریشانی و آشفتگی حاکم میشود. بنابراین رضایت شهروندان برای ورود به جنگ، شرط بنیادین اخلاقی برای این کنشِ چارهناپذیر است.
در یک صورتبندی دیگر از آنچه آمد، میتوان "عقلانی بودن جنگ" را از اخلاقی بودن آن، تفکیک نمود. به نحوی که پرسش از عقلانی بودن ورود به جنگ، حتی از اخلاقی بودن جنگ، اهمیت بالاتری مییابد.
شروط ۴، ۵، ۶ و ۷، از مهمترین شروط عقلانی جنگ محسوب میشوند. عقل محاسبهگر با سنجش هزینه_فایده، عنصر پراهمیتی است که نباید آن را فراموش کرد. وقتی هنوز راههای حل مناقشه در دسترس است، وقتی احتمال پیروزی پایین است، وقتی تناسبی میان هزینهها و فواید جنگ برقرار نیست و به ویژه وقتی شهروندان نسبت به بروز جنگ، رضایتی ندارند، آنگاه ورود به جنگ مطلقا کاری نابخردانه و غیرعقلانی است. زیرا بدون حمایت و پشتبانی مردم، از همان ابتدا محتوم به شکست است.
ارزیابی درست و فهم سنجشگرانه (و نه آرزواندیشی و توهم)، در تواناییها و امکانات خود، از جملهی عناصر مهم "عقلانیت" به حساب میآید.
✔️ کشوری بیبنیه که از درون با انواع مصائب و مشکلات روبرو است، هنوز خاطرات اندوهناک هشت سال جنگ را بردوش میکشد و با عواقب آن دست به گریبان است، حکومتی که در منجلاب ناکارمدی و ناتوانی غوطه میخورد، چگونه میتواند وارد کارزاری گردد که از همان ابتدا، انتهای تاریک و مصیبتبارش را میتوان مشاهده کرد؟
** مسایل اخلاقی معاصر،
اختلافات و توافقات
گردآوری و تدوین: لارنس ام. هینمن
سرپرست مترجمان: میثم غلامی
ویراسته: هومن پناهنده
ناشر: ترجمان علوم انسانی
✍️ علی زمانیان - ۰۹ / ۰۷ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed
تخاصم، تضاد و گاهی جدال مستقیم و جنگ به انحای مختلف، یکی از واقعیتهای حذفناشدنی تاریخ بشر بوده و هست. به تعبیر "رابرت ازرا پارک" (جامعهشناس)، چهار فراگرد اصلی حیات اجتماعی جوامع که دایما تکرار میشود، عبارت است از "کشمکش، رقابت، توافق، همرنگی".
کشمکش و جنگ، یکی از عناصر اصلی در هر واحد اجتماعی و نیز میان جوامع و دولتها محسوب میشود. حذف این عنصر بنیادین، ممکن نیست، اما آدمیان در طول تاریخ تمام تلاششان را نمودهاند تا آن را مهار کنند و تحت انضباط اخلاقی درآورند. از این رو بحث از "جنگ عادلانه" و یا ورود موجه به جنگ، طرحی نظری برای ایجاد مانع در برابر این رخداد هولناک است.
✅ "نانسی شرمن" (استاد فلسفه اخلاق)، طی مقالهای با عنوان: "جنگ عادلانه، مقدمهای بر مسایل اخلاقی"،** پرسشهایی مطرح میکند، منجمله میپرسد: "چه زمانی ورود به جنگ، عادلانه است؟"
بر پرسش "شرمن" از اخلاقی بودن ورود به جنگ، میتوان و باید این پرسش را افزود که چه زمانی ورود به جنگ، عاقلانه است؟ بنابراین ورود به جنگ و یا ادامه دادن آن، همواره با دو چالش اخلاق و عقل محاسبهگر روبرو است. بدون در نظر گرفتن معیار اخلاقی و معیار عقلانی، آنچه رخ میدهد جز ویرانی، پریشانی و نابودی، چیزی نخواهد بود.
🔻 "نانسی شرمن"، با بهرهگیری از نظریهپردازیهای جنگ عادلانه، در نهایت هفت شرط را برای ورود اخلاقا مجاز به جنگ را فهرست میکند:
❗️۱. علت جنگ باید عادلانه باشد.
"دفاع از خود"، میتواند علت عادلانه برای ورود به جنگ باشد. اما این که چه وقت و چه چیزی "دفاع از خود" محسوب، محل بحث است.
❗️۲. "باید نیت درستی داشته باشیم"
"نیت درست"، شامل دو عنصر است:
الف) "دفاع از خود"
ب) "برقراری نظام سیاسی عادلانه"
❗️۳. اعلام عمومی به وسیلهی یک مرجع قانونی"
این شرط بدان جهت است که از ورود بخشهای مختلف کشور برای تصمیمگیری و عمل خودسرانه جلوگیری شود.
❗️۴. "آخرین چاره"
جنگ، کشتن و کشته شدن است، وحشت و ویرانی است از این رو، جنگ باید آخرین چاره باشد. به سخن دیگر، همهی راههای حل مشکل بسته شده و راهی برای برون رفت از بنبست وجود نداشته باشد، آنگاه گزینهی جنگ، موجه میشود
❗️۵. "احتمال پیروزی"
به تعبیر "شرمن"، جنگ، شر بزرگی است که اگر احتمال دستیابی به خیرِ مهم منوط به آن نباشد، نباید به آن تن داد.
❗️۶. "اصل تناسب"
"باید بین منافع احتمالی جنگ و مقدار رنج، آسیب و مرگی که جنگ به دنبال دارد، تناسب برقرار باشد. یک جنگ پرهزینه برای منفعتی اندک این شرط را محقق نمیکند."
❗️۷. و در نهایت، "رضایت اتباع کشور".
از آنجا که وقتی جنگی درمیگیرد، تمامی اتباع کشور، بدون استثنا، مستقیم و غیرمستقیم، صدمه میخورند و پیامدهای دردناک جنگ بر آنان تحمیل میشود، خانهها خراب، شهرها ویران و برخی شهروندان کشته میشوند، تاسیسات اجتماعی از کار میافتد و پریشانی و آشفتگی حاکم میشود. بنابراین رضایت شهروندان برای ورود به جنگ، شرط بنیادین اخلاقی برای این کنشِ چارهناپذیر است.
در یک صورتبندی دیگر از آنچه آمد، میتوان "عقلانی بودن جنگ" را از اخلاقی بودن آن، تفکیک نمود. به نحوی که پرسش از عقلانی بودن ورود به جنگ، حتی از اخلاقی بودن جنگ، اهمیت بالاتری مییابد.
شروط ۴، ۵، ۶ و ۷، از مهمترین شروط عقلانی جنگ محسوب میشوند. عقل محاسبهگر با سنجش هزینه_فایده، عنصر پراهمیتی است که نباید آن را فراموش کرد. وقتی هنوز راههای حل مناقشه در دسترس است، وقتی احتمال پیروزی پایین است، وقتی تناسبی میان هزینهها و فواید جنگ برقرار نیست و به ویژه وقتی شهروندان نسبت به بروز جنگ، رضایتی ندارند، آنگاه ورود به جنگ مطلقا کاری نابخردانه و غیرعقلانی است. زیرا بدون حمایت و پشتبانی مردم، از همان ابتدا محتوم به شکست است.
ارزیابی درست و فهم سنجشگرانه (و نه آرزواندیشی و توهم)، در تواناییها و امکانات خود، از جملهی عناصر مهم "عقلانیت" به حساب میآید.
✔️ کشوری بیبنیه که از درون با انواع مصائب و مشکلات روبرو است، هنوز خاطرات اندوهناک هشت سال جنگ را بردوش میکشد و با عواقب آن دست به گریبان است، حکومتی که در منجلاب ناکارمدی و ناتوانی غوطه میخورد، چگونه میتواند وارد کارزاری گردد که از همان ابتدا، انتهای تاریک و مصیبتبارش را میتوان مشاهده کرد؟
** مسایل اخلاقی معاصر،
اختلافات و توافقات
گردآوری و تدوین: لارنس ام. هینمن
سرپرست مترجمان: میثم غلامی
ویراسته: هومن پناهنده
ناشر: ترجمان علوم انسانی
✍️ علی زمانیان - ۰۹ / ۰۷ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed
Forwarded from اتاق آینده / شیرعلینیا
آیا مردم موافق ادامهی جنگ بودند؟
کفن پوشی یاسر هاشمی
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
دهم خرداد 1364 رفسنجانی با اشاره به زمزمههایی دربارهی خستگی مردم از ادامهی جنگ، گفت که در مشورت با نخستوزیر و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند «برای اینکه هم خودمان را بشناسیم، هم دیگران ما را بشناسند، اعلام میکنیم: آنهایی که در سراسر این کشور، زیر این آسمان، موافقند که جنگ تا پیروزی و رفع فتنه ادامه پیدا کند» در مراسمی شرکت کنند و «نظرات خودشان را با پلاکاردهایی که با خودشان میآورند به دنیا اعلام کنند.» (روزنامهی جمهوری اسلامی، 11 خرداد، ص8)
هاشمی نگفت مردمی که مخالف ادامهی جنگ هستند چگونه نظرات خود را اعلام کنند.
در روزهای بعد قرار شد این مراسم، راهپیماییِ روز قدسِ 24 خرداد 64 باشد.
نهضت آزادی مخالف ادامهی جنگ بود و بیانیههایی در اینباره داشت که در رسانههای خارجی منتشر میشدند. نهضت دربارهی این دعوت، بیانیه داد و نوشت: «با استفاده از نهادهای دولتی، تظاهرات پرشکوهی در تایید کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید و تاجگذاری هم امکانپذیر بوده است. برای تشخیص ارادهی ملی باید به رفراندوم گردن گذاشت و یا به مخالفین اجازهی راهپیمایی داد.»(نشریهی جبههی ملیون ایران، ش 83)
با وجود تهدیدهای حکومت عراق برای بمباران بیسابقه در روز قدس، جمعه 24 خرداد 64 راهپیمایی روز قدس با شعارهايي در حمایت از ادامهی جنگ برگزار شد. هاشمی نوشته است فرزندان او نیز در راهپیمایی شرکت کردند و یاسرشان کفنپوش آمده بود. او در مراسم سخنان پرشوری گفت: «هدف بزرگی که شما دنبال میکنید بهای گزافی دارد که باید بهای آن پرداخته شود.»(روزشمار جنگ سپاه، ج 37، ص 788)
آیا مردمی که در حمایت از ادامهی جنگ به خیابانها آمده بودند از بهایی که جنگ به کشور تحمیل میکرد باخبر بودند؟ آیا میتوان نظر آنها را نظر تمام مردم ایران دانست؟ معمولا در این مواقع آمارهای متناقضی از جمعیت ارائه میشود. هاشمی در خاطراتش نوشته که خبرنگاران داخلی مدعیاند 5 میلیون نفر در راهپیمایی تهران شرکت کردهاند.(امید و دلواپسی، ص114)
تبلیغات زیادی انجام شد که مردم موافق ادامهی جنگ هستند و روزنامهها از تظاهرات 5 میلیونی در تهران نوشتند. نهضت آزادی در یادداشتی نوشت اگر مسیر راهپیمایی را حداکثر 25 کیلومتر با متوسط عرض 15 متر در نظر بگیریم و تجمع نسبی دو نفر در متر مربع، تعداد کل جمعیت راهپیمایان 750 هزار نفر و حداکثر یک میلیون نفر تخمین زده میشود.(خط سازش، ص 435)
حال پس از سالها در کتاب «بازخوانی جنگ تحمیلی» نوشتهی عبدالحسین مفید مدیر وقتِ اطلاعات نیروی زمینی ارتش یک آمار جالب منتشر شده است. در صفحهی 143 کتاب میخوانیم كه با توجه به تهديدِ بمباران شهرها، از شب قبل از این راهپیمایی «تخلیهی شهرها و خروج مردم شروع شد، بهطوریکه تا ساعت 22 مورخ 23 خرداد 64، در مجموع تعداد 1058500 خودرو از تهران خارج شدند؛ از محور کرج 450 هزار، از محور قم 7500، از محور هراز 500 هزار، از محور ساوه 44 هزار، از محور ورامین 27 هزار و از محور گرمسار 30 هزار خودرو»
آمار عجیبیست…
چند سال بعد در بهار 1367، بهایی که هاشمی میگفت مردم باید بپردازند چنان سنگین شده بود که غیرقابلپرداختن بود. هاشمی به نتیجه رسیده بود ادامهی جنگ ممکن است ایران را به مرز نابودی بکشاند. اینبار شاید دیگر نیازی به اعلام نظر مردم هم نبود. ایران روی دور شکست بود. ستادی تشکیل شد تا راهپیماییِ بیعت با امام را در حمایت از جنگ برگزار کنند. اما اینبار هاشمی در رایزنی با بیت امام لغوِ راهپیمایی را پیگیری کرد. لغو این راهپیمایی بازتاب زیادی داشت. رادیو بیبیسی در تفسیری تحلیل کرد که «هدف از این تظاهرات، ابراز موافقت با ادامهی جنگ بود. البته ادامهی جنگ، خط مشی جمهوری اسلامی است، اما اخیراً به نحوی روزافزون با این خط مشی، مقابلههایی صورت گرفته است. گزارش شده است که در اصفهان میان پاسداران و آوارگان جنگی درگیریهای خشونتآمیزی روی داده است. گروه کوچک لیبرال به نام نهضت آزادی به رهبری مهندس مهدی بازرگان، نخستوزیر اسبق جمهوری اسلامی، بار دیگر خواستار صلح شده است. همچنین در میان بعضی از روحانیون طراز اول، نشانههای نارضایتی از ادامهی جنگ آشکار شده است.»(پایان دفاع، آغاز بازسازی، ص 135 و 136)
بعد از لغو مراسم توسط امام، ستاد برگزاری نزد هاشمی آمدند؛ «آنها را توجیه کردم که اقدام امام بهجا بود، چون در اطلاعیهها جنبهی عمومی به راهپیمایی داده شده بود و تبلیغات لازم نشده بود. جمعیت زیادی شرکت نمیکرد و برداشت میشد که مردم خسته شدهاند.»
بهراستی نظر مردم دربارهی سیاستهای کلان کشور را از چه طریقی میتوان دریافت؟
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.tgoop.com/jafarshiralinia
کفن پوشی یاسر هاشمی
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
دهم خرداد 1364 رفسنجانی با اشاره به زمزمههایی دربارهی خستگی مردم از ادامهی جنگ، گفت که در مشورت با نخستوزیر و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند «برای اینکه هم خودمان را بشناسیم، هم دیگران ما را بشناسند، اعلام میکنیم: آنهایی که در سراسر این کشور، زیر این آسمان، موافقند که جنگ تا پیروزی و رفع فتنه ادامه پیدا کند» در مراسمی شرکت کنند و «نظرات خودشان را با پلاکاردهایی که با خودشان میآورند به دنیا اعلام کنند.» (روزنامهی جمهوری اسلامی، 11 خرداد، ص8)
هاشمی نگفت مردمی که مخالف ادامهی جنگ هستند چگونه نظرات خود را اعلام کنند.
در روزهای بعد قرار شد این مراسم، راهپیماییِ روز قدسِ 24 خرداد 64 باشد.
نهضت آزادی مخالف ادامهی جنگ بود و بیانیههایی در اینباره داشت که در رسانههای خارجی منتشر میشدند. نهضت دربارهی این دعوت، بیانیه داد و نوشت: «با استفاده از نهادهای دولتی، تظاهرات پرشکوهی در تایید کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید و تاجگذاری هم امکانپذیر بوده است. برای تشخیص ارادهی ملی باید به رفراندوم گردن گذاشت و یا به مخالفین اجازهی راهپیمایی داد.»(نشریهی جبههی ملیون ایران، ش 83)
با وجود تهدیدهای حکومت عراق برای بمباران بیسابقه در روز قدس، جمعه 24 خرداد 64 راهپیمایی روز قدس با شعارهايي در حمایت از ادامهی جنگ برگزار شد. هاشمی نوشته است فرزندان او نیز در راهپیمایی شرکت کردند و یاسرشان کفنپوش آمده بود. او در مراسم سخنان پرشوری گفت: «هدف بزرگی که شما دنبال میکنید بهای گزافی دارد که باید بهای آن پرداخته شود.»(روزشمار جنگ سپاه، ج 37، ص 788)
آیا مردمی که در حمایت از ادامهی جنگ به خیابانها آمده بودند از بهایی که جنگ به کشور تحمیل میکرد باخبر بودند؟ آیا میتوان نظر آنها را نظر تمام مردم ایران دانست؟ معمولا در این مواقع آمارهای متناقضی از جمعیت ارائه میشود. هاشمی در خاطراتش نوشته که خبرنگاران داخلی مدعیاند 5 میلیون نفر در راهپیمایی تهران شرکت کردهاند.(امید و دلواپسی، ص114)
تبلیغات زیادی انجام شد که مردم موافق ادامهی جنگ هستند و روزنامهها از تظاهرات 5 میلیونی در تهران نوشتند. نهضت آزادی در یادداشتی نوشت اگر مسیر راهپیمایی را حداکثر 25 کیلومتر با متوسط عرض 15 متر در نظر بگیریم و تجمع نسبی دو نفر در متر مربع، تعداد کل جمعیت راهپیمایان 750 هزار نفر و حداکثر یک میلیون نفر تخمین زده میشود.(خط سازش، ص 435)
حال پس از سالها در کتاب «بازخوانی جنگ تحمیلی» نوشتهی عبدالحسین مفید مدیر وقتِ اطلاعات نیروی زمینی ارتش یک آمار جالب منتشر شده است. در صفحهی 143 کتاب میخوانیم كه با توجه به تهديدِ بمباران شهرها، از شب قبل از این راهپیمایی «تخلیهی شهرها و خروج مردم شروع شد، بهطوریکه تا ساعت 22 مورخ 23 خرداد 64، در مجموع تعداد 1058500 خودرو از تهران خارج شدند؛ از محور کرج 450 هزار، از محور قم 7500، از محور هراز 500 هزار، از محور ساوه 44 هزار، از محور ورامین 27 هزار و از محور گرمسار 30 هزار خودرو»
آمار عجیبیست…
چند سال بعد در بهار 1367، بهایی که هاشمی میگفت مردم باید بپردازند چنان سنگین شده بود که غیرقابلپرداختن بود. هاشمی به نتیجه رسیده بود ادامهی جنگ ممکن است ایران را به مرز نابودی بکشاند. اینبار شاید دیگر نیازی به اعلام نظر مردم هم نبود. ایران روی دور شکست بود. ستادی تشکیل شد تا راهپیماییِ بیعت با امام را در حمایت از جنگ برگزار کنند. اما اینبار هاشمی در رایزنی با بیت امام لغوِ راهپیمایی را پیگیری کرد. لغو این راهپیمایی بازتاب زیادی داشت. رادیو بیبیسی در تفسیری تحلیل کرد که «هدف از این تظاهرات، ابراز موافقت با ادامهی جنگ بود. البته ادامهی جنگ، خط مشی جمهوری اسلامی است، اما اخیراً به نحوی روزافزون با این خط مشی، مقابلههایی صورت گرفته است. گزارش شده است که در اصفهان میان پاسداران و آوارگان جنگی درگیریهای خشونتآمیزی روی داده است. گروه کوچک لیبرال به نام نهضت آزادی به رهبری مهندس مهدی بازرگان، نخستوزیر اسبق جمهوری اسلامی، بار دیگر خواستار صلح شده است. همچنین در میان بعضی از روحانیون طراز اول، نشانههای نارضایتی از ادامهی جنگ آشکار شده است.»(پایان دفاع، آغاز بازسازی، ص 135 و 136)
بعد از لغو مراسم توسط امام، ستاد برگزاری نزد هاشمی آمدند؛ «آنها را توجیه کردم که اقدام امام بهجا بود، چون در اطلاعیهها جنبهی عمومی به راهپیمایی داده شده بود و تبلیغات لازم نشده بود. جمعیت زیادی شرکت نمیکرد و برداشت میشد که مردم خسته شدهاند.»
بهراستی نظر مردم دربارهی سیاستهای کلان کشور را از چه طریقی میتوان دریافت؟
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.tgoop.com/jafarshiralinia
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
Forwarded from تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«در آستانۀ هفت اکتبر»
بین خوشبین بودن و واقعبین بودن باید واقعبین بود و اگر خوشبینی به واقعبینی آسیب میزند، بیدرنگ باید آن را کنار نهاد. متأسفانه واقعبینی دیگر جایی برای خوشبینی نگذاشته و باید پذیرفت نشانهها از افزایش تنش حکایت دارد. زنجیرۀ رخدادها که با هفت اکتبر آغاز شد، در سالگرد آن به جایی رسید که یک سال پیش در مخیلۀ بدبینترین تحلیلگران هم نمیگنجید (آیا این روند تصادفی و ناخواسته بود؟ به سختی میتوان گفت «آری»)، چنانکه اگر دو سال پیش این تصویر آخرالزمانیِ غزه را میدیدید، بعید بود آن را باور کنید؛ گرچه البته وقتی عملیات هفت اکتبر رخ داد، تقریباً میشد انتظار داشت واکنش اسرائیل از هر آنچه تا پیش از آن از آن سراغ داشتیم شدیدتر خواهد بود.
هر چه جلوتر میرویم تصویر رخدادهای یک سال گذشته شفافتر میشود. به نظر میرسد اسرائیل چنین مسیری را هدفمند دنبال کرده و تعمداً اجازه میدهد زنجیرۀ کنش و واکنشها تداوم یابد. نشانهای دیده نمیشود که اسرائیل قصد داشته باشد این زنجیره را متوقف کند. اروپا در افولِ جهانیِ مزمن خود کلاً از خاورمیانه پا پس کشیده است. روسیه امید دارد با گسترش درگیریها در خاورمیانه فشار بر غرب افزایش یابد تا دست از حمایت از اوکراین بردارند و از پشت به زلنسکی خنجر بزنند.
آمریکا تا حدی در قبال واکنشهای اسرائیل به جمهوری اسلامی نقش ترمز را ایفا کرده است. برای مثال پس از عملیات پهپادیـموشکی پیشین همۀ مقامات دولت بایدن اصرار داشتند حمله شکست خورده تا به اسرائیل بقبولانند «هیچی نشده! فقط یهکم گلگیر جلو قُر شده که آن هم بدون رنگ درمیآید.» اما هر نظارهگری میدانست مسئله «نفس حمله» بود. بایدن موفق شد اسرائیل را مهار کند؛ گرچه اصلاً شک دارم آمریکا هیچگاه بتواند چیزی به اسرائیل بقبولاند؛ اسرائیل مهارت خاصی دارد خواست خود را نرمنرم در کاسۀ آمریکا بگذارد ــ بدون حمایت آمریکا هم نظرش چندان عوض نمیشود.
در دومین عملیات موشکی تصاویر اجازه نمیداد مقامات آمریکایی بگویند «طوری نشده». گرچه باز هم میگفتند عملیات شکست خورده است. اینبار مشخص بود آمریکا میداند نهایتاً بتواند کمی واکنش اسرائیل را تعدیل کند. به همین دلیل بایدن اول گفت تأسیسات هستهای نباید هدف قرار گیرد و بعد تلویحاً تأسیسات نفتی را هم به آن افزود. اما باز هم به گمانم سیاست اسرائیل در برابر بایدن همان است که به مرگ میگیرد تا به تب راضی شود. ترس آمریکا این است که درگیری از مهار خارج شود، اما هدف اسرائیل این است که آمریکا را گام به گام به درگیری بکشاند.
به گمانم اسرائیل با همین ریتم سطح تنش را بالا و بالاتر خواهد برد. اینک میدانیم که هدف اسرائیل در برابر حماس حذف کامل آن از غزه بود. با کمی تأخیر فهمیدیم در قبال حزبالله نیز هدفش ضربۀ حداکثری به حزبالله بود ــ لازم نیست توضیح دهم ضربۀ حداکثری یعنی چه. فقط این را هم اضافه کنم که به نظر در اسرائیل سالها روی جنگ سیوسهروزۀ ۲۰۰۶ فکر شده بود و اینبار کلاً اسرائیل تغییر تاکتیک داد. اول با عملیات پیجری در قاعدۀ حزب و توأمان حملۀ گسترده به رستۀ رهبری وقتی تعادل حزبالله را به هم زد، حملۀ زمینی را آغاز کرد؛ آن هم پس از فعالیت گستردۀ توپخانهای و نقطهزنی در جنوب لبنان. اما این جنگ در جنوب لبنان هم احتمالاً بسیار طولانی خواهد بود و با اشغال مناطقی همراه خواهد بود.
میماند این پرسش اصلی و بزرگ که درگیری با جمهوری اسلامی چه میشود؟ در این مورد باید منتظر تنشی دائمی و زدوخوردی بلندمدت باشیم؛ زدوخورد به همین معنایی که تا اینجا دیدهایم، منتها در سطحی بالاتر. احتمالاً شدت حملاتی موشکهای ایرانی بیشتر میشود و واکنشهای اسرائیل هم شدیدتر میشود. به این شکل، اسرائیل به جهان فرصت میدهد خود را به این تنش عادت دهد. متأسفانه هیچ سازوکاری برای متوقف کردن این زنجیرۀ کنش و واکنش وجود ندارد. نمیتوان گفت دقیقاً چه اتفاقاتی خواهد افتاد، اما دستکم میتوان حدس زد «ایدۀ دولت پزشکیان» که اولین روز دولتش با ترور هنیه در تهران همراه بود، عملاً محکوم به شکست است. فقط کافی است این زنجیرۀ تنش چند درجه داغتر شود تا بستن پروندۀ هستهای و تحریمها نهتنها ناممکن، بلکه سویۀ معکوس بگیرد. «ایدۀ دولت روحانی» که از سال ششم آن شکست خورد، اینبار از روز اول دچار مشکل اساسی شد.
زنجیرۀ درگیری که هفت اکتبر آغاز شد، پس از یک سال با فرود موشکها در پایگاه نوآتیم کامل شد. تاکتیکهای اسرائیل عوض شده و بیش از همیشه آماده است خون هم بدهد (چنانکه عملاً اجازه نداد حماس از گروگانها بهرۀ خاصی ببرد). هفت اکتبر ۲۰۲۳ نمیدانستیم هفت اکتبر ۲۰۲۴ به اینجا میرسیم. هفت اکتبر ۲۰۲۵ کجاییم؟ دستکم به گمانم صحبت از «سال» برای این درگیری هیچ بیراه نیست.
همچنین بخوانید: یازده سپتامبرِ هفت اکتبر
مهدی تدینی
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
بین خوشبین بودن و واقعبین بودن باید واقعبین بود و اگر خوشبینی به واقعبینی آسیب میزند، بیدرنگ باید آن را کنار نهاد. متأسفانه واقعبینی دیگر جایی برای خوشبینی نگذاشته و باید پذیرفت نشانهها از افزایش تنش حکایت دارد. زنجیرۀ رخدادها که با هفت اکتبر آغاز شد، در سالگرد آن به جایی رسید که یک سال پیش در مخیلۀ بدبینترین تحلیلگران هم نمیگنجید (آیا این روند تصادفی و ناخواسته بود؟ به سختی میتوان گفت «آری»)، چنانکه اگر دو سال پیش این تصویر آخرالزمانیِ غزه را میدیدید، بعید بود آن را باور کنید؛ گرچه البته وقتی عملیات هفت اکتبر رخ داد، تقریباً میشد انتظار داشت واکنش اسرائیل از هر آنچه تا پیش از آن از آن سراغ داشتیم شدیدتر خواهد بود.
هر چه جلوتر میرویم تصویر رخدادهای یک سال گذشته شفافتر میشود. به نظر میرسد اسرائیل چنین مسیری را هدفمند دنبال کرده و تعمداً اجازه میدهد زنجیرۀ کنش و واکنشها تداوم یابد. نشانهای دیده نمیشود که اسرائیل قصد داشته باشد این زنجیره را متوقف کند. اروپا در افولِ جهانیِ مزمن خود کلاً از خاورمیانه پا پس کشیده است. روسیه امید دارد با گسترش درگیریها در خاورمیانه فشار بر غرب افزایش یابد تا دست از حمایت از اوکراین بردارند و از پشت به زلنسکی خنجر بزنند.
آمریکا تا حدی در قبال واکنشهای اسرائیل به جمهوری اسلامی نقش ترمز را ایفا کرده است. برای مثال پس از عملیات پهپادیـموشکی پیشین همۀ مقامات دولت بایدن اصرار داشتند حمله شکست خورده تا به اسرائیل بقبولانند «هیچی نشده! فقط یهکم گلگیر جلو قُر شده که آن هم بدون رنگ درمیآید.» اما هر نظارهگری میدانست مسئله «نفس حمله» بود. بایدن موفق شد اسرائیل را مهار کند؛ گرچه اصلاً شک دارم آمریکا هیچگاه بتواند چیزی به اسرائیل بقبولاند؛ اسرائیل مهارت خاصی دارد خواست خود را نرمنرم در کاسۀ آمریکا بگذارد ــ بدون حمایت آمریکا هم نظرش چندان عوض نمیشود.
در دومین عملیات موشکی تصاویر اجازه نمیداد مقامات آمریکایی بگویند «طوری نشده». گرچه باز هم میگفتند عملیات شکست خورده است. اینبار مشخص بود آمریکا میداند نهایتاً بتواند کمی واکنش اسرائیل را تعدیل کند. به همین دلیل بایدن اول گفت تأسیسات هستهای نباید هدف قرار گیرد و بعد تلویحاً تأسیسات نفتی را هم به آن افزود. اما باز هم به گمانم سیاست اسرائیل در برابر بایدن همان است که به مرگ میگیرد تا به تب راضی شود. ترس آمریکا این است که درگیری از مهار خارج شود، اما هدف اسرائیل این است که آمریکا را گام به گام به درگیری بکشاند.
به گمانم اسرائیل با همین ریتم سطح تنش را بالا و بالاتر خواهد برد. اینک میدانیم که هدف اسرائیل در برابر حماس حذف کامل آن از غزه بود. با کمی تأخیر فهمیدیم در قبال حزبالله نیز هدفش ضربۀ حداکثری به حزبالله بود ــ لازم نیست توضیح دهم ضربۀ حداکثری یعنی چه. فقط این را هم اضافه کنم که به نظر در اسرائیل سالها روی جنگ سیوسهروزۀ ۲۰۰۶ فکر شده بود و اینبار کلاً اسرائیل تغییر تاکتیک داد. اول با عملیات پیجری در قاعدۀ حزب و توأمان حملۀ گسترده به رستۀ رهبری وقتی تعادل حزبالله را به هم زد، حملۀ زمینی را آغاز کرد؛ آن هم پس از فعالیت گستردۀ توپخانهای و نقطهزنی در جنوب لبنان. اما این جنگ در جنوب لبنان هم احتمالاً بسیار طولانی خواهد بود و با اشغال مناطقی همراه خواهد بود.
میماند این پرسش اصلی و بزرگ که درگیری با جمهوری اسلامی چه میشود؟ در این مورد باید منتظر تنشی دائمی و زدوخوردی بلندمدت باشیم؛ زدوخورد به همین معنایی که تا اینجا دیدهایم، منتها در سطحی بالاتر. احتمالاً شدت حملاتی موشکهای ایرانی بیشتر میشود و واکنشهای اسرائیل هم شدیدتر میشود. به این شکل، اسرائیل به جهان فرصت میدهد خود را به این تنش عادت دهد. متأسفانه هیچ سازوکاری برای متوقف کردن این زنجیرۀ کنش و واکنش وجود ندارد. نمیتوان گفت دقیقاً چه اتفاقاتی خواهد افتاد، اما دستکم میتوان حدس زد «ایدۀ دولت پزشکیان» که اولین روز دولتش با ترور هنیه در تهران همراه بود، عملاً محکوم به شکست است. فقط کافی است این زنجیرۀ تنش چند درجه داغتر شود تا بستن پروندۀ هستهای و تحریمها نهتنها ناممکن، بلکه سویۀ معکوس بگیرد. «ایدۀ دولت روحانی» که از سال ششم آن شکست خورد، اینبار از روز اول دچار مشکل اساسی شد.
زنجیرۀ درگیری که هفت اکتبر آغاز شد، پس از یک سال با فرود موشکها در پایگاه نوآتیم کامل شد. تاکتیکهای اسرائیل عوض شده و بیش از همیشه آماده است خون هم بدهد (چنانکه عملاً اجازه نداد حماس از گروگانها بهرۀ خاصی ببرد). هفت اکتبر ۲۰۲۳ نمیدانستیم هفت اکتبر ۲۰۲۴ به اینجا میرسیم. هفت اکتبر ۲۰۲۵ کجاییم؟ دستکم به گمانم صحبت از «سال» برای این درگیری هیچ بیراه نیست.
همچنین بخوانید: یازده سپتامبرِ هفت اکتبر
مهدی تدینی
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
Telegram
تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی
«یازده سپتامبرِ هفت اکتبر»
آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزهای برنامهریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیات هفت…
آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزهای برنامهریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیات هفت…
Forwarded from حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
آیا اسرائیل به ایران حمله میکند؟
رویداد۲۴ نتایج پاسخ ایران به اسراییل را بررسی میکند.
حسن بهشتیپور، کارشناس روابط بینالملل، معتقد است که ایران در یک شرایط خاص، ناچار به پاسخ نظامی به اسراییل شد و احتمالاً اسراییل نیز پاسخ دهد. او میگوید: «شواهد نشان میدهد که ایران چارهای جز پاسخ به اسراییل نداشت. اگر ایران پاسخ نمیداد دیگر نمیتوانست از اعتبار منطقهای خود دفاع کند. ایران را به زور در شرایطی قرار دادند که چارهای جز پاسخ دادن نداشت. اینکه پاسخ ایران چقدر مؤثر بوده باید اخبار تکمیلی آن را بررسی کرد. یکی از راههای درک اثرگذاری این پاسخ، بازدارندگی آن است. اگر اسراییل حمله نکرد، میتوان دریافت که این پاسخ بازدارنده بوده و دشمن را پشیمان کرده است. اگر اسراییل حمله کرد که احتمالاً این اتفاق میافتد، نشاندهنده تداوم بحران است. امیدوارم یک جمعبندی دقیقی از صحنه توسط مسئولین انجام شود.»
او افزود: «تحلیلگران دقیق نمیدانند توان نظامی و دفاعی ایران و اسراییل چقدر است، به همین خاطر میزان تنش پیش رو قابل حدس نیست. این مسیر شبیه همان بازی معروف است که دو ماشین به سمت هم حرکت میکنند و ماشین برنده آن است که تا آخرین لحظه میایستد و کسی بازنده است که در آخرین لحظه تغییر مسیر میدهد.»
حزب الله در حال بازسازی و ایران در مسیر تنش
این کارشناس روابط بینالملل به رویداد۲۴ میگوید: «ابعاد پاسخ احتمالی اسراییل خیلی مهم است. باید مشخص شود که اسراییل چه اهدافی در داخل دارد. حزب الله هم در این شرایط دنبال سازماندهی مجدد است و نمیتواند کمکی به ایران بکند. حزب الله در شرایط گذار قرار گرفته و فرماندهان بزرگ خود را از دست داده است. در شرایط فعلی روی حزب الله آنچنان نمیتوان حساب کرد، باید روی تواناییهای خود ایران و پشتیبانیهای مردمی و فشار افکار عمومی دنیا حساب کنیم. البته باید ببینیم افکار عمومی جهان چقدر با ما همراه میشود. اسراییلیها زیر بار مسئولیت کارهایی که انجام میدهند، نمیروند اما ایران مسئولیت کارهایش را برعهده میگیرد، در نتیجه باید برای افکار عمومی کارهای خود را تبیین کند. در هر صورت وضعیت بسیار دشواری پیش روست و باید منتظر تداوم بحران باشیم.»
برای مذاکره دیر شده است
بهشتی پور معتقد است که مذاکرهای شکل نخواهد گرفت و باید به فکر دفاع از کشور بود. او در این رابطه میگوید: «برای مذاکره و حل مشکل دیر شده است. باید به فکر دفاع مشروع باشیم و اگر این مرحله بگذرد، میتوان به مذاکره فکر کرد. مذاکره راهکار خوبیست اما در حال حاضر زمان مذاکره نیست. به فرض هم اگر بخواهیم مذاکره کنیم، دیگر دیر شده است. در حال حاضر شواهد نشان میدهد که اسراییل پاسخ میدهد و کشور باید از همه جهت آماده باشد. پدافند ضدعامل را باید برای شهرها تقویت کنند و آموزشهای لازم برای اقدامات فوق انجام شود. این پاسخهای نظامی یک شروع جدیدی در تحولات خاورمیانه است. اگر اسراییل یک ضربه قابل توجه بخورد و در سیاست تهاجمی خود با شکست مواجه شود، زمان دور جدید مذاکرات است. معمولاً در زمانی مذاکره نتیجه میدهد که طرف مقابل در موضع ضعف است.»
باید برای دفاع آماده شد
پاسخ نظامی ایران به اسراییل به نظر نمیرسد که در همین نقطه متوقف شود. تحلیلگران معتقدند که باید به فکر دفاع در مقابل اسراییل بود و در این بین کشورهای منطقه مانند عربستان و اردن و قطر و امارات نیز در صورت مداخله، بیشتر در طرف اسراییل قرار خواهند گرفت. تجربه عملیات وعده صادق نیز نشان داد که هم کشورهای منطقه و هم اروپاییها با استقرار در خاورمیانه، متمایل به دفاع از اسراییل هستند. با این وجود در صورت تدام بحران، ایران و اسراییل رو در روی یکدیگر به تنشی غیرقابل پیشبینی خواهند رسید.
@hamidrezajalaeipour
رویداد۲۴ نتایج پاسخ ایران به اسراییل را بررسی میکند.
حسن بهشتیپور، کارشناس روابط بینالملل، معتقد است که ایران در یک شرایط خاص، ناچار به پاسخ نظامی به اسراییل شد و احتمالاً اسراییل نیز پاسخ دهد. او میگوید: «شواهد نشان میدهد که ایران چارهای جز پاسخ به اسراییل نداشت. اگر ایران پاسخ نمیداد دیگر نمیتوانست از اعتبار منطقهای خود دفاع کند. ایران را به زور در شرایطی قرار دادند که چارهای جز پاسخ دادن نداشت. اینکه پاسخ ایران چقدر مؤثر بوده باید اخبار تکمیلی آن را بررسی کرد. یکی از راههای درک اثرگذاری این پاسخ، بازدارندگی آن است. اگر اسراییل حمله نکرد، میتوان دریافت که این پاسخ بازدارنده بوده و دشمن را پشیمان کرده است. اگر اسراییل حمله کرد که احتمالاً این اتفاق میافتد، نشاندهنده تداوم بحران است. امیدوارم یک جمعبندی دقیقی از صحنه توسط مسئولین انجام شود.»
او افزود: «تحلیلگران دقیق نمیدانند توان نظامی و دفاعی ایران و اسراییل چقدر است، به همین خاطر میزان تنش پیش رو قابل حدس نیست. این مسیر شبیه همان بازی معروف است که دو ماشین به سمت هم حرکت میکنند و ماشین برنده آن است که تا آخرین لحظه میایستد و کسی بازنده است که در آخرین لحظه تغییر مسیر میدهد.»
حزب الله در حال بازسازی و ایران در مسیر تنش
این کارشناس روابط بینالملل به رویداد۲۴ میگوید: «ابعاد پاسخ احتمالی اسراییل خیلی مهم است. باید مشخص شود که اسراییل چه اهدافی در داخل دارد. حزب الله هم در این شرایط دنبال سازماندهی مجدد است و نمیتواند کمکی به ایران بکند. حزب الله در شرایط گذار قرار گرفته و فرماندهان بزرگ خود را از دست داده است. در شرایط فعلی روی حزب الله آنچنان نمیتوان حساب کرد، باید روی تواناییهای خود ایران و پشتیبانیهای مردمی و فشار افکار عمومی دنیا حساب کنیم. البته باید ببینیم افکار عمومی جهان چقدر با ما همراه میشود. اسراییلیها زیر بار مسئولیت کارهایی که انجام میدهند، نمیروند اما ایران مسئولیت کارهایش را برعهده میگیرد، در نتیجه باید برای افکار عمومی کارهای خود را تبیین کند. در هر صورت وضعیت بسیار دشواری پیش روست و باید منتظر تداوم بحران باشیم.»
برای مذاکره دیر شده است
بهشتی پور معتقد است که مذاکرهای شکل نخواهد گرفت و باید به فکر دفاع از کشور بود. او در این رابطه میگوید: «برای مذاکره و حل مشکل دیر شده است. باید به فکر دفاع مشروع باشیم و اگر این مرحله بگذرد، میتوان به مذاکره فکر کرد. مذاکره راهکار خوبیست اما در حال حاضر زمان مذاکره نیست. به فرض هم اگر بخواهیم مذاکره کنیم، دیگر دیر شده است. در حال حاضر شواهد نشان میدهد که اسراییل پاسخ میدهد و کشور باید از همه جهت آماده باشد. پدافند ضدعامل را باید برای شهرها تقویت کنند و آموزشهای لازم برای اقدامات فوق انجام شود. این پاسخهای نظامی یک شروع جدیدی در تحولات خاورمیانه است. اگر اسراییل یک ضربه قابل توجه بخورد و در سیاست تهاجمی خود با شکست مواجه شود، زمان دور جدید مذاکرات است. معمولاً در زمانی مذاکره نتیجه میدهد که طرف مقابل در موضع ضعف است.»
باید برای دفاع آماده شد
پاسخ نظامی ایران به اسراییل به نظر نمیرسد که در همین نقطه متوقف شود. تحلیلگران معتقدند که باید به فکر دفاع در مقابل اسراییل بود و در این بین کشورهای منطقه مانند عربستان و اردن و قطر و امارات نیز در صورت مداخله، بیشتر در طرف اسراییل قرار خواهند گرفت. تجربه عملیات وعده صادق نیز نشان داد که هم کشورهای منطقه و هم اروپاییها با استقرار در خاورمیانه، متمایل به دفاع از اسراییل هستند. با این وجود در صورت تدام بحران، ایران و اسراییل رو در روی یکدیگر به تنشی غیرقابل پیشبینی خواهند رسید.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from مشق نو
📝📝📝سیمای ژانوسی مقاومت
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊مقاومت مفهومی است با دو سیما؛ گاهی نقاب ستیز دارد و گاهی نقاب سازش. این مشخصهی ذاتی مقاومت، برآمده از علم سیاست و ماهیت قدرت است. یاسر عرفات، نمونه خوبی برای فهم این مسئله در بستر موضوع فلسطین است. او میان ستیز و سازش، در رفتوآمد بود، و با همه کاستیها، در دو میدان مذاکره و مبارزه تؤامان حاضر بود و در یک دست شاخه زیتون و در دستی دیگر، تفنگ داشت. اینک ترورهای متعدد و مکرر چهره مقاومت را باژگونه کرده است.
🖊از یکسو، نیروهایی فرادست مقاومت متولد شدهاند، که نسبت گفتار و عملشان بر ما پوشیده است. یعنی، مشخص نیست افرادی غیرنظامی اما مدعی گفتمان مقاومت، تا چه حد حاضر هستند پای در میدان عمل بگذارند. تغییر در رسمالخط مثلاً استفاده از «ف.ل.س.ط.ی.ن» بهجای «فلسطین» و پرهیز از بهکار بردن واژهها و هشتگها برای پیشگیری از مسدود شدن حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی، شاید، مشتی باشد از نمونه خروار این نیروهای فرادست مقاومت.
🖊از دیگر سو، نیروهایی فرودست مقاومت برآمدهاند که با چشمبستن روی ۴۰ و چند هزار شهید، و تخریب زیربناها و این وضعیت تراژیک معتقدند شاید نتانیاهو، منجی و تمهیدگر ایران آزاد باشد! یعنی ایدهها و گفتارها چنان تنزل کرده است، که برای گذار از وضع موجود، دست به دامان مخربترین و خونریزترین آلترناتیو میشوند.
🖊به گمان من انتقادهایی قابل توجه به سیر حوادث ۷ اکتبر به این سو وارد است. شاید، اگر حماس میدانست آن عملیات چنین هزینهای به بار میآورد، و جنگی فرسایشی و مستهلککننده را تحمیل میکند، از انجام آن صرفنظر میکرد. چه آنکه هم ایران، و هم حزبالله در همان ایام تأکید کردند آن عملیات بدون هماهنگیشان انجام گرفته است. البته ممکن است حماس شهادت را به حیات ذیل «پیمان ابراهیم» و مردن به مرگ طبیعی ترجیح داده باشد تا بلکه خون، مفری برای رهایی و زنده کردن مسئله فلسطین نزد جهان فراموشکار بشود.
🖊معادله امروز بدین قرار است: صهیونیستها و همدستانی که هل من مزید میطلبند، و پایانی برای خونریزی و عملیات قائل نیستند. نهادهای حقوق بینالملل که مستمعین قابل تحسینی هستند، اما در مقام عمل در انفعال محض به سر میبردند. و، فلسطینیهایی که دائماً در وضعیت جنگی به سر بردهاند و اکنون نیز گریزی از مقاومت ندارند. دست آخر، هم با ایران و یک مسئله چندبُعدی مواجهیم. سخن پایانی را با مرور آنچه گفته شد، در چند گزاره حول مسئله ایران به پایان میبرم. من معتقدم راه هر مقاومتی از سه مؤلفه میگذرد:
1️⃣ زمان. ایران میتوانست طی سالیان، از طریق سازمان و نظم منطقهای موجود، و نفوذ پدیدآمده دستاوردهایی در حوزه دیپلماسی داشته باشد. حال آنکه بهنظر میرسد دستاوردها بهقدر کفایت نبوده و در زمان خود تبدیل به عنصر «قدرتساز» در سطح معادلات جهانی نشده است. وضعیتی که در دوره جنگ تحمیلی هم، بهویژه پس از عملیات فاو بر کشور تحمیل شد.
2️⃣ امنیت ملی. جاده ناامنی نامتناهیست و پایانی بر آن متصور نیست. گفتار و عمل هر منصوب و منسوبی میبایست با فهمی عقلایی از امنیت ملی تنظیم شود. متأسفانه، گاهی ادبیات برخی منصوبان و منسوبان فاقد پیوستهای نظری و عقلایی امنیت ملی است. در پروژه امنیت ملی ایران، برخلاف ادوار قبل قدرت انتخاب و امکان مانور قابل توجهی وجود ندارد لذا باید شجاعانه از تکتصمیمهای جریانساز و پایدار دفاع کرد.
3️⃣ توسعه. طی سه و نیم دهه گذشته، ابتناء مباحث صاحب این قلم بر توسعه بوده است. امنیت ملی توسعهمحور نه از راه خودسری میگذرد و نه از مسیر شکستطلبی. نقطه پیوند توسعه و امنیت ملی ایران، انضمام به یک کلانروایت نو از نظم جهانی است. هر گونه انشعابگرایی و آغاز مسیر ابداعی، مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است که اساساً نسبتی با وضعیت اضطراری خاورمیانه ندارد. به بیان روشن ضرورت دارد ایران در پروژه توسعهاش، خود را به کشورهای توسعهیافتهتر از خود گره بزند، نه آنکه به شکل اقتضایی عمل کرده و به ارتباط با کشورهای پیرامونی و جهان سومی بسنده کند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6115
#سعید_حجاریان #فلسطین #مقاومت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌گزیدهای از نوشتار پیش رو
🖊مقاومت مفهومی است با دو سیما؛ گاهی نقاب ستیز دارد و گاهی نقاب سازش. این مشخصهی ذاتی مقاومت، برآمده از علم سیاست و ماهیت قدرت است. یاسر عرفات، نمونه خوبی برای فهم این مسئله در بستر موضوع فلسطین است. او میان ستیز و سازش، در رفتوآمد بود، و با همه کاستیها، در دو میدان مذاکره و مبارزه تؤامان حاضر بود و در یک دست شاخه زیتون و در دستی دیگر، تفنگ داشت. اینک ترورهای متعدد و مکرر چهره مقاومت را باژگونه کرده است.
🖊از یکسو، نیروهایی فرادست مقاومت متولد شدهاند، که نسبت گفتار و عملشان بر ما پوشیده است. یعنی، مشخص نیست افرادی غیرنظامی اما مدعی گفتمان مقاومت، تا چه حد حاضر هستند پای در میدان عمل بگذارند. تغییر در رسمالخط مثلاً استفاده از «ف.ل.س.ط.ی.ن» بهجای «فلسطین» و پرهیز از بهکار بردن واژهها و هشتگها برای پیشگیری از مسدود شدن حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی، شاید، مشتی باشد از نمونه خروار این نیروهای فرادست مقاومت.
🖊از دیگر سو، نیروهایی فرودست مقاومت برآمدهاند که با چشمبستن روی ۴۰ و چند هزار شهید، و تخریب زیربناها و این وضعیت تراژیک معتقدند شاید نتانیاهو، منجی و تمهیدگر ایران آزاد باشد! یعنی ایدهها و گفتارها چنان تنزل کرده است، که برای گذار از وضع موجود، دست به دامان مخربترین و خونریزترین آلترناتیو میشوند.
🖊به گمان من انتقادهایی قابل توجه به سیر حوادث ۷ اکتبر به این سو وارد است. شاید، اگر حماس میدانست آن عملیات چنین هزینهای به بار میآورد، و جنگی فرسایشی و مستهلککننده را تحمیل میکند، از انجام آن صرفنظر میکرد. چه آنکه هم ایران، و هم حزبالله در همان ایام تأکید کردند آن عملیات بدون هماهنگیشان انجام گرفته است. البته ممکن است حماس شهادت را به حیات ذیل «پیمان ابراهیم» و مردن به مرگ طبیعی ترجیح داده باشد تا بلکه خون، مفری برای رهایی و زنده کردن مسئله فلسطین نزد جهان فراموشکار بشود.
🖊معادله امروز بدین قرار است: صهیونیستها و همدستانی که هل من مزید میطلبند، و پایانی برای خونریزی و عملیات قائل نیستند. نهادهای حقوق بینالملل که مستمعین قابل تحسینی هستند، اما در مقام عمل در انفعال محض به سر میبردند. و، فلسطینیهایی که دائماً در وضعیت جنگی به سر بردهاند و اکنون نیز گریزی از مقاومت ندارند. دست آخر، هم با ایران و یک مسئله چندبُعدی مواجهیم. سخن پایانی را با مرور آنچه گفته شد، در چند گزاره حول مسئله ایران به پایان میبرم. من معتقدم راه هر مقاومتی از سه مؤلفه میگذرد:
1️⃣ زمان. ایران میتوانست طی سالیان، از طریق سازمان و نظم منطقهای موجود، و نفوذ پدیدآمده دستاوردهایی در حوزه دیپلماسی داشته باشد. حال آنکه بهنظر میرسد دستاوردها بهقدر کفایت نبوده و در زمان خود تبدیل به عنصر «قدرتساز» در سطح معادلات جهانی نشده است. وضعیتی که در دوره جنگ تحمیلی هم، بهویژه پس از عملیات فاو بر کشور تحمیل شد.
2️⃣ امنیت ملی. جاده ناامنی نامتناهیست و پایانی بر آن متصور نیست. گفتار و عمل هر منصوب و منسوبی میبایست با فهمی عقلایی از امنیت ملی تنظیم شود. متأسفانه، گاهی ادبیات برخی منصوبان و منسوبان فاقد پیوستهای نظری و عقلایی امنیت ملی است. در پروژه امنیت ملی ایران، برخلاف ادوار قبل قدرت انتخاب و امکان مانور قابل توجهی وجود ندارد لذا باید شجاعانه از تکتصمیمهای جریانساز و پایدار دفاع کرد.
3️⃣ توسعه. طی سه و نیم دهه گذشته، ابتناء مباحث صاحب این قلم بر توسعه بوده است. امنیت ملی توسعهمحور نه از راه خودسری میگذرد و نه از مسیر شکستطلبی. نقطه پیوند توسعه و امنیت ملی ایران، انضمام به یک کلانروایت نو از نظم جهانی است. هر گونه انشعابگرایی و آغاز مسیر ابداعی، مستلزم صرف زمان و هزینه بسیار است که اساساً نسبتی با وضعیت اضطراری خاورمیانه ندارد. به بیان روشن ضرورت دارد ایران در پروژه توسعهاش، خود را به کشورهای توسعهیافتهتر از خود گره بزند، نه آنکه به شکل اقتضایی عمل کرده و به ارتباط با کشورهای پیرامونی و جهان سومی بسنده کند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید یا روی Instant View کلیک کنید
mashghenow.com/?p=6115
#سعید_حجاریان #فلسطین #مقاومت
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
www.tgoop.com/mashghenowofficial
🔸نشانیهای سعید حجاریان در شبکههای مجازی:
تلگرام | اینستاگرام | توییتر
.
مشق نو
سیمای ژانوسی مقاومت
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را مدنظر قرار دهند.
Forwarded from سهام نیوز
مردم نگران جنگ و عده ای دنبال روسری!
✍️عمادالدین باقی
رئیس کمیسیون فرهنگی!! مجلس دوازدهم گفته قانون عفاف و حجاب به زودی اجرا میشود و چهار پنجم از مسائل فرهنگی حل میشود.
در فرهنگ عامیانه ضرب المثل معروفی است که می گوید:《من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟》.
این ضرب المثل را برای حرف های بی ربط با نیاز و پرسش زمانه مطرح می کنند.
در شرایط شبه جنگی که همه ملت و حتی خود حاکمان هم نگران جنگ هستند و قیمت دلار اوج گرفته و پیش بینی می شود بالاتر برود و دیگر همه می دانند، هر درصدی که بالا می رود، بیش از آن، حقوق بگیران را فقیرتر می کند، و در شرایطی که کشور به همبستگی نیاز دارد، عده ای مسئله شان می شود لایحه حجاب و عفاف و اصلا اجرای آن را سبب حل چهارپنجم از مسائل فرهنگی می دانند!!
حتی ستون پنجم هم اینقدر بی مبالاتی نمی کند.
این کارها جز تشدید نفرت مردم که طمع بیگانگان را بر می انگیزد هیچ حاصلی ندارد. ریشه این رفتارها در تفکر ضدشهروندی و منش خودقیم پنداری است.
مارادونا را ول کنید و غضنفرها را بچسبید.
@Sahamnewsorg
✍️عمادالدین باقی
رئیس کمیسیون فرهنگی!! مجلس دوازدهم گفته قانون عفاف و حجاب به زودی اجرا میشود و چهار پنجم از مسائل فرهنگی حل میشود.
در فرهنگ عامیانه ضرب المثل معروفی است که می گوید:《من از بهر حسین در اضطرابم تو از عباس می گویی جوابم؟》.
این ضرب المثل را برای حرف های بی ربط با نیاز و پرسش زمانه مطرح می کنند.
در شرایط شبه جنگی که همه ملت و حتی خود حاکمان هم نگران جنگ هستند و قیمت دلار اوج گرفته و پیش بینی می شود بالاتر برود و دیگر همه می دانند، هر درصدی که بالا می رود، بیش از آن، حقوق بگیران را فقیرتر می کند، و در شرایطی که کشور به همبستگی نیاز دارد، عده ای مسئله شان می شود لایحه حجاب و عفاف و اصلا اجرای آن را سبب حل چهارپنجم از مسائل فرهنگی می دانند!!
حتی ستون پنجم هم اینقدر بی مبالاتی نمی کند.
این کارها جز تشدید نفرت مردم که طمع بیگانگان را بر می انگیزد هیچ حاصلی ندارد. ریشه این رفتارها در تفکر ضدشهروندی و منش خودقیم پنداری است.
مارادونا را ول کنید و غضنفرها را بچسبید.
@Sahamnewsorg
Forwarded from هممیهن
سادهانگاری باورنکردنی
سرمقاله هممیهن
۲۱ مهر ۱۴۰۳
🔹هر جور که حساب و کتاب میکنیم، رفتارهای برخی از تندروها بهویژه در شرایط حاد کنونی را نمیتوان با معیارهای متعارف درک و حلاجی و تحلیل کرد
🔹وضعیت ایران و تقابل آن با اسرائیل همه ما را به این نقطه رهنمون میکند که حداکثر توجه خودمان را به عبور از این وضعیت سوق دهیم
🔹باید سیاستهای کشور را در فهم متقابل با متن جامعه و خواست عمومی تنظیم کرد تا حداکثر تفاهم و همدلی جلب شود
🔹دیدار چند روز پیش آقای رئیسجمهور با اعضای اصلی جبهه پایداری نیز فرصت مناسبی بود که وی این مواضع اصولی را در برابر حامیان رقیب انتخاباتی خود مطرح کند
🔹انتظار میرفت که جناح مذکور حداقل پس از این دیدار، متوجه وضعیت خطیر ایران شود و بهجای پرداختن به امور حاشیهای و مسئلهساز به مسائلی اصلی کشور بپردازد که همان حضور و حمایت مردم است و آن را تقویت کند و افزایش دهد
🔹نه اینکه با علم و آگاهی از اینکه چرا اجرای مصوبه مجلس درباره پوشش زنان متوقف شده است، همچنان بر سیاست نادرست و اختلافانداز قبلی اصرار کنند و خواهان اجرا شوند
📌ادامه مطلب در لینک زیر:
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22953
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
۲۱ مهر ۱۴۰۳
🔹هر جور که حساب و کتاب میکنیم، رفتارهای برخی از تندروها بهویژه در شرایط حاد کنونی را نمیتوان با معیارهای متعارف درک و حلاجی و تحلیل کرد
🔹وضعیت ایران و تقابل آن با اسرائیل همه ما را به این نقطه رهنمون میکند که حداکثر توجه خودمان را به عبور از این وضعیت سوق دهیم
🔹باید سیاستهای کشور را در فهم متقابل با متن جامعه و خواست عمومی تنظیم کرد تا حداکثر تفاهم و همدلی جلب شود
🔹دیدار چند روز پیش آقای رئیسجمهور با اعضای اصلی جبهه پایداری نیز فرصت مناسبی بود که وی این مواضع اصولی را در برابر حامیان رقیب انتخاباتی خود مطرح کند
🔹انتظار میرفت که جناح مذکور حداقل پس از این دیدار، متوجه وضعیت خطیر ایران شود و بهجای پرداختن به امور حاشیهای و مسئلهساز به مسائلی اصلی کشور بپردازد که همان حضور و حمایت مردم است و آن را تقویت کند و افزایش دهد
🔹نه اینکه با علم و آگاهی از اینکه چرا اجرای مصوبه مجلس درباره پوشش زنان متوقف شده است، همچنان بر سیاست نادرست و اختلافانداز قبلی اصرار کنند و خواهان اجرا شوند
📌ادامه مطلب در لینک زیر:
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-22953
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from بهمن دارالشفایی
حدیث بیرانوند (که دیروز خبر قبولی دختری از روستاهای دورافتاده خرمآباد رو داده بود):
«ملت راه افتادن به تحقیر کردن که تاریخ قبول شدن هم مگه خوشحالی داره؟!
خوشحالم که درکی از هفت سال پشت کنکور موندن صرفاً برای ورود به دانشگاه رو ندارید و نمیدونید همین مهاجرت از یک روستای دورافتاده به شهر برای یه دختر در جامعهی سنتی روستا چقدر بزرگه و مسیر زندگیش رو عوض میکنه.»
اعظم بهرامی:
«یک روایت که خیلی شخصی بود ولی لازم شد اینجا بنویسم. حدو ۱۵ سال پیش یکی از دفعاتی که وسایل و کیف و کفشهایم را به جایی برای نیازمندان هدیه کرده بودم دیدم زنگ زدن و گفتن یک خانم شماره و راه تماسی با شما میخواهد. منم گفتم باشه قراری باهاش گذاشتم و دیدم با یک دختر نوجوان و دو تا بچه کوچک آمد. گفت من توی جیب یک کیف شما این انگشتر طلا را پیدا کردم. درست میگفت من اصلا به هوای این بودم از جیبم افتاده و گم شده. ازش یک عالمه تشکر کردم و گفتم چطور جبران کنم. گفت ببین من زن عموی این دخترم. این پدر مرده پیش ماست و عمویش میخواهد عروسش کنه نامزدش یک معتاد دزد و عوضی اگر این بچه کنکور قبول بشه و بره دانشگاه زندگیش عوض میشه. ما سواد و پول نداریم بیا به این بچه کمک کن. خلاصه کنم برایش حامی پیدا کردیم و خودمم مرتب برای کتاب و کلاس حمایتش کردن تا زبان عربی فردوسی قبول شد. تو طول تحصیلم کم و بیش کمک ماها را داشت. زندگیش واقعا عوض شد و من مطمئنم با محبتی که اون زن عمو کرد باز خود اون دختر جوان که معلم شد حامی عموزاده های خودش خواهد بود. توانمند کردن زنان در پروژه های مختلف در کشورهایی مثل اندونزی و فیلیپین، تانزانیا تاثیر عمیق آگاهی بر زندگی و سلامت کودکان و سالمندان را نشان داد.»
.
«ملت راه افتادن به تحقیر کردن که تاریخ قبول شدن هم مگه خوشحالی داره؟!
خوشحالم که درکی از هفت سال پشت کنکور موندن صرفاً برای ورود به دانشگاه رو ندارید و نمیدونید همین مهاجرت از یک روستای دورافتاده به شهر برای یه دختر در جامعهی سنتی روستا چقدر بزرگه و مسیر زندگیش رو عوض میکنه.»
اعظم بهرامی:
«یک روایت که خیلی شخصی بود ولی لازم شد اینجا بنویسم. حدو ۱۵ سال پیش یکی از دفعاتی که وسایل و کیف و کفشهایم را به جایی برای نیازمندان هدیه کرده بودم دیدم زنگ زدن و گفتن یک خانم شماره و راه تماسی با شما میخواهد. منم گفتم باشه قراری باهاش گذاشتم و دیدم با یک دختر نوجوان و دو تا بچه کوچک آمد. گفت من توی جیب یک کیف شما این انگشتر طلا را پیدا کردم. درست میگفت من اصلا به هوای این بودم از جیبم افتاده و گم شده. ازش یک عالمه تشکر کردم و گفتم چطور جبران کنم. گفت ببین من زن عموی این دخترم. این پدر مرده پیش ماست و عمویش میخواهد عروسش کنه نامزدش یک معتاد دزد و عوضی اگر این بچه کنکور قبول بشه و بره دانشگاه زندگیش عوض میشه. ما سواد و پول نداریم بیا به این بچه کمک کن. خلاصه کنم برایش حامی پیدا کردیم و خودمم مرتب برای کتاب و کلاس حمایتش کردن تا زبان عربی فردوسی قبول شد. تو طول تحصیلم کم و بیش کمک ماها را داشت. زندگیش واقعا عوض شد و من مطمئنم با محبتی که اون زن عمو کرد باز خود اون دختر جوان که معلم شد حامی عموزاده های خودش خواهد بود. توانمند کردن زنان در پروژه های مختلف در کشورهایی مثل اندونزی و فیلیپین، تانزانیا تاثیر عمیق آگاهی بر زندگی و سلامت کودکان و سالمندان را نشان داد.»
.