Telegram Web
https://youtu.be/uLq3355F22M?si=2NuWBltwSlA4UU9a


▫️خلاصهُ سخنرانی استیون والت در دانشگاه اروپای مرکزی▫️

او در این سخنرانی سه سوُال طرح می‌کند، که هر کدام در بطن خود سوُال‌های دیگری دارد، و سعی می‌کند به آنها پاسخ بدهد. در بخشی از آن هم به تبعات پیروزی ترامپ برای ایران می‌پردازد.


♦️آیا قدرت آمریکا رو به زوال است؟ و آیا افول قدرت آمریکا برای این کشور و باقی دنیا زیان‌بار است؟

قدرت نسبی است و این نسبت‌ها ثابت نیستند. با هر معیاری که بسنجیم، آمریکا هنوز یک قدرت بزرگ است. اقتصاد آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا است و درآمد سرانهُ ما هفت برابر چین است؛ رشد اقتصادی آمریکا بالاترین نرخ در میان کشورهای دموکراتیک‌ است؛ تجارت دنیا بر پایهُ دلار است و ذخایر ارزی کشورها به این پول است؛ موقعیت ما در معماری مالی دنیا به ما این قدرت را می‌دهد که از طریق وضع تحریم‌های کمرشکن اراده‌مان را به دیگران تحمیل کنیم. شرکت‌های آمریکایی قدرت نوآوری بالایی دارند. دانشگاه‌های آمریکا هنوز بهترین هستند. نهادهای فرهنگی آمریکا هنوز بر باقی نقاط دنیا سایه گسترده‌اند. جمعیت آمریکا نسبتاً جوان‌تر از قدرت‌های اروپایی و آسیایی است. به لحاظ نظامی هم آمریکا قدرت قاهر است. مخارج نظامی آمریکا دو برابر چین است؛ آمریکا در سراسر دنیا پایگاه دارد؛ هم‌چنین پیمان‌های نظامی مستحکمی دارد. بر این اساس می‌شود گفت هیچ قدرت دیگری تهدیدی برای آمریکا محسوب نمی‌شود، هیچ کشوری توان حمله به آمریکا، تسخیر آن، یا تحمیل اراده‌اش را به این کشور ندارد. موقعیت جغرافیایی آمریکا هم به امنیت آن کمک می‌کند.
البته امکان دارد شکنندگی نهادهای سیاسی آمریکا و وضعیت داخلی آن تمام این سرمایه‌ها را به باد بدهد. لازم نیست آمریکا در تمام مسائل دنیا دخالت کند تا موقعیت برتر خود را حفظ کند، کافی است نگذارد سایر قدرت‌های بزرگ بر مناطق حیاتی سیطره یابند. به نظر من آمریکا از قدرت خود با درایت استفاده نکرده است، و این امر یکی از عواملی است که به پیروزی ترامپ کمک کرد. سیاست خارجی ما در خاورمیانه در ۳۰ سال گذشته سراسر شکست بوده است. ما مسئول تمام مصائب آن منطقه نیستیم، اما اثر انگشت ما را در بسیاری از مشکلات می‌شود دید. گسترش ناتو به صلح منجر نشد. امنیت اروپا امروز کاهش یافته است. بحران مالی ۲۰۰۸ تردیدهای جدی دربارهُ مدل نئولیبرال به وجود آورد. تلاش آمریکا برای ایجاد هژمونی لیبرال در دنیا شکست خورده است. دموکراسی در تمام دنیا در حال عقب‌نشینی است، و حتی در خود آمریکا هم در معرض خطر است.
کاهش قدرت آمریکا لزوما بد نیست. به نظر من تمام این مشکلات نتیجهُ قدرت مهارنشده است. آمریکا چنان قدرتمند شده بود که هر دو حزب، بدون ترس از تبعات اعمالشان، دنبال اهداف غیرواقعی در سطح دنیا بودند. هزینهُ شکست سیاست‌های آنها را دیگران پرداختند. کاهش قدرت نسبی آمریکا، یا مهار قدرت این کشور، آمریکا را وا می‌دارد تا اولویت‌های روشن‌تری برای سیاست خارجی خود برگزیند و در مسائل داخلی گوشه گوشهُ دنیا دخالت نکند. متحدان آمریکا هم که عادت کرده‌اند با پشتیبانی آمریکا دست به اقدامات بی‌پروا بزنند، حساب کار دستشان می‌آید تا محتاط‌تر باشند. خلاصه این که تعدیل عقلانی سیاست آمریکا به نفع دنیا خواهد بود، اما انتظار "تعدیل عقلانی" از ترامپ انتظار بیجایی است.
[ادامه در‌ دو فرستهُ بعدی]

#هومن_پناهنده
@gashthaa
چرا ترامپ پیروز شد؟

طبقهُ نخبهُ حاکم آمریکا، خصوصاً حزب دموکرات، هنوز متوجه عمق نفرت مردم عادی سفیدپوست از خود نشده است. ترامپ هم درست به اندازهُ مردم آمریکا از طبقهُ نخبه نفرت دارد، چون طبقهُ نخبه هیچ وقت ترامپ را از خودش ندانست. همین نفرت فصل مشترک ترامپ و طرفدارانش است. شاید تنها چیز واقعی در شخصیت ترامپ همین نفرت او از نخبگان است. مردم هم این نفرت را حس می‌کنند و تصور می‌کنند او وضعیت آنها را بهتر از سایر رجال سیاسی درک می‌کند و دلسوز آنها است.
دستاوردهای بایدن کم نبود، تیم او اقتصاد را خوب اداره کرد، تورم کاهش یافت، و کشور به اشتغال کامل دست یافت. آنها انتظار داشتند مردم آمریکا با حمایت از آنها به این توفیق پاداش بدهند، ولی چنین نشد. بخشی از مشکل، خود بایدن بود. او پیرتر از آن بود که به رقابت انتخاباتی بپردازد و دستاوردهایش را به رخ مردم بکشد. در عین حال قیمت بعضی کالاهای اساسی مثل کرایه‌خانه کماکان بالا ماند و مردم حس نمی‌کردند تورم کنترل شده است. بایدن دیر از انتخابات کنار کشید، و فرصت کافی برای برگزاری انتخابات داخلی برای انتخاب کاندیدای دموکرات باقی نماند. کامالا هریس نتوانست در فرصت کمی که داشت بین خودش و بایدن، که محبوب نبود، فاصله ایجاد کند یا سیاست‌های خودش را ارائه کند. مردم او را ادامهُ بایدن می‌دانستند. کامالا هریس تجسم همهُ آن چیزهایی بود که بسیاری از آمریکایی‌ها از آن هراس دارند، یعنی یک زن تحصیل‌کردهُ رنگین‌پوست بی‌فرزند. مردم آمریکا از ادامهُ سیاست خارجی مداخله‌گرایانهُ آمریکا خسته شده‌اند و تصور عمومی این بود که هریس به این سیاست خاتمه نخواهد داد. همهُ این‌ها به نفع ترامپ تمام شد.   

تبعات پیروزی ترامپ برای دنیا چیست؟

۱. ترامپ غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. او این رفتار را نقطهُ قوت خود می‌داند. او گزارش‌های کارشناسان را نمی‌خواند، به حرف مشاوران گوش نمی‌کند، معلوم نیست کدام بخش از حرف‌هایش رجزخوانی است و کدام برنامهُ عمل، و روشن نیست اساسا چقدر به مسائل سیاست خارجی خواهد پرداخت. کسانی که تا‌کنون معرفی کرده است مخالف سرسخت چین و مدافع بی‌چون‌وچرای اسرائیل هستند. این‌ها هیچ کدام پایگاه مستقل از ترامپ ندارند و موقعیتشان بستگی به ترامپ دارد، پس گوش به فرمان او خواهند بود و با او مخالفت نخواهند کرد.

۲. هژمونی لیبرال، یعنی این ایده که ایالات متحده دنیا را به سمت لیبرال دموکراسی هدایت خواهد کرد و حقوق بشر و نهادهای لیبرال همه جا حکم‌فرما خواهد شد، مرده است. تلاش بایدن و تیمش برای احیای آن شکست خورده است.

۳. با وضع تعرفه‌های تجاری جدید و افزایش تعرفه‎‌های موجود، جنگ اقتصادی آغاز خواهد شد. عده‌ای از ثروتمندان ِ نزدیک به ترامپ با این سیاست مخالف‌اند. ولی اگر ترامپ این جنگ را تشدید کند، قیمت کالاها در همه جا افزایش می‌یابد و همه فقیرتر می‌شوند.

۴. گرفتاری‌های اروپا تشدید خواهد شد. ترامپ با اتحادیهُ اروپا مخالف است. با واحدهای کوچک بهتر کنار می‌آید تا واحد بزرگی مثل اتحادیهُ اروپا. در میان اطرافیانش کسی مثل ایلان ماسک با سیاست‌های نظارتی اروپا مخالف است. خروج از ناتو بعید است. اما او مدام به متحدان اروپایی حمله خواهد کرد. رفتار او باعث دلسردی متحدان خواهد شد.

۵. اوضاع اوکراین رو به وخامت خواهد گذاشت. ترامپ مشکلی نخواهد داشت اگر پوتین بخشی از اوکراین را برای همیشه اشغال کند و باقی آن را به صورت مخروبه‌ای درآورد که گر چه ظاهراً مستقل است ولی هیچ‌وقت به ناتو نخواهد پیوست. اگر این اتفاق بیفتد، او خود را مستحق جایزهُ صلح نوبل خواهد دانست.

۶. بحران خاورمیانه ادامه خواهد یافت. ترامپ برای قربانیان غزه تره هم خرد نمی‌کند، فشار حداکثری بر ایران را از سر خواهد گرفت، و دست اسرائیل را باز خواهد گذاشت تا کرانهُ غربی را به خاک خود ملحق کند و فلسطینی‌ها را از آنجا بیرون براند. او نیرو به خاورمیانه نخواهد فرستاد، ولی حملهُ هوایی امریکا به تاُسیسات اتمی ایران غیر‌قابل‌تصور نیست. تنها مانع در این میان، دخالت محمد بن سلمان است که پیش ترامپ نفوذ دارد. بعید نیست ترامپ به دیدار با رهبران ایران تمایل نشان دهد، اما چون حوصله و دقت کارهای جدی دیپلماتیک ندارد، نتیجه‌ای از این قبیل اقدامات حاصل نخواهد شد.
۷. می‌شود گفت خصومت با چین تنها سیاستی است که هر دو حزب در واشنگتن بر سر آن توافق دارند. اما احتمال این که ترامپ با تایوان و سایر متحدان آسیایی آمریکا وارد مناقشه شود کم نیست. و این یکی از تناقض‌های درونی سیاست آمریکا در دوران ترامپ است، چون اقتضای مقابله با چین تقویت رابطه با متحدان منطقه‌ای است. چینی‌ها نگران افزایش تعرفه‌های تجاری خواهند بود، ولی می‌دانند ترامپ سیاست‌مدار توانایی نیست و توان وارد کردن لطمهُ جدی به آنها را ندارد. چینی‌ها از تخریب رابطهُ آمریکا و متحدان آسیایی‌اش استقبال می‌کنند.


#هومن_پناهنده
@gashthaa
۸. ترامپ به گرمایش زمین اعتقادی ندارد و تبعات آن را به چیزی نمی‌گیرد. طبعا تلاش برای کنترل گرمایش زمین تضعیف می‌شود، و این میدان به چین واگذار می‌شود.

۹. جمهوری‌خواهان ادعا می‌کنند پیروزی ترامپ نشانهُ آن است که او ارادهُ مردم آمریکا را نمایندگی می‌کند و همهُ مردم پشت او ایستاده‌اند. ولی می‌دانیم که او کمتر از ۵۰ درصد کل آرا را به دست آورده و بیش از نیمی از مردم آمریکا به او رای نداده‌اند. تلاش جمهوری‌خواهان برای پیش‌برد برنامه‌هایشان بدون توجه به مخالفان، شقاق جامعهُ آمریکا را تشدید می‌کند. تلاش آنها موقتاً دولت یکپارچه قوی به وجود آورده است، ولی چنین دولتی که مانعی مقابل خود نمی‌بیند در تشخیص خطاهایش ناتوان خواهد بود و خود را پاسخگو نخواهد دانست. شقاق داخلی و حرکت شدید نوسانی سیاست امریکا باعث می‌شود کشورهای دیگر اعتمادشان را به رفتار آمریکا از دست بدهند. این وضعیت دشمنان آمریکا را خشنود خواهد کرد.

۱۰. تنها روزنهُ امید این است: رهبرانی که قدرت مهارنشده دارند اغلب دست به اقداماتی می‌زنند که از قدرت آنها فراتر است، و در چنین مواقعی واکنش به آنها سریع و بی‌رحمانه خواهد بود. کم نبوده‌اند رئیس جمهورهایی که پیروزی انتخاباتی چشمگیری داشند، اما ظرف چند سال پایگاه خود را از دست دادند. اگر این اتفاق زود بیفتد، اگر او پا را از گلیم فراتر بنهد، خیلی از کسانی که از او حمایت کردند پشت او را خالی می‌کنند.♦️

#هومن_پناهنده
@gashthaa
🔺بر زمینت می‌زند نادان دوست🔺

#هومن_پناهنده
@gashthaa
⬛️سوریه⬛️

      عامل شهر حِمص به عمربن عبدالعزیز نبشت که "دیوار شارستان[=شهرستان] حِمص بیران[=ویران] شده است، آن را عمارتی می‌باید کرد؛ چه فرماید؟" جواب نبشت که "شارستان حِمص را از عدل دیواری کن و راه ها را از خوف و ستم پاک کن، که حاجت نیست به گِل و خشت و سنگ و گچ."

(خواجه نظام‌الملک، سیاست‌نامه، فصل چهل‌ و‌ نهم)

#هومن_پناهنده
@gashthaa
چرا شرکت‌ها نمی‏‌خواهند نسل زد را استخدام کنند؟!

🔸بزرگ‌ترین اعضای نسل زد در حال حاضر ۲۷ سال سن دارند و بخش قابل‌توجهی از نیروی کار امروزی را تشکیل می‌دهند، اما در کل دنیا به عنوان پرچالش‌‌ترین گروه نیروی کار شناخته می‌‌شوند.

🔸کارفرماها چه مشکلی با نسل زد دارند؟ نشریه نیوزویک یک‌سری داده را بررسی کرده و با کارشناسان گفت‌‌وگو کرده تا به اطلاعات بیشتری در این مورد برسد.
یک نظرسنجی که ۹۶۶ رهبر کسب و کار درگیر در استخدام در آن شرکت کرده‌‌اند، به این نتیجه رسیده که ۷۵ درصد شرکت‌ها معتقدند برخی کارکنان جدیدی که از این نسل استخدام کرده‌‌اند، عملکرد رضایت‌بخشی نداشته‌‌اند.

🔸نظرات مدیران استخدام در مورد کارجویان نسل زد به صورت نمودار فوق ترسیم شده است.

کانال آموزه های سازمانی
@orgteachings
Forwarded from هم‌میهن via @vote
عباس عبدی مشاور روزنامه هم میهن: مسئولیت ادامه فیلترینگ با شخص پزشکیان است.اگر کسانی هستند که مطابق نظر معاون محترم اجرایی جلوی بدیهیات منافع کشور ایستاده‌اند پس هیچ کدام از وعده‌های آقای پزشکیان محقق نخواهد شد. نظر شما چیست؟
public poll

موافقم – 1K
👍👍👍👍👍👍👍 95%

مخالفم – 55
▫️ 5%

👥 1136 people voted so far.
🔴آخرین شانس

🔺اعتماد ۱۷ آذر

✍️عباس عبدی

🔘شاید اکثریت قاطعی از اصولگرایان و نواصولگرایان می‌دانند که مصوبه حجاب کمکی به بهبود حجاب زنان نمی‌کند، سهل است که نتیجه معکوس هم دارد و بر خلاف عنوانش که به پای عفاف و خانواده نوشته‌اند مغایر با این دو هدف نیز هست. منتقدان هم در حیرت مانده‌اند که آنان چرا و با چه انگیزه‌هایی دنبال اجرای چنین مصوبه‌ای هستند؟ چون هر عقل سلیمی می‌داند که نه تنها این مصوبه کمکی به اهداف ادعایی نمی‌کند بلکه بحران آفرین نیز هست.

🔘یکی از تبعات مهم آن را که باید خیلی صریح اعلام کرد احتمال دارد که این مصوبه از سوی نهادهای بین‌المللی به عنوان مصداقی از آزار و اذیت و تبعیض جنسیتی شناخته و در دستور رسیدگی قرار گیرد، و تا کنون نیز ذیل همین عنوان حداقل در دو مورد ورود کرده‌اند.

🔘البته این فرض هست که نوعی از عقلانیت مبتنی بر هزینه و فایده در سیاستگذاران وجود دارد که چنین مواجهه‌ای را با زنان اتخاذ کرده‌اند، در این صورت آن سود و زیانی که در نظر می‌گیرند کدام است؟ این یادداشت در مقام پاسخ به این پرسش است.

🔘در غیرعقلانی بودن این مصوبه همین بس که وضعیت امروز محصول همین قوانین و سیاست‌هایی است که از گذشته بوده؛ پس چگونه با تداوم آنها می‌توان وضع را تغییر و بهبود داد؟ چرا سیاستگذار درس نمی‌گیرد و بر ادامه روش گذشته اصرار می‌کند؟ به نظر من دو احتمال برای تبیین این وضعیت هست. این دو احتمال ناظر به دو گروه از جناح حاکم است.

🔘گروه اول با تغییر خط مشی موافق‌اند و‌ ادامه این وضع را ممکن نمی‌دانند، ولی نگران نحوه پاسخ‌دهی به آن از سوی منتقدان و جامعه هستند. گروه دوم با علم به نتایج این سیاست‌ها، دنبال تحقق همان نتایج هستند، چون این سیاست‌ها را اتفاقا برای تحقق همان نتایج، در کاسه گروه اول می‌گذارند.

🔘ولی یک نکته کلیدی دیگر هم وجود دارد که گروه دوم حیات سیاسی گروه اول را منوط به بقای خود می‌کند. پاردوکس گروه اول از اینجا آغاز می‌شود که مرگ و حیات آنان، هر دو ناشی از تندروهایی است که این سیاست‌ها را پیگیری می‌کنند. البته حیات آنها هم نصفه نیمه است چون اگر تندروها غالب شوند پیش از هر کس سراغ هم‌پیمانان اصولگرای خود خواهند رفت. البته امید خامی هم دارند که اگر خودشان موفق شوند، می‌توانند دُم تندروها را بچینند. ولی بدون وجود تندروها، خود را در جایگاه مناسبی تصور نمی‌کنند.

🔘یکی از نکاتی که طرفداران این نوع طرح‌ها بیان می‌کنند این است که نظام باید هواداران خود را راضی نگه دارد. در حالی که این گروه یک اقلیت کوچک هستند، بخشی از طرفداران نظام به پزشکیان رای دادند. اینطور نیست که طرفداران را فقط با این طرح‌ها باید راضی نگه داشت. ضمن این که این نوع طرح‌ها فشار اجتماعی را به سمت بدنه مذهبی جامعه هدایت می‌کند و این ها هم از اجرای چنین طرح‌هایی ناراضی‌اند.

🔘سیاستگذاران گروه اول احساس می‌کنند نتایج مثبت بازگشت از راهی که تاکنون طی کرده‌اند، نامعین و احتمالی و نسیه است. بویژه ماهیت سیاست به گونه‌ای است که واکنش‌ها در آن با حوزه‌های دیگر فرق می‌کند. هنگامی که فشار گاز را زیاد می‌کنیم اطمینان داریم که در حجم ثابت دمای آن زیاد می‌شود. چون مولکول گاز اختیاری در نحوه واکنش ندارند. ولی هنگامی که جامعه و انسان را تحت فشار قرار دهید معلوم نیست چه واکنشی نشان خواهند داد؟ می‌تواند تندتر یا رام‌تر شود، مگر این که با آنها گفتگو و تفاهم، و تضمین‌های طرفینی رد و بدل شود. ازاین رو از باز کردن هر روزنه‌ای در سیاست خارجی، و فرهنگی و اجتماعی و رسانه‌ای واهمه دارند در حالی که به دلیل انفعال انها، تمام این عرصه‌ها از سوی منتقدان آنان در حال فتح نهایی است و چندان جایی برای آنها نمی‌ماند.

🔘پس این که تفاهم کنند و فضا باز شود را از روی اجبار می‌پسندند ولی به منافع آن اطمینان ندارند. از این مرحله به بعد است که نقش منتقدان برجسته می‌شود. این نقش که بتوانند احتمال و میزان سود و منافع ناشی از بازکردن فضا را برای این گروه افزایش دهند. در واقع شرکت در انتخابات تیر ماه امسال و کوشش ما برای رای آوردن یک نامزد مورد تایید ساختار و طرفدار وفاق، دقیقا پاسخ به چنین مساله‌ای بود و الا مردم که دور سه انتخابات قبلی را خط کشیده بودند.

https://telegra.ph/آخرین-شانس-12-06
Forwarded from سهام نیوز
گزارش تکان دهنده از افزایش مصرف مواد مخدر در بین دانش‌آموزان

گزارش روزنامه شرق حاکی از افزایش مصرف سیگار برقی و سیگار، ماری‌جوآنا، حشیش و مشروبات الکی میان دانش‌آموزان ایران است.

این در حالی است که سازمان‌های دولتی طی هشت سال اخیر از انتشار آمار دقیق میزان گرایش جوانان و کودکان به مواد مخدر امتناع کرده‌اند.

اردیبهشت‌ماه امسال، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در ایران، با تایید کاهش سن مصرف دخانیات در کشور، درباره «مافیای دخانیات» که «دختران نوجوان را هدف قرار می‌دهد» هشدار داد و اعلام کرد که براساس آمارها سن اعتیاد به مواد مخدر در ایران به ۹ و ۱۰ سالگی رسیده است.

معاون پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر هم در سال گذشته گفت، آخرین بررسی‌های دولتی در سال ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که از هر ۱۰۰ دانش‌آموز ایرانی دست‌کم ۲.۱ دانش‌آموز معتاد است، که با توجه به گزارش‌های اخیر فعالان فرهنگی و حوزه آموزش و کودکان، به نظر می‌رسد این آمار نیز طی سالیان اخیر افزایش یافته است.
@Sahamnewsorg
Forwarded from ART CHANNEL
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🅰️ ویدئوی اجرای زنده
موسیقی متن فیلم «مرثیه‌ای برای یک رویا»
▫️آهنگساز کلینت منسل
قطعه‌ی Lux Aeterna ، نور ابدی

https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADwJhv38m4ETbG2ynA
تصاویری از قبل و بعد از سوزاندن محل دفن حافظ اسد در سوریه
@baharnewsir
Forwarded from خاطرات و روزنوشت ها (عيسي سحرخيز)
ایران زین پس صرفاً یک کشورِ منطقه‌ای خواهد بود، نه یک قدرتِ منطقه‌ای

ابراهیم متّقی٭

ایران زین پس صرفاً یک کشورِ منطقه‌ای خواهد بود، نه یک قدرتِ منطقه‌ای

مقاومت، بازتولید خواهد شد و در آینده عمدتاً ماهیّت اجتماعی، گفتمانی و بین‌المللی خواهد داشت!

اقدام حماس در طوفان‌الاقصی یک حرکتِ عاطفیِ تکلیف‌محور بود، نه یک حرکتِ منطقیِ پیامدمحور.

ایران در بحرانِ سوریه عقلانیّت به خرج داد، اگرچه اعتبارش مخدوش شد!

بشار اسد به ایران پناهنده نشد، چرا که احتمالِ ترور او وجود داشت!

ممکن است رویکردِ تحریر الشام در آینده، ضدّ اسرائیلی شود.

ابلاغِ قانونِ «عفاف و حجاب» در شرایط کنونی، خودکشیِ سیاسی است!

دکترین هسته‌ای ما، دکترین قابلیّت هسته‌ای بدونِ سلاح هسته‌ای است.

٭استاد تمام روابط بین‌المللِ دانشگاه تهران

منبع: برنامه اینترنتی چهارراه
راه سقوط 70 ساله را 10 ساله رفتیم/ ظفرقندی: 15 سال دیگر سالخورده‌ترین کشور منطقه می‌شویم

وزیر بهداشت:

🔹با نرخ رشد کنونی جمعیت در آینده نزدیک و حداکثر 15 سال آینده، سالخورده‌ ترین کشور منطقه خواهیم شد و برای اولین بار در سال 1403 به کمتر از یک میلیون تولد در سال خواهیم رسید

✅️ @akhbare_fouri
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد سرافراز از پشت پرده واردات بی حساب و کتاب افاغنه به ایران در دولت قبل، باهماهنگی وزارت کشور، امور خارجه و سفارت ایران پرده می دارد که آمار دقیقی از آن منتشر نکردند.



-Sahaf-

@uttweet
🔴اوج قدرت سیاست‌مداران

🔺اعتماد ۲۵ آذر ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘یکی از کارشناسان منطقه و بویژه جهان عرب در تحلیلی پیرامون علت شکست بشار اسد به نکته‌ای اشاره کرده که خلاصه آن چنین است:
▪️«از شگفتی‌های سوریه پسااسد تغییر موضع سریع مدافعان سرسخت دیروز او است که به «انقلابیون دو آتشه» امروز تبدیل شده‌اند. چرخش ۱۸۰ درجه‌ای مدافعان دیروز بشار اسد پس از سقوطش چنان است که در حمله به او از مخالفان سرسختش گوی سبقت می‌ربایند. همین رنگ عوض کردن مدافعان اسد معمای فروپاشی سریع ارتش سوریه در برابر حمله مخالفان را حل می‌کند؛ ارتشی که صرفا نام ارتش را یدک می‌کشید؛ اما چاپلوسان از آن قَدَرِ قدرتی پیش اسد ساخته بودند و واقعیت را وارونه جلو داده بودند که همیشه جانفدا و وفادار به او خواهد ماند. اگر اسد از تاریخ دور و نزدیک درس گرفته بود و قبل از سرکوب مخالفانش، به روی این چاپلوسان خاک می‌پاشید تا پرده از برابر چشمانش بیفتد و حقیقت و واقعیت در سوریه را عینا درک کند، چه بسا این سرنوشت را پیدا نمی‌کرد.»▪️

🔘من قصد رد این تحلیل را ندارم، چه بسا در نگاه اول درست هم هست، ولی می‌خواهم از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنم. مقصر این افراد نیستند، مقصر واقعی همان بشار اسد است که چنین افرادی را دور و بر خود جمع کرده بود. می‌توان با اطمینان گفت که ممکن نیست، رهبران سیاسی بخواهند ولی افراد خیرخواه در اطراف آنان پیدا نشوند، تا حقیقت را به آنها بگویند.

🔘اتفاقاً چنین افرادی به طور معمول کم هم نیستند، ولی به مرور بر اثر سیاست‌های نادرست به حاشیه رفته و سپس حذف می‌شوند. نمونه آن محمدرضا پهلوی است. او حتی حاضر نبود که توصیه‌های دوست قدیمی و نزدیک خود اسدالله عَلَم را بشنود و عریضه او را پاره کرد و پاسخ تند و بی‌ادبانه‌ای داد.

https://telegra.ph/اوج-قدرت-سیاست%E2%80%8Cمداران-12-14
قاتل مدیر بیمه دستگیر شد؛ با تنها عکسی که نقاب نداشت شناسایی شد. وارد هتل شد و به او گفتند باید ماسکت را برداری.
Forwarded from جنگال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در آمریکا شخصی به مدیر یکی از بزرگترین شرکت‌های بیمه ی این کشور شلیک کرد و او را کشت.

این قاتل نقابدار تبدیل به حتی قهرمان در آمریکا شده است.

می‌گویند روی گلوله ها این سه واژه حکاکی شده بود Delay Denay Defeat .
سه اصلی که هر شرکت بیمه در کار خود از آنها استفاده می‌کند به معنی اینکه اگر کسی نیاز به بیمه درمانی دارد ابتدا اینقدر تاخیر انجام دهند تا طرف بمیرد بعد اگر نمرد درخواست‌های اورا رد کنند و اگر به دادگاه کشیده شد ایم شرکت های بیمه از خودشان آنجا دفاع کنند.

خدمات درمانی در آمریکا یکی از گرانترین در دنیا است.

@conflict2088
🔺قاتل یا قهرمان
ا. سرگشته

۱۱ دسامبر ۲۰۲۴
چند روز پیش، برایان تامپسون، مدیر یکی از شرکت‌های بزرگ بیمه در نیویورک به قتل رسید. فیلم لحظهُ قتل در رسانه‌ها پخش شد و ماجرا به صدر خبرها رسید. طبق عادت رفتم سراغ بخش کامنت‌ها. دیدم تقریبا بدون استثنا همه از قاتل دفاع کرده‌اند و به مقتول حمله. طرف مدیر شرکتی بوده که سال گذشته بیست میلیارد دلار سود داشته، حقوق ده میلیون دلاری می‌گرفته، و در همان حال نزدیک ۴۰ درصد دعاوی بیمه‌شدگان را رد کرده بوده است. در واقع با طفره رفتن از پرداخت هزینهُ درمان مردم به سود سرسام‌آور دست یافته بود. مردم همه شاکی هستند که از خورد و خوراکشان می‌زنند و شغل دوم می‌گیرند تا ماهی چند هزار دلار حق بیمه بپردازند و به خیال خودشان بیمه داشته باشند. بعد وقتی پایشان به بیمارستان کشید شرکت بیمه با انواع حیل از پرداخت هزینه درمان شانه خالی می‌کند. مثلا دبّه در می‌آورند که بیمارستانی که رفتی در شبکهُ ما نیست، درمان خاص تو تحت پوشش نیست، جراحی‌ات جنبهُ تزئینی داشت و جراحی پلاستیک محسوب می‌شود، داروی تو ضروری نیست، روش درمان کم‌هزینه‌تری هست و... . پزشک باید شرکت بیمه را قانع کند که دارو یا جراحی برای درمان ضروری است، و همهُ این‌ها به معنای تاُخیر در روند معالجه است. اخیراً حتی طرحی داشتند که پول خدمات بیهوشی را نپردازند، یعنی زیر تیغ جراحی هم رفتی خرج بیهوشی پای خودت.

یکی در بخش کامنت‌ها مدیر بیمه را قاتل زنجیره‌ای نامیده بود که دستش به خون بسیاری از بیماران آلوده است. دیگری نوشته بود اگر دنبال مظنون بگردید می‌بینید که ۵۰ میلیون نفر از آن مرد کینه به دل داشتند و در مظان اتهام هستند. یکی از تجربهُ شخصی خودش نوشته بود که بیمه از پرداخت هزینهُ درمان شانه خالی کرد و هست و نیستش به باد رفت. یکی دیگر طعنه زده بود که این هم یک قربانی دیگر که جانش را به خاطر طمع شرکت‌های بیمه از دست داد. حتی پزشک‌ها و پرستارها هم از تجربیات بدشان با شرکت‌های بیمه نوشته بودند. قاتل ظرف یک روز به قهرمان ملی بدل شد. انگار مردم دوباره رابین هودی پیدا کرده‌اند که حق آنها را از ظالمان بگیرد. طوری شد که پلیس و فرماندار و شهردار چند بار درخواست کردند که لطفاً مردم از قاتل قهرمان نسازند.

از همان ابتدا معلوم بود که قتل برنامه‌ریزی شده است، تصادفی نبوده، و انگیزهُ قاتل هم مربوط به انتقام از شرکت بیمه بوده، نه مثلا از میان بردن رقیب عشقی. اخبار بعدی این ظن را تقویت کرد. روی پوکهُ فشنگ‌ها نوشته بود "تاُخیر، طفره، سرنگونی" که اشاره به عنوان کتابی است درباره شرکت‌های بیمه که چطور با لطائف‌الحیل از پرداخت هزینهُ درمان تن می‌زنند. شناسایی قاتل، مسیر حرکت او، و دستگیری‌اش در شهری مثل نیویورک که همه جا دوربین مدار بسته نصب شده کار سختی نیست. معلوم شد مرد مدتی منتظر سوژه مانده بود، بعد با دوچرخه صحنه را ترک کرده و سوار اتوبوس شده و فلنگ را بسته و از شهر رفته. در تمام تصاویر مرد قاتل همه جا ماسک به چهره داشت تا بالاخره عکس بدون ماسک او هم منتشر شد. ظاهرا در هتل به او گفته بودند برای این که چهره‌اش با کارت شناسایی مقایسه شود باید ماسک را بردارد و فیلمِ همان چند ثانیه به دست پلیس رسید. عکس جوانی منتشر شد که به پهنای صورت می‌خندید. جایزه‌ای هم برای دستگیری‌اش تعیین شد. اما محتوای خبر به این سمت حرکت کرد که چرا عموم مردم از قتل یک مدیر شرکت خوشحال‌اند و توضیح نارضایتی عمومی از شرکت‌های بیمه چیست؟ چند شرکت بیمه هم اعلام کردند طرحشان برای خارج کردن خدمات بیهوشی از پوشش بیمه را کنار گذاشته‌اند. خلاصه که انگار لازم بود کسی به قتل برسد تا رسانه‌های عمومی به مسئله‌ای با این ابعاد که تک تک شهروندان را تحت تاثیر قرار می‌دهد بپردازند.

بالاخره بعد از چند روز قاتل را در شهر کوچکی در پنسیلوانیا در شعبهُ مک‌دونالد شناسایی و دستگیر کردند. لوئیجی منجیونی، جوانی ۲۶ ساله، خوش سیما، ورزشکار، از خانواده‌ای بسیار ثروتمند که به دبیرستان خصوصی گران‌قیمتی در بالتیمور رفته و شاگرد اول شده و از دانشگاه پنسیلوانیا فوق‌لیسانس برنامه‌نویسی کامپیوتر گرفته و مشغول کار شده. دوستانش از مهربانی و هوش سرشار او تعریف‌ها کردند. بر اساس همهُ نشانه‌ها باید زندگی بدون دردسری در پیش می‌گرفت. این که چطور به منتقد شرکت‌های خصوصی بدل شد هنوز روشن نیست، ولی رسانه‌ها در فضای مجازی اطلاعات پراکنده‌ای پیدا کرده‌اند که سرنخ‌هایی به دست می‌دهد. مثلا برای کتاب نقد تد کازینسکی بر جامعهُ صنعتی یادداشت تحسین‌آمیزی نوشته بود و ادعا کرده که حرف‌های کازینسکی چندان بیراه نیست. [ادامه در زیر]

#هومن_پناهنده
@gashthaa
[ادامهُ فرستهُ بالا]
کازینسکی ریاضی‌دان نابغه و استاد دانشگاه‌ برکلی بود که برای مبارزه با تکنولوژی به ارسال بمب به مراکز تحقیقاتی و محققان دست زد. کازینسکی را برادرش لو داد و باقی عمر را در زندان گذراند. به احتمال زیاد این جوان هم باقی عمرش را در حبس خواهد گذراند. یادداشت چند صفحه‌ای هم نوشته که به مطبوعات درز کرد و در آن توضیح داده که شرکت‌های بیمه مثل زالو خون مردم را می‌مکند. خودش مشکل کمر داشته، ولی با توجه به ثروت خانودگی قاعدتا‌ً نباید مشکلی در پرداخت هزینهُ درمان می‌داشت.

مردم کماکان از او دفاع می‌کنند. می‌گویند یافتن هیئت منصفه‌ای که او را محکوم کند دشوار و بلکه محال است. بعضی با وکیل او تماس گرفته‌اند که حاضرند هزینهُ دفاع او را پرداخت کنند. همهُ این‌ها به بحث دربارهُ وضعیت هزینهُ درمان و وضعیت بیمه دامن زده است. عدهُ زیادی بیمه ندارند، عدهُ زیادی بیمهُ کافی ندارند، و آنها که به خیال خودشان بیمه دارند وقتی پایشان به بیمارستان کشید متوجه می‌شوند که بیمه هزینهُ درمان را پوشش نمی‌دهد. مشکل اینجا است که هزینهُ درمان به قدری سرسام‌آور است که برای بیشتر مردم بیماری در حکم مرگ است. یکی از نویسندگان نیویورکر همین را نوشته بود که بیمه در امریکا در کار سوداگری با مرگ است. وضعی درست شده که هم بیمار ناراضی است، هم پزشک، هم پرستار و فقط شرکت‌های خصوصی و مدیران بیمارستان‌ها راضی هستند. آیا فشار افکار عمومی چیزی را عوض می‌کند؟ وقتی هر نمایندهُ مجلس دستش در جیب شرکت‌های بیمه است و برای هزینه‌های تبلیغاتی و انتخاب مجدد وامدار کمک‌های مالی آنها، وقتی برای تک تک نمایندگان چند صد لابی‌گر قهار گذاشته‌اند که دم آنها را ببینند و مانع از اصلاح امور شوند، وقتی دولت در چنگ صاحبان سرمایه است چه جای امید به اصلاح؟

#هومن_پناهنده
@gashthaa
2025/01/07 02:10:32
Back to Top
HTML Embed Code: