ورزش فوری 🥇
🎥 کفاشیان: دنبال رای آوردن نیستم 🔹رئیس پیشین فدراسیون فوتبال: 🔹⚽ دنبال رای آوردن نیستم، فقط آمده ام به فوتبال خدمت کنم 🔹⚽ اگر تایید صلاحیت هم نشوم بازهم میپذیرم و در خدمت هستم. ⚽️ @Sporte_Fouri
این نامزد انتخاباتی، در امر "خدمتگذاری"، در سطح جهان رکورد زده ؛ کارش بدان مانَد که مردی برود خواستگاری و بعد، از فرط "وارستگی"، بگوید "من دنبال ازدواج نیستم".
برخلاف این مجری، لابد خانوادهُ دختر سقف را بر سرِ طرف خراب خواهند کرد، یا باید بکنند، دستکم به احترام علم منطق!
✍هومن پناهنده
@gashthaa
برخلاف این مجری، لابد خانوادهُ دختر سقف را بر سرِ طرف خراب خواهند کرد، یا باید بکنند، دستکم به احترام علم منطق!
✍هومن پناهنده
@gashthaa
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 چرا «مولوی» میتواند و بقیه نمیتوانند؟
احمد زیدآبادی پرسیده است:
به نظر من دلیلاش روشن است. چون مولوی عبدالحمید سنی «در قدرت» نیست و امامان جمعه شیعی «در قدرت»اند. آخوندهای زمان شاه هم همین آخوندهایی نبودند که اکنون هستند. آن هنگام کمی باسوادتر و فروتنتر و مردمیتر و بیآزارتر بودند، یا شاید بیشتر حفظ ظاهر و تقیه میکردند چون در قدرت نبودند. آنچه هر آدمی را «فاسد» میکند «قدرت» و «ثروت» و «شهرت» و «عزت» است. «قدرت» داروی ظهوری است که تمامی خباثتها و رذایل نهفته و درونی آدمها را آشکار میکند. اندکاند آدمها یا «فرشته»هایی که به «قدرت» برسند و همچنان «آدم» یا «فرشته» باقی بمانند و «دیو» نشوند. از همین روست که حکیمان و فیلسوفان و عارفان و درویشان و زاهدان و روحانیان راستین هرگز گرد «قدرت و ثروت و شهرت» نمیگردند. به قول خواجه شیراز:
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
@fallosafahmshk
احمد زیدآبادی پرسیده است:
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام و کینهورزی آشنا نیستند؟
به نظر من دلیلاش روشن است. چون مولوی عبدالحمید سنی «در قدرت» نیست و امامان جمعه شیعی «در قدرت»اند. آخوندهای زمان شاه هم همین آخوندهایی نبودند که اکنون هستند. آن هنگام کمی باسوادتر و فروتنتر و مردمیتر و بیآزارتر بودند، یا شاید بیشتر حفظ ظاهر و تقیه میکردند چون در قدرت نبودند. آنچه هر آدمی را «فاسد» میکند «قدرت» و «ثروت» و «شهرت» و «عزت» است. «قدرت» داروی ظهوری است که تمامی خباثتها و رذایل نهفته و درونی آدمها را آشکار میکند. اندکاند آدمها یا «فرشته»هایی که به «قدرت» برسند و همچنان «آدم» یا «فرشته» باقی بمانند و «دیو» نشوند. از همین روست که حکیمان و فیلسوفان و عارفان و درویشان و زاهدان و روحانیان راستین هرگز گرد «قدرت و ثروت و شهرت» نمیگردند. به قول خواجه شیراز:
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردمآزاری ندارم
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
@fallosafahmshk
Telegram
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
چرا مولوی میتواند و بقیه نمیتوانند؟
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام…
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام…
Forwarded from تحکیم ملت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️ریشه سوءظن مردم به تصمیمات دولت
محسن گودرزی، جامعه شناس، با بیان اینکه اطلاحات اقتصادی برای بهبود وضعیت اجتماعی ضروری است، می گوید: اما نکته مهم این است که بهبود وضعیت اجتماعی هم برای اصلاحات اقتصادی ضروری است و کنار هم قرار گرفتن این دو یک دور تشدید شونده منفی را شکل داده است.
او درباره شکاف میان رابطه مردم و حکومت می گوید: یک نوع بیاعتمادی میان مردم و حکومت شکل گرفته که باعث به وجود آمدن «ما« و «آنها» شده است.
گودرزی درباره اینکه چرا مردم به تصمیمات دولت سوء ظن دارند توضیح داده است.
🆔️@tahkimmelat
محسن گودرزی، جامعه شناس، با بیان اینکه اطلاحات اقتصادی برای بهبود وضعیت اجتماعی ضروری است، می گوید: اما نکته مهم این است که بهبود وضعیت اجتماعی هم برای اصلاحات اقتصادی ضروری است و کنار هم قرار گرفتن این دو یک دور تشدید شونده منفی را شکل داده است.
او درباره شکاف میان رابطه مردم و حکومت می گوید: یک نوع بیاعتمادی میان مردم و حکومت شکل گرفته که باعث به وجود آمدن «ما« و «آنها» شده است.
گودرزی درباره اینکه چرا مردم به تصمیمات دولت سوء ظن دارند توضیح داده است.
🆔️@tahkimmelat
Forwarded from هممیهن
تکرار مفید یا مُمِلّ؟
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
سرمقاله هممیهن
22 دی 1403
🔹آقای پزشکیان در سخنرانی روز پنجشنبه خود در همایش یکروزه وفاقملی با کنار گذاشتن متنی که برای سخنرانی ایشان آماده شده بود، گفتند: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود. متنهایی که پیشتر تهیه شده بود، چارچوبهایی را منعکس میکرد که به آنها معتقدم. آنچه باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔹انتظارات امروز مردم از آقای رئیسجمهور متفاوت از دوره انتخابات است. امروز بیش از اینکه تشنه شنیدن حرفهایی باشند که هرچند بسیار خوب است و از دل بیرون میریزد، منتظر شنیدن محتوایی هستند که محصول عقل جمعی و کارشناسی دولت باشد و از زبان رئیسجمهور گفته شود و مهمتر اینکه ناظر به عمل و سیاستهای اجرایی باشد.
🔹سیاستمداران هر اندازه هم که سخنور باشند، بهسرعت حرفهایشان تکراری و مُمِلّ یا خستهکننده میشود. در همین سخنرانی آقای رئیسجمهور که محور آن عدالت و حق است، نکات بسیار ارزشمندی گفته شده است؛ نکاتی که نیاز امروز جامعه ماست، ولی مشکل اینجاست که این سخنان تاکنون بارها از سوی ایشان تکرار شده است.
🔹آنچه افراد بهویژه حکومتکنندگان را از یکدیگر متمایز میکند، تفاوت برداشتهای آنان از مصداقهای عدل و اجرایی این شعار است. نمونه روشن ماجرا در همان روز پنجشنبه رخ داد و آقای پزشکیان هیچ تبیینی درباره آن ارائه نکردند. این نمونه معطوف به شعار بسیار مهم ایشان یعنی «وفاق» است. شعاری که ما هم معتقدیم بدون آن هیچ گرهی از کار فروبسته این کشور گشوده نخواهد شد و اعلام این شعار و کوشش برای تحقق آن قطعاً افتخار پزشکیان است.
🔹ولی معنای آن روی زمین چیست؟ چگونه میتوان به سوی آن گام برداشت؟ در چه صورتی خواهیم گفت که این شعار به سرانجام مطلوب رسیده یا خیر؟ طرف مقابل شما و رفتار آن در شکست و پیروزی آن چه نقشی دارد؟ مردم و ما بهعنوان افرادی که ناظر و مخاطب سخنان شما هستیم، درک مصداقی و روشن شما از این شعار را متوجه نمیشویم. درواقع مرزهای آن را نمیدانیم کجاست.
🔹برای نمونه در همین جلسه افتتاح بیمارستان که اغلب شخصیتهای سیاسی دعوت شده بودند، چرا باید از حضور آقای خاتمی ممانعت بهعمل آید؟ این منع از کدام قانون و شرع و اخلاق سرچشمه گرفته است؟ موضع شما بهعنوان رئیسجمهور دراینباره چیست؟ میدانیم که حل این موارد سخت است؛ ولی در هر صورت و بهلحاظ مصداقی باید مخاطب شما درکی از رفتار و برنامههای شما برای حل این موارد داشته باشد.
🔹این را هم میدانیم که تحقق هر شعاری نیازمند صبر و بردباری است؛ ولی متاسفانه باید گفت که شما هم وقت زیادی ندارید. درواقع مردم این زمان را نمیدهند؛ چون در گذشته و به پیشینیان شما زمان کافی دادند و نتیجه چندانی ندیدند. لذا اعتمادشان ضربه خورده است.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Forwarded from آسمانه
⬛️ فریدون شهبازیان، موسیقیدان، آهنگساز و رهبر برجستهی ارکستر امروز، ۲۲ دی ۱۴۰۳، درگذشت.
🔸برای آشنایی با ایشان به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://artebox.ir/Artist/Intro/116/
@asmaaneh
🔸برای آشنایی با ایشان به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://artebox.ir/Artist/Intro/116/
@asmaaneh
Forwarded from 📚✏️ندای سیاست
20101007103910_امتناع_مفهوم_فرد_در_اندیشه_ایرانی.pdf
332.9 KB
#مقاله_امروز (۲):
امتناع مفهوم فرد در اندیشه ایرانی
نویسندگان: فرشته احمدی هومن پناهنده
منبع: کیان 1375 شماره 34
@Nedaye_siyasat
امتناع مفهوم فرد در اندیشه ایرانی
نویسندگان: فرشته احمدی هومن پناهنده
منبع: کیان 1375 شماره 34
@Nedaye_siyasat
نوای آشنا_مرضیه/شجریان
@tarabesstaan
"نوای آشنا"✨
با صدای:
استاد #محمدرضا_شجریان💫
و
بانو #مرضیه💫
مگر ز نای من نوایی ای خدا شنیده
مگر به گوش او نوای آشنا رسیده
🎼@tarabesstaan🎼
با صدای:
استاد #محمدرضا_شجریان💫
و
بانو #مرضیه💫
مگر ز نای من نوایی ای خدا شنیده
مگر به گوش او نوای آشنا رسیده
🎼@tarabesstaan🎼
Forwarded from 🏅 مدال نیوز ⚽️
🆔️ @medalnews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایلنا:
از قرار معلوم، آن مربیان فرنگی بیش از این هموطنِ سعدی با حکمتِ آن ادیبِ بیهمال آشنا بودهاند.
*منبع عکس و خبر: کانال تلگرام فوتبالی | گزارش ورزشی
✍هومن_پناهنده
@gashthaa
مربیان بزرگی که رضا درویش از پیشنهاد به آنها خبر داده بود ماسیمیلیانو آلگری و مائوریتسیو ساری بودند که بلافاصله پیشنهاد پرسپولیس را رد کردند و اعلام کردند برای تفریح نیز به ایران نمیآیند!*سعدی فرماید:
مال از بهر آسایشِ عمر است، نه عمر بهر گِرد کردنِ مال.
از قرار معلوم، آن مربیان فرنگی بیش از این هموطنِ سعدی با حکمتِ آن ادیبِ بیهمال آشنا بودهاند.
*منبع عکس و خبر: کانال تلگرام فوتبالی | گزارش ورزشی
✍هومن_پناهنده
@gashthaa
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴مردی با نقاب خنده
مرد لبخند را غم برد. غم غربت
مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی تلخ است. خیلی تلخ.
اینکه آدم قاتل خودش بشود هیچگاه قابل تحسین نیست اما تلخی رنجبار مرگ را دوچندان میکند.
ابراهیم نبوی فصلی تازه در طنز مطبوعاتی کشور باز کرد. چه در گل آقا و چه در روزنامههای دوم خرداد.
در سالهای دوم خرداد خیلیها با قرارها و آرای ستمبار سعید مرتضوی به ناحق راهی زندان شدند. نبوی هم یکی از آنها بود.
چندی گذشت و مثل خیلیهای دیگر برای آنکه در امان بماند راهی خارج شد ولی هیچوقت خارجی نشد.
در سالهای اخیر بارها قصد برگشت کرد. ولی نشد. نگذاشتند.
همیشه ایرانی و ایراندوست ماند و کلام و قلمش را علیه ایران و سلامت و امنیت نچرخاند. اما نگذاشتند بیاید.
عرصه غربت را لابد چنان تنگ دید که ....
فرق طنزنویسان با دیگر نویسندگان این است که کسی انتظار ندارد نویسندگان جدی شاد باشند اما از طنزنویس کسی توقع ندارد غمگین باشد.
مرد لبخنده را غم برد.
کاش باز هم استقامت میکردی آقای نبوی.
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
مرد لبخند را غم برد. غم غربت
مرگ خودخواسته ابراهیم نبوی تلخ است. خیلی تلخ.
اینکه آدم قاتل خودش بشود هیچگاه قابل تحسین نیست اما تلخی رنجبار مرگ را دوچندان میکند.
ابراهیم نبوی فصلی تازه در طنز مطبوعاتی کشور باز کرد. چه در گل آقا و چه در روزنامههای دوم خرداد.
در سالهای دوم خرداد خیلیها با قرارها و آرای ستمبار سعید مرتضوی به ناحق راهی زندان شدند. نبوی هم یکی از آنها بود.
چندی گذشت و مثل خیلیهای دیگر برای آنکه در امان بماند راهی خارج شد ولی هیچوقت خارجی نشد.
در سالهای اخیر بارها قصد برگشت کرد. ولی نشد. نگذاشتند.
همیشه ایرانی و ایراندوست ماند و کلام و قلمش را علیه ایران و سلامت و امنیت نچرخاند. اما نگذاشتند بیاید.
عرصه غربت را لابد چنان تنگ دید که ....
فرق طنزنویسان با دیگر نویسندگان این است که کسی انتظار ندارد نویسندگان جدی شاد باشند اما از طنزنویس کسی توقع ندارد غمگین باشد.
مرد لبخنده را غم برد.
کاش باز هم استقامت میکردی آقای نبوی.
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
Forwarded from ورزش فوری 🥇
آدامس فرگوسن نیم میلیون دلار فروخته شد!
🔹آخرین آدامس جویده شده توسط سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق منچستر یونایتد، در یک حراجی به قیمت نیم میلیون دلار به فروش رفت.
⚽️ @Sporte_Fouri
🔹آخرین آدامس جویده شده توسط سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق منچستر یونایتد، در یک حراجی به قیمت نیم میلیون دلار به فروش رفت.
⚽️ @Sporte_Fouri
Forwarded from فردین علیخواه
آدامس فرگوسن به قیمت 456 هزار یورو
دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث آدمهای بزرگ شده است. آدامس آدمهای بزرگ، که روزی شانس و افتخار آنرا داشتهاند تا بین دندانهای آنها قرار گیرند و با خشم و دلواپسی جویده شوند هم قرار است در جایی تحت مراقبت و محافظت شدید باشند و روز به روز بر ارزش پولی آنها افزوده شود. خوش به حال آدامس. آدامس محترم و چه بسا «مقدس» شمرده می شود چون روزی در مسابقه فوتبال مهمی افتخار حضور در دهان «سر الکس فرگوسن» را داشته است.
دنیایمان دارد سطحی می شود. نه؟ قرار بود در جهان مدرن، سحر و جادو کنار گذاشته شود و «جان پنداری» اشیاء برچیده شود. شد؟ چرا جهان هنوز دربند آدامسی است که روزی توسط فرگوسن جویده شده؟
وقتی می توانیم تمام فیلم های مسابقات فرگوسن را ببینیم و از او بیاموزیم کارکرد آدامس تفی او برای بشر دقیقا چیست؟ او هنوز زنده است و بی تردید در حال جویدن آدامس های دیگری است. هر آدامس چند؟
@fardinalikhah
دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث آدمهای بزرگ شده است. آدامس آدمهای بزرگ، که روزی شانس و افتخار آنرا داشتهاند تا بین دندانهای آنها قرار گیرند و با خشم و دلواپسی جویده شوند هم قرار است در جایی تحت مراقبت و محافظت شدید باشند و روز به روز بر ارزش پولی آنها افزوده شود. خوش به حال آدامس. آدامس محترم و چه بسا «مقدس» شمرده می شود چون روزی در مسابقه فوتبال مهمی افتخار حضور در دهان «سر الکس فرگوسن» را داشته است.
دنیایمان دارد سطحی می شود. نه؟ قرار بود در جهان مدرن، سحر و جادو کنار گذاشته شود و «جان پنداری» اشیاء برچیده شود. شد؟ چرا جهان هنوز دربند آدامسی است که روزی توسط فرگوسن جویده شده؟
وقتی می توانیم تمام فیلم های مسابقات فرگوسن را ببینیم و از او بیاموزیم کارکرد آدامس تفی او برای بشر دقیقا چیست؟ او هنوز زنده است و بی تردید در حال جویدن آدامس های دیگری است. هر آدامس چند؟
@fardinalikhah
Forwarded from اعتمادآنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥موز ۶.۲ میلیون دلاری خورده شد
🔹«جاستین سان»، بنیانگذار شرکت کریپتویی ترون، چند وقت پیش اثری هنری به نام «Comedian» را ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار خرید. این اثر هنری یک موز چسبیده به دیوار بود. حالا سان در مقابل دوربینها، این موز را خورده و گفته مزهاش از موزهای دیگر بسیار بهتر بوده است!/ دیجیاتو
#دیدنیها
@EtemadOnline
🔹«جاستین سان»، بنیانگذار شرکت کریپتویی ترون، چند وقت پیش اثری هنری به نام «Comedian» را ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار خرید. این اثر هنری یک موز چسبیده به دیوار بود. حالا سان در مقابل دوربینها، این موز را خورده و گفته مزهاش از موزهای دیگر بسیار بهتر بوده است!/ دیجیاتو
#دیدنیها
@EtemadOnline
فردین علیخواه
آدامس فرگوسن به قیمت 456 هزار یورو دنیای عجیبی داریم. تعریف «میراث» بسیار متنوع و متفاوت شده است. آنچه نخبگان از خود به یادگار میگذارند دیگر صرفا شامل اندیشهها، آموختهها، اختراعات، دانش و افکار و تجارب ارزندهشان نیست. آدامس، بله آدامس هم جزوی از میراث…
بهقول دوستی، چنین کارهایی چهبسا، برخلاف نظر این جامعهشناس ایرانی، حاکی از رواج طرز فکر شبهخرافاتی در جهان جدید نباشد، بلکه صرفاً ترفندی باشد برای پولشویی.👇👇👇
Art world money laundering employs various techniques to disguise the origins of illicit funds. These techniques often involve overvaluing or undervaluing artworks, using intermediaries for transactions, creating false provenances, or rapidly trading artworks to create a confusing trail of transactions.
Forwarded from ربات حذف ✂️
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
درخواست فوری از آقای محسنی اژهای
ریاست محترم دستگاه قضایی جناب آقای محسنی اژهای
با سلام
درصدد بودم این نامه را به طور خصوصی برای شما ارسال کنم اما از بیم آنکه به دستتان نرسد، تصمیم گرفتم از این طریق شما را خطاب قرار دهم.
ماجرا مربوط به دختربچۀ 4 سالهای است که تا کسی از نزدیک با آن آشنایی نداشته باشد، اهمیت موضوع برایش قابل درک نیست.
پیش از این هم گفتهام که زندان کسی را نمیکشد اما میتواند دختربچهای را به کلی از پا در آورد. منظورم دختر بچۀ مجید توکلی است که پیش از این داستانش را شرح دادهام اما ظاهراً کسی یا عمق این موضوع را درک نمیکند و یا برایش علیالسویه است که یک کودک دچار تشنج روحی و جسمی دائمی شود.
مجید توکلی برغم تحمل 8 سال زندان از سن 20 سالگی، در جریان ناآرامیهای سال 1401 در منزلش بازداشت شد. ابتدا گفتند که بازداشتش جنبۀ "پیشگیرانه" دارد، اما نهایتاً او را به اتهام تبلیغ و تبانی به شش سال زندان محکوم کردند که پنج سال آن قابل اجرا بود.
بعد از اجرایی شدن حکم، درخواست اعاده به دیوان داد. پذیرفته شد و شعبۀ تحت ریاست مرحوم آقای رازینی حکم را نقض کرد و با استدلالات مفصل، اتهام تبانی را بیدلیل دانست. پرونده به شعبۀ 54 تجدیدنظر ارسال شد اما شعبۀ مذکور رأی دیوان را نادیده گرفت. دوباره درخواست اعاده داده شد و این بار نیز همان شعبۀ 39 دیوان به ریاست آقای رازینی، باز بر رأی قبلی خود اصرار کرد و خواستار توقف حکم و رسیدگی مجدد شد. در رسیدگی مجدد، آقای توکلی موقتاً از زندان آزاد و نهایتاً به دوسال حبس محکوم شد که یک سال آن را تحمل کرده است.
اینک به رغم درخواست آزادی مشروط، دادسرای اجرای احکام برای اجرای یک سال باقیمانده، او را احضار کرده است.
در دادسرا به وکیلش گفته شد که آقای توکلی علیه آنها حرف زده در حالی که او پس از آزادی موقت به طور مطلق سکوت کرده است.
مشکل اما تحمل یک سال حبس نیست. مشکل دختربچهای است که حاضر نیست حتی یک لحظه از پدرش جدا شود. این کودک در فراق پدر فقط بیتابی نمیکند، بلکه از شدت گریه و زاری خود را به زمین میکوبد و دچار سطحی از تشنج میشود به طوری که به هیچ طریقی نمیتوان او را آرام کرد. دردناکی این موضوع برای کسانی که آن را فقط میشنوند شاید قابل درک نباشد، اما برای مادرش و همۀ کسانی که با او سر و کار دارند به راستی که عذابی غیرقابل وصف است.
این دختربچه در طول یک سال زندان قبلی پدرش، بینهایت رنج کشید و دل اطرافیان را خون کرد، اما الان که هشیارتر شده، به طور دائم در دلهره و اضطراب است و اگر پدرش چند لحظه خارج از برنامۀ روزانه خارج از دسترس باشد، چنان شدتی از ناراحتی بروز میدهد که اصلاً قابل کنترل نیست. این یک مورد واقعاً استثنایی و به عبارتی یک تراژدی انسانی است و با هر سطح از وجدان نمیتوان در برابر آن بیاعتنا بود.
درخواست من نجات این کودک از شرایط در انتظارِ اوست. امیدوارم این درخواست به رؤیت شما برسد و مورد توجه قرار گیرد زیرا باز شدن گره این مشکل به دست شماست.
با احترام
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ریاست محترم دستگاه قضایی جناب آقای محسنی اژهای
با سلام
درصدد بودم این نامه را به طور خصوصی برای شما ارسال کنم اما از بیم آنکه به دستتان نرسد، تصمیم گرفتم از این طریق شما را خطاب قرار دهم.
ماجرا مربوط به دختربچۀ 4 سالهای است که تا کسی از نزدیک با آن آشنایی نداشته باشد، اهمیت موضوع برایش قابل درک نیست.
پیش از این هم گفتهام که زندان کسی را نمیکشد اما میتواند دختربچهای را به کلی از پا در آورد. منظورم دختر بچۀ مجید توکلی است که پیش از این داستانش را شرح دادهام اما ظاهراً کسی یا عمق این موضوع را درک نمیکند و یا برایش علیالسویه است که یک کودک دچار تشنج روحی و جسمی دائمی شود.
مجید توکلی برغم تحمل 8 سال زندان از سن 20 سالگی، در جریان ناآرامیهای سال 1401 در منزلش بازداشت شد. ابتدا گفتند که بازداشتش جنبۀ "پیشگیرانه" دارد، اما نهایتاً او را به اتهام تبلیغ و تبانی به شش سال زندان محکوم کردند که پنج سال آن قابل اجرا بود.
بعد از اجرایی شدن حکم، درخواست اعاده به دیوان داد. پذیرفته شد و شعبۀ تحت ریاست مرحوم آقای رازینی حکم را نقض کرد و با استدلالات مفصل، اتهام تبانی را بیدلیل دانست. پرونده به شعبۀ 54 تجدیدنظر ارسال شد اما شعبۀ مذکور رأی دیوان را نادیده گرفت. دوباره درخواست اعاده داده شد و این بار نیز همان شعبۀ 39 دیوان به ریاست آقای رازینی، باز بر رأی قبلی خود اصرار کرد و خواستار توقف حکم و رسیدگی مجدد شد. در رسیدگی مجدد، آقای توکلی موقتاً از زندان آزاد و نهایتاً به دوسال حبس محکوم شد که یک سال آن را تحمل کرده است.
اینک به رغم درخواست آزادی مشروط، دادسرای اجرای احکام برای اجرای یک سال باقیمانده، او را احضار کرده است.
در دادسرا به وکیلش گفته شد که آقای توکلی علیه آنها حرف زده در حالی که او پس از آزادی موقت به طور مطلق سکوت کرده است.
مشکل اما تحمل یک سال حبس نیست. مشکل دختربچهای است که حاضر نیست حتی یک لحظه از پدرش جدا شود. این کودک در فراق پدر فقط بیتابی نمیکند، بلکه از شدت گریه و زاری خود را به زمین میکوبد و دچار سطحی از تشنج میشود به طوری که به هیچ طریقی نمیتوان او را آرام کرد. دردناکی این موضوع برای کسانی که آن را فقط میشنوند شاید قابل درک نباشد، اما برای مادرش و همۀ کسانی که با او سر و کار دارند به راستی که عذابی غیرقابل وصف است.
این دختربچه در طول یک سال زندان قبلی پدرش، بینهایت رنج کشید و دل اطرافیان را خون کرد، اما الان که هشیارتر شده، به طور دائم در دلهره و اضطراب است و اگر پدرش چند لحظه خارج از برنامۀ روزانه خارج از دسترس باشد، چنان شدتی از ناراحتی بروز میدهد که اصلاً قابل کنترل نیست. این یک مورد واقعاً استثنایی و به عبارتی یک تراژدی انسانی است و با هر سطح از وجدان نمیتوان در برابر آن بیاعتنا بود.
درخواست من نجات این کودک از شرایط در انتظارِ اوست. امیدوارم این درخواست به رؤیت شما برسد و مورد توجه قرار گیرد زیرا باز شدن گره این مشکل به دست شماست.
با احترام
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from بارو
نقد ترجمهٔ رمان مزاح بیپایان
الف. سین
ـــــــــــــــــــــ
مزاح بیپایان، یکی از مهمترین آثار ادبیات انگلیسی قرن بیستم، چندی قبل با ترجمهی معین فرخی در نشر برج منتشر شد. کتاب حدود ۱۵۰۰ صفحه است و چاپ سومش ۱میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت دارد. تبلیغات مفصل ناشر، مترجم، و اطرافیان توانسته توجهها را به این اثر مهم جلب کند. شخصاً قصد خرید آن را داشتم اما تصمیم گرفتم پیش از آن، چند پاراگراف مختلف را انتخاب کنم و ترجمهشان را بررسی کنم تا اگر خطاهای فاحش و متعددی در آنها نبود، کتاب را بخرم.
پیش از آنکه به کتابفروشی بروم، در اینترنت جستجو کردم و نسخهی نمونهی سایت ناشر را یافتم. پس تصمیم گرفتم برای شروع فعلاً یک صفحهی اول و دو صفحهی پایانی این بخش اول کتاب (Year of Glad) را بررسی کنم تا بعد سراغ پاراگرافهای دیگر از دیگر جاهای کتاب بروم. اما بررسی همان چند پاراگراف کافی بود.
حتی اگر بعضی موارد را هم با اغماض بپذیریم، باز به طور متوسط هر کدام از این سه صفحه که بررسی کردهام ۱۰ ایراد داشته است؛ ضمن اینکه بخشهای بررسیشده دشواری خاصی هم نداشتهاند. اینها همه در کتابی هستند که به گفتهی مترجم ترجمهاش چندین سال طول کشیده و افراد مختلفی بخشهایی از آن را خواندهاند و ویراستارش هم ویرایش مقابلهای کرده است. عجیبتر اینکه ترجمهی این کتاب نامزد «جایزهی ابوالحسن نجفی» برای بهترین ترجمهی سال شده است.
در ادامه ابتدا متن اصلی، سپس ترجمهی فرخی و در نهایت جدولهایی میآیند که در ستون آخرشان ترجمهی صحیحتر به دست داده شده است. بهدلیل پرشماری ایرادها، از ارائهی توضیح برای هر مورد چشمپوشی شده است...
◄ [کلیک کنید: متن کامل و جدول مقایسهها]
[یادداشت بارو: حقِ پاسخ برای مترجم و ناشر محفوظ است. بارو نقدهای ترجمه را پذیرش و منتشر میکند، و دخل و تصرفی در متن و محتوای آنها ندارد.]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
■ به «بارو» بپیوندید.
■ Telegram | Instagram
الف. سین
ـــــــــــــــــــــ
مزاح بیپایان، یکی از مهمترین آثار ادبیات انگلیسی قرن بیستم، چندی قبل با ترجمهی معین فرخی در نشر برج منتشر شد. کتاب حدود ۱۵۰۰ صفحه است و چاپ سومش ۱میلیون و ۵۰۰هزار تومان قیمت دارد. تبلیغات مفصل ناشر، مترجم، و اطرافیان توانسته توجهها را به این اثر مهم جلب کند. شخصاً قصد خرید آن را داشتم اما تصمیم گرفتم پیش از آن، چند پاراگراف مختلف را انتخاب کنم و ترجمهشان را بررسی کنم تا اگر خطاهای فاحش و متعددی در آنها نبود، کتاب را بخرم.
پیش از آنکه به کتابفروشی بروم، در اینترنت جستجو کردم و نسخهی نمونهی سایت ناشر را یافتم. پس تصمیم گرفتم برای شروع فعلاً یک صفحهی اول و دو صفحهی پایانی این بخش اول کتاب (Year of Glad) را بررسی کنم تا بعد سراغ پاراگرافهای دیگر از دیگر جاهای کتاب بروم. اما بررسی همان چند پاراگراف کافی بود.
حتی اگر بعضی موارد را هم با اغماض بپذیریم، باز به طور متوسط هر کدام از این سه صفحه که بررسی کردهام ۱۰ ایراد داشته است؛ ضمن اینکه بخشهای بررسیشده دشواری خاصی هم نداشتهاند. اینها همه در کتابی هستند که به گفتهی مترجم ترجمهاش چندین سال طول کشیده و افراد مختلفی بخشهایی از آن را خواندهاند و ویراستارش هم ویرایش مقابلهای کرده است. عجیبتر اینکه ترجمهی این کتاب نامزد «جایزهی ابوالحسن نجفی» برای بهترین ترجمهی سال شده است.
در ادامه ابتدا متن اصلی، سپس ترجمهی فرخی و در نهایت جدولهایی میآیند که در ستون آخرشان ترجمهی صحیحتر به دست داده شده است. بهدلیل پرشماری ایرادها، از ارائهی توضیح برای هر مورد چشمپوشی شده است...
◄ [کلیک کنید: متن کامل و جدول مقایسهها]
[یادداشت بارو: حقِ پاسخ برای مترجم و ناشر محفوظ است. بارو نقدهای ترجمه را پذیرش و منتشر میکند، و دخل و تصرفی در متن و محتوای آنها ندارد.]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
■ به «بارو» بپیوندید.
■ Telegram | Instagram