گشتها | هومن پناهنده
Photo
🔺دیدار در فلق
✍ا. سرگشته
۷ فوریه ۲۰۲۵
صبح موقع راه بردن سگمان دیدم فلق آسمان را گرفته بود. عکسی گرفتم. همان لحظه دیدم خانمی هم دارد عکس میگیرد. به سمتش رفتم و گفتم صبح قشنگی است. خانم آقا از کار در آمد. مردی چهل ساله با موی رنگکردهُ بلند و ناخنهای لاکزده و گوشواره در گوش. فوری گفت "واقعا زیبا است. چرا ما انسانها نمیتوانیم از این زیباییها لذت ببریم؟ چرا باید مدام به سر و کلهُ هم بکوبیم و جنگ و دعوا کنیم؟ به جای این که به اطرافمان نگاه کنیم و خرسند باشیم همیشه ناخرسندیم." گفتم "درست میگویید، بیشتر ما حتی صدای پرندگان را نمیشنویم." ادامه داد "در محلهُ ما فقر و مواد مخدر و خشونت بیداد میکند. چرا هیچ کس به فکر جوانها نیست؟" گفتم "اولویتهای حاکمان چیزهای دیگری است. بهعلاوه حل بعضی از مشکلات مثل مواد مخدر واقعا دشوار است. امروز هر کسی در خانه میتواند مواد سنتتیک تولید کند." بعد بیآن که مرا بشناسد حرفی زد که واقعا شوکهام کرد. گفت "به من در بچگی تعرض شد. من تمام عمرم با این مساُله درگیر بودهام. خیلی سختی کشیدهام. چرا باید این طور باشد؟" گفتم "واقعا متاسفم، ولی نمیشود در هر خانه و اتاق دوربین مداربسته نصب کرد و رفتار همه را کنترل کرد. خصوصاً مسائلی که در درون خانهها اتفاق میافتد در حریم حکومت نیست و فرض بر این است که پدر و مادر مراقب بچه هستند." گفت "پدرم به من تعرض جنسی میکرد." گفتم "همین دیگر؛ فرض بر اعتماد به والدین است، هم شما و هم دولت به پدر اعتماد دارید. ولی خب، الان که مرد مستقلی شدهاید و دارید زندگی خوبی میکنید." گفت "مادربزرگم خیلی به من کمک کرد. اگر او نبود هیچ وقت نمیتوانستم روی پای خودم بایستم." گفتم "این هم دلیلی که دوباره به دیگران اعتماد پیدا کردید". باز کمی درد دل کرد و من دیدم سگم بیتابی میکند گفتم "باید بروم." بعد بغلش کردم، به قول فرنگیها Gave him a big hug و خداحافظی کردم. موقع برگشتن به حرفهایش فکر کردم. واقعا چه میشود کرد؟ آخر چطور میشود به کسی گفت به بچهاش تعرض نکند؟ آیا باید از مردم قبل از بچهدار شدن امتحان گرفت و مجوز صادر کرد؟ آیا جامعهای هست، یا خواهد بود، که این مسائل را حل کرده باشد؟
#هومن_پناهنده
@gashthaa
✍ا. سرگشته
۷ فوریه ۲۰۲۵
صبح موقع راه بردن سگمان دیدم فلق آسمان را گرفته بود. عکسی گرفتم. همان لحظه دیدم خانمی هم دارد عکس میگیرد. به سمتش رفتم و گفتم صبح قشنگی است. خانم آقا از کار در آمد. مردی چهل ساله با موی رنگکردهُ بلند و ناخنهای لاکزده و گوشواره در گوش. فوری گفت "واقعا زیبا است. چرا ما انسانها نمیتوانیم از این زیباییها لذت ببریم؟ چرا باید مدام به سر و کلهُ هم بکوبیم و جنگ و دعوا کنیم؟ به جای این که به اطرافمان نگاه کنیم و خرسند باشیم همیشه ناخرسندیم." گفتم "درست میگویید، بیشتر ما حتی صدای پرندگان را نمیشنویم." ادامه داد "در محلهُ ما فقر و مواد مخدر و خشونت بیداد میکند. چرا هیچ کس به فکر جوانها نیست؟" گفتم "اولویتهای حاکمان چیزهای دیگری است. بهعلاوه حل بعضی از مشکلات مثل مواد مخدر واقعا دشوار است. امروز هر کسی در خانه میتواند مواد سنتتیک تولید کند." بعد بیآن که مرا بشناسد حرفی زد که واقعا شوکهام کرد. گفت "به من در بچگی تعرض شد. من تمام عمرم با این مساُله درگیر بودهام. خیلی سختی کشیدهام. چرا باید این طور باشد؟" گفتم "واقعا متاسفم، ولی نمیشود در هر خانه و اتاق دوربین مداربسته نصب کرد و رفتار همه را کنترل کرد. خصوصاً مسائلی که در درون خانهها اتفاق میافتد در حریم حکومت نیست و فرض بر این است که پدر و مادر مراقب بچه هستند." گفت "پدرم به من تعرض جنسی میکرد." گفتم "همین دیگر؛ فرض بر اعتماد به والدین است، هم شما و هم دولت به پدر اعتماد دارید. ولی خب، الان که مرد مستقلی شدهاید و دارید زندگی خوبی میکنید." گفت "مادربزرگم خیلی به من کمک کرد. اگر او نبود هیچ وقت نمیتوانستم روی پای خودم بایستم." گفتم "این هم دلیلی که دوباره به دیگران اعتماد پیدا کردید". باز کمی درد دل کرد و من دیدم سگم بیتابی میکند گفتم "باید بروم." بعد بغلش کردم، به قول فرنگیها Gave him a big hug و خداحافظی کردم. موقع برگشتن به حرفهایش فکر کردم. واقعا چه میشود کرد؟ آخر چطور میشود به کسی گفت به بچهاش تعرض نکند؟ آیا باید از مردم قبل از بچهدار شدن امتحان گرفت و مجوز صادر کرد؟ آیا جامعهای هست، یا خواهد بود، که این مسائل را حل کرده باشد؟
#هومن_پناهنده
@gashthaa
Forwarded from واژه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بدتر و فاجعهبارتر از شیوۀ صحبت کردن این خانم و امثال ایشان آن است که در آینده احتمالاً این افتضاح گسترش و عمق بیشتری خواهد یافت. پایینتر، یکی از دلایل پیدایی چنین پدیدهای را عرض خواهم کرد ولی پیشتر بگویم که در برابر این سیل ویرانگر نه تنها نهادهای مسؤول «هیچ» کاری نمیکنند، بلکه گویا صورت مسأله و دلیل چنین وضعی چندان هم برای ایشان و البته برای بسیاری دیگر روشن نیست.
بعد از «ادا» و خودنمایی و فریب، یکی دیگر از دلایل این طرز سخن گفتن اهالی برخی از رشتهها که البته در دانشگاههای ایران تحصیل کردهاند آن است که از مدتها پیش در خیلی از رشتههای دانشگاهی خواندن کتابهای درسی به زبان انگلیسی تشویق و مایۀ فضل شمرده میشود، حتی اگر ترجمۀ خوبی از آن کتابها در بازار باشد. خواندن کتابها و مقالههای خوب به انگلیسی یا زبانهای دیگر نه تنها نشانۀ فضل است، بلکه در این شتابی که در نوشتن کتابها و مقالههای خوب در جای جای جهان عمدتاً به انگلیسی پدید آمده، ناگزیر و بایسته است. مسألۀ مهم آن است که ترجمۀ این منابع به فارسی و استفاده از آن ترجمهها در کلاسهای دانشگاهی هم البته به همین درجه از بایستگی است.
دنبالۀ مطلب👇
بعد از «ادا» و خودنمایی و فریب، یکی دیگر از دلایل این طرز سخن گفتن اهالی برخی از رشتهها که البته در دانشگاههای ایران تحصیل کردهاند آن است که از مدتها پیش در خیلی از رشتههای دانشگاهی خواندن کتابهای درسی به زبان انگلیسی تشویق و مایۀ فضل شمرده میشود، حتی اگر ترجمۀ خوبی از آن کتابها در بازار باشد. خواندن کتابها و مقالههای خوب به انگلیسی یا زبانهای دیگر نه تنها نشانۀ فضل است، بلکه در این شتابی که در نوشتن کتابها و مقالههای خوب در جای جای جهان عمدتاً به انگلیسی پدید آمده، ناگزیر و بایسته است. مسألۀ مهم آن است که ترجمۀ این منابع به فارسی و استفاده از آن ترجمهها در کلاسهای دانشگاهی هم البته به همین درجه از بایستگی است.
دنبالۀ مطلب👇
Forwarded from واژه
دنبالۀ مطلب:
دانشجویی که تمام مدت منابع انگلیسی میخواند چطور میتواند موقع حرف زدن و نوشتن به فارسی از اصطلاحهایی فارسی که هیچ وقت نخوانده استفاده کند؟
عیب بزرگ دیگری که در این میان هست آن است که دانشآموختگان این رشتهها مطمئن خواهند بود اصلاً به فارسی نمیشود چنین چیزهایی گفت و از این ناحیه نوع بدی از بیاطمینانی و بدگمانی نسبت به زبان فارسی پدید میآید که بیدرنگ به از میان رفتن شأن این زبان نزد صاحبانش میانجامد.
عیب دیگری که به همین اندازه بد است و بدبختانه ظاهرش اینطور نشان نمیدهد آن است که این سو و آن سو میشنویم میگویند «مطلبی تخصصی است و ناگزیر باید با اصطلاحهای انگلیسی بیان شود»! شگفتا! بیست سال دانشآموزی و دانشجویی در مدرسهها و دانشگاههای ایران فرصتی برای کتابهای درسی فراهم نکرده تا این معنی را به شهروندان این کشور منتقل کند که فارسی زبان آموزش و به این ترتیب زبان علم و فن یعنی زبان تخصصی رشتههای تحصیلی در دانشگاههای ایران است؟ این پرسش جدی است! اگر مطلبی در کتابهای درسی بهویژه در دورۀ مدرسه تکرار و به آن تصریح شود، به احتمال خیلی زیاد آن مطلب در ذهن دانشآموز جزء اصول دستهبندی خواهد شد. برای این منظور البته لازم است در کتابهای زبان و ادبیات فارسی برای نمونه از حجم عظیم مطالب صوفیانه و عارفانه و عمدتاً شعر کاسته شود تا روزی این خیال اشتباه از ذهن مردم این سرزمین زدوده شود که «فارسی فقط زبان شعر و خیال است». به جای آن، باید نمونههایی از متنهای علمی و فنی فارسی از هزار سال پیش تا به امروز در این کتابها گنجانده میشد تا صاحبان این زبان بیاموزند که فارسی از کهنترین زبانها در میان زبانهای موجود جهان است که به آن از دیر باز متن علمی و فنی و رسمی نوشته میشده است. نباید فراموش کرد که جمعیت بزرگی از مخاطبان این کتابها قرار است در آینده مهندس و پزشک شوند. آنچه آنها از زبان فارسی به مثابۀ ابزار در رشتههای خود آموختهاند کموبیش هیچ بوده! یعنی نه اصطلاح فارسی یاد گرفتهاند و نه از طرز بیان و نوشتن و البته از شأن این زبان چیزی به گوششان خورده. حالا چرا باید وقتی میبینیم یکی از همان دانشآموزانِ سالهای گذشته به این شیوۀ فاجعهبار فارسی حرف میزند و آدمهای اطراف او سرِ تأیید میجنبانند، تعجب کنیم؟
دانشجویی که تمام مدت منابع انگلیسی میخواند چطور میتواند موقع حرف زدن و نوشتن به فارسی از اصطلاحهایی فارسی که هیچ وقت نخوانده استفاده کند؟
عیب بزرگ دیگری که در این میان هست آن است که دانشآموختگان این رشتهها مطمئن خواهند بود اصلاً به فارسی نمیشود چنین چیزهایی گفت و از این ناحیه نوع بدی از بیاطمینانی و بدگمانی نسبت به زبان فارسی پدید میآید که بیدرنگ به از میان رفتن شأن این زبان نزد صاحبانش میانجامد.
عیب دیگری که به همین اندازه بد است و بدبختانه ظاهرش اینطور نشان نمیدهد آن است که این سو و آن سو میشنویم میگویند «مطلبی تخصصی است و ناگزیر باید با اصطلاحهای انگلیسی بیان شود»! شگفتا! بیست سال دانشآموزی و دانشجویی در مدرسهها و دانشگاههای ایران فرصتی برای کتابهای درسی فراهم نکرده تا این معنی را به شهروندان این کشور منتقل کند که فارسی زبان آموزش و به این ترتیب زبان علم و فن یعنی زبان تخصصی رشتههای تحصیلی در دانشگاههای ایران است؟ این پرسش جدی است! اگر مطلبی در کتابهای درسی بهویژه در دورۀ مدرسه تکرار و به آن تصریح شود، به احتمال خیلی زیاد آن مطلب در ذهن دانشآموز جزء اصول دستهبندی خواهد شد. برای این منظور البته لازم است در کتابهای زبان و ادبیات فارسی برای نمونه از حجم عظیم مطالب صوفیانه و عارفانه و عمدتاً شعر کاسته شود تا روزی این خیال اشتباه از ذهن مردم این سرزمین زدوده شود که «فارسی فقط زبان شعر و خیال است». به جای آن، باید نمونههایی از متنهای علمی و فنی فارسی از هزار سال پیش تا به امروز در این کتابها گنجانده میشد تا صاحبان این زبان بیاموزند که فارسی از کهنترین زبانها در میان زبانهای موجود جهان است که به آن از دیر باز متن علمی و فنی و رسمی نوشته میشده است. نباید فراموش کرد که جمعیت بزرگی از مخاطبان این کتابها قرار است در آینده مهندس و پزشک شوند. آنچه آنها از زبان فارسی به مثابۀ ابزار در رشتههای خود آموختهاند کموبیش هیچ بوده! یعنی نه اصطلاح فارسی یاد گرفتهاند و نه از طرز بیان و نوشتن و البته از شأن این زبان چیزی به گوششان خورده. حالا چرا باید وقتی میبینیم یکی از همان دانشآموزانِ سالهای گذشته به این شیوۀ فاجعهبار فارسی حرف میزند و آدمهای اطراف او سرِ تأیید میجنبانند، تعجب کنیم؟
پیش از این، در گشتها مطلب زیر را دربارهُ سخنرانی روانپزشکی نوشته بودم. از آنجا که محتوای آن نوشته با فرستهُ بالا پیوند دارد، دوباره نقلش میکنم. گفتن ندارد که سخنرانی یادشده را میتوان در گشتها یافت.
✍هومن پناهنده
@gashthaa
سخنرانیای که پس از این میآید از آنِ روانپزشکی است که در میان اهل فن از حسن شهرتی برخوردار است. من هم از آن بهره بردم. اما هر قدر محتوای سخنرانی فایدهرسان است، متاُسفانه زبان سخنران آزاردهنده است. دلیلش کاربرد مفرط و نابجای کلمات انگلیسی است. وقتی به فارسی سخن میگوییم یا مینویسیم، استفاده از کلمات خارجی تا حدی و در آنجا که جنبهُ فنی دارد شاید قابلتوجیه باشد، اما وقتی پای مفاهیم عمومیِ غیرفنی به میان میآید دیگر کاربرد الفاظ خارجی قابلدفاع نیست. مثلاً چرا باید به جای "محبوب" گفت favorite یا به جای "شرم" گفت shame؟ به هر حال، اگر بتوانید آزارِ ناشی از استفادهُ بیجا از کلمات فرنگی را تحمل کنید، این سخنرانی را مفید خواهید یافت.
✍هومن پناهنده
@gashthaa
Forwarded from فارس نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمله سارقانِ زورگیر به دانشجویِ دانشگاه تهران
مرکز اطلاعرسانی پلیس پایتخت:
شبِ گذشته در ساعت ۲۱ چهارشنبه مورخِ ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ ، واحد گشت پلیس در محدوده بزرگراه جلال آل احمد نبشِ کوچه جنت با جوانی ۱۹ ساله مواجه شده که بر اثر اصابت جسم تیز به مجاری تنفسی مجروح و با همکاری عوامل اورژانس به بیمارستان شریعتی تهران منتقل که بر اثر شدت جراحات در ساعت ۷:۳۰ صبح فوت نمود.
از همان ساعاتِ ابتداییِ حادثه پی جوییِ قتل آغاز و در تحقیقات میدانی و با بهرهگیری از تصاویر دوربینهایِ مداربسته مشخص شد که دانشجویِ جوان در زمان مراجعت به خوابگاه دانشجویی در منطقه امیرآباد مورد ضربهیِ جسم تیز توسط دو زورگیرِ موتورسوار قرار گرفته و سارقان در زمان ربودنِ کوله پشتی، مقتول را مورد اصابت چاقو قرار دادند.
در حال حاضر تیم ویژه ای در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری عاملان این سرقتِ منجر به جنایت را در دستورکار قرار داده که به محض دستگیری اطلاع رسانی خواهد شد.
@Fars_news1
مرکز اطلاعرسانی پلیس پایتخت:
شبِ گذشته در ساعت ۲۱ چهارشنبه مورخِ ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ ، واحد گشت پلیس در محدوده بزرگراه جلال آل احمد نبشِ کوچه جنت با جوانی ۱۹ ساله مواجه شده که بر اثر اصابت جسم تیز به مجاری تنفسی مجروح و با همکاری عوامل اورژانس به بیمارستان شریعتی تهران منتقل که بر اثر شدت جراحات در ساعت ۷:۳۰ صبح فوت نمود.
از همان ساعاتِ ابتداییِ حادثه پی جوییِ قتل آغاز و در تحقیقات میدانی و با بهرهگیری از تصاویر دوربینهایِ مداربسته مشخص شد که دانشجویِ جوان در زمان مراجعت به خوابگاه دانشجویی در منطقه امیرآباد مورد ضربهیِ جسم تیز توسط دو زورگیرِ موتورسوار قرار گرفته و سارقان در زمان ربودنِ کوله پشتی، مقتول را مورد اصابت چاقو قرار دادند.
در حال حاضر تیم ویژه ای در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری عاملان این سرقتِ منجر به جنایت را در دستورکار قرار داده که به محض دستگیری اطلاع رسانی خواهد شد.
@Fars_news1
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#فوری
شروع تجمع دانشجویان ساکن خوابگاه کوی پسران دانشگاه تهران در اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی و عدم تامین امنیت «کوچهی جنت» منتهی به درب غربی خوابگاه و دانشکدهگان فنی
پس از قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی کارشناسی رشتهی مدیریت کسبوکار دانشگاه تهران در حوالی درب غربی خوابگاه کوی پسران و دانشکدگان فنی در «کوچه جنت»، امروز جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به سیاستگذاری دانشگاه و عدم تامین امنیت این منطقه دست به تجمع زدند.
از شعارهای تجمع دانشجویان:
«یکی از ما کم شده، کی میخواد جواب بده؟»
«خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه»
«زارع بیکفایت مسئول این جنایت»
#دانشگاه_تهران
4⃣2⃣8⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
شروع تجمع دانشجویان ساکن خوابگاه کوی پسران دانشگاه تهران در اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی و عدم تامین امنیت «کوچهی جنت» منتهی به درب غربی خوابگاه و دانشکدهگان فنی
پس از قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی کارشناسی رشتهی مدیریت کسبوکار دانشگاه تهران در حوالی درب غربی خوابگاه کوی پسران و دانشکدگان فنی در «کوچه جنت»، امروز جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به سیاستگذاری دانشگاه و عدم تامین امنیت این منطقه دست به تجمع زدند.
از شعارهای تجمع دانشجویان:
«یکی از ما کم شده، کی میخواد جواب بده؟»
«خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه»
«زارع بیکفایت مسئول این جنایت»
#دانشگاه_تهران
4⃣2⃣8⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴نقدی بر سخنان رییسجمهور
🔺هممیهن ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️این یادداشت را در روز ۱۸ بهمن نوشتم تا شنبه ۲۰ بهمن منتشر کنم ولی چون مقارن با سخنرانی ۱۹ بهمن مقام رهبری شد از انتشارش صرفنظر کردم تا دچار تعبیر دیگری نشود. اکنون که از آن تاریخ یک هفته گذشته آن را منتشر میکنم.
🔘آقای پزشکیان روز گذشته(چهارشنبه ۱۷ بهمن) در دیدار از وزارت راه و شهرسازی نکاتی را گفتند که لازم است نقد شود، چون این خطر وجود دارد که پس از این نیز شاهد تکرار مکرر این گونه سخنان باشیم.(در همین ده روز گذشته نیز مواردی از تکرار بود) من سعی میکنم ابتدا سخنان را نقل و سپس نقد کنم.
🔘ایشان گفتند که: ▪️«ما باید بتوانیم کشورمان را به عزت و سربلندی که برازنده مردم ماست برسانیم. ما کشور قدرتمندی هستیم و ذخایری و منابعی که داریم در دنیا استثنایی است و با این ذخایر اینگونه زندگی کردن اصلا قابل قبول نیست. مقصر هم ما هستیم شخص دیگری نیست.»▪️
🔘کلیت این حرفها درست است. ولی در باره قدرتمندی باید با دقت بیشتری سخن گفت. بله ما قدرتمند هستیم ولی این قدرتمندی ما از دو جهت مخدوش است. اول از حیث ادعاهایی که داریم. دوم از حیث به فعلیت درآوردن ظرفیتهای قدرتمند شدن ما. همانطور که گفتهاید منابع ایران بسیار زیاد است. مهمتر آن که منابع انسانی خوبی داریم. آقای پزشکیان بهتر از همه میتواند در باره نیروی انسانی بخش سلامت نظر دهد و وضع ما را با جهان مقایسه کند. نیروی انسانی بخشهای دیگر از جمله صنعت و خدمات هم کمابیش در همین سطح هستند.
🔘پس مساله چیست که وضع زندگی مردم را قابل قبول نمیدانید؟ مقصر کیست؟ اصلا دنبال مقصر نباشید ماهیت تقصیر چه بوده که شما میخواهید آن را تغییر دهید؟ حداقل چند خط و جمله در این باره سخن گفته شود. تقصیر همان عدم باور و التزام به شرایط حکمرانی خوب است و طبعا مقصران هم از همین طریق معلوم میشوند. خوب! شما به عنوان یک مسئول چه نوع حکمرانی خوبی را توصیه و اجرا میکنید که از حکمرانی نادرست پیشین متمایز شود؟ بطوری که تامین کننده رشد اقتصادی و رفاه عمومی باشد. لازم است که در این باره توضیح داده شود.
https://telegra.ph/نقدی-بر-سخنان-رییس%E2%80%8Cجمهور-02-14
🔺هممیهن ۲۷ بهمن ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
▪️این یادداشت را در روز ۱۸ بهمن نوشتم تا شنبه ۲۰ بهمن منتشر کنم ولی چون مقارن با سخنرانی ۱۹ بهمن مقام رهبری شد از انتشارش صرفنظر کردم تا دچار تعبیر دیگری نشود. اکنون که از آن تاریخ یک هفته گذشته آن را منتشر میکنم.
🔘آقای پزشکیان روز گذشته(چهارشنبه ۱۷ بهمن) در دیدار از وزارت راه و شهرسازی نکاتی را گفتند که لازم است نقد شود، چون این خطر وجود دارد که پس از این نیز شاهد تکرار مکرر این گونه سخنان باشیم.(در همین ده روز گذشته نیز مواردی از تکرار بود) من سعی میکنم ابتدا سخنان را نقل و سپس نقد کنم.
🔘ایشان گفتند که: ▪️«ما باید بتوانیم کشورمان را به عزت و سربلندی که برازنده مردم ماست برسانیم. ما کشور قدرتمندی هستیم و ذخایری و منابعی که داریم در دنیا استثنایی است و با این ذخایر اینگونه زندگی کردن اصلا قابل قبول نیست. مقصر هم ما هستیم شخص دیگری نیست.»▪️
🔘کلیت این حرفها درست است. ولی در باره قدرتمندی باید با دقت بیشتری سخن گفت. بله ما قدرتمند هستیم ولی این قدرتمندی ما از دو جهت مخدوش است. اول از حیث ادعاهایی که داریم. دوم از حیث به فعلیت درآوردن ظرفیتهای قدرتمند شدن ما. همانطور که گفتهاید منابع ایران بسیار زیاد است. مهمتر آن که منابع انسانی خوبی داریم. آقای پزشکیان بهتر از همه میتواند در باره نیروی انسانی بخش سلامت نظر دهد و وضع ما را با جهان مقایسه کند. نیروی انسانی بخشهای دیگر از جمله صنعت و خدمات هم کمابیش در همین سطح هستند.
🔘پس مساله چیست که وضع زندگی مردم را قابل قبول نمیدانید؟ مقصر کیست؟ اصلا دنبال مقصر نباشید ماهیت تقصیر چه بوده که شما میخواهید آن را تغییر دهید؟ حداقل چند خط و جمله در این باره سخن گفته شود. تقصیر همان عدم باور و التزام به شرایط حکمرانی خوب است و طبعا مقصران هم از همین طریق معلوم میشوند. خوب! شما به عنوان یک مسئول چه نوع حکمرانی خوبی را توصیه و اجرا میکنید که از حکمرانی نادرست پیشین متمایز شود؟ بطوری که تامین کننده رشد اقتصادی و رفاه عمومی باشد. لازم است که در این باره توضیح داده شود.
https://telegra.ph/نقدی-بر-سخنان-رییس%E2%80%8Cجمهور-02-14
Telegraph
نقدی بر سخنان رییسجمهور
🔺هممیهن ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی ▪️این یادداشت را در روز ۱۸ بهمن نوشتم تا شنبه ۲۰ بهمن منتشر کنم ولی چون مقارن با سخنرانی ۱۹ بهمن مقام رهبری شد از انتشارش صرفنظر کردم تا دچار تعبیر دیگری نشود. اکنون که از آن تاریخ یک هفته گذشته آن را منتشر میکنم. 🔘آقای…
Forwarded from هممیهن
همه چی از دور قشنگه...
سرمقاله هممیهن
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
🔹شاید پس از سیستان و بلوچستان دورافتادهترین و حتی محرومترین استان و منطقه کشور خراسان جنوبی باشد.شاید در سه سال دولت قبل به این دلیل که آقای رئیسی اهل آنجا بود، بهبودی بیشتری در این استان رخ داده باشد که البته حقشان است.
🔹حالا تصور کنید یک جوان روستایی از نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان در این استان با هزار امید و آرزو در سال۱۴۰۲ در دانشگاه تهران پذیرفته شود ، هنوز کمتر از یک ماه از آمدنش به تهران و دانشگاه اول کشور نگذشته که مینویسد: «همه چی از دور قشنگه، حتی دانشجوی دانشگاه تهران بودن...».
🔹این توئیت مرحوم امیرمحمد خالقی دانشجوی سال دوم دانشگاه تهران است که ۱۶ماه پس از این نوشته کوتاه، چهارشنبهشب ۲۴بهمن در کوچه منتهی به درب غربی کوی دانشگاه تهران به دست سارقان زخمی شد و صبح روز بعد نیز در بیمارستان فوت کرد.
🔹این ماجرا در پرتو سوابقی که از این دست اتفاقات در خوابگاه امیرآباد وجود دارد، ظرفیت آن را داشت که ابعاد فراتری از اصل آن جنایت پیدا کند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
WhatsApp
سرمقاله هممیهن
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
🔹شاید پس از سیستان و بلوچستان دورافتادهترین و حتی محرومترین استان و منطقه کشور خراسان جنوبی باشد.شاید در سه سال دولت قبل به این دلیل که آقای رئیسی اهل آنجا بود، بهبودی بیشتری در این استان رخ داده باشد که البته حقشان است.
🔹حالا تصور کنید یک جوان روستایی از نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان در این استان با هزار امید و آرزو در سال۱۴۰۲ در دانشگاه تهران پذیرفته شود ، هنوز کمتر از یک ماه از آمدنش به تهران و دانشگاه اول کشور نگذشته که مینویسد: «همه چی از دور قشنگه، حتی دانشجوی دانشگاه تهران بودن...».
🔹این توئیت مرحوم امیرمحمد خالقی دانشجوی سال دوم دانشگاه تهران است که ۱۶ماه پس از این نوشته کوتاه، چهارشنبهشب ۲۴بهمن در کوچه منتهی به درب غربی کوی دانشگاه تهران به دست سارقان زخمی شد و صبح روز بعد نیز در بیمارستان فوت کرد.
🔹این ماجرا در پرتو سوابقی که از این دست اتفاقات در خوابگاه امیرآباد وجود دارد، ظرفیت آن را داشت که ابعاد فراتری از اصل آن جنایت پیدا کند.
📌ادامه مطلب در سایت هممیهن آنلاین
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Audio
در سوکِ بیپایان برای امیر محمد خالقی که سه پتیارهُ فساد و فقر و جهل جان عزیزش را گرفتند.
#هومن_پناهنده
@gashthaa
#هومن_پناهنده
@gashthaa
امام غایب؟
عبدالکریم سروش | DrSoroush@
🔶امام غایب؟
(نشست ویژه به مناسبت نیمه شعبان)
عبدالکریم سروش
ایراد شده در ۱۴ فوریه ۲۰۲۵
#غیبت
#امام_غایب
#مهدی_موعود
#منجی
#امام_زمان
🆔@neeloofaran
(نشست ویژه به مناسبت نیمه شعبان)
عبدالکریم سروش
ایراد شده در ۱۴ فوریه ۲۰۲۵
#غیبت
#امام_غایب
#مهدی_موعود
#منجی
#امام_زمان
🆔@neeloofaran
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴جانی یا قربانی؟
🔺هممیهن ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
🔘ریاست محترم قوه قضاییه با اشاره به قتل دانشجوی دانشگاه تهران گفت: ▪️«در همه موارد اینچنینی باید نفرات به سرعت شناسایی و پرونده به سرعت رسیدگی شود. رسیدگی به پرونده ایندست جرایم نباید ۶ ماه و یکسال طول بکشد. اشکالاتی که در پروندههای حساس دادگاه بدوی است را بررسی کنید. پروندههایی که افکار مردم را به خود مشغول میکند، رای متقن و محکم داشته باشد که کمتر در دیوانعالی کشور مورد نقض قرار بگیرد. قوه قضاییه ناخواسته در دو قطبیها نیفتد. مسئولان قضایی تحت هیچ شرایطی به حاشیهها توجه نکنند و در صراط مستقیمِ «احقاق حق» و «اجرای عدالت» ثابت قدم باشند.»▪️
🔘همه توصیههای ذکر شده خوب و درست است. ولی با توجه به وظایف این قوه به نظر میرسد که کافی نیست. زیرا مطابق بند ۳ اصل ۱۵۶، نظارت بر حسن اجرای قوانین و مطابق بند ۵ این اصل، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین؛ از وظایف این قوه شناخته شده است. توصیههای آقای اژهای در مورد این پرونده و یا در اغلب پروندههای مشابه، صرفا بر اساس بند ۴ و ۱ این اصل است.
🔘چرا توجه به بندهای دیگر مهم است؟ آیا فقط با مجازات میتوان مانع از تکرار جرم شد؟ تا کنون افراد زیادی مشمول مجازات اعدام و حبسهای طویلالمدت شدهاند، ولی ارتکاب جرم کم نشده است. مگر ممکن است که دو جوان به راحتی کسی را برای برداشتن یک لپتاپ بکشند و بدانند که بازداشت و اعدام خواهند شد؟
🔘اصلا چرا آن محل فاقد امنیت کافی بوده؟ آیا دانشجویان بی توجه به امنیت محل بودهاند؟ آیا مدیریت خوابگاه پیگیر حل مسأله نشده؟ آیا شهرداری و پلیس در انجام وظایف خود مرتکب قصور یا تقصیر شدهاند؟ اصلا چرا سرقت با شیب زیاد در حال افزایش است؟ چرا باید برای طبقات پایین جامعه درآمد و رشد اقتصادی کاهنده و یا ثابت باشد و در مقابل نرخ تورم صعودی و ۴۰ درصدی و بیشتر باشد؟
🔘بله! هر فردی که مرتکب جرم میشود شخصا مسئولیت دارد، ولی آیا حکومت هیچ مسئولیتی ندارد؟ اگر دارد چگونه رسیدگی میشود؟ تا کنون چند مورد رسیدگی شده است؟ و اگر حکومت در این زمینه هیچ مسئولیتی ندارد رسما اعلام شود تا مردم بدانند. با ترک فعل یا سیاستهای زیانبار و تخصیص نادرست منابع چگونه باید مقابله کرد؟ چرا نیرو برای کارهای دیگر از جمله جلوگیری از تجمع عادی مردم در همان نزدیکی های محل جنایت وجود دارد ولی برای حفظ امنیت نیست؟
🔘مسأله این است که با مجازات مجرم و حتی سرعت در اجرای مجازات مشکلی حل نخواهد شد. اصلا مرتکبین این جرایم درکی از تبعات کار خود ندارند. آنان در لحظه زندگی میکنند. آینده برایشان نامفهوم است. مسأله آنان گذران حال است. فاصله زیادی میان بدترین تصور انان از آینده با تصورات خوبشان از آینده وجود ندارد.
🔘ما نباید آنان را با خودمان مقایسه کنیم. اگر ما آیندهنگری داریم و از هزینه مجازات ارتکاب جرم میترسیم به این علت است که چیزی داریم که از دست دادن آن برایمان مهم است. نگاه بسیاری از ما به آینده است ولی این دو قاتل و دهها قاتل و مجرم دیگر قربانی وضعیتی شدهاند که فردایی برایشان وجود ندارد که نگران تبعات کارهای امروز خود باشند.
🔘امیدواریم که توصیه شما اجرایی شود و آن دو جوان نیز سریع شناسایی و دستگیر شوند. ولی اگر چنین بود این امکان را فراهم کنید که پیش از صدور و اجرای اعدام، چندین کارشناس و وکیل از آنان نه به عنوان متهم به قتل، که به عنوان شاکی از مدیریت امور کشور وارد دادگاه شوند و ادعانامهای را در دفاع از نسلی بخوانند که قربانی وضع موجود هستند. قربانی فساد، کاهش رشد اقتصادی، فقر، کمبود آموزش و رسانههای منزجر کننده و جامعهای که خشن است در حالی که آنان را از ابراز خشونت منع میکند. یک بار به ادبیات رسمی نگاهی بیندازید تا صحت این ادعاها روشن شود.
🔘🔘کاش یک بار هم متولیان امر در جایگاه متهم قرار میگرفتند و این مجرمین که بخشی از قربانیان وضع موجود هستند شکایت و ادعانامهای را در دفاع از خود قرائت میکردند. باید پذیرفت جامعهای که فقط در پی مجازات و تشدید آن است و این را تنها راه کاهش جرم میداند هیچگاه رستگار نخواهد شد.
🔺هممیهن ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
🔘ریاست محترم قوه قضاییه با اشاره به قتل دانشجوی دانشگاه تهران گفت: ▪️«در همه موارد اینچنینی باید نفرات به سرعت شناسایی و پرونده به سرعت رسیدگی شود. رسیدگی به پرونده ایندست جرایم نباید ۶ ماه و یکسال طول بکشد. اشکالاتی که در پروندههای حساس دادگاه بدوی است را بررسی کنید. پروندههایی که افکار مردم را به خود مشغول میکند، رای متقن و محکم داشته باشد که کمتر در دیوانعالی کشور مورد نقض قرار بگیرد. قوه قضاییه ناخواسته در دو قطبیها نیفتد. مسئولان قضایی تحت هیچ شرایطی به حاشیهها توجه نکنند و در صراط مستقیمِ «احقاق حق» و «اجرای عدالت» ثابت قدم باشند.»▪️
🔘همه توصیههای ذکر شده خوب و درست است. ولی با توجه به وظایف این قوه به نظر میرسد که کافی نیست. زیرا مطابق بند ۳ اصل ۱۵۶، نظارت بر حسن اجرای قوانین و مطابق بند ۵ این اصل، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین؛ از وظایف این قوه شناخته شده است. توصیههای آقای اژهای در مورد این پرونده و یا در اغلب پروندههای مشابه، صرفا بر اساس بند ۴ و ۱ این اصل است.
🔘چرا توجه به بندهای دیگر مهم است؟ آیا فقط با مجازات میتوان مانع از تکرار جرم شد؟ تا کنون افراد زیادی مشمول مجازات اعدام و حبسهای طویلالمدت شدهاند، ولی ارتکاب جرم کم نشده است. مگر ممکن است که دو جوان به راحتی کسی را برای برداشتن یک لپتاپ بکشند و بدانند که بازداشت و اعدام خواهند شد؟
🔘اصلا چرا آن محل فاقد امنیت کافی بوده؟ آیا دانشجویان بی توجه به امنیت محل بودهاند؟ آیا مدیریت خوابگاه پیگیر حل مسأله نشده؟ آیا شهرداری و پلیس در انجام وظایف خود مرتکب قصور یا تقصیر شدهاند؟ اصلا چرا سرقت با شیب زیاد در حال افزایش است؟ چرا باید برای طبقات پایین جامعه درآمد و رشد اقتصادی کاهنده و یا ثابت باشد و در مقابل نرخ تورم صعودی و ۴۰ درصدی و بیشتر باشد؟
🔘بله! هر فردی که مرتکب جرم میشود شخصا مسئولیت دارد، ولی آیا حکومت هیچ مسئولیتی ندارد؟ اگر دارد چگونه رسیدگی میشود؟ تا کنون چند مورد رسیدگی شده است؟ و اگر حکومت در این زمینه هیچ مسئولیتی ندارد رسما اعلام شود تا مردم بدانند. با ترک فعل یا سیاستهای زیانبار و تخصیص نادرست منابع چگونه باید مقابله کرد؟ چرا نیرو برای کارهای دیگر از جمله جلوگیری از تجمع عادی مردم در همان نزدیکی های محل جنایت وجود دارد ولی برای حفظ امنیت نیست؟
🔘مسأله این است که با مجازات مجرم و حتی سرعت در اجرای مجازات مشکلی حل نخواهد شد. اصلا مرتکبین این جرایم درکی از تبعات کار خود ندارند. آنان در لحظه زندگی میکنند. آینده برایشان نامفهوم است. مسأله آنان گذران حال است. فاصله زیادی میان بدترین تصور انان از آینده با تصورات خوبشان از آینده وجود ندارد.
🔘ما نباید آنان را با خودمان مقایسه کنیم. اگر ما آیندهنگری داریم و از هزینه مجازات ارتکاب جرم میترسیم به این علت است که چیزی داریم که از دست دادن آن برایمان مهم است. نگاه بسیاری از ما به آینده است ولی این دو قاتل و دهها قاتل و مجرم دیگر قربانی وضعیتی شدهاند که فردایی برایشان وجود ندارد که نگران تبعات کارهای امروز خود باشند.
🔘امیدواریم که توصیه شما اجرایی شود و آن دو جوان نیز سریع شناسایی و دستگیر شوند. ولی اگر چنین بود این امکان را فراهم کنید که پیش از صدور و اجرای اعدام، چندین کارشناس و وکیل از آنان نه به عنوان متهم به قتل، که به عنوان شاکی از مدیریت امور کشور وارد دادگاه شوند و ادعانامهای را در دفاع از نسلی بخوانند که قربانی وضع موجود هستند. قربانی فساد، کاهش رشد اقتصادی، فقر، کمبود آموزش و رسانههای منزجر کننده و جامعهای که خشن است در حالی که آنان را از ابراز خشونت منع میکند. یک بار به ادبیات رسمی نگاهی بیندازید تا صحت این ادعاها روشن شود.
🔘🔘کاش یک بار هم متولیان امر در جایگاه متهم قرار میگرفتند و این مجرمین که بخشی از قربانیان وضع موجود هستند شکایت و ادعانامهای را در دفاع از خود قرائت میکردند. باید پذیرفت جامعهای که فقط در پی مجازات و تشدید آن است و این را تنها راه کاهش جرم میداند هیچگاه رستگار نخواهد شد.
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴وقتی سیاست قانون را میبلعد
شرق ۱۴۰۴/۱۲/۱
چهار اتفاق جدید بار دیگر از وضعیتی پرده برداشت که نامش را میگذاریم قانونخواری سیاست؛ وضعیتی که در آن سیاست بهمثابه منازعه قدرت، قانون را به طور کامل میبلعد و چیزی از آن باقی نمیگذارد.
۱- چهارشنبه گذشته عدهای میخواستند مقابل درِ اصلی دانشگاه تهران مجتمع شوند. از همان ابتدای روز اجازه ندادند تجمع برگزار شود. تجمع مجوز نداشت.
۲- کمی پیشازاین، در چند جا عدهای در مخالفت با محمدجواد ظریف بهعنوان همکار رئیسجمهور جمع شدند، سخنرانی کردند و شعار دادند. حتی در یکی از این تجمعها سخنران تلویحا تهدید به قتل هم کرد. کسی کاری به آنها نداشت. آزادانه آمدند و گفتند و رفتند. تجمعها مجوز نداشتند.
۳- چند روز پیش یک دانشجوی جوان بیگناه دانشگاه تهران در حمله زورگیرها هدف چاقو قرار گرفت و متأسفانه کشته شد. دانشجویان دست به حرکت اعتراضی زدند. نیروی انتظامی، مقامات قوه قضائیه و دولت بهسرعت واکنش نشان دادند. فیلمی منتشر شد که در آن معاون اول، آقای عارف با یکی از بستگان مقتول گفتوگوی تلفنی دارد و دلجویی میکند.
۴- در همین روزها دختر ۱۸ سالهای در حال فرار از دست زورگیران از پل عابر پیاده سقوط کرد و بهشدت مجروح شد و از ناحیه کمر آسیبهای زیادی دید. کسی اطلاعیهای نداد. کسی با خانواده این دختر حرف نزد. کسی سراغش را نگرفت.
***
این وقایع دو به دو مشابهاند. اما شیوه مواجهه سازمانهای مسئول و اشخاص صاحبمنصب با آنها کاملا متضاد است.
در دو نمونه اول هر دو گروه، تجمع بدون مجوز دارند. در یکی از آنها از تجمع ممانعت میشود. در تجمع دیگر سخنران و حاضران بدون تشویش خاطر، حرف و شعارشان را میگویند و میروند. یک برخورد دوگانه.
در دو نمونه دوم زورگیران موجب یا مسبب مرگ و آسیب جدی دیگری میشوند. در یکی که ارزش خبری بیشتری دارد، همه مقامات کشوری و انتظامی بلافاصله وارد میشوند. موضع میگیرند. سیستم پلیسی و قضائی برای یافتن مجرمان به حرکت درمیآید، اما در دیگری و چند نمونه مشابه دیگر فقط یک خبر چندخطی در رسانهها منتشر میشود. واکنشی نیست. حتی پیگیری خبری هم نشده است که آن دخترک جوان معصوم الان در چه حال است. در موارد دیگری که بر اثر زورگیری قتل اتفاق افتاده هم سکوت و انفعال دیده شد. یک برخورد دوگانه.
در قانون اساسی و قوانین دیگر میخوانیم که همه در برابر قانون مساویاند. نظام حکمرانی باید همه را به یک چشم ببیند. قانون اگر یک جا باشد و یک جا نباشد، دیگر قانون نیست.
در دو نمونه اول، اگر قائل به لزوم اخذ مجوز برای تجمعات باشیم، باید از برگزاری هر دو تجمع جلوگیری میشد. اگر معتقد باشیم تجمعات نیازی به اخذ مجوز ندارند، باید هر دو تجمع برگزار میشدند. اما یک تجمع بیمجوز برگزار شد و دیگری نه. چرا؟
در دو نمونه دوم اگر حوادث جسمی و قتل ناشی از زورگیری اهمیت دارد، به همه قربانیان باید به یک چشم نگاه میشد. نه اینکه برای یک مورد همه دستگاهها به کار بیفتند و برای بقیه کسی چیزی نگوید و بهسادگی از کنارش بگذرند. چرا؟
پاسخ این پرسش سیاستی است که از شدت چاقی مفرط چیزی از قانون نگذاشته و با بلعیدن آن روزبهروز چاقتر میشود.
در نمونه تجمعها، جریانها و کسانی که در سیاست گرایشی و خواستههایی دارند، موافق طبع بخشهای قدرتمندتر سیاسی کشور، تقریبا از قید هر قانونی آزادند. از حمله به سفارتخانه و کنسولگری تا تجمعات دیگر و توهین و تهدید. برای نقض قانون مشکلی ندارند و از امنیت کامل برخوردارند. اما آن جریانهایی که فاقد این سطح از مقبولیتاند، از قانون حمایتی نمیبینند. آنها حتی اگر رفتاری خلاف قانون هم نداشته باشند، باز هم قادر به انجام خیلی کارها و گفتن حرفها نیستند.
در نمونه زورگیری هم سیاست به شکل دیگری قانون را میبلعد. درباره قتل دانشجوی جوان، سیاستمداران صاحبمنصب عمیقا از واکنش نگران شدند. درواقع چون این قتل آثار سیاسی میتوانست داشته باشد، ترس بر ایشان چیره شد. انگیزه انساندوستی نبود، در انساندوستی چه فرقی میان آن پسر دانشجوی بیگناه ۱۹ ساله و آن دختر ۱۸ ساله و و دیگرانی وجود دارد که بر اثر زورگیری مصدوم یا مقتول شدهاند؟
در میان انواع شواهد، این نیز هم نمونه دیگری است که نشان می دهد چگونه میل به توسعۀ قدرت قانون و نظم حقوقی و حتی اخلاق را می بلعد و با بلع آنها می خواهد خود را فربه تر و قوی تر کند.
سیاستی که مبتنی بر زور و با بلعیدن قانون زندگی کند نمی گذارد هیچ جا سنگ روی سنگ بماند
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
شرق ۱۴۰۴/۱۲/۱
چهار اتفاق جدید بار دیگر از وضعیتی پرده برداشت که نامش را میگذاریم قانونخواری سیاست؛ وضعیتی که در آن سیاست بهمثابه منازعه قدرت، قانون را به طور کامل میبلعد و چیزی از آن باقی نمیگذارد.
۱- چهارشنبه گذشته عدهای میخواستند مقابل درِ اصلی دانشگاه تهران مجتمع شوند. از همان ابتدای روز اجازه ندادند تجمع برگزار شود. تجمع مجوز نداشت.
۲- کمی پیشازاین، در چند جا عدهای در مخالفت با محمدجواد ظریف بهعنوان همکار رئیسجمهور جمع شدند، سخنرانی کردند و شعار دادند. حتی در یکی از این تجمعها سخنران تلویحا تهدید به قتل هم کرد. کسی کاری به آنها نداشت. آزادانه آمدند و گفتند و رفتند. تجمعها مجوز نداشتند.
۳- چند روز پیش یک دانشجوی جوان بیگناه دانشگاه تهران در حمله زورگیرها هدف چاقو قرار گرفت و متأسفانه کشته شد. دانشجویان دست به حرکت اعتراضی زدند. نیروی انتظامی، مقامات قوه قضائیه و دولت بهسرعت واکنش نشان دادند. فیلمی منتشر شد که در آن معاون اول، آقای عارف با یکی از بستگان مقتول گفتوگوی تلفنی دارد و دلجویی میکند.
۴- در همین روزها دختر ۱۸ سالهای در حال فرار از دست زورگیران از پل عابر پیاده سقوط کرد و بهشدت مجروح شد و از ناحیه کمر آسیبهای زیادی دید. کسی اطلاعیهای نداد. کسی با خانواده این دختر حرف نزد. کسی سراغش را نگرفت.
***
این وقایع دو به دو مشابهاند. اما شیوه مواجهه سازمانهای مسئول و اشخاص صاحبمنصب با آنها کاملا متضاد است.
در دو نمونه اول هر دو گروه، تجمع بدون مجوز دارند. در یکی از آنها از تجمع ممانعت میشود. در تجمع دیگر سخنران و حاضران بدون تشویش خاطر، حرف و شعارشان را میگویند و میروند. یک برخورد دوگانه.
در دو نمونه دوم زورگیران موجب یا مسبب مرگ و آسیب جدی دیگری میشوند. در یکی که ارزش خبری بیشتری دارد، همه مقامات کشوری و انتظامی بلافاصله وارد میشوند. موضع میگیرند. سیستم پلیسی و قضائی برای یافتن مجرمان به حرکت درمیآید، اما در دیگری و چند نمونه مشابه دیگر فقط یک خبر چندخطی در رسانهها منتشر میشود. واکنشی نیست. حتی پیگیری خبری هم نشده است که آن دخترک جوان معصوم الان در چه حال است. در موارد دیگری که بر اثر زورگیری قتل اتفاق افتاده هم سکوت و انفعال دیده شد. یک برخورد دوگانه.
در قانون اساسی و قوانین دیگر میخوانیم که همه در برابر قانون مساویاند. نظام حکمرانی باید همه را به یک چشم ببیند. قانون اگر یک جا باشد و یک جا نباشد، دیگر قانون نیست.
در دو نمونه اول، اگر قائل به لزوم اخذ مجوز برای تجمعات باشیم، باید از برگزاری هر دو تجمع جلوگیری میشد. اگر معتقد باشیم تجمعات نیازی به اخذ مجوز ندارند، باید هر دو تجمع برگزار میشدند. اما یک تجمع بیمجوز برگزار شد و دیگری نه. چرا؟
در دو نمونه دوم اگر حوادث جسمی و قتل ناشی از زورگیری اهمیت دارد، به همه قربانیان باید به یک چشم نگاه میشد. نه اینکه برای یک مورد همه دستگاهها به کار بیفتند و برای بقیه کسی چیزی نگوید و بهسادگی از کنارش بگذرند. چرا؟
پاسخ این پرسش سیاستی است که از شدت چاقی مفرط چیزی از قانون نگذاشته و با بلعیدن آن روزبهروز چاقتر میشود.
در نمونه تجمعها، جریانها و کسانی که در سیاست گرایشی و خواستههایی دارند، موافق طبع بخشهای قدرتمندتر سیاسی کشور، تقریبا از قید هر قانونی آزادند. از حمله به سفارتخانه و کنسولگری تا تجمعات دیگر و توهین و تهدید. برای نقض قانون مشکلی ندارند و از امنیت کامل برخوردارند. اما آن جریانهایی که فاقد این سطح از مقبولیتاند، از قانون حمایتی نمیبینند. آنها حتی اگر رفتاری خلاف قانون هم نداشته باشند، باز هم قادر به انجام خیلی کارها و گفتن حرفها نیستند.
در نمونه زورگیری هم سیاست به شکل دیگری قانون را میبلعد. درباره قتل دانشجوی جوان، سیاستمداران صاحبمنصب عمیقا از واکنش نگران شدند. درواقع چون این قتل آثار سیاسی میتوانست داشته باشد، ترس بر ایشان چیره شد. انگیزه انساندوستی نبود، در انساندوستی چه فرقی میان آن پسر دانشجوی بیگناه ۱۹ ساله و آن دختر ۱۸ ساله و و دیگرانی وجود دارد که بر اثر زورگیری مصدوم یا مقتول شدهاند؟
در میان انواع شواهد، این نیز هم نمونه دیگری است که نشان می دهد چگونه میل به توسعۀ قدرت قانون و نظم حقوقی و حتی اخلاق را می بلعد و با بلع آنها می خواهد خود را فربه تر و قوی تر کند.
سیاستی که مبتنی بر زور و با بلعیدن قانون زندگی کند نمی گذارد هیچ جا سنگ روی سنگ بماند
https://www.tgoop.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from جامعه نو
#الف
🏷 ساکت باش!
🖊 شورای سردبیری:
درحالیکه ایران در وخیمترین وضعیت سیاستِ خارجی خود است و راهِ پسوپیشِ خود را بسته میبیند، آقای وزیر خارجۀ کشورمان از طرح جدید وزارت خارجه برای استانهای مرزی بهویژه خراسان رضوی رونمایی کرد: طرح دیپلماسی استانی.
وزیر خارجه گفت: در این طرح استانهای مرزی مأموریت مییابند تا با کشورهای همسایه تعاملات دیپلماتیک برقرار کنند. مبحث جدیدی در وزارت خارجه به نام دیپلماسی استانی آغاز شده و در این طرح همۀ استانهایی که با کشورهای همسایه مرز مشترک دارند با استانهای همجوار در آنسوی مرز تعاملات و رفتوآمدهای دیپلماتیک برقرار میکنند.
ما با انتشار مجدد یک توییت جامعه نو در ماه اوت ۲۰۲۱ به ایشان یادآوری میکنیم که دادن چنین اختیاری در یک کشور آشفته و گیرکرده در گلولای سیاست خارجی، کار بسیار اشتباهی است. استانداران ما البته اشخاص تربیتیافته و مناسبی نیستند اما کارهای هم نیستند. اختیار استانها در دست نمایندۀ ولیفقیه و امامان جمعه است که بهطریقاولی خود را نمایندۀ خداوند در استان میدانند و وزیر امور خارجه در ذهن آنان جوانکی بیش نیست. فهم سیاست خارجی، حتی در حدی که در وزارت خارجه است، در استانها بهکلی غایب است و صدور چنین اختیاراتی نشاندهندۀ درک وزیر خارجه از جایگاه وزارتخانه هم نیست چه برسد به تأثیر چنین حرفهایی بر امثال علمالهدی و عبدالحمید.
در داستان عبدالحمید، هنگامیکه تنها دو روز بود ایالاتمتحده، افغانستان را به طالبان تحویل داده بود و ویلیام برنز، رئیس سیا، در کابل فشار خونِ عمالِ تازۀ خود را برای سلطه بر افغانستان تنظیم میکرد و وزارت خارجۀ ما گیج بود که این چه بساط تازهای است، عبدالحمید که در سایۀنادانیهای حکومت و بلاهتهای فصلیِ اصلاحطلبان، دچار خودشیفتگی شده بود، برای طالبان پیام تبریک پیروزی فرستاد! اگر آقای عراقچی طالب تکرار چنین فجایعی است، بسمالله! رئیسجمهور هم که با طرح رئیسجمهور استانیاش راه را برای او باز کرده است. بفرمایید به این رفتار مسخره و زدن حرفهای بیحساب ادامه دهید تا دستبستگی و ناتوانیِ خود را در پیشبرد عقلانی امور کشور بپوشانید. علت صدور این مجوزهای فکرناشده و دهانپرکن همین است. مجوز ندارید دربارۀ مسائل اساسی سیاست خارجی کشور دو کلام حرف حساب بزنید و به هذیانگویی رو آوردهاید.
پزشکیان که مشاوران نادانش نتوانستهاند به او حالی کنند تمرکززداییِ اداری کشور (governancedecentralisation) با تمرکززدایی حاکمیتی (sovereign decentralisation) تفاوت دارد و هر قدر اولی مفید است دومی بنیانکن از کار درمیآید. همراه با آقای عراقچی احتیاج به نفس عمیق، بستن چشم و مدتی تفکر در این مورد دارند که مسئلۀ اساسی کشور چیست و برای حل آن باید از کی و کجا شروع کنند. این رفتارهای عوامفریبانه و تقسیمِ قدرت دولت، آنهم دولتی که اساساً فاقد قدرت واقعی در حوزۀ داخل و خارج و مخارج و بودجه است، آنها را به دولتمرد دموکرات و کاردان شبیه نمیکند.
ما کماکان از آقای پزشکیان و موضع رَوادارانۀ درون حکومتی او، تلاشش برای حالی کردن معنای حکمرانی به دیگران و کاربرد عقلانیت در امور بنیادین کشور حمایت میکنیم، ولی به خودش و همۀ وزرایش هشدار میدهیم که فرصت سخندرمانی به اتمام رسیده است. کمتر حرف بزنند و بیشتر «آن» بالا مشغول باشند تا «آن» گرهها باز شود!
🆔@jameeno
🏷 ساکت باش!
🖊 شورای سردبیری:
درحالیکه ایران در وخیمترین وضعیت سیاستِ خارجی خود است و راهِ پسوپیشِ خود را بسته میبیند، آقای وزیر خارجۀ کشورمان از طرح جدید وزارت خارجه برای استانهای مرزی بهویژه خراسان رضوی رونمایی کرد: طرح دیپلماسی استانی.
وزیر خارجه گفت: در این طرح استانهای مرزی مأموریت مییابند تا با کشورهای همسایه تعاملات دیپلماتیک برقرار کنند. مبحث جدیدی در وزارت خارجه به نام دیپلماسی استانی آغاز شده و در این طرح همۀ استانهایی که با کشورهای همسایه مرز مشترک دارند با استانهای همجوار در آنسوی مرز تعاملات و رفتوآمدهای دیپلماتیک برقرار میکنند.
ما با انتشار مجدد یک توییت جامعه نو در ماه اوت ۲۰۲۱ به ایشان یادآوری میکنیم که دادن چنین اختیاری در یک کشور آشفته و گیرکرده در گلولای سیاست خارجی، کار بسیار اشتباهی است. استانداران ما البته اشخاص تربیتیافته و مناسبی نیستند اما کارهای هم نیستند. اختیار استانها در دست نمایندۀ ولیفقیه و امامان جمعه است که بهطریقاولی خود را نمایندۀ خداوند در استان میدانند و وزیر امور خارجه در ذهن آنان جوانکی بیش نیست. فهم سیاست خارجی، حتی در حدی که در وزارت خارجه است، در استانها بهکلی غایب است و صدور چنین اختیاراتی نشاندهندۀ درک وزیر خارجه از جایگاه وزارتخانه هم نیست چه برسد به تأثیر چنین حرفهایی بر امثال علمالهدی و عبدالحمید.
در داستان عبدالحمید، هنگامیکه تنها دو روز بود ایالاتمتحده، افغانستان را به طالبان تحویل داده بود و ویلیام برنز، رئیس سیا، در کابل فشار خونِ عمالِ تازۀ خود را برای سلطه بر افغانستان تنظیم میکرد و وزارت خارجۀ ما گیج بود که این چه بساط تازهای است، عبدالحمید که در سایۀنادانیهای حکومت و بلاهتهای فصلیِ اصلاحطلبان، دچار خودشیفتگی شده بود، برای طالبان پیام تبریک پیروزی فرستاد! اگر آقای عراقچی طالب تکرار چنین فجایعی است، بسمالله! رئیسجمهور هم که با طرح رئیسجمهور استانیاش راه را برای او باز کرده است. بفرمایید به این رفتار مسخره و زدن حرفهای بیحساب ادامه دهید تا دستبستگی و ناتوانیِ خود را در پیشبرد عقلانی امور کشور بپوشانید. علت صدور این مجوزهای فکرناشده و دهانپرکن همین است. مجوز ندارید دربارۀ مسائل اساسی سیاست خارجی کشور دو کلام حرف حساب بزنید و به هذیانگویی رو آوردهاید.
پزشکیان که مشاوران نادانش نتوانستهاند به او حالی کنند تمرکززداییِ اداری کشور (governancedecentralisation) با تمرکززدایی حاکمیتی (sovereign decentralisation) تفاوت دارد و هر قدر اولی مفید است دومی بنیانکن از کار درمیآید. همراه با آقای عراقچی احتیاج به نفس عمیق، بستن چشم و مدتی تفکر در این مورد دارند که مسئلۀ اساسی کشور چیست و برای حل آن باید از کی و کجا شروع کنند. این رفتارهای عوامفریبانه و تقسیمِ قدرت دولت، آنهم دولتی که اساساً فاقد قدرت واقعی در حوزۀ داخل و خارج و مخارج و بودجه است، آنها را به دولتمرد دموکرات و کاردان شبیه نمیکند.
ما کماکان از آقای پزشکیان و موضع رَوادارانۀ درون حکومتی او، تلاشش برای حالی کردن معنای حکمرانی به دیگران و کاربرد عقلانیت در امور بنیادین کشور حمایت میکنیم، ولی به خودش و همۀ وزرایش هشدار میدهیم که فرصت سخندرمانی به اتمام رسیده است. کمتر حرف بزنند و بیشتر «آن» بالا مشغول باشند تا «آن» گرهها باز شود!
🆔@jameeno
Telegram
جامعه نو
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
احمد زیدآبادی
از قبر رضاشاه تا قبر دکتر ساعدی
📺 ویدیو یوتیوب
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
احمد زیدآبادی
از قبر رضاشاه تا قبر دکتر ساعدی
📺 ویدیو یوتیوب
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴بودجه نهجالبلاغهای
🔺اعتماد ۶ اسفند ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘برخی میپرسند، چرا تو که با تمام توان در دفاع از انتخاب آقای پزشکیان به میدان آمدی اکنون نسبت به عملکردهای دولت یا شخص او انتقاد میکنی؟ باید گفت که نقد عملکرد نه تنها دشمنی نیست، بلکه خدمت است. اتفاقاً آقای پزشکیان هر ایرادی داشته باشد از این نظر حُسن بزرگی دارد که نقد را برمیتابد(حداقل تا کنون چنین بودهاند) و همین نقطه قوت اوست، و این برخلاف برخی از افراد است که دستور میدادند صدای منتقدان پایین آورده شود.
🔘به علاوه روزنامهنگاری حرفه نقد است و نه مجیزگویی. به قول حافظ جام می و خون دل هر یک به کسی دادند. قرار نیست همه تعریف کنند و بهبه چهچه بگویند که این ظلم بزرگی به جامعه و سیاستمداران است. به طور طبیعی با توجه به علاقه آقای پزشکیان به نهجالبلاغه شواهد زیادی در تأیید این رویکرد در گفتارهای امام یافت میشود از جمله فقط به یک مورد بسنده میکنم آنجا که امام گفتند: ▪️«از گفتن حق یا مشورت دادن به من خودداری نکنید؛ زیرا خود را از آن که اشتباه کنم مصون نمی دانم، مگر آن که خداوند من را حفظ کند»▪️
🔘نمیخواهم بگویم که آقای پزشکیان مثل امام علی عمل کنند. انتظار هم ندارم، ولی حدی از تشابه رفتاری نیز ضروری است یا حداقل عملکردها در مغایرت جدی با گزارههای نهجالبلاغه نباید باشند. اگر مثل امام عمل نمیکنید که گفت: ▪️«به خدا قسم اگر آن اموال را بيابم به مسلمين بر مى گردانم گر چه مهريه زنان شده باشد. زيرا گشايش امور با عدالت است، كسى كه عدالت او را در مضيقه اندازد ظلم و ستم مضيقه بيشترى براى او ايجاد مى كند.»؛▪️ حداقل بودجه عمومی این مردم را به گونهای توزیع نکنید که نه تنها منصفانه و منطقی نیست، بلکه مهمتر از آن غیر عادلانه و ظالمانه است. حتماً میپرسید که کدام موارد؟
🔘حقوق کارکنان در چند سال اخیر به قیمت ثابت (تورم در رفته) کاهش یافته است. از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تا کنون، حقوق کارمندان به قیمت ثابت؛ یعنی پس از حذف اثر تورم، خیلی کاهش یافته است. این اتفاق در چه صورتی عادلانه و منطقی است؟ اگر به دلایل قابل قبولی تولید و درآمد ملی کم شده است، حقوق کارکنان هم طبعا کم میشود، در غیر این صورت اگر هزینههای دولت بیشتر شده یا اتلاف منابع زیاد شود، یا فرار سرمایه در اندازههای بزرگ رخ دهد، چنین کاهشی پذیرفتنی نیست.
https://telegra.ph/بودجه-نهج%E2%80%8Cالبلاغه%E2%80%8Cای-02-23
🔺اعتماد ۶ اسفند ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘برخی میپرسند، چرا تو که با تمام توان در دفاع از انتخاب آقای پزشکیان به میدان آمدی اکنون نسبت به عملکردهای دولت یا شخص او انتقاد میکنی؟ باید گفت که نقد عملکرد نه تنها دشمنی نیست، بلکه خدمت است. اتفاقاً آقای پزشکیان هر ایرادی داشته باشد از این نظر حُسن بزرگی دارد که نقد را برمیتابد(حداقل تا کنون چنین بودهاند) و همین نقطه قوت اوست، و این برخلاف برخی از افراد است که دستور میدادند صدای منتقدان پایین آورده شود.
🔘به علاوه روزنامهنگاری حرفه نقد است و نه مجیزگویی. به قول حافظ جام می و خون دل هر یک به کسی دادند. قرار نیست همه تعریف کنند و بهبه چهچه بگویند که این ظلم بزرگی به جامعه و سیاستمداران است. به طور طبیعی با توجه به علاقه آقای پزشکیان به نهجالبلاغه شواهد زیادی در تأیید این رویکرد در گفتارهای امام یافت میشود از جمله فقط به یک مورد بسنده میکنم آنجا که امام گفتند: ▪️«از گفتن حق یا مشورت دادن به من خودداری نکنید؛ زیرا خود را از آن که اشتباه کنم مصون نمی دانم، مگر آن که خداوند من را حفظ کند»▪️
🔘نمیخواهم بگویم که آقای پزشکیان مثل امام علی عمل کنند. انتظار هم ندارم، ولی حدی از تشابه رفتاری نیز ضروری است یا حداقل عملکردها در مغایرت جدی با گزارههای نهجالبلاغه نباید باشند. اگر مثل امام عمل نمیکنید که گفت: ▪️«به خدا قسم اگر آن اموال را بيابم به مسلمين بر مى گردانم گر چه مهريه زنان شده باشد. زيرا گشايش امور با عدالت است، كسى كه عدالت او را در مضيقه اندازد ظلم و ستم مضيقه بيشترى براى او ايجاد مى كند.»؛▪️ حداقل بودجه عمومی این مردم را به گونهای توزیع نکنید که نه تنها منصفانه و منطقی نیست، بلکه مهمتر از آن غیر عادلانه و ظالمانه است. حتماً میپرسید که کدام موارد؟
🔘حقوق کارکنان در چند سال اخیر به قیمت ثابت (تورم در رفته) کاهش یافته است. از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تا کنون، حقوق کارمندان به قیمت ثابت؛ یعنی پس از حذف اثر تورم، خیلی کاهش یافته است. این اتفاق در چه صورتی عادلانه و منطقی است؟ اگر به دلایل قابل قبولی تولید و درآمد ملی کم شده است، حقوق کارکنان هم طبعا کم میشود، در غیر این صورت اگر هزینههای دولت بیشتر شده یا اتلاف منابع زیاد شود، یا فرار سرمایه در اندازههای بزرگ رخ دهد، چنین کاهشی پذیرفتنی نیست.
https://telegra.ph/بودجه-نهج%E2%80%8Cالبلاغه%E2%80%8Cای-02-23
Telegraph
بودجه نهجالبلاغهای
🔺اعتماد ۶ اسفند ۱۴۰۳ ✍️عباس عبدی 🔘برخی میپرسند، چرا تو که با تمام توان در دفاع از انتخاب آقای پزشکیان به میدان آمدی اکنون نسبت به عملکردهای دولت یا شخص او انتقاد میکنی؟ باید گفت که نقد عملکرد نه تنها دشمنی نیست، بلکه خدمت است. اتفاقاً آقای پزشکیان هر ایرادی…
Forwarded from آخرین توییت (n. k)
مثلا این پفک رو اگر به زبان فارسی بخورید با رنگ مجاز سان ست یلو تولید شده و هیچ مشکلی نداره، ولی اگر بخواید به زبان انگلیسی یا عربی بخوریدش بهتون اخطار دادن که اون رنگ مجاز باعث بیش فعالی و عدم تمرکز کودکان میشه.
🐦 اشکان اختیاری
✈️ Akharintwiit
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM