tgoop.com/ghazalestan_org/4427
Create:
Last Update:
Last Update:
به شور آورده اندام تنومند تو دریا را
و در آغوش مواج تو دارم کل دنیا را
سحر، خورشید وقتی می زند از موجها بیرون
کنارت می کشم بر ماسه ها تصویر ، فردا را
چه کیفی میکنند اطراف ما انبوه ماهیها
که میبینند عریان بودن یک جفت تنها را
ببین خرچنگهای مست هنگام تماشامان
به شوق عشق بازی گاز می گیرند لبها را
زلیخای هوسباز تو هستم ، خوب می دانی
"که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را "
بیا و با سرانگشتت معمای مرا بگشا
"که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمارا"
چنان ارام و آزادیم در اغوش خوابیدن
که می پوشند با شرم و تمنا ماسه ها مارا
فرشته خدابنده
BY ~ غزلستان ~
Share with your friend now:
tgoop.com/ghazalestan_org/4427