Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
شعر ۷۷


خام بودیم
که  گل‌ها جاری شدند و ما در گل‌ها غرق بودیم
که چاله  شده‌ایم تا آب‌ها به گل‌ها نرسند
که  برده‌ها‌یی چون ما فراوانند
که
فروختن‌مان مبارک است
که دشمنان روزی ما شده‌اند
پخته شدیم
اما داریم برای بت‌های‌مان آستین می‌بافیم
اما مخلصانی هستیم که بی‌غرض نیستیم
اما صاحب خبران را کشتیم
اما سرود‌ها برای‌مان تابوت نمی‌شوند
سوختیم
تا  دانه‌های‌مان بی‌دام شوند
تا  پیاله‌ها در آستین‌های‌مان جای بگیرند
تا بادها بروند بی‌خاک‌هایی که منتظر پاشیدن انند
تا از این خاک بویی شنیده شود
خامیم و این مرغ‌ها درخور دریا نیستند
پختیم و فراموش کردیم پیش از دریا مرغابی  شویم
سوختیم
اما
هنوز مرگ همرنگ ما نیست
هنوز نان غم‌انگیزان را می‌خوریم
هنوز نیل برای فرغون‌ها آبی است
هنوز عید‌ها به ما نمی آیند
هنوز در پیراهن‌های مان تن است نه وطن
هنوز تعظیم‌ها فراموشی‌های‌مان را از بین نبرده‌اند
فراموش کردیم و بازخواست شدیم
گذاشتیم
لاله‌ها لال بمیرند و
تمام لباس‌های‌مان کفن  شوند

مراد قلی پور
برای دریافت رمز و راز های معمای جهانِ زبان باید گونه های بی نهایت آن را شبیه سازی کرد. در این بی نهایت باید فرهنگ خرد و کلان همه زبان ها باشد. ما روز به روز در حال کشتن این گونه ها هستیم.تصویر کهنسالی زبان هنگامی خبر از کودکی اش می دهد که از همه گونه هایش محافظت کنیم. در حالی که اینچنین نیست. گویا ما قادر به دریافت تصویر کودکی زبان جهان از تصویر کهنسالی اش نیستیم


#دریافت_کودکی_زبان
#تصویر_کهنسالی_زبان
#شبیه_سازی_گونه_های_بی_نهایت_زبان
#مراد_قلی_پور(بخشی از نامه ها)


#هسا_پس
#پسا_نو_در_شعر_گیلکی_مازنی_ترکی_تاتی_لری_بلوچ_تالشی_بختیاری
#جریان_شعر_پیشرو_اقوام_ایران
@hasa_pas
Forwarded from اتچ بات
🌕

#نامه_ها
#آرامگاه_ادبی
#م_روانشید
#مراد_قلی_پور
#طرح_ژنوم_شعر_معاصر



...گاهی با طرحواره های فشرده ای مواجه می شویم که محصول تجربیاتی دیرین هستند. با این که وارونه شان همیشه با ما بوده اند اما وقتی که تغییر کاربری می دهند کمک بزرگی به انسجام فرهنگ خانه جدیدی که وارد شده اند می کنند.
یکی از این طرحواره ها تعبیر "آرامگاه ادبی" از م.روان شید(سوئد) است. وارونه این تعبیر یعنی "آرامگاه ابدی" در همیشه تاریخ با ما بوده و هنوز هم هست. اما "طرح آرامگاه ادبی" می تواند زمینه را برای خیلی از گره گشایی ها فراهم سازد.

آیا شعر ، آرامگاه است یا این که این درد ،دردی عارضی است؟
چگونه ادبیات یک کشور استحاله آرامگاه ادبی می شود و گویا که دارد ابدی می گردد؟

م.روان شید شاعری است که تعبیر ها را از درون اجتماع و فرهنگ خود بر می سازد. مهاجرت نتوانسه روح ناآرام متعهد او را در جامعه ای دیگر آرام سازد. اتفاقا بسیار هم نا آرام تر دارد می نویسد.
چه چیزی در روان و فرهنگ نوشتار ایشان وجود دارد که آرامگاه ادبی را وارونه ای از آرامگاه ابدی نمایان می سازد؟
آیا این همان تعبیری زیبا از عارضه آرامشی است که دامنگیر ادبیات شده و من در جای جای نامه ها و مخصوصا نامه(۴ بند ۱)بدان اشاره کرده ام و در شماره ۸۳۷ روز نامه نقد حال(عارضه آرامش متن ها ۳۰ بهمن ۹۹) چاپ گردیده است.

م. روان شید متن را متعلق به پیکره اجتماع خود می داند. مهاجرت فقط جغرافیای او را تغییر داده است اما او مصداق بی وطن شدگی نیست. با این که بسیاری از شاعران داخل کشور ما با این که مهاجر نیستند اما کاملا بی وطن شده اند. ما با تعبیر پیشتاز مهاجرت و بی وطن شدگی مواجهه ایم که در نامه شماره ( ۱۰_ پرسش شعر یا شعر پرسشی_ هفته نامه پراو) بدان پرداخته ام.

طرح درخور توجه "آرامگاه ادبی" می تواند زنگ خطری برای ادبیات و شعری باشد که مدت ها به ارامش ابدی رسیده است...(بریده نامه ها)

#آرامگاه_ادبی
#م_روانشید
#مراد_قلی_پور
#عارضه_آرامش_متن_ها
#طرح_ژنوم_شعر_معاصر
Forwarded from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین) (Mostafa Mehraeen)
این کتاب بسیار جذاب در خصوص " نسبت ما با دیگری" که می تواند هم به درک بهتر ما از رشد اخلاقی مان و هم به فهم انسانی تر ما از خودمان و هم به اخلاقی تر شدن فضای روابط انسانی ما در جامعه کمک کند را حتما مطالعه کنید.
http://www.tgoop.com/mostafamehraeen
Galmadin
Rashid Beibutov
ترانه کلاسیک ترکی آذربایجانی:

"گلمدین"

با آواز "رشید بهبوداف

@linguists2b ☘️
رشید بهبوداف، از آوازخوانان برجسته اپرا و پاپ جهان است که در دوره شوروی به جوایز بزرگ ملی و بین‌المللی رسید.

فراتر از هنر او که سبب محبوبیتش شد، سفرهایی، به مصلحت، در قالب سفیر، بلندتر از دیوار آهنین کمونیزم، به اقصا نقاط جهان بود.

بهبوداف با اجرای ترانه‌های فولکلور و ملی کشورها، آواز صلح سر داد و اذهان جهانیان را به تکثر فرهنگی روشن کرد. امری که از جهان غرب به زوال افتاد و در بلوک شرق قدیم صرفا به صورت شعارگونه به آن پرداخته می‌شد. اما بهبوداف اهل شعار نبود.

او سفر کرد و آواز سر داد تا ملت‌ها را به هم پیوند دهد.

Sevə sevə gəzdim, bu elləri
Telə telə düzdüm, mən gülləri
Baxa baxa yollara
Axtarıram səni mən

Şirin sözüm gəlmədin
İki gözüm gəlmədin

Könül verib sevdiyim
Harda qaldın gəlmədin

İlk bahar gəldi
Durnalar gəldi
Təkcə sən gəlib çıxmadın
Harda qalmısan

Əzəl gündən rəhi eşqə düşdüb mən bir bəla gördüm
Özümden qeyr üşşaqı
bəlayə mübtəla gördüm
Dolandım aləmi, bir yari həmdəm görmədim billah
Cəfasın çəkdim yarı
Özüme, mübtəla gördüm

Sənsiz könlüm evi, yar odlana
Tez gəl galbim dözlüm, yar hicrana

Baxa baxa yollara
Axtarıram səni mən

Şirin sözüm gəlmədin
İki gözüm gəlmədin

Könül verib sevdiyim
Harda qaldın gəlmədin

İlk bahar gəldi
Durnalar gəldi
Təkcə sən gəlib çıxmadın
Harda qalmısan


@linguists2b ☘️
تقدیم به : دکتر وهاب کریمی

تو را
روی هر دیواری بنویسند
پنجره‌ای
تو را
روی هر آبی بنویسند
موجی
تو را
روی هر درختی بنویسند
میوه‌ای
تو را روی هر کاغذی بنویسند
سرتیتری
بگذار بنویسند
بگذار پاک کنند
این پنجره بسته نمی‌شود
این  موج نمی‌میرد
این میوه را کرم نخواهد زد
این سرتیتر پاورقی نخواهد‌شد
تو را
باید بنویسند


مراد قلی پور
🔹

دو کتاب من یکی در ایران و یکی در سوئد تقریبا همزمان چاپ خواهد گردید

هوش کیهانی زبان( ایران)
قبیله جهانی شعر( سوئد)


مراد قلی پور
لطف دوست ارجمند جناب استاد مراد قلیپور، شاعر نیک نفس عزیز♥️

آنی از این بهتر نیست که در سپهر شاعری خوشدل بنشینی. ☘️

تا همیشه‌ی آفتاب، سپاسگزار لطف بی‌مانند شما دوست شاعرم هستم🌹


@linguists2b ☘️
"سلام جناب قلی پور عزیز وارجمندم
مرادعزیزم

تبریک وشرمنده که نشد یانتوانستم برخلاف تعلق وارادت ام نسبت به شعرشما ونیزشخصیتتان
این ذوق ونگاه رابه گونه ای درخور وسزاوار آثارخلاقانه ونیزآفاقی که حیرت وتحسین بنده رابیدار میکند بنویسم
اما این باورعمیق من است که نگاه ونظر وقلم شمافقط ازحضرتتان برمی‌آید نمی‌دانم
جهان آینده ای به سامان معرفت وهمدلی راخواهد دید یا نه اما اگرببیند
بدون تردید نام شما نامی بزرگ وتابناک خواهدبود
"


تحشیه بالا از الطاف استاد گرانقدرم:
جنابآاقای:

هرمز علیپور
۹ بهمن ۱۴۰۳
🌕



پیش از صدور حکم استحمام می کردند
از خود پذیرایی به صرف شام می کردند


پیغمبران نطفه تاریک از بالا
انسان وحشی را چگونه رام می کردند


با آیه ای از جانب معبود منشوری
هرجا که می رفتند قتل عام می کردند


وقتی زمین پر می شد از طغیان اقیانوس
با وحی پشت صحنه را آرام می کردند


تاریخ تابوتی شد از زنبورها دیدیم
گلهای سمی را که استشمام می کردند


از یادمان رفته مگر آن روزهایی که
خودکارهامان بی وضو اعدام می کردند


انگار اصحاب رسانه کور و کر بودند
اسم یکی را لا اقل اعلام می کردند



#مراد_قلی_پور_ایران
#غزل_متفاوت_ایران_افغانستان_تاجیکستان_پاکستان_هندوستان
@gazallran
...در شعر بی حیا تر از خیام ، مولوی، حافظ و... که دیگر نداریم. راز فراخوانی فیتز جرالد ها و گوته ها و....در همین بی حیایی است. ادبیات ما دارد تاوان حیای خود را پس می دهد. اگر دیگر خبری از این فراخوانی ها نیست در همین حیای شرقی ماست.
حیای ادبی در نهایت به جای تابو شکنی، بتواند تابلو شکنی کند که اتفاقا دارد همین کار را می کند. بی حیایی برخی شاعران تراز اول ما آن ها را جهانی کرده است. جهان ادبیات ، بی حیایی می خواهد...(نامه ها)

#مراد_قلی_پور
شعر طبقاتی شعری ضد انسانی است. خود فاشیسم است. بخش وسیعی از شعر هایی که با نام شعر نخبه گرا دارد معرفی می گردد فطرتا شعری طبقاتی است. شعر و اینترنت حق عمومی و یکسان ِ برای تمامی افراد یک جامعه هستند. ما شاعران ، شعر را طبقاتی کردیم و حکومت حاضر هم اینترنت را قبرستان ها را مدارس را... شعر ما چه فرقی با رفتار های هژمونیک این حکومت موجود دارد؟ جز این که در راستای اهداف آن است . تنها چیزی که در جامعه ما طبقه ندارد اندوه است. اندوه در جامعه توتالیتر بی طبقه است.

شعر طبقاتی
مراد قلی پور
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️داریوش شایگان در اهمیتِ رُمان سخن می‌گوید🔺

@joreah_journal

www.instagram.com/joreah_journal
2025/02/01 15:06:52
Back to Top
HTML Embed Code: