Telegram Web
Audio
🎙«وضعیت علویان سوریه؛ گذشته و امروز»

دکتر جواد لطفی
«رئیس دانشکده شیعه شناسی»
💥علویان سوریه از عصر حمدانیان تا حاکمیت حزب بعث

21:55 دکتر سید ابوالحسن نواب
«موسس دانشگاه ادیان و مذاهب»
💥علویان سوریه با تأکید بر جریان ارتش، امن و حزب بعث

44:55 شیخ علی محمد درویش
💥«وضعیت شناسی علویان سوریه بعد از سقوط بشار اسد»

1:21:30 دکتر عمیدرضا اکبری
«پژوهشگر حوزه‌ی مطالعات نصیریه»
💥نقش پیشینهٔ علویان در هویت امروز ایشان
کامنت‌ها

1:41:41 دبیر علمی نشست:
دکتر احمد فلاح‌زاده
«مدیر گروه فرق تشیع دانشکده‌ی تاریخ دانشگاه ادیان»

1:43:13 پاسخ و پرسش

📍دانشگاه ادیان و مذاهب، ۳ بهمن ۱۴۰۳
@gholow2
دلالت حدیث اصیل حرث بن مغیره بر ازدیاد علم امام

«قلت لأبي عبد الله ع جعلت فداك الذي يسأل عنه الإمام و ليس عنده فيه شي‏ء من أين يعلمه قال ينكت في القلب نكتا أو ينقر في الأذن نقرا.»

اصالت تاریخی خبر حرث

در بصائر الدرجات در دوباب، 11 بار به طرق مختلف، حدیث حرث بن مغیره از امام صادق ع دربارۀ نقش نکت و الهام به قلب امام در علم ایشان نقل شده است (ص316-317: 5 نقل، ص326-328: 6 نقل). 8 تن (صفوان بن يحيى، داود بن فرقد، يونس بن يعقوب، حماد بن عثمان، عمر بن أبان، یحیی بن عمران، مفضل و ابی‌کهمش) راوی از حرث در طبقه پس از او هستند. تفاوت کلمات نقل‌های هر راوی و اتحاد مضمون، حاکی از آن است که حرث این نقل را به صورت شفاهی انتقال داده است. (در میان راویان حرث، رنگ‌های مشابه، نزدیکی متنی بیشتری دارند.) ولی از هریک از سه راوی نخست او، دو تن روایت می‌کنند (گذشته از طرق متفاوت دیگر منابع، مانند الکافی، ج1، ص264 از صفوان) که الفاظ نقل‌ها از هر راوی دیگر تغییر نمی‌کند. این نشان از کتابت خبر در دو طبقه پس از حرث دارد. هم‌چنین دو نقل مرسل (یونس و ابان بن عثمان) با تعبیر «عن رجل» همبستگی متنی بالایی با برخی تحریرهای از خبر حرث دارد که حاکی از اتکا به آن‌ها است.

فارغ از توثیق راویان بیشتر طرق (صفوان بن يحيى، داود بن فرقد، يونس بن يعقوب، حماد بن عثمان، عمر بن أبان، یحیی بن عمران)، این الگوی متن-اسناد حاکی از اصالت انتساب به حرث است.

در این میان البته دو اختلال جزئی در یکی از طرق از حرث و طریقی مرتبط از غیر حرث وجود دارد که اشکالی به دیگر طرق وارد نمی‌کند: اول، از دو نقل از سه نقل از یونس بن یعقوب، دوتایشتان اسناد صددرصد یکسانی (از محمد بن عبد الحمید) دارند، ولی متن یکی (ص327-328) با دو متن دیگر از یونس تناسب کمتری دارد و به تحریر راویان دیگری از حرث نزدیک‌تر است. دوم، نقلی از علی بن ابی حمزه از ابوبصیر از امام صادق (ع) در دست است که صددرصد سؤال راوی و پاسخ امام، با تحریر فضاله از داود بن فرقد از حرث یکی است (ص316، ح1 و 2). در حالی که مجموعه نقل‌های از ابوبصیر در زمینه نکت و نقر الفاظ بسیار متفاوتی با نقل‌های حرث دارند. (نگر: ص231-232. چرایی اختلال خبر ابن ابی‌حمزه و ارتباط احتمالی آن با اختلال نسخه یا تحریف سهوی یا عمدی بطائنی تحقیق مجزایی لازم دارد.)

بر این اساس در دو طبقه پس از حرث نیز این روایت تنها در بصائر از سوی 13 تن نقل می‌شود. گفتنی است خود حرث از صحابیان سرشناس و توثیق‌‌شده در برخی کتب رجال و روایات است. در اینجا نیز حرث مستقیماً از امام می‌پرسد که اتصال سند را کاملاً تأیید می‌کند. هم‌چنین در نزدیک‌ترین نقل در طبقۀ حرث، دیگرانی مانند عيسى بن حمزة ثقفي، حسن بن يحيى مدائنی و نجاشی از امام صادق (ع) و نیز در طبقۀ بعد (به سه طریق) علی بن یقطین از امام کاظم (ع) این مضمون را نقل می‌کنند. (ص316-318) و البته در زمینه نکت و الهام روایات بسیار دیگری نیز وجود دارد.

دلالت خبر حرث
در این روایت، حرث همسو با روایات دست‌کم 7 باب از بصائر درخصوص مواجهه امام با مسائلی که پیشتر علمشان را نداشته، و نیز روایات بسیار دیگر در کتاب، دربارۀ مسائلی که علم آن نزد امام نیست می‌پرسد که امام آن را از کجا می‌داند؟ امام صادق (ع) با تقریر این پیش‌فرض، می‌گوید در قلب او چیزی الهام می‌شود، و یا در گوشش چیزی گفته می‌شود.

در فضای این روایت امام با وجود محدویت‌های علم، از پاسخ به مسائل در نمی‌ماند. چنانکه در آیات قرآن، وقتی برخی دربارۀ مسائلی می‌پرسیدند، آن‌گاه آیاتی نازل می‌شد و بهترین پاسخ را ارائه می‌داد (برای نمونه: البقرة : 189، 217، 219، 222؛ الأنفال: 1؛ الکهف: 83 و...)، و گاهی تصریح می‌شود که رسول خدا (ص) پیشتر مسائلی را نمی‌دانسته است (نمونه: www.tgoop.com/gholow2/2800).

به همین صورت می‌توان روایات بسیار دیگری را حاکی از تطور و ازدیاد علم امام و حجج الهی ارائه داد که از آن‌جمله ابواب ازدیاد علم امام، ابواب عرضه اعمال بر امام، ابواب وحی ملائکه، ابواب زمان‌های افزایش علم، ابواب علم حادث و انواع آن و... است. در روایات متعددی از این دست نیز همسو با تعابیر قرآنی، از عباراتی مانند «لا نعلم» و «لم یعلم»، به نبود علم پیشین تصریح می‌شود (نمونه: بصائر، ص220-222، 513؛ الکافی، ج1، ص256).

#علم_غیب
@gholow2
نظری به معارض‌ها

همچنین، غیر از مؤیدات حدیث حرث، در سوی دیگر روایاتی نیز وجود دارد که ممکن است معارض با خبر حرث به نظر آیند. صریح‌ترین این نمونه‌ها بر وجود (حکمِ؟) همه چیز در کتاب و سنت (نمونه: الكافي، ج‏1، ص59-62، ح1، 2، 4، 10) یا هر حکمی در صحیفه جامعه (بصائر، ص142-146) دلالت دارند. لکن صحیفه جامعه مربوط به احکام است، و تعبیر «مسائل» در روایت حرث معلوم نیست ناظر به اصل احکام باشد.
در مجموعه‌ای از روایات ناظر به همین منابع مانند جامعه نیز تذکر داده شده که نسبت به علم حادث محدودند (نمونه: بصائر الدرجات، ج1، ص135، 138-139، 140، 151-152، 225، 303، 318، 326). گذشته از آن‌که روایات باب الکافی قوت سندی مجموع اخبار ازدیاد مانند روایت حرث را ندارند، از وجوه جمع امثال خبر حرث با معارض‌ها این است که معارض‌ها همسو با تعابیر برخی اخبار قابل حمل بر اصول احکام هستند (الكافي، ج‏1، ص60)، ولی ازدیاد و نکت و تسدید در غیر احکام یا در مقام تطبیق قواعد احکام بر جزئیات، یا تطبیق بر مصادیق می‌تواند باشد. برخی نیز احتمال داده‌اند که دسترسی امام به همه احکام در قالب کتاب و جامعه اجمالی بوده، ولی برای یافتن قطعی پاسخ نیازمند ازدیاد علم باشند و... (يار محمديان، «اثبات ازدیاد علم امام در پرتو احادیث»، ص35-55). چنانکه با وجود ضروری بودن ازدیاد علم رسول الله ص، رد آن برای امامان وجهی ندارد. بنابراین، روایات معارض از حیث دلالت بر فراگیری و عدم تغییر، صراحت امثال خبر حرث بر ازدیاد و محدودیت را ندارند.

#علم_غیب
@gholow2
نمودار اسناد تحریرهای روایت حرث بن مغیره در بصائر الدرجات:

«قُلْتُ لِأبي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِداكَ الَّذِي يُسْألُ عَنْهُ الْإمامُ وَ لَيْسَ عِنْدَهُ فِيهِ شَيْ‏ءٌ مِنْ أيْنَ يَعْلَمُهُ قَالَ يُنْكَتُ فِي الْقَلْبِ نَكْتاً أَوْ يُنْقَرُ فِي الْأُذُنِ نَقْراً.»

به اباعبدالله (ع) عرض کردم فدایت شوم، آنچه امام از آن پرسیده شود، و نزد امام چیزی درباره‌اش نباشد، از کجا می‌داند [/علم عالمتان از کجا است؟] فرمود در دلش افکنده، یا به گوشش رسانده می‌شود.

تحلیل اصالت و دلالت

#علم_غیب
@gholow2
🔹ردّ ابو الفتح کراجکی (د. ۴۴۹ق) بر عقیده اهل ارتفاع🔹

«... وأعلمهم كثيرا من الغائبات والأمور المستقبلات ولم يعطهم من ذلك إلا ما قارن وجها يعلمه من اللطف والصلاح وليسوا عارفين بجميع الضمائر والغائبات على الدوام ولا يحيطون بالعلم بكل ما علمه الله تعالى ...»

📚 كنز الفوائد، ج۱، ص۲۴۵، چاپ دار الذخائر، ۱۴۱۰ق

و [خداوند] بسیاری از پنهانی‌ها و امور آینده را به آن‌ها [یعنی ائمه (ع)] خبر داده و تنها چیزی از آن [علم] به ایشان داده که با وجهی از لطف و مصلحت -که خدا آن را می‌داند- همراه باشد؛ و پیوسته و دائماً به همه ضمائر (درون افراد) و همه امور پنهان آگاه نیستند و به علم همه آن چه خداوند متعال می‌داند، احاطه ندارند.

#علم_غیب
@gholow2
در تصاویر بالا توضیحات سید حسن شیرازی (١٣٥٣-١٤٠٠ ق) درباره علم غیب دیده می‌شود.

نکته قابل توجه این است که اگر چه در تبیین کیفیت و گستره علم امام احتمالا اختلاف داشته باشد، اما بر اختصاص اصطلاح علم غیب به خداوند تأکید کرده است:

«علم الغيب مختص بالله ولا يعلم الغيب غيره أحد ممن في السماوات والأرض ... علم الغيب شيء والاطلاع على الغيب شيء آخر وعلم الغيب خاص بالله تعالى وقد أعلن أولياؤه ذلك ... فإخبار الأولياء بالغيب لم يكن علما بالغيب وإنما اطلاعا عليه بإذن الله ...» (كلمة الإمام المهدي، ص٢٣٥-٢٣٦)

#علم_غیب

@Gholow2
از مهمترین کسانی که به انگاره‌های غالیانه مانند تفویض، علم غیب و نمایشی بودن وحی دامن زده است‌، رجب برسی است. نظر شما درباره شیوه روایتِ رجب برسی چیست؟
Anonymous Poll
18%
احادیث را به دقت نقل کرده است.
41%
برخی احادیث را تحریف یا جعل کرده است.
40%
نمی‌دانم.
سبک استدلال غلات

«وقال بعض عوام الناصبة: معاوية ليس بمخلوق، فقيل: كيف؟ قال: لأنه كاتب الوحي والوحي ليس بمخلوق وكاتبه منه.»

📗محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، ۲/ ۵۰۰

یکی از عوام نواصب گفت: معاویه مخلوق نیست! گفته شد: چطور؟ گفت: زیرا او کاتب وحی است و وحی مخلوق نیست [۱] و کاتبش نیز از او است!

............
[۱] اهل سنت بر پایه مغالطات سست، وحی را قدیم دانسته‌اند (نمونه: مغالطه محمد بن اسماعیل بخاری)

@Gholow2
@vtovbot
تبدیل به پیام صوتی
🔹جایگاه حجج الهی (نقد غلو)، جلسه ٧🔹

🎙سید محسن هندی

0:00 مرور بر مباحث پیشین - دو مرتبه از غلو
4:41 عقاید صحیح درباره علم امام
8:45 اصطلاح علم الغیب
9:33 قلّت ذاتی علم مخلوق
11:00 معنای عالم الغیب - خالق - رازق - مالک - حمد - استعانه - عبادت
14:20 توافق المشیئتین و دعا
15:10 توضیح دوباره استبعاد و استحاله - مثال مورچه - هوش مصنوعی - دوربین فیلم‌برداری - نامتناهی بودن علم به آن چه اگر بود چگونه بود؟ - محال بودن علم تفصیلی بالفعل به آینده ابدی ـ پاسخ شبهه علم خداوند به آینده ابدی ـ قید ذاتی اطلاع بر غیب
28:28 تعلیمات ائمه (ع) درباره علم غیب
29:38 موضع ضعیف در برابر اهل سنت
30:57 اشکالات استناد به شأن قضاوت برای اثبات علم مطلق امام
34:38 حرکت و وظایف و معجزات انبیاء و اوصیاء به امر و علم و قدرت خدا است نه علم تفصیلی خودشان
36:48 علمی که خلق نشده است - حساسیت نادرست بر لفظ ندانستن
40:58 احادیثی درباره ادب زیارت و شیوه درخواست حاجات

#علم_غیب
#توافق_المشیئتین

https://www.tgoop.com/eategadat
🔹پاسخ جمعی از مجتهدان درباره عقیده غلوآمیز شیخیه درباره علم امام🔹

«ولنختم الكتاب بالخاتمة وهي فيما أجاب به جملة من أساطين الدين وحملة شريعة سيد المرسلين ومعاريف المجتهدين المتقين مثل سيد مشايخنا آية الله الميرزا محمد حسن الشيرازي وشيخنا حجة الحجة الشيخ محمد حسين الكاظمي وشيخنا المحقق الشيخ محمد حسين الأردكاني والسيد الفاضل السيد محمد حسين الشهرستاني نضر الله سبحانه وجوههم فقد جاءتهم مسائل كثيرة من الهند من مسائل هذه الفرقة الضالة وقد عثرت على جملة منها وهي مطبوعة؛ منها القول بأن أمير المؤمنين عليه السلام عالم بما كان وما يكون بالفعل هل هو صحيح أم باطل؟ فأجابهم جميعهم: بسم الله الرحمن الرحيم؛ هذه المقالة باطلة فاسدة.»

السيد محمد مهدي القزويني الكاظمي، بوار الغالين، ص۲۰۱، طبع: ۱۳۳۲ ه‍

«سؤال: آیا اعتقاد به این که امیرالمؤمنین علیه السلام به [همه] گذشته و آینده، بالفعل عالم بود، صحیح است یا باطل؟ جواب: بسم الله الرحمن الرحیم؛ این اعتقاد، باطل و فاسد است.»

#علم_غیب
@Gholow2
«شیعیان از قدیم و جدید، در میانشان کسی نیست که بگوید امامان علم غیب دارند و این تنها از سخن غالیان است که شیعیان به کفر و گمراهی آنان حکم کرده‌اند [١] ... شیعیان که همان مسلمانان‌اند، معتقدند علم غیب مخصوص خداوند است ... اما خبر دادن امامان از برخی مغیّبات به تعلیم خداوند یا خبر دادن پیامبر (ص) به آن‌ها، ربطی به علم غیب مخصوص به خداوند ندارد ...»

السيد أمير محمد الكاظمي القزويني، محاورة عقائدية، ص١٨٤-١٨٥
...............

[١] طبعا عوام یا کسانی که بدون التفات به معنای صحیح و دقیق علم غیب، این اصطلاح را نابجا به کار می‌برند از دایره مقصود ایشان خارجند.

اقوال علمای شیعه از قدیم و جدید:
https://www.tgoop.com/gholow2/2853


#علم_غیب

@Gholow2
این جمله به کدام غالی زیر منسوب است؟
«[دیدم امام] دستش را بر زمین گسترد، پس آسمان‌ها و زمین‌ها و آفریدگان در مشت او بودند.»
Anonymous Quiz
36%
۱. ابو الخطاب محمد بن ابی زینب
10%
۲. اسحاق بن محمد نخعی بصری
35%
۳. رجب بن محمد برسی
19%
۴. احمد بن زین العابدین احسائی
2025/07/13 11:35:56
Back to Top
HTML Embed Code: