گفتمان
🎥 انسان استعلائی و جهانشمولی #حقوق_بشر 🔺دکتر سید محمد قاری #سید_فاطمی @goftman_ir
📜 #حقوق_بشر و هنجارهای جهان شمول
حقوقبشر معاصر - به لحاظ تاریخی - خاستگاهی غربی دارد. هنجارهای مدرن حقوق بشری در گفتمان انسان مدارانه پس از عصر روشنگری متولد شده و رشد نموده است. سؤال این است که آیا یک ایده و دستاورد انسانی به فرهنگ و خاستگاه تاریخی خود اختصاص دارد؟ به دیگر سخن آیا مبانی اخلاقی که هنجارهای حقوق بشر از آن متولد شده است، صرفا صبغهای غربی داشته و مختص به همان فرهنگ هستند؟ ادعای وجود هنجارهای جهانشمول حقوق بشری جز با اثبات هنجارهای اخلاقی جهان شمول ممکن نیست. هنجارهای حقوق بشری ماهیتی متفاوت از سایر هنجارهای حقوقی دارند. این تفاوت همانا در اخلاقمداری هنجارهای حقوق بشری است. در حالی که هنجارهای دیگر محصول مقتضيات و نیازهای خاص اجتماعی هستند، هنجارهای حقوق بشری ریشه در وجدان اخلاقی انسان دارند. حقوق انسان پیش از آن که حقهای قانونی باشند حقهایی اخلاقی هستند. همین ویژگی اخلاق مداری هنجارهای حقوق بشری است که به نظریه پردازان جرأت ادعای جهان شمولی آنها را داده است. در حقیقت نزاع در مورد جهانشمولی هنجارهای حقوق بشری، نزاع بر سر وجود یا فقدان هنجارهای جهان شمول اخلاقی است. اگر حقهای جهان شمول اخلاقی وجود داشته باشند، پس ناگزیر حقهای جهان شمول حقوقی نیز بایستی به رسمیت شناخته شوند و مورد حمایت نظامهای حقوقی قرار گیرند. حقوقبشر حقهایی جهان شمول، ذاتی و غیر قابل سلب هستند که انسانها به خاطر انسان بودنشان به صورت برابر بایستی از آنها بهره مند گردند. حقوق بشر نظامی است هنجاری، که وظایف متقابل افراد در انجام و یا خودداری از عملی و همچنین روابط آنها با اشیاء و یا موقعیت ها را در چار چوبی هنجاری تنظیم میکند. جهانشمولی، ذاتی و غیر قابل سلب بودن، ویژگی حقهایی هستند که انسان به دلیل حیثیت و کرامت (Dignity) خود باید به طور یکسان از آنها برخوردار گردد. جهان شمولی (Universality) به معنای فرافرهنگی، ذاتی (Intrinsic) به معنای پیوند باحیثیت و کرامت انسانی و غیرقابل سلب بودن (Inalienable) بدین معنی است که این حقها ریشه در قانونگذاری و یا اراده حكومت ندارد.
سید محمد قاری #سید_فاطمی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘مقاله " مبانی توجیهی- اخلاقی حقوق بشر معاصر" محمدقاری سید فاطمی
📗 کتاب "حقوق بشر در جهان معاصر(درآمدی بر مباحث نظری)" نوشته محمدقاری سید فاطمی
📒مقاله " حقوق طبیعی و حق طبیعی: تحلیل مفهومی و تکامل تاریخی"نوشته مجید نکویی و محمدقاری سید فاطمی
@goftman_ir
حقوقبشر معاصر - به لحاظ تاریخی - خاستگاهی غربی دارد. هنجارهای مدرن حقوق بشری در گفتمان انسان مدارانه پس از عصر روشنگری متولد شده و رشد نموده است. سؤال این است که آیا یک ایده و دستاورد انسانی به فرهنگ و خاستگاه تاریخی خود اختصاص دارد؟ به دیگر سخن آیا مبانی اخلاقی که هنجارهای حقوق بشر از آن متولد شده است، صرفا صبغهای غربی داشته و مختص به همان فرهنگ هستند؟ ادعای وجود هنجارهای جهانشمول حقوق بشری جز با اثبات هنجارهای اخلاقی جهان شمول ممکن نیست. هنجارهای حقوق بشری ماهیتی متفاوت از سایر هنجارهای حقوقی دارند. این تفاوت همانا در اخلاقمداری هنجارهای حقوق بشری است. در حالی که هنجارهای دیگر محصول مقتضيات و نیازهای خاص اجتماعی هستند، هنجارهای حقوق بشری ریشه در وجدان اخلاقی انسان دارند. حقوق انسان پیش از آن که حقهای قانونی باشند حقهایی اخلاقی هستند. همین ویژگی اخلاق مداری هنجارهای حقوق بشری است که به نظریه پردازان جرأت ادعای جهان شمولی آنها را داده است. در حقیقت نزاع در مورد جهانشمولی هنجارهای حقوق بشری، نزاع بر سر وجود یا فقدان هنجارهای جهان شمول اخلاقی است. اگر حقهای جهان شمول اخلاقی وجود داشته باشند، پس ناگزیر حقهای جهان شمول حقوقی نیز بایستی به رسمیت شناخته شوند و مورد حمایت نظامهای حقوقی قرار گیرند. حقوقبشر حقهایی جهان شمول، ذاتی و غیر قابل سلب هستند که انسانها به خاطر انسان بودنشان به صورت برابر بایستی از آنها بهره مند گردند. حقوق بشر نظامی است هنجاری، که وظایف متقابل افراد در انجام و یا خودداری از عملی و همچنین روابط آنها با اشیاء و یا موقعیت ها را در چار چوبی هنجاری تنظیم میکند. جهانشمولی، ذاتی و غیر قابل سلب بودن، ویژگی حقهایی هستند که انسان به دلیل حیثیت و کرامت (Dignity) خود باید به طور یکسان از آنها برخوردار گردد. جهان شمولی (Universality) به معنای فرافرهنگی، ذاتی (Intrinsic) به معنای پیوند باحیثیت و کرامت انسانی و غیرقابل سلب بودن (Inalienable) بدین معنی است که این حقها ریشه در قانونگذاری و یا اراده حكومت ندارد.
سید محمد قاری #سید_فاطمی
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘مقاله " مبانی توجیهی- اخلاقی حقوق بشر معاصر" محمدقاری سید فاطمی
📗 کتاب "حقوق بشر در جهان معاصر(درآمدی بر مباحث نظری)" نوشته محمدقاری سید فاطمی
📒مقاله " حقوق طبیعی و حق طبیعی: تحلیل مفهومی و تکامل تاریخی"نوشته مجید نکویی و محمدقاری سید فاطمی
@goftman_ir
گفتمان
🎥 طرح مفهوم #عدالت در جمهور #افلاطون 🔺سید حسین #شهرستانی @goftman_ir
📜 افلاطون و چیستی عدالت
آن بخش از جمهوری که به فلسفه میپردازد، مهمترین قسمت کتاب افلاطون است. در نتیجه، پاسخ به پرسش از عدالت، به این قسمت محول شده است. پاسخ صریحی که به پرسش از چیستی عدالت داده شد، تا حدی مبهم بود: عدالت در هر قسمت از شهر يا نفس عبارت است از «انجام کاری که آن بخش بنابر طبیعت مستعد آن است» یا به «نوعی» مشغول انجام آن کار است؛ یک قسمت عادل است اگر که کار خود را انجام دهد یا « به شیوه ای خاص» سرگرم کار خود باشد. این ابهام برطرف میشود اگر «به شیوه ای خاص» را با «به بهترین شیوه» یا «به خوبی» جایگزین کنیم: عدالت عبارت از این است که هر قسمت کار خود را به خوبی انجام دهد. درنتیجه، انسان عادل انسانی است که هر قسمت از نفس او کار خود را به خوبی انجام دهد. از آنجایی که والاترین قسمت نفس عقل است و از آنجایی که اگر دو بخش دیگر کار خود را به خوبی انجام ندهند این بخش قادر نیست کار خود را به خوبی انجام دهد، تنها فیلسوف می تواند به راستی عادل باشد. اما کاری که فیلسوف به خوبی انجام میدهد، با صرف نظر از تمامی عواقب آن، در واقع لذت بخشترین کار ممکن است. عادل انسانی است که هر قسمت از نفس او کار خود را به خوبی انجام دهد. از آنجایی که والاترین قسمت نفس عقل است و از آنجایی که اگر دو بخش دیگر کار خود را به خوبی انجام ندهند این بخش قادر نیست کار خود را به خوبی انجام دهد، تنها فیلسوف می تواند به راستی عادل باشد. درنتیجه تنها در فلسفه است که عدالت و سعادت با یکدیگر مصادف می شوند. به دیگر سخن، فيلسوف تنها کسی ست که عادل است، عادل به همان معنایی که شهر خوب عادل است: او خودبسنده و به راستی آزاد است و زندگی او به همان میزان کمی وقف خدمت به دیگران میشود که زندگی شهر صرف خدمترسانی به سایر شهرها میشود. اما فیلسوف در شهر خوب از این منظر نیز انسان عادلی به شمار میرود که به همنوعان، همشهریان و به شهر خود خدمت میکند یا از قانون اطاعت میکند. این بدان معناست که فیلسوف به این معنا نیز عادل به شمار میرود که در آن همه اعضای شهر عادلانه، و به نوعی همه اعضاي عادل هر شهری، جدا از اینکه فیلسوف باشند یا خیر عادل به شمار میروند.
لئو اشتراوس
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📘کتاب "جمهور" نوشته افلاطون ترجمه فواد روحانی
📕کتاب "سیاست از نظر افلاطون" نوشته الکساندر کویره ترجمه امیر حسین جهانبگلو
📒کتاب "تاریخ فلسفه سیاسی" نوشته لئو اشتراوس ترجمه شروین مقیمی
#افلاطون #سید_حسین_شهرستانی #فلسفه_سیاسی #عدالت #یونان #جمهور
@goftman_ir
آن بخش از جمهوری که به فلسفه میپردازد، مهمترین قسمت کتاب افلاطون است. در نتیجه، پاسخ به پرسش از عدالت، به این قسمت محول شده است. پاسخ صریحی که به پرسش از چیستی عدالت داده شد، تا حدی مبهم بود: عدالت در هر قسمت از شهر يا نفس عبارت است از «انجام کاری که آن بخش بنابر طبیعت مستعد آن است» یا به «نوعی» مشغول انجام آن کار است؛ یک قسمت عادل است اگر که کار خود را انجام دهد یا « به شیوه ای خاص» سرگرم کار خود باشد. این ابهام برطرف میشود اگر «به شیوه ای خاص» را با «به بهترین شیوه» یا «به خوبی» جایگزین کنیم: عدالت عبارت از این است که هر قسمت کار خود را به خوبی انجام دهد. درنتیجه، انسان عادل انسانی است که هر قسمت از نفس او کار خود را به خوبی انجام دهد. از آنجایی که والاترین قسمت نفس عقل است و از آنجایی که اگر دو بخش دیگر کار خود را به خوبی انجام ندهند این بخش قادر نیست کار خود را به خوبی انجام دهد، تنها فیلسوف می تواند به راستی عادل باشد. اما کاری که فیلسوف به خوبی انجام میدهد، با صرف نظر از تمامی عواقب آن، در واقع لذت بخشترین کار ممکن است. عادل انسانی است که هر قسمت از نفس او کار خود را به خوبی انجام دهد. از آنجایی که والاترین قسمت نفس عقل است و از آنجایی که اگر دو بخش دیگر کار خود را به خوبی انجام ندهند این بخش قادر نیست کار خود را به خوبی انجام دهد، تنها فیلسوف می تواند به راستی عادل باشد. درنتیجه تنها در فلسفه است که عدالت و سعادت با یکدیگر مصادف می شوند. به دیگر سخن، فيلسوف تنها کسی ست که عادل است، عادل به همان معنایی که شهر خوب عادل است: او خودبسنده و به راستی آزاد است و زندگی او به همان میزان کمی وقف خدمت به دیگران میشود که زندگی شهر صرف خدمترسانی به سایر شهرها میشود. اما فیلسوف در شهر خوب از این منظر نیز انسان عادلی به شمار میرود که به همنوعان، همشهریان و به شهر خود خدمت میکند یا از قانون اطاعت میکند. این بدان معناست که فیلسوف به این معنا نیز عادل به شمار میرود که در آن همه اعضای شهر عادلانه، و به نوعی همه اعضاي عادل هر شهری، جدا از اینکه فیلسوف باشند یا خیر عادل به شمار میروند.
لئو اشتراوس
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📘کتاب "جمهور" نوشته افلاطون ترجمه فواد روحانی
📕کتاب "سیاست از نظر افلاطون" نوشته الکساندر کویره ترجمه امیر حسین جهانبگلو
📒کتاب "تاریخ فلسفه سیاسی" نوشته لئو اشتراوس ترجمه شروین مقیمی
#افلاطون #سید_حسین_شهرستانی #فلسفه_سیاسی #عدالت #یونان #جمهور
@goftman_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎧 #پادکست گفتمان
با موضوع تغییر نگاه علم اجتماعی در جهان ماقبل مدرن به جهان مدرن
دکتر حسین #کچویان
🔗 شنیدن نسخه کامل در کست باکس
🔗 شنیدن نسخه کامل در ساندکلاد
@goftman_ir
با موضوع تغییر نگاه علم اجتماعی در جهان ماقبل مدرن به جهان مدرن
دکتر حسین #کچویان
🔗 شنیدن نسخه کامل در کست باکس
🔗 شنیدن نسخه کامل در ساندکلاد
@goftman_ir
گفتمان
🎥 علوم اجتماعی اسلامی به چه معناست؟ 🔺حجت الاسلام حمید #پارسانیا @goftman_ir
📜ابعاد مختلف علوم اجتماعی در جهان اسلام
"... #فارابی و متفکرین مسلمان، علوم انسانی و اجتماعی را در قبال علوم طبیعی قرار نمی دهند، بلکه در قبال علوم نظری قرار می دهند. از دیدگاه آنها، متافیزیک و موجودات فوق طبیعی، حقایق عینی مستقل از خواست و فهم انسان هاست. قرار گرفتن متافیزیک در متن علوم حقیقی، مانع از زوال رویکرد تبیینی علوم می شود. پوزیتیویستها به دلیل اینکه هویت تبیینی علم را به قضایای تجربی و آزمون پذیر محدود می کردند، پس از آنکه دانستند علم تجربی با استفاده از گزاره های غیرتجربی سازمان پیدا می کند، هویت علم را در پیوند با قضایایی دیدند که از نظر آنها قابل تبیین علمی نبوده و به همین دلیل ارزش شناختی و تبیینی و روشنگرانه علم در معرض تردید و انکار قرار گرفت و جنبه رئالیستی و واقعگرایانه علم متزلزل شد؛ اما رویکرد تبیینی در جهان اسلام، به این سرنوشت دچار نمی شود و علم درهرحال و حتی هنگامیکه به رفتارها و کنش های فردی و اجتماعی انسان ها می پردازد، هویت شناختی خود را حفظ می کند.
حضور عقل بهعنوان یک منبع معرفتی و توانایی عقل برای داوری و شناخت، مسائل مربوط به حکمت علمی و همچنین حضور وحی و نقل مستند به وحی، این ظرفیت را برای علم اسلامی پدید می آورد تا قدرت شناخت قضایای تجویزی، هنجاری، اخلاقی و ارزشی را داشته باشد و بدین ترتیب، علوم اجتماعی با حفظ هویت تبیینی و شناختی خود، علاوه بر آنکه به فهم معانی و کنشها و رفتار آدمیان نائل می شود، قدرت داوری درباره صحت و سقم، خطا و یا صواب برای واقعیات اجتماعی و انسانی را پیدا می کند و با این خصلت، بخشی از علوم اجتماعی که بعد تجویزی و هنجاری دارد، صورتی انتقادی نیز به خود میگیرد..."
حمید #پارسانیا
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘کتاب “علم و فلسفه” نوشته حمید پارسانیا
📙کتاب “روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی” نوشته حمید پارسانیا
📗کتاب “طبقه بندی علوم از نظر حکمای مسلمان” نوشته عثمان بکار ترجمه جواد قاسمی
📕کتاب "ما و علوم انسانی 3" مجموعه نشست های سومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی
@goftman_ir
"... #فارابی و متفکرین مسلمان، علوم انسانی و اجتماعی را در قبال علوم طبیعی قرار نمی دهند، بلکه در قبال علوم نظری قرار می دهند. از دیدگاه آنها، متافیزیک و موجودات فوق طبیعی، حقایق عینی مستقل از خواست و فهم انسان هاست. قرار گرفتن متافیزیک در متن علوم حقیقی، مانع از زوال رویکرد تبیینی علوم می شود. پوزیتیویستها به دلیل اینکه هویت تبیینی علم را به قضایای تجربی و آزمون پذیر محدود می کردند، پس از آنکه دانستند علم تجربی با استفاده از گزاره های غیرتجربی سازمان پیدا می کند، هویت علم را در پیوند با قضایایی دیدند که از نظر آنها قابل تبیین علمی نبوده و به همین دلیل ارزش شناختی و تبیینی و روشنگرانه علم در معرض تردید و انکار قرار گرفت و جنبه رئالیستی و واقعگرایانه علم متزلزل شد؛ اما رویکرد تبیینی در جهان اسلام، به این سرنوشت دچار نمی شود و علم درهرحال و حتی هنگامیکه به رفتارها و کنش های فردی و اجتماعی انسان ها می پردازد، هویت شناختی خود را حفظ می کند.
حضور عقل بهعنوان یک منبع معرفتی و توانایی عقل برای داوری و شناخت، مسائل مربوط به حکمت علمی و همچنین حضور وحی و نقل مستند به وحی، این ظرفیت را برای علم اسلامی پدید می آورد تا قدرت شناخت قضایای تجویزی، هنجاری، اخلاقی و ارزشی را داشته باشد و بدین ترتیب، علوم اجتماعی با حفظ هویت تبیینی و شناختی خود، علاوه بر آنکه به فهم معانی و کنشها و رفتار آدمیان نائل می شود، قدرت داوری درباره صحت و سقم، خطا و یا صواب برای واقعیات اجتماعی و انسانی را پیدا می کند و با این خصلت، بخشی از علوم اجتماعی که بعد تجویزی و هنجاری دارد، صورتی انتقادی نیز به خود میگیرد..."
حمید #پارسانیا
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📘کتاب “علم و فلسفه” نوشته حمید پارسانیا
📙کتاب “روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی” نوشته حمید پارسانیا
📗کتاب “طبقه بندی علوم از نظر حکمای مسلمان” نوشته عثمان بکار ترجمه جواد قاسمی
📕کتاب "ما و علوم انسانی 3" مجموعه نشست های سومین دوره مقدماتی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی
@goftman_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تفکر شرقی و امکان بشر جدید
🔺دکتر بیژن #عبدالکریمی
بحث کاملتر آقای دکتر عبدالکریمی را می توانید در پادکست گفتمان گوش کنید.
شنیدن در کست باکس
@goftman_ir
🔺دکتر بیژن #عبدالکریمی
بحث کاملتر آقای دکتر عبدالکریمی را می توانید در پادکست گفتمان گوش کنید.
شنیدن در کست باکس
@goftman_ir
گفتمان
🎥 تفکر شرقی و امکان بشر جدید 🔺دکتر بیژن #عبدالکریمی بحث کاملتر آقای دکتر عبدالکریمی را می توانید در پادکست گفتمان گوش کنید. شنیدن در کست باکس @goftman_ir
📜کشف دوبارۀ امر قدسی
"درست زمانی که به نظر می رسد فرآیند سکولارسازی در زدایش حضور امر قدسی از تمامی جوانب فکر و حیات آدمی، به نتیجه منطقی اش رسیده است، هماهنگی و توازن کلیِ کیهان مستلزم رستاخیزی در روح و قلب حداقل شماری از انسانهای معاصر است تا امر قدسی را از نو کشف کنند. اصل «ترمیمِ کیهانی» بر سر آن است تا در دوره ای که منادیان مدرنیزم آن را آخرین مرحله تهی سازی فرهنگ انسانی از محتوای قدسی آن خوانده اند، امر قدسی را از نو کشف کند، دوره ای که نیچه با سخن گفتن از «مرگ خدا» از سقوط آن خبر داده بود؛ اما پاره ای از آدمیان معاصر در حالی که با خطر نهیلیسم و مرگ حقیقت انسانی - که نتیجه محو نابودی آثار الوهیت از چهره نژاد انسانی است مواجه بوده اند، اکنون با کشش و جذابیت امر قدسی مواجه شده اند که چیزی فراتر و غیر از جهان سکولارشده ای است که او آن را «زندگی متعادل» می نامد. چنین کسانی جذابیت باطنی امر قدسی را در مرکز وجودش احساس می کنند؛ به گونه ای که هرجا باشند آن مرکز را در خود دارند. جست و جو برای کشف دوباره امر قدسی، چه آگاهانه صورت گیرد و چه به شکل کورکورانه در تاریکی، یکی از ارکان زندگی انسانی است که پیشتر تنهایی را در جهانی که «روح القدس» از آن تبعید شده بود، تجربه کرده است. گفتن ندارد که این جست وجو همیشه موفقیت آمیز نیست، اما همیشه کم ناموفق نبوده است و در حوزه هایی که احیای سنت در آنها صورت گرفته، به تمام و کمال معنی به هدف خویش رسیده است. احیای امر قدسی آخرالامر به طور تنگاتنگی با احیای سنت مرتبط است و احیای سنت و زندگی در غرب مطابق اصول آن، طی این قرن، مکمل نهایی جست و جوی انسان معاصر برای کشف دوباره امر قدسی است."
سید حسین نصر
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📃مقاله "سنت،مدرنیته،هویت" نوشته یوسفعلی میرشکاک
📘کتاب "معرفت و امر قدسی" نوشته سیدحسین نصر ترجمه فرزاد حاجی میرزائی
📙کتاب "اسلام ایرانی-4جلدی" نوشته هانری کربن ترجمه انشاء الله رحمتی
📕کتاب "هنر و حقیقت" نوشته رضا داوری اردکانی
📗کتاب "انسان سنتی و مدرن" نوشته سید حسین نصر ترجمه مهدی نجفی افرا
@goftman_ir
"درست زمانی که به نظر می رسد فرآیند سکولارسازی در زدایش حضور امر قدسی از تمامی جوانب فکر و حیات آدمی، به نتیجه منطقی اش رسیده است، هماهنگی و توازن کلیِ کیهان مستلزم رستاخیزی در روح و قلب حداقل شماری از انسانهای معاصر است تا امر قدسی را از نو کشف کنند. اصل «ترمیمِ کیهانی» بر سر آن است تا در دوره ای که منادیان مدرنیزم آن را آخرین مرحله تهی سازی فرهنگ انسانی از محتوای قدسی آن خوانده اند، امر قدسی را از نو کشف کند، دوره ای که نیچه با سخن گفتن از «مرگ خدا» از سقوط آن خبر داده بود؛ اما پاره ای از آدمیان معاصر در حالی که با خطر نهیلیسم و مرگ حقیقت انسانی - که نتیجه محو نابودی آثار الوهیت از چهره نژاد انسانی است مواجه بوده اند، اکنون با کشش و جذابیت امر قدسی مواجه شده اند که چیزی فراتر و غیر از جهان سکولارشده ای است که او آن را «زندگی متعادل» می نامد. چنین کسانی جذابیت باطنی امر قدسی را در مرکز وجودش احساس می کنند؛ به گونه ای که هرجا باشند آن مرکز را در خود دارند. جست و جو برای کشف دوباره امر قدسی، چه آگاهانه صورت گیرد و چه به شکل کورکورانه در تاریکی، یکی از ارکان زندگی انسانی است که پیشتر تنهایی را در جهانی که «روح القدس» از آن تبعید شده بود، تجربه کرده است. گفتن ندارد که این جست وجو همیشه موفقیت آمیز نیست، اما همیشه کم ناموفق نبوده است و در حوزه هایی که احیای سنت در آنها صورت گرفته، به تمام و کمال معنی به هدف خویش رسیده است. احیای امر قدسی آخرالامر به طور تنگاتنگی با احیای سنت مرتبط است و احیای سنت و زندگی در غرب مطابق اصول آن، طی این قرن، مکمل نهایی جست و جوی انسان معاصر برای کشف دوباره امر قدسی است."
سید حسین نصر
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📃مقاله "سنت،مدرنیته،هویت" نوشته یوسفعلی میرشکاک
📘کتاب "معرفت و امر قدسی" نوشته سیدحسین نصر ترجمه فرزاد حاجی میرزائی
📙کتاب "اسلام ایرانی-4جلدی" نوشته هانری کربن ترجمه انشاء الله رحمتی
📕کتاب "هنر و حقیقت" نوشته رضا داوری اردکانی
📗کتاب "انسان سنتی و مدرن" نوشته سید حسین نصر ترجمه مهدی نجفی افرا
@goftman_ir
گفتمان
🎥 نقد اندیشمندان اجتماعی مدرن به علم اجتماعی پیشامدرن 🔺دکتر حسین #کچویان @goftman_ir
📜جایگاه ویژه #ماکیاوللی
"...همانگونه که لئوناردو داوینچی نخستین دانشمند علوم طبیعی عصر جدید بوده، ماکیاوللی نیز نخستین دانشمند علوم اجتماعی به شمار می رفته است. خود او آگاهی داشت که «راه جدیدی » را می گشاید. در تاریخ اندیشه های سیاسی، ماکیاوللی برای نخستین بار با ژرف اندیشی و تأمل کوشید از زاويه علمی به مطالب مورد نظر خود بنگرد. به این معنا که وی مانند لئوناردو ناگزیر بود از میان تمامی واقعیات زندگی برخی را برگزیند، او می بایست تصمیم می گرفت از چه چیزهایی چشم بپوشد. در زمینه هنر و در زمینه علوم دوره رنسانس مسئله این بود که «چه چیزهایی را باید نادیده گرفت».
از دیدگاه ماکیاوللی، آنچه نباید در سیاست مورد توجه قرار گیرد اخلاقیات است، یا اینکه امور «چگونه باید باشند». باید امور را آنگونه که «هستند» مورد توجه قرار داد. بنابراین، شهریار از سنت آنچه «اندرزنامه» خوانده می شد، که عبارت بود از توصیه هایی دلنشین و پرهیزکارانه به فرمانروایان، دوری گزید. ماکیاوللی بارها بر این واقعیت تأکید کرده است که هدفش توصیف رفتاری خوب و شرافتمندانه نیست، یا نمی خواهد بگوید جامعه را چگونه باید اداره کرد. او تنها به این مسئله پرداخته است که جامعه ها چگونه اداره می شوند و مردم چگونه رفتار می کنند و در نتیجه فرمانروایی که خواستار بقای خویش است، باید چگونه رفتار کند.
در دوره ای که در واقع دوره پیش از رواج علم است، این رویکرد عجیبی بود و تنها مردانی انگشت شمار، مانند ژان بوریدان، تارتاليا و لئوناردو داوینچی، بدان طریق به موضوع های طبیعی می نگریستند. به این معنا که دیدگاه ماکیاوللی او را به تجربی گرایی می کشاند. فرانسیس بیکن، که هم دانشمند علم اخلاق بود و هم دانشمند علوم طبیعی وقتی می گفت: «ما بسیار مدیون ماکیاوللی و دیگرانی هستیم که نوشتند انسان چه می کند، نه اینکه انسان چه باید بکند»، به درستی به پیش آهنگی و قرابت روحی واقف بود..."
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📕کتاب "شهریار" نوشته نیکولو ماکیاولی ترجمه داریوش آشوری
📘کتاب "لویاتان" نوشته توماس هابز ترجمه حسین بشیریه
📗کتاب "سنت روشنفکری در غرب از لئوناردو تا هگل" نوشته ج. برونوفسکی و ب. مازلیش ترجمه لیلا سازگار
@goftman_ir
"...همانگونه که لئوناردو داوینچی نخستین دانشمند علوم طبیعی عصر جدید بوده، ماکیاوللی نیز نخستین دانشمند علوم اجتماعی به شمار می رفته است. خود او آگاهی داشت که «راه جدیدی » را می گشاید. در تاریخ اندیشه های سیاسی، ماکیاوللی برای نخستین بار با ژرف اندیشی و تأمل کوشید از زاويه علمی به مطالب مورد نظر خود بنگرد. به این معنا که وی مانند لئوناردو ناگزیر بود از میان تمامی واقعیات زندگی برخی را برگزیند، او می بایست تصمیم می گرفت از چه چیزهایی چشم بپوشد. در زمینه هنر و در زمینه علوم دوره رنسانس مسئله این بود که «چه چیزهایی را باید نادیده گرفت».
از دیدگاه ماکیاوللی، آنچه نباید در سیاست مورد توجه قرار گیرد اخلاقیات است، یا اینکه امور «چگونه باید باشند». باید امور را آنگونه که «هستند» مورد توجه قرار داد. بنابراین، شهریار از سنت آنچه «اندرزنامه» خوانده می شد، که عبارت بود از توصیه هایی دلنشین و پرهیزکارانه به فرمانروایان، دوری گزید. ماکیاوللی بارها بر این واقعیت تأکید کرده است که هدفش توصیف رفتاری خوب و شرافتمندانه نیست، یا نمی خواهد بگوید جامعه را چگونه باید اداره کرد. او تنها به این مسئله پرداخته است که جامعه ها چگونه اداره می شوند و مردم چگونه رفتار می کنند و در نتیجه فرمانروایی که خواستار بقای خویش است، باید چگونه رفتار کند.
در دوره ای که در واقع دوره پیش از رواج علم است، این رویکرد عجیبی بود و تنها مردانی انگشت شمار، مانند ژان بوریدان، تارتاليا و لئوناردو داوینچی، بدان طریق به موضوع های طبیعی می نگریستند. به این معنا که دیدگاه ماکیاوللی او را به تجربی گرایی می کشاند. فرانسیس بیکن، که هم دانشمند علم اخلاق بود و هم دانشمند علوم طبیعی وقتی می گفت: «ما بسیار مدیون ماکیاوللی و دیگرانی هستیم که نوشتند انسان چه می کند، نه اینکه انسان چه باید بکند»، به درستی به پیش آهنگی و قرابت روحی واقف بود..."
جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی میگردد:
📕کتاب "شهریار" نوشته نیکولو ماکیاولی ترجمه داریوش آشوری
📘کتاب "لویاتان" نوشته توماس هابز ترجمه حسین بشیریه
📗کتاب "سنت روشنفکری در غرب از لئوناردو تا هگل" نوشته ج. برونوفسکی و ب. مازلیش ترجمه لیلا سازگار
@goftman_ir
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎧 #پادکست گفتمان
با موضوع تصویری کلی از هیات و نجوم قدیم
دکتر یاسر #خوشنویس
🔗 شنیدن نسخه کامل در کست باکس
🔗 شنیدن نسخه کامل در گوگل پادکست
@goftman_ir
با موضوع تصویری کلی از هیات و نجوم قدیم
دکتر یاسر #خوشنویس
🔗 شنیدن نسخه کامل در کست باکس
🔗 شنیدن نسخه کامل در گوگل پادکست
@goftman_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شرقشناسی و استراتژی طرد
🔺 دکتر بیژن #عبدالکریمی
این ویدیو بخشی از اپیزود هفتم پادکست گفتمان با موضوع "شرق شناسی و غرب شناسی وارونه" است.
اپیزود هفتم پادکست گفتمان در castbox
اپیزود هفتم پادکست گفتمان در soundcloud
@goftman_ir
🔺 دکتر بیژن #عبدالکریمی
این ویدیو بخشی از اپیزود هفتم پادکست گفتمان با موضوع "شرق شناسی و غرب شناسی وارونه" است.
اپیزود هفتم پادکست گفتمان در castbox
اپیزود هفتم پادکست گفتمان در soundcloud
@goftman_ir