Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
364118 - Telegram Web
Telegram Web
این همه جلوه و در پرده نهانی گلِ من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گلِ من

جز یکی راز که پیوسته نهان مانَد، نیست
تویی آن راز که پیوسته نهانی گلِ من

آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
و آن ندانیم که خود چیست، تو آنی گل من

#شهریار
.

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند


#حضرت_حافظ
.


جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بود
گر تو ستم کنی به جان از تو ستم روا بود

چون همه سوی نور تست کیست دورو به عهد تو
چون همه رو گرفته‌ای روی دگر کجا بود

آنک بدید روی تو در نظرش چه سرد شد
گنج که در زمین بود ماه که در سما بود

با تو برهنه خوشترم جامه تن برون کنم
تا که کنار لطف تو جان مرا قبا بود

ذوق تو زاهدی برد جام تو عارفی کشد
وصف تو عالمی کند ذات تو مر مرا بود

هر که حدیث جان کند با رخ تو نمایمش
عشق تو چون زمردی گر چه که اژدها بود

هر که رخش چنین بود شاه غلام او شود
گر چه که بنده‌ای بود خاصه که در هوا بود

این دل پاره پاره را پیش خیال تو نهم
گر سخن وفا کند گویم کاین وفا بود

چون در ماجرا زنم خانه شرع وا شود
شاهد من رخش بود نرگس او گوا بود

از تبریز شمس دین چونک مرا نعم رسد
جز تبریز و شمس دین جمله وجود لا بود

#مولانا
بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود

#حضرت_حافظ
 

🍂🌺

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون

#حضرت_مولانا
@dele_paak کانال دل پاک
همایون شجریان _چه دانستم که این سودا
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
انگشت به لب مانده ام از قاعده عشق....

ما یار ندیده،تب معشوق کشیدیم...

#صائب_تبریزی
.


مطرب بگو !
که کار جهان شد
به کامِ ما....


#حضرت_حافظ
سلامی چو بوی خوش آشنایی ...
.
چه فکر می کنی؟
که بادبان شکسته،
زورق به گل نشسته‌ای ست زندگی ؟
در این خراب ریخته
که رنگ عافیت ازو گریخته
به بن رسیده
راه بسته‌ای ست زندگی ؟
چه سهمناک بود سیل حادثه
که همچو اژدها دهان گشود
زمین و آسمان ز هم گسیخت
ستاره خوشه خوشه ریخت
و آفتاب در کبود دره‌های آب غرق شد
هوا بد است
تو با کدام باد می روی؟
چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را
که با هزار سال بارش شبانه روز هم
دل تو وا نمی شود ...
چه فکر می کنی ؟
جهان چو آبگینه شکسته‌ای ست
که سرو راست هم در او شکسته می‌نمایدت
جنان نشسته کوه درکمین درههای این غروب تنگ
زمان بی کرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمی‌ست این درنگ درد و رنج
به سانِ رود
که در نشیب دره سر به سنگ می زند
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش ...



هوشنگ_ابتهاج
👌1
.

‏ارغوان!
شاخهٔ همخونِ جداماندهٔ من
آسمان تو چه رنگ است امروز ؟!

#ابتهاج

*درخت ارغوان بی نظیر در خیابان قصرالدشت شیراز
.

سودای ترا بهانه‌ای بس باشد
مستان ترا ترانه‌ای بس باشد

در کشتن ما چه میزنی تیغ جفا
ما را سر تازیانه‌ای بس باشد

#حضرت_مولانا
👏1
.

دمی_با_سعدی

مندیش که سست عهد و بدپیمانم
وز دوستیت فرار گیرد جانم

هرچند که به خط، جمال منسوخ شود
من خط تو همچنان زَنَخ می‌خوانم
نهفته ام به خموشی خیال روی تو را
مباد کز نفسم بشنوند بوی تو را

ز سنگ محتسب شهر غم مخور ساقی
سپرده ایم به پیر مغان سبوی تو را

اگر غلط نکنم حرف ما و من غلط است
شنیده ام ز لب خویش گفتگوی تو را

شده ست شیفته بلبل به باغ و حور به خلد
ندیده اند گلستان رنگ و بوی تو را

اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد
کشیده ایم در آغوش، آرزوی تو را

چه خوش بود که نماید به ما دلت را گرم
محبتی که به ما گرم ساخت، خوی تو را

شود ز باختن رنگم آتشین، لعلت
چه نازکیست عتاب بهانه جوی تو را!

به طور عشق حزین ، آستین فشان گردد
کلیم اگر شنود، طرز های و هوی تو را


#حزین_لاهیجی
.


باد صبا بر گل گذر کن
برگل گذر کن
وز حال گل ما را خبر کن
ای نازنین
ای مه‌جبین
با مدعی کمتر نشین
بیچاره عاشق ناله تا کی...

#ملک_الشعرا_بهار
@dele_paak کانال دل پاک
باد صبا _ استاد شجریان
باد صبا بر گل گذر کن
برگل گذر کن
وز حال گل ما را خبر کن....
آن سست وفا که یار دل‌سخت من است
شمع دگران و آتشِ رخت من است

ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد گنه از بخت من است

#سعدی
شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست
گنج ما گنجیست کو در کنج هر ویرانه نیست

هر کرا سودای لیلی نیست مجنون آنکسست
ورنه مجنون را چو نیکو بنگری دیوانه نیست

#خواجوی_کرمانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

دوش آگهی ز یارِ سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم، هر چه باد باد

کارم بدان رسید که همرازِ خود کنم
هر شام برق لامِع و هر بامداد باد

در چینِ طره ی تو دل بی حِفاظِ من
هرگز نگفت مسکنِ مألوف یاد باد

امروز قدرِ پندِ عزیزان شناختم
یا رب روانِ ناصحِ ما از تو شاد باد

خون شد دلم به یادِ تو هر گَه که در چمن
بندِ قبایِ غنچه ی گل می‌گشاد باد

از دست رفته بود وجودِ ضعیفِ من
صبحم به بویِ وصلِ تو جان باز داد، باد

حافظ نهادِ نیکِ تو کامت بر آورد
جان‌ها فدایِ مردمِ نیکو نهاد باد


#حضرت_حافظ
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
استاد شجریان
.


بگذر شبی به خلوت این همنشین درد
تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد

خون می‌رود نهفته از این زخم اندرون


روزی که جان فدا کنمت، باورت شود
دردا که جز به مرگ، نسنجند قدر مرد

ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند
وان لعل فام، خنده زد از جام لاجورد

در کوی او که جز دل بیدار، ره نیافت
کی می‌رسند خانه پرستان خوابگرد


شعر : هوشنگ_ابتهاج
تار
: محمدرضا_لطفی
خواننده
: محمدرضا_شجریان
در بیات_ترک
....❤️
2025/07/12 23:30:32
Back to Top
HTML Embed Code: