HAMID_ROSTAMI_1354 Telegram 1590
منبع : روزنامه #هفت_صبح روز پنجشنبه تاریخ ۳۱ خرداد ماه سال ۱۴۰۳

اگه می تونی منو بگیر!

#حمید_رستمی

بخش دوم

۴- یکی از تازه ترین تجارب سینمای ایران در ژانر تعقیب و گریز فیلم #تمساح_خونی ساخته جواد عزتی است . یک کمدی اکشن قصه گو و روایتگر که شباهتی به کمدیهای سردستی با قصه های دوخطی و شخصیتهای تکراری ندارد که از پشت هم ردیف کردن لطیفه های شبکه های مجازی و شوخی های جنسی و شلنگ تخته انداختن به جای رقص با ساختاری شلخته در سالهای اخیر پرفروش هم شده اند. عزتی سعی دارد با بهره گیری از همان بازیگران و قصه ای با بن مایه آشنا سطح کمدی فیلمش را لااقل در ساختار و شیوه ارائه و روایت داستان قدری بالاتر ببرد.
فیلم از همان لحظه شروع و تیتراژ و روایت گویی متفاوتش هم سعی در معرفی شخصیتها دارد و هم با وجه معماگونه خلاقانه اش قلابش را برای گیر انداختن مخاطب به کار میگیرد. در ادامه با تکامل خطوط اصلی ،داستان، فضا و شخصیتها شفاف تر معرفی میشوند و با ورود سریع به قصه و موقعیتهای ،پیاپی لحظه ای مخاطب را به حال خود وانمی گذارد تا در ادامه یک کمدی اکشن جذاب شکل بگیرد که با رعایت قواعد ژانر و طراحی ریتمی متوازن هم لحظه به لحظه با موقعیتهای خنده دار صحنه های بامزه خلق میکند و هم با سکانسهای تعقیب و گریز اتومبیل ها در خیابانها و بزرگراههای تهران در ساعات پایانی شب تماشاگر را به هیجان می آورد.
موش و گربه بازی هایی که این بار بین قطب مثبت و منفی و خیر و شر داستان در جریان نیست، بلکه مبارزه بین شر و شرتر است و مخاطب به سادگی با قطب شر ماجرا همذات پنداری می‌کند! عزتی در چینش درست و بازی گیری مناسب از گروه بازیگرانش موفق عمل می کند و برخی از آن ها یکی دو پله بالاتر از کارنامه بازیگری شان ظاهر میشوند مثلاً عباس جمشیدی فر که سال ها به عنوان بازیگر مکمل نقش های تلویزیونی در پله ای ثابت ایستاده بود. در این فیلم به عنوان زوج بازیگری جواد عزتی چنان درخشان است که انگار تازه کشف شده است. بده بستانهای حسی و کلامی با هومن در کنار بدبیاری های تمام نشدنی و حس عاشقانه ای که نسبت به دختری از طبقه متمول دارد، از پیمان شخصیتی با نمک و در عین حال ترسو ساخته که مهم ترین کار زندگی اش تلاش برای مجاب کردن هومن برای قورت دادن قورباغه اش است. در کنار او جواد عزتی با علم کامل به پتانسیلهای بازیگری اش بدون این که لحظه ای از کنترل خارج شود با فراغ بال بدون کمترین اضافه کاری یا شهوت دیده شدن و تمام عوامل را به خدمت خود گرفتن نقش هومن را مؤثر اجرا می کند. این نقش تفاوتهای اساسی با سایر نقشهای طنزش دارد در حالی که چیزی به نام لودگی و به زور خنده گرفتن از مخاطب جایی در فیلم ندارد و شرایط بغرنج هومن و پیمان در مواجهه با گردن کلفتها و چماق داران فرید است که موقعیت کمیک ایجاد می کند.
در قطب مخالف این مثلث بهزاد_خلج (فرید) قرار دارد که یکی از کشف های بازیگری یکی دو سال اخیر است و سماجت و پشتکارش برای گیر انداختن رقبا و گرفتن پولها هر لحظه او را در موقعیتی جالب قرار میدهد خلج توانسته کاریزمای خاص فرید را همراه با دورویی و ریاکاری اش توأمان به خوبی نشان دهد و تبدیل می شود به آدم بد ماجرا تا در انتهای فیلم مخاطب از ضایع شدن و خراب شدنش نزد صاحب شرکت حسابی لذت ببرد.
ریتم یک دست و نماهای کوتاه و موجز همراه با موسیقی متناسب با حس و حال صحنه ها که با فیلم برداری استاندارد سامان لطفیان همراه شده ضرباهنگ و انسجام بصری خاصی به فیلم بخشیده، به خصوص اجرای تر و تمیز صحنه های تعقیب و گریز و اکشن فیلم را چند رده بالاتر از رقبا قرار داده است. در کنار آن هویت محیطی بدیعی که فیلم از طریق ارائه تصویری نادیده از دنیای مخفی و زیرزمینی شهر همچون باشگاه سیلی خوری و کازینوی خانگی ارائه میدهد و حضور سخت و پردنگ و فنگ در آن که یادآور مناسک حضور تام کروز در مهمانی شبانه چشمان تمام بسته استنلی کوبریک است و به شکل پارودی گونه ای داشتن کتاب قورباغه ات را قورت بده مجوز ورود به آن جمع پررمزوراز و مافیایی در نوع خود بامزه است. این موضوع نشان دهنده کار جدی و با برنامه عزتی برای ورود به دنیای فیلم سازی بوده و این که برای سرگرم کردن سینماروها تمام تلاشش را صرف کرده تا بدون افتادن در دام ابتذال شلختگی و سرهم بندی صحنه ها و دست کم گرفتن مخاطب با فکر روی جزییات، حتی تیتراژ پایانی را هم جذاب از کار درآورد.

کانال: #مقالات_حمید_رستمی🔻

@hamid_rostami_1354



tgoop.com/hamid_rostami_1354/1590
Create:
Last Update:

منبع : روزنامه #هفت_صبح روز پنجشنبه تاریخ ۳۱ خرداد ماه سال ۱۴۰۳

اگه می تونی منو بگیر!

#حمید_رستمی

بخش دوم

۴- یکی از تازه ترین تجارب سینمای ایران در ژانر تعقیب و گریز فیلم #تمساح_خونی ساخته جواد عزتی است . یک کمدی اکشن قصه گو و روایتگر که شباهتی به کمدیهای سردستی با قصه های دوخطی و شخصیتهای تکراری ندارد که از پشت هم ردیف کردن لطیفه های شبکه های مجازی و شوخی های جنسی و شلنگ تخته انداختن به جای رقص با ساختاری شلخته در سالهای اخیر پرفروش هم شده اند. عزتی سعی دارد با بهره گیری از همان بازیگران و قصه ای با بن مایه آشنا سطح کمدی فیلمش را لااقل در ساختار و شیوه ارائه و روایت داستان قدری بالاتر ببرد.
فیلم از همان لحظه شروع و تیتراژ و روایت گویی متفاوتش هم سعی در معرفی شخصیتها دارد و هم با وجه معماگونه خلاقانه اش قلابش را برای گیر انداختن مخاطب به کار میگیرد. در ادامه با تکامل خطوط اصلی ،داستان، فضا و شخصیتها شفاف تر معرفی میشوند و با ورود سریع به قصه و موقعیتهای ،پیاپی لحظه ای مخاطب را به حال خود وانمی گذارد تا در ادامه یک کمدی اکشن جذاب شکل بگیرد که با رعایت قواعد ژانر و طراحی ریتمی متوازن هم لحظه به لحظه با موقعیتهای خنده دار صحنه های بامزه خلق میکند و هم با سکانسهای تعقیب و گریز اتومبیل ها در خیابانها و بزرگراههای تهران در ساعات پایانی شب تماشاگر را به هیجان می آورد.
موش و گربه بازی هایی که این بار بین قطب مثبت و منفی و خیر و شر داستان در جریان نیست، بلکه مبارزه بین شر و شرتر است و مخاطب به سادگی با قطب شر ماجرا همذات پنداری می‌کند! عزتی در چینش درست و بازی گیری مناسب از گروه بازیگرانش موفق عمل می کند و برخی از آن ها یکی دو پله بالاتر از کارنامه بازیگری شان ظاهر میشوند مثلاً عباس جمشیدی فر که سال ها به عنوان بازیگر مکمل نقش های تلویزیونی در پله ای ثابت ایستاده بود. در این فیلم به عنوان زوج بازیگری جواد عزتی چنان درخشان است که انگار تازه کشف شده است. بده بستانهای حسی و کلامی با هومن در کنار بدبیاری های تمام نشدنی و حس عاشقانه ای که نسبت به دختری از طبقه متمول دارد، از پیمان شخصیتی با نمک و در عین حال ترسو ساخته که مهم ترین کار زندگی اش تلاش برای مجاب کردن هومن برای قورت دادن قورباغه اش است. در کنار او جواد عزتی با علم کامل به پتانسیلهای بازیگری اش بدون این که لحظه ای از کنترل خارج شود با فراغ بال بدون کمترین اضافه کاری یا شهوت دیده شدن و تمام عوامل را به خدمت خود گرفتن نقش هومن را مؤثر اجرا می کند. این نقش تفاوتهای اساسی با سایر نقشهای طنزش دارد در حالی که چیزی به نام لودگی و به زور خنده گرفتن از مخاطب جایی در فیلم ندارد و شرایط بغرنج هومن و پیمان در مواجهه با گردن کلفتها و چماق داران فرید است که موقعیت کمیک ایجاد می کند.
در قطب مخالف این مثلث بهزاد_خلج (فرید) قرار دارد که یکی از کشف های بازیگری یکی دو سال اخیر است و سماجت و پشتکارش برای گیر انداختن رقبا و گرفتن پولها هر لحظه او را در موقعیتی جالب قرار میدهد خلج توانسته کاریزمای خاص فرید را همراه با دورویی و ریاکاری اش توأمان به خوبی نشان دهد و تبدیل می شود به آدم بد ماجرا تا در انتهای فیلم مخاطب از ضایع شدن و خراب شدنش نزد صاحب شرکت حسابی لذت ببرد.
ریتم یک دست و نماهای کوتاه و موجز همراه با موسیقی متناسب با حس و حال صحنه ها که با فیلم برداری استاندارد سامان لطفیان همراه شده ضرباهنگ و انسجام بصری خاصی به فیلم بخشیده، به خصوص اجرای تر و تمیز صحنه های تعقیب و گریز و اکشن فیلم را چند رده بالاتر از رقبا قرار داده است. در کنار آن هویت محیطی بدیعی که فیلم از طریق ارائه تصویری نادیده از دنیای مخفی و زیرزمینی شهر همچون باشگاه سیلی خوری و کازینوی خانگی ارائه میدهد و حضور سخت و پردنگ و فنگ در آن که یادآور مناسک حضور تام کروز در مهمانی شبانه چشمان تمام بسته استنلی کوبریک است و به شکل پارودی گونه ای داشتن کتاب قورباغه ات را قورت بده مجوز ورود به آن جمع پررمزوراز و مافیایی در نوع خود بامزه است. این موضوع نشان دهنده کار جدی و با برنامه عزتی برای ورود به دنیای فیلم سازی بوده و این که برای سرگرم کردن سینماروها تمام تلاشش را صرف کرده تا بدون افتادن در دام ابتذال شلختگی و سرهم بندی صحنه ها و دست کم گرفتن مخاطب با فکر روی جزییات، حتی تیتراژ پایانی را هم جذاب از کار درآورد.

کانال: #مقالات_حمید_رستمی🔻

@hamid_rostami_1354

BY حمید رستمی


Share with your friend now:
tgoop.com/hamid_rostami_1354/1590

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP. Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. 5Telegram Channel avatar size/dimensions On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression." While some crypto traders move toward screaming as a coping mechanism, many mental health experts have argued that “scream therapy” is pseudoscience. Scientific research or no, it obviously feels good.
from us


Telegram حمید رستمی
FROM American