tgoop.com/hamidrezajalaeipour/13428
Last Update:
وارده:👇
🔻دکتر رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در این کلیپ یک دقیقه و نیمی میگوید: « "٢۵٠ سال قبل مارتین لوتر بیانیهی ٩٠ مادهایاش را داد و گفت کسی به بهشت نمیرود مگر اینکه خودش کتاب مقدس را بخواند و تفسیر کند و عمل کند، نرخ باسوادی یک درصد بود"
🔻این عبارت چهار خطای فاحش دارد:
1️⃣ اشتباه تاریخی: زمان انتشار بیانیه
بیانیهی مارتین لوتر (۹۵ مادهای) در تاریخ ۳۱ اکتبر ۱۵۱۷ میلادی منتشر شد. این بیانیه نقطه آغاز جنبش اصلاحات پروتستانی در اروپای قرون وسطی بود.
بنابراین، اگر بخواهیم از زمان انتشار آن تا امروز محاسبه کنیم، این واقعه ۵۰۷ سال پیش رخ داده است، نه ۲۵۰ سال پیش. اشتباه در ذکر زمان ممکن است به دلیل ناآگاهی دکتر رنانی یا سهلانگاری در بیان باشد.
2️⃣ اشتباه در تعداد مواد بیانیه
بیانیهی مارتین لوتر بهطور دقیق ۹۵ مادهای است. این بیانیه به لاتین نوشته شده و بر در کلیسای ویتنبرگ آلمان نصب شد.
اشاره به تعداد اشتباه (۹۰ ماده) نشان میدهد که دکتر رنانی احتمالاً جزئیات تاریخی را بررسی نکرده یا از منابع غیرمعتبر استفاده کرده است.
3️⃣ عدم وجود چنین مادهای در بیانیه
محتوای بیانیهی مارتین لوتر عمدتاً دربارهی نقد فروش آمرزشنامهها (Indulgences) و فساد در کلیسای کاتولیک بود. لوتر بهطور خاص به موضوعاتی همچون:
سوءاستفاده مالی کلیسا از مردم،
سوءبرداشت از مفاهیم آمرزش و نجات،
و فساد روحانیون اشاره کرده است.
این بیانیه در هیچ بخشی بیان نمیکند که: «کسی به بهشت نمیرود مگر اینکه خودش کتاب مقدس را بخواند، تفسیر کند و عمل کند.» چنین برداشتی از اهداف لوتر تحریف یا سوءبرداشت است.
اگرچه لوتر به اهمیت خواندن کتاب مقدس توسط مردم تأکید داشت، اما این تأکید بهصورت صریح یا الزامآور در بیانیه ذکر نشده است. لوتر معتقد بود که هر فرد باید بتواند پیام الهی را درک کند، اما این دیدگاه بیشتر در آثار و فعالیتهای بعدی او منعکس شده است، نه در متن این بیانیه خاص.
4️⃣ ابهام در آمار باسوادی
در مورد نرخ باسوادی در اوایل قرن ۱۶ میلادی:
اطلاعات دقیقی در دست نیست. بهطور کلی، سطح سواد در آن زمان در اروپا پایین بود، اما نمیتوان بهطور قطعی عدد دقیقی مثل «یک درصد» را مطرح کرد.
علاوه بر این، تعریف باسوادی در آن دوره متفاوت بود. برای مثال، ممکن بود فردی بتواند امضای خود را بزند اما قادر به خواندن و نوشتن نباشد.
ادعای اینکه نرخ باسوادی "یک درصد" بوده، بدون پشتوانه علمی یا تاریخی است و احتمالاً از تخمینهای کلی گرفته شده است.
نتیجهگیری:
این پاسخ نشان میدهد که ادعای مطرحشده در سخن این اقتصاددان، از چند جنبه دچار مشکل است:
اشتباه در زمان تاریخی (۵۰۷ سال، نه ۲۵۰ سال)،
اشتباه در تعداد مواد بیانیه (۹۵ ماده، نه ۹۰ ماده)،
تحریف اهداف اصلی بیانیه و ادعای وجود مادهای که هرگز ذکر نشده،
و بیان آماری که پایه علمی و تاریخی ندارد.
این توضیحات نشان میدهند که ادعای مطرحشده بهدلیل بیدقتی یا استفاده از منابع غیرمعتبر نادرست است.
BY حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamidrezajalaeipour/13428