قدری تفقّه

قدری تفقّه

Voice message

بسم الله الرحمن الرحیم
✔️ ولایت و حقوق مؤمن

روایات در این زمینه متعدّد است، دوستان علاقه مند می توانند به ابواب حقوق مؤمن در بحار الانوار و اصول کافی مراجعه نمایند.

▪️از معلى بن خنيس نقل است از امام صادق عليه السلام در باره حق مؤمن پرسيدم؛ فرمود: هفتاد حق است كه جز هفت حق را برایت نميگويم، زيرا به تو مهربانم و ميترسم تحمل نكنى، عرض كردم: چرا ان شاء الله،
فرمود: «تو سير نباشى و او گرسنه، و پوشيده نباشى و او برهنه و راهنماى او باشى و پيراهنى كه ميپوشد و زبان گوياى او باشى و براى او بخواهى آنچه را براى خودخواهى و اگر خادمى دارى او را بفرستى تا فرش و بسترش را مرتب كند و در شب و روز، در حوائج او كوشا باشد، پس چون چنين كردى ولايت خود را به ولايت ما رسانده اى، و ولايت ما را به ولايت خداى عز و جل».


▪️عيسى بن ابى منصور گويد: من و ابن ابى يعفور و عبد الله بن طلحه خدمت امام صادق عليه السلام بوديم، حضرت بآغاز به سخن نموده و فرمود:
«اى ابن ابى يعفور! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: شش خصلت است كه در هر كس باشد، در برابر خدا و در جانب راست او باشد [یعنی بسیار به خداوند نزدیک خواهد بود]»
، ابن ابى يعفور گفت: آنها چيست قربانت گردم؟
فرمود: «اینکه مسلمان براى برادرش دوست داشته باشد آنچه را براى عزيزترين خاندانش ميخواهد؛ و آنچه را براى عزيزترين خاندانش نمی پسندد برای برادرش نیز نپسندد، و ناصحانه ولایتش را برای او قرار دهد...».
ابن ابى يعفور گريست و عرض كرد: چگونه با او ولایت ناصحانه داشته باشد؟
فرمود: «اى پسر ابى يعفور! چون با او باين درجه از دوستى باشد، همّتش را برایش می گستراند، پس اگر او مسرور باشد اين هم مسرور مى‏شود و اگر اندوهگين باشد، اندوهگين شود پس اگر بتواند باو گشايشى دهد، گشايش ميدهد و گر نه برايش دعا ميكند».
(از ترجمه آقای مصطفوی (ره) استفاده شده است)

▪️متن عربی:
الکافی2/174 : علي بن إبراهيم، عن الحسين بن الحسن، عن محمد بن أورمة رفعه، عن معلى بن خنيس، قال:
سألت أبا عبد الله عليه السلام عن حق المؤمن، فقال: «سبعون حقا لاأخبرك إلا بسبعة؛ فإني عليك مشفق أخشى ألا تحتمل».
فقلت: بلى إن شاء الله.
فقال: «لا تشبع و يجوع، و لا تكتسي و يعرى، و تكون دليله و قميصه الذي يلبسه ، و لسانه الذي يتكلم به، و تحب له ما تحب لنفسك، و إن كانت لك جارية بعثتها لتمهّد فراشه، و تسعى في حوائجه بالليل و النهار، فإذا فعلت «11» ذلك وصلت ولايتك بولايتنا، و ولايتنا بولاية الله عز و جل».

كافي 2/172 : عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن فضالة بن أيوب، عن عمر بن أبان، عن عيسى بن أبي منصور، قال:
كنت عند أبي عبد الله عليه السلام أنا و ابن أبي يعفور و عبد الله بن طلحة، فقال ابتداء منه: «يا ابن أبي يعفور، قال رسول الله صلى الله عليه و آله: ست خصال من كن فيه، كان بين يدي الله- عز و جل- و عن يمين الله»
فقال ابن أبي يعفور: و ما هن جعلت فداك؟
قال: «يحب المرء المسلم لأخيه ما يحب لأعز أهله ، و يكره المرء المسلم لأخيه ما يكره لأعز أهله ، و يناصحه الولاية».
فبكى ابن أبي يعفور، و قال: كيف يناصحه الولاية؟
قال: «يا ابن أبي يعفور، إذا كان منه بتلك المنزلة بثه همه ، ففرح لفرحه إن هو فرح، و حزن لحزنه إن هو حزن، و إن كان عنده ما يفرج عنه فرّج عنه، و إلا دعا الله له».
#حق_مؤمن

@hawzeh_notes

www.tgoop.com/hawzeh_notes/376

1.4K viewsedited  Aug 25, 2021 at 11:47

بسم الله الرحمن الرحیم
✔️ ولایت و حقوق مؤمن

روایات در این زمینه متعدّد است، دوستان علاقه مند می توانند به ابواب حقوق مؤمن در بحار الانوار و اصول کافی مراجعه نمایند.

▪️از معلى بن خنيس نقل است از امام صادق عليه السلام در باره حق مؤمن پرسيدم؛ فرمود: هفتاد حق است كه جز هفت حق را برایت نميگويم، زيرا به تو مهربانم و ميترسم تحمل نكنى، عرض كردم: چرا ان شاء الله،
فرمود: «تو سير نباشى و او گرسنه، و پوشيده نباشى و او برهنه و راهنماى او باشى و پيراهنى كه ميپوشد و زبان گوياى او باشى و براى او بخواهى آنچه را براى خودخواهى و اگر خادمى دارى او را بفرستى تا فرش و بسترش را مرتب كند و در شب و روز، در حوائج او كوشا باشد، پس چون چنين كردى ولايت خود را به ولايت ما رسانده اى، و ولايت ما را به ولايت خداى عز و جل».


▪️عيسى بن ابى منصور گويد: من و ابن ابى يعفور و عبد الله بن طلحه خدمت امام صادق عليه السلام بوديم، حضرت بآغاز به سخن نموده و فرمود:
«اى ابن ابى يعفور! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: شش خصلت است كه در هر كس باشد، در برابر خدا و در جانب راست او باشد [یعنی بسیار به خداوند نزدیک خواهد بود]»
، ابن ابى يعفور گفت: آنها چيست قربانت گردم؟
فرمود: «اینکه مسلمان براى برادرش دوست داشته باشد آنچه را براى عزيزترين خاندانش ميخواهد؛ و آنچه را براى عزيزترين خاندانش نمی پسندد برای برادرش نیز نپسندد، و ناصحانه ولایتش را برای او قرار دهد...».
ابن ابى يعفور گريست و عرض كرد: چگونه با او ولایت ناصحانه داشته باشد؟
فرمود: «اى پسر ابى يعفور! چون با او باين درجه از دوستى باشد، همّتش را برایش می گستراند، پس اگر او مسرور باشد اين هم مسرور مى‏شود و اگر اندوهگين باشد، اندوهگين شود پس اگر بتواند باو گشايشى دهد، گشايش ميدهد و گر نه برايش دعا ميكند».
(از ترجمه آقای مصطفوی (ره) استفاده شده است)

▪️متن عربی:
الکافی2/174 : علي بن إبراهيم، عن الحسين بن الحسن، عن محمد بن أورمة رفعه، عن معلى بن خنيس، قال:
سألت أبا عبد الله عليه السلام عن حق المؤمن، فقال: «سبعون حقا لاأخبرك إلا بسبعة؛ فإني عليك مشفق أخشى ألا تحتمل».
فقلت: بلى إن شاء الله.
فقال: «لا تشبع و يجوع، و لا تكتسي و يعرى، و تكون دليله و قميصه الذي يلبسه ، و لسانه الذي يتكلم به، و تحب له ما تحب لنفسك، و إن كانت لك جارية بعثتها لتمهّد فراشه، و تسعى في حوائجه بالليل و النهار، فإذا فعلت «11» ذلك وصلت ولايتك بولايتنا، و ولايتنا بولاية الله عز و جل».

كافي 2/172 : عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن فضالة بن أيوب، عن عمر بن أبان، عن عيسى بن أبي منصور، قال:
كنت عند أبي عبد الله عليه السلام أنا و ابن أبي يعفور و عبد الله بن طلحة، فقال ابتداء منه: «يا ابن أبي يعفور، قال رسول الله صلى الله عليه و آله: ست خصال من كن فيه، كان بين يدي الله- عز و جل- و عن يمين الله»
فقال ابن أبي يعفور: و ما هن جعلت فداك؟
قال: «يحب المرء المسلم لأخيه ما يحب لأعز أهله ، و يكره المرء المسلم لأخيه ما يكره لأعز أهله ، و يناصحه الولاية».
فبكى ابن أبي يعفور، و قال: كيف يناصحه الولاية؟
قال: «يا ابن أبي يعفور، إذا كان منه بتلك المنزلة بثه همه ، ففرح لفرحه إن هو فرح، و حزن لحزنه إن هو حزن، و إن كان عنده ما يفرج عنه فرّج عنه، و إلا دعا الله له».
#حق_مؤمن

@hawzeh_notes

BY قدری تفقّه