HOKOMAT_ALAVI110 Telegram 33
بسم الله الرحمن الرحیم

🔻مقابله قاطعانه امیرالمومنین با خشونت و افراطی گری

🔻 قاطعیت امیرالمومنین در احقاق حق و حمایت از مظلوم


جعلنی الله فداک یا امیرالمومنین

🔸 قَالَ ذَكَرَ الْكُوفِيُّونَ أَنَّ سَعِيدَ بْنَ الْقَيْسِ الْهَمْدَانِيِّ رَآهُ يَوْماً فِي شِدَّةِ الْحَرِّ فِي فِنَاءِ حَائِطٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ قَالَ مَا خَرَجْتُ إِلَّا لِأُعِينَ مَظْلُوماً أَوْ أُغِيثَ مَلْهُوفاً فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَتَتْهُ امْرَأَةٌ قَدْ خَلَعَ قُلُبَهَا لَا تَدْرِي أَيْنَ تَأْخُذُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى وَقَفَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ظَلَمَنِي زَوْجِي وَ تَعَدَّى عَلَيَّ وَ حَلَفَ لَيَضْرِبُنِي فَاذْهَبْ مَعِي إِلَيْهِ فَطَأْطَأَ رَأْسَهُ ثُمَّ رَفَعَهُ وَ هُوَ يَقُولُ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى يُؤْخَذَ لِلْمَظْلُومِ حَقُّهُ غَيْرُ مُتَعْتَعٍ‌ وَ أَيْنَ مَنْزِلُكِ قَالَتْ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَانْطَلَقَ مَعَهَا حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى مَنْزِلِهَا فَقَالَتْ هَذَا مَنْزِلِي قَالَ فَسَلَّمَ فَخَرَجَ شَابٌّ عَلَيْهِ إِزَارٌ مُلَوَّنَةٌ فَقَالَ اتَّقِ اللَّهَ فَقَدْ أَخَفْتَ زَوْجَتَكَ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ وَ اللَّهِ لَأُحْرِقَنَّهَا بِالنَّارِ لِكَلَامِكَ قَالَ وَ كَانَ إِذَا ذَهَبَ إِلَى مَكَانٍ أَخَذَ الدِّرَّةَ بِيَدِهِ وَ السَّيْفُ مُعَلَّقٌ تَحْتَ يَدِهِ فَمَنْ حَلَّ عَلَيْهِ حُكْمٌ بِالدِّرَّةِ ضَرَبَهُ وَ مَنْ حَلَّ عَلَيْهِ حُكْمٌ بِالسَّيْفِ عَاجَلَهُ فَلَمْ يَعْلَمِ الشَّابُّ إِلَّا وَ قَدْ أَصْلَتَ السَّيْفَ وَ قَالَ لَهُ آمُرُكَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَاكَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَرُدُّ الْمَعْرُوفَ تُبْ وَ إِلَّا قَتَلْتُكَ قَالَ وَ أَقْبَلَ النَّاسُ مِنَ السِّكَكِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَتَّى وَقَفُوا عَلَيْهِ قَالَ فَأُسْقِطَ فِي يَدِ الشَّابِ‌ وَ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اعْفُ عَنِّي...

🔹 سعید بن قیس می‌گوید روزی امیرالمؤمنین را که در شدت گرما در کنار دیواری ایستاده بود دیدم ؛ گفتم: یا امیرالمومنین! در این ساعت چرا؟ آن حضرت فرمود از خانه خارج نشدم مگر اینکه بخواهم به داد مظلومی برسم
راوی گوید در همین زمان بود که دیدم زنی در حالی که می‌لرزد و می‌ترسد دوان دوان می‌آید و وحشت‌زده بود ، ایستاد و حضرت را شناخت .

🔸 آن زن گفت: یا امیرالمؤمنین!
شوهرم به من ظلم کرده است و من را اذیت می‌کند و قسم خورده است که من را می‌زند و او بسیار خشن است و اگر من را بزند حتماً آسیب می‌بینم ، من هم فرار کردم، لطفاً شما بیایید تا برویم و وساطت کنید.

🔹 هوا بسیار گرم بود و حضرت فرمودند: آیا می‌خواهی به جایی مانند دارالحکومه برویم تا هوا خنکتر شود سپس نزد همسرت برویم ؟

🔸 زن با نگرانی و اضطراب عرض کرد: با طول غیبت من از منزل، خشم شوهرم تشدید می‏شود و کار سخت‏تر می‏گردد.

🔹 امیرالمومنین با شنیدن این سخن سر فروافکند و چند لحظه فکر کرد ، سپس سر برداشت و فرمود: نه! به خدا قسم با کمترین تأخیر، باید حق مظلوم گرفته شود وفرمود: به سوی خانه ات برویم
امیرالمومنین علیه‏السلام جلوی خانه ایستاد و از بیرون منزل، به صدای بلند سلام کرد ، جوانی از در خانه در آمد.

حضرت به وی فرمود: از خدا بترس و تقوا پیشه کن ! تو زنت را ترسانده‏ای و او را از منزلت بیرون کرده‏ای!

🔸 جوان با خشونت و بی‏ادبی به امیرالمومنین عرض کرد: کار همسر من به تو چه ربطی دارد؟ به خدا قسم برای گفته تو، زنم را آتش خواهم زد !!!

🔹 امیرالمومنین علیه‏السلام از شنیدن سخنان جوان که از قانون‏شکنی و ظلم
او حکایت می‏کرد، سخت برآشفت و برای حمایت از آن زن شمشیر از نیام کشید و فرمود: من تو را امر به معروف و نهی از منکر می‏کنم و فرمان الهی را ابلاغ می‏نمایم، اما تو از گناه سخن می‏گویی و از امر حق سرپیچی می‏کنی؟!


🔸 در این فاصله که بین آن حضرت و جوان رد و بدل می‏شد، کسانی که از آن کوچه عبور می‏کردند، گرد حضرت علیه‏السلام جمع شدند و به عنوان امیرالمؤمنین علیه‏السلام به آن حضرت، سلام می‏کردند.

جوان که حضرت را نشناخته بود ، از سلام مردم متوجه شد که با شخص امیرالمومنین سخن می‏گوید.

🔹 تکان خورد و به خود آمد و با شرمندگی سر را به طرف دست علی علیه‏السلام فرود آورد و گفت: یا امیرالمؤمنین! از لغزش من درگذر! به خدا قسم امر تو را اطاعت می‏کنم و حداکثر تواضع را نسبت به همسرم معمول خواهم داشت و او را آزار نخواهم داد.

حضرت شمشیر خود را در غلاف فروبرد و آنها را به خانه شان بازگرداند و به ایشان توصیه فرمود که باهم مدارا کنند...

📚 مناقب آل أبي طالب ، ج۱ ، ص ۳۷۴

📚 الإختصاص، صفحه ۱۵۷

#حکومت_علوی

#سیره_حکومت_ائمه_اطهار

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@hokomat_alavi110



tgoop.com/hokomat_alavi110/33
Create:
Last Update:

بسم الله الرحمن الرحیم

🔻مقابله قاطعانه امیرالمومنین با خشونت و افراطی گری

🔻 قاطعیت امیرالمومنین در احقاق حق و حمایت از مظلوم


جعلنی الله فداک یا امیرالمومنین

🔸 قَالَ ذَكَرَ الْكُوفِيُّونَ أَنَّ سَعِيدَ بْنَ الْقَيْسِ الْهَمْدَانِيِّ رَآهُ يَوْماً فِي شِدَّةِ الْحَرِّ فِي فِنَاءِ حَائِطٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ قَالَ مَا خَرَجْتُ إِلَّا لِأُعِينَ مَظْلُوماً أَوْ أُغِيثَ مَلْهُوفاً فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَتَتْهُ امْرَأَةٌ قَدْ خَلَعَ قُلُبَهَا لَا تَدْرِي أَيْنَ تَأْخُذُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى وَقَفَتْ عَلَيْهِ فَقَالَتْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ظَلَمَنِي زَوْجِي وَ تَعَدَّى عَلَيَّ وَ حَلَفَ لَيَضْرِبُنِي فَاذْهَبْ مَعِي إِلَيْهِ فَطَأْطَأَ رَأْسَهُ ثُمَّ رَفَعَهُ وَ هُوَ يَقُولُ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى يُؤْخَذَ لِلْمَظْلُومِ حَقُّهُ غَيْرُ مُتَعْتَعٍ‌ وَ أَيْنَ مَنْزِلُكِ قَالَتْ فِي مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَانْطَلَقَ مَعَهَا حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى مَنْزِلِهَا فَقَالَتْ هَذَا مَنْزِلِي قَالَ فَسَلَّمَ فَخَرَجَ شَابٌّ عَلَيْهِ إِزَارٌ مُلَوَّنَةٌ فَقَالَ اتَّقِ اللَّهَ فَقَدْ أَخَفْتَ زَوْجَتَكَ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ وَ اللَّهِ لَأُحْرِقَنَّهَا بِالنَّارِ لِكَلَامِكَ قَالَ وَ كَانَ إِذَا ذَهَبَ إِلَى مَكَانٍ أَخَذَ الدِّرَّةَ بِيَدِهِ وَ السَّيْفُ مُعَلَّقٌ تَحْتَ يَدِهِ فَمَنْ حَلَّ عَلَيْهِ حُكْمٌ بِالدِّرَّةِ ضَرَبَهُ وَ مَنْ حَلَّ عَلَيْهِ حُكْمٌ بِالسَّيْفِ عَاجَلَهُ فَلَمْ يَعْلَمِ الشَّابُّ إِلَّا وَ قَدْ أَصْلَتَ السَّيْفَ وَ قَالَ لَهُ آمُرُكَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَاكَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَرُدُّ الْمَعْرُوفَ تُبْ وَ إِلَّا قَتَلْتُكَ قَالَ وَ أَقْبَلَ النَّاسُ مِنَ السِّكَكِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَتَّى وَقَفُوا عَلَيْهِ قَالَ فَأُسْقِطَ فِي يَدِ الشَّابِ‌ وَ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ اعْفُ عَنِّي...

🔹 سعید بن قیس می‌گوید روزی امیرالمؤمنین را که در شدت گرما در کنار دیواری ایستاده بود دیدم ؛ گفتم: یا امیرالمومنین! در این ساعت چرا؟ آن حضرت فرمود از خانه خارج نشدم مگر اینکه بخواهم به داد مظلومی برسم
راوی گوید در همین زمان بود که دیدم زنی در حالی که می‌لرزد و می‌ترسد دوان دوان می‌آید و وحشت‌زده بود ، ایستاد و حضرت را شناخت .

🔸 آن زن گفت: یا امیرالمؤمنین!
شوهرم به من ظلم کرده است و من را اذیت می‌کند و قسم خورده است که من را می‌زند و او بسیار خشن است و اگر من را بزند حتماً آسیب می‌بینم ، من هم فرار کردم، لطفاً شما بیایید تا برویم و وساطت کنید.

🔹 هوا بسیار گرم بود و حضرت فرمودند: آیا می‌خواهی به جایی مانند دارالحکومه برویم تا هوا خنکتر شود سپس نزد همسرت برویم ؟

🔸 زن با نگرانی و اضطراب عرض کرد: با طول غیبت من از منزل، خشم شوهرم تشدید می‏شود و کار سخت‏تر می‏گردد.

🔹 امیرالمومنین با شنیدن این سخن سر فروافکند و چند لحظه فکر کرد ، سپس سر برداشت و فرمود: نه! به خدا قسم با کمترین تأخیر، باید حق مظلوم گرفته شود وفرمود: به سوی خانه ات برویم
امیرالمومنین علیه‏السلام جلوی خانه ایستاد و از بیرون منزل، به صدای بلند سلام کرد ، جوانی از در خانه در آمد.

حضرت به وی فرمود: از خدا بترس و تقوا پیشه کن ! تو زنت را ترسانده‏ای و او را از منزلت بیرون کرده‏ای!

🔸 جوان با خشونت و بی‏ادبی به امیرالمومنین عرض کرد: کار همسر من به تو چه ربطی دارد؟ به خدا قسم برای گفته تو، زنم را آتش خواهم زد !!!

🔹 امیرالمومنین علیه‏السلام از شنیدن سخنان جوان که از قانون‏شکنی و ظلم
او حکایت می‏کرد، سخت برآشفت و برای حمایت از آن زن شمشیر از نیام کشید و فرمود: من تو را امر به معروف و نهی از منکر می‏کنم و فرمان الهی را ابلاغ می‏نمایم، اما تو از گناه سخن می‏گویی و از امر حق سرپیچی می‏کنی؟!


🔸 در این فاصله که بین آن حضرت و جوان رد و بدل می‏شد، کسانی که از آن کوچه عبور می‏کردند، گرد حضرت علیه‏السلام جمع شدند و به عنوان امیرالمؤمنین علیه‏السلام به آن حضرت، سلام می‏کردند.

جوان که حضرت را نشناخته بود ، از سلام مردم متوجه شد که با شخص امیرالمومنین سخن می‏گوید.

🔹 تکان خورد و به خود آمد و با شرمندگی سر را به طرف دست علی علیه‏السلام فرود آورد و گفت: یا امیرالمؤمنین! از لغزش من درگذر! به خدا قسم امر تو را اطاعت می‏کنم و حداکثر تواضع را نسبت به همسرم معمول خواهم داشت و او را آزار نخواهم داد.

حضرت شمشیر خود را در غلاف فروبرد و آنها را به خانه شان بازگرداند و به ایشان توصیه فرمود که باهم مدارا کنند...

📚 مناقب آل أبي طالب ، ج۱ ، ص ۳۷۴

📚 الإختصاص، صفحه ۱۵۷

#حکومت_علوی

#سیره_حکومت_ائمه_اطهار

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@hokomat_alavi110

BY حکومت علوی


Share with your friend now:
tgoop.com/hokomat_alavi110/33

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. The best encrypted messaging apps The Channel name and bio must be no more than 255 characters long best-secure-messaging-apps-shutterstock-1892950018.jpg Ng was convicted in April for conspiracy to incite a riot, public nuisance, arson, criminal damage, manufacturing of explosives, administering poison and wounding with intent to do grievous bodily harm between October 2019 and June 2020.
from us


Telegram حکومت علوی
FROM American